فساد شدن بیان شده و به خود رقص و نیاز فطری آن توجه نشده است.
2-1- اهمیت و ضرورت
رواج رقص در رسانه های جمعی امروز به نحو گسترده ای به چشم می خورد چنانکه با نگاهی بدان مفهوم تهاجم فرهنگی در ذهن مجسم می گردد. در فقه اسلامی درباره رقص محدودیّت های مشروع و عدم مشروعیت آن با استناد به آیات قرآن و احادیث ابراز نظرهایی شده است. اگر ما بتوانیم در جامعه کنونی مفهومی دقیق از رقص و علت حرمت آن در برخی موارد به افراد ارائه دهیم، می توانیم با انجام رقص هایی که جنبه ملی دارد نه محرک قوای شهوانی و حتی به منظور تفریح و خوش ساختن فضای جامعه بدون گناه جلوی بهانه گیری ها و انجام رقص های حرام در تمامی زمینه ها از جمله هنر و ورزش و روانشناسی و … گرفته شود.
3-1- سوالات تحقیق
نظر اسلام در مورد رقص چیست؟
عوامل مؤثر در حرمت و حلال بودن رقص چیست؟
فتوای فقها در انواع رقص چیست؟
رابطه حکم رقص و دیگر مسائل در جامعه چیست؟
4-1- فرضیات تحقیق
رقص فی نفسه و ذاتاً حرام نمی باشد بلکه می توان در القای مفاهیم عقیدتی و ملی مؤثر واقع شود و روح جامعه را شاد گرداند اما همراه شدن با عوامل حرام با کمال انسانی منافات دارد و مخرب جامعه و فرد می باشد بنابراین اگر جامعه شناخت دقیقی از مفهوم رقص داشته باشد می توان بدون گناه از رقص در جامعه استفاده و مردم را از انجام رقص حرام دور نماییم.
5-1- پیشینه تحقیق
مفهوم رقص از زمان پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) تاکنون مورد بحث بوده است و در کتب بزرگانی چون شیخ کلینی در کافی، شیخ انصاری در مکاسب، وسائل الشیعه از حرّ عاملی، تلبیس ابلیس ابن جوزی، دیدگاه پنجم اکبر ایرانی، مقالاتی از جهانگیر نصر اشرفی، یحیی ذکاء و دیگر بزرگان متقدم و معاصر نام برد. البته هر کدام بصورت مختصر و در حاشیه دیگر مطالب به موضوع پرداخته اند، در این تحقیق سعی می شود از دیدی همه جانبه و منحصراً در رقص، بررسی صورت بگیرد.
6-1- چارچوب تحقیق
این تحقیق از هفت فصل تشکیل شده است.
فصل اول کلیات تحقیق که شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت، سؤالات تحقیق، فرضیات تحقیق، پیشینه تحقیق، چارچوب تحقیق، لهو و لعب در اسلام و مفهوم رقص (زفن، سماع) در لغت و فقه و عرفان می باشد.
فصل دوم پیشینه رقص که شامل تاریخچه رقص، رقص در زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و تاریخچه رقص در ایران است.
در فصل سوم انواع رقص و حکم آن بیان شده که شامل رقص مجاز، رقص کودکانه و حکم شرعی آن، رقص محلی و بومی، رقص ورزشی و احکام آن، رقص حرام، رقص مبتذل، رقص شادی، فتوای مراجع درباره رقص و … می باشد.
فصل چهارم دلایل حرمت رقص از دیدگاه قرآن و روایات و رقص و موسیقی بررسی شده است.
در فصل پنجم رقص و هنر نمایش، فصل ششم آموزش رقص و حکم آن و فصل هفتم نتیجه گیری بیان شده است.
7-1- لهو و لعب در اسلام
1-7-1- لهو
راغب اصفهانی در معنای لهو می گوید: «اللهو ما یشغل الانسان عمّا یعنیه و یهمَه؛ لهو آن چیزی است که انسان را از آنچه مقصود و مهم اوست باز دارد.»[1]
فیروز آبادی، آن را به لعب و بازی معنا کرده و جوهری هم به همین طریقه رفته است.[2] به نظر می رسد مفهوم اصلی لهو همان گفته راغب باشد و بازی، مصداقی از آن به حساب آید. بنابراین لهو، هر کاری است که اشتغال بدان، انسان را از توجه به خداوند متعال و یاد او باز دارد.
این بازدارندگی در برخی مصادیق آن موجب دوری از ساحت الهی است مانند غنا و آهنگ های مبتذل و در برخی موجب سرور و نشاط زیادی است و در دیگری تنها مایه مشغولیت ساده انسان است بی آنکه در مراتب ایمان او خلل و صدمه ای وارد آورد. در اینکه لهو در مصادیق نوع سوم خود محکوم به حرمت نیست به فرموده مرحوم شیخ انصاری (رضوان الله علیه)، ظاهراً خلافی بین فقها نیست.[3] ولی لهو در مصادیق نوع اول و دوم آن با توجه به مراتب فسادی که برآن بار است، در اینکه بطور مطلق محکوم به حرمت است و یا تنها برخی مصداق های آن این چنین اند بین آنان اختلاف است. برخی از بزرگان فقها همچون مرحوم شیخ انصاری نظریه نخست را پذیرفته اند و بر آن استدلال های متعدد آورده اند و از ظاهر کلام شیخ انصاری بدست می آید که ایشان رقص را به عنوان مصداقی از لهو و حرام می دانند.[4] در حالی که برخی دیگر از آنان[5] و غیر آن همچون امام خمینی (رضوان الله علیه) [6] آن ادّله را سنداً یا دلالةً یا به هر دو جهت کافی ندانسته و به حرمت هر لهوی حکم نکرده اند. ولی اینکه چه مصداقی از آن اینگونه است باید از زبان معصوم بیان شود.
2-7-1- لغو
فیروز آبادی در معنای لغو می نویسد: «اللّغو … السقّط و ما لا یعتدّ به من کلام و غیره؛ لغو هر سخن و غیر سخنی که ساقط شده و غیر قابل اعتنا باشد.»[1]
و همچنین در معنای لعب می گوید: « لعب … ضدّ جدّ؛ لعب ضدّ جدیّت.»[2]
راغب اصفهانی در معنای لعب می نویسد: « لَعِبَ فلان؛ اذا کان فعله غیر قاصد به مقصداً صحیحاً؛ وقتی کار به صورتی باشد که فاعل آن هدف و غرض صحیحی از آن نداشته باشد به آن لعب می گویند.»[3] اگر لغو و لعب به همین معنایی باشد که ذکر شد، همچنان که شیخ انصاری فرموده است؛ دلیل روشنی که سنداً و دلالةً قابل اعتماد باشد برحرمت آن در دست نیست، مگر اینکه کسی ادعا کند این دو به عنوان «لهو» باز میگردند و مرادف با آن هستند، در این صورت حکم همان حرمت بر آن بار می شود.[4] ولی دو اشکال بر سر راه آن وجود دارد: نخست، اثبات اصل این مدّعی و دیگری، اثبات حرمت لهو، که گفتیم محل اشکال و کلام است.
[1] . فیروز آبادی، قاموس المحیط، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ذیل کلمه «لغو».
[2] . همان، ذیل کلمه «لعب».
[3] . المفردات فی غریب القرآن، پیشین، ذیل کلمه «لعب».
[4] . انصاری، پیشین، ص 54.
[1] . المفردات فی غریب القرآن، بیروت، ناشر دار احیاء التراث العربی، بی تا، ذیل کلمه «لهو» .
[2] . موسوی کاشمری، سید مهدی، زلال فقه، قم، ناشر بوستان کتاب، 1388 ش، ص 159 .
[3] . انصاری، مرتضی، مکاسب، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1406 ه، ص 54، مسئله 20.
[4] . همان، ص 54.
[5] . شیرازی، محمد تقی، حاشیه المکاسب، قم، ناشر شریف الرضی،1412 ه، ص 136-134.
[6] . خمینی، روح اللّه، مکاسب المحرمه، تهران، ناشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1381 ش، ج 1، ص 370-356.
فرم در حال بارگذاری ...