:
در پایان نامه ی حاضر در چهار فصل تلاش گردیده تا با سیر هدفمند به بیان مطالبی در قالب چهارچوب امروزی آیین حکومت و مملکت داری برگرفته از آثار سعدی بپردازیم:
فصل اوّل شامل کلیّات
در فصل دوم تلاش شده با توضیح حکومت و ضرورت وجود حکومت و حاکمیّت در جامعه به توضیح ارکان حکومت و چگونگی شکل گیری و سلسله مراتب و ارتباط قوا با هم بپردازیم.
همچنین به شناخت اجمالی و اثرات محیطی بر آثار سعدی در قالب وضعّیت عمومی ایران در قرن های هفتم و هشتم پرداخته ایم.
در فصل سوم تلاش نموده ایم در قالب پنج بخش آیین حکومت و مملکت داری موجود در آثار سعدی را توضیح دهیم.
بخش اوّل: آیین حکومت و مملکت داری در آثار سعدی خصوصیّات عمومی و کلّی حاکم و پادشاه در نظر بوده است .
بخش دوم از فصل سه آیین حکومت و مملکت داری در آثار سعدی در حوزه ی سیاسی امنیتی مدنظر بوده است.
در بخش سوم از فصل سه آیین حکومت و مملکت داری در آثار سعدی در حوزه ی برنامه ریزی و اقتصادی مورد توضیح قرار گرفته است.
دربخش چهارم از فصل سه: آیین حکومت و مملکت داری درآثارسعدی در حوزه ی عمرانی و آبادانی مورد نظر بوده و ضرورت آبادسازی کشور و احداث پل، وراه و حمام و مسجد و … توضیح داده شده است.
در بخش پنجم ونهایی نیز آیین حکومت ومملکت داری در آثار سعدی در حوزه مدیریت منابع انسانی مورد بحث قرار گرفته است .
فصل چهارم نیز نتیجه گیری از بحث و منابع مورد استفاده در نگارش پایان نامه درج گردیده است .
مقدّمه:
از قرن دوم هجری بخشی از اندیشه ی سیاسی در زمینه حکمت عملی متأثّر از متون ایرانیان پیش از اسلام در زمینه آداب ملوک و آیین کشورداری شکل گرفت و کتاب هایی با عنوان سیرالملوک یا سیاست نامه در تداوم اندرزنامه های دوره ساسانی تالیف شد. حکمت عملی مطرح در سیاست نامه ها، مجموعه ای از میراث علمی و الگوهای عملی و تجارب تاریخی گذشتگان است که سیاست نامه نویسان ـ که اغلب از کارگزاران دیوانی و درباری بودند ـ اصلاح عملکرد پادشاهان و در نهایت اصلاح و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه بود.
مملکت داری و آیین شهریاری برای رسیدن به جامعه ای آرمانی و انسانی از دیربار در سرزمین کهن ما رونق و روایی ویژه داشته است. ضرورت برقراری امنیت و آسایش و عدالت اجتماعی همراه با مدیریت و سیاست مملکت داری در چنین سرزمینی که از دیرباز بر اساس حکومت سلطنتی استوار نبوده است . وجود حکومتی نیرومند را بر اساس دو محور داد و خرد بایسته و شایسته گردانیده است. یکی از
منابعی که برای آشنایی بیشتر و شناخت روشن تر تاریخ و فرهنگ درخشان و دیرینه سال ایران و هم دریافت نکته های تازه و ماندگار آداب و رسوم هنر و آیین مملکت داری ایرانیان می توان معرّفی کرد ، آثار ادبی وزین است . آثار ادبی که با گذشت اعصار نه تنها غبار قدمت در رخسارشان ننشسته بلکه هر روز بیشتر از دیروز خودنمایی می کنند و به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از داشته های فرهنگ غنی ایرانی به چشم می آیند. چه بسا که بسیاری از آیین های شکوهمند و برجسته شهریاران خوب و بد و دستورالعمل شاهان و داد و بیداد در لابه لای این اسناد منثور و منظوم نهفته است. در این اسناد مبانی حکومت به گونه ای ظریف و دقیق در برابر چشم بینا و گوش شنوا قرار می گیرد، تا درسی باشد بر آنانی که می خواهند بر مردم حکم رانند.
در پایان نامه حاضر تلاش گردیده آثار استاد سخن سعدی شیرازی در حدّ توان مورد بررسی قرار گیرد البتّه از لحاظ آیین مملکت داری و حکومت گزاف نگفته ایم اگر علّت انتخاب آن را مقبولیّت مطالب سعدی در بین عوامّ و خواصّ بگوییم. اگر پیرمرد شبان بی سواد در دامنه کوه گوسفند چرانی می کند به زبان سعدی سخن می گوید و به این بیت تمثّل می جوید:
«گوسفند از برای چوپان نیست بلکه چوپان برای خدمت اوست»
و یاکفش دوز عوام بازاری چون سخن از کفش تنگ به میان می آید می گوید:
«تهی پای رفتن به از کفش تنگ» (دبیر سیاقی،1380، ص 355)
دردمند هجران کشیده ای که می خواهد دردهای درونی خویش را با بیانی رسا به زبان آورد جز این چه می گوید:
شب فراق که داند که تا سحر چند است؟ مگر کسی که به زندان عشق دربند است
(خطیب رهبر ، 1370 ،غزل60،ص92)
دانشمند بلند نظری که سالیان دراز عمر خود را به تجربه و آزمون صرف کرده است، پخته تر و رسیده تر از این عبارت چه می گوید: «هر که با بدان نشیند نیکی نبیند»، «هر چه زود برآید دیر نپاید» و …
عارف پخته ای که سراسر جهان را اعضای یک پیکر می داند جوهر فکر خود را در گفتار شیخ می یابد:
«بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار»
(خطیب رهبر، 1373،ص79)
و بالاخره
مرد سیاست پیشه ی کارآزموده برای اخلاق و مملکت داری گفتار استاد را باز می خواند:
«مزن تا توانی بر ابرو گره که دشمن اگر چه زبون دوست به
اگر پیل زوری و گر شیر جنگ به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
چو دست از همه حیلتی بر گسست حلال است بردن به شمشیر دست
نخواهی که ضایع شود روزگار به ناآزموده مفرمای کار
سواری که بنمود در جنگ پشت نه خود را که نام آوران را بکشت
دو کس پرور ای شاه کشور گشای یکی اهل رزم و دوم اهل رای»
(دبیرسیاقی،1380،ص212)
«باری از کوچکترین کودک دبستان که تازه لب باز می کند تا بزرگترین پیر سالخورده که در عالم عشق حق و فناء به سر می برد، همگی زیر نفوذ ادبی و در سایه ی افکار آن گوینده بزرگوارند».
(همایی، جلال الدین، 1369، صص 366-366)
آری سعدی یک نفر بود امّا به چند زبان سخن رانده و سحر کلامش در جان ها اثر نموده و یادگار و ماندگار مانده است در پایان نامه ی حاضر تلاش شده در حدّ توان گوشه ای از هستی لایتناهی و قطره ای از اقیانوس معرفت شیخ توضیح داده شود . «تا چه قبول و افتد و چه در نظر آید.»
گرشاسب، قهرمان اسطوره ای، اژدها اوژن اوستایی،پسر سام و قهرمان رستاخیزی، در منابع فارسی زرتشتی، شاهکار های قهرمانی بسیاری با او در ارتباط است. شرح ماجراهای او در متون پهلوی و اوستا گردآوری شده است. این پژوهش اسطوره ی گرشاسب را طبق کهن نمونه ی قهرمانی ، بررسی می کند که پژوهشگران در زندگی اغلب قهرمانان اسطوره ای مشخص کرده اند. هدف اصلی این رساله ارائه تحلیلی نو از داده ها و داستان های گرشاسب برای تعریف قهرمان اسطوره ای بر پایه ی اوستا و متون پهلوی است. چهره ای که از او در اوستا می بینیم ، قابل مقایسه با نمونه هایی از ایزدان جنگاور و هند و اروپایی است. منابع دینی پهلوی به ویژه متون رستاخیزی و آخر زمانی جایگاه گرشاسب را در ساختار دینی مزدیسنا می نمایاند. او درجهان حماسی ایرانی آوازه ای ندارد و روایات پراکنده ی مربوط به او نیز در منابع گوناگون تفاوت ها و گاه تناقضات در خور درنگی دارند. این رساله می کوشد تا توجیهاتی را دست کم برای بخشی از این پراکندگی ها پیشنهاد کند. در نهایت خواهیم دید که بزهکاری های قهرمان به شوربختی و بدنامی گرشاسب در هر دو جهان منجر می شود. نتیجه ی کلی بررسی این بزه ها این است که جنگاوران در ارتکاب بزه ناگزیرند.
پیشگفتار
اسطورة قهرمان، رایج ترین و شناخته ترین بن مایه ی اساطیری و کهن الگو بین دیگران است و مراحل سفر او آکنده از ماجراها و وقایعی شناخته شده است كه او با تلاش و مخاطره بسیار آن ها را پشت سر می گذارد تا ضمن تحول و تكوین و تكامل، به نقطة تعالی این الگوی روایی كه رسیدن به هدف و پیروزی است، دست یابد.
متاسفانه اسطوره های ایرانی فاقد شكل منسجم اسطوره های یونانی و رومی است. حتی در اوستا هم با اسطوره های دینی شده، سر وكار داریم. «اسطوره گرشاسب » جمع آوری سنتی روایت هاست. با آن که اسطوره ی قهرمانی در پژوهش های غربی ها به صورت کامل مورد بحث و بررسی قرار گرفته، اما به نظر نگارنده اسطوره های قهرمانی که هر کدام خود گواه فرهنگ و بن مایه های غنی هستند ، به صورت موردی چندان بررسی نشده اند و در این میان، جای یک نمونه ی کامل از خوانش اسطوره ای و کهن نمونه ای بس خالی می نماید. چرا که در دورانی که ما که در آن شاهد نزول اسطوره ها هستیم بررسی کهن نمونه ی قهرمانی شکل حیاتی تری به خود می گیرد. مخصوصا در همین دوران الزام وجود قهرمان برای شکل گیری داستان بر محور وجود اوست که هر چه بیشتر موجبات سقوط آن را فراهم می آورد. داستان ها از روند ماجرا محوری خارج شده به قهرمان محوری روی می آورند تحلیل عناصر و شخصیت های وهمی در رابطه با اسطوره ی قهرمانی گرشاسب ، به کمک نقد اسطوره ای ، با همین هدف شکل می گیرد.
داستان های گرشاسب سه روایت متفاوت از یک کهن الگوی اساطیری است که به ترتیب در اوستا،متون پهلوی، شاهنامه و گرشاسب نامه می بینیم.هر چند« که پیشینه پردازشِ دستِ کم بخشی از اسطوره گرشاسب به دورانی می رسد که نیاکان مشترک ایرانیان و هندوان با هم می زیستند».(سرکاراتی، 1378: 16)
بخش مهمی از مضامین قهرمانی و بن مایه های اسطوره ای در اوستا به داستان گرشاسب اختصاص دارد اما با ظهور در متون پهلوی ، بنا به دلایل مختلف سیاسی و آیینی چون آتش کشی و پری کامگی، بخش بزرگی از فر و شکوه اوستایی خود را از دست می دهد و به کنار رانده می شود. سیمای گناهکارانه ی گرشاسب در برخی متون پهلوی، خوار داشت آیین مزدیسنا ، از دلایل این رنگ باختگی است.
شناخت افسانه های دینی و آیینی ایران باستان از دو راه ممکن است. اول، رجوع به متون دینی ایران باستان، دوم رجوع به متون ملی ایرانیان.از نخستین کسانی که چهره های افسانه ای و اسطوره ای را بر مبنای دینی و ملی تحلیل کرد پژوهشگر بزرگ ایران باستان ” آرتور کریستین سن” بود که در کتاب “کیانیان” قهرمانان را بر اساس روایت های دینی و بار دیگر بر اساس روایت های ملی بررسی کرد.
خانم مری بویس اسطوره و مذاهب اولیه را کافر کیشی نام نهاده است.ویژگی این دوران، عدم باور به وجود ایزد یکتا و پرستش ایزدانی است که نماد و سرچشمه جلوه های طبیعت به شمار می آیند. این ایزدان در تحول بعدی آیین مزدایی تاثیر گذار بوده اند.
“ارانسکی” پژوهشگر روسی بر این باور است که: « اساطیر اوستایی، جایگاه دامداری در آن ها و پهلوانانی که گله های فراوان و زیبا دارند، به وضوح تمام گواه نقش مهمی است که دامپروری در زندگی پدیدآورندگان اساطیر یاد شده، یعنی مردم صحرانشین و دامپرور قدیمی و ایرانی زبان آسیای میانه و سرزمینهای مجاور آن ایفا می کرده است.(ارانسکی، 1358: 79)
در حالتی دیگر قهرمان افسانه ای از طریق فره ایزدی ، توانایی های فرا طبیعی و غیر عادی پیدا می کند. این نوع افسانه ها بر اساس این نگرش به وجود آمده اند که زمان “گیتیانه” محدود است. در تحلیل اسطوره شناختی قهرمان از یک سو باید به مفاهیم تعاریف و مفاهیم بنیادین اسطوره نظر داشت ؛ تعاریفی که گاه در تضاد کامل با افسانه و داستان های عامیانه قرار دارد. از سوی دیگر دیدگاه های موافق و کل نگر هم وجود دارد که به آنها نیز باید توجه کافی داشت.
شرح حال حکیم نظامی گنجوی
الیاس بن یوسف متخلص به نظامی- شاعر بزرگ سده ششم هجری- در شهر گنجه واقع در جمهوری آذربایجان کنونی تولد یافته و چنانکه از اشعار او برمیآید تا آخر عمر در آن شهر ماندگار شده است ولی از فحوای اشعارش پیداست که اصلاً از عراق عجم بوده است.
در بحر بیکران شعر و ادب پارسی، حکیم نظامی گنجهای یکی از بزرگان آن به شمار میرود. نظامی در اوزان مختلف مثنوی همچون سعدی و حافظ در غزل، سرآمد سخنوران دوران است و در این عرصه فقط فردوسی و مولانا جلالالدین رومی را میتوان شایان مقایسه با حکیم نظامی دانست.
نظامی در علوم ادبی و عربی، نقل و عقلی و نیز در علوم طبیعی و فلسفه نیز در ردیف حکمای طراز اول زمان خود جای داشته و در این رشتهها به تدریس نیز پرداخته است. در عرفان نیز در شمار یکی از پیشوایان به شمار میرفته. از لحاظ معتقدات مذهبی گرچه تشیع نظامی ثابت نشده است ولی از آن جا که حضرت علی (ع) را به سبب مقام علم و فضل وی بر دیگران مقدم میدانسته، چنین می کند که به مذهب شافعی تعلق خاطر داشته است.
نظامی با آنکه به اصول و شریعت اسلامی پایبندی داشته ولی از طرح برخی مسایل فلسفی هم که ظاهراً با اصول اسلامی چندان سازگار نبوده، فروگذار نکرده است.
حکیم نظامی از حیث پاکی اخلاقی و تقوای بیان در میان همهی شعرای پارسیگو، فقط با فردوسی قابل مقایسه است. در آثار این دو بزرگوار از آغاز تا پایان یک لفظ زشت و رکیک مشاهده نمیشود. نظامی در منظومههای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از عشق آمیخته به عفت سخن میدارد و ختی در توصیف همبستری آنانبه زبان شعر لحظهای از روش پرهیزگارانه منحرف نمیشود.
از حکم نظامی شش گنجینه در بحور مختلف مثنوی به یادگار مانده است و به تصدیق استادان و پژوهندگان ادب پارسی، پیش از نظامی هیچکس در این اوزان سخن نگفته بوده است و پس از نظامی نیز با آنکه شاعران بسیاری به تقلید از او برنخاستهاند، هیچکس از عهدهی رقابت با وی برنیامدهاند.
دیوان خمسهی نظامی در واقع عبارت از شش دفتر است که چون «شرفنامه» و «اقبالنامه» هردو شامل داستان اسکندر مقدونی است و این دو منظومه را با هم اسکندرنامه نیز گفتهاند. مجموعهی شش دفتر را خمسهی نظامی نامیدهاند.
هریک از شش دفتر او بنا به درخواست یکی از فرمانروایان زمان به رشته نظم درآمده است:
تاریخ تولد نظامی را اغلب تذکرهنویسان میان 533 تا 540 هجری ذکر کردهاند و نکتهای که ما را در پذیرفتن تولد وی در این تاریخ راسخ می کند، ابیات مخزنالاسرار است. نظامی سرودن مخزنالاسرار را چنانکه مذکور افتاد، در سال 570 هجری آغاز کرده است و در آن هنگام شاعری جوان بوده که در آن منظومه به شعرای سالخوردهای که نسبت به او حسد میورزیدهاند اشاره نموده و سخت آنان را مورد نکوهش قرار داده، به ستایش و تشویق جوانان پرداخته است.
اجداد وی را به ترتیب به نام هادی ذکی و مؤید نوشتهاند. مادرش رئیسه نام داشته و از کرد برخاسته بوده است. چنانکه از اشعار حکیم نظامی برمیآید، وی در سراسر عمر سه بار ازدواج کرده است ولی از میان اینسه زن همسر نخستین او آفاق معشوق و محبوب وی بوده است و حتی با آنکه همسر سوم خویش را هم بسیار دوست میداشته، در نزد وی به اندازهی آفاق عزیز نبوده است. نظامی، منظومهی خسرو و شیرین را در دوران عشق این زن سروده و در پایان همین منظومه آفاق از دنیا میرود و فرزندی از وی به نام محمد به یادگار میماند. شاعر در پایان داستان خسرو و شیرین یعنی پس از مرگ شیرین با حسرت بسیار از آفاق نام میبرد و اشاره میکند که این قصه افسانه نیست بلکه ملهم از معاشقهای است که میان وی و آفاق وجود داشته است. مرثیه مرگ شیرین هم در واقع اشارهای به مرگ آفاق است.
تاریخ وفات حکیم نظامی را حدود سالهای 599 تا 602 هجری نوشتهاند و از قرار مذکور حکیم گنجهای حدود 64 سال عمر کرده است. جنازهی وی را با احترام به خاک سپردند و مرقد او قرنها به صورت زیارتگاه مشتاقان وی درآمد. بقعه و بارگاه او که در طول سدهها رو به ویرانی نهاده بود از نخستین سالهای استقرار دولت جمهوری آذربایجان شوروی دوباره موردتوجه قرار گرفت و تعمیرات و اصلاحات اساسی در آن صورت گرفت.
(دستگردی، 1384: صص 5-3)
بیان مسئله
محیط اجتماعی نظامی گنجوی، شاعر و متفکر بزرگ ایرانی، یکی از نوابغ نادر گذشته است که فعالیت خلاقه او، یک مرحله مشّخص و اساسی در تاریخ ادب فارسی است.میراث غنی و چند جانبه و وسیع او، که ویژگیهای علمی و شاعرانه و کیفیتهای وابسته به آنها را منعکس میکند، حاکی از نمونههای واقع گرایانه هنری و اجتماعی شگفت انگیز است.
فعالیت خلاقه نظامی با توجه به عمق محتوای آن، و اجتماعی و شخصیتها و هدف اخلاقی اجتماعی آن، منحصر به فرد است.ارائه استادانه شخصیت انسانی، احساسات و عواطف بشری، شادی و اندوه او، آرزوها و تمنّاهای طبیعی او، مسائلیاند که در آثار نظامی مطرح و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در همه موردها با آرمانهای اجتماعی شاعر، در هم آمیخته است.تجسسّ روان شناختی در جهان معنوی بشر، توجه به نگرانیها، تجارب، آشفتگیها و هدفهایش-همه اینها در اشعار نظامی مفهومی فیلسوفانه و اخلاقی مییابد.
نظامی پدیده شگفت انگیز سده ششم هجری شمسی است.
آثار و اشعار نظامی بسیار است که می توان آن را به دو قسمت تقسیم کرد :
1- دیوان اشعار او که بیست هزار بیت بوده و آنچه از آن باقی است به نام « گنجینة گنجوی » و به همت حسن وحید دستگردی به چاپ رسیده است.
2- پنج مثنوی او به نام « خمسة نظامی » که مشتمل است بر :
الف : مثنوی « مخزان الاسرار » حاوی 2260 بیت که در حدود سال 570 ق به نام فخرالدین بهرامشاه بن داود پادشاه ارزنگان به نظم درآورده و از امّهات مثنوی های فارسی و مشتمل بر مواعظ و حکم در بیست مقاله است.
ب : منظومة « خسرو و شیرین » حاوی 6500 بیت ، به نام اتابک شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلدگز. این مثنوی در سال 576 ق به پایان رسیده و شرح عشق خسرو پرویز پادشاه ساسانی به کنیزک ارمنی اش شیرین است.
ج : منظومة « لیلی و مجنون » حاوی 4700 بیت ، به نام شروانشاه ابوالمظفر اخستان بن منوچهر. این مثنوی در سال 588ق به پایان رسید و داستان عشق غم انگیز مجنون به لیلی است. این داستان ، از داستان های قدیم عرب بوده و نظامی در ابداع اصل آن مبتکر نبوده است اما خود هنگام نظم ، در آن تصرفات بسیار کرده است.
اهمیت و ضرورت تحقیق
نوع و سطح فعالیتهای پژوهشی یکی از شاخصهای اصلی توسعه و پیشرفت محسوب میشود. موفقیت در تمام فعالیتهای مربوط به توسعه خدمات اجتماعی و… به گونهای به گسترش فعالیتهای پژوهشی بستگی دارد. در واقع پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار میآید. اگر پژوهشی نشود، دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچار سکون و رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم نیز برخوردار نخواهد بود. همه آنچه به عنوان پیشرفت علوم در دورههای گوناگون تاریخ میشناسیم، حاصل تلاش افرادی است که در کار خود رویکردی پژوهشی داشتهاند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیتهای پژوهشی آنان بوده است.
عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که ذکر همه آن ها در این مختصر نمیگنجد. با این حال میتوان به اختصار عوامل توسعه پژوهش را به سه بخش عوامل سخت افزاری، عوامل نرم افزاری و نیروی انسانی تقسیم نمود. منظور از عوامل سخت افزاری همه امکانات فیزیکی و زیرساختهای بنیادی است که امکان انجام پژوهش در حوزههای مختلف را برای پژوهشگران فراهم میآورد. مثلا وجود ابزارهای پژوهشی از قبیل دستگاهها و آزمایشگاههای پیشرفته و امکانات شبکهای و رایانهای از جمله این منابع سخت افزاری محسوب میشوند. منظور از امکانات نرم افزاری جریان اطلاعات و دانش میان پژوهشگران است که از طریق مجلهها و منابع علمی دیگر به صورت چاپی یا الکترونیکی صورت میپذیرد. درنهایت، بخش سوم این مجموعه نیروی انسانی و پژوهشگرانی است که با دانش و تلاش خود میتوانند امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به خدمت گرفته و طرحهای پژوهشی گوناگون را تدوین و اجراکنند. علاوه براین، توسعه آتی پژوهش در هر کشور مبتنی بر گسترش رویکرد پژوهشمدار در آموزش آن کشور است که از سطح آموزش ابتدایی آغاز شده و تا پایان تحصیلات دانشگاهی استمرار مییابد.
حال با توجه به ویژگی های شعر نظامی گنجوی که می توان بصورت زیر آنها را شمرد:
1- تشبیهات و توضیحات او، زیبا و هنرمندانه و بسیار خیال انگیزند.
2-در تصویر جزئیات طبیعت و حالات، بسیار تواناست.
3-انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتیجه آشکار آن، موسیقی شعر اوست.
4-ایجاد ترکیبات خاص و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند.
5-تازگی معانی و ابداع ترکیبات تازه که در شعر نظامی به وفور یافت می شود، کلام وی را گاهی دچار ابهام می کند، علاوه بر اینها کثرت «لغات عربی» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مبانی فلسفه و معارف اسلامی» سخن این شاعر را دشوار و پیچیده کرده است.
این ویژگی ها می تواند آثار اجتماعی روز ما را برجسته تر نمایان کند و اشعار پند و اندرز گونه نظامی نیز در عبارت آموزی موثر باشد
فرضیه های پژوهش
1-بررسی آثار اجتماعی نظامی گنجوی تا چه حد مدنظر قرار گرفته است؟
2-بررسی آثار در ابیات نظامی گنجوی و مقایسه آن با مسائل اجتماعی روز تا چه حد مد نظر قرار گرفته است ؟
3-آثار اجتماعی نظامی گنجوی به چه شکلی به نگارش درآمده است ؟
اهداف تحقیق
1-بررسی احوال وآثار نظامی گنجوی
2-بررسی امور اجتماعی در شعر وغزلیات نظامی گنجوی
3-بررسی عناصر سازنده آثار اجتماعی در شعر نظامی
سؤالات تحقیق:
تعریف واژگان عملیاتی
اجتماع
انسانها برای ارضای نیازهایشان با دیگران تعامل اجتماعی دارند. در اصطلاح جامعهشناسی به مجموعهای از انسانها که با هم تعامل اجتماعی پایدار دارند، اجتماع گفته میشود. در درون جامعه، به دلیل وجود علایق مختلف انسانها و گروهها، تضادهای اجتماعی وجود دارند؛ اما با وجود تضاد تعادل و ثبات جامعه حفظ میگردد. در جامعه افراد نقشهای گوناگونی را میپذیرند و به همان نسبت از مزایای اجتماعی مختلفی بهرهمند میشوند
نظامی گنجوی
حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید نظامی گنجوی از داستانسرایان بزرگ و استادان مسلم در سرودن شعر تمثیلی و بزمی است. او در سال 525 در شهر گنجه متولد شد و همه عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (581-587) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند تا در سال 614 یا 619 در همین شهر وفات کرد و به خاک سپرده شد.
آثار اجتماعی نظامی گنجوی
خمسهٔ نظامی، به قلم سال ۱۵۲۴ در هرات، واقع در موزه هنرهای متروپولیتن نیویورک
خمسه یا پنج گنج نظامی شامل:
مخزنالاسرار
هفت پیکر
خسرو و شیرین
اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه
لیلی و مجنون
ی کتاب زیر چاپ رسول بخش کشاورز، به نام «بلوچی زبان ءبتل و گالوار» «ضرب المثل ها و اصطلاحات زبان بلوچی» است.{خرداد91}))
اندیشه نگارش این پایان نامه برمبنای همین نیاز صورت گرفته تا گامی هرچند کوچک اما تخصصی در زمینه فرهنگ و ادب بلوچی برداشته شود، زیرا ادبیات شفاهی، ما در ادبیات مکتوب است.به طور کلی ،ضرب المثل ها از نوع کلام مجازی است که اجزا ترکیب کلام در معنی حقیقی خود به کار می روند.در این نوع کلام ،نویسنده و یا گوینده از خواننده و یا شنونده انتظار دارند که با بهره گرفتن از دانش پیشین فرهنگی و زبان خود و دقت و تفکر درباره ضرب المثل مورد نظر، به رمز گشایی آن بپردازند؛ زیرا کلامی که با بهره گرفتن از گفتار مجازی بیان می شود،دارای رمز است که با دقت و تفکر گشوده می شود به همین دلیل تأثیر بیشتری در خواننده یا شنونده می گذارد و به مدت بیشتری در ذهن او می ماند.
نتیجه آن که بخشی از گنجینه ی ادبی زبان بلوچی، ضرب المثل های این زبان است که با سرنوشت تاریخی و فرهنگی این قوم گره خورده است.کاربرد این ضرب المثل ها در محاورات روزمره یا در کلام مکتوب، حلاوت خاصی به شنونده یا خواننده می بخشد و تأثیرمستقیم و غیرمستقیم در اندیشه، احساسات وجهان بینی او می گذارد، زیرا پشتوانه ی تاریخی و گاه باستانی در لفظ و مفهوم هستند.این امثال، در طی هزاران سال، در میان اقوام مختلف شکفته و نشر یافته و در هر کشور ، برحسب اختصاصات قومی و فرهنگی و آداب و سنن و مذهب و حتی وضع جغرافیایی و سیاسی آن کشور، ویژگی های خاص پیدا کرده است.
فصول مختلف پایان نامه عبارتند از :
1.فصل اول که به عنوان کلیات و مبادی پژوهش به بیان مسئله پژوهش -اهداف – فرضیه پیشینه پرداخته شده در فصل دوم آشنایی با سرزمین بلوچستان معرفی شده در فصل سوم ایرانشهر در موقعیت سیاسی اجتماعی فرهنگی بررسی شده درفصل چهارم درباره به زبان بلوچی پرداخته شده است.درفصل پنجم. که مهمترین فصل پایانامه است درباره ضرب المثلها بلوچی است که بعضی ضرب المثلهاباگویش سرحدی وبعضی مکرانی هستند. درمرحله اول.ضرب المثل بلوچی بااعراب نوشته شده. ودرمرحله دوم.آوانگاری ضرب المثل ها،طبق جدولی که محقق ارائه داده، نوشته شده است:درمرحله سوم. ترجمه ی تحت اللفظی باعلامت اختصاری(ت.ت):درمرحله چهارم. ترجمه ی روان باعلامت اختصاری(ت.ر)نشان داده شده است. ودرمرحله پنجم.کاربردضرب المثل بیان شده است. ,ودرآخرمفهوم ضرب المثل نوشته شده است و در نهایت جنبه های فرهنگی ، اجتماعی ، ضرب المثل ها بیان شده .
فصل اول
کلیات و مبادی پژوهش
در این فصل به مطالب چون بیان مسئله و سوابق پیشینه تحقیق و اهداف و ضرورت تحقیق و فرضیه تحقیق و اهمیت و جنبه های نو آوری مسئله و روش تحقیق پرداخته می شود.
1-1–بیان مسئله
بزرگترین شهرستان استان سیستان وبلوچستان شهرستان ایرانشهراست که دارای گنجینه فرهنگی است.درفرهنگ عامه مردم این منطقه نمونه هایی ازمیراث معنوی ما یعنی ضرب المثلهافارسی وبلوچی مشاهده می گردد.بی تردیدضرب المثلهای بلوچی دربرگیرنده بخشی ازمسایل مهم اجتماعی اخلاقی فرهنگی دینی و….قوم بلوچ هستند.کسی نمی تواندارزشهای والای ادبی ضرب المثلهارانادیده بگیرد.یکی ازاهداف مهم این پایانامه انتقال گنجینه هافرهنگی گذشتگان به آینده ازطریق جمع آوری وثبت وضبط ضرب المثلهاست ازسوی دیگراین پژوهش برآن است تا نمونه هایی ازاین ضرب المثل ها رابررسی وتحلیل نماید وشواهدی ازآنها رادرادبیات فارسی پیدانموده ودلایل تشابه آنها رابیان نماید.
1-2–سوابق پیشینه ی تحقیق
درباره ی ضرب المثل های بلوچی، به طور کلی در ایران، پاکستان ،افغانستان، کارهایی تحت عنوان «بتل گنج» انجام شده و با توجه به
نزدیکی تاریخ و فرهنگ بلوچ ها با تاریخ و فرهنگ دیگر اقوام ایرانی،تشابهات قابل توجهی در ضرب المثل های بلوچی و فارسی دیده می شود.آقای رسول بخش کشاورز ـ ساکن ایرانشهر ـ مجموعه ای از این ضرب المثل ها را که در حدود1470000مدخل هستند، گردآوری نموده و با فارسی سنجیده است.حاصل کار آقای کشاورز ،تحت نام «بلوچی زبان ء بتل و گالوار» (ضرب المثل ها و اصطلاحات زبان بلوچی) زیر چاپ است .و همچنین آقای عبدالعزیز دولتی بخشان ـ ساکن سراوان ـ مجموعه از ضرب المثل ها را گردآوری کرده بنام «پیران زمانگ» با فارسی سنجیده است و همچنین پایانامه ای با عنوان ضرب المثل های بلوچی جاسکی و نمونه های آن در فارسی در زبان بلوچی خانم مریم داوری ـ ساکن بندرعباس ـ نوشته شده
و دیگر آقای خدابخش زومکن جاسکی ـ ساکن جاسکـ مجموعه از ضرب المثل های جاسک را گردآوری کرده است.حاصل کار آقای جاسکی (فرهنگ جامع و اصطلاحات و ضرب المثل های بلوچی) است.
اما تحقیق جداگانه و مستقل و جامعی درباره ضرب المثل های و فرهنگ عامه مردم ایرانشهر صورت نگرفته و این پژوهش اولین تحقیق جامع و مستقل در این زمینه است و این پایان نامه ،کاری کاملاً جدید است.
1-3–اهداف و ضرورت تحقیق
با انجام این پژوهش به صورت علمی(به خصوص با تاکید بر علوم فرهنگ و زبان شناسی) گنجینه ای مختصر در یک بخش ازعلوم انسانی فراهم می آید و با شناختی که مردم منطقه ی ایرانشهر از اهمیت این بخش از فرهنگ و زبان خود به دست می آورند، در کاربرد روزمره ی ضرب المثل ها بیشتر ترغیب می شوند.
ضرورت های خاص انجام این تحقیق ،بر دو پایه استوار است:آشنایی مردم ایرانشهر با بخشی از فرهنگ و زبان خود و تشویق آنها به انجام پژوهش های مشابه برای روشن کردن زوایای تاریک این بخش از مطالعات.
یکی از آفات بزرگ فرهنگی و ادبی هر قومی، از بین رفتن گویش های محلی آنهاست و ازآن جاکه یکی از رسالت های مطالعات زبان و ادبیات فارسی، حفظ گویش های مختلف است، این پژوهش می تواند تا حدی به این مهم دست یابد و این میراث فرهنگی را در اختیار آیندگان بگذارد تا از فرهنگ و سنن آباو اجدادی خود جدا نشوند؛چنانچه این کار صورت نگیرد ،بدون تردید بخشی از فرهنگ قومی فراموش خواهد شد.
1-4–فرضیه تحقیق
1-5–اهمیت و جنبه های نوآوری مسأله:
از آنجا که امثال در عین عمومی بودن و پوشش دادن گستره ی نفوذ زبان های فارسی و بلوچی ،جنبه ی بومی و محلی نیز دارند، تحت تأثیر عوامل گوناگون در معرض تغییر هم هستند.
هرگونه پژوهش در مثل های نواحی مختلف بلوچ زبان می تواند خدمتی مؤثر به ادبیات شفاهی ایران باشد،به ویژه که در این پژوهش ،ارجاعاتی به متون ادبی فارسی نیز صورت گرفته است.با توجه به این که حوزه ی زبانی یکی از حوزه های پایانی محل تلاقی زبان های فارسی و بلوچی در ایران است، به همین دلیل هرگونه مطالعه ی مرتبط به بحث زبان و فرهنگ در این حوزه ی جالب توجه خواهد بود، زیرا این حوزه به نحوی ،یک مجموعه ی زبانی و فرهنگی جالب توجه محسوب می شوند که هم از ویژگی های فارسی برخوردار است وهم از ویژگی های بلوچی .از آن جا که تاکنون کار علمی مستقلی که نشان دهنده ی این امتیازات شاخص باشد، انجام نشده است، این تحقیق می تواند در نوع خود تازه بوده و راهگشایی برای انجام تحقیقات مشابه در آینده باشد.
1-6–روش تحقیق:
الف] این تحقیق از نوع توسعه ای و نظری است که اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای و هم چنین میدانی به صورت مصاحبه با آگاهان زبانی و فرهنگی منطقه صورت گرفته است. پس از گردآوری اطلاعات ،براساس یافته ها نظری صاحب نظران – که یک فصل از پایان نامه را به خود اختصاص می دهد. مطالب یافته شده را براساس موضوع، از کلی به جزئی ،در بلوچی و فارسی معیار مورد بررسی قرار داده ایم.
ب] ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه ، مشاهده ، فیش برداری و جست و جوهای اینترنتی [جست و جوهای اینترنتی همراه با ذکر منابع اصلی] بوده است.ج] روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به این صورت بوده است که پس از گردآوری اطلاعات ،آنها را به صورت موضوعی [مانند: آب، مرد ،زن، فرزند، خواهر، برادر
،حیوانات،دریا…] طبقه بندی نموده و ضرب المثل های بلوچی به عنوان مدخل پایه قرار داده شده اند. سپس در فارسی معیار معادل یابی شده و پس از بررسی تشابهات و تفاوت ها،طبقه بندی شده و در فصل های متعدد جاگذاری شده اند.در نهایت ،نتیجه گیری لازم و پیشنهادات ممکن ارائه گردیده است.
1-7–کاربرد نتایج تحقیق:
نتیجه ی این تحقیق می تواند برای پژوهندگان علوم انسانی و به خصوص علاقه مندان به مسائل زبانی ،فرهنگی، ادبی، هنری و مردم شناسی مفید باشد.مؤسساتی مانند دانشگاه ها، رسانه ها [به ویژه صدا و سیما]، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،فرهنگستان ها،سازمان میراث فرهنگی ،بنیاد ایران شناسی و کتابخانه های عمومی و آرشیوهای محلی و به ویژه برای کسانی که مشتاق فرهنگ و ادبیات بلوچی هستند، می توانند از نتیجه ی این منتفع شوند.
طیعت سیری ناپذیر و کمال خواه آدمی ،همواره او را بر آن می دارد تا عالی ترین کمالات را در سر بپروراند و با نفی وضع موجود ،انسان بی نقص و جهانی بی عیب را در صفحه ذهن خود تصور کند .
آرمانشهر در لغت به معنای شهر آرمانی و ایدهآل است و در اصطلاح، جامعهای برتر و والاست که در آن همة امور بر وفق مراد و مطابق میل باشد، جامعهای که در آن نه خبری از ظلم و تبعیض، نه اثری از جنگ و ستیز و نه ردپایی از جهل و فقر و مرض یافت شود. «جامعهای که افرادش به کمال علمی و عملی رسیده و از هوی و هوس رسته باشند. و در یک جمله جامعهای خیالی که باشندگان آن در شرایط کامل زندگی میکنند و خیر و سعادت بر آن حکومت مطلق دارد. مدینة فاضله، جامعه آرمانی، آرمانشهر، شهر نیکان، لامکان، ناکجاآباد، هیچستان و… همه تعابیر گوناگون از یک حقیقت والا و مقدسند که همواره اندیشمندان و فرهیختگان هر قوم و ملتی در طول حیات بشری، آرزوی به واقعیت پیوستن آن را در سر پروراندهاند.
در زبان فارسی این واژة برابر نهادة utopia در زبان یونانی است. utopia به معنی هیچجا و برابر kallipolis در معنی زیبا شهر است. در ادبیات فارسی به صورت مدینة فاضله، مدینة سعیده، شهر لامکان، بینام شهر و ناکجاآباد آمده است. واژةهایی مانند خیالآباد، امین آباد، خرم آباد، مه آباد، خوش آباد، پدرام شهر و شهریور یا شهریر نیز در معانی نزدیک به آن به کار رفتهاند و گاه واژة کامشهر در همین معنا به کار گرفته شده است » (اصیل، 1371: 12).
یکی از مهم ترین مسائلی که ذهن جامعه بشری را به خود مشغول کرده بود،آرمان شهر می باشد تا جایی که افلاطون اصل و پایه مدینه فاضله خود را بر اساس استدلالات برهان عقلی که مورد نظر جامعه غربی بود بنیاد نهاد.
علاوه بر این به جزء افلاطون و فارابی ،بزرگان دیگری نیز به این موضوع پرداخته و با ارائه نظریات خود در جهت اثبات آرمان شهر تلاش های وافری نمودند و «بسیاری از این اندیشمندان، نویسندگان، و شعرا منحصرا به اندیشةی آرمانشهری بدان صورت که افلاطون و فارابی دربارة آن قلم زدهاند، نپرداختهاند، لیکن ایشان با بیان نحوی حکمت عملی در بین پادشاهان گذشته و ملل مختلف و بیان نوع روابط درست مردمان و حاکمان و حتی ارائه پندهای اخلاقی و حکمی خطاب به مردمان و حاکمان، قصد پیریزی بنایی آرمانی و جامعهای نیک را داشتهاند. توفیق یا عدم توفیق شان مسئلهای است که در درجة دوم اعتبار باید بدان توجه شود» (حمیدیان، 1373: 111).
در این میان ادیان نیز با ارائه نظرات خود در کتابهای آسمانی ،همیشه ذهن انسانها را به یک نجات دهنده آخر الزمان معطوف داشته اند و در اختیار طراحان آرمان شهر قرار داده اند.
یکی از وجوه تمایز اعتقاد به آرمان شهر و جامعه موعود بر پایه ادیان الهی با اعتقاد به این موضوع ،بر پایه مکاتب دست ساز بشری است و
پیروان آسمانی ریشه آن را در ظهور منجی آخر الزمان می دانند .
«آنان برای آن که زندگی بر روی زمین برای انسانها قابل تحمل باشد، همواره یک امید را در دل آن ها زنده نگه میدارند و آن امید به ظهور یک منجی و موعود جهانی است كه با حضور خود، زمین را تبدیل به بهشت و جامعه آرمانی میكند. و حداقل یک بار در طول عمر بشریت، انسان قادر خواهد بود تا طعم زندگی را در جامعةی آرمانی بچشد» (پناهی، 1385: 55).
حجت اله اصیل بر این باور است که ،پیشینة اندیشة آرمانشهری در ایران را به دو دورة قبل و بعد از اسلام قابل تقسیم است که دورة قبل از اسلام، خود به دو دورة اساطیری و تاریخی منقسم میشود. در هر کدام از این دورهها، وجود اعصار زرینی نظیر حکومت انسانهای اساطیری مثل جمشید، فریدون و تاریخی نظیر کورش، داریوش، انوشیروان و بهرام گور که حکومتی نزدیک به آرمانشهر را برای مردمانشان پیریزی کردهاند، جلب توجه میکند. در همین دورة اساطیری و تاریخی قبل از اسلام افرادی نظیر جمشید، کیکاوس، سیاوش و شداد با بنای بهشتهای این جهانی با عناوین ورجمگرد، هفت کاخ، سیاوشگرد، گنگدژ و بهشت شداد سعی در ایجاد جامعهای آرمانی مطابق با بهشت برین داشتهاند (اصیل، 1381، 60).
اگر با نگاه نافذانه به اندیشه افلاطون ،که می توان آن را نخستین فیلسوف آرمان گرای اندیشه غربی نامید،تاملی داشته باشیم ،می توان گفت افلاطون سیاست را به عرصه های گسترده ای همچون دولت و قانون اساسی بسط می دهد و با اداراکات فلسفی خود شهر آرمانی را به تصور می کشد که آن را به عنوان بنیان گذار این اندیشه ،می شناسند.
لذا در مثنوی نمی توان گفت اثری اختصاصی مربوط به مدینه فاضله است که بخواهیم آن را به عنوان تجلی گاه آرمان شهر بنامیم .
با نگاهی به اندیشه عبدالحکیم می توان به دلایل زیر اشاره نماییم :
«اولین و مهمترین دلیل این امر آن است که این اثر دربردارنده جهانبینی بازسازی شده گروهی خاص است که یکی از عناصر آن آرمانگرایی است، عنصری که در کنار دیگر عناصر آن یعنی ساختارشکنی، عادت ستیزی، نقد و آسیبشناسی وضع موجود، تحولگرایی و اصلاحطلبی معنا پیدا میکند.
دومین دلیل این است که این جهانبینی متعلق به قشر نخبه، اندیشمند و متفکر جامعه عصر مولوی است که از شرایط حاکم بر جامعه ناخرسندند و نابسامانیها و کجتابیهای آن را بر نمیتابد، با توجه به یکی از تعاریفی که برای آرمانشهر مطرح شد و در آن آرمانشهر، ایدئولوژی ناساز با جامعه و تحقق نیافته در تاریخ معرفی شد میتوان گفت گروه صاحب جهانبینی مثنوی صاحب همان ایدئولوژی ناساز با جامعه هستند و مثنوی نیز به طور غیرمستقیم و نا خودآگاه مدل آرمانی آن است. مولانا که خود نماینده این قشر است از سوی برخی «معترض معترضان» نامیده میشود» (عبد الحکیم 1365: 223).
دلیل سوم این امر به مقطع زمانی و بستر تاریخی که مثنوی در آن تکوین یافته، بر میگردد در زمان سرایش مثنوی از سویی کجرویها و کجکارکردهایی که در تمام ارکان جامعه پدید آمده بود، انسان را از وضع موجود ناراضی میساخت؛ از سوی دیگر عاملی بسیار مهم از بیرون جامعه بر آن تأثیر عمیقی گذاشت. «مثنوی در اجتماعی تولد یافت که در اثر حملة مغول آرامش، ثبات و امنیت از آن رخت بربسته بود و هرجومرج و بیثباتی جانشین آن شده بود. در این جو ناآرام و نامتعادلی که فراهم آمده بود، همه چیز دچار انحطاط شده بود (صفا، 1373: 97).
« خصلت آرمانگرایی مثنوی مورد تاکید اغلب کسانی است که در آن غور و خوضی داشتهاند، و متفق الرای، نشانهها و آثار یک شهر آرمانی را در آن یافتهاند و بر آن تاکید کردهاند. مثلأ محمد علی اسلامی ندوشن مثنوی را یک آرمانشهر و طلبنامة انسانی ایدهآل معرفی میکند. » (اسلامیندوشن، 1377: 77). سید جعفر سجادی نیز مولانا را از آن دسته از عرفایی میداند که فرش زمین را ترک نکرده، به سازندگی انسان خاکی و زندگی این جهانی وی توجهی خاص داشتهاند و از اینرو مصدر افکار و آرای آرمانی در این زمینه مثنوی معنوی بوده است. »(صرفی و خجسته ،86،472)