:
در آستانة انقلاب اسلامی و سالهای پس از آن مهاجرت چشم گیری در میان شاعران اتفاق افتاد كه منجر به باز شدن فصلی نو در فصلهای ادب پارسی شد. مهاجرت یا تبعید، ناگزیر در زبان، نگاه،ساختار و فرم ادبی تاثیر می گذارد. درون مایة اثر نیز نخستین عنصری است كه آن را بازتاب می دهد. شعر مهاجرت ایران در این سه دهة اخیر، دو مرحله را پشت سرگذاشته است. الف. تازگی زخم: شاعر از زیستن در زادگاه و مشاركت در جامعه محروم شده است.دراین مرحله، اثرش گرد چهار محور می چرخد:اعتراض- اندوهگساری برای زادگاه- غمگساری برای عزیزان و یاران و مردمش- درگیری دردناك درونی با تنهایی تحمیل شده. ب. پذیرفتن شرایط:به علت دراز شدن عمر مهاجرت،رابطه با سرزمین مادری ضعیف تر می شود.اینجاست كه شاعر به فاز جدیدی از تحولات درونی اش پا می گذارد:آمیختن با جامعه میزبان- بازتاب زخمهای روح در لایه های عمیق تر و ناپیداتر اثر هنری- پذیرفتن سرنوشت تازه و كنار آمدن با آن-كشف دوبارة خود و كشف زندگی دوباره در میان دو میهن، دو فرهنگ و دو زبان. در این مرحله است كه اگر تعداد شاعران چشمگیر باشد سبك جدیدی در ادبیات پارسی به وجود می آورند كه نه به تمامی بومی و نه غربی است بلكه تلفیقی از دو فرهنگ است. شعر مهاجرت فارسی، اكنون در این مرحلة حساس قرار دارد و اگر نگوییم به كمال ولی به ثباتی نسبی رسیده است.تحقیق حاضر پس از ارائة كلیاتی دربارة مهاجرت و پیشینة آن با تكیه بر شعر هشت شاعر معاصر به بررسی تحولاتی كه مهاجرت بر اثر ادبی می گذارد می پردازد. این تحولات در ساختار شعر و در سه سطح زبانی، ادبی و فكری قابل بررسی است.
سرآغاز:
ادبیات مهاجرت و به خصوص شعر مهاجرت ، از شاخه های مهم و شناخته شده در ادبیات جهان محسوب می شود ولی به دلیل اینكه متاسفانه در ایران شناخته شده نیست و به نوعی مهجور واقع شده است ، ناگزیریم ابتدا كلیاتی را دربارة مهاجرت ، پیشینه و علل وقوع آن، همین طور تعریف ادبیات مهاجرت و تبعید و پیشینة آن بیان كنیم. سپس به پیشینة مهاجرت و تاثیر آن در ادبیات فارسی ایران بپردازیم كه گسترة آن از قرن سوم هجری تا كنون را در بر می گیرد. درادامه، پس از طبقه بندی نویسندگان مهاجر كه عمر مهاجرتشان به سه دهه می رسد، به معرفی انواع ادبیات مهاجرت اعم از داستان، ترجمه، نقد، نمایشنامه و شعر می پردازیم. بخش شعر به تعریف شعر مهاجرت و شعر تبعید، وجه تمایز آنها و برگزیدن اصطلاحی مناسب برای آن اختصاص دارد.به بیانی روشن تر با توجه به اینكه از یک سو موضوع اصلی تحقیق، بررسی سروده های شاعران ایرانی خارج از مرزهای كشور در این سه دهة اخیر است و از سویی دیگر ، مباحث آن صرفا” در حوزة ادبیات می گنجد و حتی گوشه چشمی به حوزه های دیگر ندارد؛ برای روشن تر شدن محدودة كار و پرهیز از كاربرد اصطلاحات متعدد ، اصطلاح شعر برون مرزی را برمی گزینیم.
پس از آشنایی با كلیات بحث، با نگاهی دقیق تر و ریزبینانه تر، شعر برون مرزی ایران را با تكیه بر شعر هشت شاعر برون مرزی – بدون توجه به علت مهاجرتشان- در سه سطح زبانی، ادبی و فكری در فصل دوم با عنوان “ساختار شعر برون مرزی” مورد واكاوی قرار می دهیم.
هدف از این واكاوی، یافتن پاسخ هایی است درخور برای سؤال هایی از این دست: آیا می توان فصلی جدید با عنوان “شعر مهاجرت” در تاریخ ادبیات ایران گشود؟ روند شعر مهاجرت در این سه دهه بر یک منوال بوده است ؟ آیا نوآوری در صورت و مضمون شعر مهاجرت دیده می شود؟ تلقی شاعران برون مرزی از وطن چگونه است؟ فضای جغرافیایی و فرهنگی غرب در شعر مهاجرت فارسی چقدر تاثیرگذار بوده است؟
پس از اینكه جست و جوی پی گیر و فراوان دربارة سابقة پژوهش در ادبیات مهاجرت ایران، به خصوص شعر،- البته در ایران- به نتیجة چندانی نرسید و به یافتن تنها چند مقاله خاتمه یافت، انگیزة آشنایی با زبان، تخیل و اندیشة شاعرانی كه با ما پیوندهای ملی و فرهنگی دارند ولی به هر دلیل چندین دهه جلای وطن كرده اند، بررسی میزان تاثیر محیط اجتماعی و فرهنگی غرب در شعر برون مرزی ایران و یافتن زمینه های مشترك مضمون پردازی در آن ، نگارنده را برآن داشت تا علاوه بر مشكلات، محدودیت ها و معذوریت هایی كه بر سر این راه بود؛ از دشوار یابی منبع گرفته تا ناشناخته بودن و غریب ماندن این موضوع در ایران – كه شناساندن آن مانند هر امر ناشناختة دیگری در آغاز با موانع و ممنوعیت های خاص خودش روبروست- به تحقیق و تفحص دراین باب بپردازد.
گفتنی است درطی سه سال تلاش و پی گیری مداوم برای به دست آوردن منبع تحقیق از هر كتابخانة شخصی و عمومی ، افراد شعردوست و شعرخوان كه امید آن می رفت حداقل گوشه چشمی به شعر برون مرزی داشته باشند تا جستجوی شبانه روزی در سایت های اینترنتی، بالاخره از پانزده شاعر برون مرزی منابعی كه شامل سروده های دور ازوطن باشد به دست آمد. ازآنجا كه در انتخاب شاعر به دلایل گوناگون محدودیت های فراوانی وجود داشت بر اساس چند ملاك كه در به دست آوردن نتیجه ای عادلانه تر، تاثیر مستقیم می توانست داشته باشد از جمله: سن شاعر و سن به غربت افتادگی او، كیفیت منبع ازلحاظ جوهر شعری – كه برای بررسی در حد قابل قبولی باشد- و جنسیت شاعر– با وجود دشواری انتخاب- هشت شاعر انتخاب شد.
در میانة راه – پس از اشراف بیشتر بر موضوع- از بررسی شعر برخی از نامداران ادبیات فارسی از جمله هوشنگ ابتهاج و شادروان نادر نادرپور با وجود اینكه بخشی از آثار خویش را دور از وطن خلق كرده بودند به دلایل متعدد صرف نظر شد. از جمله اینكه منابعی كه از ایشان در دست بود بیشتر، شعرهای در وطن سرودة آنها را در بر می گرفت و در شعرهای اندكی هم كه از سروده های دوراز وطن ایشان به دست آمد، خصیصة متمایزی نسبت به آنچه در وطن سروده بودند ملاحظه نشد. البته همان طور كه در ادامه خواهد آمد بخشی از شعر برون مرزی ایران را شعر این نامداران و هم قطارانشان تشكیل می دهد، به همین منظور و به دو دلیل عمده ، شعر محمود كیانوش و شادروان ژالة اصفهانی را برای بررسی، جایگزین كردیم. نخست اینكه : عمر به غربت افتادگی این دو به خصوص ژاله اصفهانی طولانی تر بود و دیگر : اشعار بیشتری از سروده های دور از وطن این دو به دست آمد.
گفتن یک نكتة دیگر نیز ضروری است كه منابع موجود از شاعران منتخب ، شامل همة آثاری كه دور از وطن خلق كرده اند نیست و به اجبار
گاهی حتی به یک منبع استناد شده است؛ درنتیجه هیچ كدام از نتایج به دست آمده در این تحقیق، قطعی نمی باشد و همه به استناد منابع در دسترس اینجانب است نه همة آثار شاعر. به این ترتیب ، نتیجة نهایی نیز كه در فصل پایانی این تحقیق ارائه می شود ، تنها نمایاندن سایه ای از شعر برون مرزی است و نه همة حقیقت آن ، روشن است كه دست یابی بدین هدف ، سال ها تحقیق و تفحص در اشعار برون مرزی، از جوانب مختلف نقد؛ از جمله : نقد تاریخی، روان شناسی ، جامعه شناسی و … را می طلبد و به هیچ عنوان در چنین مجال اندكی نمی گنجد.
امید است كه تحقیق حاضر راه گشای محققین وارسته ای باشد كه دغدغة ملی و فرهنگی آنان، پاسبان همیشة زبان فارسی است.
فصل اول: کلیات
1-1- مهاجرت و تبعید
مهاجرت به عنوان یک پدیده سیاسی – اجتماعی در فرهنگ نامه ها به طور کلی چنین تعریف می شود:”ترک کردن دوستان و خویشان و خارج شدن از نزد ایشان یا فرار از ولایتی به ولایت دیگر ، بریده شدن از جایی به دوستی جای دیگر، ترک دیار گفتن و در مکان دیگر اقامت کردن.” و همچنین تبعید :” نفی بلد کردن ، اخراج بلد کردن ،کسی را جلای مکان یا وطن فرمودن ، نوعی مجازات چنانچه کسی را بنا به دستور محاکم دادگستری و یا سایر مراجع صلاحیت دار از شهر یا ناحیه ای اخراج کردن و یا شخص محکوم را مجبور ساختن که در محل خاصی در مدت محدودی سکونت اختیار کند.”[1]
مهاجرت (غالبا”) امری شخصی و ارادی به نظر می رسد چرا که مهاجر معمولا” زمانی تصمیم به مهاجرت می گیرد که نخواهد یا نتواند با محیط خود کنار بیاید و در جستجوی شرایطی بهتر و مناسب تر برای زندگی و کار می کوشد. بنابراین او این امکان را دارد که خود را با محیط، هماهنگ سازد و یا نسازد اما تبعید امری بیرونی و کاملا” اجباری و خارج از اراده شخصی است و معمولا” توسط مقام دیگری صورت می گیرد. در عمل، مفهوم تبعید و مهاجرت به ویژه به دلیل سیاسی – اجتماعی در بسیاری موارد آنچنان درهم می آمیزد و هم ترازمی گردد که به دشواری می توان تفاوتی بین آن دو یافت.[2]
به هر روی چه مهاجرت و چه تبعید هر دو مایة جدایی اند و نفی کنندة ارتباط و آدمی را در گذشت زمان از اصل و سرچشمه اش دور و دورتر می کنند.
2-1- سابقه مهاجرت
سرزمین ها و فرهنگ های مختلف در طول تاریخ بشری بارها و بارها شاهد پدیدة مهاجرت نویسندگان و شعرا به دلایل مختلف بوده و هستند.ابعاد و كیفیت این مهاجرت ها نیز در دوره های مختلف ، یكسان نبوده است. گاه در دوره ای تنی چند و زمانی بخش قابل توجهی از اهل قلم و اندیشه را دربر می گرفته است. ولی به هر روی ، مهاجرت و تبعید چه انفرادی باشد و چه گروهی ، چه اختیاری باشد و چه اجباری همواره و از دیرباز وجود داشته است. طبق آمار سال 2000 از هر 35 نفر یک نفر مهاجرت می كند و اگر همة مهاجرین را در یک كشور جا دهیم پنجمین كشور بزرگ دنیاست”.[1]
سرزمین ما نیز با این پدیده، بیگانه نبوده است. اگر بخواهیم افق ادبیات مهاجرت را ببینیم می توانیم با مرور چهار دوره مهاجرت اهل اندیشه ، فرهنگ و ادبیات در تاریخ ایران به تصویری از آن برسیم. چهار دورة مورد نظر به ترتیب: مهاجرت ایرانیان ، پس از حملة اعراب، بعد از حملة مغول ، پس از مشروطه و پس از انقلاب اسلامی است. هند و تركیه ، منزل اول مهاجرت ادبیات ایران و پس از آن ، كشور های اروپایی و آمریكایی هستند.
3-1- علل مهاجرت
چنانچه بخواهیم نحوة شکل گیری ادبیات مهاجرت را به دقت بررسی کنیم ناگزیر باید نکته هایی را مد نظر قرار دهیم از جمله : علل یا ضرورت مهاجرت و تبعید كه در سرزمین ها و دوره های مختلف متفاوت بوده است. تنها در این صورت است که می توان دربارة شکل گیری ادبیات مهاجرت و تفاوت های آن با ادبیات جاری در وطن به نتایج درستی رسید.
عده ای از منتقدین ادبی با تکیه بر اینکه در بسیاری از کشورها ضرورت مهاجرت شاعران، بر پایه گریز از محدودیت ها و یا فرار از تعقیب می باشد ، این مسئله را برای خود تبدیل به یک اصل کرده اند که : تمامی شاعران خارج شده از یک کشور با حکومت خویش برخورد رو در رو داشته اند. البته ناگفته نماند كه گاه برخی از شاعران مهاجر، نیز با تبعیدی خواندن خویش بر این اصل صحه می گذارند و خود را سیاسی معرفی می کنند؛ در حالی که چنین نیست و دست کم، این موضوع در مورد همه صدق نمی کند و نمی توان این را به عنوان یک اصل کلی پذیرفت.
گذشته از عده ای كه به جهت کار و به دست آوردن موقعیت شغلی بهتر یا تحصیل و یا حتی فشارهای خانواده مهاجرت می کنند، علت های دیگری نیز می توان برای این امر یافت از جمله برخورداری از فضای الهام بخش. به بیانی دیگر درمیان شاعرانی که معمولا”از تمکن مالی برخوردار بوده اند گاهی پیش می آید كه عده ای برای خلق آثار یا حتی اثری به گوشه ای که نسبت به وطنشان فضای متفاوتی دارد مهاجرت می کنند.[1] برای این منظور،شاید یدالله رویایی نمونة خوبی باشد.
در میان ادبای کشور ما، متاسفانه بسیار معدودند کسانی که به منظور یافتن فضایی الهام بخش، مهاجرت کنند؛البته روشن است که ادبیات مهاجرت فارسی زمانی می تواند رشد کند و در مسیر بالندگی قرار بگیرد که ضرورت مهاجرت در پی کسب فضایی متفاوت، برای تفکر و نوشتن باشد. در چنین شرایطی است که نتیجه مهاجرت ، ذهنی باز و خلاق و دیدی فرا وطنی خواهد بود. تنها در این صورت است که شاعر می تواند بن مایه های ملی خویش را با دریافت های جدید از فضای تازه ، درآمیزد و بدون اینکه نسبت به چیزی تعصب بیجا داشته باشد و یا اینکه اصل و نسب خویش را به کلی فراموش کند و دچار بحران هویت شود، اثری متفاوت بیافریند که حتی در ادبیات فارسی تحولی نو ایجاد کند و سبب غنای زبان فارسی گردد آنگونه كه در گذشتة تاریخ ادبی ایران بارها این اتفاق افتاده است و در ادامه به آن خواهیم پرداخت .
با توجه به دسته بندی های اولیة مهاجرت و همچنین ضرورت آن ، دیدگاه های متفاوتی نسبت به این پدیده به وجود می آید. در نگاه اول، شاید عده ای آن را برای شاعر،آسیبی ادبی بدانند ؛ چرا که بیشتر شاعران در اوج شکوفایی خویش دست به مهاجرت می زنند و مشكلات غربت مانند نوستالژی وطن و یاد کودکی ، ناسازگاری با محیط ، شرایط معیشتی سخت و از همه مهم تر کمبود مخاطب و محدودیت های چاپ و نشر سبب تنزل و گاهی توقف کار آنها می شود. اما با نگاهی فرهنگی به قضیه، شاعر با فضایی متفاوت روبرو می شود که می تواند چندان هم سیاه نباشد بلكه افق های روشنی را پیش روی او بگستراند.
[1] ن.ك. ارسلان عبداللهی “حاشیه ای بر ادبیات مهاجرت”حیات نوی اقتثادی،5/5/1382
[1] مجید روشنگر.”ادبیات مهاجرت فصل جدید در ادبیات پارسی”،کارنامه،آذر1380.
[1] دهخدا،ذیل مهاجرت و تبعید
[2] ن.ک. كیقباد یزدانی، درآمدی بر ادبیات مهاجرت و تبعید. تهران : سرچشمه،1385ص17
نخستین بار ،موضوع قابلیت اعتماد در حین جنگ جهانی دوم مطرح شد ،قابلیت اعتماد تا حد زیادی کاربرد علم آمار را در علوم فنی روشن می سازد.به ویژه اینکه کاربرد آمار را در فعالیت های عملی بیان می کند.
در دنیای امروز تلاش کلیه سازندگان سیستم های الکترونیکی و … بر این است که با بهره گیری از تکنولوژی پیشرفته،ضریب اطمینان محصولات خود را بالاتر ببرند به ویژه با توجه به رقابت موجود در دنیای صنعت محصولی موفق تر است که عمر بیشتر و کارکرد بالاتری داشته باشد.
ما برای رسیدن به این هدف از آمار بهره گرفته ایم تا با بهره گرفتن از علم احتمالات ضریب اطمینان و متوسط طول عمر هر محصول را از لحاظ زمانی محاسبه کنیم و با مقایسه آن با سایر محصولات تصمیمی درست در مورد کیفیت یک محصول بگیریم.
علاوه بر آن در هر مرحله سعی می کنیم محصولی را تولید کنیم که از لحاظ آماری عمر مفید تر و کارکرد بالاتری نسبت به مرحله قبل داشته باشد.
ما در این پایان نامه،برای یکی از این دستگاه ها دو مدل را پیشنهاد می کنیم که با توجه به این مدل ها و محاسبات آماری لازم در مورد این مدل ها ،روشن می شود که مدل سازی و بهره گیری از علم آمار و احتمال تا چه حد در بالا بردن کیفیت این گونه محصولات می تواند مفید باشد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: پیش نیازها 1
فصل دوم: طرح و بررسی دو مدل تصادفی در حوزه قابلیت اعتماد 12
فصل سوم : بررسی مدل اول در حوزه قابلیت اعتماد 20
فصل چهارم : بررسی مدل دوم در حوزه قابلیت اعتماد 40
فصل پنجم : نمودارهای مقایسهای دو مدل تصادفی 55
واژنامۀ انگلیسی به فارسی ………………………………………………………………………..62
فهرست مراجع ………………………………………………………………………………..65
مفاهیم و مقدمات فرایند های تصادفی
1-1 تعاریف
تعریف 1-1-1. مجموعه اندیس1: مجموعه را فضای پارامتر یا مجموعه اندیس میگوییم.
مجموعه اندیسگذار میتواند چند بعدی باشد، به عنوان مثال امواج اقیانوسها، میتوان را طول و عرض جغرافیایی گرفت، و در این صورت، ارتفاع موج در موضع میباشد. [11]
مقادیر ممکن است یک بعدی، دو بعدی، یا بعدی و یا حتی کلیتر باشد.
تعریف 1-1-2. فرایند تصادفی2: هر گاه یک مجموعه اندیسگذار و برای هر ، یک متغیر تصادفی باشد، گردایهی را اصطلاحا یک فرایند تصادفی میگوییم. [11]
تعریف 1-1-3. فضای حالت3: مجموعه ، شامل کلیه مقادیر مختلفی که به ازای هر اختیار میکند، فضای حالت2 فرایند تصادفی میگوییم. [11]
تعریف 1-1-4. فرایند گسسته4 و فرایند پیوسته5: در صورتیکه مجموعهای شمارا باشد فرایند را گسسته و در غیر این صورت فرایند را پیوسته میگوییم. [11]
به عبارت دیگر هرگاه ، آنگاه همواره میگوییم یک فرایند تصادفی با زمان گسسته است. هرگاه ، یک فرایند با زمان پیوسته است.
1- Index Set 2- Stochastic Process 3- State Space
4 – Discrete 5 -Continuous
تعریف 1-1-5. فرایند با حالت گسسته، فرایند با حالت پیوسته: اگر فضای حالت یک فرایند شمارا باشد فرایند را با حالت گسسته و در غیر این صورت فرایند را با حالت پیوسته گوییم.[11]
در حالتی که ، فرایند مربوطه را با مقدار صحیح یا یک فرایند با وضعیت گسسته مینامیم. هرگاه خط حقیقی باشد، آنگاه را یک فرایند تصادفی با مقدار حقیقی مینامیم. هرگاه یک فضای اقلیدسی بعدی باشد، آنگاه گوییم یک فرایند برداری بعدی است.
مثال 1-1-1: برای یک فرایند تصادفی که نمایانگر امتیازات در یک مسابقه فوتبال میباشد فضای پارامتر و فضای حالت را مشخص کنید. [13]
حل: فضای حالت در این فرایند عبارت است از تعداد گل هایی که بین دو تیم رد و بدل میشود یا به عبارت دیگر:
اگر زمان را برحسب دقیقه اندازه بگیریم، فضای پارامتر عبارت است از . فرایند در وضعیت شروع میشود و هر زمانی که گلی به ثمر برسد انتقالی بین حالتهای صورت میگیرد. به ثمر رسیدن یک گل، مقدار یا را به اندازهی یک واحد افزایش میدهد و لذا امتیاز به یا تغییر خواهد یافت.
مثال 1-1-2: کارخانهای دارای دو ماشین تراش است ولی هر روز یکی از آن ها مورد استفاده قرار میگیرد. احتمال ثابتی برای خراب شدن این ماشین تراش وجود دارد، و اگر خرابی ماشین پیش بیاید، این اتفاق در پایان روز رخ خواهد داد. یک تعمیرکار در این رابطه در استخدام کارخانه است. تعمیر هر ماشین دو روز به طول میانجامد. یک فرایند تصادفی طرح کنید که عملکرد این کارخانه را توضیح دهد. [13]
حل: انتخاب متغیر تصادفی در این مسأله مهم است. مقدار این متغیر تنها در انتهای روز بررسی میشود زیرا کلیهی انتقالات در آخر روز صورت میگیرد. فضای پارامتر مجموعهی روزهای فعال هفته میباشد که سیستم در حال بهرهبرداری است. اگر اولین روز را 1 و دومین روز را 2 و به همین ترتیب بقیه روزها را شماره گذاری کنیم خواهیم داشت:
فرایند تصادفی مناسب این کارخانه عبارت است از ، که نمایانگر تعداد روزهای لازم برای تعمیر ماشینها است و مقدار آن در پایان روز ثبت میشود. اگر هر دو ماشین قابل استفاده باشند صفر خواهد بود.
اگر یکی از ماشینها سالم و ماشین خراب یک روز تحت تعمیر باشد
اگر یک ماشین سالم و ماشین دوم اخیراً خراب شده باشد
اگر یک ماشین اخیراً خراب شده باشد و ماشین خراب دومی یک روز تحت تعمیر باشد
وضعیتهای ذکر شده موارد ممکنه هستند پس فضای وضعیت عبارت است از:
مثال 1-1-3 : فرایند پیوسته با حالت پیوسته[9]:
|
مثال 1-1-4 : فرایند پیوسته با حالت گسسته[9]:
|
مثال 1-1-5 : فرایند گسسته با حالت پیوسته [9]:
|
مثال 1-1-6 : فرایند گسسته با حالت گسسته[9]:
|
تعریف 1-1-6. فرایند دارای نمو مستقل1: هر گاه یک فرایند تصادفی باشد و به ازای جمیع که متغیرهای تصادفی مستقل از هم باشند، فرایند را دارای نموهای مستقل گوییم. به عبارت دیگر فرایند تصادفی دارای نموهای مستقل است هرگاه متغیرهای تصادفی از هم مستقل باشند. [11]
تعریف 1-1-7 . فرایند دارای نمو مستقل مانا2: هر گاه برای هر و هر متغیرهای تصادفی هم توزیع باشند آنگاه فرایند را دارای نموهای مستقل مانا (ایستا) گوییم. [11]
در خصوص غذاهای پرچرب و تنظیم اشتها دو دیدگاه جای بحث دارد. دیدگاه اول این که دریافت چربی سیگنالهای سیری ضعیفی ایجاد میکند. به طوری که مصرف بیش از حد غذاهای غنی از چربی میتواند منجر به عارضه چاقی گردد. دیدگاه دوم آن که دریافت چربی میتواند توسط یک سری سیگنالهای خاص تنظیم گردد، به نحوی که وقتی این سینگالها به میزان بیش از حد تحریک شوند به بیزاری از مصرف غذا منجر میشود(45).
میزان اخذ چربی نه تنها به کمیت بلکه مهمتر از آن به کیفیت چربی مصرفی بستگی دارد. اشباع یا غیر اشباع [13]بودن چربی، سیس[14] یا ترانس[15] بودن آن ، این که یک زنجیره اسید چرب غیر اشباع است یا چند زنجیره غیر اشباع[16] باشد، از جمله عواملی هستند که میتوانند در میزان اخذ چربی مؤثر واقع گردند. مطلب دیگر این که آیا مصرف چربی توأم با مصرف ساکارز یا سایر مواد قندی بوده یا خیر(31). کانابینوئیدهای[17] درون زاد [18]که متعاقب مصرف غذاهای لذیذ نظیر مخلوطی از چربی و ساکارز آزاد میگردند، گرسنگی زیاد و ازدیاد ذخایر چربی بدن را به پیش میبرند. هورمونهایی چون گالانین، پپتید مرتبط با آگوتی و گرلین میتوانند سبب تحریک اخذ چربی شوند و برخی هم چون انترواستاتین، آپولیپوپروتئین A-IV[19]، پپتید YY، کوله سیستوکینین و نوروپپتید Y میتوانند مهار اخذ چربی را سبب شوند. مهار اخذ چربی همچنین میتواند ناشی از کاهش تخلیه معده و یا کاهش رها سازی سروتونین باشد. مهار اخذ چربی زمانی میسر است که چربی به طور کامل هضم گردیده و به اسیدهای چرب تجزیه شود. زیرا اسیدهای چرب نقش مهمی در آزاد سازی هورمونهای مرتبط با سیری بازی میکنند.
جهت کنترل مناسب مصرف چربی بایستی روندهای هضم چربی بدون این که مهار گردند به تأخیر بیفتد یعنی به آهستگی انجام پذیرد تا فرصت کافی جهت هضم کامل و تولید اسیدهای چرب بیشتر فراهم شود(33).
به هر حال علت افزایش مصرف غذاهای غنی از چربی را میتوان در چهار عامل جست وجو نمود:
1- تراکم بالای انرژی این غذاها
2- انجام بسیار سریع روندگوارشی این مواد غذایی در دستگاه گوارش
3- سیگنالهای سیری بسیار ضعیف که در هنگام مصرف این غذاها صادر می شوند.
4- سیگنالهای گرسنگی بسیار قوی که متعاقب مصرف غذاهای پر چرب فعال می شوند.
2-2- رژیم غنی از چربی و پرخوری ناشی از آن
مطالعات زیادی مبنی بر این که چربی موجب پرخوری میگردد وجود دارد. دلایل مصرف بیش از حد غذا یا به عبارتی پرخوری تراکم بالای انرژی بوده که با خوش مزه بودن و خوش خوراکی غذاهای پرچرب همراه است(1).
به نظر میرسد که حداقل دو نوع پاسخ متعاقب مصرف جیره پرچرب مشاهده شود. برخی افراد دچار چاقی میشوند و عدهای علیرغم مصرف چربی زیاد هم چنان لاغر باقی میمانند که هر دوی این پاسخها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است(13).
افراد پرخور به دلیل تمایل زیاد آن ها به چربی و غذاهای خوش خوراک و لذیذ شناخته میشوند و این تمایل آنها به مصرف چربی بر سیگنالهای مهار کننده اخذ غذا که متعاقب مصرف چربی صادر میشوند غلبه میکند، یعنی همان سناریویی که بیان میکند سیگنالهای سیر کننده ضعیف هستند اما افرادی هم هستند که رژیم پر چرب دریافت مینمایند ولی دارای میزان گرمازایی[20] ناشی از رژیم غذایی و هم چنین میزان لپتین بالاتر هستند و لذا علیرغم مصرف این نوع رژیمها لاغر باقی میمانند که این علت را میتوان به ژنوتیپ آنها ربط داد(12).
2-3 – نوع چربی و اهمیت آن
در هنگام مصرف چربی مهمترین مسئله نوع و کیفیت آن میباشد. اشباع یا غیر اشباع بودن چربی، تعداد پیوندهای دوگانه، سیس یا ترانس بودن و عواملی از این دست در کیفیت چربی نقش به سزایی دارند. چربیهای اشباع و ترانس به عنوان چربی «بد» شناخته میشوند، حال آن که سایر انواع چربی از نوع «خوب» به شمار میروند. یکی از دلایل بد بودن چربیهای اشباع این است که این نوع چربیها میتوانند تجمع چربی را در بدن افزایش داده و به چاقی مفرط منجر گردند. بنابراین جیرههای حاوی چربیهای اشباع همانند پی[21] و یا روغن ذرت نسبت به چربیهای غیر اشباع بیشتر خاصیت چاقیزایی دارند(44).
اسیدهای چرب غیر اشباع سبب تقویت سیری شده و تعادل انرژی را در بدن برقرار میسازند. در یک مطالعه لاوتون[22](52) و همکاران دریافتند که اسیدهای چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه در مقایسه با اسیدهای چرب غیر اشباع با یک پیوند دوگانه یا اسیدهای چرب اشباع به طور نسبی سیری قویتری را القا مینمایند.
در این مطالعه سه رژیم حاوی سه نوع مختلف چربی شامل یکی اسید استئاریک که اشباع است، دومی اسید اولئیک که غیر اشباع با یک پیوند دوگانه است و سومی اسید لینولئیک که غیر اشباع با چند پیوند دوگانه است، مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص گردید که متعاقب مصرف چربی اشباع دریافت انرژی نسبت به چربی های غیراشباع (چه با یک پیوند دوگانه و چه با چند پیوند دوگانه) بیشتر است. ضمن این که این مسئله حتی تا روزهای بعد نیز ادامه داشت(52).
اختراع اتومبیل و پیشرفت صنعت یا به عبارتی دیگر انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم میلادی، یکی از نقاط عطف زندگی بشری بوده و پس از این اختراع دگرگونی هایی در همه جنبه های زندگی انسان حاصل گردیده است. اختراع اتومبیل و ورود آن به شهرها در جنبه های مختلف زندگی شهری نقش به سزایی داشته و با افزایش سرعت جا به جایی در شهرها، چهره ای دگرگون از شهرها پدیدار ساخته و بر همه کارکردهای شهری به نحوی تاثیر گذار بوده است. به علاوه ترویج و افزایش سیستم های حمل و نقل موتوری در شهرها، علاوه بر مصرف انرژی های تجدید ناپذیر باعث آلودگی محیط زیست شده، سلامت و نشاط افراد را تهدید می کند(احمدی و حبیب،1385).
گسترش بی رویه استفاده از اتومبیل در شهرها و پیامدهای ناشی از آن، چون آلودگی صوتی و هوا، محدودیت منابع انرژی و از بین رفتن کالبد شهرها توجه برنامه ریزان شهری و حمل و نقل را بیش از پیش به گزینه دیگر حمل و نقل غیرموتوری(دوچرخه سواری و پیاده روی) معطوف کرده است. در این میان تردد دوچرخه و برنامه ریزی برای آن، گزینه ای است که مورد توجه برنامه ریزان قرار گرفته است و از ابعاد مختلف زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، آرام سازی ترافیک و سلامت جسمی و روحی شهروندان حایز اهمیت است (صادقی،1384).
دوچرخه وسیله ی نقلیه ای سبک است و دارای 2 چرخ که به کمک نیروی عضلات پا حرکت می کند و دارای انواع مختلفی است. این وسیله نقش غیر قابل انکاری در توسعه فعالیت های گردشگری، افزایش ارزش زمین، اشغال کمتر فضای شهری، جذب صنایع، افزایش اشتغال و تجارت محلی را ایفا می کند (خادم الحسینی و همکاران،1389).
ارزان بودن نسبی آن سبب می شود که غالب افراد جامعه بتوانند آن را تهیه کنند. دوچرخه از نظر مصرف انرژی با صرفه ترین وسیله نقلیه است. انرژی ای که انسان برای راندن آن طی مسافتی تقریباً معادل 400 کیلومتر صرف می کند فقط برابر با انرژی یک لیتر بنزین است(حاتمی نژاد و اشرفی،1388).
گزارش شده است که مطبوع ترین و در دسترس ترین شکل از فعالیت ورزشی، دوچرخه سواری است که خطر مرگ و میر، خطر حمله قلبی و مقدار کلسترول را کاهش و سبب افزایش عملکرد قلب وعروق می شود(برون و همکاران، 2009). استفاده از دوچرخه، فعالیت
ورزشی را وارد به امور عادی روزانه کرده و همچنین می تواند به کاهش ازدحام اتومبیل ها، ترافیک و کاهش آلودگی صوتی کمک کند (سو و همکاران،2010). به علاوه فواید دیگری مانند اثر مثبت در فعل و انفعالات اجتماعی، اخلاق و اعتماد به نفس، سطوح افسردگی و استرس در اثر استفاده از دوچرخه مشخص شده است(برون و همکاران،2009). به طور کلی دوچرخه سواری فواید اجتماعی، محیطی، انرژی، فردی و اقتصادی به واسطه کاهش استفاده از وسایل موتوری را دارد و سبب تندرستی در استفاده کنندگان می شود(پارکینا و میرز،2010). در حالیکه در مقابل استفاده از وسایل موتوری تاثیر مهمی در تغییرات آب و هوایی، آلودگی هوای محل، آسیب یا مرگ پیاده روها، کاهش فعالیت ورزشی و چاقی را دارد(مایباچ و همکاران،2009).
با توجه به اینکه سبک زندگی مردم به طرف سبک زندگی غیر فعال شتابی تند گرفته و پیامد های ناشی از آن از جمله چاقی، اضافه وزن و…. است. حمل و نقل فعال یک روش مناسب برای جدایی از این نوع سبک زندگی است . حمل و نقل فعال شامل دوچرخه سواری و پیاده روی است که افراد را درگیر می سازد تا از انرژی خودشان در انتقال از یک مکان به مکان دیگر استفاده کنند (استینبچ و همکاران،2011).
سیستم تردد با دوچرخه در سه دهه ی اخیر به طور جدی در کشورهای اروپایی، ایالات متحده و برخی از کشورهای آسیایی وارد سیستم حمل و نقل درون شهری گردیده است و جای خود را در این سیستم تثبیت کرده است. اما در کشور مان با وجود مشکلات ناشی از ازدیاد وسایل نقلیه موتوری خصوصا، در شهرهای بزرگ عملا توجهی به برنامه ریزی تردد دوچرخه نشده است(صادقی،1384).
تحقیقات در ایالات متحده نشان می دهد تعداد کل سفرهای دوچرخه در ایالات متحده از سال 1997 تا سال 2009 چندین برابر شده و از طرفی سهم دوچرخه سواری در کل سفرها به دو برابر رسیده است(رایبارزیک و چانگشان،2010).
در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله هلند با فراهم آوردن امکانات و دسترسی رایگان و ارزان قیمت دوچرخه ،سیستم های حمل و نقل را با سیستم دوچرخه سواری گره زده اند.این عوامل منجر به کاهش استفاده از خودرو در سفرهای کوتاه، کاهش ترافیک، کاهش آلودگی صوتی و آلودگی هوا خواهد شد (پایگاه اطلاعاتی سیتی بایک ایران).
در کشور استرالیا زیر ساخت های دوچرخه سواری، ایمنی و ترافیک، تراکم جمعیت،مالکیت خودرو، ترافیک جاده، برنامه های تبلیغاتی و آموزشی، توپوگرافی و آب و هوا برای گسترش دوچرخه سواری مورد بررسی قرار گرفته است. برنامه ریزی دولت استرالیا با توجه به این نتایج ، باعث افزایش چشمگیر استفاده از دوچرخه برای سفرهای کاری و تفریحی در شهرهای ملبورن و سیدنی از سال (2001تا2009)گردید(پوچر، جررارد و گرویس[7]،2011).
اما در ایران شهر اصفهان به عنوان یکی از مهمترین کلان شهرهای کشور جهت توسعه حمل ونقل غیر موتوری در تیرماه 1388 اولین ایستگاه دوچرخه را در هسته ی مرکز شهر راه اندازی نموده و خدمات آن به صورت رایگان در اختیار شهروندان قرار گرفت. در حال حاضر اصفهان با داشتن 15 ایستگاه دوچرخه در هسته مرکزی شهر از جمله شهرهای پیشرو در زمینه توسعه حمل و نقل موتوری به شمار می آید(کلینی،1389). به غیر از اصفهان تلاش هایی در تهران و جزیره کیش و چند شهر دیگر ایران انجام شده است(پایگاه اطلاعاتی سیتی بایک ،نصیری،1385).
عواملی درانجام دوچرخه سواری تاثیر گذار است ، از جمله می توان به عوامل فرهنگی ، ایمنی ، تجهیزاتی و زیر ساختی، اقتصادی ، آب و هوایی ، فردی ، ساختار ترافیک ، موانع طبیعی ، موانع مصنوعی اشاره کرد(حاتمی نژاد و اشرفی،1388). با توجه به پراکندگی این عوامل ، بومن و همکاران (2008) عوامل موثر در دوچرخه سواری را به 5 مورد تقسیم کردند: عوامل شخصی،عوامل اجتماعی و فرهنگی،عوامل محیطی،عوامل ایمنی وعوامل سیاستی و مقرراتی.
با توجه به تعدد عوامل یاد شده و میزان تاثیرگذاری متفاوت آنها در جوامع مختلف این تحقیق بر آن است تا عوامل موثر بر دوچرخه سواری و میزان تاثیر هر کدام از عوامل را در شهر کرمان مورد بررسی قرار دهد.
:
در گذشته یادگیری[1] در زندگی انسان امر زیاد مهمی به شمار نمی آمد و به گمان بسیاری از افراد غیر فنی و غیر متخصص فرض مسلم بر آن بود که فرد از راه تجربه و شاگردی و کارکردن با استادکار علم و هنر می آموزد وجز این هیچ مشکلی وجود ندارد. در واقع امر یادگیری از آغاز تاریخ زندگی بشر به همین منوال بوده است و معلمان و مربیان هرگز به خود زحمت نمی دادند و یا در این باره فکر نمی کردند که کیفیت یادگیری چیست و با چه اصول و ضوابطی مرتبط است. والدین مهارت های لازم برای زندگی را به کودکان خود یاد می دادند، معلمین چیزهایی را یاد می دادند که خود فرا گرفته بودند و روش هایی را اتخاذ می نمودند که از طریق آن مسائل را آموخته بودند. به همین دلیل به ندرت از یادگیری به عنوان یک پدیده پیچیده یاد می شد (طاهری و همکاران، 1384).
اما امروزه یادگیری اهمیت ویژه ای در میان جوامع مختلف پیدا نموده است بطوری که به عنوان یکی از اهداف اصلی در بحث آموزش مطرح می شود. وقتی صحبت از یادگیری به میان می آید سوال اصلی این است که چه چیزی برای یادگیری مد نظر قرار دارد؟ مهارت های حرکتی[2] از مهمترین مهارت هایی محسوب می شوند که موجودات زنده برای بقای خود به آن وابسته اند. بنابراین مهارت های حرکتی بخش عمده ای از زندگی انسان را تشکیل می دهند و انسانها برای تعامل با محیط خود نیازمند بهره گیری از این مهارت ها می باشند.
چون مهارت ها بسیار متنوع و مختلف هستند تعریفی از مهارت که بتوان در همه همه موارد آن را به کار برد مشکل خواهد بود. شاید بهترین تعریف، تعریف روانشناسی به نام ای.آر.گاتری[3](1952) باشد که مهارت را قابلیتی می داند که با اطمینان معین و صرف حداقل انرژی یا زمان کاری به نتیجه برسد.
با این تعاریف متوجه می شویم که میان اجرای یک مهارت و یادگیری آن تفاوت وجود دارد، به عنوان مثال ممکن است یک فرد در اثر عوامل مختلف یک بار بتواند یک اجرای بهینه داشته باشد ولی مجددا قادر به انجام آن نباشد. در این مورد یادگیری در فرد ایجاد نشده است بلکه فرد یک اجرای قابل قبول داشته است. اجرا رفتار قابل مشاهده و موقتی در فرد می باشد. بنابر نظر اشمیت[4] یادگیری حركتی مجموعه ای از فرایندهای همراه با تجربه و تمرین است كه به تغیرات نسبتا پایدار در قابلیت اجرای ماهرانه منجر می شود (اشمیت، ترجمه نمازی زاده و واعظ موسوی، 1379). بنابراین میان اجرا (اکتساب) و یادگیری مهارت های تفاوت وجود دارد. همانطور که از تعریف بالا بر می آید یادگیری در اثر تکرار و تمرین اجرا ایجاد می شود، یعنی در طی یادگیری مهارت های حرکتی تغییراتی در سطح اجرا و اجراکننده به وجود می آید تا مهارت فرا گرفته شود.
با توجه به مطالب بیان شده درباب اهمیت یافتن فرایند یادگیری در دهه های اخیر، هر مربی یا معلم جهت آموزش یک مهارت حرکتی اقداماتی را جهت ایجاد یادگیری و آموزش فرد مورد استفاده قرار می دهد. به عنوان مثال یک مربی ژیمناستیک که سعی دارد مهارت پشتک را به شاگردان خود آموزش دهد، به احتمال زیاد وی در ابتدا مهارت را نمایش می دهد تا شاگردان الگوی کلی حرکت و هدف را درک کنند. اقدام بعدی اجرای مهارت توسط شاگردان می باشد. در این مرحله مربی اقدام به دادن دستورالعمل های کلامی می کند یعنی به شاگرد خود اطلاعاتی می دهد تا منجر به اجرای بهتر مهارت شود. پس وظیفه یک مربی در این مرحله این است که بهترین دستورالعمل های آموزشی[5] را به نوآموزان ارائه دهد.
از مهمترین این دستورالعمل ها دستورالعمل های توجهی می باشد تا توجه فراگیرنده را به جنبه های مختلف حرکت معطوف کند. ویلیام
جیمز[6] برای اولین بار توجه را اینگونه تعریف کرد: توجه تمرکز ذهن است به یک شی از میان اشیاء یا رشته ای از اندیشه های همبود به شکلی روشن و زنده. اساس آن تمرکز، تراکم و آگاهی است. مطالعات متعدد نشان می دهد جلب توجه[7] یادگیرندگان به اجرای مهارت با بهره گرفتن از این دستورالعمل ها در مقایسه با جلوگیری از توجه به مهارت یا توجه به اثرات و پیامد های حرکت بر نحوه ی اجرای بهتر مهارت ها تاثیر می گذارد که در ادامه درباره آن صحبت خواهد شد. دستورالعمل های توجهی ممکن است اطلاعاتی در باره ی الگوی هماهنگی حرکات، جای گیری صحیح و نحوه حرکت بخش های مختلف بدن (تمرکز درونی[8]) یا اثراتی که حرکت در محیط از خود به جای می گذارد(تمرکز بیرونی[9]) فراهم کند (ولف، ترجمه فرخی، 1388). به ویژه، براساس نتایج مطالعات بسیاری دستورالعملی که توجه اجرا کننده را به تمرکز روی اثر حرکات در محیط(توجه بیرونی) سوق می دهد در مقایسه با دستورالعملی که توجه اجراکننده را به حرکات بدن(توجه درونی) سوق می دهد، منجر به نتایج بهتری شده است.
محققان و متخصصان زیادی به ضرورت توجه نوآموزان روی هماهنگی حرکاتشان اعتقاد دارند اما شواهدی نیز وجود دارد که این نوع جلب توجه را خیلی نافع و مفید نمی داند و حتی آن را برای امر یادگیری مضر می دانند.
نظریه های قدیمی تر مانند یادگیری سالمونی(1984)، اشمیت (1997) و اشمیت و لی (1994) بیان می کنند که یادگیری از طریق هدایت توجه فراگیرنده به حرکات بدن و استفاده از پردازش کنترل شده افزایش می یابد. اشمیت بیان می دارد که یادگیری از طریق هدایت توجه یادگیرنده به حرکات بدنش افزایش می یابد. اغلب نظریه های جدید بیان می کنند که یادگیری از طریق جلوگیری از تمرکز بر حرکات بدن بهبود می یابد. بر اساس فرضیه عمل محدود شده تلاش برای کنترل آگاهانه حرکات، به شکل شرایط تمرکز درونی، سیستم حرکتی را محدود ساخته و مانع از فرایند های خودکاری می شود که حرکت را به شکل بهتری کنترل می کنند. بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینه جهت دهی توجه بیان می کند که انتخاب کانون توجه بیرونی منجر به اجرای بهتری در مقایسه با اتخاذ کانون توجه درونی می شود. برای مثال در تحقیقی که ولف و همکاران (1998) بر روی شبیه ساز اسکی و با سه گروه توجه درونی، بیرونی و کنترل انجام دادند، مشاهده شد که گروه توجه بیرونی هم در کوشش های مرحله اکتساب و هم در آزمون یادداری توانستند دامنه نوسان بیشتری ایجاد کنند. ولف و همکاران (1999) نیز اثر دستورالعمل های کانون توجه را بر روی ضربه قوسی گلف بررسی کردند و دریافتند گروه تمرکز بیرونی در اجرای ضرباتشان دقت بیشتری داشتند. البته تحقیقات اندکی هم وجود دارند که بیان می کنند تمرکز توجه درونی منجر به اجرای بهتری می شود. برای مثال در تحقیقی که کاتین و همکاران (2008) بر روی تعادل پیچیده دختران نوجوان ژیمناست در مهارت نیم وارو پرداختند، نتایج نشان داد تمرکز درونی منجر به سقوط های کمتر در نیم وارو های پیاپی شد.
با مشخص شدن اهمیت دستورالعمل های توجهی هدف بعدی بررسی مهارتی است که باید فراگرفته شود. مهارت های حرکتی از لحاظ نقطه آغاز و پایان به سه نوع مهارت های مجرد[13]، مداوم[14] و زنجیره ای[15] تقسیم می شوند. مهارت مداوم مانند دویدن به مهارت هایی اطلاق می شوند که نقطه آغاز و پایان مشخصی ندارند. یک دسته از مهارت های حرکتی مداوم که در این تحقیق هم مورد استفاده قرار می گیرد، مهارت های پیگردی[16] می باشد که دارای 2 مشخصه اصلی هستند. اولین مشخصه مسیری است که اجرا کننده باید آن را طی کند و دومین مشخصه وسیله ای است که اجراکننده با حرکات اندام های خود آن را در مسیر نگه می دارد. یک نمونه بارز از این نوع مهارت ها در زندگی روزمره مهارت رانندگی است که در آن مسیر همان جاده است و وسیله خودرو می باشد که فرد باید باحرکات دست های خود و استفاده از فرمان وسیله را در مسیر هدایت کند (اشمیت و لی، ترجمه حمایت طلب و قاسمی، 1391). اغلب تحقیقات انجام شده بر روی اثربخشی توجهی از ابتدا تا کنون بر روی مهارت های مجرد صورت گرفته است و ضرورت انجام این تحقیقات بر روی مهارت های دیگر حس می شود.
بنابراین هدف اصلی ما در این پژوهش مطالعه تاثیر نوع دستورالعمل های کانون توجهی بر یادگیری یک مهارت پیگردی می باشد.
1-2 بیان مسئله:
فرض بر این است که با پیشرفت یادگیرنده در مراحل مختلف یادگیری، میزان و جهت توجه که هدایت و برنامه ریزی اجرای مهارت را برعهده دارند تغییر می یابد. در حقیقت آنچه توجهمان را به آن معطوف می کنیم، تا حد وسیعی تعیین کننده این است که چگونه مهارت های حرکتی را اجرا کرده و یاد می گیریم.
با این اوصاف دستورالعمل های توجهی می تواند به جهت دهی موثرتر توجه برای تسریع و بهبود امر یادگیری کمک کند. همانگونه که بیان شددر اغلب مطالعات برتری کانون توجه بیرونی مشخص شده است و محققین حاضر به دنبال پی بردن به سایر عوامل دخیل در افزایش اثر بخشی تمرکز توجهی بیرونی می باشند. مبحث اصلی در اینجا بررسی اثر فاصله در انتخاب کانون توجه بیرونی می باشد. بیان می شود هنگامی که یک حرکت بیش از یک اثر یا پیامد در محیط دارد بهتر است که اجراکننده روی پیامد دورتر حرکت(توجه بیرونی دور) تمرکز کند تا پیامد نزدیک تر(توجه بیرونی نزدیک). مطالعات بسیاری تائیدکننده این امر می باشند. برای مثال مولن و همکاران(2012) در مطالعه ای که به بررسی اثر فاصله بر روی یک مهارت شبیه ساز رانندگی با بهره گرفتن از افراد مبتدی بود پرداختند، به این نتیجه رسیدند که کانون توجه بیرونی دور برای این افراد یک کانون توجه بهینه است. از طرفی نتایج برخی از مطالعات نشان داده اند که بین سطح مهارت و انتخاب کانون توجه بیرونی بهینه تعامل وجود دارد. برای مثال بل و هاردلی(2012) در مطالعه ای که به بررسی اثر تعاملی فاصله و خبرگی در مهارت شوت قوسی گلف در افراد ماهر پرداخته بودند به این نتیجه رسیدند که برای افراد ماهر تمرکز توجهی بیرونی دور بهتر می باشد. طبق فرضیه عدم خودكاری مهارت ها، بین سطح مهارت و انتخاب کانون توجه برتر تعامل وجود دارد. افراد با افزایش تبحر در مهارت باید تمرکز های توجهی بیرونی تر را اتخاذ کنند. تنها زمانی كه افراد به سطوح بالای مهارت راه می یابند كانون توجه درونی مشكل آفرین است و با فرایندهای پردازش خودكار تداخل پیدا میكند و كانون توجه درونی تر برای افراد مبتدی مناسب تر از كانون توجه بیرونی تر است (فورد ،2005). بنابراین، این نظریه معتقد است کانون توجه برتر با سطح مهارت افراد در ارتباط است.