وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران با تاکید بر جنسیت نویسندگان

 
تاریخ: 07-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

دانشگاه تهران

 

دانشکده علوم اجتماعی

 

گروه انسان شناسی

 

پایان نامه کار شناسی ارشد 

 

 

 

تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران

 

 با تاکید بر جنسیت نویسندگان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

استاد راهنما:دکتر ابراهیم فیاض

 

استاد مشاور :دکتر یحیی مدرسی

 

پژوهشگر: 

 

 

 

1-7-اهداف تحقیق:

 

این رساله می کوشد تا چگونگی به کارگیری عنصر زبان را با توجه به جنسیت نویسندگان درنثر دونسل از داستان نویسان معاصر ایران بررسی کند و از این رهگذر به این شناخت نائل شود که شیوه متفاوتی که زنان و مردان در استفاده از زبان(نثر داستانی) دارند چگونه متحول شده است .این رساله اهداف جزئی تر  زیر را برای خود قائل شده است :

 

-بررسی و مقایسه نثر نویسندگان زن و مرد از منظر کاربردصنایع بدیع  لفظی (قاعده کاهی یا هنجارگریزی در جهت ادبی کردن متن)

 

– بررسی و مقایسه نثر نویسندگان زن و مرد ازمنظرکاربرد دشواژه ها  و ضرب المثل ها

 

 

 

 

 

1-8ی بر تحقیقات پیشین :

 

موضوع این رساله نه در چارچوب انسان شناسی  یا جامعه شناسی ادبیات که در حوزه  زبان شناسی اجتماعی و زبان شناسی انسان شناسی قابل طرح است .در این رساله ادبیات به عنوان جایگاهی برای تجلی زبان در نظر گرفته می شود وبا وارد کردن متغیر جنسیت ، به تحلیل و بررسی آن پرداخته می شود . رویکردی که با افزایش تحقیقات انسان شناسان و ارائه داده هایی در باره زبانهای اقوام و گروه های  مختلف  ایجاد شد و در آن عوامل اجتماعی چون جنسیت ،طبقه ،قومیت ،مذهب و ….بر چگونگی استفاده از زبان موثر دانسته        می شوند. این رویکرد به شکل گیری  رشته زبان شناسی اجتماعی منجر شد ، در این رشته کارهای پژوهشی و ر ساله های دانشگاهی زیادی به مساله زبان و جنسیت اختصاص یافت.در بین این تحقیقات ، دو رویکرد متفاوت قابل تشخیص است. دسته اول تحقیقاتی هستند که نسبت به مساله زبان جنسیت رویکردی توصیفی دارند .در این رساله ها اغلب با رویکردی تجربی به جمع آوری و سپس تحلیل زبانی که از سوی  زنان و مردان به کا رگرفته می شود ،پرداخته شده و تفاوت های بین  شیوه به کارگیری زبان از سوی  دو جنس با توجه به بافت اجتماعی تبیین  می شود. از بین این رساله ها می توان نمونه های فارسی و غیر فارسی زیادی را بر شمرد که از میان این تعداد زیاد،  به ذکر نمونه های برجسته آن اکتفا می شود:

 

پیتر ترادگیل(1983) در کتاب مقدمات زبان شناسی اجتماعی ، ربین لیکاف (1975)در کتاب زبان و جایگاه زنان  ، هودسون(1990) در کتاب زبان شناسی اجتماعی[1] ولارنس ترسک  درکتاب مقدمات زبان شناسی (1983)  به مساله زبان و جنسیت می پردازند و با تحقیقات گسترده تجربی تفاوت زبان زنان ومردان را استخراج کرده اند. نتیجه این تحقیقات اغلب این است که شیوه ای که زنان و مردان زبان را به کارمی گیرند، به شدت متاثر از جایگاه اجتماعی ایشان است و جایگاه فروتر  زنان ،ایشان را به سمت به کارگیری شکل خاصی از صورتهای نحوی و واژگانی زبان سوق داده است . ازنمونه های ایرانی این تحقیقات می توان به موارد زیر اشاره کرد :

 

1)-جان نژاد ،محسن (1380)، پژوهش زبان شناسی اجتماعی ؛ دانشکده ادبیات و علوم انسانی ،گروه زبان شناسی همگانی . کار جان نژاد در حیطه  زبانشناختی اجتماعی  به بررسی تفاوتهای زبانی میان گویشوران مرد و زن ایرانی درتعامل مكالمه ای می پردازد. جان نژاد در این کار با استفاد آنچه در این رساله از آن با نام رویکرد توصیفی نسبت به زبان نام می برد ،تفاوت های زنان و مردان ایرانی در کاربردواژگان ،قواعد نحوی و…را بررسی می کند.

 

-2)جابر ،مریم ، (1381)بررسی مبالغه و رابطه آن با جنسیت در نوشتار فارسی و انگلیسی ؛ گروه زبان شناسی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی .

 

خانم جابر در این رساله 1800 جمله از 149 متن غیرعلمی را  انتخاب کرده تا به آزمون این فرضیه دست بزند که آیا زنان مبالغه آمیز تر از مردان می نویسند ؟نتایج تحقیقات فرضیه مورد نظر را  به این صورت تایید کرده که  زنان در هر دو زبان فارسی و انگلیسی مبالغه آمیز تر از مردان هم زبان خویش می نویسند.

 

3)-عبدالحسین برزگر آق قلعه (1378)، جنسیت و تفاوت واژگان درفارسی معیار به کار رفته در ادبیات داستانی  معاصر ، گروه زبان شناسی همگانی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران .آق قلعه در این کاردو اثر از سیمین دانشور و امین فقیری را مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده است که زبان دانشور زبانی نزدیک به زبان معیار و زبان فقیری زبانی پر از اصطلاحات عامیانه (مردانه )است .

 

4)-اصلانی محمدرضا(1383)،تعامل زبان و جنسیت و کارکردهای آن درادبیات داستانی معاصر فارسی،گروه زبان شناسی و زبان انگلیسی دانشگاه پیام نور مرکز تهران.

 

اصلانی در رساله اش چهار اثر داستانی از چهار نویسنده(دو زن و مرد )انتخاب می کند و با بهره گرفتن از فن تحلیل محتوا به بررسی تفاوتهای گفتاری شخصیت ها ی داستانها می پردازد و به این نتیجه می رسد که بین جنسیت نویسندگان و جنسیت راویان داستان و بین جنسیت نویسندگان و جنسیت شخصیت اصلی داستان  تشابهی وجود ندارد و در حیطه واژگانی ایده کلی گفتار گونه زبانی زنان از مردان محدود تر است .تعداد   دشواژه های زنان و مردان برابر است و گونه زبانی زنان مودبانه تر از مردان نیست . این رساله از این جهت که چندی از فرضیه های رایج  نابرابری زبانی به نفع مردان را تایید نکرده است ، قابل تامل است .

 

اما دسته دوم پژوهش هایی هستند که نسبت به مساله زبان و جنسیت رویکردی نه توصیفی که رویکردی انتقادی دارند ،در این متون زبان امری ایدئولوگ در نظر گرفته می شود که ایدئولوژی مرد سالاری را در خود پنهان دارد و تنها با رویکردی انتقادی می توان این ویژگی را آشکار کرد .بیشتر تحقیقاتی که در این زمینه انجام  شده اند ،از رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان استفاده کرده اند،از این موارد می توان به نمونه های زیر اشاره کرد :

 

-4)رویگریان ،شیوا (1378)سخن همدلانه و رقابت جویانه در ادبیات زنان پس از انقلاب ، گروه زبان شناسی همگانی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. این رساله بر آن است که با  ابزار نقد زبان شناختی (تحلیل کلام )و با بهره جویی از نظرات فاولر و فرکلاف نشان دهد که زبان متن های نویسندگان زن آمیزه ای از دیسکورس های مختلف لیکن عمدتا زبانی همدلانه است که به اقتضای شرایط مبارزه جویانه می شود. همچنین نشان داده می شود که چگونه بعضی از این متون به رغم همنوایی شان با ایدئولوژی مردسالار با سلطه این ایدئولوژی به مبارزه بر می خیزند.

 

-5) علوی، فاطمه(1381)، بررسی دیدگاه روایی در سه داستان كوتاه صادق چوبك رویكرد تحلیل كلام انتقادی دانشگاه تهران ,دانشكده دانشكده ادبیات و علوم انسانی , گروه زبانشناسی همگانی ,رشته زبانشناسی همگانی  كارشناسی ارشد،علوی در رساله خود با بهره گرفتن از روش تحلیل گفتمان سه اثر ادبی را مورد بررسی قرار می دهد و زبان روای (صادق چوبک)را در سه اثروی بررسی و مقایسه و برسی می کند.

 

-6)شایسته پیران (1375)،نگاهی به سخن کاوی و تحلیل مکالمه ، گروه زبان شناسی همگانی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 تهران ،خانم شایسته پیران در رساله خود با بهره گرفتن از روش تحلیل گفتمان و تحلیل مکالمه به بررسی  زبان شناختی دست زده است . کار ایشان در حوزه توضیحات روشن و دقیق نظری و اجرای اصولی  روش  تحلیل گفتمان و تحلیل مکالمه حائز توجه است .

 

1-9تعریف برخی مفاهیم بنیادی:

 

تحلیل انتقادی گفتمان :

 

تحلیل گفتمان ،گونه ای از تحلیل زبان است که زبان را فراتر از بررسی واژه و جمله می داند و برای بررسی یک قطعه زبانی ،آن را در کلیت خود و در ارتباط با بافتی که در آن خلق شده است قرار می دهد . در این حالت به شدت بر رابطه زبان و متن اجتماعی که در آن تولید شده و این مساله که زبان برای کدامین کاربرد به کار گرفته شده است تاکید می شود. یول و براون) 1983( در توضیح این نکته می گویند :«تحلیل گفتمان ،تجزیه و تحلیل زبان در کاربرد آن است ؛در این صورت نمی تواند منحصر به صورتهای زبانی مستقل از اهداف و کارکردهایی باشد که این صورتها  برای پرداختن به امور انسانی به وجود آمده اند.» تحلیل گفتمان تنها شامل درک روابط نحوی ساختاری زمینه ی متن [2]نیست .بلکه فراتر از آن به عوامل بیرون از متن ،یعنی بافت موقعیتی [3]فرهنگی ؛اجتماعی و….نیزمی پردازد. درواقع با شناخت رابطه ی جمله ها با یکدیگر و نگریستن به کل آنها نظمی که نتیجه این روابط است،آشکار می شود. اما تحلیل گفتمان ازجایی آغاز می شود که محقق این فرضیه بنیادی را می پذیرد که زبان امری ایدئولوگ است و بنا به اقتضای ذاتی خود می کوشد که ایدئوژی را پنهان کرده و به صورت امری طبیعی جلوه دهد ، کار تحلیل انتقادی گفتمان این است که نظم یا ایدئولوژی پنهانی که در پس ساختار های متن  است را کشف کند و نشان دهد که آنچه که در زبان به عنوان امور بدیهی و یا طبیعی پذیرفته شده اند ،همگی ایدئولوژی عامتر پنهان در بافت اجتماع را باز تولید می کنند.

 

گونه زبانی :[4]

 

این اصطلاح در جامعه شناسی زبان و سبک شناسی درباره هر نوع نظام بیان زبانی است که استفاده ازآن با شاخص های زبانی تعیین می شود .در برخی موارد شاخص های زبانی ممکن است به آسانی در گونه های شغلی و جغرافیایی جای بگیرند در مورادی دیگر گونه ها ی زبانی  از شاخص های متعددی چون جنسیت ،سن و شغل تعیین می شوند.  (کریستال 1992:370)گونه زبانی زنان بیشتر ازسوی زنان استفاده می شود و گونه زبانی مردان بیشتر از سوی مردان.

 

گونه زبانی معیار:

 

در جامعه شناسی زبان به آن گونه  معتبر زبانی گفته می شود که در هر جامعه زبانی ورای تفاوت های منطقه ای است و به عنوان وسیله ارتباطی واحد در رسانه های گروهی و در تدریس زبان به خارجیان به کار می رود. (کریستال 1992:325). مدرسی (1368:231)زبان  معیار را گونه معتبری از زبان تعریف می کند که بیشتر به وسیله گویندگان تحصیل کرده ای که در شهرهای فرهنگی و سیاسی  یک کشور زندگی می کنند به کار گرفته        می شود.این گونه زبانی بالاترین شان و منزلت را در جامعه دارد و می تواند نشانه تحصیلات بالا ،طبقه اجتماعی بالاتر و منزلت اجتماعی افزونتری باشد .

 

برجسته سازی :

 

فرمالیستهایی چون اشکلوفسکی[5] ،موکاروفسکی[6]  و هاروانک [7]بر این عقیده اند که در زبان دو فرایند زبانی خودکاری[8] و برجسته سازی[9]  از یکدیگر قابل  تشخیص هستند . هاروانک(1932) می گوید،  فرایند خودکاری، زبان را به قصد اطلاع رسانی و برای بیان موضوعی به کار می برد، بدون اینکه شیوه بیان جلب نظر کند و یا مورد توجه اصلی قرار گیرد. ولی برجسته سازی به کارگیری عناصر زبان است ،به گونه ا ی که شیوه بیان جلب نظر کند،غیر متعارف باشد و در مقابل فرایند خودکاری زبان ،غیر خودکاری باشد .خودکاری در گفتگوها ی معمولی و برجسته سازی در متون ادبی  به کار گرفته می شود و در شعر به اوج می رسد . لیچ(1969) درباره زبان ادبی  می گوید که از زبان کاربردی پیچیده تر است ، خود ارجاع است و از پیچیدگی بیشتری بر خورداست . وی فرایندی که در آن زبان ادبی (از زبان کاربردی ) متمایز می شود را فرایند برجسته سازی می نامد. در این فرایند قواعد یا معیارهای زبان هنجار به نفع ادبیت متن حذف و نادیده گرفته می شوند.لیچ دو اصل  کلی ، قاعده کاهی و قاعده افزایی را دراین مورد عنوان کرده و برای هریک مواردی را  بر می شمارد که در فصل روش شناسی  به ذکر آنها پرداخته ام .

 

دشواژه :

 

دشواژه یا تابو امری است که ممنوعیت شدیدی درباره آن وجود دارد و جامعه بنا بر دلایل اعتقادی  یا اخلاقی از به زبان آوردن نام آن ،لمس آن و… پرهیز می کند.امر تابویی به شیوه ای غیر عقلانی حرام و ممنوع است است و تنها در حالت خاصی می توان ازآن تابو زدایی کرده و به آن نزدیک شد. در زبان هرگونه اشاره صریح و یا مستقیم به واژه هایی تابویی ممنوع بوده و همراه با اعمال مجازات است.مک کارتی (1994) دشواژه ها را واژگانی         می داند که قدرت تکان دهنده و توهین آمیزی دارند و در نوشته های چاپی ذکر نمی شوند.(ترادگیل 1376:38)

 

پایان نامه

 

گرچه الزاما همه واژگان تابویی توهین آمیز نیستند ولی از اشاره مستقیم به آنها پرهیز می شود . مثلا به کارگیری واژه کانسر[10] به جای سرطان که حالت تابویی دارد و یا معادل های متفاوت دستشویی رفتن،توالت رفتن ،قضای حاجت و…

 

[1] برای نمونه های دیگرنگاه کنید به :

 

2- Lacoff.R.(1990) Talking power. Basic Books

 

3-Tannen.D.(1990)You just don’t understand me, William Morrow

 

4- Tannen.D.(1993)Gender and Conversational Interaction. Oxford University Press

 

 

 

[2] Co-Text

 

[3] Context of Situation

 

[4] Variety

 

[5] V.Shlovsky

 

[6] J.Mukarovsky

 

[7] B.Harvank

 

[8] Automatisation

 

[9] Foregrounding

 

[10] Cancer

 

 

 

برای دانلود و خرید متن کامل این پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

پشتیبانی سایت :        *       serderehi@gmail.com


فرم در حال بارگذاری ...

« گرایش انسان شناسی -پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی درباره تحول گفتمان ادبیدانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته برق : کارایی ادوات نیمه هادی در مصارف مختلف »