:
منابع در روی زمین کمیاب هستند، اقتصاد علم تخصیص منابع کمیاب به نیازهای فراوان بشر میباشد به نحوی که تولید کننده بیشترین سود و مصرف کننده بیشترین لذت را ببرد.
بازار سرمایه یکی از بازارهای موجود در اقتصاد هر کشوری میباشد. شکوفایی بازار سرمایه موجب رشد اقتصادی کشور میگردد. مهمترین کالای بازار سرمایه، سرمایه است. بازار سرمایه به مثابه پل ارتباطی بین پسانداز کنندگان و سرمایهگذاران، نیازمند وجوه است. در صورتی که ساز و کارهای بازار سرمایه به صورت کارا بیان شود، نه تنها وجوه سرگردان مردم را به سرمایه گذاریهای مولد تبدیل میسازد و رشد اقتصادی کشور را فراهم مینماید، بلکه موجب تخصیص بهینه وجوه مذکور نیز میگردد.
جهت شکوفایی هر چه بیشتر بازار سرمایه و در جهت تشویق مردم به سرمایهگذاری در سهام شرکتهای باید به نحوی این بازار سرمایه برای مردم جذاب باشد به نحوی که در آن تعادل خاصی بین ریسک و بازده سرمایهگذار برقرار نمود تا سرمایهگذار سرمایه خود را در بورس سرمایه گذاری کند لذا ایجاد محیطی مناسب برای سرمایهگذاریهای سالم جهت تقویت بازار سرمایه از مهمترین اقداماتی است که میتوانند توسط دست اندرکاران اقتصادی کشور انجام گیرد.
سرمایه گذاران اعضای اصلی بازار سرمایه را تشکیل می دهند که شامل سرمایه گذاران حقیقی و سرمایه گذاران حقوقی میباشند. سرمایه گذاران در این بازار، سود سرمایه (تفاوت قیمت خرید و فروش سهام) و سود سهام پرداختنی شرکتها را به عنوان بازده به دست میآورند. از مهمترین مواردی را که سرمایه گذاران مورد توجه قرار می دهند میتوان به قیمت سهام اشاره کرد که قیمت تحت تاثیر موارد مختلفی قرار دارد، یکی از عوامل که تاثیر مستقیم بر قیمت دارد، شرایط بازار سرمایه میباشد.
اگر سرمایهگذار بتواند به طریق سالم بازده سرمایهگذاری خود را پیشبینی کند و مدلهایی برای آن ارائه دهد در واقع شرایط مطمئنتری
در بازده سرمایه ایجاد میشود که به امر گسترش سرمایهگذاری در بازارهای مالی کمک خواهد کرد.
یکی از عوامل تعیین کننده عملکرد و کارایی بورس، حجم معاملات است به نحوی که بورس اوراق بهادار تهران نیز حجم معاملات سهام هر شرکت را به عنوان یکی از عوامل اصلی در گزینش شرکتهای برتر بورس میداند زیرا هر چه حجم معاملات سهام یک شرکت بیشتر باشد سهام آن شرکت قابلیت نقدینگی بیشتری خواهد داشت که این حجم معاملات شامل عرضه و تقاضای سهام میباشد .
2-2) تعریف واژهها:
محتوای اطلاعاتی : باراطلاعاتی حاصل ازحجم معاملات روزانه است که می تواند سیگنال خرید یا فروش را به معامله گر بدهد.وباعث تغییرات در قیمت وبازده سهام شرکتها میشود
سهام عادی: سندی است که نشان میدهد یک سرمایهگذار، مالک درصد معینی از یک شرکت است، و درصد معینی از سود شرکت، و مزایای دیگری که به سهامداران تعلق میگیرد را دریافت خواهد کرد
حجم مبنا:حداقل تعداد سهامی است که باید مورد معامله قرار گیرد تا سهم در پایان روز در قیمتی به ثبت برسد. حجم مبنا برای کنترل رشد بیرویه قیمت سهام در سال 1382 تصویب شد
بازار مالی: در ادبیات اقتصادی، بازار از تلاقی عرضه و تقاضای داراییها شکل میگیرد. وظیفه بازارها گردآوری خریداران و فروشندگان علاقهمند به مشارکت در بازار است، اما واژه بازار مالی پیش از آنکه به مکانی فیزیکی یا سازمانی خاص اشاره داشته باشد به مکانیزم مفهومی انتقال وجوه مالی اطلاق میشود. در واقع بازار مالی، امکانات لازم برای انتقال پسانداز اشخاص حقیقی و حقوقی به سایر اشخاص که فرصتهای سرمایهگذاری مولد را در اختیار دارند و نیازمند منابع مالی هستند را فراهم میآورد. بدین ترتیب مهمترین کارکرد بازارهای مالی تخصیص بهینه منابع مالی به نیازمندیهای وجوه مالی و فرصتهای سرمایهگذاری مولد میباشد. مهمترین بازیگران بازار مالی دولت، خانوار و واسطههای مالی هستند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید اوراق بهادار به دو نوع بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند. (محمد شبانی ، 1386، بازارهای پولی ومالی بین اللمل )
بازار پول: بازار پول بازاری برای داد و ستد پول و دیگر دارایی های مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یکسال دارند. همچنین میتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقد شوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهای است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند
بازار سرمایه: بازار داد و ستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یکسال و دارایی های بدون سررسید اطلاق میشود. این بخش از بازارهای مالی نقش مهمتری در گردآوری منابع پساندازی و تامین نیازهای سرمایهگذاری واحدهای تولیدی دارد، در واقع منبع تامین سرمایه بلند مدت شرکتها محسوب میشود.
بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گستردهتر است و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است.
بازارهای مالی از دیدگاه انتشار اوراق بهادار به بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشوند:
بازار اولیه (بازار دسته اول): شرکتها، موسسات و بنگاه های اقتصادی برای تامین مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در قبال واگذاری اوراق بهادار خود، به دست میآورند. واگذاری اوراق بهادار و تامین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام میشود به عبارت دیگر در بازار دست اول اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر میشوند. بر این اساس فروشنده اوراق بهادار همان ناشر اوراق بهادار است.
سازمان های خدماتی در ایران به عنوان پشتوانه سازمان های تولیدی نقش مهمی در موفقیت و یا شكست نظام تولیدی ایفاء می كنند و بهبود بهره وری آنان تاثیر زیادی بر تعالی اقتصاد كشور گذاشته و كیفیت سطح زندگی افراد كشور را متعالی می سازد.علاوه بر این جامعه ایران در طول چند دهه اخیر شاهد تغییرات قابل توجه و شگرف در عرصه های مختلف بوده است این تغییرات از جهت گستردگی، پیچیدگی، شدت و سرعت در عصر انفجار اطلاعات، دولت ها را تحت تاثیر قرار داده و فشار فزاینده ای جهت بهره وری بیشتر برآنها وارد آورده است(اسمیت،2001،ص8). به طوری كه رسالت مدیریت و هدف اصلی مدیران هر سازمان استفاده موثر و بهینه از منابع و امكانات گوناگون چون نیروی كار ، سرمایه ، مواد ، انرژی و اطلاعات می باشد این امر سبب شده است كه دركلیه كشورها بهره وری و استفاده صحیح و هر چه بهتر ومناسبتر از مجموع عوامل تولید (اعم از كالا وخدمات ) به اولویتی ملی تبدیل شود و همه جوامع به این باور برسند كه تدام حیات هر جامعه بدون توجه به موضوع بهره وری ممكن نیست.
بهره وری مفهومی است جامع و كلی كه افزایش آن بعنوان ضرورتی جهت ارتقاء سطح زندگی، رفاه بیشتر،آرامش و آسایش جامعه ، همواره مد نظر سیاستمداران، اقتصاد دانان و دولتمندان بوده است.(اسمیت ،2001،ص8).فرایند مدیریت بهره وری شامل اندازه گیری، اجرا، ارزیابی و اصلاح است(میلر،2004،صص 776-785).اندازه گیری بهره وری در بخش دولتی و بهبود آن یكی از مباحث مهم در مدیریت سازمان های دولتی به ویژه دستگاه های نظارتی و سیاست گذاری است. ضرورت بهبود بهره وری در سه سطح ملی، دولت و سازمان مطرح است. با توجه به آثار مثبت سنجش بهره وری دربخش دولتی و نقش عمده آن در بهبود بهره وری ضرورت وجود یک سیستم اندازه گیری بهره وری درسازمان های دولتی ایران اجتناب ناپذیراست.
1-2 بیان مساله
مستند به ماده واحده قانون تاسیس دهیاری های خودكفا در روستاهای كشور مصوب 14/4/77 مجلس شورای اسلامی به وزارت كشور اجازه داده شده است به منظور اداره امور روستاها،سازمانی عمومی و غیر دولتی بنام دهیاری به صورت خودكفا با شخصیت حقوقی مستقل تاسیس نماید.با توجه به واگذاری وظایف متعدد به دهیاری ها در زمینه تهیه و اجرای انواع پروژه های عمرانی و خدماتی،مشاركت در تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی، توسعه و اصلاح معابر ضرورت دارد توان فنی و مهندسی دهیاری ها ارتقاء یافته تا زمینه لازم جهت سرعت بخشیدن به اجرای پروژه های عمرانی و استفاده بهینه از اعتبارات عمرانی ایجاد گردیده و دهیاری ها بتوانند خدمات رسانی مطلوبی به مردم ارائه نمایند.لذا استفاده از نیروهای متخصص و آموزش دیده در تشكیلات وابسته به دهیاریها می تواند نقش بسزایی در این ارتباط داشته باشد.و بكاركیری این نیروها باید به گونه ای باشد كه موجب سنگین شدن بدنه تشكیلاتی دهیاری ها را فراهم نسازد و مانند بازویی پرتوان و موثر بخشی از مسئولیتهای دهیاریها را در امور فنی و مهندسی بر دوش گیرد.
از آنجا كه در میان عوامل تولید، عامل نیروی انسانی برخلاف سایرمنابع سازمانی به عنوان ذی شعور و هماهنگ كننده سایر عوامل شناخته می شود و همچنین مهمترین اهرم اصلی در افزایش وكاهش
بهره وری سازمان می باشد لذا از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و باید توجه خاصی به آن مبذول داشت این نقش در سازمان های خدماتی اهمیت بیشتری می یابد چرا كه انسان یكه تاز صحنه كار و عرصه خدمات مربوطه میگردد. حال اگر این انسان با انگیزه و توانمند و بهره ور باشد میتواند سایر منابع را به نحو احسن و مطلوب به كار گیرد و انواع بهره وری را محقق سازد و نهایتا سازمان را بهره ور كند و گرنه ركود و عقب ماندگی ارمغان نیروی انسانی منفعل و بی انگیزه می باشد.
اما اینكه چگونه نیروی انسانی بهره ور می شود و یا بهره وری وی افزایش می یابد ؟ سوالی است كه پاسخ آن در موسسات و سازمان های مختلف به تناسب رسالت آنها و نیازهای كاركنان گوناگون است . اگرچه ممكن است این نیازها و عوامل، شبیه بهم باشند اما مطمئنا شدت و اولویت تاثیر آنها بر
بهره وری كاركنان یكسان نیست.
در مجموع باید اذعان نمود كه فعالیت های هر سازمانی تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل قرار دارد كه شناخت و بررسی این عوامل می تواند كمك موثری بر بهبود فعالیت ها وتحقق اهداف سازمانی كند. از طرفی نظر به اینكه بهره وری تابعی است ازعوامل بسیار مختلف، كه این عوامل تحت تاثیر رسالت، فعالیت، عملیات و عواملی از این قبیل از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است و همچنین میزان اهمیت و تاثیر این عوامل بر بهره وری سازمان های مختلف یكسان نیست، بنابراین برای سازمان ها امكان پذیر نیست كه در تمامی زمینه ها و جنبه های تاثیر گذار وارد شوند. ضرورتا برای رسیدن به به بالاترین میزان بهره وری در ابتدا لازم است طبق معیارها و ضوابط علمی این عوامل از لحاظ اهمیت برای سازمان شناسایی و اولویت بندی شوند، آنگاه برای بهبود بهره وری، برنامه های اجرایی و طرح های لازم تدوین شوند در زمینه عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی در ایران و جهان تاكنون مطالعات زیادی انجام گرفته كه هدف واحد همه این تحقیقات رسیدن به اولویت های مشخص متناسب با هرسازمان برای ارتقا هر چه بهتر بهره وری می باشد.
از آنجائیكه بر اساس آمار دفتر امور روستایی استانداری گیلان حدود 40 درصد جمعیت استان را جمعیت روستایی تشكیل می دهد و همچنین استان گیلان دارای رتبه پنجم در بین سایر استانها از لحاظ تعداد دهستانها می باشد، لذا ضرورت توجه به دهیاریها و برنامه ریزی جهت توسعه روستا امری انكارناپذیر است. در این راستا استانداری گیلان در سال 89 نسبت به جذب 108 نفر از كارشناسان فنی دهیاریها به صورت قرارداد كار معین بدون تعهد استخدامی اقدام نمود و در نظر است جهت ارزیابی آنان و شناسایی عوامل موثر بر بهره وری كارشناسان فنی دهیاریها و اولویت بندی عوامل تاثیر گذار بر بهره وری آنان اقدام شود تا زمینه برای ارتقاء بهره وری و عملكرد آنان مهیا گردد.
لذا از مقاله تحقیقاتی كه آقایان مصطفی الله وردی ، سیدمحمداحسان فرح آبادی و خانم حانیه السادات سجادی با عنوان اولویت بندی عوامل موثر بر بهر ه وری منابع انسانی از دیدگاه مدیران میانی دانشگاه علوم پزشكی اصفهان كه در سال 1388 و در فصلنامه بیمارستان ارائه شده بود به عنوان مدل استفاده نمودم.
1-3 اهمّیت و ضرورت اجرای تحقیق
به نظر تافلر عصری که در آن به سر میبریم دوران سلطه دانایی است (مقدس، 1386،ص29) در سطح کشورها، تحولات کنونی جهان و تجارب پیشین توسعه، نوآوری و بهرهوری را بعنوان مناسبترین محمل پیشبرد توسعه در قرن جدید تثبیت نموده است. به عبارت دیگر، رفته رفته بر سر این موضوع که ورود و یا ماندن در فهرست جهانی کشورهای تولید و عرضه کننده اندیشه، کالا و خدمات، با توجه به دو اصل پیشگفته، تحقق مییابد، اتفاق نظر همگانی پدید آمده است. در این بین بهرهوری معیاری شناخته شده برای ارزیابی توان رقابتپذیری تولیدات یک نظام بشمار میرود. همچنین به منظور برقراری توازن بین تلاشهای اقتصادی – اجتماعی و استانداردهای زیست محیطی، یک رویکرد جامع و پویا ارائه میدهد(پروكوپنكو، 2003، ص 92) بسیاری از کشورها توانستهاند بخشی از رشد اقتصادی خود را از این طریق تامین نمایند، و بجای افزایش در مصرف نهادهها و سرمایهگذاریهای جدید، به استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود همت گماشتهاند. امروزه کشورها برای رشد و توسعه از رویکردی ترکیبی سود میبرند. بدین معنی که ضمن ایجاد ظرفیتهای جدید، از ظرفیتهای موجود نیز بطور بهینه استفاده میکنند. برای نمونه، طی یک دوره ده ساله 60 درصد رشد اقتصادی ژاپن از افزایش بهرهوری و 40 درصد از محل ایجاد ظرفیتهای جدید صورت گرفت. آمریکا و مالزی نیز هر یک به ترتیب 50 درصد و 5/42 درصد از رشد اقتصادی خود را از طریق بهبود بهرهوری بدست آوردهاند. در سطح بنگاه ها نیز بلوغ اقتصاد جهانی شرکتها را برآن داشته تا تلاشهای دامنهداری را برای بقای خود انجام دهند. بلوغ اقتصادی از بعد تغییرات ساختاری در محیط بیرونی دو مساله اساسی را پیشروی بنگاه ها نهاده است. نخست یافتن زمینهها و خطوط جدیدی از تجارت و دوم افزایش رقابت بین شرکتها در مشاغل موجود. در چنین محیطی شکاف بین مشاغل موفق و ناموفق بیشتر و بیشتر میشود. در بسیاری از بازارها مشاغل بحرانزده و حاشیهای ناگزیر از ترک بازار و یا خارج شدن از دایره فعالیت معینی میشوند. اینکه آیا یک بنگاه اقتصادی از منابع موجود بطور بهینه استفاده میکند یا نه، از این جهت دارای اهمیت است که درجه سلامت و قدرت منطق رفتار اقتصادی بنگاه با این مولفه مورد سنجش قرار میگیرد (شیمیزو، 2004،ص 95).
بهره وری، استفاده موثر و كارآمد از ورودیها یا منابع برای تولید یا ارائه خروجی ها است. ورودیها یا نهاده ها، منابعی (نظیر انرژی، مواد
اولیه، سرمایه و نیروی كار) هستند كه برای خلق خروجی یا ستانده (كه عبارت است از كالاهای تولید شده یا خدمات ارائه شده) توسط یک واحد اقتصادی استفاده می شود . بهره وری برای هر كشور و سازمانی، ضروری بوده و اساس رشد اقتصادی است. طبق برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور نیز می بایست 5/2 درصد از رشد 8 درصدی اقتصاد ، از محل ارتقای بهره وری تحقق یابد (همان،ص104).
نوسانات بهرهوری در سطح کلان تابعی از تغییرات آن در سطوح خرد میباشد. به عبارتی هر اندازه که چرخه بهبود بهرهوری در بخشها و زیربخشهای اقتصادی نهادینه شده باشد، امید به رشد یکپارچه نظام اقتصادی افزونتر میشود. بهبود بهره وری مقدور نیست، مگر با شناخت و تحلیل آن. اندازه گیری بهره وری به ما كمك می كند تا عوامل موثر در بهبود بهره وری را شناسایی كرده و دریابیم كه فرصتهای افزایش بهره وری را در كجا جستجو كنیم. اهمیت اندازه گیری بهره وری به حدی است كه براساس تجربیات به دست آمده در كشورهای صنعتی گفتــــه می شود «می توان صرفاً با برقراری و اجرای یک سیستم اندازه گیری بهره وری و حتی بدون هیچ گونه تغییری در سازمان یا سرمایه گذاری، گاهی 5 تا 10% بهره وری را افزایش داد». نوسانات بهرهوری در سطح کلان تابعی از تغییرات آن در سطوح خرد میباشد. هر اندازه که چرخه بهبود بهرهوری در بخشها و زیربخشهای اقتصادی نهادینه شده باشد، امید به رشد یکپارچه نظام اقتصادی افزونتر میگردد. اگر هدف ما بهبود بهرهوری است پیش از آن باید عوامل موثر بر بهرهوری را شناسایی کنیم. پس گام نخست در چرخه بهبود بهرهوری، شناسایی عوامل موثر بر بهره وری و پس از آن برنامهریزی، اجرا و اصلاح قرار دارد. در حقیقت سنجش این عوامل، شواهدی از نحوه ترکیب عوامل، میزان منابعی که بی هیچ تاثیری در تولید از دسترس خارج میشوند و البته مصرف بهینه برخی از منابع و کارآمدی و اثربخشی مدیریت ارائه میدهد، که نهایتا مبنای برنامهریزی برای افزایش بهرهوری قرار میگیرد(محبوبی، 1382، ص45).
1-4 نوع روش تحقیق
تحقیق انجام شده بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس روش پیمایشی و آزمون تحلیل عاملی میباشد.
تحقیق حاضر از این نظر كاربردی است كه نتایج آن برای گروه های مختلف برنامه ریزان و مدیران بخشهای روستائی و دستگاه های دولتی سیاستگذار قابل بهره برداری است.و از این جهت پیمایشی است كه می بایست داده ها از طریق روش میدانی جمع آوری گردد. همچنین محیط میدانی این تحقیق دهیاریهای استان گیلان میباشند كه همبستگی هدف اصلی تحقیق است تا مشخص شود كدام یک از عوامل تاثیر بیشتری بر بهره وری كارشناسان فنی دهیاریهای استان گیلان دارد.
1-5 روش جمعآوری اطلاعات
در این تحقیق به منظور جمع اوری اطلاعات مورد نیاز از روش میدانی استفاده شده است.و برای غنای بیشتر مبانی نظری نیز از مطالعات كتابخانه ای و مصاحبه با كارشناسان دفتر امور روستایی استانداری بهره گرفته شده است. مطالعات كتابخانه ای از جمله مطالعه كتب و نشریات داخلی و خارجی و جستجو در پایگاه های اطلاعاتی (اینترنت) و استفاده از تجارب محققین دیگر مد نظر می باشد.
محقق از مطالعات میدانی جهت جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز برای اجرای آزمونهای آماری استفاده كرده است.
1-6 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از آنكه پژوهشگر روش تحقیق خود را مشخص كرد و با بهره گرفتن از ابزار مناسب داده ها و اطلاعات مورد نیاز را برای آزمون فرضیه های خود جمع آوری كرد اكنون نوبت آن است با بهره گیری از تكنیكهای آماری مناسب كه با روش تحقیق ،نوع متغیرها و… سازگاری دارد ، داده های جمع اوری شده را دسته بندی و تجزیه و تحلیل نماید.و در نهایت فرضیه ها را آزموده و تكلیف آنان را مشخص كند.و سرانجام بتواند پاسخی برای پرسشی كه تحقیق برای بدست اوردن آن بود بیاورد(خاكی،1383،ص303)
1-7 جامعه آماری و نمونه آماری
جامعه آماری این تحقیق كلیه كارشناسان فنی دهیاریهای استان گیلان می باشند كه بر اساس آمار و اطلاعات دفتر امور روستایی استانداری گیلان تعداد108 نفر می باشند كه بر اساس آن حجم نمونه با بهره گرفتن از روش n مناسب ، 64 نفر می باشد كه از روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است.
1-8 سؤال تحقیق
سوال اصلی این تحقیق عبارت است از :” عوامل تاثیرگذار بر بهره وری كارشناسان فنی دهیاریها کدامند و میزان تاثیر هر کدام چقدر است؟”
1-9 فرضیه های تحقیق
فرضیه1: بین خصوصیات فردی و بهره وری كارشناسان فنی دهیاریها ارتباط وجود دارد.
فرضیه2: بین ساختار سازمانی و بهره وری كارشناسان فنی دهیاریها ارتباط وجود دارد.
فرضیه3: بین سبك مدیریت و بهره وری كارشناسان فنی دهیاریها ارتباط وجود دارد.
فرضیه4: بین سیستم پاداش و بهره وری كارشناسان فنی دهیاریها ارتباط وجود دارد.
1-10 اهداف تحقیق
1-10-1 هدف اصلی
تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر بهره وری كارشناسان فنی دهیاریهای استان گیلان می باشد.
1-10-2 هدف فرعی
اولویت بندی عوامل شناسایی شده و ارائه مدل
1-11 محدوده زمانی و مکانی تحقیق و موضوعی
قلمرو مکانی این تحقیق دهیاریهای استان گیلان می باشد.و قلمرو زمانی تحقیق به لحاظ عملیات اجرایی از نیمه نخست سال1391 می باشد.و قلمرو موضوعی آن در حوزه بهره وری و منابع انسانی
می باشد.
1-12 محدودیتهای تحقیق
از انجائیكه پست سازمانی كارشناسان فنی اندك زمانی است كه در ساختار اداری دهیاریها شكل گرفته است تجربه كم این كارشناسان یكی باز موانع این تحقیق می باشد.
چون انتخاب گزینه های سوالات پرسشنامه به قضاوت افراد بستگی دارد تمایلات و تعصبات آنان ممكن است بر نتایج تحقیق تاثیر بگذارد.
همچنین نو بودن موضوع بهره وری در در بخش خدمات عمومی و تحقیقات اندكی كه در بخش روستایی صورت گرفته است شناسایی عوامل را با مشكل روبرو می نماید.
1-13 تعریف عملیاتی واژه ها
در این تحقیق واژه ها و اصطلاحاتی بكار برده شده است كه مفهوم آنها بدین ترتیب است:
دهستان:كوچكترین واحد تقسیمات كشوری است كه دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از به هم پیوست چند روستا،مكان،مزرعه همجوار تشكیل می شود كه از لحاظ محیط طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن بوده و امكان خدمات رسانی و برنامه ریزی در سیستم و شبكه واحدی را فراهم می نماید.(مجموعه قوانین و مقررات ده و دهیاری،1388،ص18)
بهره وری : انجام كار درست به روش درست است (پیتر دراكر).با در نظر گرفتن عواملی مانند زمان، هزینه، روش های انجام كار و نسبت خروجی ها به ورودیهای سیستم.
خصوصیات فردی: ترکیبی از اعمال و افکار، هیجانات و انگیزش های فرد(آقا یوسفی،1380)
ساختار سازمانی: ارتباط بین اركان اصلی سازمان و هماهنگی بین فعالیتهای آن و بیان ارتباطات درون سازمانی از نظر گزارش دهی و گزارش گیری، از وظایف ساختار سازمانی است. ( دفت،1991،210)
سبك مدیریت: میزان توجه مدیر به روابط انسانی و ضابطه مداری را سبك مدیریت می گویند.وبه دوسبك مدیریت رابطه مدار و سبك مدیریت وظیفه مدار تقسیم میگردد .
پاداش : عبارتست از«پیامدهای ارزشمند مثبت کار برای افراد (شرمرهرن 1993) پاداش ارائه یک پیامد خوشایند برای انجام رفتاری مطلوب از فرد به منظور افزایش احتمال تکرار است. (هلریگل، و دیگران 1995)
دنیای امروز دنیای سازمانهاست و نیروی انسانی به عنوان با ارزش ترین منابع سازمانی محور رویکردها و فعالیتهای سازمانی بوده و در اعتلای اهداف و آرمان سازمان نقش اساسی ایفا می کنند. منابع انسانی به سازمان معنا و مفهوم بخشیده و زمینه های تحقق اهداف سازمانی را فراهم می کنند. لستر تارو اقتصاد دان معروف در کتاب ” ثروت آفرینان” مهمترین مزیت رقابتی را برای سازمانها در هزاره سوم میزان هوش و دانایی و دانش خردمندانه انسانی می داند. او معتقداست که دیگر نفت و منابع طبیعی نمی توانند منابع ثروت آفرینی باشند. بلکه هوش و خرد انسانهاست که می تواند جامعه را به سمت رشد و تعالی حرکت دهد. اگر انسانها می خواهند در این چالش جدید یعنی فرایند جهنی نقش داشته باشند هیچ راهی ندارند مگر اینکه به نقش دانایی و هوشمندی در توسعه جامعه خود تمام عیار اندیشه کنند. گری بکر برنده جایزه نوبل در اقتصاد نیز می گوید همانطور که کارخانه ها، ماشین آلات و دیگر سرمایه های مادی بخشی از ثروت ملل شمرده می شوند، سرمایه های انسانی نیز مهمترین بخش از این ثروت هستند.از طرفی هدف تئوریهای توانمندسازی آن است که چگونه با به کارگیری اجزاء محیط ، دانش ، ادراکات و خصیصه های فردی آنان، قدرت را به آنان منتقل و توانایی های بالقوه آنان را به بالفعل تبدیل کرد. با به کارگیری ارتباط درست میان این عوامل فرایند توانمندسازی نیروی انسانی سریعتر به اهداف موردنظر نایل می شود و فرد، جامعه و سازمان به صرت بهینه تری از اهداف توانمندسازی بهره مند می شوند.در حقیقت فلسفه توانمندسازی می گوید که سازمان می تواند افراد خود را راضی کند و در عین حال آنچه را که نیاز دارد به دست آورد. این رابطه می تواند یک برد- برد باشد.توانمند سازی با پرورش كاركنانی با انگیزه و توانا به این مدیران امكان خواهد داد تا در برابر پویاییهای محیط رقابتی به سرعت و بطور مناسب عمل نموده، موجبات برتری رقابتی سازمانشان را فراهم آورند.
در این فصل به تفصیل مطالبی در خصوص بیان مسئله تحقیق ، اهمیت موضوع ، فرضیات و اهداف و قلمرو تحقیق، روش تحقیق ، جامعه آماری و روش نمونه گیری و روش گردآوری اطلاعات ارائه میگردد و در نهایت با ارائه تعاریف متغیرهای تحقیق مطالب فصل به پایان می رسد.
1-1 بیان مسئله
دانشمندان مدیریت یک توافق کلی در تعریف رهبری با هم دیگر ندارند.اما می توان تعریف محطاطانه زیر را از رهبری ارائه داد: فرایند تاثیر گذاری و نفوذ در افراد و فراهم کردن محیطی برای آنها تا بتوانند به اهداف تیم یا سازمان دست یابند .قابل ذکر است که دانشمندان مدیریت دیدگاه های مختلفی از رهبری را مورد تحقیق قرار داده اند. برخی از انها بر روی خصائص و ویژگی های مورد نیاز رهبران ارشد پرداخته اند در حالی که برخی دیگر بر روی رفتارهای رهبری تاکید داشته اند. اما مطالعات اخیر تاکید بیشتری بر روی دیدگاه اقتضایی رهبری دارد و بیان می دارد که رفتارهای رهبری باید متناسب با مقتضیات و شرایط باشد.دیدگاه بسیار مشهور دیگر رهبری تحول آفرین است که بیان می دارد، رهبران، سازمان را از طریق دیدگاه ها ،ارتباطات و توانایی برای ایجاد تعهد متحول می نمایند و سر انجام پدید آمدن دیدگاهی که پیشنهاد می کند رهبری یک گرایش ادراکی است . در واقع رهبری تحول آفرین یک دیگاه رهبری است که تشریح می کند چگونه رهبران تیم ها یا سازمانها را با ایجاد ارتباطات و مدلسازی دیدگاه ها تغییر می دهند و به کارکنان در راستای تلاش جهت دستیابی به اهداف امید می بخشند(دیان شلی و همکاران،2004).
نظریه رهبری تحول آفرین توسط بس در سال 1985 مطرح شده است و میتوان آن را فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه ها به منظور ایجاد تغییر و تحول نا پیوسته در وضع موجود و کارکردهای سازمان به عنوان یک کل تعریف کرد(موغلی، 1382،79). ابعاد رهبری تحول آفرین که مورد تایید اکثر مححقان است عبارتند از:
کاریزما (نفوذ آرمانی) : نفوذ آرمانی شامل ویژگیهای آرمانی و رفتار آرمانی است. القای افتخار و غرور به اعضاء برای همکاری و مشارکت با رهبر و صرفنظر کردن از تمایلات فردی به خاطر گروه و فدا کردن منافع شخصی به خاطر منافع دیگران از بارزترین مشخصات و ویژگیهای آرمانی یک رهبر به شمار میآید.همچنین صحبت کردن درباره مهمترین ارزشها و داشتن نوعی احساس قوی نسبت به هدف و توجه به نتایج معنوی و اخلاقی تصمیمها از مشخصه های رفتار آرمانی می باشد.
کاریزما، رهبران را برای اینکه احیاگر سازمانها باشند توانا میسازد. رهبران موفق به عنوان یک عامل تغییر بینش که مجموعهای از ارزشهای محوری و اساسی را هدایت و مشخص میکنند. اینها خصوصیات رهبر کاریزماتیک محسوب میشود که جزئی از ساختار رهبری تحولآفرین میباشد.
ترغیب ذهنی : ترغیب ذهنی را می توان به عنوان محرك در پیروان برای تفكر در مورد باورها و ارزشها و نیز آگاهی از مشكلات و حل آنها توصیف كرد. از طریق ترغیب ذهنی، رهبری تحول آفرین میتواند باعث ارتقای توانایی پیروان برای فهم ماهیت سازمانی و مشكلاتی كه با آن روبرو هستند بشود. ترغیب ذهنی به عنوان ابزاری در دست رهبران تحولآفرین برای ایجاد سازمانهای یادگیرنده شناخته شده است.
انگیزش الهامبخش :انگیزش الهامبخش را برانگیختن و بالا بردن انگیزه در پیروان به وسیله رهبران كه با توسل به احساسات زیردستان صورت میپذیرد. انگیزش الهامبخش شامل صحبت خوشبینانه دربارة آینده میباشد. در انگیزش الهامبخش رهبران یک تصویر و دید مشترك از آینده را برای پیروان ایجاد میكنند.
ملاحظه فردی : توجه و ملاحظه فردی شامل صرف وقت جهت آموزش و مربیگری، رفتار با اشخاص صرفاً به عنوان اعضای گروه و كمك به دیگران برای رشد و توسعه تواناییهایشان، گوش دادن با توجه و دقت علایق و خواستههای دیگران میشود(فرهنگی و همکاران،1388،34).
توانمندسازی نیروی انسانی یکی از اعجاز آورترین رویکردهای توسعه منابع انسانی است که منجر به بالندگی نیروی انسانی شده و در نهایت به توسعه و بالندگی و اثربخشی سازمانی می انجامد. لذا آن برای هر سازمانی یک ضرورت به حساب می آید(بوجی دیوید و همکاران،2001).
سازمان های امروز، نیازمند افرادی هستند که بتوانند بهترین استفاده از تکنولوژی پیشرفته را ارائه دهند و نوآوریها را بیابند و بتوانند محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند.(اسمیت،14:1381)
هدف توانمندسازی این است که مغزهای افراد را همانند بازوانشان به کار بیندازد. توانمندسازی اشاره به یک حس درونی در افراد دارد که باعث می شود آنان بطور مستقل تصمیمات را در فرایند کاری خویش اتخاذ نمایند(آرگاریس،1998).
توانمندسازی را می توان نسخه معاصری از جنبش مشارکت و دموکراسی صنعتی به حساب آورد. توانمندسازی مجموعه ای از فنون انگیزشی است که از طریق افزایش سطوح مشارکت و خود تصمیم گیری برای بهبود عملکرد کارکنان طراحی شده است. الگوهای سنتی عمدتاً برمبنای نظارت مدیریتی بنا شده اند. ظهور ایدئولوژی اداره امور برمبنای دموکراسی الزام های جدیدی را در سطح جوامع و محیطهای کاری پدید می آورد که از آن جمله می توان به تفویض اختیار، مشارکت و برابری اشاره کرد. توانمندسازی به تفویض اختیار[2] به افراد اشاره دارد که افراد را قادر می سازد در لایه های پایین سازمان به تصمیم گیری بپردازند. همچنین آن به مرزهای درونی بین مدیریت و
کارکنان ارتباط دارد. توانمندسازی عنصر عمده ی اثربخشی مدیریت و سازمان و ابزار مناسبی در عرصه های رقابت است. اما با این حال برنامه های توانمندسازی همیشه اثربخشی خود را به اثبات نرسانده اند، بنابراین شناخت عواملی که بطور مثبت تاثیرگذار هستند می تواند برای سازمانها و جوامع مفید باشد.
توانمندسازی به عنوان شیوه ای نوین در ایجاد انگیزش کارکنان و نیروی انسانی به یکی از مباحث روز مدیریت تبدیل شده است. از این رو در عصر برتری از طریق ایجاد مزیت رقابتی، پژوهشگران و مدیران نسبت به آن و اقدامات مدیریتی مبتنی بر آن علاقه روزافزونی نسبت به توانمندسازی از خود نشان داده اند. به اعتقاد محققان این جذابیت و توجه از عواملی همچون نقش توانمندسازی در ترویج فرهنگ یادگیری، افزایش اثربخشی مدیران و افزایش انگیزش کارکنان ناشی می شود. (رهنورد،29:1382) توانمندسازی نیروی انسانی یکی از اعجاز آورترین رویکردهای توسعه منابع انسانی است که منجر به بالندگی نیروی انسانی شده و در نهایت به توسعه و بالندگی و اثربخشی سازمانی می انجامد. لذا آن برای هر سازمانی یک ضرورت به حساب می آید.
با توجه به نقش رهبری در سازمان، و اهمیت موضوع توانمند سازی کارکنان برای سازمان های عصر حاضر ، در تحقیق بر آن هستیم تا رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین(نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی) را با ابعاد توانمندسازی روانشاختی کارکنان مورد بررسی قرار دهیم.به عبارت دیگر سوال اصلی این تحقیق آن است که آیا بین مولفه های رهبری تحول آفرین و توانمندسازی روانشناختی کارکنان ارتباط معنی داری وجود دارد؟
1-2 اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه توانمندسازی مورد توجه محققان و سازمان های گوناگون قرارگرفته است. آنان با پرداختن به ابن موضوع قصد تشریح آن و ارتقای شاخص های عملکرد کارکان و سازمانها را دارند. اکنون در اغلب سازمانها مشاهده می شود که با وجود آگاهی از اهمیت سرمایه های فکری هنوز گام موثری برای سرمایه گذاری در این زمینه برداشته نمی شود و کمتر دیده می شود که سازمانی از تمام ظرفیت توانایی کارکنان خویش استفاده بهینه نماید. توانمندسازی نیروی انسانی یکی از اعجاز آورترین رویکردهای توسعه منابع انسانی است که منجر به بالندگی نیروی انسانی شده و در نهایت به توسعه و بالندگی و اثربخشی سازمانی می انجامد. لذا آن برای هر سازمانی یک ضرورت به حساب می آید. این تحقیق به دنبال بررسی تاثیر سبک رهبری تحول آفرین بر ابعاد توانمندسازی روانشناختی کارکنان است. شناسایی این رابطه ، مدیران و سازمانها را هرچه بیشتر به اهمیت توانمندسازی کارکنان، اثرات و مزایای آن واقف خواهد ساخت چرا که کارکنان و نیروی انسانی هر سازمانی تنها مزیت رقابتی پایدار برای آن سازمان می باشد.
انجام این تحقیق در بانک مرکزی از چند جهت می تواند اهمیت داشته باشد:
1-اطلاع رسانی به مدیریت و تسهیل در فرایند مدیریت و نیل به اهداف سازمانی
2-كمك به تصمیم گیری های دقیق و كارآمد
3- تامین رضایت كاركنان ، ارباب رجوع وكمك به بهبود عملكرد سازمان
4- بهبود كیفی و كمی خدمات ارائه شده توسط سازمان
1-3 اهداف تحقیق :
هر تحقیقی میتواند دو نوع هدف داشته باشد. در واقع پژوهشگر باید اهداف كلی و جزئی مطالعهی خویش را تفكیک نماید. در این تحقیق اهداف اصلی و فرعی به شرح زیر بیان می گردند.
هدف اصلی تحقیق:
بررسی ارتباط مولفه های رهبری تحول آفرین و توانمندی روانشناختی کارکنان
اهداف فرعی تحقیق:
1- بررسی ارتباط بین نفوذ آرمانی و توانمندی روانشناختی
2-بررسی ارتباط بین ترغیب ذهنی و توانمندی روانشناختی کارکنان
3- بررسی ارتباط بین انگیزش الهام بخش و توانمندی روانشناختی کارکنان
4- بررسی ارتباط بین ملاحظات فردی و توانمندی روانشناختی کارکنان
1-4 فرضیه های تحقیق
با توجه به اهداف گفته شده، فرضیات تحقیق به دو دسته فرضیات اصلی و فرضیات فرعی به ترتیب زیر تقسیم می شوند:
فرضیه اصلی:
بین مولفه های رهبری تحول آفرین و توانمندی روانشناختی کارکنان بانک مرکزی رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیات فرعی:
1-بین نفوذ آرمانی و توانمندی روانشناختی کارکنان بانک مرکزی رابطه معنی دار وجود دارد.
2-بین ترغیب ذهنی و توانمندی روانشناختی کارکنان بانک مرکزی رابطه معنی دار وجود دارد.
3-بین انگیزش الهام بخش و توانمندی روانشناختی کارکنان بانک مرکزی رابطه معنی دار وجود دارد.
4-بین ملاحظات فردی و توانمندی روانشناختی کارکنان بانک مرکزی رابطه معنی دار وجود دارد.
1-5 متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل:
در این پژوهش رهبری تحول آفرین متغیر مستقلاست که مولفه های عبارتند از: نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی.
متغیر وابسته:
متغیر وابسته این پژوهش توانمندسازی روانشناختی کارکنان می باشد.
1-6 قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی : قلمرو موضوعی تحقیقبررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان می باشد که در حوزه رفتار سازمانی وارد می شود.
قلمرو زمانی : قلمرو زمانی پژوهش نیمسال دوم سال تحصیلی 91-1390 می باشد.
قلمرو مکانی : این پژوهش در بانک مرکزی صورت می گیرد .
1-7 تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی تحقیق
رهبری تحول آفرین[3]:
سبک رهبری تحول آفرین مرکب از رفتارهایی است که ویژگی های رفتاری مشترکی همچون تقویت کار تیمی، بهبود مهارت های زیردستان و حمایت از افراد در جهت دستیابی به اهداف را مورد توجه قرار می دهد.این ویژگی ها برای رهبر تحول آفرین اصیل امری بایسته است؛ چرا که آنها به ایجاد تعهد و بهره وری اعضای سازمان کمک می نماید(مقیمی،68،1390).
ویژگیهای رهبران تحول گرا به شرح زیر است:
1-نفوذ آرمانی [4]: سرافرازی، فره مندی، احترام و وفاداری بی چون و چرای پیروان از رهبری كه حس آرمانی را انتقال می دهد. نفوذ آرمانی باعث می شود كه رهبران به عنوان مدلهایی از نقش، و الگوی رفتاری برای پیروان باشند. نفوذ آرمانی به دو دسته نفوذ ویژگی آرمانی و نفوذ رفتار آرمانی تقسیم می شود.
2-ترغیب ذهنی[5]: برانگیختن پیروان به وسیله رهبر به منظور كشف راه حل های جدی و تفكر مجدد در مورد حل مشكلات زمانی توسط پیروان در واقع رفتار رهبر، چالشی را برای پیروان ایجاد می كند كه دوباره در مورد كاری كه انجام می دهند كوشش و تلاش نمایند و در مورد چیزی كه می تواند انجام یابد، دوباره تفكر كنند.
در آسیب شناسی فرهنگی تجدد در هنر معاصر ایران با تأکید بر هنر نقاشی در دوران معاصر این پژوهش در پنج فصل تدوین گردید. در فصل نخست پیرامون کلیات پژوهش اشاره می شود. در فصل دوم با نگاهی به هنر معاصر ایران و معرفی انواع تغییرات در هنر تصویری نقاشی از قبل از انقلاب تا بعد از انقلاب دقت نظر داریم و در بخش پیشینه پژوهش به مطالعات مرتبط با پژوهش که پیش از این تحقیق صورت گرفته است معرفی شدند. در فصل سوم به بررسی تجدد در قالب معرفی مدرنیسم، مدرنیته و مدرنیزاسیون و هنر مدرن و ویژگی های آن توجه شده است. فصل چهارم به آسیب شناسی هنر معاصر ایران در تاثیرپذیری از هنر مدرن پرداخته است. در این فصل محقق سعی نموده که بتواند از منظر محتوایی، مخاطب و تأثیرپذیری اجتماعی به بررسی اثرات هنر مدرن بر هنر معاصر ایران بپردازد . در فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات اراده شده اند. در واقع با انجام این تحقیق تأثیرپذیری از ظاهر مدرنیسم در آثار ایرانی علاوه بر عدم شناخت مدرنیسم در ایران باعث تغییرات عمیقی در ساختار هنر ایرانی در مطابقت با فرهنگ شرق و غرب مشاهده نمی شود.
2-1- بیان مسئله
در پرداختن به هنر مدرن دیدگاه های متعددی درباره آن وجود دارد. هر چند نمیتوان هر تأثیری را ناخوشایند قلمداد نمود اما توجه به هنر مدرن در صد سال اخیر با توجه به خاصیت فرهنگی جامعه ایران که در تقابل با ارزش های این جامعه امواج متعددی بر آن تأثیر می گذارند لزوم دقت توجه به هنر مدرن به عنوان دوره ی تجدد که با حمایت دولتهای وقت نیز همراه بوده است زمینه ای برای استفاده از مولفههای فرهنگی تمدن سایر ملل در صورت استفاده است تا بتوانیم به الگویی مقبول و ماندگار در هنر ایرانی دست بیابیم.
بررسی تاثیر مدرنیسم در نقاشی معاصر ایران و جایگاه نقاشی ایرانی در جامعه و سطح جهانی علاوه بر پیش اگهی لازم در مورد بستر فرهنگی لازم در ارتباط با شکل گیری هنرهای گوناگون، بازبینی هویت هنری و تلاش برای تجلی خلاقیت هنرمندانه می تواند در هماهنگی با آسیب شناسی تجدد در هنر مدرن مورد توجه قرار گیرد. آنچه در مطالعات پیشین مشاهده شده است هر کدام از سویه ای متفاوت به آسیب شناسی و یا لزوم نقد در هنر معاصر ایران متأثر از مدرنیسم توجه دارند. این پژوهش تلاش دارد تا به علت علاقه محقق در این زمینه در ارتباط با هنر نقاشی مولفه های تأثیرگذار را شناخته تا در پاسخگویی به پرسش های پژوهش تلاشی در خور صورت گرفته باشد.
3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش
اهمیت توجه به هنر به عنوان مهمترین عامل شناسایی و معرف هویتی ملت ها در هر دوره ای علاوه بر اینکه بنیان های فکری آن جامعه و اعتقادات حاکم را نشان می دهد می تواند زمینه ای برای روند رو به رشد فعالیت های پژوهشی و کاربردی در زمینه علم و هنر باشد. از این رو اهمیت هنر مدرن به عنوان موجی دامنه دار با آغاز در عصری که تغییرات عمده در ساختار فرهنگ و حکومت ایران صورت گرفته است می تواند زمینه ای برای دریافت ضعف ها و رسیدن به استانداردهای مقبول هنری در آفرینشگری باشد.
ضرورت موضوع از آن روست که هنر ایرانی در دوره های متعدد دستخوش تغییرات متعددی شده است و بارزترین نمونه ان در دوره اسلامی است اما توجه به فاکتورهای هنر ایران باستان با توجه به ارزش های اسلامی و اعتقادی زمینه ای برای حفظ و یا بیانی رمزگونه در هنر دینی و اسلامی ایران گردید که آنرا معطوف به این ملت نموده و در دوره های متعدد توانسته است معرف جامعه اسلامی باشد. توجه به تغییرات دامنه داری که در فرهنگ و هنر ایران وجود دارد با توجه به زمینه های ارتباطی گوناگون فرصتی برای توجه به ارزش ها و دریافت عمیق فلسفه هنری است که می تواند به جای یک کالای وارداتی خود را در قالب تجلی بخشی از هنر ایرانی نشان دهد. در این مورد به دلیل استفاده از فاکتورهای جهانی هنر ایران باید بتواند زمینه ارتباط عمیق تر با مخاطب باشد به گونه ای که استمرار و تدوام اندیشه در هنر
ایرانی آن را متمایز نماید. دریافت این واقعیت که نمی توان از تغییراتی که در جهان رخ می دهد بی تفاوت بود زمینه ای برای دقت نظر و عمیق اندیشی هنرمندان نوگرای امروزی نیز خواهد داشت.
4-1- اهداف تحقیق
1- بررسی تأثیر پدیده ی مدرنیسم در نقاشی معاصر ایران
2- معرفی آثار نقاشی معاصر ایران
3- توجه به عامل هویت در هنر مدرن شکل گرفته در دوران معاصر
4- دقت نظر به مخاطب آثار هنری
5-1- پیشینه پژوهش
کتب و مقالات بسیاری در زمینهی نقاشی ایرانی، تاریخچه و اقلام آن در طی سالیان نگاشته شده است و پژوهش هایی در باب هویت ایرانی، مدرنیسم و تاثیر و تاثر از هنر غرب در هنرهای تجسمی صورت گرفته است. از جمله این کتابها میتوان به «تاریخ نقاشی ایران» و «نقاشی انقلاب» مرتضی گودرزی، «نقاشی ایران از دیرباز تا امروز» رویین پاکباز، «نقاشی قهوه خانه» حسین میرمصطفی، «پیشگامان هنر معاصر ایران» محمد شمخانی، «هنرمند ایرانی و مدرنیسم» کامران افشار مهاجر اشاره نمود. مقالات و پایان نامه هایی نیز به شرح زیر در این زمینه نوشتع و تدوین شده اند.
نادعلیان (1379) ،«سرانجام مدرنیزم در غرب و تحلیلی از تاثیرات هنر مدرن بر نقاشی معاصر ایران»، اشاره دارد که بسیاری از محققان و اندیشمندان معاصر غرب اعتقاد دارند که دوره تاریخی مدرنیزم به پایان رسیده و تاریخ مصرف آن گذشته است. با وجود این در ایران امروز، شیوه هنری مدرن آن هم از نوعی که در نیمه اول قرن بیستم رایج بوده، یعنی مدرنیزم کلاسیک (classical moddernism) در حال رشد است. ویژگی های هنر مدرن را در پویا بودن آن می داند و تاثیرپذیری از بعضی از شیوه های هنری مدرن غرب اجتناب ناپذیر میداند و حتی در مواردی به تحول هنر نقاشی معاصر ما کمک می کند. اما موضوع بغرنج و غیرقابل قبول این است که جمعی از نقاشان معاصر ما با اشعار معاصر بودن، امروزی بودن و پیشرو (avant-garde) بودن، هنر گذشته غرب را به صورت ناقص یا حرفه ای تقلید و به نسل جوان ایران امروز تحمیل می کنند.
شادقزوینی (1388)، در مقاله «آسیب شناسی نقد هنر در جامعه معاصر ایران»، جایگاه نقد هنر را در جامعهی معاصر ایران نقد هنر را مناسب و با اعتبار نمی داند. یکی از معضلات اساسی در باب مباحث نقد هنری را عدم پیشینهعلمی معتبر و کارا دانسته که هرکس با هر اندازه شناخت و سواد خود را محق میداند که در این حیطه داد سخن دهد و به ارزیابی آثار و عملکردهای هنری بپردازد. در باور جامعه معاصر ما مباحث هنری و به خصوص هنرهای تجسمی امری منفعل و غیر ضروری به نظر میرسد و تولیدات هنری نیز بیشتر جنبهی لذت و سرگرمی دارند تا فرهنگسازی.ازاینرو مقولات تئوریهای هنری چه در حوزهی پژوهشها و چه در زمینهی چاپ و نشر مقالات و اندیشهها زیرمجموعهی حوزه علوم انسانی قلمداد میشود و انتظارات چندان کاربردی و عمیقی از آن نمیرود.
شاد قزوینی (1388) در پایان نامه کارشناسی ارشد «بررسی تاثیر متقابل مد و جنبش های نقاشی معاصر» اشاره دارد که با ظهور مدرنسیم به واسطهی بسیاری از تحولات عمده و سرنوشتسازِ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و هنری جایگاه مُد بیش از جنبهی مصرف کاربردی و لوکس آن در نظر گرفته میشود و مُد حیطهی گستردهای از تعاریف فرهنگی و اجتماعی را در خود جای میدهد؛ به ویژه در عرصهی هنر و به خصوص نقاشی. از نیمه قرن بیستم به بعد، در جریانهای هنری معاصر، بیش از پیش شاهد هماهنگی میان هنر و مُد میشویم تا آنجا که در آثار برخی از هنرمندان این دو یکی میشوند و زبان واحدی را تشکیل میدهند.
رهبرنیا(1390) در پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان «هنر معاصر ایران در رویکرد به بازار جهانی هنر» بیان میکند که هنرمندان پیشروی ایران، تحت تأثیر مسایل جهانی شدن و دغدغههای محلی/ جهانی آن قرار دارند. وی خیزش هنر معاصر ایران در رویکرد به بازار جهانی هنر به صورت کلی مثبت و در راستای فرصتسازی، مغتنم می داند. با توجه به نشانههای اقبال اقتصادی که مبین کیفیت این آثار است، به نظر میرسد که در آیندهای نزدیک شاهد دستیابی هنر معاصر ایران به جایگاه ویژه خود در افقهای بزرگ جهانی خواهیم بود.
عابدوست و کاظم پور(1389)، در مقاله «جامعه شناسی مکتب سقاخانه ای»، به بررسی عوامل اجتماعی موثر در پیدایش مکتب سقاخانهای و تاثیرات نقاشی غربی پرداخته است. نتیجه حاصل نشان می دهد که؛ تقابل میان مدرنیسم و سنت در دهه 10و20ه .ش، سیاست اوج گیری مدرن گرایی در زمینه فرهنگی و هنری و دیگر زمینه ها و واکنش های روشنفکران مذهبی بر ضد غرب گرایی از عوامل موثر بر پیدایش این مکتب بوده است. وقایع هنری جامعه اروپایی تاثیر مستقیم در پیدایش این مکتب دارد. (همزمانی آن با پست مدرن تاثیر این سبک در نقاشی سقاخانه ای آشکار است.) ویژگی بازگشت به گذشته، استفاده از موتیفهای ایرانی با نگاهی نو به ترکیب بندی، التقاط گرایی وکثرت گرایی و تاکید به نشانه ها یادآور اندیشه های پست مدرن است، از طرفی رمز پردازی این آثار که ریشه در نمادهای کهن ایرانی داشت، یکی دیگر از دلایل موفقیت این گروه بود.
صادقی(1390)، در پایان نامه خود با عنوان «چگونگی بازتاب ادبیات در نقاشی و نگارگری معاصر ایران»، به بررسی چگونگی بازتاب ادبیات در نقاشی و نگارگری معاصر ایران است و اینکه هنرمندان معاصر تا چه اندازه به ادبیات و بازتاب آن در آثارشان توجه نشان می دهند. در نیتجه این پژوهش دریافت شد که رویکرد هنرمندان به ادبیات هر چند بسیارکم و قلیل است، در میان سیل آثار هنری معاصر؛ اما هر جا چنین توجهی در هویت نقاشی معاصر مطرح می شود، هنرمندان به نوعی عرفان مستتر در لایه های درونی آثارشان رهنمون می شوند که نهایتاً باعث هر چه زیبا و عمیق تر شدن آن اثر می شود.
:
در سال های اخیر به نقش کارآفرینان در تسهیل توسعه اقتصادی جهانی توجه ویژه ای شده است. کارآفرینی مانند انقلاب و جنبش در سرتاسر دنیا گسترش یافته است. در حال حاضر سیر تحولات جهانی , کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیت آمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحران اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها, موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی, کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. توسعه کارآفرینی در یک کشور نیازمند اقدامات همه جانبه و هماهنگی در جنبه های مختلف سیاسی, اقتصادی, اجتماعی, فرهنگی, خانوادگی و حتی فردی است.
تحولات ناشی از انقلاب صنعتی, نقش دیرین آموزش و پرورش را به طور کلی دگرگون ساخت به گونه ای که در برنامه ها , محتوای درسی و روش های تعلیم و تربیت تغییرات اساسی ایجاد نموده , که یکی از مهمترین آنها توسعه ی آموزشهای فنی و حرفه ای می باشد. تربیت نیروی انسانی موردنیاز جوامع در قالب آموزشهای فنی و حرفه ای از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم , مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفت. در پی پیشرفتهای علمی و صنعتی پس از جنگ جهانی دوم , این آموزشها به نحو بی سابقه ای در جهان گسترش یافت تا آنجا که امروز آموزش فنی و حرفه ای وزارت کار و امور اجتماعی پس از آموزش و پرورش , در بسیاری از کشورها خصوصا جوامع صنعتی در جهت پاسخگویی هر چه بیشتر به نیازهای اقتصادی و اجتماعی در حرکت می باشد. از آنجایی که آموزش, یکی از جنبه های مهم در گسترش کارآفرینی است و سازمان فنی و حرفه ای نیز در این امر نقش موثری ایفا می نماید یکی از اقدامات اساسی زمینه ای در این راستا شناسایی افراد کارآفرین و نیز شناسایی کسانی است که ظرفیت های کارآفرینی در آنها وجود دارد.
عنوان این تحقیق نقش آموزش های فنی و حرفه ای در توسعه کارآفرینی در استان اصفهان (مطالعه موردی : شهرستان کاشان) می باشد. در این فصل شرح و بیان مسئله تحقیق, اهمیت و ارزش آن, اهداف تحقیق, فرضیات تحقیق, متغیرهای تحقیق, قلمرو تحقیق, روش کار تحقیق و در پایان فصل نیز واژه های مهم عملیاتی که در این تحقیق مورد استفاده قرار می گیرند , شرح داده می شود.
1-1. شرح و بیان مسئله
در دنیای در حال تحول امروز، كامیابی از آن جوامع و سازمان هایی است كه بین منابع كمیاب و قابلیت های مدیریتی و كارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازند. به عبارتی دیگر جامعه و سازمانی می تواند در مسیر توسعه، حركت رو به جلو و با شتابی داشته باشد كه با ایجاد بسترهای لازم، منابع انسانی خود را به دانش و مهارت های كارآفرینی مولد تجهیز كند تا آنها با بهره گرفتن از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت كنند. بنابراین آموزش مهارت های كارآفرینی برای ارتقاء هر جامعه و سازمانی امری ضروری است (آقازاده و رضازاده،1383 : 14). از آنجا كه كارآفرینی اكتسابی است لذا مهارت های آن قابل یادگیری است. بسیاری از جنبه های كارآفرینی می تواند آموزش داده شود اما پذیرش ریسك و داشتن جرأت، لازمه ی موفقیت در آن می باشد. به هر حال آموزش كارآفرینی نقش مهمی را در ارتقاء كارآفرینی بازی می كند. آموزش كارآفرینی با تقویت نوآوری، خلاقیت، انعطاف، ظرفیت پاسخگویی در شرایط مختلف، خود گردانی و خود مدیریتی، رفتارها و نتایجی را تولید می كند. عدم موفقیت در كارآفرینی خود بخشی از فرایند یادگیری است كه این امر اشاره به این دارد كه كارآفرینی می تواند با آموزش و تربیت تحصیل گردد. هر فرد برای كارآفرین شدن باید مهارت هایی را كسب كند. به طور كلی مهارت های كارآفرینی را می توان در سه بخش مهارت های شخصی، مهارت های مدیریتی و مهارت های فنی كارآفرینی دسته بندی نمود. (ابراهیمی و زارعی، 1387: 23- 22)
از كارآفرینی تعاریف مختلفی شده است، دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصادی و مدیریت هر یک تعاریف خاصی برای كارآفرینان دارند. اما آنچه در اكثر آن ها می توان مشاهده كرد این است كه كارآفرینان محور توسعه اقتصادی بوده و با تخریب روش كهن و نا كارآمد قبلی و جایگزینی آن ها با شیوه های كارآمد و نوین به نظام اقتصادی، پویایی و حیات می بخشند (سعیدی كیا،1385،20).
كارآفرین و كارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددآنان قرار گرفت، تمامی مكاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاكنون به نحوی كارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خود تشریح نموده اند. از نظر اقتصاددآنان كارآفرین فردی است كه منابع، نیروی كار، مواد و سایر دارایی ها را با هم تركیب می كند تا ارزش آن ها را نسبت به قبل بیشتر نماید. همین طور كسی است كه تحولات، فن آوری ها و نظم
جدیدی را بنیان می نهد (Karl Vesper, 1993, 13). ریشه مفهوم كارآفرینی به قرن 18 میلادی باز می گردد كه ریچارد كانتیلون، این واژه را در علم اقتصاد ابداع كرد و آن را چنین تعریف نمود: «كارآفرین فردی است كه ابزار تولید را به منظور تركیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری می كند». پس از آن ژان باتیست سی[1]، اولین كسی بود كه بر نقش حیاتی كارآفرینان در جا به جایی منابع اقتصادی بر اساس اصول بهره وری تأكید كرد. وی كارآفرینی را مختص فردی می داند كه منابع اقتصادی را از یک حوزه دارای بهره وری و سود پایین به حوزه ای دارای بهره وری و سود بالاتر منتقل كند (مقیمی، 1381،13). كارآفرینی فرایندی است كه در آن فرصت ها به وسیله افراد برای خودشان یا برای سازمان هایی كه در آن كار می كنند، بدون توجه به منابعی كه در كنترل آنهاست تعقیب می شود (Hurley,1999,7). با ظهور اصول اقتصادی نئو كلاسیك، مفهوم كارآفرینی و كارآفرین دیگر مورد توجه اقتصاددآنان نبود زیرا اصول اقتصادی كلاسیک فقط به دنبال بهینه ساختن منابع موجود برای دستیابی به تعادل و توازن بودند. تمركز بر بهینه سازی منابع موجود در بطن نیروهای خارجی به نقطه ثقل اصول اقتصادی رایج تبدیل شده بود. ژوزف شومپیتر[2]، تنها اقتصاددان برجسته ای بود، كه با تمركز بر تحلیل های اقتصادی بر پویایی حیات اقتصادی و پویایی های عدم توازن كه با توازنی ایستا در تضاد بود از اصول اقتصادی كلاسیک خارج شد. او كارآفرینی را نقطه ثقل نظریه اش در مورد توسعه اقتصادی و ساز و كار تغییر اقتصادی می دانست (Prokopenko,1991, 15). كارآفرینی توسعه موقعیت ها و اقدامات نوآورانه همراه با خطر، چه در سازمانی كه قبلاً تأسیس شده و چه به صورت آزاد یا مستقل، روند هدایت به خلق سازمان جدید بدون توجه به نوع و پتانسیل سازمان، خلق ثروت، تخریب خلاق، روندی فراتر از شغل و حرفه، بلكه یک شیوه زندگی است، كارآفرینی فرایند خلق ارزشمند از هیچ تعریف شده است (صمد آقایی، 1380،22). شومپیتر بر این نكته اصرار دارد كه كارآفرین، مدیری نیست كه فرایند تولید را نظارت می كند، بلكه او فعالیت های معمولی را بر مبنای تجارب گذشته انجام می دهد، اما خطر ابهامات را می پذیرد و در فعالیت هایی شركت می كند كه تاكنون انجام نشده اند.
آموزشهای فنی و حرفه ای در برنامه ریزیهای توسعه کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در روند بازسازی و نوسازی صنایع و علوم فنی و حرفه ای ارزش و اعتباری خاص یافته است, همچنین تعداد کثیری از داوطلبین نیز با رغبت و علاقه بیشتری به این آموزش ها روی می آورند. به همین جهت تشخیص نقاط ضعف و قوت در فرایند آموزش های فنی و حرفه ای با بهره گرفتن از روش های تحلیلی در مورد هر یک از رشته ها و اجزای آنها حائز اهمیت بوده و از اولویت خاصی برخوردار است.
دگرگونیهای نظام اجتماعی – اقتصادی عصر حاضر ریشه در پیشرفت و تحولات ایجاد شده در علم و تکنولوژی دارد – بر اساس این واقعیت عینی بسیاری اندیشمندان توسعه را بر آن داشت تا نقش کارآفرینان را در فرایند واقعی توسعه مطرح کند – یعنی عناصری که در شرایط مناسب می توانند با تکیه بر توان ذهنی و نیز ریسک پذیری ذاتی خود به عنوان موتور توسعه اقتصادی مسئولیت پذیرند.
آموزش فنی و حرفه ای کشور باید در جهت آموزش ترغیب کارآفرینان اقدام اساسی کند که با توجه به جایگاه خطیر سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور و در ارائه آموزش های فنی و حرفه ای در سراسر کشور به نظر می رسد این سازمان در موقعیتی قرار گرفته است که می تواند از طریق ارائه طیف وسیعی از آموزشهای فنی و حرفه ای اثر بخش نقش اساسی در توسعه کارآفرینی خلاق در سطح شهرستان کاشان ایفا نماید – این تحقیق به منظور بررسی نقش آموزشهای فنی و حرفه ای در توسعه کارآفرینی و شناسایی مشکلات و تنگناههای موجود در فرایند مذکور و ارائه راهکارهای اجرایی انجام یافته است.
1-2. اهمیت و ضرورت تحقیق
در حال حاضر سیر تحولات جهانی، كارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیت آمیز اغلب كشورهای پیشرفته و نیز برخی از كشورهای در حال توسعه در عبور از بحران های اقتصادی به واسطه توسعه كارآفرینی در آن كشورها، موجب گردیده تا سایر كشورها نیز برای كارآفرینی، كارآفرینان و شكل گیری كسب و كارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. بر همین اساس، توسعه كارآفرینی از جنبه های گوناگون مدنظر قرار گرفته است. آموزش، یكی از جنبه های مهم در گسترش كارآفرینی است كه مورد توجه ویژه ای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلفی كه صورت گرفته, ثابت شده كه ویژگی های كارآفرینان اغلب اكتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش كارآفرینی به یكی از مهمترین و گسترده ترین فعالیت های دانشگاه تبدیل شده است. (جلال همتی ,1388 ,38) به گفته دیگر تحولات و دگرگونی های نظام اجتماعی- اقتصادی عصر حاضر، ریشه در پیشرفت و تغییرات به وجود آمده در علم و تكنولوژی دارد كه این به نوبه خود به تغییر در علائق و ذائقه ها منجر شده است. بدون تردید سازمان های عصر حاضر با تحولات و تهدیدات گسترده بین المللی روبرو هستند از این رو تضمین و تداوم حیات و بقاء سازمان ها نیازمند یافتن راه حل ها و روش های جدید مقابله با مشكلات است كه به نوآوری، ابداع، خلق محصولات، فرایندها و روش های جدید بستگی زیادی دارد.
در كشور ما اكنون، به رغم داشتن جمعیتی هوشمند و متعهد و نیز برخورداری از منابع طبیعی فراوان، تولید ناخالص داخلی (GDP) در سطح پایین است، شمار قابل توجه از نیروهای جوان و حتی تحصیل كرده از امكانات اشتغال بی بهره اند و بر اولویت ایجاد كار در دیگر فعالیت های دولتی در سطح گوناگون تأكید می شود. افزون بر این بسیاری از شركت ها، به سبب بهره وری اندك، فقدان تقاضا و غیره در آستانه تعطیلی هستند یا تعطیل شده اند و امكانات رقابتی كشور هم در بازارهای جهانی اندك است؛ از این رو توسعه كارآفرینی بسیار ضروری است. (جلال همتی ,1388 ,45-46)
با وجودی که حتی در کشورهای توسعه یافته هنوز پرستیژ و موقعیت افراد به تحصیلات دانشگاهی مرتبط است و جوانان و والدین آنها به آموزش های فنی و حرفه ای به عنوان انتخاب فرعی یا دوم دانش آموزان صرفنظر از علایق و احساسات یا توانایی های آنان می نگرند, آموزش های فنی و حرفه ای از نقش و تاثیرگذاری اقتصادی مهمی برخوردار است , زیرا معرف نوع مهمی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است که با فراهم کردن و ارتقای دانش , نگرش ها و مهارت های مورد نیاز بازار کار و اشتغال در زمینه های مختلف به توسعه ی اقتصادی کمک می کند. از این رو کار محور بودن آموزش های فنی و حرفه ای که فرایند یادگیری فراگیران را از طریق محیط های کار برای آن مرکز و در درون آنها طراحی و اجرا می سازد و محتوای آموزش ها را با تغییرات و پیشرفت های حوزه ی تکنولوژی و به تبع آن در کارکرد نهادهای اقتصادی جامعه هماهنگ می سازد, سبب شده است که این آموزش ها به عنوان یکی از عناصر کلیدی جهت تحقیق پیشرفت های اقتصادی محسوب گردد. به همین علت است که می بینیم یکی از اولویت های مهم در سرمایه گذاریهای آموزشی در تمامی جوامع صنعتی, توسعه و گسترش آموزش های فنی و حرفه ای است و این مهم نیز از سوی نهادهای ذیربط بین المللی نظیر یونسکو , یونیواک و بانک جهانی به منزله یک استراتژی مهم به کشورهای در حال توسعه توصیه می شود, البته لازم به ذکر است که به تناسب تفاوت های موجود در نظام اداری , سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشورهای پیشرو , ما ناظر سیستم های متفاوتی از آموزش های فنی و حرفه ای می باشیم که هر کدام مزایا و معایبی را دارا می باشد. (ابراهیم صالحی , 1384, 241-242).
شکل گیری ملت و دولت به توسعه ی منابع انسانی و توسعه سازمان هایی بستگی دارد که به تربیت نیروی انسانی مشغول هستند. یونسکو درباره ی اهمیت این موضوع توضیح می دهد که آموزش های فنی و حرفه ای یک شرط لازم برای نگهداری ساختار پیچیده ی توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و مدنی مدرن به شمار می رود (UNESCO 1974). آموزش های فنی و حرفه ای، به ویژه برای مشاغل پایه و ارتقای مهارت جوانانی که به دلایل مختلف قادر به مطالبات آکادمیک علمی و دانشگاهی نبودند، یک راه حل موقتی و با منزلت پایین مدنظر قرار می گیرد. علی رغم تغییرات مثبتی که در سال های اخیر در نگرش و عمل رخ داده، هنوز این نوع آموزش ها در کشورهای در حال توسعه از منزلت اجتماعی پایینی برخوردار است. در حقیقت ارزیابی از نقش ارتباطی ضعیف این آموزش های, چنین موقعیتی را ایجاد كرده است. لذا ضرورت دارد که نه تنها در ساختار سیستم آموزشی آن، بلکه در مفاهیم، مفروضات و تئوری ها اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر توسعه ی نیروی انسانی آموزش های فنی و حرفه ای تغییرات اساسی ایجاد شود. (Masri , 1994).