وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد رشته حقوق: بررسی نقش و عملکرد سازمان های بین المللی در هنجارسازی

 
تاریخ: 07-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

:
درباره جایگاه، نقش و کارکرد نهادهای چندجانبه و سازمان های بین المللی در جامعه و نظام بین المللی دیدگاه های مختلفی ارائه شده است برخی از نظریه پردازان (مثل نظریه پردازان لیبرال) بر این باورند که سازمان های بین المللی همانند دولت های ملی نقش برجسته و مهمی در جامعه بین المللی ایفا می کنند و به عنوان بازیگرانی مستقل و مقتدر عمل می نمایند. گروهی دیگر از نظریه پردازان (مثل رئالیستها) چندان به نقش و جایگاه نهادهای چندجانبه و سازمان های بین المللی اعتقاد ندارند. آنها بر این باورند که سازمانها و نهادهای یاد شده ساخته و پرداخته و دست دولت های ملی می باشند که در راستای اهداف و منافع دولتها شکل گرفته و دولتها به راحتی می توانند آنها را منحل نمایند. در میانه این دو دیدگاه افراط و تفریطی دیدگاه سومی نیز وجود دارد که بر این باورست که هر چند نهادهای چندجانبه توسط دولت ها تاسیس می شوند ولی این نهادها به تدریج جایگاه و هویت مستقلی برای خود کسب کرده و البته در مواردی در مرتبه و جایگاهی پایین تر از دولتها و در مواردی نیز همسان و حتی بالاتر از دولتها نقش ایفا می کنند.
تاملی در روند تاریخی شکل گیری و نیز عملکرد نهادهای چندجانبه درستی دیدگاه سوم را ثابت می کند. اصولاً در قرن نوزدهم میلای نهادهای چندجانبه و سازمان های بین المللی نقش و جایگاهی در سیاست و حقوق بین الملل نداشتند. بازیگران اصلی جامعه بین المللی دولت های ملی با ویژگی های خاص خودشان بودند که در چارچوب نظم و ستفالیایی شکل گرفته از سال 1648 (امضای عهدنامه وستفالی) رفتار و اقدام می کردند. در این سده تعداد سازمان های بین المللی بسیار محدود و مربوط به برخی حوزه های تخصصی بود. اصولاً نهضت سازمان سازی و رشد قارچ گونه این سازمان ها و نهادها پدیده و تحولی مربوط به قرن بیستم و به ویژه دهه 80 این قرن می باشد. تاسیس سازمان ملل بعد از پایان جنگ جهانی دوم نقطه عطفی بود که ظهور دهها سازمان دیگر را در پی داشت.
به هر حال، با وجود افزایش قابل توجه تعداد نهادهای چندجانبه و سازمان های بین المللی در نیمه دوم قرن بیستم، این سازمان ها و نهادها نتوانستند آن چنان که انتظار می رفت نقش آفرین باشند و به صورت جدی قدرت دولت های ملی را به چالش بکشند. یک دلیل مهم این امر شکل گیری نظام دو قطبی و رقابتها و منازعات نظامی و سیاسی – ایدئولوژیک دو ابرقدرت آمریکا و شوروی بود که به شدت بر تحولات و روندهای این دوره تاریخی سایه افکنده و به نوعی نقش و تاثیرگذاری سازمان ها را کمرنگ کرده و تحت الشعاع خود قرار داده بود.
متعاقب فروپاشی شوروی و نظام دو قطبی فضا و شرایط جدیدی که ایجاد شد، زمینه را برای قدرت یا بی نهادهای چندجانبه و سازمان های بین المللی و امکان ایفای نقش واقعی آنها فراهم ساخت. به طور کلی، سه عامل فروپاشی نظام دوقطبی و رفع محدودیت ها و قید و بندهای ناشی از آن برای سازمان های بین المللی، گسترش و تعمیق ارتباطات و روندهای جهانی شدن و نیز افزایش مشکلات و معضلات جهانی (مثل کنترل تسلیحات، تروریسم، فجایع طبیعی و زیست محیطی و. ..) که حل و فصل آنها از عهده یک یا چند دولت خارج می باشد، در تقویت نقش و جایگاه نهادهای چندجانبه در جامعه بین المللی معاصر نقش داشته اند و امروزه نهادهای چندجانبه در کنترل و حل و فصل مسائل و معضلات جهانی نقش مهمی ایفا می کنند و فرصت و عرصه بی بدیلی برای تعامل و همکاری دولتها و سایر تابعان حقوق بین الملل فراهم ساخته اند. یک کارکرد مهم و دستاورد بی نظیر نهادهای چندجانبه و سازمان های بین المللی کمک به تدوین و توسعه حقوق بین الملل است که در نهایت باعث تقویت نظم بین المللی و برقراری صلح و امنیت می شود. ایفای نقش نهادهای چندجانبه در فرایند تدوین و توسعه حقوق بین الملل به شکل های گوناگونی صورت می گیرد که مهم ترین آنها هنجارسازی و قانون سازی می باشد. در پایان نامه حاضر قصد

پایان نامه

 داریم کارکرد هنجارسازی نهادهای چندجانبه (و به ویژه سازمان ملل) را از زوایای گوناگون بررسی کرده و از این طریق بخشی از کارکردهای مثبت و دستاوردهای ارزنده این نهادها را روشن کنیم.

فصل اول: کلیات (طرح تحقیق)
1-1- بیان مسأله
دیپلماسی چندجانبه و نهادهای چندجانبه دارای یک سری کارکردهای فراگیر و تعدادی کارکردهای تخصصی می باشند. مهم ترین کارکردهای فراگیر این نهادها را می توان در کسب مشروعیت و شناسایی بین المللی (برای دولتها)، ایجاد فضای مناسب جهت تعامل میان کشورها و نیز افزایش نفوذ کشورهای کوچک تر خلاصه نمود. بسیاری از کشورها برای کشب مشروعیت از دیپلماسی چندجانبه استفاده نموده و به نهادهای دیپلماسی چندجانبه متوسل می شوند. مهم ترین نشانه رسمیت و شناسایی دولتها از طرف جامعه جهانی عضویت در سازمان ملل است. . شناسایی به عنوان عضو و یا ناظر توسط سایر نهادهای چندجانبه نیز اهمیتی به سزا دارد. همچنین نهادهای چندجانبه فضای مناسبی برای تعامل میان کشورها و ملاقات روسا، وزرای خارجه و نمایندگان سیاسی کشورها فراهم می کنند. در نهایت، کشورهای کوچک تر با حضور مناسب و ایفای نقشی فعال در دیپلماسی چندجانبه می توانند نفوذ و اعتبار خود را افزایش داده و از آسیب پذیری خود بکاهند.
علاوه بر کارکردهای فراگیر ذکر شده، وظایف دیگری در نهادها و سازو کارهای دیپلماسی چندجانبه قابل توجه و تشخیص است. این کارکردها شامل اطلاع رسانی، هنجارسازی، قانون سازی، نظارت، تقسیم منابع و حل و فصل اختلافات می باشد. تمامی این کارکردها حائز اهمیت می باشند و باعث هویت یابی و تقویت جایگاه و نقش نهادهای چندجانبه و سازمان های بین المللی در جامعه جهانی می شوند. با این حال، تمرکز مطالعاتی ما در پایان نامه حاضر، نقش هنجارسازی نهادهای چندجانبه (به ویژه سازمان ملل) می باشد. این کارکرد در کنار کارکرد قانون سازی نیروی محرکه تدوین و توسعه حقوق بین الملل می باشند.
نهادهای چندجانبه با بهره گرفتن از مقبولیت عمومی جهانی خود مرجع بی بدیلی برای تولید، تبیین و ترویج هنجارهای رفتاری جهانی می باشند. اکثریت قریب به اتفاق بایدها و نبایدهای رفتاری در حوزه های مختلف که به شکلی جهانشمول تلقی می شوند، از تصمیم گیری های نهادهای چندجانبه نشات گرفته اند. گرچه این هنجارها هیچ ضمنانت اجرایی نداشته و حتی در بسیاری از موارد تعهد حقوقی نیز محسوب نمی شوند، اما بازیگران مختلف عرصه جهانی با تلاش برای تبدیل باورها و ارزش های خود به هنجارهای بین المللی در نهادهای چندجانبه برای افزایش نفوذ و قدرت معنایی خود رد جامعه جهانی اقدام می نمایند.
افزون بر نقش نهادهای چندجانبه در شکل دهی هنجارهای رفتاری، بی تردید حقوق بین الملل مرهون دیپلماسی چندجانبه است، چرا که بدون دیپلماسی چندجانبه و نهادهای چندجانبه رشد و توسعه حقوق بین الملل و مقررات مرتبط با آن میسر نبوده و نیست. همه معاهده های بین المللی محصول دیپلماسی چندجانبه است. این معاهدات در حوزه های گوناگونی به صورت های مختلف بر حیات فردی و اجتماعی انسانی تاثیر می گذارند. برای مثال دریافت نامه های پستی و علائم دریایی، مخابرات راه دور و حتی خرید بلیط هواپیما برای سفرهای خارجی و عبور از کشورهای مختلف، همگی مبتنی بر ابزارهای حقوقی مشخص و معینی در زمینه ارتباطات و هوانوردی است که به دنبال مذاکرات طولانی در نهادهای دیپلماسی چندجانبه مورد توافق قرار گرفته و عملیاتی شده است.
با توجه به نقش مهم نهادهای چندجانبه (به ویژه سازمان ملل) در تدوین و توسعه حقوق بین الملل، بررسی کارکرد هنجارسازی این نهادها برای فهم و شناخت نقش یاد شده ضروری می باشد، در این راستا بایستی به سئوالات مختلفی پاسخ داده شود تا ابهامات و جنبه های مجهول قضیه روشن شوند و از جمله این سئوالات که هنجارسازی به چه معنایی است و مهم ترین روشها و سازو کارهای نهادهای چندجانبه برای هنجارسازی چه می باشند ؟ همچنین پاسخ به این سئوال اهمیت دارد که نهادهای چندجانبه و به ویژه سازمان ملل چه نقشی در هنجارسازی در حوزه های مختلف (مثل حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، خلع سلاح و کنترل تسلیحات، حقوق بشردوستانه، محیط زیست، اقتصاد و غیره )ایفا کرده اند. نوشتار حاضر قصد دارد در حد امکان به سئوالات فوق الذکر پاسخ گوید و از این طریق بخش مهمی از کارکردهای نهادهای چندجانبه را تبیین نماید.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه ارشد رشته حقوق خصوصی با موضوع بررسی فقهی و حقوقی بیع با ثمن شناورپایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی: بررسی بیمه اتکایی و ماهیت حقوقی آن »