وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه ارشد رشته مدیریت : رابطه یادگیری محوری با ارزش مشتری در شعب بانک ملی رشت

 
تاریخ: 07-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

:        

 

سازمان باید بداند و بیابد که مشتریان دوست دارند، چه چیزی را بیش تر یا کم تر در رفتارهای کارکنان سازمان ملاحظه کنند. انتظارات مشتری باید توسط رهبران سازمان در فرهنگ آن، ترجمه و پیاده سازی شود. به بیان دیگر، انتظارات مشتریان باید رفتارهای رهبران و کارکنان را جهت دهی کند. از جمله اقدامات مؤثر برای ایجاد فرهنگ ارزش مشتری در سازمان آن است که رفتارهاى سازمان خود را با مشترى هماهنگ كرده و تطبیق دهیم، به خواسته مشترى ارزش دهیم و میزان رضایت مشترى را بسنجیم که این فعالیتها به جنبه یادگیری محوری سازمان مرتبط می باشند (اولریش، 2005). مشاهده، تنظیم و جهت دهی فعالیتها و فرایندهای سازمان از دید مشتری باعث می شود که سازمان، مشتری را در تمامی زمینه های کاری خود، از طراحی محصول تا بازاریابی،آموزش، توسعه، ارزیابی عملکرد و پاداش دهی مشارکت دهد و پیشنهادها و نظرات او را لحاظ نماید. در این میان، مشتریان ناراضی و ناخشنود که با انتقاد و ارائه راهکارهای بهبود، سازمان را به چالش می کشند، جایگاهی ویژه می یابند و مهمترین منبع یادگیری در سازمان محسوب می شوند. کارکنان نیز در صف مقدم خدمت به مشتری و جلب رضایت وی قرار میگیرند و سازمان برای تحقق ارزش آفرینی به مشتریان، به کارکنان نیز بها می دهد. به این ترتیب، همه سرمایه های فکری و سازمانی در خدمت حفظ سرمایه مشتری به کار گرفته می شود. این مطالعه روی اهمیت یادگیری محوری مرتبط با ارزش مشتری تاکید می نماید.همچنین این فصل شامل بیان مساله، اهمیت و ضرورت تحقیق،اهداف،چارچوب نظری،فرضیات تحقیق،تعاریف نظری و عملیاتی و قلمرو تحقیق را شامل می شود.

 

1-2)بیان مسئله:

 

جهانی شدن تجارت و اقتصاد و پویاتر شدن رقابت، نقش مشتریان را در سازمانها تغییر داده است نگاه امروز سازمانها به مشتریان تنها یک مصرف کننده صرف نیست. مشتریان در سازمان های امروز در تولید کالا و ارائه خدمت، رویه های انجام امور و فرایندها ، توسعه دانش و توان رقابتی، همراه و همگام اعضای سازمان هستند. بنابراین مدیریت مؤثر و کارآمد رابطه با مشتری و خلق و ارائه ارزش به او از مهمترین مباحث مورد علاقه و توجه محققان و مدیران سازمانها محسوب می شود.مشتریان نیز به دنبال کسب منافع و مزایا و ارزشهای بیشتر در قبال پرداختهای خود می باشند . مشتری از سازمان انتظار دارد كه بیشترین ارزشها را با مناسب‌ترین قیمت عرضه كند و سازمانها نیز مدام به دنبال روش های جدید و ایجاد نوآوری در خلق و ارائه ارزش هستند و حتی از ارزش مشتری تحت عنوان « منبع آتی مزیت رقابتی » خویش نام می برند.توسعه رویکردی که در آن مشتری به عنوان یک دارایی ضروری شرکت به حساب آورده شود، نمایانگر وقوع انقلابی در بازاریابی رابطه‌مند است. چنین رویکردی منجر به برخورد متفاوت با طبقه‌های گوناگون مشتریان ازنظر سطح سود آوری بلند مدت آنها برای شرکت خواهد شد (ایگلسیاس و گولن، 2004). اکثر محققین معتقدند که ارزش ادراک شده مشتری، امری ضروری برای سازمان ها بوده و در سال‌های اخیر، تبدیل به کانون توجّه استراتژی‌های بازاریابی شده است و ارزش مشتری به یک نگرانی رو به افزایش برای مصرف کنندگان و بازاریابان تبدیل شده است (پترسون و اسپرینگ، 1997) و بایدبرای ایجاد آن بر فعالیت های کسب و کارتمرکز داشته باشیم (والتر و همکاران، 2001). با توجه به نظر اسلاتر و نارور، ارزش مشتری زمانی ایجاد می شود ” که سودمندبودن کالا و خدمات برای مشتریان مهم تر از هزینه پیشنهادی آنهابه مشتری باشد،امروزه قابلیت های سازمانی می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی در خلق و ارائه ارزش برتر به مشتریان بکار رود (نارور و همکاران، 2004). یکپارچه ساختن این قابلیت‌ها برای ایجاد و ارائه ارزش برتر به مشتری در بازارهای آشفته بسیار اهمیت دارد (اسلاتر و نارور، 1995). این قابلیت های سازمانی، اگر منجر به ارائه ارزش برتر به مشتری شوند اهمیت حیاتی پیدا می کنند (اسلاتر و نارور، 1995). تحقیقات نشان داده است که بازارگرایی ، یادگیری محوری ، نوآوری، و ارزش مشتری به عملکرد سازمانی مربوط می شود (فلینت و همکاران، 2005). مفهوم ارزش مشتری دربرگیرنده ارتباط آن با بازار گرایی ، یادگیری سازمانی ،کارآفرینی و نوآوری است (اسلاتر و نارور، 1994). بیکر و سینکولا یادگیری محوری را به عنوان یکی از قابلیت های سازمانی که بر گرایش سازمان به تولید ارزش و یادگیری دو حلقه ای تاثیر می گذارد ، و اعضای سازمان را تشویق به ” فکر کردن در خارج از چارچوب ” می کند توصیف می کند (بیکر و سینکولا، 1999). در مطالعه دیگری، سینکولا و همکاران پیشنهاد می دهند که تعهد به یادگیری ، چشم انداز مشترک ، و روشن فکری ابعاد یادگیری محوری است (سینکولا و همکاران، 1997). با توجه به رابطه بین یادگیری محوری وارزش مشتری، وانگ و احمد در مطالعه سال 2002 نشان دادند که سازمان ها نیاز به پیاده سازی بالاترین سطح از یادگیری سه حلقه، کیفیت خلاقیت گروهی ونوآوری ارزش دارند (وانگ و احمد، 2002). خلق ارزش برای گرو ه­های ذینفع بانک، شناسایی سریع رقبا و پاسخگویی مؤثرتر از رقبا به نیازهای آشکار و پنهان مشتریان، از اصول بنیادین و استراتژیک بانک ها در فضای رقابتی کنونی است. بانکها به عنوان بنگاه های حاضر در خط مقدم فضای اقتصادی جوامع انسانی شناخته می شوند. در واقع بانکها، مدیریت بر بدهیها و دارایی ها در بازار پولی را بر عهده دارند و بازار پولی بخش مهم و قابل ملاحظه ای از بازار مالی هر کشوری است. در چنین شرایطی، هرگونه افت وخیز، کارآیی یا عدم کارآیی، موفقیّت یا شکست نظام بانکی، کل اقتصاد هر کشور را تحت تأثیر شدید خود قرار می دهد. بنابراین شاخص ­های موفقیّت بانکها، نه تنها برای همه ذینفعان در مقیاس کسب وکار بلکه برای جامعه در مقیاس ملی حائز اهمیّت است. اساس و بنیان نظام بانکی را نیزمشتریان بانک تشکیل میدهند؛ زیرا مشتری، اصلی ترین منبع سودآوری و رشد بانک است و بانکداران بر این نکته که رمز موفقیّت و تداوم بقاء بانکها، جذب، حفظ ونگهداری مشتریان است، تفاهم دارند. به همین دلیل، موضوع مشتری محوری در بانکها نیز از اولویت خاصی برخوردار است، تا آنجا که مشتری محوری جزء ذاتی بانکداری محسوب شده و کسب وکار بانکداری، بدون رضایتمندی وخشنودی مشتریان، مقبول و موفق نخواهد بود. مهم ترین وجه مشتری محوری و فاخرترین مفهوم در این رابطه موضوعی است که در سالهای اخیر، تحت عنوان ارزش مشتری مطرح می شود. ارزش آفرینی برای مشتری، هدفی متعالی در کسب وکار میباشد و رویکردی است که یک سازمان در قبال همه ذینفعان و به ویژه مشتریان خود در پیش می گیرد و در آن مشتری را محور همه فعالیت ها و فرایندهای خود قرار میدهد. به این ترتیب، سازمان بانک از منظر مشتریان، به نحوی مهندسی می شود که محصولات و خدمات ارائه شده نیازهاو خواسته های مشتری را تأمین کند. دامنه این امر حتّی تا کشف نیاز پنهان مشتریان و یا فراتر از آن، ایجاد نیازدر مشتریان گسترش مییابد. به همین دلیل پرداختن به موضوع ارزش آفرینی برای مشتریان در فضای به شدّت رقابتی کنونی، در کانون توجه قرار گرفته است.امروزه تمامی بانكهای كشور به ویژه بانكهای دولتی دچار رقابت شدیدی شده اند، چراكه اولا بانكهای خصوصی با سرعت زیادی رو به رشد بوده و سهم بازار بانكهای دولتی را تصرف نموده و ثانیا در حال حاضر مشتریان ،گزینه های مختلف دیگری برای سرمایه گذاری پولهایشان دارند و لذا بانكها تلاش می كنند تا هریک سهم بیشتری از كیف پول افراد را بدست آورند. با این حال بانكهای بخش خصوصی سعی دارند تا مشتری مدارتر بوده و در زمینه فعالیتهای بازاریابی فعالترشده و به نوعی تهدیدی جدی علیه بانكهای دولتی می باشند. به عبارت دیگر آنها هیچ مزیت وبرتری رقابتی خاصی نسبت به همتایان خود ندارند و مشتری می تواند به راحتی و بدون هزینه خاصی بانك مورد نظر خود را تغییر داده و به سمت بانكی دیگر برود. یک استراتژی كه بانكها به عنوان روشی برای موفقیت و بهبود وضعیت فعلی می توانند از آن استفاده نمایند، ایجاد ارزش برتر برای مشتریان نسبت به سایر رقبا است. در این میان تاكید بر قابلیت‌های سازمانی به ویژه یادگیری محوری برای ایجاد ارزش برتر برای مشتری می تواند راهبرد مفیدی باشد در این تحقیق به دنبال بررسی مفهوم یادگیری محوری به عنوان یکی از قابلیت‌های فرهنگی سازمان وارتباط آن با ارزش مشتری هستیم. لذا تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال است که آیا رابطه مثبت و معناداری بین یادگیری محوری و ارزش مشتری در شعب بانک ملی در شهرستان رشت وجود دارد؟

 

1-3)ضرورت انجام تحقیق:

 

همه استراتژی ها مانند بهبود کیفیت، افزایش خدمات، کاهش هزینه­ های عملیاتی، تغییر کانال­های توزیع، تغییر در رویکرد بازار، بالا بردن بهره وری از طریق تکنولوژی، تنزیل قیمت و غیره در ارزش مشتری بستگی دارد. کارکرد اصلی استراتژی، خلق مزیت رقابتی و ارتقای جایگاه سازمان در محیط رقابتی است. مزیت رقابتی عاملی است که سبب ترجیح سازمان بر رقیب از سوی مشتری شود. استراتژی اثر بخش باید بتواند برای شرکت مزیت رقابتی (شایستگی های متمایزکننده) و برای مشتریان ارزش بیشتری نسبت به رقبا بیافریند. شایستگی های متمایزکننده عواملی هستند که برای مشتری ارزش می آفرینند و دستیابی به آنها برای رقیب بسادگی امکان پذیر نیست. برای دستیابی به مزیت رقابتی باید زودتر از رقیب، ارزش از دید مشتری را شناخت و بهتر از رقیب به آن پاسخ داد. در شرایطی که عوامل مزیت ساز رقابتی دائم در تغییر هستند، تنها مزیت رقابتی پایدار، توانایی تشخیص مستمر این عوامل است موفقیت یک بنگاه در گرو شناخت قواعد کسب و کار است؛ قواعدی که چگونگی خلق ارزش برای مشتری را نشان می دهند. اگر شما در هر بازار از دید ارزش درک شده مشتریان خود نگاه کنید، شما می توانید کشف کنید که چرا استراتژی های خاصی در بازار موفق شده در حالی که استراتژی های دیگر شکست خورده­اند
(فروزنده کاظم، 1386). ارزش مشتری همان عاملی است که سبب می شود مشتری اقدام به خرید کالایی کند یا از خرید کالایی انصراف

پایان نامه

 دهد و یا سفارش خرید خود را تغییر دهد امروزه رقابت در حال افزایش و بسیاری از بازارها اشباع شده است، دیگر مانند گذشته شركت‌ها با یک نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبرو نیستند. امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و شركت‌ها برای به دست آوردن سهم بیشتر از بازار ثابت یا رو به كاهش باید مبارزه كنند. در مقاله ریچهلد [1]و ساسر آمده است که اگر تعداد مشتریان 5 درصد کاهش یابد 85 درصد سود بانک ها و 50 درصد سود شرکت‌های بیمه از دست می‌رود و در عین حال 5 درصد افزایش در میزان حفظ مشتریان باعث افزایش 25 تا 125 درصدی سودآوری بانک‌ها و 75 درصدی سودآوری صنایع دیگر می‌شود(ریچهلد، 2006). در دنیای رقابتهای فزاینده، مشتریان حق انتخاب و قدرت چانه­زنی بیشتری نسبت به گذشته یافته­اند و این معادله همچنان به نفع آنها حرکت می کند. شرکتها برای بقا و توفیق نیازمند به ارائه ارزش بیشتری به مشتریان نسبت به رقبا هستند. ارزش، مقایسه بین هزینه ها و فایده هایی است که از سوی مشتری صورت می گیرد و ملاک انتخاب آنها است. در این بازار فوق العاده پویا مشتری از سازمان انتظار دارد که بیشترین ارزشها را با مناسب‌ترین قیمت عرضه کند و سازمانها نیز مدام به دنبال روش های جدید و ایجاد نوآوری در خلق و ارائه ارزش هستند و حتی از ارزش مشتری تحت عنوان « منبع آتی مزیت رقابتی » خویش نام می برند (خان کاندامپولی[2]، 2004). قبل از اینكه مشتری را بشناسیم، باید ارزش و اهمیت او را در نگاه سیستمی و بصورت یک «نظام ارزشی» در دو مبحث مورد بررسی قرار می‌دهیم. یكی ارزشی كه مشتری برای فروشنده دارد و دیگری ارزش از دیدگاه مشتری (ناسوشن و ماوندا[3]،2013). ارزش مشتری عبارت است از: مجموعة استفاده‌هایی كه مشتری از یک كالا یا خدمت دریافت می‌كند منهای هزینه‌های بدست آوردن آن؛ وهزینه آن مقدار منابعی است كه برای خرید یا نگهداری كالا و خدمات یا برای رفع نقایص تأخیرها، انتظارات، اشتباهات و مانند اینها صرف می‌شود و باعث كاهش ارزش می‌گردد. بنابراین برای شركت‌های مشتری‌مدار، داشتن یک مدل ارزشی فوق‌العاده ضروری است همچنین شركت های باید ارزش مشتری كنونی خود را تعیین نمایند. آگاهی از ارزش مشتریان به شركت ها این امكان را می دهد كه محصولات خود رابه نحو بهتری جهت پذیرش مشتریان وفادارشان تطبیق دهند. تحقیقات محققان امور اقتصادی نشان داده که بانک ها با افزایش مشتریان ارزنده و تراز اول خویش و ایجاد رضایت موثر در مشتریان به طور بی سابقه ای به سودآوری خود می افزایند. بنابراین شایسته است که در بازار رقابت تنگاتنگ کنونی بانک ها، بر اساس بند ۲ و ۳ سیاست کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و احتمالا با عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO) و به تبع آن تاسیس بانک های خارجی در ایران و در ضمن با توجه به خصوصی شدن تعداد زیادی از بانک های دولتی و همچنین اختلاف ناچیز سود بانکی در بخش جذب منابع و مصارف پایین بانک های دولتی و خصوصی، بانک ها را ملزم می نماید هر چه سریع تر برای حفظ مشتریان خویش، چاره اندیشی نمایند و چاره آن تنها در ارزش آفرینی برای مشتری و مشتری مداری موثر تجلی می یابد، تا مشتری احساس کند رضایت وی از خدمات دریافتی برای بانک بسیار مهم است. امروزه این حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد که کفه ترازو و قدرت بازار به طرف مشتریان سنگینی می کند. مشتریان امروز فرصت های بیشتری برای مقایسه خدمات در اختیار دارند و مدیریت مالی آنها پیچیده تر شده است (دلاور، 1392). «ترسی و ویرسما»[4] معتقدند که رقابت مدرن دارای سه حقیقت است: مشتریان متفاوت، ارزشهای متفاوتی طلب می‌کنند. سازمانها نمی توانند در تمامی ابعاد ارزشها بهترین باشند؛ آنان بایستی با توجه به گروه مشتریان منتخب خود دامنه ارزشهایی که برروی آنها تمرکز می کنند را محدود سازند، همانطور که استاندارد ارزشها افزایش می یابد، انتظارات مشتریان نیز بالا خواهد رفت. از این رو سازمانها برای حفظ مزیت رقابتی و پیشگامی خود بایستی مدام درارائه ارزش به مشتری به جلو حرکت کنند (بیک [5]و همکاران،2004). مطالعه و تحقیق­های انجام گرفته در زمینه ارزش مشتری نشان می­دهد که به طورکلی در تحقیقات پیشین در کشور ایران به مقوله ارزش مشتری بیشتر از لحاظ ارتباط آن با بازارگرایی و نوآوری تمرکز شده است و به نقش توانمند سازی نیروی انسانی از طریق یادگیری در ایجاد ارزش برای مشتری و بطور کل یادگیری محوری پرداخته نشده است. بنابراین در مورد ضرورت انجام این تحقیق می توان گفت از انجا که ارائه ارزش برتر موجب خلق مزیت رقابتی برای سازمانها می شود و یادگیری محوری نیز به عنوان یک وسیله برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدارشناسایی شده است. لذا تحقیق در مورد رابطه یادگیری محوری با ارزش مشتری که ممکن است در ایجاد این ارزش و تقویت آن نقش داشته باشد برای بقاء سازمانها در فضای رقابتی کنونی ضروری به نظر می رسد.

 

1-4)اهداف تحقیق:

 

1-سنجش یادگیری محوری در شعب بانک ملی   شهرستان رشت

 

2-سنجش ارزش مشتری در شعب بانک ملی شهرستان رشت

 

3-بررسی رابطه بین یادگیری محوری با ارزش مشتری در بانک ملی شهرستان رشت

 

 1-5)سوالات تحقیق

 

سوال اصلی تحقیق:

 

  • آیا بین یادگیری محوری و ارزش مشتری در شعب بانک ملی رشت رابطه معناداری وجود دارد؟

سوال های فرعی تحقیق:

 

    • آیا بین تعهد به یادگیری و ارزش از دید مشتری در شعب بانک ملی رشت ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

    • آیا بین داشتن چشم انداز مشترک کارکنان بانک با ارزش مشتری شعب بانک ملی رشت ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

  • آیا بین روشن فکری و ارزش مشتری در شعب بانک ملی رشت ارتباط معناداری وجود دارد؟

1-6)چارچوب نظری تحقیق:

 

این مطالعه با هدف تکمیل تحقیقات قبلی در زمینه میزان ارتباط عوامل اثرگذار بر ارزش مشتری است که در این پژوهش تمرکز بر روی عامل یادگیری محوری و تاثیر آن بر ارزش مشتری می باشد؛ زیرا در تحقیقات قبلی کمتر به ارتباط و نقش این متغییر در ایجاد ارزش مشتری پرداخته شده است. طرح پژوهش حاضر به شرح زیر است: گام نخست سنجش میزان یادگیری محوری کارکنان شعب بانک ملی به عنوان متغیر مستقل و سپس سنجش میزان ارزش مشتری از مشتریان همان شعب بصورت جداگانه و در گام بعدی بررسی میزان ارتباط این دو متغیر در هر شعبه. چارچوب نظری این تحقیق بر اساس تعریف یادگیری محوری ارائه شده توسط بیکر و سینکولا[6] (1997) می باشد که یادگیری محوری به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است و ابعاد یادگیری را شامل تعهد به یادگیری، چشم انداز مشترک و روشن فکری بیان کرده است (بیکر و سینکولا، 1997). در این تحقیق رابطه هر یک از این عوامل را با ایجاد ارزش برای مشتری (متغیر وابسته) مورد مطالعه قرار می دهیم.

 

 

یادگیری محوری

 

 

   ارزش مشتری

 

 

 

       چشم انداز مشترک

 

 

 

 

 

روشن فکری

 

 

تعهد به یادگیری

1-7)فرضیه های تحقیق:

 

فرضیه اصلی تحقیق:

 

  • بین یادگیری محوری و ارزش مشتری در شعب بانک ملی رشت رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه های فرعی تحقیق:

 

    • بین تعهد به یادگیری و ارزش از دید مشتری در شعب بانک ملی رشت   ارتباط معناداری وجود دارد.

 

    • بین داشتن چشم انداز مشترک کارکنان بانک با ارزش مشتری شعب بانک ملی رشت ارتباط معناداری وجود دارد.

 

  • بین روشن فکری و ارزش مشتری در شعب بانک ملی رشت ارتباط معناداری وجود دارد.

 1-8)تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:

 

1-8-1) یادگیری محوری (متغییر مستقل):

 

  • سینکولا یادگیری را اینگونه تعریف می کند: یادگیری محوری یکی از قابلیت های سازمانی است که بر گرایش سازمان به تولید ارزش و یادگیری دو حلقه ای تاثیر می گذاردو سبب تشویق اعضای سازمان به” فکر کردن خارج از جعبه” می نماید (بیكر وسینكولا، 1999). وشامل تعهد به یادگیری، تسهیم دیدگاه و روشن فكری می باشد.


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه ارشد رشته علوم سیاسی: عوامل مؤثر در اتخاذ سیاست روسیه در خصوص پرونده هسته ای ایرانپایان نامه ارشد علوم سیاسی: عوامل مؤثر بر مشارکت عشایر استان سمنان در پاسداری از مرزهای شرق کشور »
 
مداحی های محرم