حاکمیت شرکتی از مجموعه مکانیزمهای کنترلی داخلی و خارجی شرکتی تشکیل شده و تعیین میکند که شرکت چگونه و توسط چه کسانی اداره شود، تا عملکرد مناسبتری در تمامی زمینهها داشته باشد. ترکیب سهامداران یا ساختار مالکیت از موضوعات مهم حاکمیت شرکتی به شمار میرود. تعاریف متعددی از ترکیب مالکیت شرکتها ارائه شده و اصطلاحات گوناگونی همچون ترکیب سهامداران و یا ساختار مالکیت برای این مفهوم به کار گرفته میشود. “ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداری به معنی نحوه توزیع سهام و حقوق مالکیت به لحاظ حق رأی و سرمایه به علاوه ماهیت و موجودیت مالکان سهام است“. [15]. ساختار مالکیت دو بعد دارد یکی تمرکز مالکیت و دیگری هویت سهامداران است، تمرکز مالکیت به عنوان بعد اساسی ساختار مالکیت در سالهای اخیر به عنوان یکی از مسائل مهم در ادبیات حاکمیت شرکتی و تاثیر آن بر ترکیب مالکیت و اداره شرکتها در کشورها و اقتصادهای در حال رشد و بازارهای جهان مطرح شده است.
ساختار مالکیت یک شرکت را میتوان از ابعاد گوناگونی مورد توجه قرار داد. به عنوان مثال، در وهله اول بر حسب دو متغیر شامل سهامداران درونی یا سهام در اختیار سهامداران داخلی و سهامداران بیرونی طبقهبندی میشود. بر طبق این دو متغیر، سهام در اختیار سهامداران نهادی و دولت از بخشهای اصلی مالکیت بیرونی شرکتها محسوب شده و مورد بررسی قرار میگیرد. انواع دیگر طبقه بندی مالکیت را میتوان شامل تمرکز یا عدم تمرکز مالکیت، نهادی یا حقیقی بودن و مدیریتی یا غیر مدیریتی بودن سهامداران دانست. [15].
در سالهای اخیر تمرکز مالکیت و تأثیر آن بر ابعاد مختلف شرکتها در میان اقتصادهای در حال رشد و بازارهای نوپای اروپا و آسیا به عنوان یکی از مسائل مهم در مالکیت شرکتی مطرح شده است. تمرکز مالکیت ممکن است با افزایش نظارت و حذف مشکل گزارشگری مالی جعلی، باعث ایجاد تغییرات مثبت در سازمان باشد. ولی سایر مکانیزمها ممکن است درجهت عکس عمل نماید یکی از مسائلی که بیشتر به آن پرداخته شده، این است که سهامداران بزرگ و مالکان مدیر ممکن است از حقوق کنترلی خود برای کسب منافع شخصی استفاده نمایند و موجب استثمار سایر سهامداران شوند، این احتمالات و عدم مشخص بودن تأثیر تمرکز مالکیت بر ابعاد مختلف شرکت باعث ارائه نظریات مختلفی در ارتباط با رفتار مدیران شده است.
در پی شکلگیری شرکتهای سهامی و جدایی مالکیت از مدیریت و انتخاب مدیران به نمایندگی از مالکان، اقتصاددانان متوجه شدند که تمامی گروههای مربوط به یک شرکت سهامی برای یک هدف مشترک فعالیت نمیکنند. بلکه میان گروههای مختلف حاضر در شرکت، تضاد منافع وجود دارد. این تضاد منافع، تحت عنوان ” مسئله نمایندگی ” در دهه 1970 توسط جنسن و مکلینگ مطرح شد. به عقیده آن ها، “رابطه نمایندگی قراردادی است که بر اساس آن صاحب کار یا مالک، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیمگیری را به او تفویض میکند”. [15]. این تئوری در اصل به مبحث تضاد منافع بین مالکان و مدیران میپردازد، اما انواع دیگری از تضاد منافع نیز میان سهامداران عمده و خرد وجود دارد. به عنوان مثال، بر طبق نظریه هم سویی استراتژیک، گاهی ممکن است انتظارات سهامداران نهادی با منافع مدیران گره خورده و به واسطه انطباق منافع این دو گروه، منافع سهامداران خرد نادیده گرفته شود. در این میان بر اساس مطالعات صورت گرفته، ماهیت مالکیت نیز میتواند در ریسک سلب مالکیت و همچنین عملکرد شرکتها و سایر جنبههای کسب و کار تأثیرگذار باشد.
حسابرسی معمولاً در شرایطی که روابط نمایندگی حاکم است برای کاهش تضاد منافع مطرح میشود. افزون بر آن، یکی از عوامل اصلی حاکمیت شرکتی مناسب، انجام حسابرسی است. خدمات حسابرسی حرفهای فرصتی است برای درجات مختلف شدت حسابرسی و مذاکره صاحبان شرکتها و سایر ذینفعان به دنبال تخصیص منابع کارآمد و دیگر تصمیمگیریهای مالی مهم براساس اعداد گزارش شده بدست آمده توسط سیستم حسابرسی یک شرکت هستند. [66].
جهت استفاده از خدمات حسابرسی باید مبلغی به عنوان حقالزحمه خدمات حسابرسی پرداخت شود. حقالزحمه حسابرسی بازتابی از یک هزینه اقتصادی در سازمان است. مطالعات صورت گرفته در خصوص عوامل تعیین کننده حقالزحمه حسابرسی نشان میدهند که حسابرسان برای تعیین میزان حقالزحمه درخواستی خود، بیشتر به اندازه، پیچیدگی، ریسکها و دیگر عوامل ذاتی حسابرسی توجه داشته و با ارزیابی که از حجم و ریسك كار حسابرسی انجام میدهند، حقالزحمه خود را تعیین میکنند. [66].
در مطالعه حاضر ما رابطه تجربی بین تمرکز مالکیت و حق الزحمه حسابرسی را بررسی میکنیم. اگر ترکیب مالکیت یک شرکت، اثربخشی حاکمیت خود و کنترل داخلی را تعیین میکند. بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت و حق الزحمه حسابرسی درک ما را از حکومت سازمان افزایش میدهد. تمرکز مالکیت منجر به افزایش کیفیت اطلاعات میشود. با توجه به تحقیقات محدودی که در این زمینه در جهان و به خصوص در کشور ایران انجام نگرفته در این تحقیق به بررسی دقیقتر این موضوع در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. آن چه در این تحقیق در خور توجه است این است که سعی شده است توجه و دقت بیشتری به بکارگیری معیار تمرکز مالکیت داشته باشیم، چون
شاید بتوان ادعا کرد که یکی از دلایل دست یابی محققان قبلی به نتایج متناقض عدم توجه به معیار مناسب برای اندازه گیری تمرکز مالکیت باشد.
1-2 بیان مسأله
اساساً مطالعات مربوط به حاکمیت شرکتی، به موضوع تضاد منافع میان مدیران و سهامداران (مشکلات نمایندگی نوع اول) توجه دارند. در حالی که طبق مطالعات صورت گرفته، مالکیت سهامداران متمرکزتر شده است. زیرا حمایت ضعیف از سهامداران، انگیزهای برای جمع آوری سهام بیشتر جهت کنترل بهتر بر مدیران شرکت را فراهم آورده است. در نتیجه در کشورهایی که حمایت ضعیفی از سهامداران وجود دارد، مشکلات نمایندگی نوع اول کاهش مییابد اما مشکلات نمایندگی میان سهامداران اقلیت و اکثریت (مشکلات نمایندگی نوع دوم) افزایش خواهد یافت. ریسک سلب مالکیت یا انتقال ثروت از سهامداران اقلیت، ممکن است باعث افزایش تقاضا برای حسابرسی شود که معمولاً معیار اندازهگیری آن حقالزحمه حسابرسی است. از این دیدگاه حسابرسی یک هزینه نظارتی تلقی میشود که بستگی به میزان مشکلات نمایندگی شرکت دارد. [66].
سهامداران نهادی از دیگر گروههایی هستند که نقش مهمی در ساختار مالکیت ایفا میکنند و به واسطه قابلیت بسیار زیاد در انجام حرفهای تجزیه و تحلیلهای مالی از سایر مالکین متمایز میباشند. این دسته از مالکین به کیفیت اطلاعات اهمیت داده و با توجه به ویژگیهای ذاتی و نفوذ خاص بر مدیریت، آن ها را به استفاده از خدمات حسابرسی با کیفیت ترغیب نموده و نهایتاً منجر به افزایش حقالزحمه حسابرسی میگردند[26]. البته افزایش تمرکز چنین مالکانی و نظارت فعال آن ها بر عملیات شرکت باعث کاهش هزینههای نمایندگی و ریسک کنترل در گزارشگری مالی شده و در نتیجه باعث کاهش حقالزحمه حسابرسی میگردد. [66].
در تئوری نمایندگی کنترل مهمترین وظیفه هیأت مدیره است و ساختار هیأت مدیره در افزایش عملکرد کنترلی نقش مهمی دارد. ساختار هیأت مدیره به عنوان ابزاری کنترلی در شرکت، تعیین کننده قدرت هیأت مدیره است. مطالعات اخیر نشان داد که نقش هیأت مدیره و کمیته حسابرسی به عنوان بخشی از اداره امور در تعیین میزان حق الزحمه حسابرسی است. ما نشان میدهیم که تمرکز مالکیت یک شرکت بر سطح کنترل و عدم کشف ریسک و تعیین تقاضا برای خدمات تضمینی حسابرسی خارجی تأثیر میگذارد. علاوه بر این در تراز دلخواه منافع بین مدیران و سهامداران، اثر نامطلوب هزینههای نمایندگی در فرایند گزارشگری مالی باعث کاهش ریسک حسابرسی میشود که در نتیجه باعث کاهش حق الزحمه حسابرسی میشود. [52].
در تحقیقات اولیه توسط ستین و سایمونیک[12] (1996) و مطالعات ثانویه شاره دارند که در سالهایی اخیر حق الزحمه حسابرسی بیشتر به اندازه، پیچیدگی، ریسکها و دیگر عوامل ذاتی حسابرسی بستگی دارد. در سالهای اخیر اثر تمرکز مالکیت (هیأت مدیره و کمیته حسابرسی)روی حقالزحمه حسابرسی مورد توجه بوده است. انگیزه این تحقیقات بیشتر به دلیل افزایش مسئولیت و نظارت هیأت مدیره[13] و کمیته حسابرسی[14] در فرایند گزارشگری مالی است. قانون و مقررات حاکمیت شرکتی بر اهمیت رابطه حسابرسان داخلی و خارجی با هیأت مدیره سازمان و مدیریت شرکت تأکید میکند. تمرکز مالکیت تعیین می کند تا چه حد مالکیت در دست سهامداران فردی متمرکز شده است و برای تعیین سطح نظارت بر امور شرکت ها و پوشش سطح تقاضای حسابرسی به وجود آمده است. [52].
به طور کلی میتوان نتیجه گرفت كه حقالزحمه حسابرسی، تحت تأثیر رابطه جایگزینی دو نوع مشکلات نمایندگی است. اگرچه تاکنون مطالعات اندكی به بررسی رابطهی بین مشکلات نمایندگی نوع دوم با حقالزحمه حسابرسی پرداختهاند. [52].
1-3 اهمیت موضوع
مطابق قانون، حسابرسان بخش مهمی از مالکیت شرکتها هستند. زیرا آن ها ابزار مهمی برای حمایت از حقوق سرمایه گذاران به حساب میآیند. حسابرس، عملکرد هیأت مدیره را مورد بررسی قرار میدهند که حدود و میزان حق الزحمه حسابرسی را تعیین میکند. در مورد ارتباط تمرکز مالکیت و هیأت مدیره و حق الزحمههای حسابرسی دو استدلال وجود دارد. از یک نقطه نظر، هیأت مدیره با استقلال بیشتر و درنتیجه تمرکز مالکیت بیشتر، علاقه زیادی به تآیید کارایی نقش نظارتی خودش دارد و از این رو کار حسابرسی خارجی بیشتر مورد تأیید قرار میگیرد. این باعث افزایش نقش نظارتی هیأت مدیره شده به وسیله افزایش دامنه حسابرسی میشود درنتیجه حقالزحمه حسابرسی افزایش مییابد. از نقطه نظر دیگر هیأت مدیره با استقلال بیشتر و تمرکز مالکیت بیشتر شرکت، بر کنترل محیط تأکید دارد در ارزیابی حسابرس از ریسک کنترل و همچنین وسعت روشهای حسابرسی کاهش مییابد بنابراین حق الزحمه حسابرسی کاهش یافته. [35].
به طور خلاصه میتوان گفت که؛ کشور ایران با توجه به موارد زیر زمینهای مناسب را برای انجام بررسیهایی از این قبیل، فراهم میآورد. زیرا اولاً؛ قوانین حمایتی ضعیفی از سهامداران وجود دارد. ثانیاً؛ تمرکز مالکیت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نسبتاً بالاست و ثالثاً؛ میزان حضور دولت در شرکتها به عنوان سهامدار قابل توجه است و از طرفی با اجرایی شدن سیاستهای کلی اصل 44 شاهد حضور گسترده سهامداران نهادی در فرایند انتقال مالکیت به بخش خصوصی میباشیم.
در این تحقیق ما بررسی میکنیم که آیا رابطه ای بین تمرکز مالکیت و میزان حق الزحمههای حسابرسی وجود دارد؟ و در نهایت تجزیه وتحلیل میکنیم که آیا ارتباط بین ترکیب هیأت مدیره و حقالزحمه حسابرسی به وسیله تمرکز مالکیت)سهامداران عمده( تحت تاثیر قرار میگیرد یا خیر ؟
[1] Corporate Governance
[2] Ownership Structure
[3] Distribution of Equity
[4] Votes
[5] Capital
[6] Identity
[7] Equity Owners
[8]Insider Holdings
[9] Institutional Holdings
[10] Agancy conflicts
[11] Jensen & Meckling
[12]. Simunic and stein
[13] .board
[14] . audit committees
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فرم در حال بارگذاری ...