کلیه شرکتهایی که در سالهای اخیر در کشور امریکا ورشکست شدهاند، پیش از آن اقدام به تجدید ارائه صورتهای مالی خود نمودهاند. در اغلب موارد،ارائه مجدد صورتهای مالی بیانگر وجود مشکلات در سیستم کنترل داخلی و نظام راهبردی شرکت است (ژیا 2006)[1]. تجدید ارائه باعث ایجاد حس عدم اطمینان پیرامون اعتبار مدیریت و سیستم گزارش دهی شرکتها به خصوص در زمانی میشود که تجدید ارائه نشان دهنده سوءدار بودن گزارشگری مالی در دورههای قبلی است. اگر مدیریت سعی در گمراه کردن سهامداران داشته باشد،اعتماد آنها به اطلاعات ارائه شده از سوی مدیریت کاهش مییابدو متعاقبا دیدگاه سرمایه گذاران تا حد زیادی نسبت به شرکت تغییر میکند. در حقیقت،صورتهای مالی تجدید ارائه شده به صورت شفاف و صریح،پیام و علامتی پیرامون قابل اتکا نبودن صورتهای مالی دورههای گذشته و کیفیت پایین آن ها ارائه می نماید(ژیا 2006).
از سوی دیگر اصلیترین دلیل انجام حسابرسی مستقل ایجاد اطمینان از قابلیت اتکای صورتهای مالی برای استفادهکنندگان است. حسابرس از طریق جمعآوری و ارزیابی شواهد حسابرسی و در نهایت ازطریق گزارش حسابرسی، این اطمینان خاطر را مستند کرده و آن را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند. حسابرسان از طریق مقایسه نحوه ارائه اطلاعات مالی بااصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، میزان قابلیت اتکای صورتهای مالی را مشخص مینمایند(حساس یگانه 1385).
پژوهش پیشرو این موضوع را بررسی میکند که آیاافزایش کیفیت حسابرسی در دوره جاری، احتمال تحریف با اهمیت در اقلام مندرج در صورتهای مالی دوره جاری و متعاقب آن تجدید ارائه صورتهای مالی در دوره آتی را کاهش میدهد؟ افزایش کیفیت حسابرسی به معنای افزایش تلاش حسابرس برای کشف اشتباهات و تحریفهای احتمالی با اهمیت موجود در صورتهای مالی است. افزایش تلاشها از سوی حسابرس، میتواند منجر به کاهش احتمال عدم کشف اشتباهات و تحریفهای با اهمیت شود (شیبانو 1990، ماتسومورا و تاکر1992، دای1993، هیلجیست 1999)[2]. به این ترتیب انتظار میرود افزایش کیفیت حسابرسی به معنی رابطه منفی بین کیفیت حسابرسی در سال جاری و تجدید ارائه صورتهای مالی در دوره آتی باشد. با وجوداهمیت این موضوع برای دانش حسابرسی، مطالعات تجربی اندکی به صراحت این پیشبینی تئوریک راآزمون کردهاند.
این فصل به تشریح موضوع تحقیق، اهداف و ضرورت انجام آن، پرسش ها و فرضیه ها ، مختصری از روش شناسی، جامعه آماری، روش نمونه گیری و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازد. در ادامه، قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی پژوهش، تعاریف پاره ای از واژه های استفاده شده در تحقیق و در پایان ساختار تحقیق ارائه می شود.
1-2-تشریح و بیان موضوع
بر اساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی، هدف صورتهای مالی (حسابداری) عبارت از ارائـه اطلاعاتی تلخیص و طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی، عملكرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری است كه برای طیفی گسترده از استفادهكنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. در واقع، هدف اصلی حسابداری، فراهم آوردن اطلاعاتی است که آثار مالی معاملات، عملیات و رویدادهای موثر بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد تجاری را بیان کند و از این طریق سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان را در قضاوت و تصمیمگیریهای اقتصادی یاری دهد (کمیته تدوین استانداردهای حسابداری مالی، 1386).
سیستم حسابداری به واسطه گزارش فعالیتهای مالی واحد تجاری از این قابلیت برخوردار است تا اطلاعاتی را در مورد آنچه که دیگران از آن آگاه نیستند، به آنان منتقل کند. برای مفید واقع شدن اطلاعات مالی در تصمیم گیری استفاده کنندگان ، هدف های حسابداری و گزارشگری مالی ایجاب میکند که اطلاعات مربوط به گونهای مناسب و کامل گزارش شود. اطلاعات مالی فراهم شده توسط سیستم حسابداری تنها هنگامی میتواند در فرایند تصمیم گیری های اقتصادی استفاده کنندگان مفید واقع شده و مورد استفاده قرار گیرد که از حداقل استانداردهایی برخوردار باشد ( اعتمادی و فرج زاده دهکردی 1391). شرکتهایی که صورتهای مالی حسابرسی شده ارائه کنند
دارای محتوای اطلاعاتی و سود با کیفیت بیشتری هستند. اقلام تعهدی وابسته به قضاوتهای مدیران است و حسابرسی شرکتهایی که اقلام تعهدی بیشتری دارند، نیز دشوارتر است. حسابرسی با کیفیت بالاتر، با احتمال بیشتری عملکردهای حسابداری مورد تردید را کشف می کند. زیرا موسسه های حسابرسی باکیفیت دارای تخصص، منابع و انگیزههای بیشتری برای کشف اشتباه و تقلب هستند.
کیفیت حسابرسی همواره بعنوان معیاری برای انجام صحیح فعالیت حسابرسی، مورد توجه حرفه حسابرسی بوده است. در واقع افزایش کیفیت حسابرسی به معنای افزایش تلاش حسابرس برای کشف اشتباهات و تحریفهای احتمالی با اهمیت موجود در صورتهای مالی است. اگر در دوره مالی تجدید ارائه صورت گیرد در حالیکه این امکان وجود داشته که تحریفهای منجر به تجدید ارائه در دورههای قبل توسط حسابرس کشف و گزارش شود، مشخص است که کیفیت گزارش حسابرسی پایین بوده است.
تعریفی که دی آنجلو (1981) از کیفیت حسابرسی بیان میکند شامل دو ویژگی است : (1) توانایی فنی برای شناسایی تحریفات صورتهای مالی و (2) استقلال کافی برای اصلاح تحریفات صورتهای مالی. به این ترتیب، ارزیابی کیفیت حسابرسی از طریق ارزیابی ورودیهای فرایند حسابرسی شامل: کیفیت حسابرس و کیفیت اجرای حسابرسی و نیز خروجیهای آن یعنی کیفیت گزارشگری حسابرسی صورت میگیرد. ورودیهای فرایند حسابرسی (شامل کیفیت حسابرس و اجرای حسابرسی) غیر قابل مشاهده هستند که این موضوع مشکلات بسیاری را جهت ارزیابی کیفیت حسابرسی برای محققان ایجاد نموده است. از طرفی گزارش حسابرس که هم قابل مشاهده است و هم جزء معیارهای مبتنی بر خروجی است به عنوان ابزاری که به طور مستقیم کیفیت حسابرسی را اندازهگیری میکند، مورد استفاده قرار میگیرد. دو نمونه از معیارهای مستقیم مبتنی بر خروجی کیفیت حسابرسی، کشف تحریفات مالیاتی و احتمال انتشار گزارش تداوم فعالیت از سوی حسابرس قبل از ورشکستگی شرکت، میباشند. موانع اصلی برای استفاده از معیارهای مستقیم مبتنی بر خروجی کیفیت حسابرسی، تنوع کم این معیارها،ماهیت انحصاری دادهها،نرخ پایین وقوع،وقابلیت تعمیم محدود بوده است. این محدودیت ذاتی نیاز به معیارهای غیرمستقیم کیفیت حسابرسی را بوجود میآورد. در این تحقیق از معیارهایی مانند دوره تصدیگری حسابرس، اندازه حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان معیارهای غیر مستقیم کیفیت حسابرسی معرفی شدهاند. به دلیل غیر مستقیم بودن این معیارها، هیچیک به تنهایی نمیتواند منعکسکننده کیفیت حسابرسی باشد. به همین دلیل در این تحقیق از هر سه معیار دوره تصدیگری حسابرس، اندازه حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان نماینده کیفیت حسابرسی استفاده میشود (وودلند و رینولد2003).
1-3-ضرورت و اهمیت تحقیق
حسابرسی اغلب جزء لاینفک انتقال اطلاعات حسابداری به شمار میآید و در نتیجه بازتاب با اهمیتی در شناسایی و اندازهگیری این اطلاعات دارد. گسترش روز افزون جوامع و پیچیدگی مسائل خاص آنها، افزایش نیاز به اطلاعات اقتصادی مربوط و در نتیجه افزایش تقاضا برای وجود سیستمها و فرایندهایی که فراهم کننده چنین اطلاعاتی هستند را ایجاد کرده است. همین عوامل موجب افزایش و گسترش نیاز به حسابرسی به عنوان قسمتی از کل فرایند انتقال اطلاعات شده است. حسابرسی با تاکید بر اثربخشی عملیات موجب صرفهجویی در هزینه میشود و زیانهای ناشی از اشتباهات را کاهش میدهد (مجتهد زاده1376). نقش حسابرسی درکاهش تحریفات نه تنهابرای پژوهشهای حسابرسی اساسی است،بلکه دارای پیامدهای عملی عمیقی است.کمیسیون بورس واوراق بهادار به تجدید ارائه به عنوان “قابل رویتترین شاخص حسابداری نادرست” توجه میکند. بارسواییهای حسابداری دراواخردهه 1990 واوایل سال 2000،قانونگذارها، کیفیت حسابرسی را زیر سوال بردند (شرودر، 2001)[3].درایران پژوهشهای بسیاری در زمینه کیفیت حسابرسی صورت گرفته است از جمله این پژوهشها میتوان به تاثیر کیفیت حسابرسی بر قابلیت پیش بینیکنندگی سود (هشی و احمدی1388) و یا تاثیر گزارش حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی (اعتمادی و موسوی شیری1378) و یا تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود(سجادی1389) اشاره کرد، اما تاکنون هیچکدام تاثیر کیفیت حسابرسی را بر احتمال تجدید ارائهها بررسی نکردهاند. با وجود این که پیامدهای سیاسی این موضوع با اهمیت است، در خصوص این موضوع که افزایش کیفیت حسابرسی، احتمال تحریف با اهمیت و متعاقب آن احتمال تجدید ارائهها را کاهش میدهد شواهد تجربی اندکی وجود دارد.
1-4- اهداف تحقیق
هدف کلی :
بررسی عوامل موثر کیفیت حسابرسی در دوره جاری، بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی
اهداف فرعی:
- بررسی تاثیر اندازه موسسه حسابرسی بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی
- بررسی تاثیر دوره تصدیگری حسابرس بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی
- بررسی تاثیر تخصص حسابرس در صنعت بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی
1-5- سئوالات و فرضیه های تحقیق
1-5-1-سئوالات تحقیق
سوال اصلی:
- کیفیت حسابرسی در دوره جاری چه تاثیری بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی دارد؟
سوالات فرعی:
- اندازه موسسه حسابرسی در دوره جاری چه تاثیری بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی دارد؟
- دوره تصدیگری حسابرس در دوره جاری چه تاثیری بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی دارد؟
- تخصص حسابرس در دوره جاری چه تاثیری بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی دارد؟
فرم در حال بارگذاری ...