:
در چشم انداز ایران 14700 بر این امر تاكید گردیده است كه در افق 14700 ه.ش ایران كشورى خواهد بود با جایگاه اول اقتصادى، علمى و فناورى در سطح منطقه، با هویت اسلامى و انقلابى، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل. علاوه بر اینها بر اهداف متنوعى همچون توسعه مبتنى بر مقتضیات فرهنگى، جغرافیایى و تاریخى، برخوردار از دانش پیشرفته و متكى بر سهم برتر منابع انسانى و سرمایه اجتماعى در تولید ، بهره مندى عى، فرصت هاى برابر، توزیع مناسب درآمنیت ملى، تامین امنیت اجتماعی ، حفظ محیط زیست مطلوب و اهداف متنوع دیگرى تاكید شده است.بدون شك دست یابى به این اهداف در گرو داشتن مدیریت كارآمد، اثربخش و یكپارچه مى باشد تا بتواند ضمن بهره گیرى بهینه سرمایه ها و منابع انسانى، بسترها و زمینه هاى لازم را براى رسیدن به چشم انداز تعریف شده فراهم آورد.مساله مدیریت كارآمد به ویژه در عرصه هاى شهرى (كه با مسائل و چالشهای متعددی همراه هستند ، ضروری است. (ابراهیمی ، 1389)
ایجاد نظام مدیریت شهرى كه بتواند زمینه هاى رسیدن به اهداف چشم انداز را در عرصه هاى شهرى فراهم آورد و شهرهاى ایران و به ویژه شهرهاى بزرگ را تبدیل به كانون هایى قابل رقابت با كانون هاى شهرى منطقه نماید از دغدغه هاى اصلى سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران شهرى است. در ى مدیریت شهرى در ایرانگسترش شهرنشینى و به دنبال آن مشكلات خاص زندگى شهرى بیش از پیش توجه به راهبردها و چاره هاى سودمند را براى بهینه سازى زندگى شهروندان ضرورى ساخته است. در میان موضوعاتى همچون محیط زیست شهرى، حمل ونقل شهرى،ایمنى شهرى و برنامه ریزى شهرى، یكى از عوامل بسیار مهمى كه تاثیر فزآینده و تعیین كننده اى بر عوامل سازنده شهرى دارد،
مدیریت شهرى است كه سایر اجزا و عناصر سیستم شهرى به نحوى تحت مدیریت شهرى به اندازه اى است تاثیر آن قرار مى گیرند. (منصوری ، 1388)
شهر به صورت یک سیستم پویا و باز عمل مى كند كه ساختار این سیستم كاركردهاى خاص خود بوده و در عین حال در ارتباط متقابل هر كدام داراىبا سایر ساختارهاى سیستم عمل مى كنند. این عملكردها و كاركردها در پیوستگى زمانى و مكانى ـ فضایى در حال تغییر و تحول و همچنین در حال باز تولیداند.اما باید به این نكته توجه كرد كه كل سیستم شهرى چیزى فراتر از تمام اجزاء، ساختارها، كاركردها و عملكردهاى آن است و همین امر هم سیستم مدیریتى را مى طلبد كه با دیدى كلان به مسائل شهرى، نه صرفاكلیت سیستم به اداره اجزاء و عناصر و ساختارهاى شهرى بلكه به ادارهشهرى بپردازد.در این میان در ایران به عنوان یكى از كشورهاى در حال توسعه كه با رشد سریع شهرنشینى در چند دهه اخیرمواجه بوده است مساله مدیریت شهر و به صورت مساله اى بحث برانگیز در محافل علمى، چگونگى اداره شهر هموارهنیز منجر به تنش هاى سیاسى بین دانشگاهى و اجرایى مطرح بوده و گاهااحزاب و گروه هاى سیاسى با رویكردهاى متفاوت نسبت به شهر گشته است. (الوندی ، 1389) در این تحقیق نیز به موضوع بررسی و ارائه الگوی مدیریت واحد شهری (مطالعه موردی شهرستان گیلان غرب) پرداخته شده است.
- بیان مساله:
شهر به مثابه ی سیستم یکپارچه ای است که باید مدیریت آن نیز یکپارچه باشد و در اینجا می توان از اصطلاح مدیریت یکپارچه ی شهری Integrated Urban Managementنیز استفاده کرد چرا که در وهله ی اول شهرها دارای هویت واحد و یکپارچه اند.( قربانی ، 1389)
از سوی دیگر با توجه به اینکه در حال حاضر هزینه های بالایی به دلیل عدم هماهنگی نهادها و دستگاه های مختلف در مورد فعالیت های مختلف به خصوص در سطح اجرایی صرف می شود و هر ارگان بر اساس برنامه و نیاز خود به شکل سلیقه ای در شهر فعالیت می کند، مدیریت واحد باعث یکپارچگی و انسجام مدیریت در شهر شده، سپس مدیریت واحد، صرفه جویی در هزینه های شهری را به دنبال دارد.(محلاتی ، 1388)
شهر موجودی زنده است ، که دایم در حال رشد است؛ از این رو نیاز به مرکزی جهت مدیریت آن دارد تا از این طریق بتواند برای شهر برنامه ریزی نما ید. لذا شرایط باید به گونه ای فراهم شود تا سازمانی به شکل ثابت پذیرای مسئولیت آن باشد.
شناخت واقعی شیوه مدیریت واحد شهری به دلیل این که در کشور سابقه ای در این خصوص نداریم و مسئولان کشور، استان ها و کلان شهرها دچار آزمون و خطا و اشتباهات ناشی از آن نشوند، باید پیش از هر کاری در این زمینه، شناخت کافی به وجود آید. (کلوانی ، 1387)
باید اذعان داشت که تا حال حاضر اقدام مثمرثمر و قابل قبولی توسط مجلس در راستای تحقق مدیریت شهری به عمل نیامده است.تجربه فعالیت چند ساله گذشته شوراها و به تبع آن شهرداری ها مشخص شد که شهر را نمی توان با قوانین و ساختار سازمانی موجود اداره کرد. در واقع بسیاری که معتقد بودند با تشکیل شوراها بسیاری از مشکلات شهری برطرف می شود به این نکته واقف شدند که حل مشکلات به وسیله شوراها و شهرداری غیرممکن است چرا که شوراها و شهرداری ها برای انجام کوچک ترین فعالیت ها و عملی کردن مصوبات نیازمند همکاری بسیاری از سازمان ها و نهادهای دیگر هستند که در صورت مخالفت و عدم همکاری به معنای واقعی می توان گفت کار شهرداری مختل و به تبع آن موجب ایراد خسارت به شهروندان می شود. با توجه به تجربیات گذشته و مطالعات و بررسی های مختلف مشخص شد که بهترین راه برای برون رفت از شرایط مذکور تحقق مدیریت واحد شهری است که نسبت به تحقق آن اقداماتی به عمل آمده است. در واقع می توان اذعان داشت که مدیریت واحد شهری ایجاد هماهنگی مابین شهرداری ها و شوراها با سایر سازمان ها و نهادهای اجرایی در جهت جلوگیری از اقدامات موازی، اسراف نیرو و پول و… مثمرثمر می باشد. (ضرابپور ، 1388)
در برنامه سوم و چهارم توسعه قانون مدیریت واحد شهری مطرح شده است که بر اساس آن دولت باید تمام مسئولیتها و نهادهایی که شهروندان به صورت مستقیم با آن ارتباط دارند را رها کرده و مدیریت آن را به شهرداریها واگذار کند.
به نظر می رسد با ایجاد مدیریت واحد شهری می توان به اداره امور به شکل مناسب و ارائه خدمات در زمان کم و با سرعت بیشتر اقدام نمود. (موحدیان ، 1388)
متاسفانه به دلیل عدم اجرای مدیریت واحد شهری همه ساله شاهد هدر رفتن بودجه ها و منابع مالی شهرداریها و ادارات و سازمانها در شهر ها و نیز نوعی موازی کاری و ناهماهنگی می باشیم لذا در صورتی که بتوان مدیریت واحد شهری را اعمال نمود می نمود از این معضلات پیشگیری نمود. شهرستان گیلان غرب نیز علی رغم برخورداری از پتانسیل های مناسب انسانی و منابع فیزیکی و سازمانی در زمینه اجرای مدیریت واحد شهری با توفیق چندانی روبرو نبوده است و لازم است تا در قالب تحقیقی علمی و دقیق به بررسی مدیریت واحد شهری و ضرورت های ان دراین شهرستان پرداخت. لذا سوال اصلی که در این پژوهش مطرح می باشد این است که الگوی مدیریت واحد شهری در شهرستان گیلان غرب کدام است؟
- اهمیت وضرورت انجام تحقیق:
ضرورت خاص تحقیق از انجا نشات می گیرد که همه ساله مبالغ زیادی برای اداره امور اجرایی و ارائه خدمات در شهرها صورت می گیرد. علی رغم این شاهد ان هستیم که به دلیل موازی کاری و سرعت پایین ارائه خدمات توسط سازمانها و ادارات ، رضایت چندانی برای شهروندان مشاهده نمی گردد. به نظر می رسد با اعمال مدیریت واحد شهری و به صورت یکپارچه می توان ضمن جلوگیری از اتلاف هزینه ها ، به صورت منسجم به ارائه خدمات با کیفیت پرداخت. علاوه بر این با بررسی های به عمل امده مشخص شده است که تاکنون تحقیقات کمی پیرامون مدیریت واحد شهری انجام شده است . علاوه بر این ضرورت خاص انجام این تحقیق از انجا است که می توان به بومی نمودن مفاهیم و تئوریهای تحقیق کمک نمود.
- اهداف تحقیق:
هدف علمی این تحقیق شناسایی و تعیین الگوی مدیریت واحد شهری (مطالعه موردی شهرستان گیلان غرب) می باشد.
اهداف فرعی:
- تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش هزینه های سازمانها
- تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش افزایش خدمات به شهروندان
- تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش رضایت شهروندان
4- تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش موازی کاریدر سازمانها
5-تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و سرعتارائه خدمات به شهروندان
- سوالات تحقیق:
- ایا بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش هزینه های سازمانها رابطه معنادار وجود دارد؟
- ایا بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش افزایش خدمات به شهروندان رابطه معنادار وجود دارد؟
- ایا بیناجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش رضایت شهروندان رابطه معنادار وجود دارد؟
- ایا بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش موازی کاری رابطه معنادار وجود دارد؟
ایا بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و سرعت ارائه خدمات در سازمانها رابطه معنادار وجود دارد؟
- فرضیه های تحقیق:
- بین اجرای مدیریت واحد شهریدر گیلان غرب و کاهش هزینه های سازمانها رابطه معنادار وجود دارد.
- بین اجرای مدیریت واحد شهریدر گیلان غرب و افزایش خدمات به شهروندان رابطه معنادار وجود دارد.
- بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش رضایت شهروندان رابطه معنادار وجود دارد.
- بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش موازی کاری رابطه معنادار وجود دارد.
بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش سرعت ارائه خدمات در سازمانها رابطه معنادار وجود دارد.
- قلمرو تحقیق:
قلمرو زمانی :قلمرو زمانی این تحقیق به زمستان 1391 و بهار سال 1392 محدود شده است.
قلمرو مکانی :قلمرو مکانی این پژوهش به شهرداری گیلان غرب محدود شده است.
قلمرو موضوعی :قلمرو موضوعی پژوهش حاضر به مدیریت یکپارچه شهری محدود شده است.
فرم در حال بارگذاری ...