از زمان گسترش صنعت و در پی آن گسترش تولید مواد صنعتی، بشر همواره با موادی مواجهه داشته که به صورت غیر عمد و ناخواسته در کنار محصول اصلی تولید شده اند. برخی این مواد را زائد[1] نامیده و آنها را بلا استفاده میدانستند و برخی دیگر از این مواد به عنوان محصولات فرعی[2] نام برده و عقیده دارند که از این مواد هم میتوان در کاربردهایی دیگر بهره جست. در این باره صنعت آهن و فولاد هم مستثنی نبوده و همواره با تولید محصولاتی فرعی در حین تولید آهن و فولاد مواجه بوده است. بطور کلی، عملیات استخراج و تصفیه فلزات، مستلزم خارج ساختن مواد ناخالصی همراه سنگ معدن و سایر مواد موجود در شارژ ورودی به کورههای ذوب و تصفیه فلزات است. به همین دلیل در عملیات تولید فلزات، محصولات فرعی بدست آمده که ناخالصیهای موجود در سنگ معدن و مواد شارژی دیگر همچون کمک ذوبها و آلیاژسازها عمدهترین بخش این محصولات را تشکیل میدهند. مجموع ناخالصیهای ذکر شده در طی عملیات استخراج، از فلز جدا شده و در فازی جداگانه بر روی سطح مذاب فلز تولید شده قرار میگیرد که به آن سرباره (روباره)[3] گفته می شود ]1[.
با توجه به تولید مداوم و بسیار زیاد سربارهها، در صورت عدم وجود کاربرد مشخص، این مواد به اجبار دپو شده که مشکلات زیادی را هم از لحاظ انباشتگی و اشغال فضا در کارخانههای آهن و فولاد و همچنین مشکلات زیست محیطی در طبیعت بوجود میآورند. حضور دراز مدت این مواد در طبیعت بدلیل تجزیه ترکیبات مختلف موجود در آن باعث بروز مشکلات زیست محیطی می شود. در پی گزارش سالیانه NSA[4] در سال 2011 میزان کل سرباره آهن و فولاد تولیدی در ژاپن برابر با 392/15 میلیون تن بوده که حدود 635 هزار تن آن در صنعت سیمان و بقیه آن در کاربردهایی دیگری همچون جاده سازی، بهبود خاک کشاورزی و غیره بکار گرفته شده است. در همین سال در ایالات متحده امریکا حدود 20 میلیون تن انواع سرباره آهن و فولاد تولید شده که حدود 9/16 میلیون تن این محصولات فرعی در صنایع مختلف مصرف شده است ]2[. در ایران هنوز آمار دقیقی از تولید سربارههای آهن و فولاد منتشر نشده است ولی با توجه به کارخانههای فعال تولید آهن و فولاد در سراسر کشور تخمین زده شده در حدود بیش از 5 میلیون تن انواع سربارههای آهن و فولاد در سال تولید می شود.
تاکنون تحقیقات زیادی به منظور یافتن راه حل دائمی به منظور یافتن کاربردی برای سربارهها صورت گرفته است، که از آن جمله میتوان به تلاش برای استفاده از این مواد در کشاورزی به منظور اصلاح و خنثیسازی خاکهای اسیدی اشاره کرد]4-3[، همچنین محققان در بخش عمران و راهسازی بدلیل خواص مکانیکی خوب و قیمت پایین این مواد، از آن به عنوان جزء درشت دانه در آسفالت و بتن جادهای استفاده کردند که البته حضور مقادیر بالای آهک آزاد موجود در ترکیب سربارههای فولاد، باعث ایجاد ناپایداریهای حجمی گردیده و استفاده از آنرا بدین منظور محدود نموده است ]7-5[. مطالعات دیگری هم بر روی استفاده از سرباره بعنوان عامل افزودنی به ترکیب خام یا بعنوان جزء تشکیل دهنده در سیمان انجام گرفته است که در صورت موفقیت آمیز بودن این کاربرد حجم زیادی از سرباره را مورد استفاده قرار میدهد ]13-8[.
اما از عواملی که باعث شد محققان تلاش جدیتری به منظور یافتن راهی برای استفاده از سرباره در سیمان بکار گیرند این حقیقت بود که بازای تولید هر تن سیمان پرتلند در حدود 25/1 تن دیاكسید كربن تولید می شود كه یک گاز گلخانهای و مضر میباشد. در ضمن برای تولید یک تن کلینکر سیمان پرتلند به انرژی گرمایی در حدود شش میلیون و سیصد هزار كیلو ژول احتیاج بوده که در صورت بکارگیری سرباره بعنوان جایگزین کلینکر هم صرفه جویی اقتصادی به لحاظ کاهش انرژی مصرفی برای پخت کلینکر صورت میگیرد و هم از لحاظ
زیست محیطی مزیتی دارد که میران گاز مضر تولیدی از طریق کارخانههای سیمان را کاهش میدهد. علاوه بر این استفاده از سرباره در سیمان بعنوان جایگزین کلینکر، بدلیل قیمت پایین سربارهها باعث کاهش قیمت سیمان تولیدی می شود. تاکنون تنها استفاده از سربارههای گرانوله شده کوره بلند در صنایع تولید سیمان برای تولید نوعی سیمان با نام سیمان سربارهای است موفقیت آمیز بوده که به خصوص در دو دهه گذشته تحقیقات زیادی را معطوف خود ساخته است. سیمانهای سربارهای دارای مزایای زیادی از جمله موارد زیر میباشد]13،9[:
- حرارت هیدراسیون پایین که در بتن ریزیهای حجیم یک مزیت است،
- نفوذ پذیری پایین
- مقاومت در برابر حملات سولفات ها و کربناتها
- مزایای اقتصادی ناشی از کاستن انرژی مصرفی برای پخت سیمان
- مزایای زیست محیطی ناشی از کاستن از مقدار و حجم گازهای تساعد شده در حین پخت
- از دیگر مزایای استفاده از سربارههای فولاد در ترکیب کلینکر میتوان به تأثیرات قابل ملاحظه سربارههای فولادسازی بر قابلیت خردایش ونرم شوندگی سیمان اشاره کرد.
بر خلاف سربارههای کوره بلند که سالیان درازی است در صنایع مختلف مورد توجه بوده اند و کاربرد آنها در سیمان نیز پیشینهای نسبتاً طولانی دارد، سرباره کنورتور از دهه 90 میلادی مورد توجه قرار گرفت. از کاربردهای سرباره کنورتور و نوع دیگر سربارههای فولاد سازی در صنعت سیمان، مخلوط کردن آن با سرباره کوره بلند بوده که باعث تعدیل خواص آنها میگردد. علاوه بر این، سرباره کوره بلند باعث از بین بردن ناپایداریهای حجمی ناشی از حضور آهک در سرباره کنورتور می شود ]9[.
در این پروژه سعی شده است ابتدا خواص فیزیکی، شیمیایی و مینرالی سربارههای آهن و فولاد به منظور شناخت بهتر ویژگیها و مشخصات بررسی شود، سپس مخلوطهایی با درصدهای مختلف سرباره بعنوان جایگزین بخشی از سیمان در حالتهای دوغاب[5]، خمیر[6] و ملات[7] ساخته شد و سپس خواص رئولوژیکی، شیمیایی، قلیاییت دوغاب، همچنین زمان گیرش خمیر و نیز استحکام مکانیکی ملات سخت شده بررسی گردید. بررسیهای ریز ساختاری هم توسط دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی جهت شناخت بهتر از وضعیت تخلخلها و همچنین کریستالهای شکل گرفته اترینژایت[8]، پرتلندیت[9] (Ca(OH)2) و همچنین توبرموریت[10] به عنوان محصولات هیدراسیون صورت گرفت.
علاوه بر آزمایشهای فوق دو بررسی دیگر بر روی مخلوطهای سیمانی حاوی سرباره کنورتور صورت گرفت که عبارت بود از، استفاده از کلراید کلسیم به منظور فعالسازی قلیایی[11] سیمانهای حاوی سرباره کنورتور و دیگری استفاده از نانو سیلیس، که در این رابطه آزمایشهایی به منظور بررسی تأثیرات استفاده از این مواد بر زمان گیرش و همچنین استحکام مکانیکی ملاتهای تهیه شده صورت گرفت که بحث و نتایج در مورد تأثیر آنها در فصل چهارم آورده شده است.
[1] Waste
[2] By-product
[3] Slag
[4] Nippon Slag Association
[5] Slurry
[6] Paste
[7] Mortar
[8] Ettringite
[9] Portlandite
[10] Tobermorite
[11] Alkali Activation
فرم در حال بارگذاری ...