موقعیت استراتژیک کشور ایران به عنوان یک کشور آزاد و مستقل و اراده ملی برای افزایش تولید،بهبود توزیع ،حضور موفقیت آمیز در بازارهای بین المللی ایجاب می کند که ادبیات بازاریابی مورد توجه خاص قرار گیرد. تاآن چه مورد نیاز پژوهشگران ،کارشناسان ،مدیران و کارآفرینان اقتصادی در عرصه های تولید وتوزیع است فراهم گردد تا روند حرکت استقلال طلبانه ایران در کوتاه ترین زمان ممکن با مناسب ترین شرایط به موقعیت مطلوب برسد.
بر مدیران واستراتژیست های واحد های تولیدی وخدماتی است که با تجهیز نیروهای محقق خود ،عملیات سازمانی را با هدف گیری به سمت بازارهای دور ونزدیک وپیش بینی سطح فروش ، سهم بازار و درآمد معین برای دوره های آینده آغاز نماید واین مهم فقط با استعانت از روش هاو رویکرد های علمی بازاریابی میسر است.
فعالین اقتصادی میهنمان باید به شناخت فرصت های موجود پرداخته و با بهره گرفتن از مزیتها وقابلیت ها،با اتخاذ واجرای استراتژیهای مناسب و توسعه صادرات ورهایی از خام فروشی وفله فروشی، ایجاد ارزش افزوده هر چه بیشتر در داخل و بازرگانی خارجی را امکان پذیرنمایند.
تلاش نگارنده در این تحقیق بررسی عناصر آمیخته بازاریابی بر میزان فروش شرکتهای متوسط وکوچک دانش بنیان (مورد کاوی شرکتهای نانویی) است.
1-2) تعریف وبیان مساله
محیط کسب و کار جهانی امروز با پیچیدگی روز افزان ، تغییرات سریع و تحولات غیر منتظره بازارها همراه است. انتخاب و گزینش بازارهای هدف پایه و مبنایی برای جایگاه یابی بنگاه به منظور تامین و برآورده ساختن نیازها و دستیابی به اهداف می باشد. هدف اصلی مدیر بازاریابی برخورداری از آمیخته ای در بازار است که به شکل کارا و اثر بخش نیازهای مشتریان یک محصول خاص را توام با بیشینه سازی سود آوری برآورد سازد.جهت نیل به این منظور آمیخته بازاریابی مناسب نقش حیاتی در تحقق استراتژهای بازاریابی ایفا می کند. (کاتلر،1391: 114) رایج ترین تعریف آمیخته بازاریابی به منظور جایگاه یابی شایسته در بازار هدف عبارت است از عرضه محصول مناسب در محل مناسب با قیمت مناسب و در زمان مناسب. تقسیم بندیكلاسیک این فعالیتها را تحت عنوان 4p مطرح میکند:محصول (Product) -قیمت (Price)- توزیع (Place)- ترفیع (Promotion) آمیخته بازاریابی «دامنه تغییراتی است، که توسط شرکتها به منظور بازاریابی کالاهایشان به خریداران استفاده میشود (سی پس و دیگران، 2002).
آمیخته بازاریابی «دامنهای از تصمیمات تکمیلی که توسط مدیر بازاریابی اتخاذ میشود، تا از موفقیت بازاریابی خود اطمینان حاصل نماید» (گروهی از نویسندگان، 2003).
آمیخته بازاریابی «آمیزهای از ابزارها، تکنیکها و واسطههایی است که عموماً در برنامه ریزی اقدامات بازاریابی استفاده میشود» (یادین، 2002).
در واقع آمیخته بازاریابی،مسیر عملکرد سازمان را با بهره گرفتن از یک سری متغیرهای قابل کنترل در محیطی که عوامل غیرقابل کنترل زیادی دارد ؛ مشخص می کند. به بیان بهتر متغیرهای تصمیم بازایابی در قالب مدل های مختلف آمیخته بازاریابی چارچوبی فراهم می کنند که بنگاه بوسیله آنها برنامه هایی را برای فعالیت های بازاریابی خود توسعه می دهد(روستا و همکاران، 1391، ص 45). بدین ترتیب دو دسته کاربرد برای بکارکیری آمیخته بازاریابی متصور است. یکی تصمیم گیری در خصوص نحوه عرضه محصولات جدید به بازار و دیگری سنجش و ارزیابی استراتژی های بازاریابی موجود.
با وجود کاربردهای زیاد 4p مک کارتی، ولی آمیخته مرسوم همواره مورد نقد قرار گرفته و از نظر جامع بودن مورد تردید است.فرضاً؛ بوردن با افزودن 8p دیگر به مدل پیشنهادی مک کارتی 12 متغیر را به عنوان متغیرهای اثرگذار در تصمیم گیری بازار یابی یاد می کند.و همینطور افراد دیگری چون آلبرت فرای (1961) ، بوم و ماری (1981)،اوهما(1982)، پیتر دویل(2000)، گودین (2001) و سایرین گزینه ها و پیشنهادات دیگری به مدل 4p افزوده و آن را ترمیم کرده اند.در واقع بررسی مطالعات قبلی حاکی از آن است که عناصر تشکیل دهنده آمیخته بازاریابی از جمله کیفیت محصولات رقبا ، ماهیت رقابت ، پیش بینی فروش ، سطح رضایتمندی مشتریان و … عمدتاً تصادفی ، پویا ، نادقیق ، کیفی و یا نامشهود بوده و فهم آنها نیازمند بهره گیری از رویکردهایی است که با ماهیت ذاتی این نوع متغیرها سنخیت و همخوانی داشته باشد.
در موفقیت یک فعالیت تولیدی،آمیخته بازاریابی مناسب ومقولاتی مانند شناخت بازار،شناخت خریداران،ویژگی های مورد انتظار مصرف کننده،تطابق خصوصیات کالا با نیازهای بازار هدف،وجنبه های دیگری مطرح است که هر کدام باید مورد بررسی قرار گیرد.یکی از اثرات آمیخته بازاریابی خوب افزایش ، میزان فروش و سهم بازار بیشتر است
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
هر موضوع و مسأله اجتماعی را به صرف اینکه قابل تحقیق میباشد، نباید مورد بررسی قرار داد. در انتخاب موضوع تحقیق، باید به اهمیت مسأله مورد نظر توجه داشت، تا اگر واجد ارزش و اهمیت کافی نیست، برای آن انرژی و وقت و بودجه انسانی بدون جهت تلف نگردد. ارزش کار محقق در صورتی قابل توجه است که با صرف حداقل زمان و کمترین نیروی انسانی و مالی، بتواند موفق به کسب بیشترین نتیجه بشود (سکاران، 1390، ص 89). زمانی که محقق موضوعی را برای تحقیق بر میگزیند، یا پیشنهادی را میپذیرد، به ارزش کار واقف است، اصولاً در این برهه از تحقیق ارزشها در کار تحقیق بسیار دخالت دارند. به همان نسبت که ارزش تحقیق بالاست، به همان نسبت نیز انگیزههای بیشتری برای انجام آن در خود مییابد، بنابراین اصل فراغت از ارزشها نه تنها در این برهه، که در برههها و مقاطع دیگر تحقیق مطرح میشود. اما محقق باید بتواند، ارزشهای اساسی تحقیق مورد نظر را به دیگران نیز منتقل نماید؛ بنابراین محقق باید ارزشهای اساسی تحقیق را مطرح نماید (ساروخانی، 1390، ص 145).
موسسات امروزی بدون ارتباط با مشتری و اطلاع از نظرو طرز تلقی آنها از عملکرد خود قادر به ادامه حیات نخواهند بود.این موسسات باید درباره تعین وتقسیم یک بازار وتولید محصولات وخدماتی که نیاز قسمت هایی از بازار را برآورده می کنند و به عنوان هدف انتخاب شده اند ،شناخت لازم را کسب کنند.این موسسات باید برای هر چه جذاب تر کردن قیمت فروش، شیوه های قیمت گذاری را به خوبی بدانند. آنها همچنین با انتخاب کانال های درست توزیع ، سعی خواهند کرد محصولات خود را در دسترس مشتریان قرار دهند .انجام تبلیغات وپیشبرد کالا ها ،به نحوی که مشتریان اطلاعات لازم را در مورد این کالاها به دست آورند وخواستار این کالاها شوند ،زمینه های دیگری است که این واحد ها باید درباره آنها آگاه باشند .(اطلاع ازچهار پی) (کاتلر ،1390)
از طرفی ازمهمترین معضلات اقتصادی کشور،وابسته بودن درآمد کشوربه نفت وصادرات بسیار کم کالاهای غیرنفتی است.ازآنجاکه صنعت نانو دارای پتانسیل بالایی است می توان امیدداشت که رشدوتقویت این صنعت علاوه بر کمک کردن به بالابردن سطح اشتغال ورونق گرفتن بازارهای داخلی درنهایت می تواندکارآمدی بیشتری دررقابت درسطح جهانی ازخودنشان دهدوبه عنوان یک کالای غیرنفتی سهم بیشتری در صادرات کشور ایفا کند. نگاهی به نظام اقتصاد و اجتماعی در بسیاری از كشورهای پیشرفته و نو توسعه یافته، جهان نشان می دهد كه ایجاد و حمایت از بنگاه های كوچك و متوسط یكی از اولویتهای اساسی در برنامه های توسعه اقتصادی كشورها این بنگاه های اقتصادی علی رغم آنكه به سرمایه گذاری كمتری نیاز دارند، بازدهی بیشتری داشته است و درایجاد اشتغال، ایجاد بستر مناسب برای نوآوری و اختراعات و افزایش صادرات این كشورها، نقش مهمی دارنددر بازارهای جهانی هنوز موانع زیادی در برابر تجارت محصولات دانشبنیان، به ویژه تولیدات کشورهای در حال توسعه، وجود دارد. فرایندهای پیچیده ورود به بازار جدید، عدم وجود برند مناسب، تعرفههای بالا، نیاز به استانداردهای قابل قبول و همچنین موانع غیرتعرفهای از جمله مشکلات موجود در بازار محصولات دانشبنیان هستند. با توجه به اهمیت دسترسی به بازار در تجاریسازی محصولات دانش بنیان، ضرورت ورود محصولات با فناوری بالا به بازارهای جهانی و رفع موانع پیش روی آن، به شدت احساس میشود.
فرم در حال بارگذاری ...