خانواده ، کانون مهر ، محبت و تربیت ومبنای شکل گیری زندگی اجتماعی انسانها است . سنگ بنای خانواده با ازدواج گذاشته می شود. ازدواج در کنار تولد ومرگ ، یکی از سه حادثه مهم زندگی است. تولد بدون اطلاع و اراده مولود اتفاق می افتد . مرگ هم تا حد زیادی خارج از کنترل افراد است . اما ازدواج وتشکیل خانواده در این میان تنها حادثه ای است که امکان انتخاب در آن وجود دارد . ازدواج را از دو جنبه اصلی آن یعنی کیفیت وپایداری بررسی می کنند. کیفیت ازدواج ناظر بر چگونگی شکل گیری رابطه زوجی است و پایداری بیانگر حفظ رابطه زوجی در گذر زمان است . ازدواج حتی اگر با عالی ترین کیفیت شکل بگیرد نمی تواند تضمین کننده حفظ پایداری و سازگاری آن در گذر زمان باشد(بنی اسدی،1381).
آنچه در خانواده ویگانگی زن ومرد نقش بیشتری به عهده دارد سازگاری زنا شویی است . به همین دلیل بررسی مسأله تعارضات زناشویی از جهات گوناگون چه ابعاد فردی وچه ابعاد اجتماعی امری مهم است. در بعد فردی این مسأله مهم است چرا که اگر یک زوج در روابطشان با یگدیگر نتوانند به یک توافق نسبی و در نتیجه سازگاری دست یابند ، کارکردهای خانواده مختل می شود و شاید تنها راه حل آن جدایی باشد که این راه حل نیز پیامد های منفی بسیاری برای هر یک از زوج ها و فرزندان آنها در پی خواهد داشت . در بعد اجتماعی این مسأله اهمیتی ویژه دارد ، زیرا اگر خانواده که کوچکترین واحد اجتماعی است دچار دگرگونی وآسیب شود بر کل جامعه تأثیر می گذارد و سلامت جامعه را با مخاطره روبه رو می سازد(معین ، غیاثی و مسموعی ،1390).
هر جامعه ای برای تداوم وبقای خود نیاز به حفظ و بسط ارزش های خود در قالب خانواده دارد . در این بین مشکلات خانواده وبه ویژه تعارض بین زن ومرد می تواند باعث ناسازگاری های در زندگی افراد شود وبه اعضای خانواده آسیب برساند ، فرایند سازگاری ونا سازگاری زناشویی رامی توان خطی پیوسته ، طولانی ومدرج تصور کرد که هر نقطه از آن، منعکس کننده درجه خاصی از سازگاری است . فضای عاطفی ، ارزش های اساسی و چگونگی ارتباط های حاکم در خانواده بر نحوه شکل گیری استوانه های شخصیتی اعضای آن تاثیر های ژرف وپایدار دارد. خانواده ضمن آنکه به عنوان یک نظام کنشی بسته از استقلال نسبی در برابر محیط پیرامونی برخوردار است از ارتباط دایم و تاثیر پذیری متقابل با آن نیز بسر می برد. در دوران گذشته تشکیل یک خانواده نوبنیاد ، حلقه ای از دایره ارتباطی فراگیر ، یعنی خانواده گسترده به شمار می رفت، اما خانواده هسته ای امروز بر محور رابطه زوج ها استوار گردیده است و این زوج ها هستند که باید راهکارهای غلبه بر بحران را در فرایند گفتگو و ارائه راهکارهای عملی بیابند(پیر مرادی،1379).
توجه به عدم تعارض بین افراد، زمینه را برای رشد وتوسعه جامعه فراهم می آورد(موسوی اشرفی ،1386). برای بهره گیری هرچه بهتر از جامعه سالم و با نشاط تر، آموزش به عنوان مؤثر ترین اهرم همواره از اهمیت خاصی برخوردار است، البته باید اذغان کرد آموزش نمی تواند مشکل گشای تمام نارسایی های جامعه باشد. ولی بدون تردید یکی از مهم ترین تدابیر و عوامل برای بهبود امور جامعه بشمار می رود. از طرف دیگر خانواده به عنوان بافت اصلی جامعه می تواند نقش اساسی را در پیشرفت کشور ایفا نماید. رکن اساسی تمام جوامع را خانواده ها تشکیل می دهند. بی شک این بافت با آفات و خطرهایی رو در رو است، که برای حفظ و پایداری این کانون مهم باید راهکارهای مهمی اندیشید. یکی ازاین راهکارها کاهش تعارضات بین زن و شوهر در خانواده است.
یکی از مهم ترین عواملی که بربقا ورشد خانواده تأثیر می گذارد ، روابط سالم وتفاهم بین اعضای آن بخصوص زن وشوهر است . سازگاری زناشویی زیربنای عملکرد خوب خانوادگی ، رضایت بیشتر از زندگی وتسهیل نقش والدینی می شود . از سوی دیگر وجود ناسازگاری وتعارضات زناشویی در روابط زن وشوهر علاوه بر ایجاد مشکل در موارد فوق ، باعث اشکال در روابط اجتماعی ، گرایش به انحرافات اجتماعی واخلاقی و افول ارزش های فرهنگی در بین زوج ها می شود( محمدی؛ 1385، گاتمن ؛ 1993 ).
علی رغم تفاوت دیدگاه هایی که در مورد علت و فرایندهای یک ازدواج ناموفق بیان می شود، آموزش مهارت ها یکی از اجزاء اصلی رویکردهای مختلف زوج درمانی است و در هسته مرکزی آنها قرار دارد( فاورز[1]،2001). یکی ازجوانب بسیار مهم یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند( تانیگوچی، فریمن، تایلر ومالکارن[2] ،2006). با بروز تعارض و کشمکش در روابط زناشویی رضایت زناشویی شدیداً کاهش می یابد و ادامه زندگی زناشویی را با خطر روبرو می سازد، به طوری که آمار نشان می دهد 61 % افرادی که طلاق گرفته اند بیان داشته اند که “تعارضات ومشاجرات زیاد و طولانی عامل وقوع طلاق آنان بوده است”(کلمنتس، استنلی و مارکمن [3] ،2004).
زندگی زناشویی مستلزم آزادسازی احساساتی است که در کمترین روابط میان فردی در جامعه می توان نظیر آن رایافت. پر واضح است که سعادت و سلامت خانواده به وجود ارتباطات سالم و بالنده بین زوجین بستگی دارد، و چنانچه پایه و بنیاد خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد، پیامد چنین خانواده هایی وجود جوی منفی، فضایی بی روح و افرادی که ممکن است دچار انواع مسائل جسمی، روانی و اجتماعی هستند می باشد(سالاس و کتزنبگر[4]،2004). طلاق به هر دلیل درست یا نادرست پیامدهایی برای فرد و جامعه بدنبال دارد. برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد می کند و زوج های متارکه کرده را به انزوای موقت یا دایمی می کشاند (والچاك و برنز[5]، 1984 ؛ ترجمه طاهری، 1366).
در دنیای لجام گسیخته کنونی که مادیات، همه چیز را تحت الشعاع قرار داده و عواطف انسانی، احساسات، و نوع دوستی به فراموشی سپرده شده، در دنیایی که فقر و تنگدستی، جنگ و خونریزی، فساد و تباهی هر روز، رو به افزایش است، چیزی جز پشتوانه معنوی، مثبت اندیشی، امیدواری، تغییر و تحول درونی نمی تواند بشر را از این همه نابسامانی، از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی های روانی نجات دهد(کویلیام[6]، 2003). به خصوص زوجین جامعه، که توجه به سلامت جسمانی و روانی آن ها بسیار حائز اهمیت بوده و برخورداری از روحیه ی امیدوار، سرزنده و شاداب می تواند تاثیر بسزایی در نحوه ی کارکرد و فعالیت آن ها داشته و به نوبه خود موجبات شادی نسل بعد را فراهم کند و مهم تر از آن، با وجود تعارضات بین زن و شوهر آنان باید نگاه تلخ جامعه به خود را متحمل شوند که اغلب به همین دلیل، دچار سرخوردگی، یأس و ناامیدی می گردند.
درزندگی ماشینی امروزه استرس ، اضطراب وافسردگی وطبعات آنها نقش موثری در روابط بین ما انسانها بخصوص زوجها دارد و تقریبا هیچکس نمی تواند از آن فراری داشته باشد. زوجها اغلب در زندگی روزمره مواجه با موقعیتهایی هستند که اضطراب زا بوده و روابط آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. این اضطراب واسترسهای روزانه دارای دو منشاء اصلی هستند، یا از درون خانواده منشاء می گیرند و یا اینکه خارج از خانواده و از محیط بیرون به زوجها تحمیل می شوند. در ضمن واکنش افراد به این موارد فوق العاده متغییر می باشد. اولاً هر موقعیتی که برای یک زوج حالت استرس زا و اضطرابی تلقی می شود، ممکن است برای زوج دیگری کاملاً عادی باشد. ثانیاً واکنش افراد نسبت در این موقیت ها نیز متفاوت است.
خیلی از زوجها به راحتی با اختلال های روانی بزرگ برخورد کرده و آنرا حل می کنند و از طرف دیگر کم نیستند زوجهایی که در موارد کوچک واکنش بزرگ نشان می دهند. نکته حائز اهمیت این است که ممکن است رابطه عاطفی یک زوج کاملا خوب و عادی باشد ولی بروز اختلال های روانی چه به صورت داخلی و چه بیرونی ممکن است بشدت روابط عاطفی یک زوج را تحت تاثیر قرار داده و آنرا بهم بزند. چهار منبع اصلی استرس واضطراب درخانواده ها عبارتند از: شغل، مسائل اقتصادی، مسائل زناشویی و والدین. این مهم است که ما بدانیم موقعیتهای استرس زا چگونه زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهند. چون ممکن است شما نتوانید از این موقعیت ها پرهیز کنید ولی می توانید آنها را شناسایی و به طرز مناسبی اداره کنید. زوجها باید این فرصت را پیدا کنند که با شریک زندگی خود در مورد اینکه چه موقعیتهایی سبب اضطراب آنها می شود، صحبت کنند.
لذا با توجه به اهمیت ونقش افسردگی واضطراب در تعارضات زناشویی و ازسویی با عنایت به نتایج پژوهش های مختلف در خصوص ناسازگاری های زناشویی ، لزوم توجه و بررسی این متغییرها در جهت کاهش تعارضات ومشکلات ، وبهبود وافزایش رضایت در روابط زناشویی احساس می گردد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
بشر از مدت ها پیش با سردرد آشنا بوده و روش های مختلف درمان آن را می شناخته است. در یک كتیبه سنگی باستانی كه مربوط به پنج هزار سال پیش است مطلبی با عنوان”بیمار مبتلا به سردرد” دیده میشود. دو هزار و پانصد سال پیش، مردم چین با درمان سردرد آشنا بودند. پزشكان چینی برای درمان سردرد، طب سوزنی و داغ كردن را توصیه كرده اند. در آثاربقراط(377-450 ق م) كه حدود ۲۴۰۰ سال پیش نوشته شده، به مطالبی در مورد بیماران مبتلا به سردرد بر می خوریم. سقراط(399-450 ق.م)،فیلسوف یونانی و شاگردش افلاطون(348-428 ق.م) به ارتباط بین كشش یا تحریک ماهیچه ای و سردرد پی بردند.
پیشرفت بعدی در مطالعه سردرد، نتیجه كار پزشكان سرزمین های خلافت اسلامی، ایرانیان و دانشمندان مسلمان به ویژه ابونصر فارابی(950-870)،ابوریحان بیرونی(1048-973) وابوعلی سینا(1037-980) می باشد. ابوعلی سینا در دایره المعارف معروف خود “قانون” به شرح چندین سردرد از جمله میگرن پرداخته است(قهفرخی،1391).
هم چنین امروزه سردردها ، یکی از هدف های تحقیقات پزشکی به شمار می روند . تخمین زده می شود که شش نفر از صد نفر به میگرن ها،که نوعی از سردردهای مزمن محسوب می شوند، مبتلا هستند و معمولا” خانم ها بیشتر به میگرن مبتلا می شوند .
سردرد یکی از شایع ترین مشکلات روزمره بشر است به گونه ای که در بسیاری از مواقع افراد را مجبور می کند تا در اسرع وقت به پزشک مراجعه کنند .کمتر کسی است که سردرد راتجربه نکرده باشد،90 درصد افراد حداقل یک بار درسال دچار سردرد می شوند(هاریسون[1]،1390).
علل سر درد بی شمار و معمولا” خوش خیم هستند و سالانه در سراسر جهان حداقل ٤٠ درصد افرادرا به راحتی برای یک مرتبه هم كه شده گرفتار می نماید.این شیوع برای جمعیت شهری یا روستایی تفاوت چندانی را نشان نمی دهد(هونکاسالو وکاپریو،1995؛راسکی،هیداچی،رولند،2000).
میگرن بیشترین نوع سر درد در همه جوامع بشری از جمله ایران است، بطوری که 15-12 درصد مردم جهان از آن رنج می برند و یکی از شایع ترین علل مراجعه بیماران به مطب های تخصصی اعصاب را تشکیل می دهند.
میگرن سردردی است دوره ای با زمینه ارثی و خانوادگی که از هنگام کودکی نوجوانی و یا اوایل میانسالی آغاز می شود.میزان درد از خفیف تا شدید بوده ممکن است با یکی یا همه نشانه هایی مانند گریز از روشنایی و صدا احساس ضربان در سر تهوع و استفراغ همراه باشد.این نوع درد با فعالیت تشدید می گردد و با افزایش سن دفعات پیدایش و شدت آن کاهش می یابد.
میگرن هزینههای پزشکی زیادی را به خود اختصاص داده درحالیکه این هزینهها سود چندانی نداشتهاند. براورد شده است که میگرن یکی از پرهزینه ترین اختلالات عصب شناختی در جامعه اروپا است که سالانه بیش از ۲۷ میلیارد پوند هزینه داشته است)استونر واندری،2008).
علل مختلفی را برای میگرن عنوان کرده اند.ازجمله زمینه های خانوادگی مانند تاثیرات ژنتیکی و مسایل فیزیولوژیکی مانند؛ تنگی عروق،وعوامل محیطی و مسایل روانی مانند استرس ها واضطراب و افسردگی که هرکدام از آنها میتواند تاثیرات فراوانی بر شروع،سیر وپیشرفت بیماری داشته باشند.
بررسی های زیادی نشان می دهند که فشار روانی ،نگرانی ارزیابی و واکنش دربرابرتغییرات کوچک از عوامل مهم سردرد میگرن هستند(سواری،1391).
اضطراب ،افسردگی،کمال گرایی،جاه طلبی، نظم ودقت افراطی در فعالیت های روزمره وحساسیت افراطی به نحوه امور زندگی، ازجمله ویژگی های افراد میگرنی است (کاپلان وسادوک،1391).
از سویی دیگر هیجان ها و نحوه تفکر وشناخت فرد بر ایجاد استرس ها واضطراب و… تاثیر گذاشته وآنها نیز به نوبه خود در ایجاد تنش های میگرنی نقش موثری را ایجاد می کنند.از این رو هیجان ها به عنوان یکی از زیربناهای نحوه تعامل ما با زندگی روزمره ودر ادامه زمینه ساز بیماری های افسردگی و اضطراب عمل می کنند. به همین دلیل می توان هیجان را به دامنه ی وسیعی از پاسخها اطلاق کرد. برای مثال، ناراحت شدن از دست استاد، کلافگی ناشی از ترافیک، لذت بردن از قدم زدن در پارك، ترس از یک نمره بد، احساس گناه به خاطر عمل نکردن به گفته های والدین و… را میتوان به عنوان هیجان درنظر گرفت. این هیجانات در چندین بعد، ابعادی چون شدت، مدت و جهت، قابل بررسی هستند(گراس وتامسون،2007).
حال باتوجه به اهمیت هیجان ها وتاثیر آنها بر مشکلات روانی، رابرت لیهی اقدام به ساختن مدل طرحواره ای خود کرد.
لیهی برمبنای مفهوم پردازش هیجانی و با الهام گرفتن از مدل فراشناختی هیجانات، مدل طرحوارههای هیجانی خود را در سال2002ارائه کرده است. مدل طرحواره های هیجانی بیانگر این مهم است که ممکن است افراد در چگونگی مفهوم پردازی هیجاناتشان با یکدیگر متفاوت باشند و یا به عبارتی بهتر، افراد طرحوارههای متفاوتی در موردهیجاناتشان دارند وباتوجه به طرحواره های موجود به روش های متفاوت با دنیای بیرون تعامل می کنند وبه طبع آن رفتارهای متفاوتی ظاهر می شود.
ازسوی دیگر خطاهای شناختی یعنی تفکر به شیوه جزمی و توام با افکار غلط و غیر عقلانی که نتیجه آن اضطراب و افسردگی و مشکل در روابط بین فردی است نیز باعث تغییر در احساسات فرد شده وباعث ایجاد زمینه های تنشی می شود.این خطاها توسط آلبرت الیس شناسایی شدند که در آن علل مشکلات روانی را وجود نوعی از این خطاها می دانند.خطاهایی که باعث ایجاد انحراف در فکر فرد شده وبر زندگی روزمزه او تاثیر می گذارد(الیس،به نقل ازلیهی،1390).
حال با توجه به ارتباط بین متغیر های بالا،واینکه هیجان ها وتحریف های شناختی بربیماری میگرن تاثیر می گذارند پژوهشگردر این تحقیق درصدد برآمد تابه بررسی مقایسه ای طرحواره های هیجانی وتحریف های شناختی در افراد مبتلا به میگرن با افراد سالم بپردازد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
اعتیاد[1] به مواد مخدر، بیماری روانی عودکننده و مزمنی است که توام با اختلالات انگیزشی شدید و از دست دادن تسلط رفتاری است و منجر به ویرانی شخصیت می شود. میلیونها انسان از این اختلال رنج میبرند که اغلب با دیگر بیماریهای روانی بروز و ظهور یافته و هزینه های اقتصادی و اجتماعی گوناگونی را بر جامعه تحمیل می کند.درسراسر جهان تعدادمصرف کنندگان مواد 190میلیون نفر می رسند ،آمار رسمی ،تعداد معتادان کشور را 1-2میلیون نفر با میانگین سنی 18سال ذکر می کند این درحالی است که 11میلیون نفر از جمعیت کشوربا مشکل اعتیاد خود واطرافیان مواجه هستند(شفیعی،رهگذر،2004،ضیا الدین وزارع زاده وحشمتی ،1385 به نقل از حمیدکاظمی ،سپیده مرتضوی،1393 )
چندین دهه تحقیق و پژوهش به اثبات رسانیده است که مصرف مواد مخدر، کارکرد طبیعی قشر پاداشدهی مغز را مورد آسیب قرار داده و مصرف مداوم مواد مخدر باعث انحراف در عملکرد سیستم پاداشدهی مغز میشود.چنین انحرافاتی در بافتهای مغزی، انتقالدهندههای عصبی و سطوح ناحیهای پردازش اطلاعات مغز به دنبال مصرف مواد مخدر ظاهر می شود که هم در نمونه حیوانی و هم در انسان به اثبات رسیده است.
علاوه بر آن، این که چرا در برخی افراد معتاد اختلالات روانی گسترش مییابند واضح نیست. روند رو به افزایش مصرف مواد در بین نوجوانان بسیار نگران كننده است، زیرا اكثر نوجوانان كه مصرف مواد را در سالهای اولیه نوجوانی آغاز می كنند به مصرف این مواد درسالهای آینده ادامه می دهند كه میزان مصرف و مشكلات مرتبط با آن نیز افزایش می یابد ( محمد خانی، 1385).
نوجوانی غالبا بعنوان یک دوره مهم روانشناختی توصیف شده است. در طول نوجوانی افراد، نوعا با دامنه گسترده ای از رفتارها و الگوهای سبك زندگی روبرو میشوند(پور چناری وگلزاری1387). این فرایند بعنوان بخشی از فرایند طبیعی جدایی از والدین، رشد حس خودمختاری و استقلال و ایجاد هویت [2]شخصی برای عملكرد سودمند در دوران بزرگسالی رخ میدهد. فشارها و استرس های دوران نوجوانی خطراتی مانند سیگاركشیدن ومصرف مشروبات را افزایش می دهند.(بوتوین[3] وبوتوین به نقل از لوینسون[4]،رویز[5]،میلمن[6]،لانگرود[7]،1997).
هر چند که همه نوجوانان این مراحل رشد را به نسبت یکسان وبطور موفقیت آمیز طی نمی کنند .برخی از نوجوانان به هویت یکپارچه دست می یابند ،در حالی که برخی از نوجوانان در وضعیت هویتی سردرگمی می مانند . همچنین نوجوانان ممكن است به مصرف مواد مشغول شوند زیرا مواد برای آنها معنایی از ایجاد مسئولیت مشترك با گروه مرجع خاص، طغیان در برابر اقتدار والدین یا ایجاد هویت فردی شان فراهم می كند
بر اساس مطالعات انجام شده 4درصد از افراد زیر 15سال و4/24درصد در سنین 19-15سالگی ودر کل3/56درصد در سن زیر 24سالگی مصرف مواد مخدر را شروع کرده اند (معاونت امور فرهنگی وپیشگیری سازمان بهزیستی ،1378)مطالعه دیگر میزان شیوع سوء مصرف مواد[8] در دانش آموزان ایران را 7/5درصد گزارش کرده است (موسوی 1379،به نقل از اللهوردی پور وهمکاران 1384). یکی از عواملی که در پژوهش های متعددی موثر بودن آن مورد تایید قرار گرفته، سبک های مقابله ای[9] است.واین یکی از متغییر های موثر بر سلامت روانی در دوره نوجوانی است که نوجوانان برای رویاروی با فشار های روانی محیط خود بکار می گیرد که البته مقابله در نوجوانان به شیوه های مختلف مفهوم پردازی واندازه گیری شده است .
امروزه تنیدگی و استرس به بخش مهم و اجتناب ناپذیری در زندگی آدمی تبدیل شده است. بررسی ها در زمینه تنیدگی بر این نکته تاکید دارند که آنچه سلامت رفتار را با خطر روبرو می سازد خود تنیدگی نیست بلکه شیوه ارزیابی فرد از تنیدگی و روش های مقابله و مدیریت تنیدگی می باشد
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
اضطراب[1] و افسردگی[2] از رایج ترین پدیده های هیجانی هستند که انسان از آنها رنج میبرد (لطفی افشار، قاسم زاده، عشایری و گیلانی،1377). آنچه انسان را در درک و برخورد بهتر با این پدیده ها با مشکلات بیشتری روبرو میسازد، همبودی این پدیده هاست. همبودی اضطراب و افسردگی در موقعیت های بالینی به تردیدهای بحث برانگیزی منجر شده است(تارسیا، پاور و ساناویو[3]،2003). در بیست و پنج سال گذشته پژوهش های مختلف از روش های مختلفی استفاده کرده اند تا تعیین کنند که اضطراب و افسردگی چه تفاوتهای زیربنایی با یکدیگر دارند. از طرفی با توجه به شیوع بالای این دو اختلال در جامعه و تاثیر منفی آنها بر سلامت روان و کیفیت زندگی افراد جامعه، شناخت عوامل موثر بر شکل گیری این اختلالات، امری ضروری تلقی می شود.
یکی از مفاهیمی که اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده و به نظر میرسد که نقش مهمی در اختلالات یاد شده دارد، ذهنآگاهی[4] است. ذهنآگاهی به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، اعمال، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود؛ به عبارت دیگر، ذهنآگاهی به معنای توجه کردن به شیوهای خاص است؛ یعنی توجه و تمرکزی که دارای این ویژگیها باشد: بودن درحال حاضر، هدفمند و بدون قضاوت. این نوع توجه موجب افزایش آگاهی، شفافیت و وضوح و پذیرش واقعیت حال حاضر می شود. ذهنآگاهی بدان معناست که شخص، آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف کند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد، واقعیت را با تمام جنبه های درونی و بیرونیاش میبیند و درمییابد که ذهن به دلیل قضاوت و تعبیر و تفسیرهایی که انجام میدهد دائما درحال نشخوار و گفتگوی درونی است.
گرچه ذهنآگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی نشأت گرفته است، ولی امروزه در غرب جایگاه ویژهای دارد. پژوهش های انجام شده، نشان دهنده این نکته هستند که ذهنآگاهی قویاَ در اختلالات افسردگی و اضطراب تاثیرگذار است و از این رو لازم و ضروری به نظر می رسد که نقش مؤلفه های ذهنآگاهی در این اختلالات مورد بررسی قرار گیرد و تفاوتهای این مؤلفه ها در افراد مضطرب، افسرده و بهنجار معین
گردد.
از طرفی ما در جامعه ای زندگی میکنیم که دین، نقش مهم و غیرقابلانکاری در زندگی افراد آن ایفا مینماید و مفاهیم دینی، پیوند گسترده و همه جانبهای با زندگی مردم دارد. یکی از مفاهیمی که در دین مطرح شده و مورد تأکید قرار گرفته، مفهوم صبر است. بشر امروز در دنیایی به سر میبرد که از رویدادهای استرسزای گوناگون اجتماعی، محیطی، شغلی، خانوادگی و . . . رنج میبرد؛ این در حالی است که رفاه حاصل از پیشرفت فناوری، افزایش روحیهی راحتطلبی و کاهش ظرفیت تحمل را در او موجب شده است. در چنین شرایطی، برخورداری از ویژگی صبر، توان درونی انسان را ارتقاء میبخشد؛ زیرا خویشتن داری مستلزم مدیریت و مهار احساسات است و افراد خویشتندار از ثبات هیجانی بیشتری برخوردار خواهند بود. این امر، کارایی آنان را در حیطههای گوناگون زندگی افزایش میدهد (نوری،1387). در دین، فرد صبور، فردی است اهل گذشت که در هنگام مصایب و مشکلات خداوند را به یاد میآورد، در کارها مقاومت بیشتری دارد، هنگام بیماری خویشتنداری خود را از دست نمیدهد و در برابر نیازهای فیزیولوژیک، خودکنترلی بیشتری نشان میدهد.
با توجه به تعاریفی که در متون دینی برای مفهوم صبر مطرح شده، جالب به نظر میرسد که مؤلفه های این مفهوم را در افراد مضطرب و افسرده مورد مقایسه قرار دهیم و تفاوت آن با افراد بهنجار را بررسی نماییم.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
به موجب آمارهای رسمی موجود ایران در داشتن تعطیلات رسمی اولین كشور جهان به شمار می آید و این امر موجب خسارت بسیاری از جهات مادی و معنوی به كشور می شود.كه كاهش تولیدات صنعتی و افت تحصیلی از جمله این خسارت به شمار می آید(مجمع، 1387).
محور زمان در برنامه ریزی های ملی (كوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت) از اهمیت فوق العاده برخوردار است كه چه بسا مهم ترین برنامه ها به علت از دست دادن زمان با ناكامی مواجه شده اند.
امام علی (ع) می فرمایند: زمان مانند ابر می گذرد.(نهج البلاغه، انتشارات اسوه 1375) یقیناً ایشان می خواستند نهایت استفاده از زمان را برای ما یادآوری كنند.
باید بر زمان مدیریت كرد از اتلاف عمر كاست جلوی ضایعات و تضییع عمر را گرفت وقت ها را ارزان از دست نداد به زمان و ثانیه و ساعت و
لحظه های عمر و نوجوانی و جوانی فرزندان این بوم و خاك بها داد و از آن بهره برد.به وقت و زمان هم بصورت خرد و هم بصورت كلان نگریست باید برای آن برنامه ریزی كرد از آن بهره برداری نمود.صرفه جویی در وقت تنظیم صحیح اوقات و برنامه ریزی برای استفاده مطلوب و بهینه از عمر و زمان نقطه كلیدی در موفقیت یک جامعه دارد(همان منبع).
بویژه باید فرصت های دوران حساس نوجوانی و جوانی را كه بازدهی آموزشی، تجربه آموزی و بارورشدن استعدادها بسیار زیاد است مغتنم و ارزشمند دانست و سهل انگاری و غفلت موجب از دست دادن بهترین فرصت ها و دوره های عمر در حیات ملی یک جامعه یک انقلاب و یک كشور است.در معارف اسلامی مسئولیت در برابر عمر بسیار سنگین و سهم به حساب آمده بر استفاده مطلوب از دوران جوانی و فرصت های طولانی زندگی تأكید شده است اسلام ما را از خطر از دست دادن فرصت ها و جوانی بر حذر داشته است.
باید با برنامه ریزی صحیح آموزش و افزایش آگاهی های عموم و بسیج همه قشرها زمینه را برای استفاده بهینه از فرصت ها فراهم نمود. زمانی كه می گذرد و زمانی كه درست استفاده می شود (زندگی) می باشد (مجمع، 1378).
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است