دستیابی به توسعه، نیازمند بررسی راهکارهائی اساسی در جهت نیل به آن است. وجود منابع مختلف در جوامع توسعه نیافته، از زمینه های اساسی و مهم برای توسعه محسوب می شود. سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه اقتصادی و سرمایه انسانی به تازگی به مثابه متغیری تأثیرگذار در روند توسعهیافتگی شناخته شده است (اوانی و شیروانی، 1384). سرمایه اجتماعی طبق نظر بسیاری از اندیشمندان به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد و از طریق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می گردد. سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی که ممکن است افراد، گروه ها و جوامع برای نیل به نتایج مطلوب آن را بهکار گیرند، قلمداد میشود، و آن مفهومی است که در بسیاری موارد توسط تحلیلگران اجتماعی برای توصیف طیف وسیعی از فرایندهای اجتماعی به کار برده می شود و کمک میکند تا به درک این پرسش که چرا برخی افراد، گروهها و طبقات مردم به نتایج سیاسی، اقتصادی، و یا اجتماعی مثبتتری نسبت به دیگران نائل میشوند، منجر شود.
ویلانوا و جوسا[6] (2003) سرمایه اجتماعی را بهعنوان پدیدهای مدیریتی تلقی کرده و برای آن ویژگیهای مختلفی مانند اعتماد، ارزشها و رفتارهای مشترک، ارتباطات، همکاری، تعهد متقابل، شناخت متقابل و شبکه را ذکر کردهاند. آنها اعتقاد دارند سرمایه اجتماعی نمیتواند بدون یکی از این ویژگیها وجود داشته باشد و نمیتوان تصور کرد که سازمان بدون بعضی از این ویژگیها بتواند کار کند.
از طرف دیگر سرعت سرسام آور تغییرات در دنیای کنونی بدین معناست که روش های متداول مدیریت نمیتوانند مناسب تغییرات باشند. هنگامیکه تغییرات جزیی بود می توانستیم از تجربه استفاده کنیم ولی هنگامیکه تصمیمات جنبه استراتژیک دارند ونتایج بسیار عمده و
غیر قابل برگشت هستند نمیتوان از تصمیمگیری های مبتنی بر قضاوتهای شهودی و تجربه فردی مبتنی بر فلسفه های مدیریت استفاده کرد. بنابراین فرایند مدیریت استراتژیک تلاشی است برای تهیه نسخه دوم از آنچه در مغزهای انسانهای بسیار باهوش و نخبه میگذرد یعنی کسانی که دارای درك مستقیمی از امور هستند و دانش و اطلاعات را با تجزیه و تحلیلهای علمی خود در هم می آمیزند، و با بهره گرفتن از سرمایههای اجتماعی خود تغییرات را شناسایی کرده و بقای سازمان در عرصه رقابتها و کشمکشها را فراهم می نمایند.
1-2) بیان مسأله
یكی از اصلیترین شاخصههای حضور مدیر در سازمانی كه مدیریت آنرا به عهده دارد، اتخاذ تصمیم مناسب و تلاش برای اجرای سریع، صحیح و كارآمد آن است. به عبارتی اگر تصمیمگیری مناسب و متناسب با اطلاعات صحیح و روز آمد و به هنگام برآوده و شریانهای اطلاع رسانی سازمان از اطلاعات مناسب و شفاف برخوردار باشد، این شفافیت شامل همه ردههای سازمان میگردد. اتخاذ تصمیم منطقی و موثر بر اساس اطلاعات شفاف قوام و دوام عمر سازمان را تضمین و تثبیت خواهد كرد. از تصمیم گیری تاكنون تعاریف متعددی شده است.
«تصمیمگیری را میتوان طریقه عمل و یا حركت در مسیر خاص تعریف نمود كه با تامل و آگاهانه، از میان راه و روش های مختلف برای نیل به یک هدف مطلوب، انتخاب شده است.»
استار[7] معتقد است كه :«تصمیمگیری، پایه و اساس تمام وظایفی است كه مدیر در سازمان انجام میدهد.»
تصمیمات سازمانی متعددند و هر سطح سازمانی تصمیمگیر خاصی را میطلبد. موضوع تحقیق در رابطه با تأثیر سرمایه اجتماعی بر تصمیمگیری استراتژیک است. تصمیمات استراتژیک شامل آن دسته از تصمیمات هستند كه جهت آنها متوجه آینده و هدفهای عالی سازمان است. نوع تصمیم، چرایی اتخاذ آن، ساز و كارهای مناسب برای اجرای تصمیم، موقع و زمان شایسته برای پرداختن به آن، گرفتن بازخور و نقد و بررسی تصمیم از جمله مسائلی است كه ضرورت بررسی اثرات سرمایه اجتماعی را در این زمینه اجتناب ناپذیر میسازد.
مفهوم سرمایه اجتماعی در سازمان نوپا و دارای سه مولفه مهم اعتماد سازمانی، انسجام سازمانی و مشارکت سازمانی است که خود هم معلول و هم گسترش دهنده این سه مولفه است. ضمنا این سرمایه حیاتی، وابستگی و ارتباط متقابل و محکمی با سرمایه فیزیکی، اقتصادی و انسانی دارد، به تسریع توسعه مالی و فرهنگی و اطلاعاتی و رشد و بالندگی سازمان یاری می رساند؛ موجب ایجاد حس همکاری و همیاری و مشارکت میان اعضای سازمان میشود.
سرمایه اجتماعی در سازمان دو وجه یا دو نوع دارد:
در هر دو بعد از سرمایه اجتماعی در سازمان مؤلفههای ساختاری، شناختی و رابطهای مورد بررسی واقع میشود. مولفه ها، و شاخص های عملیاتی سرمایه اجتماعی درونی و بیرونی به شرح جدول زیر خواهد بود:
1-1- تعریف تعمیر و نگهداری
تعمیر و نگهداری عملیاتی است که در آن یک وسیله، در بازهای معین، مورد ترمیم قرار میگیرد. تعمیر و نگهداری برای جلوگیری، کاهش یا رفع زوال آن وسیله میباشد.
هدف از تعمیر و نگهداری توسعه دادن طول عمر تجهیزات یا افزایش زمان متوسط تا خرابی بعدی میباشد. گذشته از این، انتظار میرود که سیاستهای موثر تعمیر و نگهداری بتواند فرکانس وقفهی[2] خدمات و بسیاری از نتایج نامطلوب آن وقفهها را کاهش دهد. تعمیر و نگهداری به صورت واضحی بر روی قابلیت اطمینان[3] اجزا و کل سیستم اثر میگذارد. کمتوجهی به تعمیر و نگهداری باعث تعداد زیادی خرابی پرهزینه و کارایی ضعیف سیستم می شود و بنابراین قابلیت اطمینان تنزل پیدا می کند. توجه بیش از حد به تعمیر و نگهداری گرچه قابلیت اطمینان را افزایش میدهد، ولی هزینه آن را نیز به شدت افزایش میدهد. در یک برنامه ریزی موثر تعمیر و نگهداری باید بین هزینه و قابلیت اطمینان تعادل برقرار کرد [2].
در استانداردهای موجود برای سیستم قدرت، تعمیر و نگهداری تجهیزات الکتریکی اینچنین تعریف شده است:
“تعمیر و نگهداری، حفظ و نگهداری شرایط لازم برای بهره برداری از تجهیزات الکتریکی در جهتی است که به کار گرفته شده است” [3].
بنابراین، تعمیر و نگهداری تضمین می کند که سیستم در زمینهای که برای کار کردن در آن طراحی شده است، از نظر الکتریکی در شرایط امنی کار کند.
در حالت کلی، تعمیر و نگهداری به دو گروه اصلی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه[4] و تعمیر و نگهداری اصلاحی[5] تقسیم بندی می شود. تعمیر و نگهداری پیشگیرانه به منظور حفظ صحت عملکرد سیستم و تامین قابلیت اطمینان مورد نیاز صورت میگیرد. برای این منظور عملیات منظمی از قبیل بازرسی عملکرد سیستم، تمیزکاری، تنظیم، روغنکاری و نظایر آن اجرا می شود و قطعاتی که در شروع مرحله فرسایش میباشند و یا به عنوان قطعه مازاد موازی از کار افتادهاند، توسط قطعات نو و سالم جایگزین میشوند. هدف از این عملیات، محافظت سیستم در اجتناب از وقوع از کار افتادن بیش از حدود مطلوب است. تعمیر و نگهداری اصلاحی در صورت وقوع هرگونه نقصان در عملکردهای سیستم انجام میگیرد و هدف از اجرای آن بازگرداندن سریع سیستم به شرایط مطلوب برای عملکرد کامل است. این کار با تعویض، تعمیر و یا تنظیم قطعاتی که موجب توقف سیستم شده اند، صورت میگیرد [4].
1-2- راهکارهای تعمیر و نگهداری
شرکتهای برق به مسئله تعمیر و نگهداری تکیه می کنند تا تجهیزاتشان را تا جایی که امکان دارد در شرایط کاری خوبی حفظ نمایند. در گذشته، روال اصلی تعمیر و نگهداری بیشتر شامل فعالیتهای از پیش تعریفشده بود که در بازههای منظم انجام میشدند (تعمیر و نگهداری زمانبندیشده[6]). ولی، چنین روش تعمیر و نگهداشتی ممکن است مقداری ناکارآمد باشد، زیرا ممکن است در بلندمدت بسیار پرهزینه باشد و همچنین ممکن است نتواند طول عمر تجهیزات را به اندازهای که امکان پذیر میباشد، افزایش دهد. بنابراین بسیاری از شرکتها، برنامه ریزی تعمیر و نگهداری با بازههای ثابت را با برنامه های انعطافپذیر مبتنی بر بررسیهای مورد نیاز و حق تقدم، یا مطالعه اطلاعات بدست آمده از طریق پایش شرایط (تعمیر و نگهداری پیشگویانه[7])، عوض کرده اند.
روشهای تعمیر و نگهداری پیشگویانه شامل یک گروه از برنامهها میباشد که تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینانمحور[8] نامیده میشوند. در یک راهکار تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینانمحور میتوان روشهای تعمیر و نگهداری جایگزین مختلفی را با هم مقایسه کرد و هر کدام که برای حفظ قابلیت اطمینان تجهیزات به صرفهتر میباشند را انتخاب کرد. برنامه های تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان محور توسط برخی از شرکتهای برق به عنوان یک ابزار مفید به کار گرفته شده اند.
بسیاری از نوشتهها تنها مربوط به جایگزینی[9] در حالتهای پس از خطا و هنگام تعمیرات میباشند و احتمال انواع دیگر تعمیر و نگهداری را که منجر به بهبود کمتری با هزینه ی کمتری میشوند را نادیده میگیرند. قدیمیترین روشهای جایگزینی، روشهای جایگزینی براساس عمر تجهیز[10] و جایگزینی انبوه [11] میباشند. در جایگزینی براساس سن، یک تجهیز در یک سن معین و یا زمانی که دچار خرابی می شود، جایگزین می شود. در جایگزینی فلهای، تمام تجهیزاتی که در یک کلاس میباشند، در یک بازهی از پیش تعیینشده، یا زمانی که دچار خرابی میشوند، جایگزین میگردند. راهکار جایگزینی فلهای برای اجرا بسیار آسان میباشد، به خصوص اگر سن تجهیزات نامعلوم باشد، همچنین می تواند اقتصادیتر از راهکارهای مبتنی بر جایگزینی یک تجهیز باشد. راهکارهای جدیدتر برای جایگزینی، گاهی مبتنی بر مدلهای احتمالی میباشند بنابراین میتوانند خیلی پیچیدهتر باشند. در هر صورت، در بسیاری از کاربردهای الکتریکی، تعمیر و نگهداشتی که بهبود محدودی را نتیجه میدهد، به عنوان راهکار اصلی استفاده میگردد و مدلهای جایگزینی فقط نقشی ثانویه دارند.
برنامه های تعمیر و نگهداری شامل طیف وسیعی میشوند و میتوانند بسیار ساده یا بسیار پیچیده باشند. شاید سادهترین برنامه، اتخاذ یک زمانبندی تعمیر و نگهداری انعطاف ناپذیر[12] باشد، که در آن فعالیتهای از پیش تعیینشده در بازههای زمانی ثابتی انجام میشوند. زمانی که تجهیزی دچار خطا می شود، تعمیر و یا تعویض می گردد. تعمیر و تعویض، هر دو بسیار پرهزینهتر از یک عمل تعمیر و نگهداری تنها میباشند. بازههای تعمیر و نگهداری به طور معمول براساس تجربهی طولانی مدت انتخاب میشوند.
تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینانمحور به شدت مبتنی بر ارزیابی منظم شرایط تجهیز میباشد و بنابراین، زمانبندی تعمیر و نگهداری انعطافناپذیر را به کار نمیبندد. مشاهده شده است که تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینانمحور تاحدی مفهومی سیال میباشد و در منابع مختلف به صورتهای متفاوتی تعریف شده است. تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینانمحور همیشه مبتنی بر پایش شرایط[13] نمی باشد، بلکه به دیگر خصوصیات مانند حالات خرابی[14]، بررسی آثار[15]، بررسی نیازهای اجرایی و حق تقدم ها[16] نیز بستگی دارد.
بهینهسازی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه[17]، راهکار دیگری است که ادعا می شود از تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینانمحور کاراتر میباشد. بهینهسازی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه بیشتر مبتنی بر تجزیه و تحلیل ماموریت[18]، نسبت به تجزیه و تحلیل سیستم میباشد و دارای قابلیت کاهش موثر تعداد ماموریتهای لازم برای تعمیرات میباشد. برنامه هایی مانند تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان محور و بهینهسازی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه برای تضمین بهره برداری اقتصادی نیروگاهها بسیار مفید میباشند.
برای یک ارزیابی کامل از تاثیر روشهای تعمیر و نگهداری، اول باید دانست که کاربرد آن روشها، چقدر طول عمر یا مدت زمان متوسط تا خطای[19] یک تجهیز را گسترش خواهد داد. برای پی بردن به این، نیاز به یک مدل ریاضی از رویه ی زوال[20] تجهیز میباشد، که سپس با یک مدل که اثرات تعمیر و نگهداری را توصیف می کند، ترکیب می شود. چندین مدل ریاضی برای این منظور پیشنهاد شده اند، که آنها یک پیوند بین تعمیر و نگهداری و قابلیت اطمینان برقرار می کنند. زمانی که یک مدل ریاضی ساخته شد، فرایند می تواند نسبت به تغییر یک یا چند متغیر بهینه شود.
مدلهای ریاضی سادهتر، مبتنی بر بازههای ثابت تعمیر و نگهداری میباشند و نتیجه بهینهسازی پیدا کردن کم هزینهترین تناوب تعمیر و نگهداری میباشد. مدلهای پیچیدهتر، از ایده پایش شرایط استفاده می کنند، که تصمیم راجع به زمان و طول بازههای تعمیر و نگهداری به شرایط واقعی (مرحله زوال) تجهیز بستگی دارد. بنابراین برخی از انواع پایش (برای مثال بازرسی) باید جزئی از مدل باشند. مدلهای ریاضی میتوانند قطعی و یا احتمالی باشند [1].
1-3- برنامه ریزی تعمیر و نگهداری در سیستم های قدرت
امروزه تعمیر و نگهداری یکی از مهمترین مسائل مطرح در برنامه ریزی صنایع میباشد که صنعت برق نیز از آن مستثنی نیست. با توجه به اهمیت این صنعت در توسعه صنایع دیگر و حجم عظیم سرمایه های موجود، در این صنعت رویکرد ویژهای به مسئله تعمیر و نگهداری صورت میگیرد. علاوه بر آن، با توجه به افزایش تقاضای توان، سیستمهای قدرت شاهد توسعهای سریع در دهههای اخیر بوده اند. بنابراین کیفیت توان و قابلیت اطمینان به مقولهای مهم در بهره برداری سیستمهای قدرت تبدیل شدند. این نیز به نوبهی خود تعمیر و نگهداری مولدها را در بهره برداری سیستم قدرت خیلی با اهمیت کرده است .
برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی یکی از مسئلههای مهم مرتبط با برنامه ریزی و بهره برداری سیستمهای قدرت میباشد. برنامه ریزی تعمیر و نگهداری بسیاری از برنامه ریزی های بهره برداری کوتاهمدت و بلندمدت را تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال در مشارکت واحدها[21]، بهینهسازی واحدهای آبی و تلمبهای ذخیرهای[22]، محاسبات قابلیت اطمینان و قیمت گذاری تولید[23]، از برنامه ریزی تعمیر و نگهداری به عنوان یک ورودی بهره میبرند. بنابراین برنامه ریزی تعمیر و نگهداری غیربهینه می تواند تاثیر ناخوشایندی بر روی برنامه ریزیهای دیگر بگذارد. تعمیر و نگهداشتی که بهینه طراحی نشده باشد، به صورت مستقیم بر روی افزایش انرژی توزیعنشده[24] اثر میگذارد. همچنین، برنامه ریزی تعمیرات غیربهینه موجب افزایش هزینهها و کاهش قابلیت اطمینان سیستم می شود .
برنامه ریزی تعمیر و نگهداری برای کاهش خطر خروج و بهبود دسترسپذیری تجهیزات الکتریکی، ضروری میباشد. برنامهی تعمیر و نگهداری باید پدیدههای مربوط به تولید، خروج تصادفی مولدها، تامین سوخت و انتقال را در نظر بگیرد. یک برنامه ریزی تعمیر و نگهداری بهینه باعث افزایش قابلیت اطمینان، کاهش هزینه های تولید، افزایش طول عمر مولدها و کاهش فشار برای تاسیسات جدید می شود. بنابراین، برنامهی تعمیر و نگهداری بهینه می تواند منجر به صرفهجویی قابل توجهی در هزینه های بهره برداری و کاهش انرژی توزیعنشده شود .
مسئله برنامه ریزی تعمیر و نگهداری تجهیزات تولید و انتقال، بازهی زمانی خروج برای تعمیر و نگهداری برنامه ریزیشده برای هر تجهیز را در یک افق زمانی یک یا دو ساله و با هدف کاهش هزینه بهره برداری و یا افزایش قابلیت اطمینان، تعیین می کند. بنابراین، هدف مسئله برنامه ریزی تعمیر و نگهداری تجهیزات سیستم قدرت، تخصیص بازههای تعمیر و نگهداری مناسب برای تجهیزات و یافتن جدول زمانی برای آنها میباشد. این برنامه ریزی منجر به کاهش خطاهای سیستم، افزایش عمر مفید مورد انتظار و بازدهی اقتصادی سیستم قدرت می شود .
1-4- افقهای زمانی برنامه ریزی تعمیر و نگهداری
زمانبندی تعمیر و نگهداری مسئلهای بهینهسازی میباشد، بنابراین تغییر دوره تعمیر تجهیزات سیستم از چند روز تا چند هفته، بر قابلیت اطمینان سیستم اثر میگذارد. به همین دلیل، مطالعات زمانبندی تعمیر و نگهداری باید در افقهای زمانی مختلف صورت گیرد. افقهای زمانی مورد نظر در زمانبندی تعمیر و نگهداری به افقهای زمانی کوتاهمدت[25]، میانمدت[26] و بلندمدت[27] تقسیم می شود. این
تقسیم بندی با توجه به اطلاعات مورد استفاده در زمانبندی تعمیر و نگهداری و اهداف متفاوت در هر افق زمانی صورت میپذیرد.
1-4-1- زمانبندی تعمیر و نگهداری بلندمدت
زمانبندی تعمیر و نگهداری در افق زمانی بلندمدت براساس عملکرد مستقل یک تجهیز صورت میگیرد. هدف از آن، حداکثرسازی طول عمر باقیماندهی تجهیز و حداقلسازی هزینه تعمیر و نگهداری و همچنین هزینه اصلاح و جایگزینی آن میباشد. نتیجه این تحلیل می تواند فواصل زمانی بازرسی و یا تعمیر تجهیز را مشخص کند. تاثیر این تجهیز بر شبکه نیز به طور معمول در نظر گرفته نمی شود [4].
1-4-2- زمانبندی تعمیر و نگهداری میانمدت
در زمانبندی تعمیر و نگهداری میانمدت، زمانبندی براساس پیش بینی شبکه و شرایط بارگذاری در یک دوره زمانی خاص (معمولا یک سال) با در نظر گرفتن منابع محدود موجود صورت میپذیرد، که در دوره زمان تعمیر و نگهداری باید تخصیص داده شوند. بدین ترتیب زمانبندی تعمیر و نگهداری برای دوره های زمانی مختلف استخراج می شود، به طوری که قیود زمانبندی تعمیر و نگهداری ارضا شده و حد قابلیت اطمینان سیستم با توجه به تغییرات بار حداکثر شود [4].
1-4-3- زمانبندی تعمیر و نگهداری کوتاهمدت
قیود امنیتی سیستم تحت تاثیرخروج تجهیزات سیستم برای تعمیر و نگهداری میباشند. مشخص کردن دقیق روز و ساعت شروع تعمیر و نگهداری هر تجهیزی نیاز به دقت بالایی دارد. بنابراین پخش بار سیستم قدرت با توجه به زمانبندی تعمیر و نگهداری و پیش بینی بار شبکه باید انجام پذیرد. این نوع مطالعه زمانبندی تعمیر و نگهداری به نام تعمیر و نگهداری کوتاهمدت شناخته می شود [4].
1-5- تجدید ساختار سیستم قدرت و ایجاد بازار برق
شرکتهای برق به مدت چندین دهه به صورت انحصاری[30] عمل میکردند. این شرکتهای انحصاری، کنترل کامل فروش برق را در محدوده خود در اختیار داشتند و هیچ شرکت دیگری در این محدوده با آنها رقابت نداشت. کنترل تجارت برق در مراحل تولید، انتقال و توزیع صورت میگرفت. شکل (1-1) نشاندهنده ساختار انحصاری میباشد. در چنین ساختاری، یک شرکت برق [10]:
شکل 1-1: سیستم قدرت انحصاری (الف) با ساختار عمودی، (ب) با ساختار مطابق قانون تنظیم مقررات شرکتهای عمومی برق (PURPA) در سال 1978 [10]
سیستمهای انحصاری با ساختار عمودی دارای کارایی مناسبی نمیباشند. برخی از مهم ترین عوامل عدمکارایی این سیستمها عبارتند از:
با توجه به این عوامل، بحث تجدید ساختار در صنعت برق مطرح گردید. هدف اصلی از تجدید ساختار، فراهم آوردن شرایطی است که بازار از طریق افزایش رقابت، بهای فروش برق را تعیین کند و هزینهها را کاهش دهد. تجدید ساختار بازار آزادی را فراهم می کند که در آن تامینکنندگان توان و خدمات انرژی الکتریکی به رقابت با هم میپردازند. در چنین محیط مبتنی بر رقابتی، مشترکین نیز در انتخاب تامینکنندگان انرژی خود آزاد میباشند.
[1]. Maintenance
[2]. Interruptions
[3]. Reliability
[4]. Preventive Maintenance
[5]. Corrective Maintenance
[6]. Scheduled Maintenance
[7]. Predictive Maintenance
[8]. Reliability-Centered Maintenance
[9]. Replacement
[10]. Age Replacement
[11]. Bulk Replacement
[12]. Rigid Maintenance Scheduling
[13]. Condition Monitoring
[14]. Failure Modes
[15]. Effects Analysis
[16]. Priorities
[17]. Preventive Maintenance Optimization
[18]. Task Analysis
[19]. Mean Time To Failure
[20]. Deterioration Process
[21]. Unit Commitment
[22]. Pumped Storage
[23]. Production Costing
[24]. Unserved Energy
[25]. Short-Term
[26]. Mid-Term
[27]. Long-Term
[28]. Restructuring
[29]. Power Market
[30]. Monopoly
[31]. Publicly Owned
[32]. Vertically Integrated
[33].
The Public Utility Regulatory Policy Act
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
منبر به عنوان فضایی خاص برای تشریح مبانی دینی، جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. از آنجا که در دین اسلام تبیین مبانی دینی، بر پایه سخنرانی و ارتباط مستقیم با مردم (نماز جماعت) گذارده شده است،منبر واجد همان کارکرد اجتماعی- سیاسی است که از نقش الوهی نمادین آن جدا نیست و بررسی نقش منبر در تحقق این مهم آشکار میگردد. بر این اساس منبر نمادی از هنر اسلامی است. این پژوهش بر آن است تا این سمبل هنر اسلامی را بهتر شناسانده و ارزشهای آن را آشکار کند.
پرسشهای قابل طرح در این حوزه را میتوان بدین نحو بیان کرد: آیا بین هندسه نظری و عملی یا طرح و اجرا در نقوش گره چینی کار شده در منبرها، ارتباطی وجود دارد؟ و اینکه چگونه نقوش هندسی تکرار شونده، خود را در قالب مفاهیم نمادین ارائه میکنند. این پژوهش با روش بررسی تک به تک منبرها و نقوش گره چینی چوبی مورد استفاده در آن ها، از سویی، تلاش دارد به ارتباط بین طرح و اجرا در این نقوش دست یابد؛ همچنین در این پژوهش، منبرها و انواع نقوش گره چینی چوبی آن ها به نحو مقایسهای بررسی و شناسایی و دسته بندی میشوند. از سویی دیگر، نه تنها به کاربرد دانش هندسه در طراحی و ساخت نقوش گره چینی منبرهای اسلامی پرداخته میشود، بلکه در هم آمیختگی این نقوش با مفاهیم نمادین آشکار میگردد. بر این اساس با شناسایی نقوش مورد استفاده بر روی منبر و وجوه اشتراک و افتراق آن با نمادها، روابط مغفولی از این دست در هنر اسلامی باید مورد بررسی قرار گیرد.
منبر محل نشستن خطیب یا واعظ و برای بیان مسایل مذهبی است؛ این عنصر که در فرهنگ عامه از آن به نام تختی که دارای یک پله یا بیشتر باشد و بر آن خطیب یا واعظ مینشیند یاد شده است، نوعی صندلی است. صندلی یا همان کرسی به عنوان یک جایگاه پلكانی از قدیم در ایران معمول بوده و به مرور جایگزین تخت شده است که پس از چندی نمونههای چوبی آن به فرم متکاملتر درآمد و كم كم نام منبر، بر روی آن نهاده شد. نخستین نمونه منبر عبارت بوده است از جایگاهی که پیامبر اکرم (ص) در مسجد النبی در مدینه بر فراز آن برای مؤمنان موعظه میفرمودند. بر حسب بعضی از روایتها این کرسی سه پله بوده که پیامبر اکرم بر سومین پله مینشست و پای خود را بر پله دوم میگذاشت (زکی 1366، 79). به عقیده بورکهارت در کتاب هنر اسلامی، دلیلی که باعث میشود یک مسجد، جامع باشد وجود همین منبر یا کرسی است (البته این نظریه مورد تایید همه اندیشمندان در این گستره نمیباشد). در سالهای اولیه هجرت، منبرها از جمله وسایل مساجد جامعی شدند که در مراکز حکومتی ایالتها بودند و حق برگزاری خطبه داشتند. در دورههای بعدتر منبر بخشی از وسایل هر مسجد شد، حتی مساجدی که مراسم نماز جمعه در آن برگزار نمیشد (پروچاسکا 1373، 36). منبر در مساجد جمعه سکویی است که از آن برای ایراد خطابه و اجرای مراسم ظهر جمعه استفاده میکنند. شکل منبر بدون در نظر گرفتن تزیینات و جزییات و مانند موقعیت آن در کنار محراب (همیشه سمت راست محراب)، از گذشته تاکنون تغییر اندکی کرده است (همان،37). منبر از یک پلکان و در بعضی موارد یک در برای محافظت از جان خطیب، با نشیمنی کوچک و گاهی یک آسمانه یا سقف کوچک در بالای آن شکل گرفته است. عنصر سقف در منبرهای کشورهای اسلامی دیگر مانند مصر و آفریقا بیشتر دیده میشود. پلکان در سمت نمازگزاران قرار دارد و مؤذن همیشه روی پله قرار میگیرد. بررسی گونههای منبرها نشانگر وجود عناصر مختلف از جمله سقف و گنبد بر روی آن، پایه، تارمی یا نرده، در و تزیینات آن، نشیمن و تزیینات دسته هایش است. منبرهای کشورهای اسلامی از تنوع زیادی برخوردارند، در عین حال که نقوش گوناگونی اعم از شكسته و گردان در آن ها بكار رفته است. این نقوش بیشتر تحت نام گره چینی چوبی مشهور هستند. اشکالی که در ترکیبات هندسی اسلامی در گره چینی به کار میرود هنر خاص ایرانیان است و اگرچه در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نیز نمونههای فراوان از هنر گره چینی دیده میشود ولی تمام آن ها ریشه در هنر گره چینی ایران داشته و دارند (زمرشیدی 1374، 68) و یا به تعبیری در هنر ایرانی هویت متمایز یافتهاند. نقوش شکسته در این پژوهش، نقوشی است که هندسی و تحت زوایا و قواعد خاصی ترسیم میشوند و بیشتر به نام گره یا گره چینی خوانده میشوند. گره چینی چوب از هنرهای ظریفی است که از زمانهای بسیار کهن، در ایران رایج بوده و بر اساس شواهد و آثار موجود پیشینه این هنر در معماری ایران به دوران بسیار کهن باز میگردد. صنعت گره سازی به ترکیب حاصل از لقط ها (واحد کار گره سازی)، همان نقوشی که ابتدا به صورت دو بعدی و هندسی بر روی کاغذ ترسیم میشود. به واسطه آلات(واسطه) گفته میشود. گره از دو
عنصر ساخته شده که به نام و لقط مشهورند(آذرمهر.81.1374). لفظ به معنی وسیله یا واسطه میباشد و باعث میشود گرهها دارای استحکام و ایستایی و در جای خود ثابت باشند. به دو نوع اصلی و تبعی تقسیم میشود. اصلی که در اصطلاح نجارها کلاف نیز گفته میشود، معمولاً به صورت چندضلعی است اما به شکل منحنی هم استفاده میشود. همچنین اصلی هم خارج از گره و هم داخل گره به کار برده میشود. آلات تبعی میتوانند صغیر یا کبیر باشند. کبیر در اصطلاح گره چینان به استخوان بندی هم معروف است و بیشتر تیره گفته میشود. این ها به صورت عمود بر هم(صلیبی شکل)، شعاعی و گاه به صورت اسلیمی بری، پارچه بری و گره سازی بر پایه شکلهای گیاهی و منحنی، به صورت قطاعی از دایره و با انحناهای مختلف و در میان آلات اصلی ساخته میشوند(همان). آلات صغیر به هایی گفته میشود که برای تشکیل لقط ها مورد نیاز هستند و جهت اتصال لقط ها به یکدیگر به کار میرود. صغیر بیشتر نقش پیوند دادن لقط ها را دارد در حالیکه به عنوان پایه طرح گره چینی است و عامل ایستایی و ثبات کل گره است. لقط دومین عنصر تشکیل دهنده گره و در عربی به معنای تکهای از یک چیز است. لقط به نوعی واحد کار گره سازی محسوب میشود. از ترکیب لقاط با هم و با آلات اصلی و تبعی است که نقش گره به وجود می آید. لقط به دو شکل و روش توپر و توخالی اجرا میشود. اسامی لقط ها در گذر زمان از عوامل و عناصر بسیاری مانند شکلهای هندسی، اسامی گیاهان و حیوانات، خورشید و ستارگان و اشیای مختلف الهام گرفته است. برای مثال لقاط شش از شش ضلعی، مورد از گیاهی به همین نام، خرچنگی از خرچنگ، شمسه از خورشید و سرمه دان از سرمه دان؛ گرفته شدهاند. گره بر هفت نوع است: 1-گره تند، 2-گره کند، 3-گره شل، 4-گره تند و شل، 5-گره کند و شل، 6-گره پیلی و 7-گره درودگری که هرکدام از آن ها طرح و زمینههای بسیار دارد. اسامی ها به صورت زیر است: آلات گره تند: 1-شش بند 2-پنج تند 3-ترنج تند 4-ترقه 5-دانه بلوطی 6-شمسه تند ده 7-پابزی 8-شش منتظم 9-ماکو 10-شش طبل 11-برگ چناری 12-طبل تند 13-شمسه ته بریده 14-چهارلنگه. آلات گره کند: 1-پنج کند 2-طبل کند 3-شمسه کند ده 4-سرمه دان 5-ترنجی کند. آلات گره شل: 1-شش شل 2-پنج شل 3-گیوه 4-سکرو 5-ترنجی شل 6-چهارلنگه شل 7-شمسه. واسطه شش دواتی، رابط و پیوند دهنده گرههای تند و کند با شل و واسطه موریانه نیز رابط گرههای تند و کند است(حلی.65.1362).
ارزیابی تفاوت اساسی بین آثار مذهبی و غیرمذهبی امری دشوار است. زیرا اشیاء مخصوصی را نمیتوان یافت که کاربرد انحصاری داشته باشند، بجز منبر که فقط در مساجد به کار گرفته میشد و در زمان بنیامیه متداول شده است (دوری1368، 32). با توجه به کمبود منابع تحقیقی درباره منبرها، پرداختن به مباحث در این حوزه، خصوصاً منبرهای موجود در اصفهان، ضرورت ویژهای مییابد. اشاراتی که در خلال کتابهای هنر اسلامی و صنایع دستی به منبرها شده بیشتر کلی بوده و این جزء لاینفک مسجدها و همینطور نقوش بکار رفته بر آن، مورد بی مهری واقع شده است. در برخی از کتابهایی که به مساجد و تزیینات بکار رفته در اجزای آن پرداخته شده، یک توصیف کلی از تاریخچه، مصالح به کار رفته و مسائل زیباشناختی منبرها وجود دارد که مسلماً نمیتواند گویای قابلیتها و ظرافتهای آن باشد.بر این اساس، در این پژوهش، برای اولین بار منبرها و نقوش آن ها، با دیدی موشکافانه هندسی و به نحو مقایسهای مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند. در این تحقیق نخست اطلاعات اولیه برای تحلیل منبرها با عکاسی و برداشت از مساجد مختلف موجود در اصفهان به دست آمده و سپس بررسی منبرها به لحاظ ساخت مایه و عناصر الزامی آن(مانند پله، جناحین، نشیمن، دسته صندلی و ..) انجام میشود. در مرحله بعد پیشینه مساجد و همینطور منبرهایی که در حال حاضر در این مساجد قرار دارند مورد بررسی کتابخانهای قرار گرفته است. در گام بعدی، با بهره گرفتن از روش تحلیل جزء به جزء، نقوش کار شده بر روی قسمتهای مختلف منبرها با یکدیگر مقایسه و در نهایت با بهره گرفتن از نتایج به دست آمده در طول تحقیق، دادهها(حاوی تمام مشخصات منبرهای مورد بحث) دسته بندی میشود.
2-1- بیان مسئله پژوهش (تعریف موضوع پژوهش):
همواره در گذر زمان ،طراح برای طراحی و پیاده سازی نقوش هندسی، افزون بر در نظر گرفتن فرم و زمینه كار به شیوههای عملی کار و ابزار در دسترس میاندیشیده است. (مثلاً پیاده کردن یک دایره بر روی کاغذ با پرگار میسر میشده است) همین هندسه نظری هنگام اجرای یک نقش گره چینی با یک ریسمان و نخ صورت میپذیرفته است. همینطور پیاده سازی نقوش پیچیدهتر، نیاز به دانش بسیار طراح در زمینه هندسه، در نزد طراح داشته است. توانایی طراح در دانش هندسه، راهکارهای گوناگونی را در مرحله نخست برای طراحی(هندسه نظری) و در مرحله دوم پیاده سازی(هندسه عملی) پدید آورده است. آنچنان که ابوالوفا بوزجانی و غیاث الدین جمشید کاشانی در نوشتههای خود آوردهاند، دانش هندسه مهمترین ابزار برای طراحی نقوش است. بروک در کتاب خود آورده است که در کلاسهای ریاضیدانان بزرگ، نیمی از افراد ریاضیدان و نیمی دیگر طراحان و معماران بودهاند و استادان میکوشیده اند با طرح مسایل مشترک، مابین دانش هندسه نظری و هندسه عملی، پیوند بین ریاضیدانان و هنرمندان را افزون کنند. از سوی دیگر در زمانی، برای طراحی و پیاده سازی نقوش بر روی کاغذ؛ طراح همیشه اندیشههای خاصی را در کنار تسلط بر هندسه در ذهن میپروراند. آنچنان که نقوش را میبایستی با کاربری و فرم مورد استفاده آن و همچنین افرادی که از آن بهرهمند میشدند ، مرتبط می ساخت و این میسر نبود مگر با شناخت عمیق هنرمند از مخاطب و فرهنگش، تا پیام هنری خویش را همخوان با فرهنگ مخاطب سازد. جایگاه مفاهیم نمادین و بکار بردن نماد ها در اینجا آشکار میشود. هنرمندان همواره با بهره بردن از زبان نماد توانسته اند مفاهیم خویش را در قالب زبان هنری به مخاطب انتقال دهند. این قضیه وقتی آشکارتر خواهد شد که هنرمند در شرایط پیچیده زمانی از ارائه پیام خود به شکل صریح، معذور باشد. همانطور که می دانیم فرهنگ، ارتباط تنگاتنگی با نماد و اسطوره، به عنوان جلوه بیرونی آن دارد. منبر را نیز میتوان یکی از شاخص ترین عناصر فرهنگی و مذهبی اسلام از آغاز شیوع آن در اکثر سرزمینهای اسلامی دانست. این پژوهش بر آنست تا نه تنها به کاربرد دانش هندسه در طراحی و ساخت نقوش گره چینی منبرهای اسلامی بپردازد، بلکه در هم آمیختگی این نقوش را با مفاهیم نمادین آشکار سازد. همینطور با شناسایی نقوش مورد استفاده بر روی منبرها و وجه اشتراک و افتراق آن با نمادها، روابط مغفولی از این دست را در هنر اسلامی مورد بررسی قرار دهد. در اینجا منظور منبرهایی است که با ساختمایه چوبی ساخته شده اند و نقوش آن تحت عنوان نقوش گره چینی مشهور است. منبرهای مطرح شده در این پژوهش همگی در اصفهان و متعلق به مساجد آقانور، حکیم، لنبان، سید و جامع هستند.
مشتری از عناصر مهم مورد توجه مدیران هر سازمانی می باشد. حال سازمان هایی می توانند در امور بازاریابی بخصوص بازارگردی دارای مزیت رقابتی باشند که بتوانند نیازهای مشتریان را قبل از درخواست آنان تشخیص دهند. که این تقاضا ها در قالب تقاضای پنهان معرفی می شود. در این فصل از تحقیق به بررسی کلیاتی از طرح تحقیق در قالب بیان مسئله، اهداف، سوالات و فرضیات تحقیق و روش مورد استفاده در این تحقیق پرداخته می شود.
در سال های اخیر، عرصه کسب و کار جهانی به شدت رقابتی شده و ماهیت تقاضای مشتریان تغییر کرده و بسیار پیچیده شده است. علاوه بر این، مشتریان شروع به تقاضای انواع گوناگونی از محصولات در دوره های زمانی کوتاه کرده اند. در این موقعیت، سازمان های جدید دریافتند که برآورده ساختن این گونه از تقاضاها بسیار دشوار است؛ از سویی دیگر جهانی شدن نیز باعث ایجاد بستر رقابت فزاینده بین سازمان های گوناگون در بازارهای آزاد شده است(وینود و همکاران[1]،2008). همچنین در سال های اخیر مشاركت دادن مشتریان در طراحی محصولات و خدمات جدید، به عنوان یک عامل بسیار مهم برای موفقیت شركت ها در نظر گرفته می شود(اسوندسن و همکاران[2]،2011). تضمین كیفیت برای مشتریان اهمیت دارد؛ پاسخ به این سوالات که خواسته ها و نیازهای واقعی مشتریان چه چیزهایی هستند؛ مشتریان چگونه انگیزه خرید پیدا می كنند و چه چیزی باعث رضایت مشتریان می شود؛ نیازمند روش های تحقیقات بازاریابی است. توجه به رضایت مشتری و برآورده كردن نیازهای وی، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می كند(زو و همکاران[3]،2009).
در دنیای در حال تغییر و در حال توسعه امروزی خدمات ، بر چشم انداز اقتصادی ، نظامهای اقتصادی پس از دوران صنعتی تسلط دارند و به عنوان یکی از قسمتهایی محسوب می شود که در میان کشورهای تازه ظهور یافته از رشد سریعی برخوردار است و 20درصد از اشتغال و سهم قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است(فرانسیسکو و رینرت[4]،1996). همگام با رشد چشمگیر بخش خدمات در حوزه کسب وکار معاصر،انتظار می رود که اهمیت مدیریت خدمات نیز افزایش یابد(بیتس[5] و همکاران،2003) . در بخش خدمات، بانکها یکی از صنایعی است که به سرعت در حال رشد است و از رقابت چشمگیری برخوردار است. بانکها در تلاش برای شکستن قیمت ها و برتری رقابتی در بازار،مقیاس های جدی را اتخاذ کرده اند تا عملکرد خود را در برابر رقبا ارتقاء بخشند. دو گام اساسی که پست بانکها در سالهای اخیر برداشته اند عبارتند از(ویکراماسینگه[6]،2008):
هم بازار یابی خدمات و هم توسعه خدمات جدید طی سالهای اخیر مورد توجه شدید محققان قرار گرفته اند بنابراین به کارگیری این مفاهیم در صنعت بانکها چندان تعجب بر انگیز نیست(پاراسورامان[7] و همکاران، 1985). بنابراین، شناسایی نیازهای مشتریان و تبدیل آنها به ویژگی های طراحی محصولات و خدمات، امری حیاتی برای رقابتی ماندن در بازار است(تونتینی[8]،2003). از طرف دیگر، زندگی اجتماعی و جامعه متراكم انسانها ایجاب میكند كه نیازهای گوناگون هر فرد از طریق مراجعه به دیگر گروههای انسانی تامین شود. این نیازها به بخشهای متعددی از قبیل خوراك، پوشاك، مسكن، خدمات فرهنگی، آموزشی، پزشكی، ارتباطی و دیگر نیازهای انسانی تقسیم میشوند. در این تعامل، هر فرد برای تامین نیاز خود در نقش مشتری به سازمانها و موسسات تامینكننده آن مراجعه میكند. از سوی دیگر، سازمانهای اجتماعی بسیاری نیز به منظور تامین نیازهای انسانی شكل میگیرند كه ضمن انجام این وظیفه، در پی كسب سود مناسب برای خود هستند و در این راستا میكوشند تا مراجعه انسانها به آن سازمان تكرار شود. به نظر میرسد كه نزدیكترین مسیر تا نقطه هدف برای سازمان و همچنین مطلوبترین روش برای مشتریان، تامین نیازها و انتظارات مشتریان باشد. مشتریانی كه اساس تعاملات خود با هر سازمانی را منافع مادی و معنوی خویش قرار میدهند و در این بین بسیاری از مردم برای كسب احترام بهای بیشتری میپردازند و در فرایند تامین نیازهای زندگی، حفظ كرامت خود را در جایگاه بالاتری ارزشگذاری میكنند. امروزه دگرگونی های جهان به واسطه فن آوری و فن آوری اطلاعات، اینترنت و به تبع آن دولت الكترونیک و تجارت الكترونیک كه آن نیز به نوبه خود از فن آوری اطلاعات مشتق می شود، تحول ژرف و عمیقی در ارتباطات و فرایند انتقال اطلاعات ایجاد كرده است. این شرایط، زمینه ای را برای تسهیل انجام امور تجاری و خرید و فروش ایجاد نموده كه منجر به افزایش رقابت بین سازمان ها شده است. بانك ها نیز به عنوان مؤسساتی كه در حوزه های مختلف پولی و مالی فعالیت می كنند از این امر مستثنی نبوده و در انجام امور خود با موانع و تهدید های گوناگونی مواجه هستند كه برای فائق آمدن بر آنها و دستیابی به فرصتهای بالقوه بازار باید دارای مزیت های رقابتی از جمله ارائه خدمات بانکداری اینترنتی باشند. امروزه اكثر بانكها با محیطی كاملا پویا روبه رو هستند و همه بانك ها چه بزرگ و چه كوچك با توجه به تغییرات برق آسا در موقعیت های رقابتی و شرایط حاكم بر بازار، جذب و حفظ مشتریان تجاری را سرلوحه برنامه های خویش قرار داده اند ( آماد و جعفر پور، 1388). در كشور ما، انجام سریع امور و عدم اتلاف زمان به عنوان مهم ترین عنصر موفقیت در رقابت بانك ها محسوب شده و مشتریان به عنوان ركن اصلی تعیین
كننده این رقابت، ارزش بسیار زیادی برای فن آوری و سرعت و در درجه بعدی تخصص فنی بانك ها قائل هستند. در بانكداری نوین تشریح خدمات بانك و خصوصا خدمات بانكداری الكترونیک الزامی است و مشتریان حق دارند از طریق رسانه های عمومی، خدمات بانك ها را بشناسند. از این رو بانك ها برای كارآمد شدن نیاز به كسب اطلاعات كافی از مشتری، درك علائق و خواسته ها و توسعه روابط با او هستند. بانک ها می توانند با شناسایی نیازهای مشتریان که تا کنون بدان توجهی نشده است میزان سودآوری و رضایت مشتریان خود را ارتقاء دهند. شاید بتوان گفت که تحقیقات بسیار کمی در ارتباط با شناسایی نیازهای پنهان و در واقع تقاضای پنهان مشتریان بانکی را شناسایی و رتبه بندی کند، صورت گرفته است. در این تحقیق برآنیم تا این عوامل را شناسایی کنیم. در واقع سوال اصلی تحقیق اینست که تقاضای پنهان مشتریان انواع خدمات بانک تجارت ( خصوصا خدمات بانکداری الکترونیکی) تحت تأثیر چه عواملی است؟ به همین منظور تلاش می شود تا این تحقیق در شعب مختلف بانک تجارت استان تهران انجام شود. این بانک در کلیه نواحی و مناطق استان تهران دارای شعب می باشد که در قالب پنج بخش، شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز توزیع شده است.
امروزه مشتریان به عنوان یکی از عناصر اصلی در محیط سازمان ها تعریف شده اند. این مشتریان با انتقال نقدینگی از محیط به سازمان ها نقش خون رسانی را در سیستم سازمانی دارند(کرونین[9]،2001). بنابراین لزوم توجه به نیازهای مشتریان از مهم ترین وظایف سازمان های مختلف می باشد. در این میان یکی از مسائل و چالش های مطرح شده در زمینه تقاضای مشتریان مربوط به تقاضاهایی است که مشتریان در خود احساس می کنند و سازمان تاکنون پاسخ شایسته ای به این نیازهای مشتریان نداده است(دال[10]،1999). در واقع در بعضی از موارد مشتریان تقاضایی دارند اما چون تابه حال هیچ یک از شركتها به آن تقاضا توجه نكرده اند، این تقاضا به صورت نهفته و پنهان مانده است ولی به محض اینكه شركتی محصولی را برای پاسخ به این تقاضا ارائه می كند شاهد این هستیم كه با هزینه تبلیغات بسیار اندك مشتریان برای ابتیاع آن محصول علاقه مندی نشان می دهند.
از سویی با توجه به عرصه رقابتی در حوزه های بانکی لزوم توجه هر چه بیشتر به این موارد می تواند موجب ایجاد مزیت رقابتی در بانک ها شود. با وجود اهمیت بالای این بحث تا کنون تحقیقات داخلی در حوزه تقاضای پنهان صورت نگرفته است و بیشتر مطالب در حد تعریفی از این نوع تقاضا ارائه شده است. در این تحقیق تلاش می شود تا به صورت جامع به بررسی این نوع تقاضا در سیستم بانکی پرداخته شود.
ارائه مدلی به منظور شناسایی تقاضای پنهان مشتریان انواع خدمات بانک تجارت
ارائه راهکارهایی به منظور بهبود ارضای بهتر نیازها و تقاضای مشتریان انواع خدمات بانک تجارت
1-5-1- قلمرو موضوعی
موضوع اصلی این تحقیق شناسایی و ارائه مدل تقاضای پنهان مشتریان می باشد. این موضوع در حوزه مباحث بازاریابی خدمات قرار دارد.
1-5-2- قلمرو مکانی
مکان اجرای این تحقیق بانک تجارت استان تهران می باشد.
1-5-3- قلمرو زمانی
زمان اجرای این تحقیق پاییز و زمستان سال 1392 می باشد.
نتایج این تحقیق می تواند در سازمان ها و گروه های زیر مورد استفاده قرار گیرد:
کلیه مشاوران بازاریابی شرکت های خصوصی ودولتی
1-7-1- تقاضای پنهان مشتریان:
در بعضی از موارد مشتریان تقاضایی دارند اما چون تابه حال هیچ یک از شركتها به آن تقاضا توجه نكرده اند، این تقاضا به صورت نهفته و پنهان مانده است ولی به محض اینكه شركتی محصولی را برای پاسخ به این تقاضا ارائه می كند شاهد این هستیم كه با هزینه تبلیغات بسیار اندك مشتریان برای ابتیاع آن محصول علاقه مندی نشان می دهند(کاتلر،1392).
1-7-2- بانکداری الکترونیک:
بانکداری الکترونیک فراهم آوردن امکان دسترسی مشتریان به خدمات بانکی با بهره گرفتن از واسطه های ایمن و بدون حضور فیزیکی می باشد(نوریس و هلدن[11]،2001). در واقع بانکداری الکترونیک اشاره می کند به ارائه خدمات به مشتریان از طریق کامپیوتر و یا تلویزیون(آلن و همکاران،2001).
1-7-3- سودمندی ادراک شده
درک مفید بودن درجه ای است که افراد به این اعتقاد می رسند که، استفاده از یک سیستم بخصوص می تواند موجب افزایش عملکرد شغلی و یا زندگی شخصی وی شود(القهدانی[12]،2001). سودمندی ادراك شده توانایی پیش بینی پیامد های طولانی مدت فعالیت های جاری است. به عبارتی سودمندی ادراك شده شناخت فرد از سودمندی رفتار حاضر او برای تحقق اهداف ارزشمند آینده است(نقش و طرخان،1389).
1-7-4- کیفیت خدمات
گرونروز (۱۹۸۴) کیفیت خدمات را به عنوان یک ملاحظه داوری از یک فرایند ارزشی که مشتریان مقایسه می کنند انتظاراتشان را با خدماتی که آنها درک کرده اند از چیزهایی که انها دریافت کرده اند نتیجه می دهد. گرونروز همچنین پیشنهاد داده که کیفیت خدمات افتتاح می کند که می تواند دو بخشی باشد : کیفیت اجرائی (چه چیزی انجام شده) و کیفیت کارکردی (چگونه آن انجام شده ).
1-7-5- ارتباطات کارکنان
لافری(2004)ارتباطات کارکنان را به عنوان کیفیت برقراری تعامل کارکنان با مشتریان معرفی نموده است.
1-7-6- انتظارات مشتریان:
هرت لاین و فرل[13](2008) انتظارات مشتری را به این صورت تعریف نموده اند: درجه ای که یک کالا و یا خدمت می تواند انتظارات مشتریان را برآورده سازد. درک انتظارات مشتریان از خدمات و کالاهای موسسات و سازمان ها و همچنین چگونگی شکل گیری آن دارای اهمیت بالایی می باشد.
مشتری از عناصر مهم مورد توجه مدیران هر سازمانی می باشد. حال سازمان هایی می توانند در امور بازاریابی بخصوص بازارگردی دارای مزیت رقابتی باشند که بتوانند نیازهای مشتریان را قبل از درخواست آنان تشخیص دهند. که این تقاضا ها در قالب تقاضای پنهان معرفی می شود. در این فصل از تحقیق به بررسی کلیاتی از طرح تحقیق پرداخته شده است. ابتدا مسئله اصلی تحقیق بازگو گردید و سپس اهمیت پرداختن به این موضوع ارائه شد. در مراحل بعدی اهداف و فرضیه تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و قلمرو پژوهش در قالب قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی بیان شد. در نهایت تعاریف مربوط به متغیر های تحقیق ارائه شد.
ترانسفورماتورها در عین حال که از اصلیترین تجهیزات شبکه قدرت جهت تأمین انرژی مشترکین به شمار میروند، اما به دلیل تلفات، جزء مصرف کنندههای شبکه نیز میباشند. از طرفی به منظور بهبود قابلیت اطمینان و تأمین بار در زمان پیک، در پستهای فوق توزیع و انتقال، معمولاً دو یا سه ترانسفورماتور به صورت موازی نصب میگردند. با توجه به آمار و اطلاعات موجود، در زمانهایی از سال درصد بارگذاری ترانسفورماتورهای قدرت بسیار پایین است، به نظر میرسد خروج عمدی یکی از ترانسفورماتورهای موازی پستها و قرار دادن آن در حالت آماده به کار، عامل موثری در کاهش هزینه بهرهبرداری از ترانسفورماتورها خواهد بود. در زمانهای بارگذاری خیلی کم ترانسفورماتورهای قدرت، تلفات بی باری بخش اعظمی از تلفات کل را به خود اختصاص میدهد]10،7[. لذا در این پایاننامه روش جدیدی مطرح میشود که با خروج عمدی یک ترانسفورماتور در پستهای دارای دو ترانسفورماتور و قرار دادن آن در حالت آماده به کار[2]، بتوان تلفات بی باری ترانسفورماتورهای موازی را در زمانهای کم باری کاهش داد و تأثیر این خروج را بر تلفات مسی بررسی نمود. از طرفی از آنجائیکه خروج یک پست فوق توزیع یا انتقال از مدار، موجب قطع تغذیه تعداد زیادی از مشترکین خواهد شد، مهمترین چالش در این روش، سطح قابلیت اطمینان و دسترسپذیری ترانسفورماتورهای پست در این حالت و مقایسهی آن با حالت متداول بهرهبرداری است. عوامل بسیاری به صورت متقابل بر قابلیت اطمینان در این حالت اثرگذار خواهند بود و به تبع آن شاخصهای اقتصادی آن ها بهرهبرداری بهینهی ترانسفورماتورها را تحت تأثیر قرار خواهند داد.
برای بررسی روش پیشنهادی جدید، از منابع کتابخانهای، مقالات چاپ شده معتبر و استانداردهای IEEE ، IEC و ملی در تدوین این پایاننامه استفاده شده است.
در این فصل به بررسی تحقیقات و مطالعات انجام شده در خصوص مسائل مربوط به بهرهبرداری از ترانسفورماتورهای قدرت پرداخته خواهد شد.
پیشینهتحقیق
در اینجا به نمونههایی از تحقیقات گذشته که در راستای موضوع این پایاننامه بررسی شدهاند اشاره میشود:
در مرجع ]1[ به تعیین قابلیت بارگذاری ترانسفورماتور با در نظر گرفتن عملکرد فوق تحریک میپردازد. ابتدا مدل تخمین دمای نقطه داغ استاندارد IEEE معرفی میشود و در ادامه شرایط فوق تحریک بررسی میگردد و مدل با این شرایط اصلاح میگردد و در نهایت با بهره گرفتن از مدل اصلاحشده با توجه به نرخهای پیری عایق و تغییرات دمای محیط، قابلیت بارگذاری ترانسفورماتور با شبیهسازی تعیین و میزان تأثیر فوق تحریک روی بار مجاز ترانسفورماتور مشخص شده است.
در مرجع ]2[ مدلی برای تخمین دمای نقطه داغ ترانسفورماتور ارائه شده است و با بهره گرفتن از آن تأثیر تغییر دمای محیط روی دمای نقطه داغ و عمر عایقی ترانسفورماتور بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در مرجع ]3[ دوره برنامهریزی بهینه با توجه به ضریب متوسط بار بیشینه و ارزش واقعی تلفات و قدرت ذخیره برای ترانسفورماتورهای توزیع محاسبه شده است.
در مرجع [4] به تأثیر بارگذاری روی قابلیت اطمینان ترانسفورماتور پرداخته شده است. در ابتدا قابلیت اطمینان دوره عمر مفید بررسیشده و سپس با بهره گرفتن از تغییرات عمر مفید در اثر بارگذاری با بهکارگیری تابع توزیع نرمال قابلیت اطمینان در دوره فرسایش بررسیشده است.
مرجع ]5[ به ارزیابی عمر عایقی یک ترانسفورماتور قدرت تحت تنشهای مختلف حرارتی، الکتریکی و محیطی میپردازد. ابتدا به بررسی مدل تنش حرارتی یک ترانسفورماتور قدرت با بهره گرفتن از معادله آرینیوس پرداخته و سپس مدل به دست آمده بر اساس تنش الکتریکی اصلاح میگردد. و در پایان با بهره گرفتن از مفهوم پیری عایقی و ضریب تسریع فرسودگی به تخمین مقدار کاهش عمر یک ترانسفورماتور میپردازد.
در مرجع ]7[ به بررسی بهرهبرداری اقتصادی از ترانسفورماتور با در نظر گرفتن قابلیت اطمینان پرداخته شده است. این مقاله بر یافتن یک نقطه بحرانی بار مورد نیاز جهت استفاده از دو ترانسفورماتور پست به طور همزمان استوار است. برای تبدیل شاخصهای قابلیت اطمینان به شاخصهای اقتصادی از هزینه قطعی مشترکین استفاده شده و جهت محاسبه انرژی قطعی مشترکین از روش تخمینی استفاده نموده است. در این مرجع تاثیر این شیوه بهرهبرداری بر عمر ترانسفورماتورها بررسی نشده است.
در مرجع ]11[ روشی بر اساس آنالیز هزینه/ فایده قابلیت اطمینان مبتنی بر ارزش قابلیت اطمینان مشترکین جهت بررسی بارگذاری نرمال و تعیین ظرفیت اضطراری با در نظر گرفتن سطوح مختلف بارگذاری ترانسفورماتورها قدرت ارائه شده است. در این مقاله هزینه انرژی انتظاری تأمین نشده به عنوان یک شاخص تأثیرگذار در سناریوهای مختلف محاسبه شده است و با محاسبه هزینه ظرفیت استفاده نشده و نرخ ظرفیت اضطراری ترانسفورماتورها، درصد بهینه بارگذاری ترانسفورماتورها تعیین شده است. این مرجع همچنین ضابطهای جهت تعیین میزان بارگذاری اضطراری ترانسفورماتورهای تحت بهرهبرداری ارائه کرده است.
در مرجع ]12[ روشی برای به دست آوردن کاهش عمر ترانسفورماتور بر اساس آنالیز وابستگی تصادفی بین شرایط بارهای غیرعادی ترانسفورماتور و دمای محیط ارائه شده است. تمرکز این مرجع بر رفتار اتفاقی دمای محیط بر مطالعات کاهش عمر ترانسفورماتور میباشد.
در مرجع ]13[ یک مدل هیبریدی خروج وابسته به موقعیت ترانسفورماتور ارائه شده تا قابلیت اطمینان را ارزیابی کند. در این مقاله چهار حالت شکست ترانسفورماتور (مدل دمای نقطه داغ، مدل نقص فرسودگی وابسته به دمای نقطه داغ، مدل نقص اتفاقی وابسته به دمای محیط، مدل خروج به واسطه نقص حفاظت اضافه بار) به صورت ترکیبی بیان شده است. یکی از حالتهای این مدل خروج به سبب اختلال در
حفاظت اضافه بار میباشد که با بهره گرفتن از تابع توزیع نرمال قابلیت اطمینان سیستم را بررسی نموده است.
در مرجع ]14[ جهت تعیین ظرفیت بارگذاری ترانسفورماتورها مبتنی بر مسئلهی کاهش عمر انتظاری ترانسفورماتور از مدلی احتمالی با در نظر گرفتن عوامل تأثیرگذار بر کاهش عمر انتظاری ترانسفورماتور، از جمله منحنی بار روزانه، نرخ خروج اجباری ترانسفورماتور، مدت زمان خروجها، طول مدت زمان اضافه بار انتظاری استفاده شده است.
در مرجع ]15[ اثر حرارتی بارگذاری به طور کامل شرح داده شده و در مورد شرایط بارگذاری فراتر از مقادیر نامی بحث شده است. روش استفاده از استاندارد IEEE برای محدودیتهای بارگذاری ترانسفورماتور توضیح داده شده و مدل حرارتی طبق استاندارد برای به دست آوردن دمای نقطه داغ ارائه شده است. در نهایت با بهره گرفتن از یک رله میکرو پروسسوری حفاظت ترانسفورماتور در برابر اضافه بار و محدودیت مجاز حرارتی ترانسفورماتور، طراحی و شبیهسازی گردیده است.
در مرجع [16] به بررسی دو مدل در (IEEE Loading Guide) که یکی در بخش هفتم و دیگری در پیوست G این استاندارد مطرح شده است برای محاسبه دمای نقطه داغ پرداخته شده است. در این مقاله مطالعهای مقایسهای بین این دو روش از طریق ارزیابی دمای نقطه داغ چهار ترانسفورماتور با سیستمهای خنککنندگی ONAN، ONAF، OFAF و ODAF و تحت شرایط بار پایدار، بار روزانه و پروفیلهای دمای محیط و یک دوره کوتاه اضافه بار، انجام شده است.
در مرجع [17] یک مدل ریاضی یک ترانسفورماتور از دیدگاه گرمایی ارائه شده و در این مدل دمای نقطه داغ[3] برای بارگذاریهای مختلف و پیوسته بررسیشدهاند.
مرجع [18] به مسئله بارگذاری ترانسفورماتور با رویکرد تحریک بیش از حد پرداخته و در آن یک روش ارزیابی بارگذاری پیشنهاد شده است. دادههای آن از 50 تست واقعی ترانسفورماتور قدرت بوده و به وسیله آن دادهها به تأثیر تحریک اضافی روی عمر ترانسفورماتور پرداخته است.
در مرجع [19] توصیفی جامع از فلسفه اضافه بار[4] و روشهای محاسبه منحنی عمر ترانسفورماتور ارائه شده و با بهره گرفتن از یک برنامه کامپیوتری این موارد را تشریح نموده است. در این مقاله قابلیت اطمینان ترانسفورماتور مورد مطالعه قرار نگرفته است.
در مرجع [20] روشی برای ارزیابی احتمالات افزایش دمای بیشینه ترانسفورماتور و افت انتظاری عمر ترانسفورماتور با در نظر گرفتن بار گذشته پست و دمای محیطی بیان شده است و همچنین طرحهای توسعه پست برای مطابقت دادن با بار پیشبینیشده منطقه بر اساس ارزش اقتصادی در مقابل قابلیت اطمینان مقایسه شده است. ولی فرسایش و میزان عمر ترانسفورماتور مورد ارزیابی قرار نگرفته است.
مرجع [21] تشریح میکند که چگونه مشخصات فرسایش میتواند از نظر کمی روی محاسبه شاخصهای قابلیت اطمینان از قبیل انتظار از دست دادن بار[5]، زمان انتظاری قطع بار[6]، فراوانی قطع بار[7]، انرژی انتظاری تأمین نشده در سیستم قدرت تأثیر بگذارد. برای ایجاد سابقه تعمیر و خرابی اجزا روش شبیهسازی مونتکارلو زنجیرهای با بهره گرفتن از مدل کردن فرایند نقطه تصادفی معرفی شده است و از نرمافزار MATLAB برای شبیهسازی سیستم IEEE RTS، 24 باسه تک منطقهای استفاده شده و در نهایت این شاخصها محاسبه و با هم مقایسه شدهاند.
در مرجع [22] مدل قابلیت اطمینان ترانسفورماتور برای خرابی اتفاقی اجزا در حالت خنککنندگی روغن طبیعی ـ هوا اجباری ارائه شده است که در آن اجزا ترانسفورماتور را به سه زیرسیستم تقسیمبندی کرده و از روش مدلسازی مارکوف در 11 حالت قابلیت اطمینان سیستم را تحلیل نموده است. در نهایت مقادیر قابلیت اطمینان را در حالتهای ظرفیت بار کامل، نیمه ظرفیت و حالت خروج به دست آورده است. در این مقاله قابلیت اطمینان با محوریت خنککنندگی بررسیشده است و به بحثهای بارگذاری و فرسایش ترانسفورماتور پرداخته نشده است.
در مرجع ]23[ در چندین کشور برای ترانسفورماتورهایی که بالای 30 سال عمر داشته و مقدار نامی ولتاژ آن ها حداقل 72 کیلوولت بوده، اطلاعات بیش از 1000 خطا در بین سالهای 1968 تا 1978 جمع آوری شد. اطلاعات نشان میدهد که نرخ خرابی ترانسفورماتور در حدود 2% در سال میباشد. تحقیقات انجامگرفته نشان میدهد افزایش ولتاژ نامی و دارا بودن تپ چنجر نرخ خطا را افزایش میدهد. در این مقاله خرابیها به انواع خرابیهای الکتریکی، دی الکتریک، مکانیکی و گرمایی و یک بار دیگر به خرابیهای تولید، طراحی و نگهداری، آذرخش و خطاهای سیستم دستهبندی شدهاند و درصد هر کدام از انواع خطا مشخص شدهاند. علاوه بر اینها در این تحقیق خرابیها بر اساس اجزا آسیب دیده ترانسفورماتور نیز تقسیمبندی شدهاند.
در مرجع ]24[ روش جدیدی برای ارزیابی عمر ترانسفورماتور با توجه به دمای محیط ارائه شده است. این تخمین عمر باقیمانده، میتواند زمان تعمیرات و یا جایگزینی ترانسفورماتور را تعیین کند. علاوه بر روشهای ذکر شده در این مرجع، روشهای دیگری هم وجود دارند که با بهره گرفتن از تکنیکهای قابلیت اطمینان به این کار میپردازند.
جمعبندی
همانطور که ملاحظه گردید، در هیچکدام از تحقیقات گذشته مطالعهای بر روی تغییر در نحوه بارگذاری و روش بهرهبرداری ترانسفورماتورها انجام نشده است. از طرفی در بعضی از تحقیقات انجام شده مدلهای بررسیشده مربوط به یک ترانسفورماتور بوده و مطالعه در زمینهی بهرهبرداری از ترانسفورماتورهای موازی یک پست و اثر متقابل آن ها بر یکدیگر با در نظر گرفتن مفاهیم قابلیت اطمینان صورت نگرفته است.
در تحقیقات گذشته برای بررسی اثر دمای محیط بر عمر ترانسفورماتورها از دادههای ساعتی استفاده نشده و همچنین اثر جریان هجومی ترانسفورماتور بر مدل حرارتی کاهش عمر ترانسفورماتور بررسی نگردیده است.
این پایاننامه با پیشنهاد روشی جدید در زمینهی بهرهبرداری از ترانسفورماتورهای موازی پستهای انتقال مبتنی بر خروج عمدی یکی از ترانسفورماتورها و تعیین یک نقطه بار بحرانی و محدودهی اقتصادی بهرهبرداری برای ترانسفورماتورهای موازی، به تأثیر این روش بهرهبرداری بر عمر متوسط ترانسفورماتور و قابلیت اطمینان سیستم در دوره فرسایش با بهره گرفتن از تابع توزیع نرمال پرداخته است.
همچنین در این پایاننامه با بهره گرفتن از مدلی پیشنهادی اثرات دمای محیط به صورت ساعتی در محاسبات گنجانده شده و تأثیر جریان هجومی بر مدل حرارتی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
[1] – Expected Energy Not Supply (EENS)
[2] – Standby
[3] – Hotspot Temperature
[4] – Overloading
[5] – Loss of Load Expection (LOLE)
[6] – Loss of Load Duration (LOLD)
[7] – Loss of Load Frequency (LOLF)
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است