زبان، شناسنامه و هویّت تاریخی یک فرد ،گروه اجتماع یا یک ملّت را بیان می کند. از آن جایی که انسان ازنخستین روزهای حیات ، نیازمند به ارتباط می باشد لذا زبان تنها را بط و تفسیر کننده ی او با عالم پیرامون خود است.در بین گویش های جنوب غربی ،لری ، از نظر ساختاری بزرگ ترین رابطه را با زبان فارسی دارد .گویش دراصطلاح زبان شناسان :«به شکلهایی از یک زبان گفته میشود که تفاوتهایی آوایی یا دستوری دارند اما استفاده کنندگان دوگونه زبانی متفاوت همچنان بتوانند نسبتاً آسان درک مطلب کنند.»اگر وجه ممیزه ی بین دوگونه دریک زبان عمدتاً درسطح واژگان و تا حدودی درسطح ساختار (نحو) باشد ، این دوگونه متفاوت ازیک زبانند .گونه های زبانی عبارتنداز:الف:گونه ای از زبان که به مکان جغرافیایی وابسته است.(گونه ی جغرافیایی)ب: گونه ای که مربوط به طبقه ی اجتماعی خاصی است (گونه ی اجتماعی) پ:گونه ای که مربوط به ادوارگذشته است.(گونه ی تاریخی) ت:گونه ای که به آن گونه ی معیارگویند و یک گروه یا ملیّتی با آن تکلّم می کنند.» پژوهش مورد بررسی درحیطه ی گونه ی جغرافیایی می باشد .گونه های محلی، منبع بسیار غنی برای پژوهشهای زبانی، ادبی، جامعه شناسی و تاریخی می باشند و ساختار آن ها به شیوه ای می باشد که درکلیّات باهم نکات مشترک فراوان دارند ولی درجزئیّات تفاوت هایی دارند یعنی (ازمنطقه ای به منطقه ای وازروستایی به روستایی وحتّی ازخانواده ای به خانواده ی دیگر.) این نا همگونی که زاییده ی ذهن پویا وهنر مندانه ی باریک اندیشان است و طی روندی کند وتدریجی صیقل یافته وتاب پایداری پیدا کرده ، جزئی ازساختارشخصیّتی متکلّمین می باشد . طبق نظریّات علم روان شناسی ، شخصیّت بردو گونه است : یکی فردی ودیگری جمعی . شخصیّت فردی ، همان (personalit) است که فردی را از سایر افراد جدا می کند . شخصیّت جمعی ، همان(Charaeter) یعنی مجموعه ی ویژگی های فرهنگی متشابه ومتقارن است که قومی را از اقوام ، مثل برخی از اطلاق های رایج درعرف جامعه نظیر……فلانی ها ثابت قدمند ،……فلانی ها خسیسند، …..ظاهر بینند و… .لذا گویش ها هم که بخشی ازهویّت اجتماعی جوامع به شمار می روند ،از تنوّ ع و تکثّر لازم برخوردارند .این سرمایه ها را که در ورای قرون و اعصار، سینه به سینه ونسل به نسل حافظه ها را درنوردیدند تا به ما رسیده اند، باید پاس داشت وبه آیندگان انتقال داد . از دیرباز مقایسه ی آثار ادبی امری ظریف بوده است که لازمه ی پرداختن به آن توجّه و ژرف اندیشی دقیقی رامی طلبد . لذا دراین نوشته صرف تعدادی فعل که بین دوگویش« سادات رضاتوفیقی که یکی از طوایف بزرگ سادات درشهرستان کهگیلویه است ، با گویش منطقه ی دیل درمحدوده ی دهستان بخش مرکزی ، واقع درجنوب شرقی شهرستان گچساران می باشد» ، به صورت مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفته و با زبان فارسی معیار نیز سنجیده شده است .در زمینه سابقه و پیشینه ی مكتوب درمورد نحوه ی بیان درمنطقه ی سادات رضا توفیقی( به عنوان یکی ازمناطق مورد مطالعه) منبعی موجود نمی باشد . لذا ،این پژوهش ، شاید بتواند درآینده کمک اندکی به پژوهندگان زبان وادب فارسی در این منطقه باشد. نگارنده كوشیده است با مراجعه به آثار مشابه و كمك گرفتن ازافراد صاحب نظر و با تجربه ای كه در این راه می توانستندكمك کار و هدایتگرخوبی باشند ، به اضافه ی اطّلاعات شخصی خود و غور و تعمّق درمحاورات مردم دو منطقه ، این پژوهش را تقدیم نماید وهم چنین در این راه از هدایت و ارشاد نكته پردازان و اندیشمندان بی نیاز نخواهند بود.دراین پژوهش صرف افعال مستعمل و مورد استفاده دردوگویش به ترتیب حروف الفبایی نوشته شده اند.برای این که پژوهش به نتیجه ی بهتری منتهی شود ، نمونه فعل فارسی معیارهم با این دو گونه ی زبانی مقایسه شده است .این شیوه میزان تغییرات وتحولّات دستگاه فعلی را درمقایسه با فارسی معیار دراختیارخوانندگان قرار می دهد .هر فعل در زمان(حال ،گذشته وآینده )و امر و نهی صرف شده اند. بدیهی است كه نقد و كنكاش براصالت و غنایی یک اثر می افزاید و درمقام پاسخ گویی و دفاع توان بیشتری به آن می بخشد. با این امیدكه برحمایت و جاودانگی آن افزوده گردد هرچند که هیچ كاری مصون از خطا و كاستی نیست وادعای كمال و بسندگی خالی ازخود درست بینی نخواهد بود .
1- کلیات تحقیق
1-1- بیان مسأله
از آن جا که گویش های موجود در ایران بازمانده ی زبان های کهن هستندلذا شناخت گونه های محلی منطقه ی خاص،خود در حیطه ی زبان شناسی اهمیّت دارد که به بررسی ماهیّت و پراگندگی آن ها می پردازد .این شاخه از علم هر چندکه قدمت چندانی ندارد ولی منبعی بسیارغنی برای پژوهش های زبانی،ادبی،جامعه شناسی،مردم شناسی وتاریخی می باشد. واژگان هر زبان بازگوکننده ی ادب وفرهنگ قومی و محلی هر منطقه به حساب می آیند . گویش استان کهگیلویه وبویراحمد به غیر از موارد اندک(منطقه ی دیل و مناطق ترک نشین) به زبان لری می باشد .اختلاف درحوزه ی واژگان ، صرف فعل و نحوه ی عبارت در بسیاری از منطقه ها کاملأ مشهود و محسوس است .هدف ، بررسی ومقایسه ی لحن ادای صرف فعل بین سادات رضاتوفیقی شهرستان کهگیلویه و منطقه ی«دیل»واقع درشهرستان گچساران است. بررسی ودقّت درشیوه ی صرف دستگاه فعلی بین گویشوران دومنطقه به وضوح نشان می دهد که گونه های صرف افعال با دیگر مناطق هم جوار نیز می تواند متفاوت باشد .به دلیل این وجوه تفاوت های معنی دار و نظر به این که مقوله ی صرف فعل دراصطلاح زبان شناسان بسیار گسترده می باشد ، لذا نگارنده که خود یکی ازگویشوران سادات رضاتوفیقی می باشد بر آن است تا دستگاه فعلی این دو منطقه رامورد بررسی و مقایسه قرار دهد .و نتیجه ی پژوهش های میدانی ایشان موضوع شکل گرفته ی رساله ی حاضر شده است.
1-2-سؤال تحقیق
آیا از نظر زبان شناسی لحن ادای واژگان در گویش سادات رضاتوفیقی شهرستان کهگیلویه و منطقه ی دیل واقع در گچساران یکسان می باشد؟
1-3-فرضیه
درعلم زبان شناسی با توجه به مبحث صرف فعل به نظرمی رسد ازلحاظ مبنایی بین دوگونه ی زبانی اختلاف وجود دارد و پژوهش مورد مطالعه گوشه هایی از این موارد را بیان می دارد . مقایسه ی این مباحث می تواند منبعی باشد برای استفاده ی دیگر گویشوران دو منطقه ازاستان . دراین پژوهش تلاش شده است، ضمن تشریح صرف فعل ، مطالبی نیز در بیان دیدگاه علم زبان شناسی ، مبانی و محدودیت های آن مورد بررسی قرارگیرد .
1-4-اهمیّت تحقیق
با مقایسه ی گونه های مختلف زبانی درمناطق مختلف استان ، می توان به دیدگاهای ظریف و مو شكافانه ای پی برد ، چراكه این امر برای کنکاش در زبان شناسی بسیارارزشمندخواهد بود . چنان که همگان واقفند نوشتار قادر به نگارش همه ی وجوه و صورت های گفتار نیست .بعضی از اصوات ، صداها و الفاظ موجود درگفتارهیچ گاه قابل نوشتن نیستندو بر عكس ،زبان نوشتار قابل ضبط،ثبت ،باقی ماندن و انتقال مكانی و زبانی می باشدومی تواند مبنای آموزش و استفاده قرارگیرد.بایددانست که زبان گفتار بسیار وسیع تر و تواناتر از زبان نوشتاراست و به طوری که نوشتارقادر به نگارش همه ی وجوه و صورتهای گفتار نیست .یعنی نوشتار واضح و روشن است به گونه ای که فهم آن آسان ترازگفتار می باشد
1-5- هدف از انتخاب موضوع
قیّدوا العلم بالكتابه ی ( دانش را با نوشتن در اختیار بگیرید.)
هیچ قوم ، ملّت و جامعه ای نیست كه پشت سرخود سوابقی طولانی ازفعالیّتهای فرهنگی نداشته باشد ومیراث دارظرافت ها ،زیبایی ها وتجارب گذشتگان نباشد .زیرا فرهنگ عبارتست از:آثارعلمی، فكری و هنری پیشینیان که شامل زبان ،لباس ،دین واعتقادات(حتّی سحرو جادو)، شیوه های كشاورزی، صنعت ، معماری ، شیوه های آموزش و درمان ، تعاملات اجتماعی، شیوه های حكومت و سیاست و خلاصه مجموع آموخته ها وآثار و تجارب حاصل شده ازگذشتگان . بنا بر این تعریف هیچ قومی عاری ازفرهنگ نمی باشند و لذا،اصطلاح«بی فرهنگ و با فرهنگ» درست نیست و مرادكسانی كه این اصطلاحات را ادا می كنند،مقصود از فرهنگ معمولاً« تربیت اجتماعی می باشد».عظمت فرهنگ لر،شانه به شانه ی اعصار، شناسنامه به کهن ترین مدنیت می برد،اما این قوم از دیربازتاکنون فرهنگ مکتوب وکتابت نداشته است.نظر به اینکه باکشف جدید دنیای رسانه ای و مظاهر آن، روز به روز شاهد تکه تکه شدن لحن بیان ها هستیم که از طرفی دچار گسست و اختلافات فاحش می شوند به طوری که نسل کودک، نوجوان و جوان با بسیاری از واژه های لری بیگانه می شوند، مؤظفیم درراستای حفظ و پایداری گویش لری تلاش کنیم وگامی مؤثرتر برداریم .پژوهش حاضر، با هدف پاسداری و حفظ فرهنگ بومی قوم لر به منظورگردآوری وتوصیف بخشی ازواژگان اصیل سادات رضا توفیقی درشهرستان کهگیلویه و مقایسه ی آن با لحن بیان درمنطقه ی دیل واقع درگچساران می باشد ،ضرورت پیدا می کند. نظر به این که ما یک فرهنگ غنی شفاهی را به ارث برده ایم که نا نوشته می باشد و از مرز سینه ها و گنجینه ی خاطره ها و كاربردهای روزمرّه فراتر نرفته است .هم چنین درشرایط كنونی دنیای ارتباطات و دهكده ی جهانی و عمومی شدن وگسترش فراگیر رسانه ها و اینترنت ، این میراث ها ، درمعرض توفان های بنیان کن قرارگرفته اند و عاملی كه می تواند به بقای آنها كمك نماید ، به زیوركتابت آراستن آنها پرداخته است .پژوهنده ، سعی دارد، با نهایت توان ، به بیان مواردی در رابطه با مقایسه ی گونه های زبانی رایج دراستان بپردازد تا دیگران به عمق اختلاف ها دست یابند. با وجود کارهای تحقیقی مختصری که در زمینه گونه های زبانی و لهجه های استان صورت گرفته، اما هنوز در این زمینه جای پژوهشهای زیادی خالی است. نگارنده مقایسه ای بین دومنطقه از استان را انتخاب کرده است که لحن بیان آن ها نه تنها با هم فرق دارد ، بلکه با دیگر آبادی ها وشهرک های هم جوار خود نیز متفاوت می باشند و مردمان این دو منطقه با توجه با ارتباطات روزمره با دیگر نواحی اطراف کوشیده اندکه مغایرتی درنحوه ی ادای واژه های اصیل خود ایجاد نکرده و برپایداری زبان مادری منطقه وفادار بمانند .
فرم در حال بارگذاری ...