دعا، نیایش و مناجات مفاهیمی آشنا در فرهنگ دینی ادیان مختلف است. قدیمیترین متونی كه از اقوام مختلف به جا مانده است در خود نمونههایی از دعا و مناجات را گنجانده است، انسان با دعا و مناجات علاوه بر آنكه تنهایی خود را در خلقت با ارتباط با خداوند سامان میدهد، در عین حال نیازها و خواستههای خود را با معبود در میان میگذارد. در بسیاری از نوشتههایی که از دورانهای گذشته باقی مانده است، به دعا و مناجات اهمیت داده شده و به آن توجه ویژهای داشتهاند.
ادبیات فارسی یكی از جلوههای توجه به خداوند و شناخت اوست. كتابهایی نظیر مثنوی معنوی، حدیقه سنایی و آثار عطار از جمله مواردی است كه در آنها میتوان نمونههایی غنی از مناجات و نیایش را یافت. بیشك مناجاتها و نیایشها از اعتقاد و جهانبینی شاعران و نویسندگان آنها سرچشمه گرفته است، شاعرانی كه پرورش یافتگان تربیت اسلامی هستند. با نگاهی به نمونههای دعا و نیایش در این آثار میتوان این گونه اشعار را دستهبندی كرد و در باره گونههای مختلف این موضوع به بحث نشست. ازسوی دیگر متون و معارف شیعه، از گنجینههای مهم دعا و نیایش محسوب میشود و به جرئت میتوان گفت هیچ یک از ادیان و مذاهب الهی به اندازه شیعه چه از جهت حجم و چه از نظر محتوا، به دعا و نیایش توجه نداشته است. برای مثال كتابی چون صحیفه سجادیه از امام چهارم شیعیان تماماً درباره نیایش و
مناجات است. یا كتاب مهمی چون مفاتیح الجنان، اثری نیایشی است و تقریباً همراه قرآن در اغلب منازل و مساجد دیده میشود. همچنین در كتاب آسمانی ما قرآن نیز نمونههایی از مناجات و دعا را میتوان مشاهده كرد.
این نوشته بر آن است ضمن بررسی دعا و نیایش در آثار شاعران قرن هفتم، با تكیه بر مثنوی مولوی، آثار عطار و حدیقه سنایی به نكات مشترك و همچنین تفاوتهای آن با ادعیه شیعه نیز بپردازد. در این رساله ابتدا به تعاریف دعا، مناجات و نیایش پرداخته شده، سپس مقایسهای بین آنها صورت گرفته شده است و پس از آن انواع دعا را از دیدگاههای مختلف بررسی و تحقیق میکند.
در فصل دوم ابتدا تعاریف و معانی اسماء و صفات حق تعالی آمده است؛ یعنی اسماء براساس فراوانی تکرار در ادعیه و مناجاتها تنظیم شده و همچنین تناسب اسامی خداوند با خواستهها مورد مطالعه قرار گرفته است.
در فصل سوم نسبت بین بندگان با خداوند از دیدگاه عرفا و فلاسفه و اهل كلام بررسی شده و پس از آن به نسبت بین خدا و بندگان در ادعیه و مناجات پرداخته شده و سپس مقایسهای میان آن نسبتها صورت گرفته است.
در فصل چهارم ادعیه و مناجات از نظر برخورداری از نظام اخلاقی، مطالعه شده و تحقیق صورت گرفته شده است. در فصل پنجم سلوك عاشقان در ادعیه و مناجاتهای شاعران و همچنین موانع سلوک بررسی شده است.
:
با توجه به محیط رقابتی امروز، اهمیت برنامه های بهبود کیفیت به منظور دستیابی به کیفیت محصولات و خدمات، کاهش هزینه ها و افزایش کارایی بیش از پیش آشکار می شود. برنامه های بهبود کیفیت به منظور افزایش کیفیت محصولات و خدمات در صنایع کوچک به اجرا گذارده می شود که به علت ویژگیهای خاص این صنایع، استقرار این برنامه ها دارای محدودیتهایی می باشد.
پژوهشهای زیادی در داخل و خارج از کشور، عوامل موثر بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت ( عوامل درون سازمانی و برون سازمانی ) را مورد بررسی قرار داده اند. از جمله این عوامل می توان بر حمایت مدیریت، آموزش، و فرهنگ سازمانی ( عوامل درون سازمانی )، فرهنگ جامعه، محیط پویا یا ایستا و وضعیت اقتصادی ( عوامل برون سازمانی ) اشاره کرد.
هدف از پژوهش حاضر بررسی تنگنا ها و مشکلات اجرای برنامه های بهبود کیفیت در شهرک های صنعتی شهرستان ارومیه می باشد. مطالعه از طریق آزمونهای آماری و با بهره گرفتن از نرم افزارهای آماری تحلیل گردید.
یافته های این پژوهش، فرضیه وجود رابطه بین تکنولوژی، نگرش مدیران و کارکنان، تخصص و محدودیتهای اقتصادی، با اجرای برنامه های بهبود کیفیت را تایید کردند. به عبارت دیگر پنج عامل تکنولوژی، نگرش مدیران و کارکنان به برنامه های بهبود کیفیت، تخصص مدیران و مسئولین کیفیت و محدودیتهای اقتصادی از عواملی می باشند که استقرار برنامه های بهبود کیفیت را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند. در واقع نقص در این عوامل می تواند، از موانع اجرای برنامه های بهبود کیفیت محسوب شود.
فصل اول: کلیات
1-1- بیان مسئله
صنایع کوچک به عنوان استراتژی مهم برای کاهش بیکاری محسوب می شوند. همچنین این صنایع به علت ویژگیهای خاص آن از جمله انعطاف پذیری، رفتار خلاقانه و تصمیم گیری سریع که از مزیت های آن محسوب می شود. همچنین معایبی از جمله، محدودیتهای مالی و انسانی و اطلاعاتی، مورد توجه می باشند (Cemal Akyüz, Akyüz, Serin, Cindik,2006 ). استقرار برنامه های بهبود کیفیت در این صنایع نیازمند در نظر گرفتن این ویژگیها می باشد که ممکن است در راستای آن محدودیتها و مشکلاتی وجود داشته باشد.
بر اساس بررسیهای انجام شده رقابت فروشندگان و عرضه کنندگان یک محصول و یا خدمت به اشکال گوناگونی ظاهر می شود لکن مهمترین جنبه آن کیفیت است (فاطمی قمی، ۱۳۷۰). همچنین کیفیت یکی از مهمترین عواملی است که می تواند به عنوان عاملی مؤثر در کسب درآمد مورد نیاز صنایع و نهایتاً کشور تأثیر بسزایی داشته باشد (مهرگان، 1۳۷۹). سازمانها برای رسیدن به حد مطلوب کیفیت از برنامه های مختلفی از جمله بسترسازی فرهنگی، مدیریت کیفیت جامع، کنترل کیفیت آماری، روش QFD[1]، آموزش پرسنل و …استفاده میکنند. اجرای صحیح و مؤثر این برنامه ها در سازمانها، توأم با مشکلاتی است که سازمانها با آن درگیر می باشند.
بر اساس بررسیهای انجام شده از منابع داخلی، برنامه های بهبود کیفیت در داخل کشور بیشتر در زمینه خدمات(بانکها و بیمارستانها) و صنایع تولیدی بزرگ مورد توجه قرار گرفته است و اهتمام چندانی به اجرای این برنامه ها در صنایع کوچک صورت نگرفته است (وطن خواه، گوهری، عبدی، 1389؛مهرگان ۱۳۷۹). از این رو در این پژوهش با در نظر گرفتن شرایط و ویژگیهای خاص صنایع کوچک سعی در شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت و موانع و تنگناهای عمده بر سر راه استقرار این برنامه ها، شده است.
2-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
با توجه به رقابت شدید میان فروشندگان و عرضه کنندگان یک محصول و یا خدمت به ویژه در سالهای اخیر، اهمیت کیفیت تولیدات و
خدمات موجب شده است که اکثر سازمانها توجه زیادی به اجرای برنامه های بهبود کیفیت معطوف دارند. آنچه در این راستا اهمیت بسزایی دارد، توجه به موانع و تنگناهای استقرار این برنامه ها است. و نظر بر اینکه شهرکهای صنعتی ارومیه از جمله صنایعی هستند که نقشی مهم در اشتغال و تولیدات صنعتی این شهرستان را دارا می باشند، بدیهی است که ژرف نگری بیشتر بر عوامل مؤثر بر استقرار برنامه های بهبود کیفیت در این صنایع، نقشی کلیدی در رسیدن به اهداف سازمانی و همچنین ارتقای بهره وری خواهد داشت. در این تحقیق سعی در بررسی متغیرهای درون سازمانی(نگرش مدیران و کارکنان، تکنولوژی، تخصص و محدودیتهای اقتصادی) بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت در صنایع کوچک با توجه به شرایط خاص این صنایع، شده است.
مطالعه تحقیقات گوناگون منابع داخلی و خارجی پیرامون اجرای برنامه های بهبود کیفیت نشان می دهد که محققان مختلف عوامل متعددی را در این امر موثر می دانند. طبق نظر آقای نوریاکی کانو و پل لیلرانک ، سکون انسانی، عدم تمایل به استفاده از روش های کنترل کیفیت، فقدان منابع، ضعف سیستم مدیریت و فرهنگ جامعه از عواملی است که بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت اثرگذار است( لیلرانک، کانو، 1374). در حالیکه بن کلگ[2] و بون تان[3] اعتقاد دارند نیازهای مشتریان و عملکرد رقبا فاکتورهای مهم در پیاده سازی این برنامه ها می باشند(Clegg, Tan,2007).
موانع عمده بررسی شده در ایران شامل موانع اقتصادی، رضایت مشتریان و کارکنان، منابع(مالی و انسانی)، ساختار و فرهنگ سازمانی، موانع آموزشی، نگرشها و انتظارات می باشد (جمشیدی، بهمن ماه ۱۳۷۹ ؛ دنیوی، اسفند ۱۳۸۳؛ نعمتی، ۸۴).
3-1- اهداف مشخص تحقیق
یکی از اهداف این تحقیق، بررسی تکنولوژی مورد استفاده در صنایع کوچک و تأثیر آن بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت می باشد چرا که در عصر اطلاعات ویژگیهای خاصی بر جهان حاکم می باشد که از جمله مهمترین آنها سرعت تغییرات است که هر لحظه بر شتاب آن اضافه می شود. در این شرایط محیطی، یک مؤسسه اقتصادی و یا خدماتی زمانی می تواند به اهداف سازمانی خود و بهبود بهره وری در سازمان خویش دست یابد که این تغییرات را بشناسد، آن را پیش بینی کند و در نهایت آن را بپذیرد و با آن همگام شود. لذا آنچه در این راستا مورد بررسی قرار می گیرد این است که با توجه به تغییرات و تحولات در تکنولوژی و رقابت در سطح فشرده، آیا تکنولوژی مورد استفاده در صنایع کوچک شهرستان ارومیه بر اجرای برنامه های بهبود کیفیت مؤثر است؟
از اهداف دیگر قابل بررسی در این تحقیق نگرش مدیران به برنامه های بهبود کیفیت می باشد. بر اساس نتایج بررسیهای انجام شده در داخل و خارج از کشور، انگیزه، حمایت و تعهد مدیران در اجرای برنامه های بهبود کیفیت عاملی کلیدی می باشد (تورانی، طبیبی، شهبازی، بهار ۸۷ ؛ حمیدی، طبیبی، بهار ۸۳؛ دنیوی، اسفند ۱۳۸۳؛,2010 Jayaram, L. Ahire, Dreyfus). با توجه به اینکه نگرش منفی مدیران به برنامه های بهبود کیفیت که حامیان اصلی این برنامه ها به شمار می روند، استقرار آنها را دچار مشکل می کند، از این لحاظ قابلیت بررسی را دارا می باشد.
از جمله اهداف دیگر قابل بررسی در این تحقیق، سطح تخصص مدیران در زمینه برنامه های بهبود کیفیت می باشد. مدیران و مسئولین کنترل کیفیت از جمله افراد کلیدی در اجرای مؤثر برنامه های بهبود کیفیت می باشند. لذا سطح تخصص آنان در این زمینه نیز می تواند از فاکتورهای تعیین کننده باشد و به این ترتیب قابلیت بررسی را دارا می باشد و آنچه در این راستا مورد بررسی قرار می گیرد این است که آیا سطح تخصص مدیران و مسئولین کنترل کیفیت می تواند بر استقرار برنامه های بهبود کیفیت مؤثر باشد؟
از جمله اهداف دیگر در این تحقیق، بررسی محدودیتهای اقتصادی صنایع کوچک و نقش آن در استقرار برنامه های بهبود کیفیت می باشد. با توجه به اینکه صنایع کوچک با محدودیتهای مالی دست به گریبان هستند (Cemal Akyüz, Akyüz, Serin, Cindik, 2006 ) که این خود منجر به محدودیتهای انسانی و اطلاعاتی می شود، لذا تنگناهای اقتصادی صنایع کوچک می تواند یکی از عوامل مهمی باشد که اجرای این برنامه ها را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع در صورت چشم گیر بودن محدودیتهای اقتصادی، این عامل می تواند به عنوان مانعی بر سر راه این برنامه ها محسوب شود.
از جمله اهداف دیگر قابل بررسی در این تحقیق، نگرش کارکنان به برنامه های بهبود کیفیت می باشند. با توجه به اینکه مجریان اصلی برنامه های بهبود کیفیت کارکنان می باشند، و در صورتی که انگیزه کافی در این زمینه در آنان وجود نداشته باشد، می تواند از عوامل مهمی باشد که استقرار این برنامه را با مشکل مواجه می کند. همچنین اگر کارکنان، آگاهی و آشنایی لازم با برنامه های بهبود کیفیت و ضرورت اجرای آن را نداشته باشند بر اجرای این برنامه ها اثر منفی خواهد گذاشت. در واقع در صورت نگرش مثبت، نیروی کار با انگیزه می تواند کارها را بهتر انجام دهد و در کل کیفیت بیشتر را به دنبال خواهد داشت و از این لحاظ دارای قابلیت بررسی می باشد. به طور کلی اهداف زیر را می توان برای این پژوهش شمرد:
الف- بررسی ابعاد و جوانب گوناگون برنامه های بهبود کیفیت در صنایع کوچک
ب- بررسی موانع و مشکلات اجرای برنامه های بهبود کیفیت در محیط داخلی(تکنولوژی، نگرش مدیران، سطح تخصص، محدودیتهای مالی، نگرش کارکنان)
ج- ارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای اجرای برنامه های بهبود کیفیت در صنایع کوچک
[1] – Quality Function Deployment
[2] – Ben Clegg
[3] – Boon Tan
:
تقریبا تمامی شرکتهای نفتی به تفسیرهای لرزه برای انتخاب سایتهای برداشت نفت اعتماد میکنند. بنابراین توجه بیشتر به بهبود بخشیدن مقاطع لرزهای امری اجتناب ناپذیر می کند. روشهای لرزهای به منظور مطالعات آبهای زیرزمینی، مهندسی شهری، تعیین سنگ بستر، سدسازی و راهسازی نیز بکار گرفته میشوند (شریف، 1995).
تکنیک اساسی در روشهای لرزهای شامل ایجاد موج لرزهای و اندازهگیری زمان برگشت موج از بازتابندههای زیرسطحی توسط گیرندههای سطحی میباشد. گیرندهها معمولا بر روی یک خط مستقیم به نام خط لرزهای در نزدیکی چشمه لرزهای قرار میگیرند. زمانسیر موجهای بازتابی وابسته به خواص الاستیک لایههای زیرسطحی و همچنین موقعیت، جهتیابی و انحنای بازتابنده است. بنابراین میتوان با بهره گرفتن از زمان رسیدهای موجهای بازتابی اطلاعات مفیدی از لایههای زیرسطحی بدست آورد.
عموما پیش از اینکه دادهها تفسیر شوند، یکسری فرایند پردازشی باید بر روی دادههای برداشت شده اعمال شود. باتوجه به ایلماز (1987) یکسری فرایندهای استاندارد به منظور آمادهسازی دادههای لرزهای به منظور تفسیر لرزهای وجود دارد. سه فرایند مهم پردازش واهمامیخت، برانبارش و کوچ اساس پردازشهای معمول است. در این پایاننامه به مرحلهی برانبارش از فرایند پردازش پرداخته میشود. مقطع برانبارش اولین تصویر زیرسطحی را در اختیار مفسر قرار میدهد و همچنین داده ورودی برای مرحلهی کوچ پس از برانبارش را بدست میدهد.
با جابجایی آرایه چشمه و گیرنده در امتداد خط لرزهای دسته دادههای دارای همپوشانی بدست میآید. این دسته دادهها، وابسته به موقعیت چشمه گیرنده در روی خط لرزهای است. در نتیجه زمان رسیدها نیز وابسته به موقعیت چشمه و گیرنده است. پس از پردازش، از دادههای سه بعدی برای بدست آوردن تصاویر زیرسطحی دوبعدی استفاده میشود. برای پردازش، طبق معمول دادهها براساس نقطهی میانی مشترک میان چشمه وگیرنده و نیمدورافت (نصف فاصلهی بین چشمه و گیرنده) ذخیره می شوند. در این صورت دادههای دارای همپوشانی در فضای قرار میگیرند (مربوط به زمان رسیدها است) (برگلر، 2001 ).
متاسفانه دسته دادهها فقط شامل سیگنالها (هر رخدادی که به منظورکسب اطلاعات زیرسطحی ثبت میشود) نمیباشند، بلکه نوفهها نیز به همراه سیگنالها ثبت میشوند. نوفهها به دو دستهی همدوس و ناهمدوس تقسیم میشوند. در بیشتر طرحهای پردازشی فقط از بازتابهای اولیه استفاده میشود، بازتابهای چندگانه متعلق به نوفههای همدوس هستند. نوفههای ناهمدوس یا تصادفی قابل پیشبینی نیستند. یعنی نمیتوان از یک روی ردلرزه اطلاعات سایر ردها را تشخیص داد. نوفههای تصادفی بر اثر لرزش هایی که بوسیلهی باد در گیرنده و یا بوسیلهی قدم زدن یک جانور در نزدیکی گیرنده ممکن است ایجاد شود (برگلر،2001).
هدف از برانبارش، بالا بردن کیفیت سیگنالها و تضعیف نوفهها بوسیلهی جمع بستن رخدادهای همبسته در دسته دادههای دارای همپوشانی است. عملگر برانبارش دورافت صفررخدادهای واقعی را در فضای در نزدیکی نقطه دورافت صفر تقریب میزند. این نقطه بطور
فرضی و با فرض قرارگیری چشمه و گیرنده در یک نقطه در نظر گرفته میشود. نتیجهی برانبارش در امتداد عملگر برانبارش ZO را میتوان به نقطهی دورافت صفر نسبت داد. با قرارگیری تمامی این نقاط برانبارش در کنار هم، مقطع برانبارش دورافت صفر حاصل میشود. روش برانبارش ZO به روش برانبارش نقطهی میانی مشترک(CMP) و فرایند برونراند نرمال/برونراند شیب (NMO/DMO) معروف شده است. در روشهای معمول برای برانبارش نیاز به مدل سرعت دقیق میباشد. اشتباه در مدل سرعت باعث میشود که نتایج برانبارش قابل اتکا نبوده و تصویرسازی مطلوبی صورت نگیرد (بایکولوف، 2009 ). در سالهای اخیر روش برانبارش جدیدی معرفی شده که کیفیت مقطع برانبارش را از نظر نسبت سیگنال به نوفه و همچنین پیوستگی بازتابها بهبود بخشیده است. یکی از این روشها ، روش برانبارش سطح بازتاب مشترک (CRS) است. در این روش بر خلاف روشهای معمول نیازی به تهیه مدل سرعت برای برانبارش نیست و فقط به سرعت لایه سطحی نیاز است. با این حال این روش در مواجه با شیبهای متداخل با مشکل روبروست (من،2002). در چند سال اخیر سلیمانی (2009) با معرفی روش برانبارش سطح پراش مشترک (CDS) سعی در بر طرف کردن این نقیصه داشته است که تا حد مناسبی در این امر موفق بوده است. با این حال هر یک از این روشها در اعماق بیشتر به دلیل تضعیف انرژی بازتابها قادر به تصویرسازی مناسبی نمی باشند. بالارستاقی (1391) با بهره گرفتن از تکنیک برانبارش CDS در دورافت محدود توانسته بر این مشکل فائق آید و بازتابها در اعماق پایینتر بخوبی در این روش تصویرسازی میشوند.
برانبارش دورافت مشترک (CO) مشابه برانبارش ZO است، با این تفاوت که برانبارش برای یک نقطه در گروهCO انجام میشود. در واقع عملگر برانبارش CO رخدادهای بازتابی را در فضای در نزدیکی نقطهای با دورافت ثابت تقریب میزند. با جمع بستن رخدادهای همبسته در امتداد عملگر برانبارش و اختصاص دادن این نقاط به نقاط انتخاب شده در گروه CO، مقطع برانبارش CO بدست میآید.
در این پایاننامه روش برانبارش CO (برگلر،2001) بر اساس مفاهیم گرفته شده از روش برانبارش CRS برای تصویرسازی دوبعدی معرفی می شود. این روش بر روی دادههای واقعی اعمال میشود و با روش برانبارش CRS مقایسه خواهد شد. روش برانبارش CO نیز نیازی به مدل سرعت ندارد و تنها سرعت لایه سطحی کفایت میکند. این روش مانند روش برانبارش CRSروشی مبتنی بر دادهها است و همچنین تمامی مراحل برانبارش بطور خودکار و با بهره گرفتن از آنالیز همدوسی انجام میشود. پنج پارامتر برانبارش در این روش توصیف کنندهی عملگر برانبارش CO است، که مربوط به نشانگرهای جبههی موج هستند. در این روش علاوه برا اینکه کیفیت رخدادهای بازتابی افزایش مییابد، نشانگرهای مهمی از جبهه ی موج بدست میآیند.
[1]Sheriff
[2]Yilmaz
[3]Deconvolution
[4]Stack
[5]Migration
[6]Correlated
[7]Zero-Offset
[8]Common-Mide-Point
[9]Normal Move-Out
[10]Dip Move-Out
[11]Common Reflection Surface
[12]Mann
[13]Common Diffraction Surface
[14]Common-Offset
[15]gather
:
زغال ماده سبک، شکننده و سیاهرنگ باقیمانده از نیمسوختن چوب یا دیگر اندامهای گیاهی و جانوری است که قسمت اعظم ترکیبهای آن تبدیل به کربن شده است. زغال ترکیبی از گوگرد، شیل، کائولن، کانیهای رسی و کربناتی بوده و ترکیبهای موجود در خاکستر زغال، سیلیس، اکسید آلومینیوم و سایر مواد مانند Fe2o3,Cao,Mgo میباشد.
به دلیل کیفیت پایین زغال در سالهای اخیر، نیاز به شستشوی زغال افزایش یافته است. ناخالصی های موجود در زغال به دو دسته خاکستر و سولفور تقسیم می شوند. هر چند ناخالصی های دیگری چون فسفر و نمک وجود دارند ولی مقدار آنها کم است[1].
بیش از 60 درصد زغال جهت تولید انرژی الکتریکی و حدود 25درصد آن جهت تولید کک متالوژیکی استفاده می شود. زغال ککشو باید مشخصات زیر را داشته باشد [2]:
خاکستر:6%، رطوبت:5 %، گوگرد: %1، مواد فرار: %23،دانه بندی :23- میلیمتر
مواد معدنی با عیار متوسط، عمدتا به نوعی آرایش برای جدا کردن باطله و افزایش کیفیت محصول برای ارائه به بازار نیاز دارند. معمولا این واحد فراوری نزدیک چاه اصلی یا مدخل تونل اصلی احداث میشود. قسمت عمده باطله ای که به همراه کانیهای مفید استخراج می شود شامل دیواره، سقف و کف میباشد و بخشی از آن ممکن است به صورت ناخالصی و مواد زائد درون رگه یا لایه باشد که باطله همراه زغالسنگ بیشتر مربوط به قسمت دوم میباشد. این مواد طی مراحل کانه آرایی از مواد مفید جدا وکنسانتره نهایی بدست می آید.
در کشور ایران با توجه به ذخایر عظیم آهن و باتوجه به مطالعات انجام شده و تایید قابلیت استفاده از آنها در تولید آهن، ذخایر زغال سنگ مورد توجه قرار گرفت. به نحوی که با توجیه اقتصادی ایجاد کارخانه ذوب آهن، معادن زغالسنگ متعددی در مناطق البرز و کرمان فعال و کارخانه های تغلیظ زغال برای تولید با مشخصات مورد نیاز صنعت راه اندازی شد که در این میان میتوان به کارخانه زغالشویی انجیرتنگه اشاره کرد. سالانه میزان قابل توجهی از زغال در باطله جیگ و فلوتاسیون این کارخانه به هدر میرود.
بطور سنتی زغال با روش جداسازی ثقلی فرآوری میشده است، که این روش بیشتر برای زغالهای درشت (اندازه های با قطر بیش از یک میلیمتر) مناسب بوده است. زغال های ریز (ذرات با اندازه قطر کمتر از یک میلیمتر) بطور کلی دور ریز میشدند. این روش برای دهه گذشته مناسب بوده است که ذخایر عظیم زغال در دسترس بوده است. در صورتیکه، در دهه اخیر کاهش قابل توجهی در ذخایر ذغال
مخصوصا ذخایر با کیفیت زغال مشاهده شده است. بنابراین بازیابی و فرآوری زغالهای ریز شامل بازیابی از باطله های روش های استخراج سنتی پر اهمیت جلوه می کند. علاوه بر این به علت شرایط زمین شناسی، مقدار ذرات ریز در ذخایر رگه ای با قابلیت معدنی زغال به بیش از 35 درصد و برای دیگر ذخایر به 60 درصد میرسد[1]. لذا بکارگیری روش های فرآوری زغال های ریز رو به افزایش می باشد[2].
چندین روش و محرک برای شستشو و خلوص زغال های ریز وجود دارد. افزایش قوانین سختگیرانه زیست محیطی ایجاب می کند که ذرات ریز زغال را از نهر ها و رودخانه های جاری و از آبی که در پروسه فرآوری بکار رفته است، با بازگرداندن آن به سیکل تولید، بزداییم. افزایش توسعه اهداف تخصصی چون تبدیل کردن به گاز، تبدبل به مایع و سوخت های فسیلی در این دوره روی داده است. علاوه بر این پروسه فرآوری زغال های ریز ممکن است فقط بوسیله کاهش و تقلیل تراز سولفور از اکثر زغال ها بوسیله زدودن بسیار دقیق پیریت های پراکنده شده صورت گیرد[3].
پروسه فرآوری زغال ریز بسیار پیچیده تر و پرهزینه تر از شستشوی زغال های درشت میباشد. عملیات فلوتاسیون موثرترین روش برای عمل آوری زغال های ریز می باشد، هر چند كه به استناد خصوصیات سطحی زغال همچون آگلومراسیون روغن در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته اند. زغال ریز بطور كلی در یک مرحله پروسه فلوتاسیون انبارشی كه در آن هیچ طبقه بندی اولیه در خوراك صورت نگرفته باشد، عمل میآید. اگرچه در بیشتر موارد بهتر است بوسیله عملیات جداسازی شكستگی های اندازه مختلف یا در نهایت بوسیله شناسایی اندازه های مختلف كه رفتارهای متفاوت دارند، شرایط چرخشی عملیات را فراهم سازیم[4].
سنتیک كف فلوتاسیون برای اندازه های مختلف شكستگی های زغال بخوبی شناخته نشده است. شاید زمان ماندگاری در سلول فلوتاسیون برای شكستگی های اندازه مختلف تغییر كند، تغییر های كوچك در مسیر چرخش فلوتاسیون می تواند در سرتاسر پروسه مفید باشد. اندازه های مختلف می توانند در سرعت های مختلف بسته به نوع و غلظت واكنشگرها بازیابی گردند. برای مثال، فلوتاسیون منحصر بفرد برای شكستگی های با اندازه باریک می تواند سبب افزایش بازیابی زغال برای اندازه مذكور با افزودن عامل واكنشگر مهیا كند، در صورتیكه فلوتاسیون انتخابی برای دیگر اندازه ها در مخزن موازی سلول های كف فلوتاسیون ممكن است بی ثمر باشد. اضافه می گردد كه فلوتاسیون منحصر به فرد اندازه های مختلف، فعل و انفعال میان اندازه های مختلف ذرات ریز نسبت به سنتیک های فلوتاسیون هنوز ناشناخته مانده است. فلوتاسیون جدایشی شكستگی های با اندازه های منحصر بفرد می تواند با انتخاب بهتر، بازیابی بهتر و یا هر دو با بكارگیری حداكثری ظرفیت طرح فلوتاسیون به بهبود بهره وری تفكیک منتهی شود. بكارگیری سرعت فلوتاسیون برای ارزیابی و بهبود كارایی پروسه فلوتاسیون زغال بطور كلی نادیده گرفته شده است[3].
در فلوتاسیون زغال سرعت فلوتاسیون و مقادیر مربوط به قابلیت تولید و بهره وری سلول بر حسب تن بر كیلو وات ساعت و تن بر متر مكعب حجم سلول نسبت به عملیات فلوتاسیون خیلی از كانی ها بسیار مهم و با اهمیت می باشد. این امر به علت مقدار واحد پایین زغال و هزینه بالای مرتبط با آن در عملیات فلو تاسیون در مقایسه با دیگر روش های زغالشویی می باشد[5].
این تحقیق شامل 6 می باشد. در فصل دوم ابتدا کلیاتی از کارخانه فلوتاسیون و تعیین پارامترهای فیزیکی نمونه بیان می شود. سپس در فصل بعدی تئوری فلوتاسیون زغال بیان می شود و بدین ترتیب در فصل چهارم روند آزمایشات صورت گرفته توصیف می شود. فصل پنجم آزمایشات سنتیک و نتایج آن رابیان می کند و در نهایت نتیجه گیری محتوای فصل ششم را شکل می دهد.
:
هدف از فرآوری کانه منگنز تولید محصول با مشخصات موردنیاز در صنایع مصرفکننده است. به دلیل پایین بودن عیار منگنز در اكثر كانسارهای شناسایی شده در ایران و نیاز به محصول با عیارهای بسیار بالا در اغلب صنایع مصرفکننده منگنز، به کارگیری روشهای مختلف پرعیارسازی برای تغلیظ سنگ استخراج شده لازم و ضروری است. با توجه به کاهش ذخایر معدنی پرعیار فلزی، بالا بودن هزینههای معدنکاری و مقرون به صرفه نبودن معدنکاری در معادن فلزی با عیار پایین، استفاده از روشهایی که بتوانند فلزات ارزشمند را از منابعی با عیار کم و یا کانسنگهای سخت (که پرعیارسازی آن ها دارای پیچیدگی هست) تغلیظ کند، لازم و مفید خواهد بود.
کانسنگ منگنز استخراجی از معدن محمدآباد جیرفت، با عیار تقریبی 21 درصد، میتواند از منابع مهم قابلاستفادهی ذخایر سنگ منگنز در ایران باشد. در حال حاضر به دلیل پایین بودن عیار، ترکیب خاص کانیهای منگنزدار و نوع درگیری آن ها با سایر کانیهای باطله، سنگ معدن استخراجی از این معدن در صنایع مصرفکننده قابلاستفاده نیست.
هدف از این تحقیق معرفی روشهایی کارآمد برای پرعیارسازی کانسنگ منگنز معدن محمدآباد جیرفت، امکانسنجی استفاده از روش لیچینگ در استحصال منگنز از کانه و دستیابی به مشخصات مورد نیاز در صنایع مصرفکننده است.
پرعیارسازی کانسنگ منگنز معمولاً با ترکیبی از روشها شامل میز لرزان، جیگ، جدایش مغناطیسی شدت بالای خشک و تر، فلوتاسیون و تشویه کاهشی با بهره گرفتن از داروهای ویژه انجام میشود.
نمونه معرف تهیه شده، جهت انجام مطالعات شناسایی نمونه بهطور کامل مورد تجزیه قرار گرفته و خصوصیات آن به طور دقیق بررسی شد. در مرحله بعد از شناسایی نمونه، بررسی پرعیارسازی کانسنگ منگنز معدن جیرفت به روشهای ثقلی شامل: جیگ، میز لرزان، روشهای مغناطیسی و سایر روشهای فرآوری مواد معدنی مانند فلوتاسیون و لیچینگ انتخابی انجام میگیرد. در روشهای مذکور، پارامترهای عملیاتی مؤثر در بازیابی منگنز مورد ارزیابی و بهینهسازی قرار میگیرند.
این تحقیق بهمنظور امکانسنجی پرعیارسازی و با نتیجه حاصل که قابل استفاده کردن سنگ استخراجی معدن منگنز محمدآباد جیرفت است، در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده است. در فصل اول به کلیاتی در مورد منگنز و کانیهای منگنز پرداخته شده است. در فصل دوم ، با اشاره به مطالعات انجام شده توسط دیگر محققین، انواع روشهای فرآوری استحصال منگنز از کانسنگ منگنز معرفی شده است. فصل سوم این تحقیق شامل معرفی نمونه مورد آزمایش و مواد و تجهیزات به کار برده شده همچنین تشریح روش انجام تحقیق است. در فصل چهارم نتایج آزمایشها به همراه بحث در مورد نتایج آورده شده است. و در نهایت در فصل آخر نتیجه گیری و پیشنهادات موردنظر مطرح شده است.
فصل اول: منگنز و کانی های منگنز
1-1- آشنایی
نام منگنز از واژه لاتین Magnes (Magnet)گرفته شده است که به خواص مغناطیسی پیرولوزیت (کانه اصلی منگنز) اشاره می کند. با
نماد Mn، عدد اتمی 25، وزن اتمی94/54، وزن مخصوص 43/7 گرم بر سانتیمتر مکعب، سختی6 در مقیاس موس، جلای فلزی، شكننده و غیر قابل انعطاف، نقطه جوش 1962 درجه سانتی گراد و نقطه ذوب 1244 درجه سانتی گراد. منگنز در گروه 7 جدول تناوبی به عنوان فلز بوده و در دوره 4 قرار دارد. محتوای ایزوتوپی منگنز معمولاً با محتوای ایزوتوپی کروم تلفیق شده و در زمین شناسی ایزوتوپی به کار میرود. نسبتهای ایزوتوپی Mn-Cr شواهدی را از Al26 وPd107 به عنوان تاریخ آغاز بیستم خورشیدی تقویت می کند. تغییرات در نسبت های Cr53/Cr52 و Mn/Cr از انواع متئوریتها، نسبت اولیه Mn53/Mn55 را نشان میدهد که سیستم ایزوتوپی Mn-Cr را پیشنهاد می کند چند ظرفیتی بودن منگنز به دلیل به اشتراك گذاردن 7 الکترون در دو لایه خارجی، با توجه به توزیع 25 الكترونی منگنز، میباشد. شش ایزوتوپ پایدار منگنز Mn51، Mn52 ،Mn53،Mn54،Mn55 و Mn56 میباشند[1].
2-1- خواص
خواص فیزیکی
منگنز فلزی به رنگ سفید، خاکستری – نقره ای با هاله مایل به صورتی است، که با فلز كروم در گروه ششم و با فلز آهن در گروه هشتم همجوار بوده و از نقطه نظر شیمیایی شباهتهای زیادی به آن دارد. با این وجود، از نظر خواص متالورژیكی منگنز تفاوتهایی با آهن و فلزات نزدیک به آن دارد. چرا كه آهن، كبالت و نیكل خواص مفید فیزیكی خود را به عنوان یک فلز حفظ كرده و در اكثر آلیاژها به عنوان عنصر پایه عمل میكنند، درحالی كه منگنزچنین نیست. علت عملكرد منگنز در این حالت این است كه در شرایط عادی ترتیب قرارگیری اتمهای منگنز در ساختمان بلورین آن به گونه ای است كه منگنز معمولاً فلزی شكننده و غیرقابل انعطاف و شكل گیری میباشد. اما وقتی كه منگنز با آهن (و فولاد)، آلومینیوم و سایر فلزات غیر آهنی تشكیل آلیاژ میدهد، باعث بهبود خواص فیزیكی آلیاژ میشود.
خواص شیمیایی
این فلز با اسید واکنش پذیری بالا و با آب به آهستگی تجزیه می شود. در ارتباط با دما منگنز به شكلهای آلفا ، بتا و گاما دیده میشود. شكلهای آلفا و بتا شكننده هستند. شكل گاما نرم و پایداراست و در صورتی كه درجه حرارت پایین نگهداری نشود، سریعاً به شكل آلفا تبدیل میشود. دمای تغییر شكل الفا به بتا، بتا به گاما و گاما به الفا به ترتیب 720، 1100، 1236 و 1244 درجه سانتی گراد است.
3-1- کانی شناسی
منگنز در بسیاری از کانیهای موجود در پوسته زمین وجود دارد. علارغم این که بیش از 300 کانی حاوی منگنز شناسایی شده اند، اما تعداد کانیهای منگنزدار دارای ارزش اقتصادی کمتر از 12 میباشد. مهمترین كانیهای اقتصادی منگنز عبارتند از: اکسیدها شامل کانیهای پیرولوزیت، پسیلوملان، هوسمانیت، براونیت، واد، فرانکلینیت، هیدروكسیدها (منگانیت)، كربناتها (رودوكروزیت)، سیلیكاتها (ردونیت) و سولفورها (آلاباندیت)[2].
4-1- ژئوشیمی
منگنز از نظر فراوانی، دوازدهمین عنصر فراوان در پوسته زمین است. کلارک منگنز در تركیب پوسته جامد زمین 1/0% و در سنگهای مافیک و اولترامافیک تا 5/1% میرسد. کانیهای منگنز به صورت گسترده پراکنده شده اند. این عنصر در طبیعت به صورت خالص تشکیل نمی شود و بیشتر به صورت اکسید، کربنات و سیلیکات وجود دارد. منگنز از لحاظ ژئو شیمیایی یک عنصر لیتوفیل قوی با اندکی خصوصیات کالکوفیل است.
منگنز در شرایط pH و Eh پائین (احیا) به دلیل پتانسیل یونی نسبتاً پائین، حلالیت بیشتری نسبت به آهن دارد و آسانتر از آهن از سنگ منشأ لیچ می شود، اما در pH و Eh بالا به دلیل تحرك بالا، ته نشینی آهن در ابتدا انجام می شود و سپس منگنز ته نشین می شود. چنانچه وقتی فعالیتهای آتشفشانی زیر دریایی به محیط آب وارد میشوند، در ابتدا آهن در فاصله نزدیک منشأ فعالیت آتش فشانی برجای گذاشته می شود و سپس منگنز به دلیل حلالیت (تحرک پذیری) بیشتر با فاصله زیادتری رسوب می کند. به عنوان مثال در بخش بالایی کانسارهای ماسیوسولفید (تیپ کوروکو)، آهن در بالای کانسار قرار میگیرد در حالی که منگنز در حاشیه آن تشکیل می شود. شکل1-1 محدوده پایداری یونهای منگنز را نشان میدهد كه طبق آن پایداری Mn2+ در آبهای سطحی و دریاها به نسبت زیاد است.
در شرایط عادی PH و Eh، ترکیبات کربناته و سیلیکاته منگنز رسوب می کنند. در شرایط اکسیدان قوی از پایداری منگنز کاسته می شود و Mn2+ به Mn4+ تبدیل شده و در نتیجه اکسید منگنز (پیرولوزیت) یا اشکال دیگر MnO2 رسوب می کنند. در شرایط احیا کننده، یونMn+2 به صورت محلول باقی میماند مگر این که این یون با مقدار کافی کربنات حل شده و یا با سیلیس تركیب شود كه در نتیجه رودوکروزیت (MnCO3) یا کانیهای سیلیکاته منگنزدار را تشکیل دهد. در محیط احیاکننده قوی نیز کانیهای آلاباندیت (MnS) یا منگانوزیت (MnO) شکل میگیرند. البته به نظر نمیرسد که محیط رسوبگذاری مناسبی برای آلاباندیت یا منگانوزیت (احیا کننده قوی) وجود داشته باشد. شرایط و محدوده تشکیل سولفید منگنز MnS بسیار محدود است. برخلاف آهن که در محیط احیایی بیشتر به صورت سولفید دیده می شود، منگنز به صورت اکسید و کربنات یافت می شود.
[1] Manganese
[2] Transition Metals