وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد رشته مدیریت دولتی : ارزیابی عوامل استقرار مدارس هوشمند از دیدگاه مدیران

 
تاریخ: 06-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

آموزش رایج در مدارس کشور، یک آموزش سنتی و یا به عبارت دیگر آموزش فقط شنیداری می باشد. حداکثر اقدام تصویری در خصوص موضوعات مورد آموزش، نصب بعضی پوسترهای رنگی بر روی تخته سیاه کلاس می باشد. در روش دیداری- شنیداری سعی می شود آموزش به کمک فیلم ، انیمیشن، نماهنگ و … ارائه گردد. در این روش ماندگاری مطلب قریب به 20 سال می باشد در حالی که ماندگاری مطلب در روش شنیداری حداکثر 6 ماه است. در ضمن در روش دیداری- شنیداری مطالب علمی در محیطی جذابتر و در مدت زمان کمتر قابل انتقال است(ساعتچی،1387:27).

 

در مدارس معمولی، طرح درس معلم شامل مجموعه ای از دستورالعمل ها، برنامه های درسی، سؤالات تمرینات اضافه، امتحانات کلاس و … می شود. اما در مدارس چندرسانه ای علاوه بر این موارد، معلم از مواد آموزشی چندرسانه ای شامل فیلم، عکس، صدا، اسلاید و … استفاده می کند تا کیفیت و ماندگاری آموزش را ارتقا بخشد. این قدم اول در راه حرکت به سمت مدارس هوشمند است.درباره ی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نظام آموزشی (و به طور خاص مدارس) دو رویکرد متفاوت وجود دارد. برخی معتقدند، اثر فناوری های جدید تدریجی است و صرفاً انتقال برنامه ی درسی سنتی را کارآمدتر می سازد و در واقع، دسترسی به اطلاعات سریع تر می شود. رویکردی دیگر معتقد است ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به مدرسه ها، هدف ها و ابزارهای تعلیم و تربیت را به طور اساسی تغییر می دهد. از این دیدگاه فناوری اطلاعات بر مرزهای ساختاری نظام آموزش سنتی فایق می آید(ساعتچی،1387: 27).

 

این که موارد بالا از دستاوردهای استفاده از فناوری اطلاعات است، با این حال ساده لوحانه است اگر تصور کنیم ورود فناوری اطلاعات (در جلوه های متفاوت آن : اینترنت ، رایانه ، چند رسانه ای و … ) به تنهایی باعث انقلاب آموزشی شود. اگر فرهنگ یاد دهی – یادگیری در نظام آموزشی تحول نپذیرد ، ورود فناوری های اطلاعاتی نه تنها تحولی ایجاد نخواهد کرد ، بلکه به تقویت سنت های محافظه کارانه ی آموزشی منجر خواهد شد. لذا تغییر در مدرسه سنتی به سوی مدرسه هوشمند نیازمند تغییر در نظام آموزش و پرورش کشور می باشد و هیچگاه راه اندازی مدارس هوشمند میسر نخواهد شد مگر ساختار نظام آموزش و پرورش تغییر یابد . این امر نیازمند برنامه ریزی حداقل بیست ساله می باشد. این تغییر می بایست قدم به قدم و با درایت و تفکر باشد(توکلی،1388: 34).

 

1-1.بیان مسئله

 

برخی کشورهای جهان به تأسیس مدارس الکترونیکی یا مدارس هوشمند دست زده‌اند. در مدارس هوشمند کامپیوتر در نحوه تدریس و ارزشیابی تأثیر می‌گذارد و برنامه‌های درسی را تا حدودی تغییر می‌دهد. ولی در عین حال کارکردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی می‌ماند چون در روابط اجتماعی به دانش‌آموزان یاری می‌رساند. در این مدارس دانش‌آموزان می‌توانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچه‌های مدارس دیگر ارتباط برقرار کنند.مدرسه هوشمند مدرسه‌ای فیزیکی است و کنترل و مدیریت آن، مبتنی بر فناوری کامپیوتر و شبکه انجام می‌گیرد و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است. در چنین مدرسه‌ای یک دانش‌آموز هوشمند، با صرف وقت بر روی موضوعات به شکل مستمر، منابع و قابلیت‌های اجرایی خود را توسعه و تغییر می‌دهد و این نکته‌ای است که به مسئولان مدرسه اجازه می‌دهد تا با توجه به تغییرات به وجود آمده و افزایش سطح اطلاعات دانش‌آموزان، آنها را برای اخذ اطلاعات جدید آماده نمایند (زمانی،54:1386).

 

مدرسه هوشمند مدرسه ای است که در آن روند اجرای کلیه فرایند ها اعم از مدیریت، نظارت، کنترل، یاددهی-یادگیری، منابع کمک آموزشی، ارزشیابی وامور دفتری مبتنی بر فناوری اطلاعات وارتباطات و درجهت بهبود نظام آموزشی و تربیتی پژوهش محور طراحی شده است(تسلسمی،46:1385).

 

دانش‌آموزان در مدرسه هوشمند نقش یاددهنده و یادگیرنده را برعهده دارند. در این مدرسه، برنامه درسی محدودکننده نیست و به دانش‌آموزان اجازه داده می‌شود از برنامه‌های درس خود فراتر گام بردارند. ابعاد مدرسه هوشمند استفاده ازفناوری اطلاعات، محیط یاددهی- یادگیری، معلمان آموزش دیده، ارتباط رایانه ای بادیگر مدارس وسیستم یکپارچه رایانه ای در بین دانش آموزان، فضایی توام با همکاری ورقابت ایجاد می کند و انگیزه یادگیری دانش آموزان رابالا می بردو دانش آموزان به روش های اکتشافی حل مسئله علاقمند می شوند. در مدرسه هوشمند به جهت رشد همه جانبه، دانش آموزان در ابعاد فكری، عاطفی و انسانی ارتباطات اجتماعی بالایی دارند و به عنوان نیروی كار متفكر، دارای سواد رایانه ای در همه زمینه ها فعال و مشاركت جو می باشند ( ساعتچی ، 1387: 38) .

 

به اعتقاد آیتی و همكاران (1386) از نتایج ورود فاوا در زندگی می توان به ظهور مفاهیمی از قبیل جامعه ی اطلاعاتی ، عصر اطلاعات و اقتصاد و دانش مدار اشاره كرد . تمامی ابعاد زندگی بشر تحت تأثیر فاوا بوده است و یكی از این ابعاد ، آموزش و پرورش و یادگیری است . یونسكو (2005) محورهای عمده كاربرد فاوا در آموزش را استفاده از ابزارها و الگوها ، استفاده از مدل ها و شبیه سازی ها ، پست الكترونیكی ، منابع فرا رسانه ای و سیستم آموزش هوشمند می داند . با بهره گیری از فاوا، كیفیت  دست یابی به مواد و موضوعات مناسب و به روز می تواند افزایش یابد . به كاهش هزینه سخت افزاری و دست یابی به اینترنت و گسترش روز افزون ارتباطات از راه دور انتظار می رود كه مزایای استفاده از فن آوری جدید در مدارس ابتدایی كشورهای در حال توسعه از هزینه های آن پیشی بگیرد (كاپر[2] ، 132:2001) . پونی[3] (2007) یكی از اهداف فاوا در نظام آموزشی را كسب صلاحیت های دیجیتالی و سطح بالاتر می داند نظیر درك آنچه كه زندگی در جامعه ی شبكه ای شده اتفاق می افتد (پونی،2007: 134).

 

در این سیستم، رکن اصلی برای هرگونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیله ای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند.در مدارس هوشمند معلمان مى توانند به جاى اینکه تلاش کنند خودشان پاسخى براى پرسشهاى دانش آموزان پیدا کنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسش هایشان را در رایانه پیدا کنند و براى بقیه بازگو کنند.مدرسه هوشمند مدرسه اى است که با کمک فناوریهاى نوین سیستمهاى آموزشى و دیجیتالى هوشمند درصدد سرعت بخشى به فرایند یاددهى، یادگیرى و بهبود مدیریت به صورت کاملاً نظام یافته باشد تا انسان عصر اطلاعات قادر به پردازش و دسته بندى و استفاده بهینه از منابع فنى دانش روز با توجه به طیف گسترده آن براى کشف استعداد خود و بروز خلاقیتها باشد. مدرسه هوشمند “دانش‌آموز– محور ” است و در آن معلم نقش هدایتگر را دارد . دانش‌آموز بر منابع موجود در مدرسه یا شبکه های اطلاع رسانی بیرونی نیز دسترسی دارد و در استفاده از منابع برای درسهای خود آزاد است. ارتباط والدین با این مدرسه “بر خط[4]” است، و از طریق اتصال به وسیله تلفیق کننده یا مودم[5] به رایانه مرکزی مدرسه ، این امکان را دارند که با مدیر یا معلمان مدرسه ارتباط پیدا کنند و از وضعیت تحصیلی فرزند خود آگاه شوند . بانک اطلاعاتی مدرسه باید با استانداردهای روز جهان مطابقت داشته باشد.

 

بنابراین نظام آموزشی کشور به مدرسه ای نیاز دارد که با بهره گیری ازفناوری اطلاعات و ارتباطات امکان یادگیری پیوسته را فراهم نموده و فرصت های نوینی را در اختیار افراد برای تجربه زندگی در جامعه اطلاعاتی قرار دهد ،به گونه ای که این فناوری نه به عنوان ابزار ،بلکه در قالب زیر ساخت توانمندساز برای تعلیم و آموزش حرفه ای محسوب شود(توکلی،45:1388)

 

بکارگیری فناوری اطلاعات وارتباطات در فرایند آموزش وپرورش همزمان با تحول در رویکردهای آموزشی جهان زمینه شکل گیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است.این مدارس از جمله نیازمندی های کلیدی جوامع دانش بنیان می باشند و رویکردهای توسعه مهارت های دانشی و کارآفرینی دانش آموزان را دنبال می نماید.در این مدارس فرایندهای یاددهی-یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارت های کلیدی دانش آموزان با تکیه بر فعالیت های گروهی در عصر دانایی محور فراهم می شود(ساعتچی،1387: 54).

 

با توجه به چالشها و مشکلاتی که در مدیریت مدارس هوشمند وجود دارد و نظر به اینکه چند سالی است از این شیوه در برخی از مدارس کاشان و آران وبیدگل استفاده می گردد، تحقیق حاضر در تلاش است تابا توجه به ابعاد ذکر شده مدارس هوشمند به ارزیابی استقرار مدارس هوشمند در مدارس مقطع متوسطه دوم بپردازیم.

 

1-2.ضرورت موضوع

 

تحقیق و بررسی درزمینه رشد و پرورش همه جانبه دانش آموزان وآگاه به مسائل روز جهان و مبتکر و توانمند در جهت حل مسائل و مشکلات خود و جامعه و ساختن آینده ای مطلوبتر لازم و ضروری است. در همین راستا ایده ی مدارس هوشمند و یا هر گونه نوآوری آموزشی دیگر در آموزش و پرورش در صورتی که بتواند ما را در رسیدن به این هدف یاری نماید ارزشمند خواهد بود. بدین منظور نیاز به توجه خاص نیروی انسانی در آموزش وپرورش است تا آموزش معنا پیدا کند، خلاقیتها بارور گردد، بهره وری نیروی انسانی بالا رود و اهداف و معیارهای بالایی از عملکرد بدست آید، باید تحولی فکری و تعهدی اخلاقی در قبال مأموریت جدید آموزش و پرورش در جهان متحول امروزی و قرن نامطمئن آینده در تک تک آحاد و مسئولان و مجریان آموزش و پرورش کشور به وجود آید(زمانی،1386: 33) .

 

در مدرسه هوشمند به كمك فناوری های نوین وسیستم های آموزشی دیجیتالی هوشمند، سرعت بخشی به فرایند یاددهی- یادگیری و بهبود مدیریت به صورت كاملاً نظام یافته می باشد. تا دانش آموزان ، قادر به پردازش و دسته بندی و استفاده بهینه از دانش فنی روز با توجه به طیف گسترده آن، برای كشف استعداد خود و بروز خلاقیت ها باشند .کاربرد تکنولوژی های جدید در سیستم آموزش و پرورش ما امید کارآیی کلاسها را افزایش می دهد و ایجاد شیوه یادگیری مداوم در دانش آموزان و یادگیریهای رسمی و غیررسمی خارج از کلاسهای درس را ممکن می سازد. بنابراین لازم است که با فراهم آوردن هماهنگی های لازم و تمهیدات کافی در این رابطه، زمینه بهره مندی نظام آموزشی کشورمان را از منافع این گونه فناوریهای نوین، ایجاد نماییم.به نظر می رسد ابعاد فکری، عاطفی وانسانی و ارتباطات اجتماعی دانش آموزان دراین مدارس از رشد بیشتری برخوردار است و به عنوان نیروی کار متفکر دارای سواد رایانه ای در همه زمینه ها فعال می باشند.البته این فرضیه از این جهت به ذهن می آید که مدارس هوشمند با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات ،محیط یاددهی-یادگیری مناسب

پایان نامه

 تر ،معلمان آموزش دیده،ارتباط رایانه ای با دیگر مدارس و سیستم یکپارچه رایانه ای در بین دانش آموزان سطح یادگیری دانش آموزان را بالا می برد(یوسف زاده،1387: 56).

 

با امید آن که با گسترش و اجرایی شدن طرح اینگونه مدارس در سراسر کشور، شاهد حرکت سریع و پویا به سمت هوشمند شدن واقعی آموزش در ایران عزیزمان باشیم. کیفیت واقعی آموزش زمانی محقق می شود که بتوانیم هر دانش آموز را به آن نسبت که توانایی، استعداد و علاقه دارد به سمت بهترین مسیر و جهت در زندگی هدایت کنیم. آموزش و پرورش ما باید از روزمرگی خارج شود تا دغدغه های والای تربیتی، مجال به عرصه عمل درآمدن پیدا کنند.

 

مشکلات مدارس هوشمند،گرانی سیستم‌های آموزشی در هر سه بخش زیرساخت، تولید محتوا و نیروی انسانی از مشکلات عمده و جدی آن می‌باشد. در زیرساخت هنوز شبکه پرسرعت اینترنت، آن گونه که در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هست در کشور ما وجود ندارد در همین حوزه نبود نرم‌افزارهای قوی و سیستم‌های نرم‌افزاری مدیریت آموزشی به وفور به چشم می‌خورد، در بخش تولید محتوا ،فعالیت بسیار محدودی انجام شده که قطعات محتواهای تولید شده پاسخگوی نیازهای حال و آتی این نوع مدارس نیست. مشکل بعدی نبود نیروی انسانی متخصص در این حوزه است که هنوز سیستم آموزشی برای تولید چنین نیروی انسانی در کشور ما تعریف نشده است .دور نمای ایجاد مدارس هوشمند، بیانگر مقصد آرمان گرایا نه ای است که وزارت آموزش وپرورش کشور می کوشد تا با بهره گیری از فناوری اطلاعات بدان دست یابد.در عبارت چشم انداز مدارس هوشمند،آینده به گونه ای ترسیم و تصویر می شود که کاربرد ها و خدمات فناوری اطلا عات و ارتباطات در حد بالایی به کار گرفته شده و مدارس فعلی نیز به عنوان مدارس هزاره سوم با بهره گیری از فناوری های نوین توانمند شده باشند.از این رو،باید به مسایل اصلی و ضرورت ایجاد مدارس هوشمند اشاره نمود.این الزامات به عنوان پیشران های اصلی و به منظور تحقق دور نمای ایجاد مدارس هوشمند معرفی می گردند:

 

-افزایش سطح کیفی یاددهی- یاد گیری در مدارس کشور همگام با توسعه فاوا در کشور و دنیا

 

-به روز آوری مستمر دانش در کشور همگام با توسعه علوم در دنیا

 

-ایجاد بستر فرایند یادگیری مستمر دانش آموزان در داخل و خارج از مدرسه

 

-باز گرداندن مرجعیت علمی به معلمین

 

-تربیت دانش آموزان برای عصر حاضر

 

-تعامل مستمر اولیا ومربیان

 

-بهره گیری از فناوری های نوین در امر یاد دهی- یادگیری (ملکی،1389: 28).

 

از آنجایی که در مدارس هوشمند،مسائلی از قبیل افت تحصیلی، ترك تحصیل، گریز و بیزاری از مدرسه در بین دانش آموزان كمتر به چشم می آید شرایط ایجاد این مدارس در کلیه مقاطع و مدارس دولتی نیاز به مطالعه و بررسی دارد.

 

1-3.اهداف تحقیق

 

هدف اصلی

 

ارزیابی استقرار مدارس هوشمند در مدارس مقطع دوم متوسطه کاشان و آران وبیدگل

 

اهداف فرعی

 

-بررسی وضعیت زیرساخت های فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند

 

-بررسی وضعیت موجود محیط یاددهی -یادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند

 

-بررسی وضعیت مطلوب و وضعیت موجود مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند

 

-بررسی وضعیت مطلوب و وضعیت موجود توانمندسازی معلمان درحوزه فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند

 

-بررسی وضعیت مطلوب و وضعیت موجود برقراری ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر جهت ایجاد مدارس هوشمند

 

1-4.سوال های تحقیق

 

سوال اصلی

 

آیا استقرار مدارس هوشمند در قلمرو تحقیق ازوضعیت مطلوبی برخوردار است؟

 

سوال های فرعی

 

1-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود زیرساخت های فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

2-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود محیط یاددهی ویادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

3-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

4-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود توانمندسازی معلمان درحوزه فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

5-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود برقراری ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

1-5.فرضیه های تحقیق

 

فرضیه اصلی

 

استقرار مدارس هوشمند درقلمرو تحقیق از وضعیت مطلوبی برخوردار است.

 

فرضیات فرعی

 

1-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود زیرساخت های فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.

 

2-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود محیط یاددهی ویادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.

 

3-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.

 

4-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود توانمندسازی معلمان درحوزه فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.

 

5-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود برقراری ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.

 

1-6.قلمرو تحقیق

 

قلمرو موضوعی

 

قلمرو موضوعی تحقیق ارزیابی استقرار مدارس هوشمند می باشد.

 

قلمرو مکانی

 

مدارس هوشمند متوسطه دخترانه وپسرانه در شهرستان کاشان و آران وبیدگل

 

قلمروزمانی

 

قلمرو زمانی تحقیق فروردین 93 تا شهریور 93 می باشد.

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه ارشد حسابداری: بررسی ویژگی های کیفی سود و نوع مدیریت سود در شرکت های درمانده مالی و ورشکستهدانلود پایان نامه ارشد رشته مدیریت بازرگانی : بررسی رابطه بین مدیریت دانش با سلامت سازمانی کارکنان »