وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی رابطه مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی در آموزش و پرورش از دیدگاه معلمان دوره متوسطه نظری استان هرمزگان

امروزه دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و استراتژیک و یک دارایی مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و گاه غیر ممکن است. بنابراین مدیریت دانش فرایند ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش است و این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش برای یک سازمان زمینه آموزش، بازخورد و آموزش مجدد را فراهم می آورد که معمولاً برای ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و احیاء قابلیت های سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. برای دانستن هر چه بیشتر معیارهای توسعه پی بردن به فرایند دانش و چارچوبی که در حال حاضر به سازمان ها اجازه می دهد تا به مدیریت دانش بپردازد، اهمیت دارد (بس، 2004؛ به نقل از هویدا و همکاران، 1389).

 

انتقال اطلاعات و دانش در سطح کلان و خرد بین افراد و سازمان ها، بستگی به افرادی دارد که این انتقال را تسهیل و تسریع می کنند. به

پایان نامه

 همین دلیل، اهمیت ارتباطات و تعاملات مبتنی بر اعتماد میان افراد در گسترش و کاربرد دانش، مورد تأکید قرار گرفته است. یکی از قابلیت ها و عوامل مهم سازمانی که می تواند به سازمان های آموزشی در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار و برای آنها در مقایسه با سازمان های دیگر مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند، سرمایه اجتماعی است.

 

امروزه سازمانها باید بتوانند دانش مورد نیاز برای نوآوری در محصولات خود و بهبود فرایندهایشان را كسب كنند، میان كاركنانشان نشر دهند، و در تمامی فعالیتهای روزانه خود بكار گیرند. تنها از این طریق است كه می توانند به الزامات محیط رقابتی و نیازهای به شدت متغیر مشتریان پاسخ گویند. شناخت عوامل اثرگذار بر مدیریت دانش سازمانی از جمله اقدامات اولیه در بكارگیری اثربخش سرمایه های فكری سازمان است. از طرف دیگر سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است كه نقش بسیار مهمتری نسبت به سرمایه فیزیكی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می كند. امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد، و به تازگی در مدیریت و سازمان، مفهوم سرمایه اجتماعی به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوندها، و ارتباطات میان اعضای یک شبكه به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد، و با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود.

 

Bass

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه ارشد رشته ادبیات فارسی: بررسی قصه های قرآنی در متون نظم از آغاز تاپایان قرن ششم

و یک فصل كه خود شامل پنجاه داستان از داستان های قرآنی را به نگارش در آوریم. و شواهد شعری شاعران از آغاز تا پایان قرن ششم از جمله: رودكی، فرخی سیستانی، منوچهری، انوری، فردوسی، قطران تبریزی، مسعود سعد سلمان، خیام، ابو سعید ابوالخیر، جمال الدین اصفهانی، عمعق بخارایی، باباطاهرعریان،… آثار نظامی(مخزن الاسرار، خسرو شیرین ، لیلی و مجنون، هفت پیكر، اسكندرنامه، شرفنامه و اقبال نامه) سنایی(عقل نامه، عشق نامه، سیر العباد الی المعاد، طریق التحقیق و …)خاقانی و عطار نیشابوری(منطق الطیر ،الهی نامه، اسرار نامه) انجام شود.

 

آنچه  مرا بر آن داشت تا به كنكاش علمی در شعر سنتی شاعران از آغاز تا پایان قرن ششم بپردازم نخست اندیشه و زبان فخیم شاعران این دوره و الهام گیری آنها از قرآن مجید بود. دوم انتخاب استاد راهنمای فرزانه و سترگ و ارجمند آقای دكتر هوشمند اسفندیار پور كه مطالعه ی گسترده و تخصص وافر در راه شناساندن ادبیات و استفاده از مضمون های قرآنی در شعر شاعران را به این سر زمین پر گهر دارد. كه خضر و الیاس وار راهنمای این جانب در وادی سرگشته و بی كران ادبیات بودند كه با قرار دادن وقت ارزشمند خویش، بنده را مرهون بزرگواری های خویش نمودند و سوم انتخاب استاد مشاور آقای دكتر محمّد تقی فاضلی كه با سعه ی صدر همواره پاسخ  گوی سؤالات من بوده اند، و مرا در امر این پژوهش یاری نموده اند.

 

اهدافی را نیز كه این پژوهش در پی تحقق بخشیدن به آن گام بر می دارد، به شرح زیر می باشند:

 

-معرفی نمونه هایی از داستان های قرآنی

 

-تأثیر پذیری متون نظم ادبیات فارسی از داستان های قرآن مجید از آغاز تا پایان قرن ششم

 

آنچه را كه پیش روی ادب دوستان است پیشكش پژوهندگان سر زمین سخن پرور پارسی می نمایم.

 

پیشینه و سبک قصه های قرآنی

 

مختصات شعر عهد غزنوی:

 

از نظر فکری مدح محور اصلی است و در تشبیب قصاید از معشوق و طبیعت هم سخن می رود. تصویر سازی و مضمون آفرینی از«ترک» دیده می شود هم چنین به مسیح-چنان که به زردتشت- در مضمون آفرینی و تشبیه توجه دارند. اشاره به معارف اسلامی در حال افزایش است. مقام معشوق همچنان پست است1

 

مختصات فکری سبک شعر خراسانی:

 

1- شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است    2- شعری واقع گراست

 

3- شاعران با معارف پیش از اسلام آشنا هستند    4-معشوق مقام والایی ندارد

 

5- جنبه های عقلانی و تعادل بر جنبه های احساسی و اغراق چیره است.

 

6- اشاره به معارف اسلامی و حدیث و قرآن در آن کم است و آن چه هست عمیق نیست.

 

7- شعر این دوره از پند و اندرز خالی نیست ولی این پندها بیشتر جنبه ی علمی و ساده دارند و یاد آور پند هایی هستند که از بزرگان ایران باستان چون انوشیروان و  باقی مانده است . در صورتی که پند های سنایی و خاقانی جنبه ی شرعی و عرفانی دارد و نسبت به پند های این دوره تجریدی و پیچیده است.

 

شعر قرن ششم:

 

رواج تصوف و فعالیت صوفیان:

 

درزمان سامانیان، از صوفیان بزرگ در خراسان خبری نبود و در زمان غزنویان صوفیان تحت فشارهای سیاسی و مذهبی بودند. محمود خود مردی متعصّب بود. خراسان تحت سلطه ی کرّامیان بود که از فرقه های متعصب سنی بودند. در اسرار التوحید آمده است که شیخ ابوسعید ابوالخیر گرفتار این متعصبان بود. او را تکفیر کرده بودند که مردی پیدا شده است که بر منبر قرآن و حدیث نمی گوید، همه بیت و ترانه می گوید و حتی قرار بود او را به دار بیاویزند. از این رو مشایخ صوفیه علیه غزنویان توطئه می کردند. و سلجوقیان را به حمله به خراسان تعریض می نمودند . وقتی سلاجقه روی کار آمدند به ازاء آن سابقه ،به صوفیان امتیازهایی دادند. در اطراف و اکناف خانقاه های متعددی تأسیس شد. صوفیان نخستین بار بعد از شهادت حلاج جرأت یافتند تا افکار خود را آشکارا منتشر سازند و از این رو عرفان وارد ادبیات فارسی شد.

 

تأسیس مدارس دینی و رواج معارف اسلامی:

 

سلجوقیان هم مانند غزنویان برای تثبیت قدرت خود و جنبه ی قانونی (شرعی) دادن به آن ناچار بودند که دست دوستی به سوی خلفای بغداد دراز کنند و از این رو به تأسیس مدارس دینی و ترویج معارف اسلامی پرداختند . هر چه از تاریخ ورود اسلام به ایران دورتر شویم به صورت طبیعی آشنایی مردم با معارف اسلامی و قرآن و تفسیر و حدیث بیشتر شده است. از این رو در شعر این دوره اشاره به آیات و احادیث و تلمیحات اسلامی بیشتر از سابق است.

 

البته در غالب مدارس که در قرن پنجم به بعد تأسیس شده بود تدریس علوم عقلی ممنوع بود و اهتمام اصلی بر علوم دینی و ادبیات بود. دامنه ی تعصبات مذهبی به همه جا کشیده بود. مثلاً دعوای پیروان حنفیه و شافعیه که از قدیم کم و بیش وجود داشت در این قرن به اوج خود رسید و بسی مدرسه و کتابخانه سوخته شد.

 

اکثریت شاعران بزرگ قرن ششم به سبک بینابین یا سبک  عهد سلجوقی توجه دارند. سنایی نخستین بار به صورت جدّی مطالب عرفانی را در شعر وارد کرد، اما عرفان او بیشتر نزدیک به شرع و اخلاق است. اشاره به آیات و احادیث از مشخصات شعر اوست. لحن قصاید او تا حدودی مخصوص به خود او است و به نظر می رسد که به ناصر خسرو توجه داشته است. طریقه ی عرفانی او که در حقیقت شرع و پند و موعظه است مورد توجه بسیاری از شاعران مخصوصاً نظامی و خاقانی قرار گرفته است.1

 

استاد فروزان فر می نویسد: «شعر صوفیانه از اواسط قرن چهارم هجری آغاز شده و اشعار ابوالفضل بشربن یاسمین و دیگران که ابو سعید بن ابی الخیر در مجالس خود خوانده و در اسرار التوحید نقل شده و پس از آن در قرن پنجم عبدالله انصاری اشعار زهد مایل به تصوف می سرود.

 

خلقت آدم(ع)1 

 

خواست خداوند چنین بود که در روی زمین موجودی بیافریند که نماینده ی او باشد، صفاتش پرتوی از صفا ت پروردگار ، و مقام و شخصیتش برتر از فرشتگان، خواست او این بود که تمامی زمین و نعمتهایش را در اختیار چنین انسانی بگذارد نیروها ، گنجها،معادن و همه ی امکاناتش را.

 

چنین موجودی می بایست سهم وافری از عقل و شعور وادراک،واستعداد ویژه داشته باشد که بتواند رهبری و پیشوایی موجودات زمین را بر عهده گیرد. خداوند موجودی  را از گل ناچیز آفرید و او را گل سر سبد عالم هستی و شایسته ی مقام خلافت الهی و نماینده ی «الله» در زمین قرار داد. خداوند همه ی حقایق و اسرار الهی را به آدم یاد داد و از او خواست که به فرشتگان تعلیم کند و سپس از فرشتگان خواست بر آدم سجده کنند همه ی آنها بر عظمت و مقام آدم سجده نمودند به جز ابلیس2.

 

فرخی سیستانی درموردآفرینش آدم ازگل چنین گفته است :

 

دوستی او را بر آب افکند پنداری خدای            مهر او را کردگویی با گل آدم عجین

 

رودكی دانش را از آغازآفرینش انسان با او عجین می داند ومی گوید :

 

تا جهان بود از سر آدم فراز                          کس نبوداز راه دانش بی نیاز 

 

خاقانی  سجده ی تمام فرشتگان را به مقام انسان این گونه بیان كرده است :

 

دهر جلال تو دید ایمان آورد و گفت               کای ملکوت اسجدوا کادم وقتست هان 

 

عطار نیشابوری در منطق الطیرداستان خلقت آدم وسجده ی فرشتگان وعدم سجده ی شیطان وطوق لعنت تاآخر(مهلت معلوم) برشیطان رادرابیات ذیل بیان كرده است :

 

گفت ای روحانیان آسمان                                      پیش آدم سجده آرید این زمان

 

سر نهادند آن همه بر روی خاک                     لاجرم یک تن ندید آن سر پاک

 

باز ابلیس آمد و گفت این نفس                      سجده ای از من نبیند هیچ کس

 

گفت یا رب مهل ده این بنده را                      چاره ای کن این ز پا افکنده را

 

حق تعالی گفت مهلت بر منت                       طوق لعنت کردم اندر گردنت

 

نام تو کذاب خواهم زد رقم                          می بمانی تا قیامت متهم

 

عطارنیشابوری بازدرمنطق الطیرگوید :

 

هر چه آورد از عدم حق در وجود                            جمله افتادند پیشش در سجود

 

چون رسید آخر به آدم فطرتش                      در پس صد پرده برد از غیرتش          

 

عطارنیشابوری درالهی نامه گوید :         

 

چون بگشاد اول آدم دیده از فرش                            نوشته دید او را نام بر عرش 

 

خداوندخمیرمایه ی وجودانسان را در چهل صباح سرشت واورادر وجود آورد سنایی غزنوی گوید :

 

کز برای پخته گشتن کرد آدم را اله                  در چهل صبح الهی طینت پاکش خمیر

 

ای خمیرت کرده در چل صبح تأیید اله             چون تنورت گرم شد آن به که در بندی فطیر

 

چون گذشتش زکاف ونون رستی                    از قل قاف ولام دانشمند

 

خداوندآدم را به خاطر حضرت محمد (ص) آفریدو سنایی گوید :

 

صورت احمد ز آدم بد و لیک اندر صفت          آدم از احمد پدید آمد چو آصف برخیا

 

کاف و نون نیست جز نبشته ی ما                             چیست«کن» سرعت نفوذ قضا

 

پیش او سجده کرده عالم دون                        زنده گشته چو مسجد ذوالنّون

 

سنایی غزنوی درسیرالعباد الی المعاددرمورداین كه خداونددرآغازخلقت اسماءالهی را به آدم آموخت    

 

 می گوید : 

 

چشم وحدت ندیده جسم یکی                      علم آدم نخوانده اسم یکی

 

«یفعل الله ما یشاء» از هوش                          ساخته بنده وار حلقه به گوش

 

عقل وخرد انسان پرتویی ازنورذات خداوند است وسنایی دركارنامه ی بلخ گوید :

 

خرد از نور ذات او شد هست                       زان به ارشاد آدمی پیوست

 

پشت و رویست دین و عالم را                      اینت در عقل روح آدم را 

 

خداونددرون انسان راازوجودخودخلق نمودوسجده گاه تمامی فرشتگان كردكه سنایی درطریق التحقیق می گوید :

 

باطنت را به لطف خود پرورد                        ظاهرت قبله ی ملایک کرد

 

خداوندگنجینه ای پنهان بودوبا خلقت انسان خواست تا شناخته شودغزنوی درسنایی آبادگوید :

 

حکمتش هفت طاق آینه گون                        کرد روشن به امر کن فیکون

 

حکمت از بود خلق معرفتست                       «کنت کنزاً» بیان این صفت است 

 

بازسنایی غزنوی درعشق نامه می گوید :

 

گفت کین جای سجده ی ملیکست                  خود چه جای ستادن نمکیست

 

قدسیان را که ساز عشق نبود                         سازتقدیس اگرچه بودچه سود          

 

آدمی راكه هست ذلت خاك                         ساز عصمت اگرچه نیست چه باك                                      

 

روح در هر چه بنگرد زان پس                       نقش معشوق و عشق بیند و بس

 

این مقامیست کز فنای فنا                                      متحقّق شود بقای بقا

 

گر ترا چشم معرفت بیناست                         وجه صانع ز صنع او پیداست

 

دیده از وجه خوب چشمه ی نور                    دیده در صنع آیتی مشهور

 

روح اگر چه نتیجه ی عدم است                     با قدم گوئیا که هم قدم است

 

یافته از جلال سبّوحی                                 شرف اختصاص«من روحی» 

 

سنایی غزنوی درعقل نامه هستی انسان راازروح حیوانی می داندوگوید :

 

از دم روح قدس قوت آرند                          به ره معده ی تو بسپارند

 

گر تو هستی ز روح حیوانی                          به ز حیوانی است انسانی 

 

امیرمعزی درموردخلقت انسان ووجودانسان دربهشت وابلیس دشمن آدم وعدم آگا هی انسان ازمقام ومنزلت خوددربهشت وغروروتكبرشیطان كه خودرابرترازآدم می داند گوید:

 

تو آدمی و همه خلق چون فریشتگان                مخالف تو چو ابلیس خاک راه ولعین

 

به نور صرف همی ماند و عجب دارم               که نور صرف بود«من سلاله من طین»

 

چو محکم کرد اصل کار آدم                         به عا لم کرد نسل او فراوان

 

گر نور تو پیدا شدی از گوهر آدم                    ابلیس بگفتی که به از نار بود طین

 

اگر بود سوی طین بازگشت آدمیان                  عجب مدار که آدم سرشته شد از طین

 

ز پشت آدم بنمود صورت تو خدای                 ز غیرت تو شد ابلیس دشمن آدم

 

گاه آدم را بیاراید به دست لطف خویش            تا بهشت از خوبی دیدار او گیرد جمال

 

تو در سلاله ی آدم ستاره ای بودی                  هنوز پیکر آدم سلاله و صلصال

 

سایه ی یزدانی و در سایه ی عدل تواند             خلق عالم یک به یک اولاد آدم سر به سر

 

نار پیش طنین سجود از رشک نور تو نکرد                  کو همی دانست ایزد نور تو در طین نهاد

 

حشمت اسلاف او از نام او تا آدمست              دولت اعقاب او از فر او تا محشرست

 

شعاع بخت تو آدمست بر اسلاف                             لباس جاه تو محشرست بر اعقاب

 

ز تست نا گه آدم جلالت اسلاف                    ز تست ناگه محشر سعادت اعقاب

 

گر آدم از هنرش داشتی به خلد خبر                برو نکردی ابلیس کید خویش روا

 

از طین چو تویی آمد و چون احمد مرسل          بر مرکز نورست شرب جوهر طین را 

 

ظهیرالدین فاریابی گوید :

 

گفتی اندر مزاج آدم خاک                                      لطف ایزد نسیم جان بدمید       

 

نفس کلی برای راتب رزق                           بی اساس «خلقته بیدی»

 

چنگ در دامن قضا زده بود                          کرمت گفت:«الضمان علی»

 

هرگز نزاید از تو گرانمایه ترگهر                     زان آب و گل که مایه ی ترکیب آدم است

 

همه به دعوی عصمت بر آمده چون ملک           ولیک بوده چو ابلیس در ازل ملعون

 

ظهیرالدین فاریابی اراده ی خداوندرادرهستی تما می موجودات سا طع می داندوگوید :

 

شبی به خیمه ابداعیان کن فیکون                     حدیث زلف تو می رفت و الحدیث شجون

 

خیام نیشابوری خداوندرا صیاد ازل می داند و انسان راهمچون مرغی می داندكه راز خلقت و آفرینش موجودات به وجود آدمی  را به قضا و سرنوشت مقرون می داند وگوید :

 

صیّاد ازل چو دانه در دام نهاد                        مرغی بگرفت و آدمش نام نهاد

 

هر نیک و بدی که می رود در عالم                 خود می کند و بهانه بر عالم نهاد

 

موجود حقیقی به جز انسان نبود                     کس منکر او به غیر شیطان نبود

 

اسرار الهی همه در ذات تو است                    دریاب که این نکته بس آسان نبود

 

روحی که منزّه است ز آلایش خاک                 کس یک قدم از نهاد بیرون ننهاد

 

چون بنگری از مبتدی و از استاد                     عجز است به دست هرکه از مادر زاد

 

ای مرغ عجب ستارگان چنیه ی تست               در روز الست عهد دیرینه ی تست

 

گر جام جهان نمای جویی تو                        در صندوقی نهاده در سینه ی تست

 

ای روح در این عالم غربت چونی                            بی آن همه جایگاه و رتبت چونی

 

سلطان جهان قدس بودی و امروز                             از محنت نفس شوم صحبت چونی

 

محبوب جمال خود به آدم بخشید                   سّر حرمش به یار محرم بخشید

 

هر نقد که در خزانه ی عالم بود                      سلطان به کرم به جز و آدم بخشید

 

در روز ازل هر آنچه بایست بداد                    غم خوردن و کوشیدن ما بیهوده ست

 

کو محرم راز تو بگویم یک دم                       کز روز نخست خود چه بودست آدم

 

محنت زده ی سرشته ای از گل غم                  یک چند جهان بگشت و برداشت قدم

 

بر لوح قضا نگر که از روز ازل                       استاد هر آنچه بودنی بود نوشت

 

ای کوزه گر آهسته اگر هشیاری                      تا چند کنی بر گل آدم خواری

 

تا ظّن نبری که من به خود موجودم                 یا این ره خونخواره به خود پیمودم

 

چون بود حقیقت من از او موجود                             من خود که بدم کجا بدم کی بودم

 

ایزد چو گل وجود ما می آراست                    دانست ز فعل ما چه بر خواهد خاست

 

بی حکمتش نیست هر گناهی که مراست           پس سوختن قیامت از بهر چه خواست

 

یا رب تو گلم سرشته ای          من چه کنم                پشم و قصبم تو رشته ای من چه کنم

 

هر نیک و بدی که آید از من بوجود                 خود بر سر من نوشته ای من چه کنم

 

روزی که شراب عاشقی می دادند                   در خون جگر زدند پیمانه ی من

 

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من                     وین حرف معمانه تو خوانی و نه من

 

 هست از پس پرده گفتگوی من و تو               چون پرده بر افتد نه تومانی و نه من 

 

 مسعودسعدسلمان می گوید :

 

ای بار خدایی که ترا یار نباشد                        در حرمت و در مکرمت از تخمه ی آدم

 

نه نفس نفیس را چه رنجانی                         ای نفس تو فخر آدم و حوا

 

تا آدم و حوا که شدند اصل تناسل                            هستی ملک و شاه به اجداد و به آبا

 

وین آدم و حوا سبب اصل تو بودند                 ای اصل تو فخر و شرف آدم و حوّا

 

هست بنده نبیره ی آدم                                در همه چیز اثر کند انساب

 

گفته ی بدسگال چون ابلیس                          دور کردم از آن چو خلد جناب

 

ملک به اصل و به آدم رساند نسبت ملک           کراست از ملكان در جهان چنین انساب

 

خداوندازكسی زاده نشده وكسی هم ازاوزاده نشده است وناصرخسروقبادیانی گوید :

 

آن را که نزادند مرور را و نزاید                      زی مرد خردمند شما راست گوایید

 

زیراكه نزاده ست شماراكس وهموار                 برخاك همی زاده ی زاینده ی بزایید

 

     انوری می گوید :

 

عالم و آدم نبودستند کاندر بدو کار                  زید از اهل درج شد عمرو از اهل درک

 

به صفای صفّی حق آدم                               که سرانبیا و بوالبشرست

 

اگر نه واسطه ی عقد جنبش و آرام                  به عدل قاعده ی ملک آدم و حوّا

 

هر چه ز آب و آتش و خاک و هوای عالمست    راستی باید طفیل آب و خاک آدمست

 

پدر اول آدم آنکه وجود                              نه ز مادر نه از پدر دارد

 

عنایتی بدو صلصال، اصل آدم و تو                  از آن عنایت محضی و آدم از صلصال

 

چو تو در دور آدم کس ندیدست                    کریم ابن کریمی تا به آدم

 

غرض ذات تو بود ارنه نگشتی                       بنی آدم بکّر منا مکرّم

 

ای کلک تو پشت ملک عالم                         وی روز تو عید دور آدم

 

وقتی که هنوز آسمان طفل                            آدم به طفیل تو مکرّم

 

آن روز کافرینش آدم تمام شد                       شد در ضمان روزی نسلش به نان تو

 

ذرهّ ای از حلم او گر در گل آدم بدی               در میان خلق نا موجود بودی داوری

 

جمال الدین اصفهانی[1]درمورد این كه شیطان خود را از سرغرور و تكبر برتر از آدم می داند گوید:

 

غرور داده مرا ابلیس را گه «اناخیر»                  خلاص کرده سیاووش را گه بهتان 

 

   اول وآخرهمه چیزخداوندووجودانسان ازخاك ضعیف وسجده برآدم وعطسه ی آدم رادرمخزن الاسرارنظامی چنین منعكس گردیده ومی گوید :

 

اوّل و آخر به وجود و حیات                        هست کن و نیست کن کائنات

 

با جبر وتش که دو عالم کم است                    اوّل ما و آخر ما یک دم است

 

کیست در این دیرگه دیر پای                        کاو«لمن الملک» زند جز خدای

 

بود و نبود آنچه بلند است و پست                            باشد و این نیز نباشد که هست

 

ای همه هستی ز تو پیدا شده                         خاک ضعیف از تو توانا شده

 

زیر نشین علمت کائنات                              ما به تو قادم چو تو قائم به ذات

 

پایان نامه

 

 

هستی تو صورت و پیوندنی                          تو به کس و کس به تو مانند نی

 

آنچه تغیّر نپذیرد تویی                                و آن که نمرده ست و نمیرد تویی

 

ما همه فانّی و بقابس تو را                           ملک تعالی و تقدّس تو را

 

جز تو فلک را خم دوران که داد                     دیگ جسد را نمک جان که داد

 

ای به ازل بوده و نابوده ما                            وی به ابد زنده و فرسوده ما

 

این ده ویران چو اشارت رسید                       از تو و آدم به عمارت رسید

 

آدم نو ز خمه در آمد ز پیش                         تا برد آن گوی به چوگان خویش

 

«علّم آدم» صفت پاک اوست                         «خمّر طینه» شرف خاک اوست

 

طفل چهل روزه ی کژ مژ زبان                       پیر چهل ساله بر او درس خوان

 

ز آن به دعاها به وجود آمده                          جمله ی عالم به سجود آمده

 

خطبه ی دولت به فصیحتی رسد                     عطسه ی آدم به مسیحی رسد

 

معرفتی در گل آدم نماند                              اهل دلی در همه عالم نماند 

 

نظامی درخسرو و شیرین چنین می گوید :

 

خدایا چون گل مار را سرشتی                        وثیقت نامه ای بر ما نوشتی

 

تویی کاوّل ز خاکم آفریدی                          به فضلتم ز آفرینش بر گزیدی

 

ادیم رخ به خون دیده  می شست                             سهیل خویش را در دیده می جست

 

ز عشقت سوزم و می سازم از دور                  که پروانه ندارد طاقت نور

 

 

 

کفی گل بر همه روی ز می نیست                            که بر وی خون چندین آدمی نیست

 

خدایی کافرینش کرده ی اوست                     زتن تا جان پدید آورده ا ی اوست

 

جهان را اولیّن بطن ز می بود                        زمین را اخرین بطن آدمی بود

 

خدایی کادمی را سروری داد                         مرا بر آدمی پیغمبری داد 

 

نظامی درلیلی ومجنون گوید :

 

ای هر چه رمیده و آرمیده                                      در کن فیکون تو آفریده

 

من گر گهرم و گر سفالم                                       پیرایه ی توست روی مالم

 

بر صورت من ز روی هستی                         آرایش آفرین تو بستی

 

واکنون که نشانه گاه  جودم                           تا باز عدم شود وجودم

 

این شخص نه آدمی فرشته است                     کایزد ز کرامتش سرشته است 

 

نظامی درهفت پیكر گوید :

 

آفریننده ی خز این جود                              مبدع و آفریدگار وجود

 

تو نزادیّ و دیگران زادند                             تو خداییّ و دیگران بادند

 

جز به حکم تو نیک و بد نکنند                      هیچ کاری به حکم خود نکنند

 

ز اولّین گل که آدمی بفشرد                          صافی او بود و دیگران همه درد

 

گر کسی پر سدت که دانش پاک                    ز آدمی خیزد آدمی از خاک

 

دیده کاو در حجاب نور افتد                         ز آسمان و فرشته دور افتد

 

چاشنی گیر آسمان زمی است                        میزبان فرشته آدمی است 

 

نظامی درشرفنامه خداوند راپدید آورنده ی خلق می داند :

 

پدید آور خلق عالم تویی                                      تو میرانی  و زنده کن هم تویی 

 

نظامی دراقبال نامه گوید :

 

تنومند از او جمله ی کائنات                          بدو زنده هرکس که دارد حیات

 

همه بودی از بود او هست نام                        تمام اوست دیگر همه نا تمام

 

جزو کیست کز خاک آدم سرشت                             بر آب این چنین نقش داند نوشت

 

تن آدمی را که خواهد فشرد                         ندانم که چون باز خواهد سپرد 

 

خلقت حوا ازپهلوی آدم و طینت انسان از نوریدالله ، خاقانی می گوید :  

 

ترا ز پشتی همت به کف شود ملکت               بلی زپهلوی آدم پدید شدحوا

 

ای ربیع فضل و از تو گشت عالم را شرف                   وی ربیع فصل واز تو گشت آدم را نما

 

عطسه ی او آدم است، عطسه ی آدم مسیح                  اینت خلف کز شرف عطسه ی او بود باب

 

به سرّ عطسه ی آدم به سنت الحوا                            به هیکلش که یدالله سرشت از آب و تراب

 

امید وفا دارم و هیهات که امروز                     در گوهر آدم بود این گوهر نایاب

 

کو صدر افاضل گوهر آدم                            کوکافی دین واسطه ی گوهر انساب

 

از مصطفی خلیفه و چون آدمی صفی               از خود خلیفه کردی خدای گروگرش

 

انصاف ده که آدم ثانیست مقتفی                     در طینت است نور یدالله مخمرش

 

طفلی و طفیل تست آدم                              خردی و زبون تست عالم

 

مرا کشت و زادیست در طینت دل                            که حاجت به حوا و آدم ندارم

 

گیسوی حوّا شناس پرچم منجوق او                 عطسه ی آدم شناس شیهه ی یکران او

 

چون آدم و داود خلیفه تویی از حق                 حق زی تو پناهد که پناه خلفایی

 

1-سوره بقره آیه 30

 

2-  المیزان جلد13

 

1- حیرت سجادی ، سیدعبدالحمید ص104

 

1 –شمیسا، سیروس، ص69- 114

 

1-شمیسا ،سیروس،ص57

 

1-gote

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی مقایسه­ای سنجش عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه­های دانشگاه­های شهید چمران اهواز و علوم پزشکی جندی شاپور با استفاده از الگوی تعالی سازمانی (EFQM)

مدیریت، به­عنوان مرکز ثقل و بنیاد فعالیت­های سازمان­ها به حساب می ­آید و چالش­های فراروی مدیران و شیوه ­های مقابله با آن­ها از اساسی­ترین وظایف این حوزه تلقی می­ شود. همان­طور که مدیریت مدبرانه، هوشمندانه و علمی می ­تواند تأثیر شگرفی بر ارتقاءِ وضعیت یک سازمان بگذارد، فقر ناشی از اقدامات شتابزده، خالی از اندیشه و غیر علمی، در این حیطه، قادر است هر سازمانی را به ورطه­ی نابودی نزدیک گرداند.

 

بدون شک، تصمیم ­گیری یکی از وظایف اصلی مدیریت است، لیکن با توجه به این­که تصمیم ­گیری بدون وجود اطلاعات و برقراری ارتباطات لازم میسر نیست، پایه­ اجرایی چنین وظیفه ­ای، فراهم آوردن اطلاعات لازم برای مدیریت است. مدیران سازمان­هایی که اطلاعات اندکی در اختیار دارند، مجبورند که به­ طور ناگهانی یا در تاریکی تصمیم ­گیری کنند که بالطبع خسارات ناشی از این­گونه تصمیم­ گیری­ ها، جبران ناپذیر است.

 

در مقابل این وضعیت، میزان تأثیر مثبتِ تصمیم­های راهبردی صحیح و به­موقع، بر کسی پوشیده نیست. اما نکته­ی درخور توجه این است که در دست داشتن اطلاعات به­موقع، صحیح، مناسب و برقراری ارتباطات در کلیه­ سطوح مدیریت، خود نیازمند بهره­ گیری از فناوری­های اطلاعاتی[1] است تا با اتکاء به آن، تصمیم­گیری­، برنامه ­ریزی و کنترل وظایف اجرایی برای مدیر، تسهیل شود. بدون شک، “سازمان­هایی که در آن­ها پیاده سازی و استفاده از فناوری اطلاعات با موفقیت همراه باشد، با دستاوردهای عملکردی قابل توجهی روبرو خواهند بود” (ناخدا و حری، 1384، ص. 57). با توجه به خصیصه­های فناوری اطلاعات، مدیریت این فناوری­ها به­عنوان بخش جدیدی در دیدگاه ­های مدیریت مطرح شده است که می­بایست به ملزومات به­ کارگیری، عملکرد و محیط اجرایی آن­ها ضمن بررسی ابعاد، منابع اطلاعاتی و کاربردشان توجه داشت.

 

همان­طور که فرج پهلو (1992، ص. 46) نیز بیان می­دارد، بقای ملت­های امروزی، به کسب اطلاعات و بهره­ گیری از فناوری­های پیشرفته­ای وابسته است که در جهان امروز نقش مسلطی را در چرخه­ی زندگی روزانه ممالک پیشرفته ایفا می­نمایند. البته، پیاده­سازی و بهره­ گیری از فناوری­های اطلاعاتی که همواره درحال تغییر و تحول­اند، نیازمند مدیریتی است که علاوه بر داشتن دانش لازم و کافی از فناوری­های اطلاعاتی مورد نیاز سازمان، قادر به همگامی با رشد فزاینده و تغییرات دنیای فناوری­های اطلاعات باشد که البته اطمینان از حصولِ این امر، مستلزم سنجش­ عملکرد به منظور ایجاد زمینه­ مساعد برای رشد و پویایی سازمان است.

 

سنجش عملکرد[2] که بخش مهمی از مدیریت مطلوب است، در تعیین اهداف و اولویت­ها به مدیران کمک، و هدایت و نظارت بر فعالیت­های

پایان نامه

 سازمان را تسهیل می­نماید. البته بدیهی است که ارائه­ صرف آمار و ارقامی که حاصل مطالعات سنجش عملکرد می­باشند، تصویرِ تمام نمایی از چگونگی عملکرد ارائه نمی­ کند و بهره­ گیری از شاخص ­هایی که بتوان کیفیت ارائه­ خدمات را به­واسطه­ آن­ها مورد سنجش قرار داد، از اهمیت زیادی برخوردار است (ابوت[3]، 1377، ص. 2).

 

تاكنون پیشرفت­های قابل توجهی در روش­ها و فنون سنجش كیفیت در عرصه­ مدیریت به عمل آمده است. در مؤسساتِ خدماتی، ازجمله در كتابخانه­ها، به­كارگیری این فنون و ابزار اخیراً آغاز شده است. این درحالی است كه از یك­سو هر كتابخانه به­عنوان یک سازمان، لازم است که با بهره­ گیری از روش­ها و فنون مناسب و مطلوب مدیریت به­ طور مستمر بر مطلوبیت خدمات خود بیافزاید تا رضایت مراجعین هرچه بیشتر فراهم شود، و از سوی دیگر، لازم است که به­ طور مستمر، نسبت به خدمات عرضه شده و روش­های صحیح مدیریتی برای سامان­دهی و عرضه این خدمات در كتابخانه ارزیابی صحیحی در دست باشد و از آن اطمینان حاصل شود. آن­چه که بر اهمیت این امر می­افزاید، پیاده­سازی و بهره­ گیری از فناوری­های اطلاعاتی در کتابخانه ­های دانشگاهی است که دهه­ 1960 را می­توان آغاز ورود آن­ها به این کتابخانه ­ها دانست (ناخدا و حری، 1384، ص. 60).

 

در ایران نیز، باتوجه به پیشرفت­های نسبی حاصل در ابعاد فناورانه، و ضرورت بهینه­سازی و اقتصادی نمودن هرچه بیشتر خدمات، اكنون زمان آن رسیده است كه به موضوع كیفیت در مدیریت فناوری اطلاعات كتابخانه­ها و خدمات آن توجه بیشتری به عمل آید. از این­رو، لازم است كیفیت عملكرد مدیریت فناوری اطلاعات كتابخانه به­ طور مستمر سنجیده شود و زیر نظارت باشد.

 

[1] Information Technology

 

[2] Performance Measurement

 

[3] Abbott

 

 

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه ارشد رشته ادبیات فارسی: بررسی محتوای موضوعی داستان‌های کوتاه زنان ایرانی دهه‌ هفتاد

ادبیات زنانه در اروپا و آمریکا پیشینه‌‌ای طولانی ندارد، به طوری که حتی تا سال 1930 میلادی «ویرجینیا وولف» نویسنده‌ی انگلیسی از چاپ آثارش در هراس بود. او می‌توانست تأثیرات آشکار کردن ستایش و حمایت زنان را در مقام جنبش سیاسی و حمله به مناسبات جنسی موجود به عنوان هنجاری اجتماعی مشاهده و ادراک کند. وولف نگران بود که خوانندگان، به‌ویژه مردان کتاب اتاقی از آن خود او را بسیار خشن بیابند و نویسنده‌اش را با قهرمان زن داستان، یکی و یکسان بشمارند.

 

داستان کوتاه، رمان و شعر ژانرهای ادبی هستند که شمار زیادی از زنان در آن سهیم بوده‌اند، حضورشان در آن نمایان بوده و چگونگی شرکت‌شان در آن کمابیش با مردان همانندی داشته است. این فرم‌های ادبی به صورت ابزارهایی درآمده‌اند که زنان در سال‌های اخیر جنبه‌هایی از زندگی جنسی‌شان را با آن تجزیه و تحلیل و منتشر کرده‌اند. جنبه‌هایی که پیش از این در هنر یا جامعه توجه چندانی به آن نمی‌شده‌است.

 

بعد از انقلاب اسلامی و متحول شدن جامعه، زنان متعددی برای توصیف و تثبیت جایگاه خود قلم به دست گرفته و آثار متنوعی آفریده‌اند. تعداد زنان نویسنده که بعد از انقلاب به خلق آثار پرداخته‌اند بیانگر حضور جدی آنان در عرصه‌ی آفرینش‌های ادبی است. پرفروش بودن آثار نویسندگان زن، طبق آمار وزارت ارشاد، نمایانگر فعال‌شدن زنان در عرصه‌های مختلف جامعه و درگیرشدن آنان با مسایل اجتماعی است.

 

این پژوهش با توجه به حضور فعّال زنان در عرصه‌ی آفرینش‌های ادبی، به بررسی محتوای موضوعی داستان‌های کوتاه نویسندگان زن در طول سال‌های 1370 تا 1379 می‌پردازد و آثار آنان را از نظر موضوعی موردبررسی قرار می‌دهد و مشخص می کند که نویسندگان زن در این برهه بیشتر به چه مسائلی پرداخته‌اند.

 

در این تحقیق به چهار دسته‌بندی کلّی موضوعی اشاره خواهد شد:

 

1- مسائل عاطفی: عشق، ازدواج، روابط احساسی بین افراد خانواده، خشم، مرگ، تنهایی، ترس. 

 

2- مسائل سیاسی: مسائل سیاسی بعد از انقلاب، مسائل سیاسی روز، جنگ، آوارگی، تحول سیاسی شخصیت‌ها. 

 

3- مسائل اجتماعی- فرهنگی: فقر، موردانتقاد قرار دادن یکی از رفتار‌های غلط اجتماعی، اختلاف فرهنگی، تحصیلات، اعتیاد، طلاق، خرافه‌پرستی، مهاجرت، فحشا، تغییرشخصیت در اثر عوامل فرهنگی و اجتماعی.

 

4- مسائل مربوط به زنان: مظلومیّت زنان، روزمرگی زندگی زنان، زن در خانواده، زن در اجتماع، استقلال مالی زنان، تفکرات سنت‌گرایانه در مورد زنان. 

 

در این پژوهش 12 مجموعه داستان از 12 نویسنده‌ی زن ایرانی انتخاب شده است. سعی بر این بوده که در انتخاب این مجموعه‌ها هیچ‌گونه معیار گزینش خاصی مطمح نظر قرار نگیرد.

 

2-1- بیان مسأله

 

در دهه‌ های پیشین نویسندگان آثار ادبی در ایران غالبا مرد بوده‌اند و جز استثناهایی محدود، صدای زنان شنیده نشده است. اما در سال‌های اخیر با رشد حیرت‌آور زنان نویسنده در ایران مواجه بوده‌ایم. به‌گونه‌ای که اگر در فاصله‌ی میان دهه 1310 تا 1340 در برابر هر 18 نویسنده‌ی مرد با یک نویسنده‌ی زن روبرو بوده‌ایم، در دهه 70 و 80 در برابر هر یک و نیم نویسنده‌ی مرد با یک نویسنده‌ی زن

پایان نامه

 مواجهیم. بنابراین آثار زنان نویسنده آنقدر مورداستقبال مخاطبان قرار گرفته که به بحث‌های متعدّدی در حوزه فرهنگی ایران منجر شده‌است.

 

اکنون زنان ایرانی توانسته‌اند ابراز وجود کرده و خودشان در تعریف و تصویر جنسیّت خود شریک باشند. مطالعه‌ی متون نویسندگان زن همچون هر محصول فرهنگی دیگر می‌تواند به روشن‌شدن زوایای متعددی در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگیکمک کند. از میان سطور این آثار می‌توان به تحولات اجتماعی و فرهنگی زنان پی برد.

 

با توجه به این مسئله، در این پایان نامه سعی نگارنده بر این بوده‌است که به بررسی محتوای موضوعی آثار زنان داستان کوتاه‌نویس دهه هفتاد بپردازد و مشخص نماید که این نویسندگان در طی این سال‌ها بیشتر به چه موضوعاتی پرداخته‌اند.

 

3-1- سوال های تحقیق

 

1- زنان داستان کوتاه نویس دهه هفتاد در آثارشان بیشتر به چه موضوعاتی پرداخته‌اند؟

 

2- در چند درصد داستان‌های کوتاه این نویسندگان به مسایل اجتماعی و فرهنگی توجه شده است؟

 

3- آیا بیان مسایل و دغدغه‌های زنان بیشترین موضوعات موردتوجه این نویسندگان بوده است؟

 

4- چند درصد آثار زنان نویسنده‌ی این دهه به مسائل سیاسی تعلق دارد؟

 

5- در چند درصد آثار زنان نویسنده این دهه به موضوعات عاطفی پرداخته شده است؟

 

4-1- پیشینه تحقیق

 

طبق گواهی مرکز اطلاعات و اسناد علمی ایران تاکنون تحقیق مستقلی درمورد چگونگی بسامد موضوع داستان‌های کوتاه زنان این دهه در دانشگاه‌های ایران انجام نشده است و تنها در آثار زیر اشاره‌هایی کوتاه و مختصر به موضوع مورد نظر شده است:

 

مهدی محمّدی در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی داستان‌های جنگ ایران و عراق نوشته شده برای کودکان و نوجوانان» با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا به این نتیجه رسیده که زنان در مقایسه با مردان در ثبت ادبیات جنگ حضور کم رنگی داشته‌اند.

 

حسن میرعابدینی در سلسله مقالاتی تحت عنوان «گزارشی از ادبیات داستانی سال 1372» که در مجله‌ی کلک بصورت دوره ای به چاپ رسیده‌است به بررسی داستان‌هایی از نویسندگان مرد و زن پرداخته است. و یکی از نتایج این بررسی حضور فعّال و گسترده‌ی زنان نویسنده در سال 1372 می‌باشد و اینکه پرفروش‌ترین کتاب‌های این سال را آثار زنان داستان‌نویس تشکیل می‌دهد.

 

حسن میرعابدینی در کتاب « صد سال داستان‌نویسی ایران» در فصل بیست و ششم به بررسی داستان‌های نوشته شده توسط زنان نویسنده پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که بخشی از جذابیت داستان‌های نویسندگان زن در این است که دنیای زنان ناشناخته تر از دنیای مردان است و در داستان‌هایی که مردان نوشته‌اند با دیدی مردانه به مسائل نگاه شده و زن چهره‌ی مستقل خود را کمتر به نمایش گذاشته است. ایشان کیفیت و تنوع آثار پدید آمده را به حدی دانسته‌اند که شاید بتوان از شروع یک ادبیات زنانه سخن گفت.

 

5-1- فرضیه های تحقیق

 

با توجه به جنسیّت مشترک داستان کوتاه نویسان مدّنظر این پژوهش‌نامه به نظر می‌رسد که:

 

1- زنان نویسنده در آثارشان بیشتر به مسائل زنان می‌پردازند یعنی بیشتر درمورد دغدغه‌های خودشان سخن می‌گویند.

 

2- نویسندگان زن این دهه اقبال چندانی به مسائل سیاسی نشان نمی‌دهند.

 

3- بسیاری از این نویسندگان با دیدی منتقدانه به مسائل اجتماعی و فرهنگی می‌پردازند.

 

6-1- روش تحقیق

 

روش مطالعه کتابخانه‌ای و روش تحقیق تحلیل محتوایی و آماری است. به این ترتیب که ابتدا اسامی کلیّه‌ی نویسندگان دهه هفتاد اعم از مردان و زنان استخراج گردید سپس از میان این اسامی، نام‌ها و آثار داستان کوتاه نویسان زن متمایز و نهایتاً 12 مجموعه داستان از 12 نویسنده زن انتخاب شد و موردمطالعه و بررسی قرار گرفت و نمودار و جداول بر اساس یافته‌ها طراحی گردید و در آخر هم به بررسی نتایج پرداخته شد.

 

7-1- اهداف تحقیق

 

هدف اصلی این تحقیق بررسی محتوای موضوعی داستان‌های کوتاه 12 نویسنده‌ی زن ایرانی دهه هفتاد است. روشن نمودن اینکه زنان نویسنده‌ی این دهه در داستان‌های کوتاه‌شان به چه موضوعاتی بیشتر توجه داشتند و چرا. این‌که آیا آنها در آثارشان درصدد به چالش گرفتن گفتمان مردانه هستند یا خیر، از دیگر اهداف این پژوهش می‌باشد. به نظر نگارنده آثار نویسندگان این دهه خصوصاً زنان موردتوجه قرار نگرفته است و تا حد زیادی فراموش‌شده به نظر می‌رسد. از طرف دیگر تعیین این محدوده زمانی، به تحدید تحقیق می‌ انجامد و این امکان را در اختیار دیگر پژوهشگران قرار می‌دهد تا در بررسی‌های تحقیقی یا تاریخی خود از نتایج این پژوهش بهره ببرند. نگارنده در این تحقیق تلاش داشته تا به اندازه توان و بضاعت علمی خود با بررسی آثار زنان نویسنده و مسائلی که آنان در آثار خود بیان نموده‌اند راهی هرچند ناهموار برای پژوهشگران مسائل زنان و نویسندگان زن بگشاید. هرچند که نگارنده خود واقف به وجود کاستی‌های بسیار در این تحقیق می‌باشد که نبود منابع کافی در خصوص ادبیات داستانی بالاخص داستان کوتاه، نوین بودن شیوه‌ی تحقیق و نبود نمونه‌های قابل‌مراجعه از عوامل مهم این نقیصه به شمار می‌آید.

 

8-1- ضرورت تحقیق

 

ضرورت چنین تحقیقی اولاً توجه به ادبیات داستانی معاصر است. تحقیق درمورد این موضوع در دانشگاه‌ها و پایان نامه‌ها و رساله‌های تحصیلی دانشجویان، تا کنون به دلیل توجه زیاد به ادبیات کلاسیک غنی و کهنسال ایران مغفول مانده است.

 

ثانیاً ادبیاتی که می‌توانیم آن را ادبیات زنانه بنامیم هنوز نوپاست، درحالی که موفقیت‌هایی که توسط نویسندگان زن به دست آمده چشمگیر است. به طور یقین بحث‌های اجتماعی و فرهنگی، نقد‌ها و پژوهش‌های علمی می‌تواند باعث پیشرفت بیشتر فعالیت‌های داستان‌نویسی زنان شود.

دانلود پایان نامه ارشد : ارزیابی پتانسیل روانگرایی در محدوده سازه ­های زیرزمینی

، اهداف و ساختار پایان نامه را معرفی می­ کند؛ در فصل دوم پس از نگرش اجمالی به پدیده روانگرایی و آسیب­های سطحی ناشی از آن و نیز نحوه تاثیر روانگرایی بر سازه­های زیرزمینی و راهکارهای مقابله با این اثرات، روش­های مختلف ارزیابی پتانسیل روانگرایی مورد بررسی قرار می­گیرد. در فصل سوم به تئوری روش زمین­آمار و مرور مطالعات موردی صورت گرفته در زمینه استفاده از روش کریجینگ در ارزیابی پتانسیل روانگرایی خاک­ها پرداخته می­ شود.
فصل چهارم به معرفی وضعیت لرزه­خیزی، سطح ایستابی، زمین­ شناسی و نیز داده ­های حاصل از مطالعات ژئوتکنیکی صورت گرفته در مسیر خط دو متروی تبریز اختصاص یافته است.
در فصل پنجم، با ترکیب روش کریجینگ معمولی[9] و رابطه تجربی یود و همکاران[10] مقادیر فاکتور ایمنی در برابر روانگرایی در نهشته خاک واقع در مسیر خط دوی مترو تبریز تخمین زده می­ شود؛
در نهایت در فصل ششم ضمن نتیجه ­گیری از مجموع بررسی­ها و محاسبات انجام شده، پیشنهادهایی جهت ادامه مطالعات ارائه می­ شود.
2-1-پدیده روانگرایی
روانگرایی به معنی پدیده شکل­ گیری لرزه­ای فشارهای آب منفذی بزرگ در خاک­های دانه­ای است که طی آن خاک از یک وضعیت جامد به حالت مایع تبدیل می­ شود [7].

 

 

 

در خاک­های ماسه­ای، قبل از وقوع زلزله ذرات خاک در تماس با یکدیگر قرار دارند (شکل 2-1-الف). این امر موجب می­ شود که مقاومت برشی خاک، τ، پایداری سازه­ای که در سطح زمین قرار دارد را تامین نماید. نهشته­های ماسه­ای نسبتا سست ریزدانه که در زیر سفره آب زیرزمینی قرار گرفته­اند، هنگامی که تحت اثر بارهای لرزه­ای قرار ­گیرند تمایل به کاهش حجم پیدا می­ کنند. در صورتیکه زمان کافی جهت خروج آب منفذی از بین دانه­ های خاک موجود باشد، خاک حالت متراکم­تری گرفته و مقداری آب از آن خارج می­گردد. با توجه به اینکه در حین زلزله و بارگذاری­های سریع زمان کافی جهت زهکشی وجود ندارد، در اثر تمایل به تراکم فشار آب منفذی، u، افزایش می­یابد. با تداوم ارتعاش، بر میزان فشار آب به تدریج افزوده شده و به مقدار تنش کل سربار، σ، نزدیک می­ شود. در نهایت زمانی فرا می­رسد که تنش کل برابر فشار آب منفذی گردد. در این حالت بر اساس رابطه زیر تنش سربار موثر، ، برابر صفر شده و تماس بین دانه­ها از بین می­رود:
 (2-1)                                                                         
از طرف دیگر با توجه به اینکه در خاک­های دانه­ای اشباع، مقاومت برشی با بهره گرفتن از معادله 2-2 بدست می­آید، با از بین رفتن تنش موثر، ماسه ناگهان مقاومت برشی خود را از دست داده و رفتاری شبیه رفتار یک مایع از خود نشان می­دهد. این پدیده روانگرایی نامیده می­ شود (شکل 2-1-ب) .
(2-2)                                                                                                                 τ= σ’ tanφ’  
که درآن،  به معنی زاویه اصطکاک داخلی خاک می­باشد.
پس از وقوع روانگرایی، همزمان با خروج آب، تماس بین ذرات خاک مجددا برقرار شده و حالتی مانند آنچه که در شکل 2-1-ج نشان داده شده است، بوجود می ­آید که همان گیرش مجدد توده خاک، لیکن پس از وقوع مقدار زیادی نشست است. کاهش حجم در خاک نشست کرده، برابر حجم آب حفره­ای است که از خاک خارج شده است. مکانیزم پدیده روانگرایی در خاک­های واقعی بسیار پیچیده­تر هست، زیرا از

پایان نامه

 روی هم قرار گرفتن ذرات با اندازه­ های مختلف تشکیل یافته­اند [8].

شکل2-1- شماتیک رفتار ذرات خاک الف) قبل، ب) بعد، ج) حین روانگرایی [8].
2-3- آسیب­های ناشی از روانگرایی خاک­ها
به طور تقریبی می­توان گفت که در پی تمامی زمین­لرزه­های بزرگ، شواهد روانگرایی وجود داشته است [10]. این پدیده اغلب در عمق اتفاق می­افتد که به دلایل مختلفی ممکن است تا سطح زمین توسعه نیابد. بنابراین شواهد سطحی بیانگر وقوع روانگرایی خاک هستند، اما عدم وجود مشاهدات سطحی الزاما به معنای عدم وقوع آن نیست [11]. آسیب­های ناشی از روانگرایی در حالت کلی شامل دو دسته می­باشد: الف) آسیب­های سطحی، ب)آسیب­هایی که بر سازه­های زیرزمینی وارد می­ شود. با توجه به اینکه خرابی­های سطحی پس از زمین­لرزه قابل رویت می­باشند، مطالعات گسترده­ای در ارتباط با آن­ها صورت گرفته است. با این وجود به دلیل کمبود شواهد صحرایی حاصل از ابزاربندی و نیز پیچیدگی مدلسازی خسارات ناشی از روانگرایی بر روی سازه­های زیرزمینی، مطالعات صورت گرفته در زمینه دسته دوم آسیب­ها محدود و گاها بحث­برانگیز است [14-12].
در ادامه این بخش، در ابتدا به آسیب­های سطحی ناشی از روانگرایی به اختصار اشاره می­گردد و سپس آسیب­هایی که امکان وقوع آن­ها در سازه­های زیرزمینی وجود دارد، با تفصیل بیشتری مورد بحث قرار می­گیرند.
2-3-1-آسیب­های سطحی
از جمله آسیب­های سطحی ناشی از روانگرایی خاک­ها، می­توان به فوران ماسه، نشست و گسترش جانبی زمین و خسارات ناشی از حرکت رو به بالای سازه­های زیرزمینی اشاره نمود . در شکل 2-2 نمونه واقعی این خرابی­ها نشان داده شده است.
آسیب­های ناشی از روانگرایی بر سازه­های زیرزمینی
تاسیسات زیرزمینی که در اعماق کم در خاک­ها احداث می­گردند، امروزه کاربردهای وسیعی از خطوط لولهکوچک (از قبیل خطوط لوله­ای که برای انتقال گاز طبیعی و ذخیره آب استفاده می­شوند) گرفته تا سازه­های زیرزمینی بزرگ (نظیر مترو، راه­آهن و تونل­های بزرگراه) پیدا کرده ­اند.
از نظر تاریخی، گزارش­های مربوط به خسارات ناشی از روانگرایی خاک­ها در سازه­های زیرزمینی، در مقایسه با سازه­های سطحی، کمتر بوده است. با این وجود گزارش­های متعددی وجود دارد که مبین درجات مختلفی از آسیب­ها در تونل­ها و فضاهای زیرزمینی است. در اثر وقوع زمین­لرزه کوبه در سال 1995 خسارات متعددی به سیستم مترو، نظیر ریزش ایستگاه دایکای، وارد شد. در طی زلزله دوزکه (1999) در ترکیه، یک تونل بزرگراه دچار ریزش شد. زمین­لرزه تایوان (1999) نیز خسارات شدیدی بر تونل­های کوهستانی در مرکز شهر بوجود آورد. خرابی­های ایجاد شده در سازه­های زیرزمینی بزرگ، هم­چنین در زمین­لرزه­های دیگر نظیر تانگشان (1976) در چین و لوما پریتا (1989) در آمریکا نیز مشاهده شده است [16].
مطالعات انجام گرفته در خصوص خرابی­های سازه­های زیرزمینی بزرگ که در طی بارگذاری زلزله اتفاق می­افتد، عمدتا شامل بررسی رفتار سازه­های محصور شده بوسیله خاک­های غیر روانگرا است [17، 18]. بر اساس این مطالعات، روش­هایی نیز جهت طراحی مقاوم آنها در برابر بارهای لرزه­ای ارائه گشته است [18]. در مقابل، اگرچه روانگرایی خاک­های اطراف ممکن است منجر به آسیب­های جدی گردد، مطالعات عددی [12، 16، 22-19] و آزمایشگاهی [23] کمی در خصوص رفتار لرزه­ای سازه­های زیرزمینی بزرگ محصور با خاک روانگرا می ­تواند یافت شودکه در این میان روش­های عددی تایید شده نظیر روش المان محدود، به طور موفقیت­آمیزی به منظور تحلیل این سازه­ها و مسائل اندرکنش خاک و سازه مورد استفاده قرار گرفته­اند.
بر اساس این مطالعات، به استثنای برکنش سازه در اثر روانگرایی، پاسخ لرزه­ای درون صفحه­ای سازه­های زیرزمینی مشابه عملکرد گزارش شده آن­ها در خاک­های غیر روانگرا است [16].
2-3-2-1- انواع خرابی­های سازه­های زیرزمینی در اثر وقوع روانگرایی
بر اساس مشاهدات به دست آمده، از جمله آسیب­های ناشی از روانگرایی بر سازه­های زیرزمینی می­توان به حرکت رو به بالای سازه در اثر فشار بالا برنده ناشی از افزایش فشار منفذی در خاک­های روانگرا شده، گسترش جانبی زمین و نشست سازه در اثر فرایند تحکیم پس از روانگرایی اشاره نمود [3، 12، 16، 21، 22].
در این میان، حرکت رو به بالای سازه زیرزمینی مورد مطالعات گسترده­ای قرار گرفته است که در ادامه بدان پرداخته می­ شود.
فشار برکنش موثر بر زیر سازه­های زیرزمینی که بوسیله روانگرایی خاک­های اطراف آن ایجاد می­ شود، موجب جابجایی سازه­ها به طرف بالا می­گردد. این جا به ­جایی به سمت بالا آماس سطح زمین را در پی خواهد داشت [3]. برکنش سازه به همراه آماس سطح زمین ناشی از آن، در شکل 2-3 نشان داده شده است. با توجه به این شکل که نمونه ­ای از تحلیل صورت گرفته بوسیله لیو و سونگ[10] [3] است، میزان آماس در سطح زمین با دور شدن از موقعیت سازه به تدریج کاهش می­یابد.
شکل 2-3- وضعیت تونل الف) قبل، ب) پس از وقوع روانگرایی خاک­های اطراف آن [3].
 لیو و سونگ [3]، مکانیزم برکنش سازه را بصورت مراحل زیر بیان نموده ­اند:

 

    • توسعه اضافه فشار منفذی منجر به کاهش سریع میزان سفتی خاک­های اطراف سازه­های زیرزمینی می­ شود؛

 

    • وزن مخصوص موثر کوچک سازه زیرزمینی، به دلیل تفاضل فشارهای قائم موثر بر آن، آن را مستعد برکنش می­سازد و

 

  • تغییر شکل یا جریان خاک­های اطراف ،در اثر کاهش سفتی، منجر به فشرده شدن خاک­های واقع در زیر سازه شده و سازه را به طرف بالا می­راند.

میزان برکنش ناشی از روانگرایی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. برخی از این عوامل عبارتند از:

 

  • دامنه بارگذاری: با افزایش دامنه شتاب افقی زمین­لرزه، میزان برکنش سازه و آماس سطح زمین افزایش می­یابد؛
 
مداحی های محرم