زبان، شناسنامه و هویّت تاریخی یک فرد ،گروه اجتماع یا یک ملّت را بیان می کند. از آن جایی که انسان ازنخستین روزهای حیات ، نیازمند به ارتباط می باشد لذا زبان تنها را بط و تفسیر کننده ی او با عالم پیرامون خود است.در بین گویش های جنوب غربی ،لری ، از نظر ساختاری بزرگ ترین رابطه را با زبان فارسی دارد .گویش دراصطلاح زبان شناسان :«به شکلهایی از یک زبان گفته میشود که تفاوتهایی آوایی یا دستوری دارند اما استفاده کنندگان دوگونه زبانی متفاوت همچنان بتوانند نسبتاً آسان درک مطلب کنند.»اگر وجه ممیزه ی بین دوگونه دریک زبان عمدتاً درسطح واژگان و تا حدودی درسطح ساختار (نحو) باشد ، این دوگونه متفاوت ازیک زبانند .گونه های زبانی عبارتنداز:الف:گونه ای از زبان که به مکان جغرافیایی وابسته است.(گونه ی جغرافیایی)ب: گونه ای که مربوط به طبقه ی اجتماعی خاصی است (گونه ی اجتماعی) پ:گونه ای که مربوط به ادوارگذشته است.(گونه ی تاریخی) ت:گونه ای که به آن گونه ی معیارگویند و یک گروه یا ملیّتی با آن تکلّم می کنند.» پژوهش مورد بررسی درحیطه ی گونه ی جغرافیایی می باشد .گونه های محلی، منبع بسیار غنی برای پژوهشهای زبانی، ادبی، جامعه شناسی و تاریخی می باشند و ساختار آن ها به شیوه ای می باشد که درکلیّات باهم نکات مشترک فراوان دارند ولی درجزئیّات تفاوت هایی دارند یعنی (ازمنطقه ای به منطقه ای وازروستایی به روستایی وحتّی ازخانواده ای به خانواده ی دیگر.) این نا همگونی که زاییده ی ذهن پویا وهنر مندانه ی باریک اندیشان است و طی روندی کند وتدریجی صیقل یافته وتاب پایداری پیدا کرده ، جزئی ازساختارشخصیّتی متکلّمین می باشد . طبق نظریّات علم روان شناسی ، شخصیّت بردو گونه است : یکی فردی ودیگری جمعی . شخصیّت فردی ، همان (personalit) است که فردی را از سایر افراد جدا می کند . شخصیّت جمعی ، همان(Charaeter) یعنی مجموعه ی ویژگی های فرهنگی متشابه ومتقارن است که قومی را از اقوام ، مثل برخی از اطلاق های رایج درعرف جامعه نظیر……فلانی ها ثابت قدمند ،……فلانی ها خسیسند، …..ظاهر بینند و… .لذا گویش ها هم که بخشی ازهویّت اجتماعی جوامع به شمار می روند ،از تنوّ ع و تکثّر لازم برخوردارند .این سرمایه ها را که در ورای قرون و اعصار، سینه به سینه ونسل به نسل حافظه ها را درنوردیدند تا به ما رسیده اند، باید پاس داشت وبه آیندگان انتقال داد . از دیرباز مقایسه ی آثار ادبی امری ظریف بوده است که لازمه ی پرداختن به آن توجّه و ژرف اندیشی دقیقی رامی طلبد . لذا دراین نوشته صرف تعدادی فعل که بین دوگویش« سادات رضاتوفیقی که یکی از طوایف بزرگ سادات درشهرستان کهگیلویه است ، با گویش منطقه ی دیل درمحدوده ی دهستان بخش مرکزی ، واقع درجنوب شرقی شهرستان گچساران می باشد» ، به صورت مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفته و با زبان فارسی معیار نیز سنجیده شده است .در زمینه سابقه و پیشینه ی مكتوب درمورد نحوه ی بیان درمنطقه ی سادات رضا توفیقی( به عنوان یکی ازمناطق مورد مطالعه) منبعی موجود نمی باشد . لذا ،این پژوهش ، شاید بتواند درآینده کمک اندکی به پژوهندگان زبان وادب فارسی در این منطقه باشد. نگارنده كوشیده است با مراجعه به آثار مشابه و كمك گرفتن ازافراد صاحب نظر و با تجربه ای كه در این راه می توانستندكمك کار و هدایتگرخوبی باشند ، به اضافه ی اطّلاعات شخصی خود و غور و تعمّق درمحاورات مردم دو منطقه ، این پژوهش را تقدیم نماید وهم چنین در این راه از هدایت و ارشاد نكته پردازان و اندیشمندان بی نیاز نخواهند بود.دراین پژوهش صرف افعال مستعمل و مورد استفاده دردوگویش به ترتیب حروف الفبایی نوشته شده اند.برای این که پژوهش به نتیجه ی بهتری منتهی شود ، نمونه فعل فارسی معیارهم با این دو گونه ی زبانی مقایسه شده است .این شیوه میزان تغییرات وتحولّات دستگاه فعلی را درمقایسه با فارسی معیار دراختیارخوانندگان قرار می دهد .هر فعل در زمان(حال ،گذشته وآینده )و امر و نهی صرف شده اند. بدیهی است كه نقد و كنكاش براصالت و غنایی یک اثر می افزاید و درمقام پاسخ گویی و دفاع توان بیشتری به آن می بخشد. با این امیدكه برحمایت و جاودانگی آن افزوده گردد هرچند که هیچ كاری مصون از خطا و كاستی نیست وادعای كمال و بسندگی خالی ازخود درست بینی نخواهد بود .
1- کلیات تحقیق
1-1- بیان مسأله
از آن جا که گویش های موجود در ایران بازمانده ی زبان های کهن هستندلذا شناخت گونه های محلی منطقه ی خاص،خود در حیطه ی زبان شناسی اهمیّت دارد که به بررسی ماهیّت و پراگندگی آن ها می پردازد .این شاخه از علم هر چندکه قدمت چندانی ندارد ولی منبعی بسیارغنی برای پژوهش های زبانی،ادبی،جامعه شناسی،مردم شناسی وتاریخی می باشد. واژگان هر زبان بازگوکننده ی ادب وفرهنگ قومی و محلی هر منطقه به حساب می آیند . گویش استان کهگیلویه وبویراحمد به غیر از موارد اندک(منطقه ی دیل و مناطق ترک نشین) به زبان لری می باشد .اختلاف درحوزه ی واژگان ، صرف فعل و نحوه ی عبارت در بسیاری از منطقه ها کاملأ مشهود و محسوس است .هدف ، بررسی ومقایسه ی لحن ادای صرف فعل بین سادات رضاتوفیقی شهرستان کهگیلویه و منطقه ی«دیل»واقع درشهرستان گچساران است. بررسی ودقّت درشیوه ی صرف دستگاه فعلی بین گویشوران دومنطقه به وضوح نشان می دهد که گونه های صرف افعال با دیگر مناطق هم جوار نیز می تواند متفاوت باشد .به دلیل این وجوه تفاوت های معنی دار و نظر به این که مقوله ی صرف فعل دراصطلاح زبان شناسان بسیار گسترده می باشد ، لذا نگارنده که خود یکی ازگویشوران سادات رضاتوفیقی می باشد بر آن است تا دستگاه فعلی این دو منطقه رامورد بررسی و مقایسه قرار دهد .و نتیجه ی پژوهش های میدانی ایشان موضوع شکل گرفته ی رساله ی حاضر شده است.
1-2-سؤال تحقیق
آیا از نظر زبان شناسی لحن ادای واژگان در گویش سادات رضاتوفیقی شهرستان کهگیلویه و منطقه ی دیل واقع در گچساران یکسان می باشد؟
1-3-فرضیه
درعلم زبان شناسی با توجه به مبحث صرف فعل به نظرمی رسد ازلحاظ مبنایی بین دوگونه ی زبانی اختلاف وجود دارد و پژوهش مورد مطالعه گوشه هایی از این موارد را بیان می دارد . مقایسه ی این مباحث می تواند منبعی باشد برای استفاده ی دیگر گویشوران دو منطقه ازاستان . دراین پژوهش تلاش شده است، ضمن تشریح صرف فعل ، مطالبی نیز در بیان دیدگاه علم زبان شناسی ، مبانی و محدودیت های آن مورد بررسی قرارگیرد .
1-4-اهمیّت تحقیق
با مقایسه ی گونه های مختلف زبانی درمناطق مختلف استان ، می توان به دیدگاهای ظریف و مو شكافانه ای پی برد ، چراكه این امر برای کنکاش در زبان شناسی بسیارارزشمندخواهد بود . چنان که همگان واقفند نوشتار قادر به نگارش همه ی وجوه و صورت های گفتار نیست .بعضی از اصوات ، صداها و الفاظ موجود درگفتارهیچ گاه قابل نوشتن نیستندو بر عكس ،زبان نوشتار قابل ضبط،ثبت ،باقی ماندن و انتقال مكانی و زبانی می باشدومی تواند مبنای آموزش و استفاده قرارگیرد.بایددانست که زبان گفتار بسیار وسیع تر و تواناتر از زبان نوشتاراست و به طوری که نوشتارقادر به نگارش همه ی وجوه و صورتهای گفتار نیست .یعنی نوشتار واضح و روشن است به گونه ای که فهم آن آسان ترازگفتار می باشد
1-5- هدف از انتخاب موضوع
قیّدوا العلم بالكتابه ی ( دانش را با نوشتن در اختیار بگیرید.)
هیچ قوم ، ملّت و جامعه ای نیست كه پشت سرخود سوابقی طولانی ازفعالیّتهای فرهنگی نداشته باشد ومیراث دارظرافت ها ،زیبایی ها وتجارب گذشتگان نباشد .زیرا فرهنگ عبارتست از:آثارعلمی، فكری و هنری پیشینیان که شامل زبان ،لباس ،دین واعتقادات(حتّی سحرو جادو)، شیوه های كشاورزی، صنعت ، معماری ، شیوه های آموزش و درمان ، تعاملات اجتماعی، شیوه های حكومت و سیاست و خلاصه مجموع آموخته ها وآثار و تجارب حاصل شده ازگذشتگان . بنا بر این تعریف هیچ قومی عاری ازفرهنگ نمی باشند و لذا،اصطلاح«بی فرهنگ و با فرهنگ» درست نیست و مرادكسانی كه این اصطلاحات را ادا می كنند،مقصود از فرهنگ معمولاً« تربیت اجتماعی می باشد».عظمت فرهنگ لر،شانه به شانه ی اعصار، شناسنامه به کهن ترین مدنیت می برد،اما این قوم از دیربازتاکنون فرهنگ مکتوب وکتابت نداشته است.نظر به اینکه باکشف جدید دنیای رسانه ای و مظاهر آن، روز به روز شاهد تکه تکه شدن لحن بیان ها هستیم که از طرفی دچار گسست و اختلافات فاحش می شوند به طوری که نسل کودک، نوجوان و جوان با بسیاری از واژه های لری بیگانه می شوند، مؤظفیم درراستای حفظ و پایداری گویش لری تلاش کنیم وگامی مؤثرتر برداریم .پژوهش حاضر، با هدف پاسداری و حفظ فرهنگ بومی قوم لر به منظورگردآوری وتوصیف بخشی ازواژگان اصیل سادات رضا توفیقی درشهرستان کهگیلویه و مقایسه ی آن با لحن بیان درمنطقه ی دیل واقع درگچساران می باشد ،ضرورت پیدا می کند. نظر به این که ما یک فرهنگ غنی شفاهی را به ارث برده ایم که نا نوشته می باشد و از مرز سینه ها و گنجینه ی خاطره ها و كاربردهای روزمرّه فراتر نرفته است .هم چنین درشرایط كنونی دنیای ارتباطات و دهكده ی جهانی و عمومی شدن وگسترش فراگیر رسانه ها و اینترنت ، این میراث ها ، درمعرض توفان های بنیان کن قرارگرفته اند و عاملی كه می تواند به بقای آنها كمك نماید ، به زیوركتابت آراستن آنها پرداخته است .پژوهنده ، سعی دارد، با نهایت توان ، به بیان مواردی در رابطه با مقایسه ی گونه های زبانی رایج دراستان بپردازد تا دیگران به عمق اختلاف ها دست یابند. با وجود کارهای تحقیقی مختصری که در زمینه گونه های زبانی و لهجه های استان صورت گرفته، اما هنوز در این زمینه جای پژوهشهای زیادی خالی است. نگارنده مقایسه ای بین دومنطقه از استان را انتخاب کرده است که لحن بیان آن ها نه تنها با هم فرق دارد ، بلکه با دیگر آبادی ها وشهرک های هم جوار خود نیز متفاوت می باشند و مردمان این دو منطقه با توجه با ارتباطات روزمره با دیگر نواحی اطراف کوشیده اندکه مغایرتی درنحوه ی ادای واژه های اصیل خود ایجاد نکرده و برپایداری زبان مادری منطقه وفادار بمانند .
شخصیت و شخصیت پردازی یکی از عناصراصلی داستان است. رمان«همنوایی شبانهی ارکستر چوبها»، نوشته رضا قاسمی، یکی از آثار موفق داستانی در دهه هشتاد هجری است که از غنای شخصیت پردازی برخوردار است. در این رساله، در حد توان، با اتکا به تعاریف شخصیت و واکاوی شگردهای شخصیت پردازی، ابتدا به تفکیکِ حوزههای کنش کرداری شخصیتهای این رمان پرداخته و در پایان، مشخصات دقیق کرداری، گفتاری و اندیشگی هر شخصیت را به کمک اصطلاحات و تعابیر تخصصی فن داستان نشان داده ایم. «همنوایی شبانهی ارکسترچوبها» اثری سوررئالیستی است که در آن، برای پردازش شخصیت، بیشتر از شخصیت پردازی نمایشی استفاده شده است. از بین شگردهای شخصیت پردازی نمایشی، گفتگو بیشترین کاربرد را داشته است. شخصیت پردازی نمایشیِ «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها» بیشتر باتکیه بر عنصر گفتگو انجام شده است و در بیشتر موارد، مخاطب از طریق گفتگوهای متعدد به عالم درون شخصیتها راه میبابد، در این میان، گفتگوهای درونی باتک گوییهای فردی (گفتگوی شخصیت باخود) کارکرد بیشتری دارند. به عبارت روشن تر، شخصیتهای «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها» درون گرا هستند.
واژههای کلیدی: همنوایی شبانهی ارکستر چوبها، رضا قاسمی، رمان سوررئال، شخصیت پردازی.
-1- مسئلهی تحقیق
مسئلهی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها (۱۳۸۰) نوشتهی رضا قاسمی است. داستان از دیدگاه اول شخص بیان میشود و حکایت یک روشنفکر ایرانی است که به کشور فرانسه پناهنده شده و در اتاق زیر شیروانیِ ساختمانی در یکی از محلات پاریس زندگی میکند که ساکنانش را چند فرانسوی و ایرانی تبعیدی تشکیل داده اند. نویسنده واقعیت و خیال را در این داستان به هم آمیخته و ساختاری مالیخولیایی ایجاد کرده. تم اصلی رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها، ترس و ویرانی است. تنهایی، بی پناهی، احساس پوچی و افسردگی، دلزدگی و خستگی خصوصیات مشترك اغلب این رانده شدگان یا فراریان از وطن است. سرزمین نوین نتوانسته به آن ها هویتی تازه بدهد، و آنان به سختی احساس بی ریشگی و بی هویتی میكنند و این احساس آزارشان میدهد. اغلب آن ها داروهای اعصاب و آرام بخش مصرف میكنند1.
شخصیت پردازی یکی از عناصر اصلی داستان در پیشبرد طرح است که در طول دورهی داستان نویسی بر اساس شرایط زمان وشناخت انسان از خود و دیگران دستخوش تغییراتی شده است. در داستان پردازی پیشامدرن نویسنده جملههای زیادی را صرف شناساندن ویژگیهای شخصیت از طریق توصیف مستقیم میکند. تاجایی که گاه جملههای زیادی را به طرز لباس پوشیدن شخصیت اختصاص میدهدیا به طورصریح و مستقیم ویژگیهای ظاهری و شخصیتها را بیان میکند و یک شخصیتِ از پیش شناخته شده را در اختیار خواننده قرار میدهد که با این روند، شخصیت و تمامِکنشها و واکنشهایش برای خواننده قابل پیش بینی است و خواننده در موقعیتهای مختلف بر اساس شناختی که از شخصیت دارد میتواند اعمال او را پیش بینی کند. در داستان نویسی مدرن و پسامدرن نویسنده عمل داستانی را متوقف نمیکند تا باجملههایی، شخصیتها را معرفی و توصیف کند، بلکه برای آن که شخصیت را برای مخاطب قابل درک و شناخت نماید، او را از خلال گفتگوهایش – چه با خود و چه با دیگران و همچنین اعمالی که انجام میدهد باز مینمایاند. در داستانهای پیشامدرن، نویسنده به شخصیتهای خود قاطعانه صفتهایی نسبت میدهد، اما نویسندهی مدرن و پست مدرن به خوبی میداند که خصوصیات آدمها نه تنها مطلق وپایدار نیست (البته اگر شخصیت جامع باشد) بلکه در شرایط مختلف و به نسبت دیگر آدمها و موقعیتهای گوناگون تغییراتی خواهد
داشت.
به شخصیت پردازی به شیوهی نخست که بیشتر از طریق توصیفات مستقیم انجام میشده است و امروزه نیز گاه در داستان نویسی از آن استفاده میشود، شخصیت پردازی گزارشی و به شیوهی جدیدتر آن، که غیرمستقیم است، نمایشی میگویند. درشیوهی گزارشی از توصیف ظاهر، اخلاق و رفتار، مکان، زمان و… کمک گرفته میشود؛ و در شخصیت پردازی نمایشی یشتر از گفتگو، عمل، نام، صحنه، لحن وشیوهی گفتار.
بررسی ساختار و چگونگی شخصیت پردازی در همنوایی شبانهی ارکستر چوبها–با توجه به تعابیر و تعاریف مذکور – مسئلهی اصلی این رساله است.
۱-2- ضرورت تحقیق
اگر چه در زمینهی شخصیت و شخصیت پردازی در آثار نویسندگان مختلف کارهایی انجام شده و کتابهایی نوشته شده است و همچنین مقالههایی در زمینهی آثار این نویسنده تآلیف شده است، اما تاکنون پژوهشگر یا پژوهشگرانی به بررسی شخصیت پردازی در این اثر به شیوه ای که در این تحقیق پرداخته شده است نپرداخته اند. البته به همین نکته نیز توجه کنیم که در ساختار آثار سورئال و رئالیستی شخصیت و شخصیت پردازی اهمیت بسیار بالایی دارد. از این رو تحلیل شخصیت پردازی در اثر مذکور امری ضروری می کند.
1-3-پیشینیهی تحقیق
1- داوودی حموله، ثریا. (1382). «برنیامدن از پس غربت این جهان غربتی»، شمارههای 41-39، نشریه نافه.
2- سمیعی، عنایت. (1381). « اینهای برای آینه گم كردگان، نقد و بررسی كتاب «همنوایی شبانه اركستر چوبها»، شمارههای 29/28، نشریهی حیات نو.
3- صادقی، لیلا. (1383). «هم زمانی همنوایی شبانهی اركستر چوبها با سلاخ خانه شماره 5 و بوف كور»، نشریهی كلك، شمارههای 149-150.
4- عبداللهی، ارسلان. (1383). «معمای معمار كلمات، نقد نمایشنامههای رضا قاسمی»، شماره76، نشریهی عصر پنجشنبه.
5- فضلاللهی، نسیبه. (1384). «سقوط خود، نقد رمان “همنوایی شبانه اركستر چوبها”»، 25/7/1384، نشریهی شرق.
6- قاسمی، رضا. (1381). «نویسندهی ایرانی و آزادی درونی»، نشریه حیات نو، 27/9/1381.
7- كاملی، روحالله. (1385). «همنوا با رهبر شبانهی اركستر چوبها: جستاری زیباییشناسی و متن محور به رمان “همنوایی…. “»، شماره 1، نشریهی آفرینه.
8- مزرعه، حمید. (1381). «راوی كاریكاتوری، نقد رمان “همنوایی شبانهی…. “»، نشریه كامیاب، شمارهی 4.
9- مزرعه، حمید. (1382). «فردیت گمشده انسانها، نقد رمان “همنوایی شبانهی…. “»، نشریهی ایران، 23/8/1382
10- نوروزی، یاسر. (1381). «نگاهی به رمان “همنوایی شبانهی اركستر چوبها” نوشتهی رضا قاسمی»، 8/9/81، نشریهی ایران.
درباره رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» کتاب مستقلی نگاشته نشده است. آن چه را که در باب این کتاب میتوان به عنوان سابقه ای در نظر گرفت مقالاتی است پراکنده در نشریات (اعم از تخصصی و روزنامهها). نکته اینجاست که این رمان تا کنون از نگاه و دید شخصیت پردازانه محروم مانده است. پژوهش مستقلی در این مورد به خصوص صورت نگرفته است. آن چه که در پی میآید شناختی است نسبی درباره این رمان.
1-4-اهداف تحقیق
اهدافی که نگارنده قصد دارد به آنها دست یابد عبارتند از:
۱. تلاش میشود، در حد توان به انواع شخصیت پردازی در رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها »، پرداخته شود.
۲. برآنیم تا در حد توان دریابیم کدام تیپ شخصیتی در عرصه رمان برجستهتر از تیپ شناسیهای دیگر است.
۱-5-پرسشهای تحقیق
۱- رضا قاسمی در رمان « همنوایی شبانهی ارکستر چوبها » از چه شگردهایی در شخصیت پردازی استفاده کرده است؟
۲- این شگردها بیشتر بر پایهی کدام گونه تیپ شناسی (ادبی – غیر ادبی) استوار است؟
1-6-روش تحقیق
در این تحقیق پس از مطالعهی دقیق متن اصلی مورد نظر، نمونههای کار آمد، استخراج و سپس، به صورت جدا جدا تحلیل شده است. در این تحقیق در شیوهی ارجاع به روش پیشنهادی کتاب آیین نگارش مقالهی علمی – پژوهشی، تألیف دکتر محمود فتوحی توجه شده است و در شیوهی نگارش آن الگوی رسم الخط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی رعایت شده است. در نمونههایی که از رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها آورده شده، اندازهی قلم برجسته (BOLD)انتخاب شده است تا متن نقل شده از رمان، از نوشتههای نگارندهی رساله متمایز باشد. در نمونههای اخذ شده از این رمان رسم الخط آن حفظ شده است.
:
اگر ادّعا شود که بخش وسیعی از منابع فرهنگی این مرز و بوم را هم چون آیینها، باورها، اعتقادات و حتّی رویدادهای تاریخی را شعر منتقل کرده است نه کتابهایی که به منظور خاصی نگاشته شده اند ادّعای بیموردی نخواهند کرد. خوشبختانه این منبع غنّی، یعنی شعر در زبان فارسی از قدمت دیرینهای برخوردار است و ایران و زبان پارسی یکی از قدیمیترین و غنّیترین آثار شعری و ادبی جهان را در خود نهفته دارد. قدیمیترین آثاری که حفظ شده و موجود میباشند و میتوان آنها را در ردیف آثار شعری و منظوم زبان فارسی نامید، گاتهای زردشت میباشند.
شعر در زبان فارسی با سیر تکاملی جوامع بشری نیز دستخوش تغییرات بسیاری زیادی شد. «در قرن چهارم و اواخر قرن پنجم شعرحماسی رونق زیادی یافت و حماسههای ملی دراین دوره به درجهای رسید که مهمترین آثار حماسی ایران و یکی از بهترین حماسههای ملی عالم یعنی شاهنامه در همین دوره بوجود آمد است.»(صفا، 1373: 1/366). با آغاز قرن پنجم تا اواخر قرن ششم تحولات بسیار مهمّی در تاریخ اجتماعی ایران بوجود آمد که به میزان بسیار زیادی شعر را متأثّر از آن حوادث ساخت و دگرگونیهایی در شعر و ادبیّات فارسی و عرب بوجود آورد. قرن پنجم و ششم دورهای بود پر اضطراب که از برافتادن حکومت غزنوی در خراسان و حکومتهای ایرانی در عراق و فارس و کرمان و گرگان و طبرستان آغاز می شود و قبایل مختلفی بخصوص ترکها و تاتارها برسرزمینهای ماوراءالنهر و خراسان حمله آورده و این سرزمینها را بارها به اشغال خود درآوردند و قتل و غارت وجنایات و خونریزیهای زیادی به وقوع پیوست. این وقایع تلخ، ادبیّات و شعر را به میزان بسیار زیادی تحت تأثیر خود قرار داد. رواج یافتن و اوج گرفتن شعر عرفانی در آن دوره بازتاب و نتیجه همان قتل و جور و جنایتها بود. « در آن زمان که ناتوانی مردم مشهود بود و قدرت مقابله با تجاوزات را نداشتند، دست به دامان خدا برده و غم و دردهای سنگین دلهای افسرده و داغ دیده خود را با خدا در میان گذاشته و با خدا به راز و نیاز و دعا پرداخته.»(شجیعی، 1373: 18)
عطّار یکی از شاعران عارفی است که با آثار خود، شعر عرفانی را به اوج رساند. عطّار درباره زمان خود و نحوه برخورد مردم با وی چنین گفته است:
«قصد من بسیار مردم کرده اند | خاطر مسکین من آزردهاند | |
جور بسیار از جهان بر من رسید | جـور دنــیا را هــمـی بـایـــدکـــشیـــد.»
(عطّار ،1389، 94). |
گفتههای عطّار حاکی است که نه تنها حکام مستبد، اندیشمندان و سخنوران را مورد آزار و اذیت قرار میدادند بلکه مردم عادی به سبب جهل و بیسوادی و همچنین به سبب طمع و خودشیرینی و چاپلوسی برای قدرت حاکم، این اندیشمندان را آزار و اذیّت میکردند و این آزار
و اذّیت بیشتر باعث میشد که شاعران به خلوتگزینی و عزلّت پناه ببرند. با پناه بردن مردم و اندیشمندان به خدا و توکل کردن بر او، زمینهای شد که صومعهها و خانقاهها گسترش یابند و عارفان و زاهدان زیادی به صومعهها پناه ببرند و خلوت گزینی و عبادت و یاری خواستن از خدا به صورت یک فرهنگ غالب درآید. خلوت گزینی و اعتراض به وضع زمان و توکل خواستن از خدا باعث شد توجه ارباب و اندیشمندان به شعر عرفانی جلب شود و همین امر باعث شد شعر عرفانی بخش عمدهای از تاریخ ادبیّات ایران در آن دوره را به خود اختصاص دهد و عارفان مشهور و بزرگی در عرصه ادبیّات فارسی و عرفان ایرانی ظهور یابند و شعر عرفانی را بر اوج قلّل ادبیّات فارسی قرار دهند و خود نیز بر آن قلّل جاودانه مانند. از معروفترین عرفای آن دوره سنایی، عطّار، مولوی و … میباشند که آثار بسیار ارزشمندی از آنان بر جای مانده که نه تنها مایه افتخار ادبیّات فارسی میباشند بلکه ادبیّات جهان نیز به آنها فخر میبالد.
با پیدایش عرفان وگسترش یافتن صومعه و خانقاهها، برخی از عناصر ماندگار شعر همچنان به حیات خود ادامه داد و برخی نیز با همان صورت ظاهر به صورت نمادین در شعر تجلّی یافت. آن چه در شعر این دوره تحت عنوان هفت وادی عرفان و تعبیری نزدیک به آن شهرت مییابد، بدون شک چیزی جز همان هفت خوانِ حماسی دوران پیشین نیست. دشمن و دیو بیرون و درون وجود آدمی راه مییابد و از این رو رستم وجودِ انسان با دیو درون در پیکار است.
تو با دشمن نفس هم خانهای | چه در بند پیکار بیگانهای (عطّار ،همان: 96). |
شخصیّتهایی از جمله: دیو و دیوانه، شوریده، مجنون، درویش، بیدل و … در اشعار آن دوران به مقدار چشمگیری نمود پیدا کرد و مفاهیم خاصی را دنبال می نماید. در بین این شخصیّتها، دیوانه ها، جایگاه ویژهای در شعر و ادبیّات فارسی پیدا می کنند. «دیوانهها در اجتماع شخصیّتهایی هستند که از عقل کاملی برخوردار نیستند و تا حدودی در جامعه منزوی بودند، در خرابهها و قبرستانها بیشتر مسکن داشتند.»(ریتر،1366: 314 )
این شخصیّتها دارای ویژگیهای خاصی هستند که بنا به شخصیّت ویژه در ادبیّات و شعر عرفانی ماندگار میشوند. به دلیل اهمّیّت و جایگاه آنها در شعر فارسی، این نوشتار درصدد است اهمّیّت و جایگاه دیوانگان را در ادبیّات و شعر فارسی مورد بحث و بررسی قرار دهد و از این دیدگاه به آن بپردازد که چرا و چگونه دیوانگان و دیوانگی در شعر و ادبیّات فارسی وارد شدند؟ شاعران در کجا و چه مواقعی از این شخصیّتها برای بیّان نظرات و دیدگاه های خود استفاده میکردند؟
ادبیّات میدان تجلی افکار و اندیشه های انسانی است. انسان با همه وسعت فکری واندیشگی که دارد با تمام جزئیات در آینه تمام نمای ادبیّات مطرح شده است. وقتی سخن از انسان و ادبیّات پیش میآید، منظور انسان با همه ابعاد وجودی اوست. انسانی که خلیفهاﷲ است، انسانی که به دنبال امیال و آرزوهای حیوانی است و آنکه بین این دو قطب در نوسان است، اگر از طبقات مختلف سخن به میان می آید به طور کلی منظور بیان صفت و ویژگیهای انسانی است که در طبقات مختلف به اشکال گوناگون جلوهگری مینماید. طبقات پادشاهان، کارگران، دبیران، سپاهیان،گارگران و… هر کدام در کتابهای مختلف ادب فارسی از نظم گرفته تا نثر صفاتی دارند. زاهد و عالم و عاشق و صوفی هم در ادبیّات مخصوصاً شعر با زبان و بیّان خاصی معرفی شده اند. یکی از طبقاتی که در حوزه ادبیّات به بهانههای مختلفی حضور پیدا کرده و سخنانی به آن منسوب است، طبقه دیوانگان است. در دواوین شعر برای دیوانگان صفاتی بر شمردهاند، گاهی در منظومههای عرفانی داستانهایی را از قول آنان نقل کرده اندکه جنبه نمادین و سمبلیک دارند. در حوزه غزلیّات عاشقانه نهایت عشق به دیوانگی منتهی می شود و خلاصه برای دیوانه، عوامل دیوانگی، صفات دیوانه، عملکرد دیوانه و… در کتابهای منظوم فارسی مطالب فراوانی ذکر شده است، با توجه به وسعت و ارزش این بخش از ادبیّات که قطعاً شایسته بررسی و تحلیل بود. این نوشتار درصدد بررسی موضوع «دیوانه و دیوانگی در شعر و ادبیّات فارسی» میباشد و ابتدا سعی شده است به تبارشناسی واژهی دیوانه بپردازد و سپس سابقه تاریخی آن، مخصوصاً خویشکاری دیوان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد، عوامل زشت شدن چهره دیوان را با دلایل اثبات کند و پس از این مقولّات، گفتار شاعران را درمورد دیوانه و دیوانهنمایی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
1-3- پرسش اصلی تحقیق ( مسأله تحقیق):
1-3-1- معنا و مفهوم دیوانگی درادبیّات فارسی دارای چه وجوهی است ؟
1-3-2- آن چه به دیوان در فرهنگ عمومی نسبت می دهند تا چه اندازه به کاربرد این موجودات هماهنگی دارد؟
1-3-3- چرا و تحت چه عواملی چهرهی دیوان و دیوانگان در تاریخ و فرهنگ ایران تغییر یافته است؟
1-3-4- نقش دیوانگان درادبیّات فارسی چگونه است؟
هشت سال جنگ تحمیلی و دفاع مقدس تأثیر شگرفی در عالم ادبیات پدید آورد و نسل شاعر را به خلق سرودهها سوق داد. شعر به عنوان سلاحی اثرگذار درصحنه حضور داشت و حماسهها و مقاومتها را میستود و ثبت میکرد. شعر هشت سال دفاع مقدس شعری است مبتنی با باورها و ارزشهای دینی كه رساترین عنوانی كه بر آن اطلاق شده دفاع مقدس است. به این اعتبار كه انگیزههای اصلی رزمندگان، دین و باور دینی بوده است، همهی مظاهر و نشانهها، نمود دینی داشته است: مانند، وصیتنامهها پیشانیبندها، … جنگ هشت ساله پیامدهای آن نگارش هزاران اثر بوده است كه در این آثار به همهی مسائل درونی و بیرونی پرداختهاند. آثاری كه، ارزشها جلوههای هشت سال دفاع مقدس را با زبانی هنرمندانه بیان كرده.
شعر مقاومت نوشتهی شاعرانی است كه زخمهای فرود آمده بر سینهی شهیدان را توصیف كرده است. شعر مقاومت سرشار توصیفهایی از ایثارگران و رزمندگانی كه در راه ایمان و عقیده، آزادی و دفاع از سرزمین ایران اسلامی جام خویش را تقدیم كردهاند. توصیف خیانتها و بیداد دشمنان است. ترسیم دردها، داغها و مرثیههای مردم است. در میان اثر آفرینان دفاع مقدس، آثاری كه مبتنی بر ارزشها و باورهای اصیل اسلامی است را نمیشود نادیده گرفت. در این جستار بن مایههای اساطیری در اشعار، شهریار، قیصر امین پور، سید علی موسوی گرمارودی و … در نظر گرفته میشود. دریافت نمادها و نمایاندن آن ها در چهارچوبهای شناخته شده بررسی میشود. دفاع مقدس شعر فارسی را به شدت تحت تأثیر گذاشت باید باور داشت كه این شاعران به طور طبیعی، به خلق حماسه و نگاهی به اسطوره متوجه میشوند. بیان اساطیری شعرشان بسی ساده و دور از صنعتهای لفظی است؛ اما دنیای اساطیری فضای گسترده و پر رمز و راز دارد در سالهایی كه صدای موشك و خمپاره در فضای شهرها میپیچید و کاروانهای رزمندگان از خیابانها گذر میكردند. ذهن خلاق شاعران به تصویر آفرینی میپردازد، جنگ و مقاومت همچون اهریمنی بر سر مردم وارد میشود، تنها كسانی كه بتوانند انسانهای پاك و متعالی را اسطوره سازند شاعران هستند؛ و روی هم رفته شکلگیری اساطیر بر اساس اوضاع اجتماعی و پدیدههایی تاریخی میتواند باشد. اسطوره با حماسه دفاع مقدس پیوندی تنگاتنگ دارد، در قالب جنگ و حماسهی مقاومت است که جاودانه میگردد.
«هیچ ملتی را نمیتوان شناخت و به ژرفای اندیشه آن دست یافت؛ مگر اینكه ریشهی باورهای آن را در نمادهای اساطیری دریافت. زمانی كه تاریخ سكوت میكند و گسترهی باستان شناسی در میماند؛ هزاره های ناشناختی قومی چون ایران را، باید در اسطورهها جست.»
(واحد دوست،1379: 25)
«اسطوره طرحی از ابتدا تا انتهای هستی ترسیم میکند و خویشکاری و عناصر دیگر سازنده روایت خود را آشکار می سازند. اسطوره در گسترده ترین معنای آن گونه ای جهان بینی باستانی است آنچه اسطوره را میسازد یافته ها و دست آوردهای انسان دیرینه است.» (کزازی، 1376: 9) دفاع مقدس سرگذشت ملتی است كه با شگفتی حماسه آفریدند: هشت سال جنگی كه بر این ملت گذشت، اگر بر بزرگترین ملت وارد میشد؛ كمرشان میشكست و اساس آن ها در هم میشد. در جامعهای زندگی میكنیم كه جوانان ما با تعهد و التزام میراث دار معرفت، هنر و جوانمردی هستند در اینجا شایسته میدانیم كه شهدای هشت سال دفاع مقدس را ارج نهیم، و به خاطر آوریم كه چه اهریمنانی بر ما دشمنی كردند و جنگ راندند.
آن چه نگارنده را بر آن داشت تا به اسطوره در شعر دفاع مقدس بپردازد، وجود اشعار حماسی و عناصر اسطورهای در آن هاست؛ كه نشان
دهندهی فضای حماسی بر جنگ است و علاوه بر آن علاقهی وافری كه به بحث شهدا و مناسبات آنان داشته است. به منظور دریافت میزان حضور عناصر اسطوره در شعر جنگ با تكیه بر آثار پنج شاعر دفاع مقدس: شهریار، سبزواری، علی معلم دامغانی، سید علی گرمارودی، قیصر امین پور میباشد. این بررسی ابتدا به صورت مطالعه كلی و مستمر صورت گرفت و سپس تمامی موارد اسطورهای آفرینش، شاهان، قهرمانان و … را به طور جداگانه مورد بررسی قرار داده و جمع آوری كرده است؛ و در هر قسمت تعریفی قابل فهم بیان نموده و ابیاتی را به عنوان شاهد بیان كردهام.
شاید پژوهش تكراری به ذهن آید با این همه باید پذیرفت بن مایههای اساطیری دنیایی شگفت و فضایی پررمز و راز دارد؛ و راه بردن به ساحل بیكران علم جای چون و چرا دارد زیرا زمانی كه بر پهنهی دریای علم حركت میكنی درمییابی كه هنوز در آغاز راهی این رساله در پنج فصل طراحی شده است:
فصل اول: كلیات كه شامل: هدف تحقیق، پیشینه تحقیق و روش كار.
فصل دوم: به دو قسمت 1- تاریخچه دفاع مقدس 2- آشنایی با شاعران مقاومت
فصل سوم: واژه اسطوره، مفاهیم و كاركرد آن
فصل چهارم: بازتاب اسطوره در شعر، شاعران مقاومت، شهریار، حمید سبزواری، علی موسوی گرمارودی، محمدعلی معلم دامغانی، قیصر امین پور و درک پیامهای آن است.
به چهار قسمت تقسیم میشوند.
1-اسطورههای طبیعت و عناصر اربعه 2-اسطورههای شاهان و قهرمانان
3-اسطورههای موجودات فرا طبیعی و جانوران غیر انسان
4-اسطورههای پیامبران
1-2- پیشینه پژوهش
این موضوع در ادبیات ایران مورد توجه بوده است دانشجویان متعددی در رشته ادبیات فارسی، در زمینهی اسطوره پایاننامه نوشتهاند. به طور مثال: تجلی اسطوره در شعر حافظ تألیف محمد سرور مولایی، اسطوره و طبیعت در اشعار منوچهر آتشی تألیف راضیه رزازان سال 1391، نهادینههای اساطیری در شاهنامه فردوسی تألیف مهوش واحد دوست، اساطیر در خمسه نظامی و منطقالطیر تألیف حمیرا زمردی، بازتاب اسطوره در اشعار سهراب سپهری تألیف ابوالقاسم اسماعیلپور، بازتاب اسطوره در شعر احمد شاملو و … نتایج تحقیقات حاكی از آن است كه پیوند شعر و اسطوره بنیادین است و اینكه شعر بر دوش اسطورهها حركت كرده جلو آمده و به میزان قدرت تخیل و آگاهی از فرهنگ سرزمین و اوضاع اجتماعی كه در آن زندگی میكنند، اسطورهها را در شعر به كار میبرند. همان طور كه از عناوین آثار به خوبی بر میآید در هیچ از این آثار به طور اختصاصی و مفصل موضوع اسطوره در شعر شاعران ادبیات مقاومت با تكیه بر آثار شهریار، قیصر امین پور، سید علی موسوی گرمارودی، حمید سبزواری و معلم دامغانی بررسی نشده است. بنابراین این پایاننامه هم از نظر موضوع و هم به لحاظ شیوهی كار با تمام پژوهشهای انجام شده متفاوت است.
-3- اهداف تحقیق
با توجه به علاقهای كه به شعر دفاع مقدس دارم، این موضوع را به عنوان پایاننامه انتخاب كردم. هدفم از این تحقیق شناخت بیشتر شاعران دفاع مقدس، كاركرد اسطوره، دریافت نمادهای اساطیری و نمایاندن آن ها در چهارچوبهای شناخته شده است.
با این همه باید پذیرفت كه شاعران ادبیات مقاومت به طور طبیعی به خلق حماسه و نگاهی به اسطوره متوجه میشوند. دنیای اساطیری دنیای بیکران و فضای پر رمز و رازی است. بررسی شعر شاعران مقاومت تلفیقی نو به حساب میآید.
1-4-روش تحقیق
در این پژوهش به بررسی اسطوره در شعر شاعران مقاومت با تكیه بر آثار شهریار، قیصر امین پور، سید علی موسوی گرمارودی، حمید سبزواری و محمدعلی معلم دامغانی پرداخته شده است. جمع آوری اطلاعات به روش فیشبرداری و كتابخانهای انجام گرفته است. بدین صورت از طریق مطالعهی كتابهای مرتبط با موضوع تحقیق مهمترین و برجستهترین مطالب را باز یافته و همچنین به مطالعهی اسطوره شناختی از دیدگاه پژوهشگران پرداخته و بهره گرفتهام؛ پس از تحلیل و نگارش در محتوای تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. در ضمن از بن مایههای اساطیری شاهنامه كه در مقالهها و كتابها چاپ شده بودند. فراهم آورده و در این رساله باز نموده است.
بیتوجهی شاهان صفوی نسبت به ادب غنایی سبب مهاجرت شاعران ایرانی به سرزمین هند شد و دلیل دیگر این مهاجرت این بود كه شاهان گوركانی با تشویق و ترغیب شاعران فارسی زبان محفل شعر و شاعری را گرم نگه داشته بودند و این باعث به وجود آمدن سبك هندی با مشخصه های خاص خود شد كه از جملهی ویژگیهای آن نازك خیالی، دقت نظر، ظرافت در گفتار، توجه به زبان كوچه و بازار و … میباشد، نظیری نیشابوری از جمله شاعرانی است كه از سبك هندی پیروی كرده و دیوان او مشتمل بر 564 غزل میباشد كه در تك تك غزلیاتش ویژگیهای خاص سبك هندی را گنجانده است.
این پایاننامه پژوهشی در صور خیال غزلیات نظیری نیشابوری است، برای بررسی جنبههای زیبایی شناختی و ویژگیهای صورخیال، ابتدا شواهد تمام صورتهای خیالی استخراج گردیده و بسامد هر كدام از انواع مختلف صور خیال مشخص شده است، در ارزیابی جلوههای هر
كدام از آن صورتهای خیال انگیز در غزلیات نظیری نیشابوری، ابتدا تعریف آنها مطابق آن چه در میان علمای علم بیان مشهور است ارائه شده است. در هر فصل تلاش شده تا كاربرد هر كدام از انواع صورخیال، برای خواننده معلوم گردد. از آنجا كه استشهاد ابیات و شواهد زیاد، موجب گسیختگی رشته اندیشهی خواننده و افزایش حجم پایاننامه میشد، تنها به ذكر چند شاهد مثال به همراه تصویر آن بسنده كرده و در پایان برای جلوگیری از تكرار فقط تعداد هر آرایه را شمرده و در مجموع ذكر نمودهایم. كه تشبیه با 27 درصد بالاترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و بعد از آن اسلوب معادله و تمثیل با 20 درصد فراوانی و استعاره با 20/19 درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند برای انجام این پژوهش دیوان «نظیری نیشابوری» تصحیح و تعلیق محمدرضا طاهری چاپ موسسهی انتشارات نگاه (1389) را اساس كار خود قرار دادهایم. در فصل اول كلیات و مبانی پژوهش، بررسی شده است، كه در آن به شرح و بیان مسئله پژوهشی، ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف، كاربرد نتایج، پیشینهعلمی موضوع، سؤالها و فرضیهها و شرح روش تحقیق پرداخته است. در فصل دوم شرح احوال و زندگی نامهی نظیری نیشابوری بررسی شده و سپس سبك هندی و شاخصههای مهم آن و تأثیر آن بر نظیری نیشابوری تحلیل شده است. در فصل سوم، عناصر صورخیال بررسی شده كه شامل بخشهای مختلفی است در بخش اول تشبیه و انواع آن بررسی شده كه تشبیه بلیغ بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. بخش دوم بررسی اسلوب معادله و تمثیل میباشد. فصل چهارم كه به استعاره تعلق دارد و به بررسی انواع استعارهی مصرحه، مكنیه، اضافه استعاری و تشخیص میپردازد. فصل پنجم كنایه است كه كنایه از دیدگاههای مختلف، تلویح، ایما، رمز و تعریض بر اساس مكنّی عنه و مكنّی به و سپس از دیدگاه كنایه از اسم، كنایه از صفت و كنایه از فعل بررسی كردهایم اما در بخش مجاز هر چند برخی علما آن را به عنوان صورخیال قبول ندارند. به خاطر علاقهی شباهت آن نتوانستیم از ذكر این بخش صرف نظر كنیم.
در این تحقیق سعی شده از طریق روش توصیفی، استفاده از منابع كتابخانهای و در صورت لزوم استفاده از دادههای آماری برای پرسشهای مطرح شده در بخش اهداف تحقیق پاسخ مناسب و به جا داده شود.
قبا گر حریر است گر پرنیان به نــاچار حشوش بود در میان
تو گر پرنیانی نیابی مجوش كرم كار فرمای و حشوش بپوش