وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه ارشد : مقایسه سبک­ های مقابله با استرس در ورزشکاران مرد و زن در دو سبک برخوردی و غیر برخوردی ووشو

جدیت و قرار گرفتن در موقعیت­های رقابتی در اکثر ورزش­ها و به­ویژه در دسته ورزش­های انفرادی اضطراب­آور است، این اضطراب می ­تواند موجب افزایش برانگیختگی و ایجاد استرس ­شود. ورزشکار ممکن است در موقعیت­هایی که کمتر اضطراب­برانگیز است؛ عملکرد بهتری را تجربه کرده یا در موقعیت­های تحت فشار بدلیل اشتباهات فاحش، دارای تجربیات ناخوشایندی باشد. روان­شناسان ورزش علاقه‌مندند تا بفهمند چه عواملی بر اضطراب، برانگیختگی و استرس مؤثرند و این عوامل بر عملکرد ورزشی چه اثراتی دارند. همچنین نحوه تنظیم برانگیختگی و اضطراب به‌منظور بهبود عملکرد در حیطه مطالعاتی روان­شناسان ورزش قرار دارد. در سطوح بالای ورزش، تفاوت اندکی بین سطوح مهارت شرکت­کنندگان وجود دارد. بدین ترتیب اغلب دست­کاری برانگیختگی، اضطراب و استرس می ­تواند برنده را از بازنده جدا ­سازد. فرایندی که به­وسیله آن شخص تهدیدی را دریافت ­کرده و با یک­سری از تغییرات فیزیولوژیکی و روانشناختی، همراه با افزایش در برانگیختگی و تجربه اضطراب به آن پاسخ می­دهد، به­عنوان استرس تعریف می­ شود. استپ‌توی[1](1997) استرس را این­گونه تعریف کرده است: هنگامی که الزامات مربوط به فعالیتی فراتر از توانایی­های فردی و اجتماعی افراد است، پاسخ­هایی ارائه می­شوند که به آن استرس می‌گویند. لازاروس[2](1996) معتقد است استرس از تعامل بین نیازهای موقعیتی، ارزیابی، و پاسخ‌های فرد به این نیازها ناشی می­ شود (احمدی و همکاران، 1388). در دهه­های اخیر اصطلاح استرس به محرکی اطلاق می­ شود که می ­تواند تغییراتی را در شناخت، هیجان، رفتار و فیزیولوژی فرد ایجاد کند (دیویدسون و نیل[3]، 1990). با توجه به تعاریف ارائه شده، می­توان گفت استرس رویداد یا وضعیتی است که بر جنبه­ های روانی- جسمانی ارگانیسم آثاری زیان­بار برجای می­گذارد. وقتی با خواسته­ هایی سروکار داریم که دستیابی به آنها دشوار است، تمایل بیشتری به تجربه استرس ایجاد می­ شود (خدایاری‌فرد و همکاران، 1390)

 

بدیهی است که استرس بخش جدایی ناپذیر ورزش و از جمله مسابقات و رویدادهای ورزشی، خصوصاً در رشته­های انفرادی و برخوردی می­باشد، بنابراین لازم است؛ تمامی افرادی که به­نوعی در ورزش و مسابقات ورزشی درگیر هستند، با عوامل و منابع ایجادکننده استرس آشنا باشند. همچنین بایستی توجه داشت که استرس خودبه­خود باعث ناتوانی جسمانی یا روانی ورزشکار نمی‌شود، بلکه با کاهش مقاومت بدن و افزایش حساسیت ورزشکار نسبت به عوامل تنش­زا، اجرای مهارتی وی افت کرده و در نتیجه به کاهش بازدهی ورزشکار منجر می­ شود.

 

زمانی که فرد احساس اضطراب می­ کند، این اضطراب محصولی از ساختار روانشناختی شخصی (خصلت اضطراب، عزت نفس و خود باوری) و مشخصه­های موقعیتی (اهمیت رویداد، توقعات، عدم اطمینان) که فرد در آن قرار دارد، است. علاوه بر این درك استرس تحت تأثیر جنسیت قرار دارد. در بررسی اختلاف زنان و مردان در زمینة سبك­های مقابله (CS) با استرس، می­توان به این نكته اشاره كرد كه درك زنان از استرس بیش از مردان است (مت جارویس، 1966).

 

در تبیین استرس، عده­ای بر ویژگی­های محرك­های محیطی كه موجب به­هم ریختگی و تنش می­ شود، تاكید می­كنند (کاکس[5]، 1993). در تعریف فولکمن و موسکووتیز[6](2004) از فرایند مقابله، تفکرات و رفتارهایی که برای مدیریت تقاضای درونی و بیرونی در موقعیت­های پرتنش بکار می­روند، منابع تنش­زا وقایع و موقعیت­های بیرونی تلقی شده ­اند. در حالی­که روانشناسانی نظیر یالوم[7] (1981) منابع ایجاد کننده استرس و اضطراب را به درون فرد نسبت می­دهند. در واقع به قول اپیكتتوس[8] اشیاء و رویدادها نیستند كه در فرد ایجاد آشفتگی می­كنند، این نگرش ما نسبت به رویدادها است كه سبب آشفتگی می­ شود ( دخت رضاخانی و همکاران،1387).

 

با این توصیف می­توان یکی از پدیده­های محیطی را که به استرس می­انجامد، شرکت در رویدادهای ورزشی به­منظور کسب موفقیت قلمداد نمود. این نوع از شرایط استرس بالایی را در افرادی که در حال رقابت هستند ایجاد می­ کند. استرس در رقابت معمولاً موجب ایجاد اضطراب رقابتی در ورزشکاران شده، و آنان را وادار می­ کند تا برای مواجهه با اضطراب برنامه ­ریزی مضاعفی داشته باشد. هنگامی­که اضطراب بدرستی مدیریت و یا تفسیر نشده باشد، ورزشکار کنترل فعالیت را از دست داده و سطح عملکردش کاهش می­یابد (سجادی و همکاران[9]، 2011). یافته­ های تحقیقات انجام شده توسط جیاکوبی و وینبرگ[10] (2000) بیان­گر آن بود که، استراتژی­ های مقابله با استرس دارای یک رابطه­ قوی با عملکرد هستند. علاوه بر این، هانین[11] (2000) بیان می­ کند که “احساسات بر روند عملکرد و روند عملکرد مداوم به شدت بر محتوا و شدت احساسات تأثیر گذار است”.

 

براساس نظر لازاروس و فولکمن[12] (1984)، مقابله اشاره به فرایند مدیریت تقاضاهای درونی و بیرونی دارد. علاوه بر این، مقابله مشتمل بر تلاش­ هایی است که به­منظور اداره و كنترل تقاضاهای محیطی و درونی و تعارضات میان آنها انجام می­گیرد (لازاروس و لونیر[13]، 1987). سبك‌های مقابله با استرس عامل مهمی در تعیین عملكرد فرد در موقعیت­های پُر استرس می‌باشند. فهم این موضوع، بینشی دربارة الگوهای مقابله­ای افراد در اختیار ما قرار می­دهد (انشل و سی [14]، 2008 ).

 

اساس انتخاب هر سبك مقابله با استرس توسط فرد به عوامل اساسی و پایه بستگی دارد. از جمله این عوامل می­توان به جنسیت، نژاد و عوامل مؤثر بر ویژگی­های روانی هر یک از افراد (محیط، آموزش و… ) اشاره كرد. زنان و مردان با توجه به تفاوت­های جنسیتی، تمایلی ویژه به استفاده از سبك مخصوص به خود را دارند (انشل ،کانگ و مسنر[15]،2010). می­توان دریافت سبك انتخاب شده تحت تأثیر عواملی قرار می­گیرد كه نسبت به شرایط محیطی نزدیك­تر بوده و از عوامل فردی دورتر می­ شود. به بیان دیگر سبك انتخابی پس از انتخاب تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار می­گیرد. علاوه برعوامل ذكر شده، می­توان به عواملی همچون وضعیت اقتصادی- اجتماعی، روان‌شناختی، و ویژگی­های

دانلود مقاله و پایان نامه

 بدنی و سلامتی در رابطه با انتخاب سبك­های مقابله اشاره كرد (انشل، سوتارسو[16]، 2007). لذا با توجه به این مطالب می­توان پی برد که شناسایی سبک مقابله­ای با استرس در ورزش­های مختلف برای کیفیت اجرا و همچنین برای بدست آوردن نتایج بهتر و مداوم‌تر ضروری است. ورزش ووشو از جمله ورزش­های است که ورزشکاران در آن در دو سبک مختلف تمرین کرده و مسابقه می­دهند. این ورزش از دو سبک برخوردی و نمایشی تشکیل می‌شود بدیهی است نیازهای محیطی هر کدام از این سبک­ها می ­تواند متفاوت باشد. بنابراین شناسایی سبک­های مقابله با استرس و مقایسه آنها با یکدیگر می ­تواند در یک نوع ورزش باعث شناسایی اثرات استرس بر اجرا شده و از نتایج می­توان در روان­شناسی ورزش و نیز در محیط­های عملی استفاده نمود.

 

1-2- بیان مسأله

 

در سال­های اخیر مطالعه راه­های مقابله با استرس توجه زیادی را به­خود جلب نموده است. بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر سبك­های مقابله با وقایع همراه با استرس، یكی از موضوعات مورد بررسی در رفتارشناسی مقابله­ای است. گرچه قسمت اعظم این مقوله هنوز ناشناخته مانده است، به­ طور معمول این نکته پذیرفته شده که روش­های مقابله با استرس یکی از راه­های مؤثر اجرای ورزشی و عامل مهمی در تعیین عملكرد در موقعیت­های پُر استرس است. همچنین مقابله‌ی ناموفق با استرس بر عملکرد و رضایت ورزشکاران تأثیرگذار است (انشل، کیم، چانگ، اوم[17]، 2001؛ کرون و هیندل[18]، 1988). عواملی که ناشی از مقابله ناموفق با استرس هستند شامل تنش عضلانی (انشل، کیم و همکاران، 2001) و کاهش میزان تمرکز می­باشند (کرون، هیندل و همکاران، 1988).

 

مقابله دو كاركرد عمده دارد :تنظیم هیجانات ناگوار و درمانده كننده و اتخاذ كنش به منظور تغییر و بهبود مسئله­ای كه موجب ناراحتی شده است. بر این اساس دو دسته از شیوه ­های كلی مقابله را می­توان این­گونه بیان كرد: “مقابلة معطوف به­حل مسئله” و” سبك­های هیجان­مدار” (کارادماس و کالانتزی [19]، 2004). یکی دیگر از ساختار­هایی که در روانشناسی ورزشی و روانشناسی عمومی پیرامون مطالعات سبک­های مقابله مورد بررسی قرار گرفته است، سبک رویکرد (که به آن هوشیار، توجه، فعالیت، حساسیت، درگیر شدن و مقابله فعال هم گفته می شود) و همچنین سبک اجتناب (که به آن عدم هوشیاری، منفعل، عدم حساسیت، عدم درگیری و روی گردان نبود نیز گفته می شود) است (انشل، 1996؛ انشل، ویلیامز، هاج [20]، 1997؛ کاسیدیس، رودافینوس، انشل و پورتر، 1997؛ کرون، 1993؛ کرون، 1996؛ مک کری، 1992؛ راث، 1996). سبک­های مقابله به‌طور عمومی اشاره به سبک­های مقابله رفتاری (به­عنوان مثال انجام عملی) و شناختی (به عنوان مثال فرایندهای ذهنی مانند صحبت کردن با خود) دارند که سعی آنها بر آن است تا استرسی را که در شرایط محیطی ایجاد شده است، به سمت تفسیر­های عاطفی و شناختی سوق دهند (کرون، 1996؛ اسکینر، اج، من، شروود[21]، 2003). بنابراین بازیکنی که بعد از دریافت یک پنالتی به‌صورت مثبت (به­عنوان مثال پرسیدن دلایل پنالتی) یا به­صورت منفی (جر و بحث کردن) با موقعیت درگیر می‌شود یک مقابله­ی رویکردی را استفاده می­ کند. روش­های مقابله­ای اجتنابی از سوی دیگر به‌عمل­هایی اطلاق می­شوند که در آنها از این موقعیت­ها اجتناب می­ شود (کرون، 1993؛کرون، 1996) و می­توان آنها را تحت عنوان رفتاری یا شناختی طبقه ­بندی کرد.

 

محققان به­ طور معمول معتقدند که مقابله با استرس از جمله ویژگی­های موقعیتی و شخصی است (کاسیدیس، رودافینوس، انشل و پورتر[22]، 1997). این موضوع چهار چوبی ایجاد می­ کند که تئوری مقابله­ی تعاملی و یا زمینه­ای نامیده می­ شود (میلر[23]، 1992). خصوصیات شخصی شامل سبک مقابله ورزشکاران (انشل، ویلیامز[24]، 2000؛ مادن، کرکبای و مک­دونادل[25]، 1989) و همچنین شناخت آنها از موقعیت استرس­زا است (لانزدال و هاو[26] ،2004). عامل موقعیتی شامل منابع (انشل و دلانی[27]، 2001) و همچنین شدت موقعیت استرس­زا است (مادن، سامرز و براون[28]، 1990) که توسط ورزشکار احساس می­ شود.

 

بر اساس تئوری صفت مقابله­ای، افراد به­ طور مداوم به انواع مختلفی از وقایع استرس­زا که معمولاً مطابق با سبک­های مقابله­ی خود است پاسخ می­ دهند (اوریل و روسن[29]، 1972؛ لونتال، سولس[30]، 1993؛ موس، سویندل[31]،1990؛ راث، کوهن[32]، 1986). تئوری مقابله­ی زمینه­ای از سوی دیگر مجموعه ­ای از ویژگی­های شخصی و موقعیتی را برای سبک­های مقابله شخص در نظر می­گیرد (فلکمن، 1992؛ مک کری، 1992؛ تری[33]، 1991).

 

بنابراین زمینه­ای که در آن استرس تجربه می­گردد حداقل تا میزان مشخصی پاسخ شخص را در برابر موقعیت استرس­زا مشخص می­ کند، خصوصاً اگر رویدادی که تجربه می­گردد بسیار شدید باشد. با این وجود، این­که تا چه میزان سبک­های مقابله تابعی از نوع رویداد پُر استرسی است که در ورزش تجربه می­ شود ،کمتر شناخته شده است. چرا که موقعیت­ها­ی ورزشی که در آنها استرس ایجاد می­ شود، بنا بر گفته مک کری نامحدود هستند (1992).

 

اثر عوامل استرس­زا بر سبك مقابله­ی ورزشکاران باعث نظام­دهی بیشتر مقابله با استرس می‌شود. این موضوع به نوبه خود منجر به تاکید تفاوت­های فردی ورزشکاران در فرایند رویاروی با استرس است.

 

زنان و مردان تمایلی ویژه به استفاده از سبكی مخصوص خود  با توجه به تفاوت­های جنسیتی در مقابله با استرس دارند (انشل، کانگ، مسنر،2010). برای مثال انشل و کاسیدیس (1997) دریافتند ورزشکاران با مهارت بسیار بالا در مقایسه با دیگر ورزشکارانی که از مهارت کمتری برخوردار بوده ­اند بیشتر از استراتژی­ های مقابله­ای رویکردی استفاده کرده ­اند و جنسیت در این خصوص تفاوتی را ایجاد نمی­ کند. با این وجود در ورزشکارانی با مهارت کمتر، زنان نسبت مردان عمدتاً از روش مقابله اجتنابی استفاده می­ کنند (انشل و سوتارسو، 2007).

 

در ورزش ووشو[34] اجرای فرم و مبارزه در دو قسمت جداگانه آموزش داده می­ شود: در مسابقات سبک تالو[35] ورزشکاران به اجرای حرکات نمایشی می­پردازند و در آن درگیری و برخورد بین ورزشکاران دیده نمی­ شود، در سبک مبارزه­ای که سانشو[36] یا ساندا نامیده می­ شود، ورزشکاران به‌صورت رودررو و مستقیم با هم به مبارزه می­پردازند. با توجه به ماهیت این دو سبک هر کدام می‌توانند موقعیت استرس­زایی خاصی را دارا باشند و در نتیجه سبک مقابله­ای انتخابی می ­تواند متفاوت باشند.

 

بر این اساس در این تحقیق سعی بر آن بود تا سبک­های مقابله با استرس در سبک­های تالو و ساندا با یکدیگر مقایسه شده و همچنین نقش جنسیت در اختیار سبک­های مقابله بر اساس سبک‌های ووشو تعیین گردد.

 

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

 

در سال­های اخیر مطالعات حیطه­ی مقابله با استرس در ورزش مورد توجه محققان قرار گرفته است (بهرامی­زاده و بشارت[37]2010). روان­شناسان ورزشی و ورزشکاران حرفه­ای برای ارزیابی ارتباط بین احساسات و عملکرد ورزشی رقابتی، و به­ طور خاص برای دریافت چگونگی تعدیل و بیان مناسب احساسات جهت تسهیل عملکرد، تلاش­ هایی را آغاز کرده ­اند (استوگ، کلمنتس، والیش، داونی[38]، 2009).

 

شرکت در مسابقات ورزشی استرس بالایی را بر افرادی که در حال رقابت هستند تحمیل می‌کند. استرس ارائه شده در رقابت معمولاً موجب اضطراب رقابتی ورزشکاران شده و باعث تحمیل فعالیت اضافی به آنان می­ شود. هنگامی­که اضطراب به­درستی مدیریت و یا تفسیر نشده باشد، ورزشکاران کنترل خود را از دست می­ دهند و سطح عملکرد آنها کاهش می­یابد (سجادی و همکاران، 2011).

 

اغلب ورزشکاران زمان شرکت در مسابقات مهم ورزشی از آمادگی جسمانی مطلوبی برخوردار بوده و مهارت­ های کافی برای روبرو شدن با حریفان خود را کسب کرده ­اند. از سوی دیگر موفقیت یا شکست آنان در مسابقات مهم ورزشی تا اندازه­ زیادی نیز به آمادگی روانی­شان و این­که چگونه بر استرس ناشی از مقابله با حریف یا حریفان فایق آیند بستگی دارد. با توجه به تحقیقات انجام شده توسط جیاکوبی و وینبرگ (2000) مشخص گردید، که استراتژی­ های مقابله دارای یک رابطه­ قوی با عملکرد هستند. علاوه بر این، گفته می­ شود “احساسات بر روند عملکرد و روند عملکرد مداوم به‌شدت بر محتوا و شدت احساسات تأثیر گذار است” (هانین ،2000).

دانلود پایان نامه ارشد: مبانی نظارت بر ولی فقیه و مسؤولیت وی از منظر فقه سیاسی

:

 

رهبرى و هدایت جامعه در طول تاریخ حیات انسانى، همواره یک امر مهم سیاسى، فرهنگى، اجتماعى و تربیتى بوده است؛ زیرا رهبران سهمى تعیین كننده در رشد یا انحطاط جوامع و ملّت­ها داشته و دارند. اهمیت رهبرى در جامعه از آن جهت است كه زندگى اجتماعى و ویژگى­هایش ایجاب مى­كند که فرد یا افرادى براى سامان دادن به امور مشترك میان انسان­ها در جامعه، به رهبرى و هدایت آنان همت ­گمارند و براى جلوگیرى از هرج و مرج و بى­نظمى، برنامه­ریزى كنند و آن­ را به اجرا درآورند.

 

اسلام که به عنوان دین كامل و جامع براى تمام نسل­ها و در همه­ی زمان­ها و مكان­ها از طریق وحى بر آدمى عرضه شده است، به رهبرى و هدایت جامعه توجهى ویژه دارد. وجود پیامبران الهى و ائمه­ی اطهار (ع)، خود نشان دهنده اهمیت رهبرى و هدایت جامعه به سوى كمال است.

 

در باور شیعه، پس از پیامبر (ص)، امامان معصوم (ع) از سوى خداوند مسؤولیت رهبرى سیاسى جامعه­ اسلامى را بر عهده داشته اند و یكى پس از دیگرى، رهبرى و هدایت معنوى و دینى جامعه را نیز عهده­دار می­شدند. اساساً در دین اسلام، رهبرى معنوى و زمامدارى سیاسى جدایى ناپذیرند.

 

هر چند در زمان غیبت دوازدهمین امام معصوم (عج) شخص معینى براى ریاست حكومت تعیین نشده است، ولى با توجه به آیات قرآن و روایات معصومین (ع) درباره ملاك­هاى حاكم و زمامدار سیاسی، مشخص مى­شود كه رهبرى جامعه بر عهده­ فقیهان و كارشناسان دینى است؛ چرا كه از آنان به عنوان جانشینان پیامبر (ص)، امینان رسولان، دژهاى اسلام، حاكمان مردم و وارثان پیامبران یاد شده است. این روایات بر حاكمیت الهى فقیه و لزوم گردن نهادن مردم به این­گونه ولایت و رهبرى تصریح دارند.

 

قانون اساسی ایران كه پس از پیروزى انقلاب اسلامی در سال 1358 ه‍ .ش. تدوین شد و به تصویب خبرگان رسید و اكثریت مردم هم به آن رأى دادند، از اجتهاد فقیهان جامع الشرایط بر اساس كتاب و سنت معصومین (ع) به عنوان یكى از پایه­هاى نظام جمهورى اسلامى ایران یاد كرده و ولایت امر و امامت امّت در زمان غیبت حضرت ولى عصر (عج) را بر عهده­ فقیه عادل، با تقوا،     آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر گذاشته است. بر همین اساس در نظام جمهورى اسلامى ایران، ولایت فقیه با اختیارات و ویژگى­هاى خود در رأس هرم قدرت جاى دارد.

 

1. بیان مسأله­

 

نظارت بر قدرت از مباحثی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته است و در حیطه­ی مباحث فقهی دارای اهمیتی ویژه است و امروزه به عنوان ابزاری کارآمد و مهم در کنترل قدرت و جلوگیری از سوء استفاده از آن و وسیله ای برای هدایت و راهنمایی رهبران جامعه به سمت اهداف و آرمان­های انقلاب اسلامی می­باشد. نظارت پذیری و پاسخگویی حاکمان است که موجب افزایش پویایی و تضمین کننده­ سلامت و ایمنی در برابر مفاسد قدرت و نیز استحکام حاکمیت می­باشد.

 

مسأله­ مهم در این مورد آن است که آیا این نظارت در دین اسلام دارای مبنا می­باشد و آن مبانی کدام است؟

 

این پایان نامه با تبیین فقه سیاسی، مبانی نظارت بر ولیّ فقیه و چگونگی این نظارت که بر عهده­ عموم مردم و خبرگان ملّت نهاده شده و همچنین ضرورت و اهمیت آن را ارائه نموده است.

 

 

 

2. ضرورت تحقیق

 

ضرورت نظارت بر همه­ی مراتب سلسله­ی قدرت، بر اساس مبانی دینی و موازین حقوقی ثابت است و در نظام سیاسی اسلام با تأکید بیشتر

پایان نامه

 مورد توجه قرار گرفته است. مجلس خبرگان به عنوان اصلی‌ترین نهاد نظارتی بر رهبر، نظارت مؤثر بر عملکرد رهبر را به صورت جدی بر عهده دارد. از آنجا که نظارت بر رهبری عالی‌ترین سطح نظارت در نظام جمهوری اسلامی ایران است، پیش از بحث از چگونگی نظارت، بررسی مبانی فقهی این نظارت ضرورت خواهد داشت.

 

نظارت بر ولیّ فقیه، یکی از دغدغه­های مهم حقوق اساسی است. با عنایت به لزوم دارا بودن شرایط خاص و گستره­ی وظایف و اختیارات ولیّ فقیه که عالی­ترین مقام رسمی است و در جایگاه ولایت و امامت امّت تکیه زده است، این موضوع حساسیتی فوق­العاده می­یابد. با درک این مطلب که رویکردهای افراطی و تفریطی در مرحله­ نظارت بر او می ­تواند پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد، باید این مسأله مورد کاوش قرار گیرد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در اصول خود بر حاکمیت دینی و ولایت فقیه تأکید کرده است. با توجه به اهمیت نهاد رهبری، یکی از بایسته­های پژوهشی در حقوق اسلامی ایران در موضوع رهبری، نظارت بر اوست که از اهمّ وظایف مجلس خبرگان می­باشد.

 

3. اهداف تحقیق

 

در مجموع می­توان اهداف تحقیق را در موارد زیر خلاصه کرد:

 

ـ تبیین مبانی و اصول اسلام در نظارت بر ولیّ فقیه و مسؤولیت­های او.

 

ـ تشریح زمینه ­های نظارتی بر ولیّ فقیه.

 

ـ تبیین مراجع­، عوامل و روش­های اعمال نظارت نظام و مردم بر ولیّ فقیه.

 

ـ تشریح حدود و قلمرو اعمال نظارت توسط مجلس خبرگان رهبری.

 

ـ ارائه­ زمینه ­های نظارتی اعمال شده بر ولیّ فقیه، متناسب با وظایف مجلس خبرگان رهبری.

 

 

 

4. سؤالات تحقیق

 

سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از:

 

ـ مبانی فقهی نظارت بر ولیّ فقیه و مسؤولیت­های وی در اسلام چیست؟

 

برخی از سوالات فرعی پژوهش عبارتند از:

 

ـ زمینه ­های نظارت بر ولیّ فقیه شامل چه مواردی می­ شود؟

 

ـ  حدود و قلمرو نظارت بر ولیّ فقیه تا چه میزان است؟

 

ـ فقه اسلامی چه شرایط و ویژگی­هایی را برای ولیّ فقیه در نظر گرفته است؟

 

ـ ولیّ فقیه چه وظایف و مسؤولیت­هایی را بر عهده دارد؟

 

ـ عوامل و مراجع ناظر بر ولیّ فقیه کدام­اند و روش­های اعمال نظارتی آنان چگونه است؟

 

 

 

5. فرضیه­ تحقیق

 

ولیّ فقیه مسؤولیت­های گسترده­ای دارد. از جمله : اجرای احکام و قوانین اسلام، ایجاد عدالت، نظارت بر عموم مردم (اعم از کارگزاران و آحاد جامعه)، مسؤولیت تربیت و رشد اخلاقی مردم. بالطبع عموم مردم و افرادی که خواص و خبرگان جامعه هستند، باید بر حسن اجرای این مسؤولیت­ها نظارت داشته باشند. به دلایلی از جمله دلایل عقلی و نقلی مانند سیره­ی پیامبر اکرم (ص) و ائمّه­ی اطهار (ع) و روایات منقول از حضرات معصومین (ع). این ادلّه­­ عبارتند از: عدم عصمت، وجوب امر به معروف و نهی از منکر، قاعده­ی النصیحة لائمة المسلمین، لزوم مشورت، امانت بودن ولایت و مسؤولیت، جمهوریت حکومت و لزوم صیانت از حکومت اسلامی.

 

6. سابقه و پیشینه­ ی تحقیق

 

با بررسی­های انجام شده به این نتیجه رسیدیم که به دلیل اینکه در عصر غیبت و تا قبل از انقلاب اسلامی، حکومتی با حاکمیت و ولایت فقیه تشکیل نشد، علمای متقدمین به این موضوع، به طور مستقل و مفصل نپرداختند. در آثار متأخرین نیز تنها در برخی از متون و مقالات، در ذیل اصول قانون اساسی به نحو موجز و مختصر، مطالبی عنوان گردیده است.

 

در مجموع، از جمله مهم­ترین کتاب­ها و مقالاتی که به این موضوع اشاره داشته اند، می­توان اشاره کرد به کتاب «فقه سیاسی» نوشته­ی مرحوم عمید زنجانی، کتاب «فقه سیاسی» نوشته­ی  سید سجاد ایزدهی، کتاب «نظارت در نظام اسلامی» نوشته­ی بهرام اخوان کاظمی، کتاب «نظارت و نهادهای نظارتی» نوشته­ی محسن ملک افضلی، مقاله­ «خبرگان و نظارت» نوشته­ی محمد سروش محلاتی.

 

به نظر می­رسد کامل­ترین کتابی که به این موضوع پرداخته است، کتاب «گزینش رهبر و نظارت بر او در نظام جمهوری اسلامی ایران» نوشته­ی حسین جوان آراسته می­باشد.

 

7. روش تحقیق

 

این تحقیق به صورت توصیفی از منابع فقهی و حقوقی صورت گرفته است که به شیوه­ تحلیلی و با بهره گرفتن از روش کتابخانه­ای می­باشد.

دانلود پایان نامه ارشد: مبانی واحکام فقهی اهانت به مقدسات ادیان آسمانی (زرتشت، یهودیت و مسیحیت) در فقه اسلامی


1. طرح مسأله
نگاهی گذرا به فهرستی از نابهنجاری‌های اخلاقی، اجتماعی، معضلات اداری، سیاسی و اعتقادی (همانند ترویج باطل و مبارزه با باورهای دینی و مکتبی) و بالأخره توهین به مقدسات مذهبی و صدها کج روی‌های رنج‌آور دیگر، نمایشی است از جدایی آدمیان از ارزش‌های دینی و حرکت به سمت‌وسوی مادی‌گری.

 

در هر جامعه‌ای اشخاص و نهادهایی وجود دارند که احترام به آن‌ ها واجب است و اهانت به آن‌ ها چالش‌های جدی ایجاد می‌کند چه‌بسا برخی از نزاع‌ها در سطح بین‌المللی ریشه در این موارد داشته باشد.

 

احترام به مقدسات هر دین یکی از اصول مسلم تربیت و نشان رشد و شکوفایی فرهنگی و لازمه‌ی ایجاد روحیه‌ای بشر خواهی و تحکیم مبانی اخلاقی و قوام پایه‌های صلح و دوستی است و عدم رعایت این صفت نیک، موجب اختلافات، کدورت‌ها، دشمنی‌ها و احیاناً جنگ‌های کوچک و بزرگ، قتل‌عام‌ها و کشتارهای دسته‌جمعی گردیده و هزینه‌های سنگینی را بر فرد و جامعه تحمیل خواهد کرد. احترام به افراد بشر، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، اصلی است که همواره آموزه‌های دینی و آموزگاران بزرگ بشر و پیشوایان دین بر آن تأکید داشته‌اند و تکیه‌بر باورهای مشترک ادیان را طریق گردهمایی و همبستگی اجتماعات بشری قلمداد نموده‌اند. «بگو: اى اهل كتاب، بیایید بر سر سخنى كه میان ما و شما یكسان است بایستیم كه: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به‌جای خدا به خدایى نگیرد.» پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض كردند، بگویید: «شاهد باشید كه ما مسلمانیم [نه شما] ‏»[1]

 

منظور از احترام گذاردن، ارج نهادن به آن چیزی است که نزد دیگران عزیز و گرامی است و افراد بدان تعلق دارند، آن امور ممکن است حیثیت و موقعیت اجتماعی، باورها و اعتقادات دینی و مذهبی باشد که نزد انسان‌ها عزیزترین و پربهاترین چیز است؛ زیرا

 

اعتقادات مذهبی باشخصیت افراد جامعه عجین است. هرگونه تعدی به اعتقادات و باورهای دینی موجب جریحه‌دار شدن افکار و احساس عمومی می‌گردد، به‌طوری‌که اغلب، برای حفاظت و مواظبت از این آرمان‌های مقدس از بذل مال و جان دریغ نمی‌کنند. در مکتب اسلامی مسأله توهین به مقدسات و موضوعات پیرامون آن، مسأله‌ای نیست که مختص به مقدسات دین و مکتب خاص خود باشد بلکه توهین به مقدسات ادیان آسمانی دیگر را به دلیل داشتن مبنا ازلحاظ اخلاقی مذموم و ناپسند و ازلحاظ شرعی جایز نمی‌دانند.

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

در عصر کنونی که پیروان ادیان و فرق، در راستای اهداف خود دست به تبلیغ گسترده‌ای زده و با تمام امکانات دنبال اهداف باطل خود می‌باشند، بر پیروان راستین و حقیقی دین اسلام و مذهب حق جعفری است که در این شلوغ بازار جهانی، اسلام ناب محمدی6 را بر مردم جهان عرضه نمایند و این تکلیف شرعی مقابله با موج تبلیغاتی دشمنان اسلام که با تمام ابزارها و وسایل خویش به اهانت به مقدسات روی آورده‌اند هوشیاری در مقابل اهانت به مقدسات را آشکار می کند.

 

یکی از اصول گفتگوی ادیان، آگاهی پیروان هر دین از حکم اهانت به مقدسات ادیان دیگر است این آگاهی می‌تواند پیروان ادیان را از اهانت به مقدسات یکدیگر بازدارد و بستر را برای گفتگوی ادیان و تقریب پیروان ادیان و درنهایت آشکار کردن کمال اسلام فراهم نماید؛ این پژوهش درصدد است نظریه دین اسلام را درباره توهین به مقدسات ادیان (زرتشت، یهودیت و مسیحیت) بر اساس دلایل شناخته‌شده و معیارهای پذیرفته‌شدۀ‌ دینی (کلام الهی، سیره نبوی 6و روایات و منابع فقهی) استنباط کند که علاوه بر حلّ برخی مسائل نظری این حوزه، در عالم خارج به‌ خصوص درصحنۀ سیاست خارجی، دارای کاربرد و تأثیر عملی خواهد بود و به پویایی و کارآمدی روابط ما در عرصۀ حقوق بین‌الملل و برقراری روابط و دیپلماسی موفق با دول و ملل غیرمسلمان کمک خواهد کرد.

 

با بررسی صورت گرفته خلاقیت و نگرش دادگرانه‌ی نهفته اسلام در آن‌ ها به‌خوبی نمایان خواهد شد. باشد که مورد رضای حضرت حق قرار گیرد.

 

2. انگیزه انتخاب
در جهان معاصر، ضرورت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نیز گسترش رو به رشد روابط در عرصه‌های داخلی و خارجی، پیروان ادیان الهی را بر آن داشته تا هرچه بیشتر در جهت توسعه روابط و بهبود آن بکوشند. آیین اسلام نیز با تشویق به ایجاد محیطی توأم با صلح و امنیت همراه با همزیستی مسالمت‌آمیز بین افراد جامعه – با آراء گوناگون- احکام و ضوابط خاصی را در قالب دستورات شرعی برای پیروان خود صادر نموده، همه مسلمانان را به حسن معاشرت و رفتار انسان دوستانه فراخوانده است. اسلام ضمن دعوت پیروان خود به حضور در عرصه‌های مختلف جهانی، راه‌کارها و اصولی را برای این حضور پیشنهاد نموده و با تأیید کتاب‌های آسمانی و پیامبران پیشین، همه ادیان و پیروان آن‌ ها را به تفاهم و تلاش برای نیل به وحدت فرامی‌خواند. از دیدگاه قرآن، ایجاد رابطه با ادیان دیگر و پیروانشان و توفیق برای حصول به زندگی مسالمت‌آمیز و صلح و آرامش بر پایه آموزه‌های انسان‌ساز و معیارهای عزت‌آفرین آن، به‌راحتی ممکن است. ازاین‌رو، برای تحقق چنین روابطی، در شرایطی که تحصیل‌کردگان و روشنفکران شرق و غرب نیازمند آگاهی از دلایل شگرف مندرج در این پژوهش هستند، آشنایی با معیارها و آگاهی از اصولی که اسلام برای پی‌ریزی روابط نیکو و حُسن هم‌جواری پیشنهاد کرده ضروری است.

 

دلایلی که در این پژوهش مطرح‌شده دال بر دادگری شریعت اسلام است و نشان می‌دهد که این شریعت، رحمتی است از جانب خداوند که پیامبرش محمد 6را با آن فرستاده است؛ زیرا فرموده است: «و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم‏»[1]

 

اکنون دیگران به خواندن و نشر این پژوهش فراخوانده می‌شوند تا مردم از روش دادگرانه‌ی اسلام در برخورد با غیرمسلمانان آگاه شوند؛ و الله ولی التوفیق.

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر تغییرات واسپین و کمرین پلاسمایی

 عدم فعالیت بدنی و سبک زندگی غیرفعال از عوامل موثر در شیوع چاقی و اضافه وزن است که اغلب اختلالاتی نظیر مقاومت انسولینی، دیابت نوع 2، دیس­لیپیدمی و فشار خون بالا را موجب می­ شود. چنین شرایطی منجر به بر هم خوردن تعامل بین فرایندهای متابولیکی و ایمنی می­ شود. به نظر می­رسد التهاب در پاتوژنز (بیماری زایی) این اختلالات موثر باشد. به خوبی مشخص شده است که پیشرفت وضعیت التهاب خفیف مزمن[1] پیش ­بینی قوی برای بسیاری از این بیماری­ها است. این وضعیت التهابی با سطوح بالای شاخص ­های التهابی نظیر اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروز توموری- آلفا (TNF-α) و پروتئین واکنشگر C (CRP) مشخص می­ شود. بافت چربی، نوع تخصص یافته­ای از بافت همبند است که عمدتاً از سلول­های چربی یا ادیپوسیت­ها[2] تشکیل شده است. این سلول­ها به صورت مجزا یا در گروه­های کوچک درون بافت همبند سست یا نامنظم و غالباً به صورت گروه­های مجتمع بزرگ یافت می­شوند و در آنجا جزء اصلی بافت چربی را تشکیل می­دهند، که بافت چربی در بسیاری از مناطق سرتاسر بدن قرار گرفته است.

 

بافت چربی بزرگترین ذخیره انرژی (به شکل تری­گلیسرید، چربی­های خنثی) در بدن است. سایر اعضای ذخیره کننده انرژی، عمدتاً کبد و عضلات اسکلتی، این عمل [ذخیره سازی] را در شکل گلیکوژن انجام می‌دهند. با این حال، موجودی گلیکوژن محدود است و باید ذخیره بزرگی از کالری در بین وعده­های غذایی به حرکت درآید. چون چگالی تری­گلیسریدها کمتر از گلیکوژن بوده و آنها ارزش کالریک بالاتری (3/9 kcal/g برای تری­گلیسریدها در مقابل 1/4 kcal/g برای کربوهیدرات­ها) دارند، بافت چربی به صورت بافت ذخیره­ای بسیار کارآمدی درآمده است. این بافت دائماً در حال تخریب و جایگزینی می­باشد و به تحریکات عصبی و هورمونی هر دو حساس است. افزون بر این، ادیپوسیت­ها خود، هورمون­ها و تعدادی از فاکتورهای مهم را آزاد می­ کنند و بافت چربی هم اکنون یک اندام مهم درون­ریز و سیگنال دهنده محسوب می­ شود. بافت چربی یا آدیپوز، با ویژگی­های فیزیکی منحصر به فردش، یک هادی حرارتی چربی همچنین فضاهای میان سایر بافت­ها را پر و به نگه داری برخی از اندام­ها در محل خود کمک می­ کند. لایه ­های زیرجلدی بافت چربی به شکل­ گیری سطح بدن کمک می­ کند، در حالی که ذخایر بالشتک مانند آن که عمدتاً در کف دست‌ها و پاها هستند، به عنوان ضربه­گیر عمل می­ کنند. دو نوع بافت چربی وجود دارد؛ محل، ساختمان، رنگ و ویژگی‌های آسیب شناختی آنها متفاوت است. بافت چربی سفید، که نوع شایع­تر است، از سلول­هایی تشکیل شده است که پس از تکوین کامل حاوی یک قطره مرکزی بزرگ چربی به رنگ زرد مایل به سفید در سیتوپلاسم خود هستند. بافت چربی قهوه­ای از سلول­هایی تشکیل شده است که حاوی قطره­های چربی متعددی هستند که میان تعداد زیادی میتوکندری پراکنده شده ­اند، که موجب می­ شود این سلول­ها تیره­تر به نظر برسند. هر دو نوع بافت چربی از خونرسانی غنی برخوردارند. مدتی پیش دانشمندان و پزشکان بافت چربی را به عنوان فقط یک بافت هدف غدد درون­ریز بررسی کردند اما اکنون به عنوان یک عضو از غدد درون­ریز که فقط درون خود ترشح می­ کند، بررسی می­ کنند. سلول­های چربی بالغ دسته­ای از پروتئین­ها را ترشح می­ کنند که به عنوان ادیپوکین­ها (سایتوکین­های بافت چربی) شناخته می­شوند. بعد از کشف لپتین به عنوان یک هورمون مشتق شده از بافت چربی، تعداد زیاد دیگری از ادیپوکین­ها کشف شدند. از جمله: ادیپوکین مهار کننده فعال دپلاستوزین-1 (PAI-1) و رسیتین بودند. ادیپوکین­ها نقش مهمی در رابطه متقابل بین بافت چربی و بافت­ها و ارگان­های دیگر دارند. این بافت­ها انگیزه محققان را برای تجزیه و تحلیل کامل­تر و جامع­تر پروتئین­های ترشح شده­ای که از بافت چربی مشتق می­شوند و رابطه آنها با ورزش، بیشتر می­ کند.

 

واسپین اولین بار در سال 2000 در سلول­های سفید چربی شناسایی شد که در بافت چربی قابل مشاهده بود. در موش­هایی که مورد آزمایش قرار گرفته­اند مشخص شد که مقاومت به انسولین و تحمل گلوکز با واسپین ارتباط مستقمی دارند (هیدا[3] و همکاران، 2005). کمرین نیز نوعی ماده پروتئینی می­باشد که از سوخت و ساز چربی به دست می ­آید (بوزوگلو[4] و همکاران، 2007). این هورمون، در سطح خونی پلاسما در فرایند سوخت و ساز مواد شیمیایی همراه با بسیاری از عملکردهای اصلی بدن مشاهده شده است. طبق مطالعات مختلف كمرین با شاخص توده بدنی (BMI)، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیك، دیابت و بیماری­های قلبی-عروقی ارتباط دارد. لازم به ذكر است كه تولید كمرین به عنوان یک پروتئین كموتاكتیک در مناطق التهابی نیز گزارش شده است. این مولكول، نقش مهم و بالقوه­ای را در كنترل پاسخ ایمنی در نواحی ملتهب و بافت­های آسیب دیده ایفا می­كند و به عنوان یک عامل ضد التهابی نیز شناخته می­ شود (روُی[5] و همکاران، 2007). باتوجه به تأثیرات زیاد واسپین و کمرین تقریباً بر تمام اعضاء بدن، نیاز به پژوهش­های بیشتر در زمینه ارتباط این دو ادیپوکین و فعالیت­های ورزشی بخصوص فعالیت استقامتی (هوازی) می­باشد.

 

 

 

1-2- بیان مسأله

 

 کشف آدیپوکین­ها­، به طور قابل توجهی به درک درستی از بیماری­های متابولیک کمک کرده است. بافت چربی در حال حاضر، به جای اینکه تنها به عنوان یک منبع انرژی غیرفعال محسوب شوند، به عنوان یک اندام بیولوژیکی فعال، قادر به تولید مواد مختلفی مانند بسیاری از هورمون­­ها­ و سایتوکین­ها می­باشد. آدیپوکین­ها، سایتوکین­هایی هستند که از بافت آدیپوسیت ترشح می­شوند. هر چند برخی آدیپوکین­ها ممکن است اثر محافظتی (مانند آدیپونکتین، آپلین) داشته باشند اما بیشتر آن­ها می­توانند در افزایش خطر ابتلا به بیماری­های قلبی – عروقی از روی تاثیرات پیش التهابی بر سیستم عروقی­­ یا با افزایش مقاومت انسولین موثر باشند. از آنجا که ممکن است برخی آدیپوکین­ها منعکس کننده وضعیت پیش التها­بی ناشی از افزایش چاقی و افزایش نفوذ ماکروفاژها بدون شرکت مستقیم در مسیرهای آترواسکلروستیک باشند، پس دیگر نمی­توانیم نقش فعالی که بافت چربی در بیماری­های فیزیوپاتولوژی و متابولیک و CVD دارد، را نادیده بگیریم (سو لیم و همکاران، 2012). نتایج مطالعات مختلف نشان می­دهد آدیپوکین­ها در افزایش چاقی مرتبط با اختلالات و سندرم متابولیک به­ویژه در پاتوژنز (افراد مبتلا به دیابت نوع 2) موثر هستند (اُلفت جی و همکارانش، 2012). آدیپوکین­ها در افزایش تصلب شرایین (آترواسکلروز) نیز نقش دارند (سو لیم و همکاران، 2012). ­از جمله آدیپوکین­ها می­توان به اینترلوکین 6، رزیستین[6]، فاکتور نکروز آلفا، RBP4[7]، آپلین، ادیپونکتین، واسپین[8] و کمرین اشاره کرد (هیدا و همکاران[9]، 2005).

 

در سال 2000 یک آدیپوکین جدید به نام واسپین که به خانواده برتر سرپین­ها[10] تعلق داشت از بافت چربی احشایی جدا شد. واسپین (مشتق از بافت چربی احشایی سرین بازدارنده پروتئاز) آدیپوسایتوکین جدیدی است که از بافت‌های چربی سفید احشایی موش صحرایی یک مدل حیوانی مبتلا به دیابت نوع 2 مشتق شده است (هیدا و همکاران، 2005). واسپین دارای خواص متعدد فیزیولوژیکی مانند بهبود تحمل گلوگز، افزایش حساسیت به انسولین، کاهش قند خون، کاهش مصرف غذا و همچنین به عنوان یک ضد التهاب در مطالعاتی که در محیط آزمایشگاه انجام شده است، می­باشد (وادا، 2008؛ برونتی و همکاران، 2011). نتایج مطالعات بالینی نشان می­دهد افزایش سطح واسپین در خون با چاقی و مقاومت به انسولین ارتباط دارد (تل و همکاران، 2008؛ گولکلیک و همکاران، 2009). واسپین نقش محوری در پاتوژنز بیماری کبد چرب غیرالکلی (NALFD) دارد. نه فقط به عنوان تنظیم کننده حساسیت به انسولین بلکه به عنوان واسطه­های فرایندهای التهابی عمل می­ کند. شواهد نشان می­دهد شیوع بیماری کبد چرب غیرالکلی به طور مداوم در حال افزایش است که به دلیل افزایش روزافزون چاقی است. (دیواناگام و همکاران، 2009)، مقاومت به انسولین کبدی و عضلانی را در نوجوانان مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (NALFD) و نوجوانان سالم که وزن و سن یکسانی داشتند، اندازه‌گیری کردند. در نتیجه پی­بردند که مقاومت به انسولین در نوجوانان با NAFLD به طور مستقل از شاخص توده بدن (BMI) آنها افزایش یافته بود. همچنین پژوهش­ها نشان می­ دهند آمادگی جسمانی در سطح بالا، باعث کاهش فعالیت واسپین می­ شود در حالی که فعالیت ورزشی در افراد غیرورزشکار باعث افزایش غلظت سرم واسپین می­ شود (ودا[11]، 2008). در مقابل در پژوهشی که بر روی 36 سر موش به دنبال 4 هفته تمرینات مقاومتی در موش­های صحرایی غیردیابتی انجام شد، مشخص گردید سطح واسپین سرمی به طور معنی­داری کاهش می­یابد اما در گروه دیابتی که تمرین داشتند سطح واسپین کاهش پیدا نمی­کرد. از این رو می­توان چنین استنباط کرد که تمرینات مقاومتی، تاثیر متفاوتی بر سطوح واسپین سرمی گروه­های دیابتی و غیردیابتی موش­های صحرایی می‌گذارد (صفرزاده و همکاران، 1391). از طرفی دیگر در پژوهشی که بر روی 10 زن انجام گرفت مشخص گردید به دنبال اجرای یک تمرین مقاومتی یک روزه، در سطوح واسپین و گلوکز هیچ تغییر عمده­ای به وجود نمی‌آید اما در مقابل سطوح انسولین به طور معنی­داری افزایش می­یابد و همچنین باید گفت سطوح واسپین با گلوکز و انسولین همبستگی معناداری نداشت و این بدان معنی است که یک دوره تمرین قدرتی یک روزه تاثیری بر روی غلظت واسپین ندارد و این احتمال وجود دارد که واسپین تنظیم کننده مهمی برای گلوکز نباشد (قهرمانی و همکاران، 2012). بنابراین هورمون واسپین ممکن است با حساسیت به انسولین رابطه داشته باشد و بتواند با ایجاد تغییر در سطح آن، میزان مصرف گلوکز را از طریق تغییر در مقاومت به انسولین و یا حساسیت به انسولین تغییر دهد.

 

از طرف دیگر کمرین، ادیپوکینی می­باشد که در سال 2007 کشف شده است و مشخص گردید از 131 تا 137 اسید آمینه تشکیل شده است. به طور عمده، جایگاه اصلی این ادیپوکین در بافت چربی است. بررسی‌ها نشان می­دهد کمرین در بافت چربی موش­های چاق افزایش می­یابد. علاوه بر این در افراد چاق و دیابتی نیز کمرین افزایش پیدا می­ کند. در مجموع کمرین در نفوذ ماکروفاژها به درون بافت چربی که ممکن است باعث توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شود، نقش مهمی را می ­تواند ایفا کند. همچنین مشاهده شده است این هورمون می‌تواند در بیماری­­های خود ایمنی، آرتریت روماتوئید، بیماری­های التهابی روده، سرطان تخمدان و بیماری کبد چرب غیرالکلی تاثیرگذار باشد. نتایج مطالعات نشان می­دهد بین کمرین و شاخص سندروم متابولیکی ارتباط وجود دارد. در این تحقیقات بین شاخص توده بدنی، دور کمر، فشار خون، تری‌گلیسرید، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی پایین و سطوح کمرین همبستگی مثبت ولی بین سطوح لیپوپروتئین با چگالی بالا و ادیپونکتین و کمرین همبستگی منفی­ای وجود دارد. صارمی و همکارانش اثر ۱۲ هفته تمرین قدرتی بر سطح سرمی كمرین، پروتئین واكنشگر C و فاكتور نكروز تومور آلفا در افراد مبتلا به سندروم متابولیک را مورد بررسی قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که 12 هفته تمرین قدرتی موجب بهبود شاخص ­های قلبی و متابولیکی در افراد مبتلا به سندروم متابولیک می­ شود و این بهبود با کاهش سطح کمرین و CRP همراه است. ریما[12] و همکارانش نیز اثر ورزش و کاهش وزن بر سطوح کمرین و بیان بافت چربی در 740 نفر از افراد چاق را در 12 هفته فعالیت ورزشی با رژیم غذایی مشخص مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که کاهش سطوح کمرین ممکن است به بهبود حساسیت به انسولین و کاهش قابل توجه وزن کمک می­ کند. در مقابل در پژوهشی که (حقیقی و همکاران، 1390)

دانلود مقاله و پایان نامه

 بر روی بیماران سندرم تخمدان پلی­كیستیک PCOS)) انجام دادند، مشاهده کردند که سطح هورمون كمرین در سرم بیماران PCOS نسبت به گروه شاهد که دارای BMI مشابه بودند، افزایش قابل توجهی پیدا می­ کند. براساس یافته­ های این پژوهش، تغییرات كمرین می ­تواند در تشخیص مكانیسم اختلال مذكور و یافتن راهكارهای درمانی جدید موثر واقع شود.

 

با توجه به اهمیت این دو هورمون به­عنوان عوامل احتمالی در پیشگیری و یا هشدار دهنده بیماری­ها، فرایندهای متابولیکی و عملکردهای دستگاه­های مختلف بدن که در بالا بیان شد و نتایج متناقض تحقیقات انجام شده در این زمینه، به­نظر می­رسد انجام پژوهش حاضر ضروری می­باشد. در پژوهش حاضر، محققان به­دنبال پاسخ به این سوالات هستند که آیا تمرینات ­هوازی شدید تاثیری بر سطوح پلاسمایی واسپین دارد؟ آیا تمرینات ­هوازی شدید تاثیری بر سطوح پلاسمایی کمرین دارد و آیا به­دنبال هشت هفته تمرینات ­هوازی شدید، رابطه معناداری بین تغییرات واسپین و کمرین وجود دارد؟ بنابراین هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر سطوح پلاسمایی واسپین (Vaspin) و کمرین (Chemerin) در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی است.

 

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 در طول دهه­ گذشته، چاقی به طور فزاینده­ای شیوع یافته و در حال حاضر یكی از جدی­ترین مسائل مربوط به سلامت عمومی است. سندروم متابولیک یا سندروم مقاومت به انسولین، یک اختلال متابولیكی است كه توسط حضور چندین عامل خطرزای بیماری­های قلبی – عروقی از جمله چاقی شكمی، افزایش چربی خون، فشار خون بالا و مقاومت به انسولین مشخص می­ شود. سندروم متابولیک و دیابت نوع ۲، مهم­ترین عوامل خطرزای مرتبط با بیماری‎‌های قلبی – عروقی در افراد چاق هستند. البته سازوكارهایی كه توسط آن­ها سندروم متابولیک در افراد چاق گسترش می­یابد به خوبی روشن نیست. بنابراین بررسی برخی از هورمون‌هایی که به عنوان عوامل تاثیرگذار یا پیش­آگهی (پرگنوزی) در پیشگیری و یا هشدار دهنده بیماری‌ها، فرایندهای متابولیکی و عملکردهای دستگاه­های مختلف بدن محسوب می­شوند، ضروری است.

 

در گذشته باور بر این بود كه بافت چربی یک بافت بی­اثر است و تنها به صورت ذخیره كننده­ی تری‌گلیسریدها عمل می­كند اما در حال حاضر به خوبی نشان داده شده است بافت چربی برخی از پروتئین‌های فعال زیستی – كه به طور كلی آدیپوكین­ها نامیده می­شوند – ترشح می‌‌‌كند و از این راه در هموستاز انرژی (مانند :آدیپوكین لپتین) و التهاب سیستمیک (مانند: TNF-α) نقش ایفا می­كند كه به نظر می­رسد در بیماری­زایی سندروم متابولیك، نقش كلیدی دارند (صارمی و همکاران، 1389). بنابراین باید گفت بافت چربی به عنوان یک سیستم هورمونی فعال علاوه بر ایفای نقش در ذخیره انرژی، دركنترل متابولیسم بدن نیز شركت می­كند .آدیپوكین­ها، پروتئین‌های ترشح شده از بافت چربی هستند كه این نقش را به عهده دارند (حقیقی و همکارانش، 1391). شواهد اخیر پیشنهاد می­­كند كه چاقی، به ویژه چاقی احشایی، با وضعیت التهاب مزمن، توسط سطح نشانگرهای التهابی اینترلوکین6، فاکتور نکروز تومور آلفا و پروتئین واکنشگرC  همراه است. در واقع التهاب مزمن، در افراد چاق مهم­ترین عامل مرتبط كننده­ی افزایش توده‌ی بافت چربی و مقاومت به انسولین عنوان شده است، زیرا TNF-α، IL-6، واسپین و کمرین كه واسطه‌های شیمیایی ترشح شده از بافت چربی هستند، واسطه­های مهم ایجاد مقاومت به انسولین در افراد چاق نیز می­باشند (صارمی و همکاران، 1389).

 

با توجه به اینکه دو هورمون واسپین و کمرین در سال­های اخیر کشف شده است، پژوهش­های ورزشی محدودی در این زمینه انجام شده است. علاوه بر این، هنوز یک نتیجه قطعی در ارتباط با پاسخ این دو هورمون به فعالیت ورزشی نیز مشخص نشده است چرا که نتایج این پژوهش­های، متناقض می­باشد. (یونگ و همکاران، 2011) نشان دادند واسپین در سلول­های اندوتلیال عروقی نقش حفاظتی دارد. ممکن است واسپین در کاهش گرفتگی شریان­های ناشی از سندرم متابولیک نیز نقشی اساسی داشته باشد. در مقابل پایین­تر بودن سطح سرمی واسپین در بیماران دیابتی نوع ۲ مبتلا به عوارض ریزعروقی (نوروپاتی، رتینوپاتی و نفروپاتی) در مقایسه با بیماران بدون این عوارض حاکی از تاثیر این ادیپوکین در اختلالات متابولیکی می‌باشد (گالسیک[13] و همکاران، 2009). در همین زمینه در پژوهشی که بر روی 16 سر موش با یک برنامه تمرین 4 هفته­ای انجام شد، مشخص گردید سطوح سرمی واسپین در گروه تجربی در مقایسه با گروه شاهد به طور معناداری پایین­تر بوده است و این نتایج نشان می­دهد تمرینات مقاومتی می ­تواند باعث كاهش سطوح سرمی واسپین همراه با كاهش سطوح شاخص ­های التهابی دیگر شود. باید توجه داشت كاهش سطوح سرمی واسپین ممكن است، پاسخی تعدیلی به بهبود حساسیت انسولینی و كاهش سطوح شاخص‌های التهابی در موش­های صحرایی تمرین كرده گردد (صفرزاده و همکاران، 1391). در مقابل در بافت چربی موش­های چاق نیز گزارش شده است بر اثر درمان با واسپین نوترکیب، حساسیت انسولینی افزایش می­یابد که در همین ارتباط براساس یافته­ های (یان و همکاران، 2008) می­توان چنین فرض نمود افزایش غلظت سرمی واسپین موش­های صحرایی دیابتی که به­دنبال تمرینات مقاومتی رخ می­دهد، در افزایش حساسیت به انسولین موثر است. در پژوهشی که با هدف انجام 12 هفته تمرین ایروبیک[14] بر روی مقاومت به انسولین، آنزیم­ های کبدی و نشانگرهای التهابی در مردان چاق صورت گرفت مشاهده گردید که هیچ رابطه معنا‌داری بین سطوح واسپین و پارامترهای متابولیکی که شامل مقاومت به انسولین باشد وجود ندارد. این نتایج نشان می­دهد 12 هفته تمرین ایروبیک به طور معناداری مقاومت به انسولین و پارامترهای متابولیکی را افزایش می­دهد در حالی که بر سطوح واسپین پلاسمایی بی­تاثیر می­باشد (جی یانگ، 2011).

 

از طرف دیگر، در یک پژوهش مشخص گردید تغییرات ناشی از فعالیت ورزشی در غلظت‌های کمرین، با چاقی و مقاومت به انسولین ارتباط ندارد (صارمی و همکاران، 2010). در پژوهشی دیگر که برای اندازه ­گیری سطوح کمرین بر روی 740 نفر برای اندازه ­گیری mRNA[15] و نیز سه گروه آزمایشی دیگر که 12 هفته تمرین، 6 ماه مطالعه رژیم با کالری محدود، و 12 ماه بعد از عمل جراحی، انجام شد، نشان داده شد که mRNA کمرین به ویژه در بافت چربی بیماران با دیابت نوع 2 بالاتر بوده است و با شاخص توده بدن (BMI)، درصد چربی بدن، پروتئین واکنشگر C[16] و ارزیابی مدل هموستاز مقاومت به انسولین و آهنگ تزریق گلوکز همبستگی دارد. کاهش وزن ناشی از عمل جراحی چاقی باعث کاهش عمده­ای در ظهور کمرین شد. مقاومت به انسولین و التهاب، پیشگویی­های مستقل از BMI برای افزایش غلظت سرم کمرین می­باشند. کاهش ظهور کمرین و کاهش غلظت سرم ممکن است با بهبود حساسیت انسولین و التهاب غیر قابل تشخیص در بیماری­های بالینی بالاتر از کاهش وزن عمده مرتبط باشد (چکرون[17] وهمکاران، 2012). بنابراین می­توان گفت تغییرات این هورمون­ها می ­تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده و یک زنگ خطر برای افرادی باشد که احتمال دارد درگیر سندرم­های متابولیکی شوند. به همین دلیل در پژوهش حاضر آزمودنی­های سالم انتخاب شدند تا بتوان پاسخ واسپین و کمرین به فعالیت ورزشی را مورد بررسی قرار داد. بنابراین در پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته برنامه تمرینی شدید هوازی بر این هورمون­ها در موش­های سالم بررسی شد.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

1-4-1- هدف کلی

 

بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر سطوح پلاسمایی واسپین (Vaspin) و کمرین (Chemerin) در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی

 

1-4-2- اهداف اختصاصی

 

    • بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر تغییرات واسپین موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی

 

    • بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد بر تغییرات کمرین موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی

 

  • بررسی رابطه بین واسپین و کمرین بعد از هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی

1-5- سوالات تحقیق

 

 آیا هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد تاثیر معناداری بر تغییرات واسپین موش‌های ماده نژاد اسپراگوداولی دارد؟

 

    • آیا هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد تاثیر معناداری بر تغییرات کمرین موش‌های ماده نژاد اسپراگوداولی دارد؟

 

  • آیا پس از هشت هفته فعالیت هوازی با شدت زیاد رابطه معناداری بین واسپین و کمرین موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی وجود دارد؟

1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

 

 1-6-1- تعریف مفهومی

 

1-6-1-1- واسپین

 

آدیپوسایتوکین جدیدی به نام واسپین که به خانواده­ی بزرگ سرپین­ها[18] تعلق داشت، از بافت چربی احشایی سرین بازدارنده پروتئاز در سال 2000 جدا شد. واسپین، پروتئینی است که جرم مولکولی آن برابر با 47 کیلودالتون است و مترشحه از بافت چربی می­باشد. پروتئین واسپین در موش صحرایی، موش و انسان به ترتیب از 392، 394 و 395 اسید آمینه تشکیل شده است و با توجه به آنالیزهای متعدد مشخص شده است که 40% هویت واسپین، A1 – آنتی تریپسین می­باشد. در پی تحقیقات انجام شده مشخص گردید که واسپین از آدیپوکین­ها پیروی می­ کند (هیدا و همکاران، 2005).

دانلود پایان نامه ارشد: مدایح نبوی در احادیث و قرآن

مدح از مضامین محوری و پر بسامد ادب پارسی است که در لغت به معنی ستایش و در اصطلاح ادبی، تعاریف گوناگونی برای آن آورده­اند، که از جمله­ آن­ها می­توان به این دو تعریف بسنده کرد؛ 1- سخنی است که در آن گوینده به توصیف، تحسین و تمجید کسی بپردازد.[1] 2- شعر یا نثری را گویند که در آن به ستایش و برشمردن خصلت­های نیک ممدوح پرداخته می­ شود و گاه شاعر یا نویسنده در بیان این نیکی­ها و سجایا بر سبیل اغراق گام می­نهد.[2]

 

مدح، در شعر از رونق بیش­تری نسبت به نثر برخوردار است. شاعران و نویسندگان از دیرباز، سروده‌ها و نوشته‌های خود را پس از ستایش خداوند بزرگ، به نعت و مدح پیامبر@ اختصاص داده‌اند، چنان که از همان ابتدای اسلام، در مقابل دعوت ناصحانه­ی آن حضرت و آیات کریمه­ی قرآن مجید که کلام آسمانی و معجزه­ی الهی است، فُصحای عرب چنان خاضع شدند، که دفتر از گفته‌های پریشان بشستند و به جای اشعار ناروا که پیش از آن می‌ساختند، مدایح و مناقب آن حضرت را زیب اشعار خود نمودند.[3]

 

هرچند که احادیث بسیاری در نهی از مدح به ما رسیده است نظیر؛ أُحثوا فی وُجوه المدّاحین التّراب[4] «برچهره­ی مدّاحان خاک بپاشید»، یا؛ مَن مَدَحَکَ فَقَد ذَبَحَکَ[5] «کسی که مدح تو گوید همانا تو را نابود کرده است»، لیکن باید توجّه نمود که مدح رسول الله@ مدح یک شخصیّت نیست، بلکه مدحِ یک حقیقت است که به امّت و مکتب خاصی اشاره دارد. یعنی در واقع این منقبت­ها به یک شخص برنمی­گردد بلکه به یک امّت می­رسد، همان گونه که درباره حضرت ابراهیم$ در قرآن کریم آمده است: ﴿إِنَّ إِبْراهِیمَ كانَ أُمَّةً﴾[6] «ابراهیم به تنهایی امّتی بود».[7] تفاوت مدّاحانِ پیامبر@ با دیگر مدّاحان نیز از علل دیگری است، که قبح مدح و منقبت را از بین می­برد. غالباً مدّاحان به جهت دریافت صله و پاداش، شعر خویش را پیشکش می­ کنند، به خلاف مدّاحان رسول الله@ که نه تنها این ­گونه چشمداشتی ندارند، بلکه از موهبتی که خداوند به آنان عطا کرده شکرگزارند. این ادّعا را می­توان از آنجا ثابت کرد که مدح رسول الله@، پس از رحلت ایشان نسبت به زمان حیات حضرت، رواج بیش­تری پیدا کرد و بعد از گذشت چهارده قرن شاعران و مدّاحان هنوز بر سرِ مسأله­ منقبت پیامبر به رقابت می­پردازند.

 

به هر حال در میان حامیان رسول الله@، شاید بتوان حضرت خدیجه% و حضرت ابوطالب$[i] را در شمار اوّلین کسانی دانست که در شعر خود به مدح و ستایش پیامبر پرداخته‌اند. ستایش شاعران از پیامبر، همواره شیوه­ شاعران بوده و مشهورترین منظومه­ی صدر اسلام، در مدح پیامبر اکرم@ و هجو دشمنان وی، دیوان حسّان بن ثابت است. نقد و بررسی این مدایح نیز، موضوعی است که بعدها ذهن منتقدان بسیاری را به خود مشغول کرد، که در آن نویسندگان به بررسی مضامینی چون ولادت، معراج، ختم رسالت، برتری حضرت نسبت به سایر انبیاء و انعکاس آن در جهان ادیان الهی می­پرداختند. به عنوان مثال “بررسی چهره­ی پیامبر@ در شعر معاصر” موضوع مقاله­­ای است که در آن نویسنده بازتاب شخصیّت پیامبر@ در شعر معاصر فارسی را به تصویر کشیده است.[8] همچنین مقاله­ “مدح رسول از واقعیّت تا روایت” نقد دیگری است که در آن، نویسنده به مقایسه­ مضامین و محتوای مدح در زمان پیامبر با مدایح دوره‌های بعد پرداخته است و با ذکر شواهدی از اشعار عربی در عهد پیامبر و اشعاری از فارسی و عربی در قرون بعد، نتیجه‌ گرفته است که مدح رسول، در عهد پیامبر بر پایه­ واقعیّاتِ موجود بنا شده بود. تقریباً همه­ی سروده‌های این دوره که در وصف و مدح پیامبر و احیاناً یاران آن حضرت آمده است، از دروغ، غلوّ و اوصاف مبالغه‌آمیز تهی است. در مقابل، هرچه از عهد پیامبر دورتر می‌شویم، مدایحِ احساسی و خیالی، جای ستایش‌های واقعی را می‌گیرد و جنبه‌های رؤیایی شعر، بر واقعیّت­های آن غالب می­گردد.[9] از آنچه گفته شد می­توان چنین نتیجه گرفت که؛ حتّی شخص پیامبر و اوصافِ صورت و سیرت ایشان خالی از غلوّ و مبالغه­ی اشعار نبوده، برخی از شاعران در این مورد نیز دخل و تصرّف نموده، طبق میل و سلیقه­ی شخصی، تغییراتی ایجاد کرده ­اند. مسلّماً اکنون تنها ملاک موجود جهت ارزیابی صحّت و سقم مدایح نبوی، قرآن و احادیثِ مربوط است. بنابراین برای پی­بردن به حقیقت باید اشعار و مدایح را با آیات و احادیث در کنار هم چیده و تطبیق یا عدم تطبیق آن­ها (مدایح) با واقعیّت را مورد بررسی قرار داد. در این مجال دو نمونه­ از مدایح نبوی را باهم مقایسه می­نماییم.

 

در روایتی آمده است که امام صادق$ نقل مى‏كنند: روزى پیامبر نشسته بود، ناگهان شترى آمده و در مقابل حضرت خوابید در حالی که ضجّه می­زد و ناله ­می­كرد. یکی از صحابه گفت: اى پیامبر خدا! آیا این شتر براى تو سجده مى‏كند؟ اگر او برایت سجده كند، سزاوارتر است كه ما این كار را انجام دهیم. حضرت فرمود: نه، شما براى خداوند سجده كنید. این شتر از صاحبانش شكایت دارد و مى‏گوید كه از كوچكى براى آنان بچه زاییده و كاركرده و حالا كه بزرگ‏ شده و نصف عمرش گذشته و ضعیف ‏است، آنان مى‏خواهند ذبحش‏كنند. در همین حین صاحب شتر رسید و پیامبر@، شتر را ضامن شد. شتر به احترام تعظیم نموده و سر بر قدم ایشان نهاده، ایشان را ستایش کرد. در رابطه با این اتّفاق حضرت خدیجه% شعری سروده­ و فضایل حضرت را  با زبان شعر چنین بیان می­ کنند:

 

نَطَقَ البعیــرُ بفضلِـــ أحـمــــــدَ مُخبِـــراً              هــــذا الّذی شَــــــرُفَت بِهِ اُمُّ القُـــــــری                      هــــذا محـمّـــــدٌ خیــرُ مبعـوثٍ  أتـــی            فَهُــــوَ الشّفیـــعُ وَ خیـــرُ مَن وَطِئَ  الثّـــری                                               یـــا حـــاسِــدیــه! تَمزَّقُــوا مِن غَیظِکُــم            فَهُــــوَ الحـبیبُ وَ لا سَـــواهُ فِـــی الـــوَری

 

شتر به سخن درآمده، به فضیلت احمد خبر داد؛ این شخصی است که مکّه از وجودش شرافت یافت.* این، محمّد بهترین پیامبر فرستاده شده است، پس او شفیع و بهترین کسی است که قدم بر زمین نهاده.* ای حسودان! از خشمتان پاره، پاره شوید که فقط او محبوب است و جز او محبوبی در میان مردم نیست.*

 

نکته­ی قابل توجّه آن که؛ مصرع اول از بیت سوم این شعر با آیه­ای از قرآن نیز مطابقت دارد که اساساً ممکن است از همین آیه الهام گرفته شده باشد! البتّه این آیه ﴿قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِكُم﴾[11] از سوره­ی مبارکه­ی آل­عمران است که در مدینه نازل شده، پس یا باید این ادّعا را با توجیه پذیرفت، یعنی این شعر منسوب به حضرت خدیجه و اصالتاً از شخص دیگری است، یا این آیه در مکّه نازل شده است! به هر حال، این نمونه مدح با احادیث و آیات قرآن هماهنگی دارد، یعنی هم احادیث و هم آیات قرآن تصدیق کننده­­­ی چنین اوصافی از پیامبر اکرم هستند. در واقع این شعر مؤیّدِ معجزات و فیض وجود ایشان، برای عالم امکان –که در فصل آخر ذکر خواهد شد- می­باشد. در مقابل، مدایحی نیز وجود دارد که غیر واقع یا توأم با غلوّ است. مثلاً در شعر زیر اگر منظور شاعر محبّت محض باشد و هیچ تلاشی برای بخشوده شدن گناهان خود نکند، نوعی مغالطه درون آن به چشم می­خورد.

 

فیـــا خـــاتــم الرّســل الکـــرام و من به       لنـــا مِن مهمـــولات الذُنـــوبــ تخلــــص                          أَغِثنـــا أَجــِـرنــــا مِن ذُنـوبـ تعـــاظمت                فــــأنت شفیــــعُ الـــــوَری و مَخلــــص                      وَ مـــا لِـــــی مِن وَجـــهٍ  و لا مِن وسیلة               سَوی أن قلبـــی فِــی المحبّـــة مُخلـــص[12]

 

ای آخرین پیامبرِ گرامی! کیست که ما را، از انبوه گناهان رهایی بخشد؟*

 

به دادِمان رس، ما را پناه ده از گناهان سنگین، زیرا تو شفیع و رهایی­بخش همه­ی مردم هستی.*

 

مرا نه راهی و نه وسیله­ای مانده جز آن که دلم در محبّت تو خالص است.*

 

با مقایسه­ دو شعر فوق می­توان به این برداشت دست یافت؛ شعری که بر اساس واقعیّت سروده شده علاوه بر آن که دلنشین است و خواننده از آن لذّت محسوسی می­برد، -سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند- سازندگی، درس­آموزی و هدایتگری در دلش نهفته است. در مقابل، اشعاری که توأم با غلوّ و مغالطه سروده شده ­اند، نه تنها شیوایی کلامشان کم­رنگ­تر است، بلکه هیچ­ گونه پند و اندرزی درون خویش ندارند  و حتّی گاهی مضرّ و زیانبارند، در واقع این امید واهی به خواننده نیز منتقل شده و ممکن است وی را گمراه کند. در شعر دوم آنجا که پیامبر را شفیع گناهان قرار داده است، اگر مراد شاعر این باشد که صرفاً به جهت محبّتی که در دل دارد خود را مستحقّ شفاعت می­داند، سخت به بیراهه رفته است. ما به این مضمون (شفاعت) در شعر اول نیز برخورد می­کنیم، لیکن شفاعت در آنجا به طور مطلق بیان شده است. همان گونه که در قرآن نیز به شفاعت پیامبر اشاراتی شده، ولی پیامبر@ را وکیل گناهان مردم قرار نداده است ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَیْهِمْ وَكِیلًا﴾[13] ولی از شعر دوم این معنا (وکالت) برداشت می­ شود.[ii]

 

این که پیامبر گرامی اسلام وسیله­ای برای تقرّب­جویی به خداست و این که ایشان واسطه­ فیض الهی است، بر کسی پوشیده نیست، امّا این امر، دلیل بر امید واهیِ عدّه­ای نمی­ شود که گناه کرده، بدون توبه و تلاشی در این رابطه انتظار شفاعت داشته باشند. ضمن آن که در شعر دوم بیش­ترِ مدح از دلسوزی شاعر نسبت به خویش است نه ستایش پیامبر@، در حالی که شعر اول اختصاص به مدح حضرت دارد. هنگامی که این دو قطعه شعر در کنار هم قرار گیرد، به وضوح این پیام دریافت می­ شود که؛ در شعر اول هدف شاعر پُررنگ نشان دادنِ ممدوح (پیامبر@) و در واقع نشان دادن چهره­ی حقیقی از ممدوح است، امّا در شعر دوم مقصودِ شاعر نجات دادنِ خویش به واسطه­ ممدوح و در حقیقت، چنگ زدن به دامان عصمت به جهت رهایی­بخشیِ خویش است. با توجّه به مطالبی که تا کنون بیان شد این مسأله به ذهن خطور می­ کند که مدایح نبوی تا چه حدّ با قرآن و احادیث مطابقت می­ کند و آیا در توصیف پیامبر (چه از نظر ظاهر چه از نظر باطن) غلوّی صورت گرفته است یا نه؟ جهت دسترسی به تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با قرآن و روایات ما در این پژوهش تلاش می­کنیم مدایحِ دو دوره­ ابتدایی (صدر اسلام و اموی  سال 609 – 750م) را در اشعار عربِ حجاز مورد نقد و بررسی قرار داده تا پاسخگوی این مسأله باشیم، إن شاء الله

 

  • اهداف

هدف اصلی این پژوهش رسیدن به واقعیّت درباره شخصیّت رسول الله@ (چه از نظر صورت، چه از نظر سیرت) است. که از طریق مقایسه­ مدایح و مناقب آن حضرت با آیات قرآن و روایات و احادیث به دست می­آید. البتّه اهداف دیگری نیز در همین زمینه وجود دارد که به برخی از آن­ها اشاره می­ شود:

 

    • بررسی آیاتی که رسول الله@ را مدح کرده و صفات برجسته­ی ایشان را الگو قرار داده است، مانند: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلىَ‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾[14] «و تو اخلاق عظیم و برجسته­ای داری».[15]

 

    • بحث درباره روایاتی که در مدح رسول خدا@ سخن گفته و چینش این احادیث در کنار آیاتِ مربوط.

 

    • پژوهش در اشعار عرب (دو دوره­ ابتدایی صدراسلام و اموی) و نگرش به تغییر رویه­ی شعراء، بعد از اسلام نسبت به قبل از آن و نیز بعد از رحلت پیامبر اسلام@ نسبت به زمان حیات ایشان.

 

    • تحقیق در مدایح نبوی و بررسی تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با آیات قرآن و احادیث.

 

    • تمییز حقیقت از غیرِحقیقت در اشعار عرب، با ملاک قرار دادن قرآن و روایات.

 

    • شناساندن شخصیّت پیامبر اکرم@ تا حدّ امکان و توان.

 

  • نشان دادن کمال از دیدگاه قرآن با برشمردن کمالات پیامبر عظیم الشّأن اسلام@

 

  • پرسش­ها

در این تحقیق تلاش بر آن است که به پرسش­های ذیل پاسخ داده ­شود.

 

اصلی

 

  • آیا مدایح نبوی با آنچه در قرآن و احادیث آمده است مطابقت دارد؟

فرعی

 

    • ادبیات متعهّد از نظر شیعه چه تفاوتی با سایر فرق و مذاهب دارد؟

 

    • مدّاحان پیامبر به چند دسته تقسیم می­شوند؟
    • دانلود مقاله و پایان نامه

    •  

 

    • شعر و شاعری از منظر قرآن به چند دسته تقسیم می­ شود؟

 

    • چرا پیروان شعراء در قرآن گمراهان معرفی شده ­اند؟

 

    • قرآن­کریم از کدام ویژگی­های پیامبر@ به عنوان شاخصه و الگو نام برده است؟

 

  • ویژگی­های خُلقی و خَلقی پیامبر از دیدگاه قرآن و روایات چیست؟

 

  • فرضیه ­ها

آنچه در پاسخ پرسش­های فوق به ذهن می ­آید چنین است:

 

    • مدایح نبوی دو دسته­اند، که بعضی مطابق با قرآن و احادیث و برخی مخالف با آن هستند یا حداقل با قرآن و احادیث در یک­راستا نیستند.

 

    • ادبیات متعهّد از نظر شیعه همان است که اسلام و قرآن، آن را تأیید می­ کنند.

 

    • مدّاحان پیامبر به سه دسته تقسیم می­شوند؛ متعهّد، غیرمتعهّد و متغیّرالسیره.

 

    • به نظر می­رسد معیار قرآن محتوای اشعار و راه شعراء باشد، نه شعر محض. بنابراین شعر و شاعری نیز به دو دسته­ی مقبول و مردود تقسیم می­ شود.

 

    • قرآن با این که پیروان شعراء را گمراه معرفی کرده، لیکن این خطاب باید استثنائی نیز داشته باشد.

 

    • قرآن­کریم بیش­تر، مباحث اخلاقی پیامبر@ را برای مردم الگو قرار داده است.

 

  • ویژگی­های خُلقی و خَلقی پیامبر در قرآن و روایات بسیار ذکر شده است که البتّه این مدح به شخص رسول الله@ برنمی­گردد بلکه به صفات نیک و درست اشاره دارد.

 

  • پیشینه­ی تحقیق

مدح در اشعار شاید به زمان ابتدایی پیدایش هنر شاعری برگردد. لیکن آنچه مورد بحث این تحقیق است (مدایح نبوی) از زمان خودِ رسول الله@ شروع شده و تا کنون ادامه دارد. از همان آغاز نبوّت به ویژه پس از هجرت، اشعار در مدح پیامبر نقش بسزایی داشت. مدایح نبوی یکی از انواع ادبیات مذهبی است، ولی هیچ­ یک از مورّخان به تاریخ شکل­ گیری این نوعِ ادبی در زبان عربی اشاره نکرده ­اند، زیرا این نوع شعر مانند سایر انواع شعری، ظاهر و آشکار نبوده است. مدایح مذهبی، فنّی است که در میان صوفیان و اشعار سروده شده، به وسیله­ آنان شکل گرفته است. عدّه­ی اندکی غیر از صوفیان نیز به این امر روی آورده­اند. از میان منقبت­سرایان عرب می­توان به حسّان بن ثابت، عبدالله بن رواحه، نابغه جعدی و کعب بن زهیر که در زمان حیات حضرت مدایحی سروده­اند، اشاره نمود. مدایح نبوی بیش­تر پیرامون شکوه و عظمت پیامبر، قرار گرفتن نام پیامبر در کنار نام خدا، معراج رسول الله@، برتری پیامبر نسبت به سایر پیامبران، مقام شفاعت و… سروده شده ­اند.[16]

 

نکته­ی قابل ذکر این که در زمان رسول الله@ غلوّ در اشعار بسیار کم­رنگ بود و (چون صحابه مستقیماً با کرامات آن حضرت مواجه بودند) شاعران به راحتی از طبع شعر خود استفاده کرده و تصویری واقعی -تا حدّ امکان- از پیامبر اکرم در مدایح خود ترسیم می­نمودند. پس از رحلت رسول خدا@ چند عامل باعث بروز غلوّ در مدح ایشان گشت که از آن جمله می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

    • فقدان رسول خدا@ و عدم آگاهی شاعران پس از ایشان، از معجزات پیامبر و… .

 

    • کم­رنگ شدن ایمان و تعهّد شاعران (مانند سایر مردم) پس از رسول الله@.

 

    • بروز مسائل سیاسی با اهمیّت،[iii] که این مسأله (مدح) را تحت الشّعاع قرار می­داد.

 

    • در دسترس نبودن صحابه، جهت گواهی دادن به واقعیّت یا عواملی که باعث شهادت به دروغ می­شد، مانند؛ اغراض سیاسی، در رابطه با کرامات پیامبر یا فضایلی که به ائمّه اطهار# مرتبط می­شد (مانند مسأله­ غدیر و…).

 

    • برتری­طلبی فرق و مذاهب نوظهور نسبت به یکدیگر.

 

  • توطئه­ی یهود جهت خلط مباحث غیر اخلاقی و خرافی با دین اسلام.

به همین علّت (ظهور غلوّ و مغالطه) کم­کم، مبحث نقد و بررسی مدایح نبوی نیز مطرح شد و علاقمندان به دانستن واقعیّت درباره پیامبر عزم، جزم نموده تا به حقایق دست یابند. بنابراین، با کنار هم چیدن مدایح و شواهد تاریخی و…، حقایق را از دل شبهات بیرون کشیده و سعی در انتقال حقیقت به آیند­گان دارند. برخی از نویسندگان در این باب قلم زده­اند، از جمله مکتوبات موجود در این زمینه، می­­توان به “دیدار صبح” (شرح گزیده­ای از مدایح نبوی در شعر فارسی) نوشته­ی مجید رستنده، “بررسی مدایح نبوی در آثار کعب و بوصیری و شوقی” نوشته­ی محمود اکبریان (پایان نامه)، “بررسی و شرح قصیده همزیه­ی نبویه­ی احمد شوقی” نوشته­ی شهربانو تقوی (پایان نامه) و مقالاتی همچون؛ مدایح نبوی در شعر عربی (علی سلیمی)، مدح رسول از واقعیّت تا روایت (محمدباقر حسینی) و… اشاره کرد. لیکن هیچ­ کدام از نوشته­های ذکر شده، به صورت جامع مدایحِ شعرای عصر خاصّی را مورد بررسی قرار نداده­اند. اغلب، این مبحث یا به صورت کلّی ارائه شده و به جزئیّات وارد نشده است، یا به صورت خیلی جزئی یک یا چند شعر مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، نویسندگان، اشعارِ یک یا دو شاعر مدیحه­سرا را مورد بررسی قرار داده یا اشعار را با مدایحِ دیگر شعراء مقایسه نموده ­اند و از قرآن و احادیث جهت تطبیق یا عدم تطبیق منقبت­ها کم­تر استفاده نموده ­اند.

 

در این پژوهش سعی شده است که  مدایح و منقبت­های دو دوره­ ابتدایی -عصر اسلام و اموی- مورد بررسی قرار گیرد و این اشعار با ملاک قرار دادنِ قرآن و احادیث سنجیده شود و در نهایت، مدّاحانِ پیامبر@ به ویژه، مدّاحان متعهّد شناسانده شوند.

 

  • فواید و ضرورت بحث

دین اسلام و پیامبرِخاتم@، همواره مورد هجوم اتّهامات دشمنان بوده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نشده است. اسلام که خود، دین حق و حقیقت­گرایی است همیشه به پیروان خود راستی و درستی را سفارش کرده است، اگرچه علیه خویشتن باشد.[iv] مسلمانان (به ویژه شیعیان) باید جهت تحقّق این سفارش قرآن اقدام کرده، حق و ناحق را از هم جدا نمایند. آنچه در خصوص پیامبر اسلام@ آمده است، بعد از کلام الله در درجه­ دوم اهمیّت قرار دارد. مدایح نبوی نیز از این مهم مستثنی نیست و باید مورد بررسی قرار گیرد تا حق و باطلِ آن، به هم نیامیزد. شناساندن پیامبر@ (همان­گونه که ایشان بوده ­اند) بدون هیچ­گونه غلوّی به ویژه از نظر روحیّات و اخلاقیّات، به نسل آینده از اهمّ وظایف صحابه، تابعان و… بوده است.

 

اکنون نیز این وظیفه بر عهده­ ما است تا با تلاش و کنکاش در آیات و روایات، به ویژگی­های پیامبر عظیم­الشّأن@ پی­برده، این اطّلاعات را به آیندگان انتقال دهیم. اهمیّت این بحث را می­توان از چند جهت بازگو کرد؛ اول آن که مسلمان باید به دستورات دین اسلام عمل کند، نشان دادن حقیقت به عموم مردم نیز از دستورات دین است. مسأله­ دوم همان شناساندن بزرگ­ترین، آخرین و تنها مرجع مسلمانان به مردم جهان است. چنان­که خودِ قرآن نیز مؤیّد این مطلب است که رسول اکرم، پیامبرِخاتم و پیامبر همه­ی مردم جهان است.[v] از سوی دیگر با در پیش گرفتن این شیوه، می­توان از توطئه­ی گروهی سودجو که قصدِ وارونه نشان دادن دین اسلام را دارند (یهودیان و ماجرای ورود اسرائیلیات در تفاسیر قرآن) جلوگیری نمود. ایشان با مشغول کردن مردم به جزئیّات و مسائل فرعی، اصل دین را از یاد مردم برده، بسان شیطان زینت­بخش اعمال واهی می­گردند.[vi]

 

  • روش تحقیق

این تحقیق از نوع بنیادی است و با روش استنباطی، در صدد است که اشعار عرب حجاز را با واقعیّاتی که در قرآن و سنّت آمده مقایسه کند. البتّه نگارنده به این مطلب التفات دارد که؛ مدح  و شعری که در صدد بیان و توصیف صفات برتر شخص یا شیء است، اساساً بدونِ تخیّل و بزرگ جلوه دادن موصوف امکان­ پذیر نیست، لیکن شالوده­ی اصلی مدح نباید از چارچوب اسلام خارج شده و در مخاطب نوعی انزجار به وجود آورد. در این پژوهش ابتدا سرفصل­ها و طرح اولیّه پایه­گذاری شده است. سپس منابع مورد نظر شناسایی و با بهره گرفتن از کتب، پایان نامه ­ها، مقالات، سایت­ها و نرم­افزارها پس از فیش­برداری و دسته­بندی مطالب، موضوعات مختلفی به عنوان زیر مجموعه­ی سرفصل­ها مطرح شده است، که شالوده­ی بحث سه بخش می­باشد. ادبیات اسلامی اولین بخش این تحقیق است و پس از آن شعر اسلامی و در نهایت مدایح نبوی در چارچوب اسلام مورد بررسی واقع شده، به این صورت که اشعار با آیات و روایات در کنار هم چیده شده و با مقایسه­ مضامین آن­ها واقعی یا غیر واقعی بودنشان سنجیده می­ شود.

 

  • زمان اجرایپروژه­

این پروژه از ابتدای ماه فروردین سال یک هزار و سیصد و نود و یک آغاز شده و تا پایان فرودین ماه سال یک هزار و سیصد و نود و دو به طول انجامیده است.