ادبیات پارسی تجلیگاه آثار گرانبها و ارزشمند اندیشمندان بزرگ، شاعران شهیر و ادبای گرانقدری است كه ادبیات اصیل این كهن بوم را با خلق آثار فاخر خود از ترس حوادث و هجمههای فراوان در طول تاریخ مصون داشتهاند. بررسی ماهیت و سرشت اندیشههای این بزرگان در بالا بردن سطح غنای ادبی بسیار اهمیت دارد. بررسی زوایای متعدد شخصیتی و اندیشههای شعرا و ادبا و نویسندگان در ابعاد مختلف دینی، عرفانی، عشق، فلسفه و … در ایجاد تصویر تازه و شناخت جنبههای جدید از لایههای فكری و اندیشه این افراد بسیار مثمر ثمر بوده و راه را برای ایجاد آثار نو و مسیری تازه میكند.
از جمله كسانی كه میتوان به شناخت و مقایسه اندیشههای فكری و فلسفی آنها پرداخت. عارف بزرگ قرن پنجم هجری احمد غزالی و شاعر شهیر پارسی زبان قرن هشتم حافظ شیرازی است كه بررسی جامع دیدگاهها و اندیشهها و آرای این دو شاعر و متفكر بزرگ ایرانی و نظریات ارزشمند آن ها در خصوص عشق و عرفان و بررسی شباهتها و تفاوتهای فكری آنان از اهمیت زایدالوصفی برخوردار است. احمد غزالی در آثار خود همواره حقیقت عشق را كه اصل و اساس هستی میدانسته به وضوح نشان داده و در كتاب سوانح العشاق او مشحون از تصاویر، عبارات اشارت گونه، آیات و احادیث همراه با شعر است كه مخاطب خاص خود را طلبیده تا بتواند در دریای ژرف و عمیق اشارات عاشقانه و عارفانه احمد غزالی غوص كرده و معانی پر رمز و راز و احوال درونی او را دریابد. سبك و نوع نگرش احمد غزالی به عشق و عرفان تأثیری مهم بر آثار بعد از خود داشته است. در كنار این عارف و شاعر بزرگوار حافظ این شاعر آسمانی و این عالم ربّانی با عرفانی عاشقانه و غزلیاتی عارفانه اكسیری جاودانه سرشار از حسن و جمال بیمنتهای ربانی را بر دل و جان آدمی نشانده است و با غزلیات شورانگیز خود كه برخواسته از گوهر پاك و عشق اصیل و عارفانه است آتش بر همه عالم زده و دل و دین را از وجود همه هوشیاران ربوده است.
هدف عمده و برجسته از نگارش این پژوهش ادبی بررسی وجوه شناخت و تفاوتها در آرا و اندیشههای عاشقانه و عارفانه این دو شخصیت شاعر است. بررسی جایگاه عشق و عرفان در اندیشه این دو شخصیت و مقایسه اندیشه احمد غزالی و حافظ از اهداف مهم این پژوهش میباشد. پژوهش همانطور كه در چكیده مطالب عنوان گردیده به روش كتابخانهای صورت گرفته و روش جمع آوری دادهها و اطلاعات مورد لحاظ پژوهش به صورت فیشبرداری از مهمترین نكات ادبی در این خصوص بوده است. با توجه به اینكه پژوهشهای تاریخی و تحقیق و تفحص در اندیشهها و افكار شخصیتهای بزرگ ادبی و تاریخی از دشوارترین انواع پژوهش است. این پژوهش ضمن بررسی آثار
منظوم و منثور، پژوهشهای در رابطه با ارتباط بین عوامل دخیل در اثر را مورد تعبیر و تفسیر و ارزیابی قرار میدهد. در این روش هدف این است كه با بررسی كیفیت آثار شناخت دقیق و درستی از ضعفها و كمیها و كاستیها ارائه كرده تا وضع موجود بهتر درك گردد. جامعه آماری پژوهش شامل كلیه آثار مدون مرتبط با احمد غزالی و خواجه حافظ میباشد.
آنچه در پایان این پژوهش به دست میآید و به عنوان دستاورد این فعالیت ادبی مورد نظر است، دستیابی به مقایسه تطبیقی اندیشه احمد غزالی و حافظ است به طوری كه در پایان مضمون عرفان، جایگاه عشق و اختلاف در اندیشههای ایشان برای مخاطب روشن و واضح گردد. محدودههای مشترك و میزان قرابت اندیشه این دو عارف شاعر در طول این فعالیت ادبی به استناد بسیاری از منابع و مأخذ هستند مشخص گردیده است همین طور تفاوتهای اندیشه و مراتب غیریكسان در اندیشههای عشقی و عرفانی احمد غزالی و حافظ شیرازی نیز تا حد امكان واضح و مشخص گردیده است.
آنچه كه واضح و مبرهن است این است كه اگرچه مناقشههای غزالی گرایان و حافظ گرایان هنوز به پایان نرسیده ولی از شور و شدتش كاسته شده است. تلقی واقعی بر این اصل مبتنی است كه هنر غزالی و حافظ هیچ یک فراتر یا فروتر از دیگری نیست. این دو حریف و هماورد یكدیگرند. این دو در اوج اعتلاء و تلالو ولی سبك و سلیقه هنریشان تفاوتهایی دارد. همچنانكه همانندیهایی هم دارند. غزل حافظ طربناك است. اگرچه غزالی آن شیرینی و شیدایی را ندارد اما شورمندی و شیوایی را به اوج رسانده است. حافظ منسجم است و فكرش تداوم دارد اندیشه فكریش پیوسته و شورانگیز است اما در مقابل غزالی فكری متعالی دارد. راه تصوف از منظر این دو پا بر هستی گذاشتن و گذشتن از خود است. رهایی از خودبینی است. از نظر ایشان عقل وسیله شناخت است. عقل مبنای خودنمایی و نازمعشوق است و عشق پایه جانبازی و نیاز است. از نظر لفظ و سخنوری نیز این دو شخصیت بزرگ معیار فصاحت و بلاغت هستند. از كلام و زبان شعر این دو شاعر و عارف آب لطف میچكد، پاكیزگی، آراستگی، پیراستگی زبانشان مشهود است. هر دو طراز اول و هم طراز ندولی با سبك و سلیقهای متفاوت، به راستی بر هم امتیاز ندارند ولی از هم امتیار دارند و بدون شك فصل تقدم ازآن غزالی است.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانبسته های نرم افزاری جامعی هستند که به صورت راه حل های ارائه شده ای به یکپارچگی همه فرایندها و حوزه های وظیفه ای موجود در کسب و کار کمک می کنند. مزیت اصلی و اولیه این سیستم ها ایجاد یک بستر نرم افزاری یکپارچه مشترک برای فرایندهای یکپارچه موجود در کسب و کار مربوطه می باشد.
پیاده سازی بهینه و موفقیت آمیز سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی نیازمند توجه ویژه به تکنولوژی و همچنین عوامل انسانی می باشد و این فرایند به حدی با مسئله مدیریت دانش گره خورده که موفقیت کلی این نوع از پروژه ها به فعالیت گروهی از کارکنان متبحر و دانش محور وابستگی شدیدی خواهد داشت. مدیریت دانش فرایند سیستماتیک جستجو، انتخاب، سازماندهی، پالایش و نمایش اطلاعات است، به طریقی که درک کارکنان در زمینه خاصی بهبود و اصلاح شود و سازمان بصیرت و درک بهتری از تجربیات خود کسب کند. پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان فرایند دشوار و پیچیده ای است که در آن مدیریت تغییرات، ارتباطات و درگیری ذینفعان به اندازه مسائل فنی مهم به شمار می آید. با توجه به این موضوع می توان مدیریت دانش را به عنوان پیش شرط اصلی پیاده سازی موفق سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان در نظر گرفت. انواع مختلفی از دانش و مهارت ها در هر نقطه از چرخه حیات سیستم های سازمانی مورد نیاز بوده و این دانش در اختیار افراد مختلفی از سازمان قرار گرفته است. مدیران و متخصصین حوزه فناوری اطلاعات در یافته اند که با بهره گرفتن از علم مدیریت دانش می توانند به پیاده سازی های موفق تری از سیستم های سازمانی دست یابند. باید توجه داشت که در هر مرحله از چرخه حیات سیستم های سازمانی می توان با اتکاء بر عناصر چرخه مدیریت دانش و شناسایی و از میان برداشتن موانع مدیریت مؤثر دانش شانس دستیابی به موفقیت را افزایش داد. در این تحقیق به ارائه یک چارچوب مدیریت دانش در جهت دستیابی به پیاده سازی موفقیت آمیز سیستم های سازمانی می پردازیم.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- تعریف مسئله
مدیریت و پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان، وظیفه ای دانش محور است که نیازمند تجربه طیف وسیعی از افراد متعلق به حوزه کسب و کار، حوزه فناوری اطلاعات، مدیران پروژه در سازمان و مشاورین خارجی کسب و کار و پیاده سازی می باشد. با توجه به این موضوع، سازمان ها در تلاشند که با بهره گرفتن از مدیریت دانش بر مشکل استفاده از منابع دانش در سازمان غلبه کنند. فعالیت های مدیریت دانش شامل وظایف شناسایی، خلق، انتقال، ذخیره، استفاده (مجدد) و حذف دانش می باشد. الزامیست که سازمان ها به منظور پیاده سازی موفقیت آمیز سیستم های سازمانی به استفاده بهتر از دانش مربوط به این نوع از سیستم ها پرداخته و این دانش را در دسترس افراد درگیر در مدیریت سیستم های سازمانی قرار دهند. مدیریت دانش همواره یکی از مهمترین عوامل موفقیت پروژه های پیاده سازی سیستم های سازمانی محسوب می شود. مشکلات موجود بر سر راه انتقال موثر و کارای دانش در بین عوامل انسانی مختلف در پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان (مشتری، فروشنده و پیاده سازان)، انگیزه زیادی را در جهت بررسی نقش مدیریت دانش در پیاده سازی این گونه از سیستم ها فراهم ساخته است. پیاده سازی موفق سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان علاوه بر مسائل فنی و تکنیکی نیازمند حجم زیادی از کار گروهی، مشاوره، تبادل نظر، روحیه همکاری، به کارگیری استعداد ها و توانمندی های سازمانی و انتقال دانش بین افراد و گروه های کاری مختلف می باشد. بدون شک دستیابی به موفقیت در انجام چنین پروژه های پیچیده ای نیازمند تفکر استراتژیک در جهت مدیریت و یکپارچگی انواع دانش و توانمندی های سازمانی و برون سازمانی بوده و رسیدن به چنین مهمی جز در سایه داشتن چارچوب ها و قوانینی به منظور مدیریت دانش فردی و سازمانی میسر نخواهد بود.
در واقع مسئله ای که با آن مواجه هستیم، عبارت است از چگونگی استفاده از علم مدیریت دانش در جهت مدیریت بهتر و پیاده سازی موفقیت آمیز سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان. دستیابی به هدف مذکور نیازمند تعیین انواع دانش مورد نیاز پیاده سازی سیستم های سازمانی، شناسایی نقش افراد مختلف درگیر در پروژه پیاده سازی و همچنین یکپارچه سازی طیف وسیع دانش این افراد می
باشد.
با بررسی ادبیات موضوع و کارهای پیشین انجام گرفته در می یابیم که اکثر تحقیقات انجام گرفته در زمینه سیستم های سازمانی پیرامون عوامل کلیدی موفقیت و یا عوامل کلیدی شکست این نوع از سیستم ها بوده و کمتر به سایر جنبه ها توجه شده است. تحقیقات اندکی به مسئله مدیریت دانش پیاده سازی سیستم های سازمانی پرداخته اند و مباحث مطرح شده پیرامون این حوزه این به هیچ وجه انسجام نداشته و هر یک از این تحقیقات به صورت پراکنده به بررسی قسمتی از مسئله مورد بحث پرداخته اند. در واقع نبود یک چارچوب جامع که کلیه ابعاد انجام پروژه های پیاده سازی سیستم های سازمانی را در بر گیرد به وضوح احساس می شود.
سوالات ذیل در این تحقیق مطرح هستند:
– مراحل پیاده سازی سیستم های سازمانی کدام ها هستند و فرایند موثر و کارآمد پیاده سازی این نوع از سیستم ها دربرگیرنده چه فعالیت ها و عملیاتی است؟
– در هر مرحله از چرخه حیات سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان چه فعالیت هایی باید در جهت تحقق و اجرای فرایند مدیریت دانش انجام گیرد؟
– کدام مرحله(مراحل) از چرخه مدیریت دانش در هر یک از مراحل چرخه پیاده سازی سیستمهای سازمانی مهمتر هستند؟
– نقش کدام یک از کنشگران فرایند پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان در هر مرحله مهمتر است؟
– چه نوع دانشی در هر مرحله از فرایند پیاده سازی سیستم سازمانی مورد نیاز بوده، این دانش در اختیار کیست و راه های اشتراک، یکپارچگی، و انتقال و استفاده از این دانش کدام ها هستند؟
– مهارت های مورد نیاز در هر مرحله از پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان کدامها هستند و این مهارت ها در اختیار کدام یک از کنشگران فرایند پیاده سازی قرار دارد؟
– موانع مدیریت دانش در هر مرحله از پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان کدام ها هستند و راه های مقابله با آنها کدامند؟
2-1- اهداف تحقیق
اهداف تحقیق را می توان در قالب موارد زیر خلاصه کرد:
– آشنایی با مفهوم دانش، مدیریت دانش و فرایندهای انجام آن
– آشنایی با سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان، فوائد، کارکردها و اهداف آنها
– شناخت مراحل مختلف چرخه حیات سیستم های سازمانی و ابهامات و چالش های موجود در هر مرحله
– بررسی موانع، مشکلات، ابهامات و دشواری های پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان
– بررسی نقش، اهمیت و قدرت مدیریت دانش در پیاده سازی موفق سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان
– بررسی و تعیین انواع دانش مورد نیاز، کنشگران مختلف و مهارت های مورد نیاز در طی مراحل مختلف پروژه های پیاده سازی سیستم های سازمانی.
– ارائه یک چارچوب منسجم و یکپارچه برای مدیریت دانش پیاده سازی سیستم های سازمانی که با بهره گرفتن از آن مدیران و مشاوران پیاده ساز می توانند به مدیریت مؤثرتر دانش مورد نیاز پیاده سازی سیستم های سازمانی بپردازند.
3-1- حوزه تحقیق
مدیریت دانش، در مراحل مختلف چرخه حیات سیستم های سازمانی به سازمان های پذیرنده ی این نوع از سیستم ها کمک می کند. در کل چرخه حیات سیستم های سازمانی شامل انتخاب، پیاده سازی، استفاده و تغییر می باشد. در مرحله انتخاب، سیستم های مدیریت دانش به سازماندهی اطلاعات مرتبط با انواع سیستم های سازمانی موجود در بازار می پردازند تا سازمان بتواند با مقایسه سیستم های مختلف، سیستمی را انتخاب کند که به بهترین شکل نیازمندی های آن را پوشش دهد. در مرحله پیاده سازی، قوانین کسب و کار تعبیه شده در سیستم سازمانی به سازمان پذیرنده منتقل می شود و شامل انطباق قوانین کسب و کار سیستم سازمانی با قوانین موجود در سازمان پذیرنده است. در واقع پیاده سازی سیستم های سازمانی شامل توجه به مشخصات پیکره بندی، انتقال داده از سیستم قبلی به سیستم جدید، ساخت واسط های گرافیکی کاربر، گزارش های پیاده سازی و راه اندازی آزمایشی می باشد. مرحله استفاده شامل طیف وسیعی از مسائل، از وارد کردن داده های مورد نیاز به سیستم سازمانی تا ایجاد گزارش های خروجی مطلوب می باشد.
در این تحقیق سعی شده است که بر روی مدیریت دانش در تمامی مراحل چرخه حیات سیستم های سازمانی و راه کارهای به کارگیری مدیریت دانش در این مراحل تمرکز شود.
4-1- ساختار تحقیق
در فصل اول این تحقیق به تعریف مسئله، اهداف و حوزه تحقیق پرداخته ایم. در ابتدای فصل دوم، به تعریف دانش و مدیریت دانش، انواع دانش، ویژگی های دانش، اهمیت و مزایای مدیریت دانش، عوامل مؤثر بر مدیریت دانش، چرخه های مدیریت دانش و… خواهیم پرداخت. سپس به عنوان ادامه روند بررسی مفاهیم بنیادین به بررسی تعریف، ویژگی ها، اجزای تشکیل دهنده، کارکردها، منابع، اهمیت، مشکلات، عوامل ریسک و چالش های پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان خواهیم پرداخت. در ادامه این فصل به بررسی نقش و اهمیت مدیریت دانش در پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان می پردازیم و در جهت درک بهتر هدف تحقیق به مفصل کارهای انجام گرفته پیشین در زمینه مذکور خواهیم پرداخت.
در فصل سوم به ارائه چهارچوب پیشنهادی و در فصل چهارم طی دو مرحله به ارزیابی این چارچوب و نتایج به دست آمده خواهیم پرداخت. فصل پنجم به نتیجه گیری و بررسی کارهای آتی اختصاص یافته است.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فناوری مجازیسازی به عنوان یک رکن اساسی در سیستمهای مبتنی بر پردازش ابری و مراکز داده مورد توجه ویژه میباشد. مفهوم مجازیسازی دارای قدمتی طولانی در دنیای رایانه است و سرآغاز آن به دهه 60 میلادی، برای استفاده بهینه از توان رایانه های بزرگ میرسد. با ظهور رایانه های شخصی ارزان قیمت این فناوری به فراموشی سپرده شد، ولی در آغاز قرن جاری به مدد پیشرفتهای قابل توجه در ساخت رایانه های توانمند، شبکه های با پهنای باند بالا و ابزارهای ذخیرهسازی مدرن این فناوری امکان ظهور مجدد یافته است. استفاده بهینه از منابع کارگزارها با تجمیع سرویسها بر تعداد ماشین سختافزاری کمتر، کاهش هزینه های زیرساخت مانند مصرف برق و خنککنندگی، مدیریت بهتر و آسانتر كارگزارها، امکان مهاجرت ماشینهای مجازی در حال اجرا به میزبانهای فیزیکی دیگر، ایجاد محیطهای سازگار با نرمافزارهای قدیمی، ایجاد محیطهای اجرایی مجزا جهت نرمافزارهای نامطمئن و یا تست و عیبیابی نرمافزارهای جدید از علتهای مورد توجه قرار گرفتن این فناوری میباشند. هسته اصلی محیط مجازی، یک میزبان نرمافزاری به نام ناظر ماشین مجازی است. وظیفهی اصلی ناظر ماشین مجازی ایجاد و مدیریت منابع محیطهای اجرایی است. از آنجا که منابع موجود، محدود و مشترک میباشند، رقابت بر سر استفاده از آنها باعث ایجاد پدیدهای به نام تداخل بار کاری میشود که تاثیر قابل توجهی بر کاهش کارایی ماشینهای مجازی میگذارد. در این میان نقش کلیدی ناظر ماشین مجازی این است که منابع موجود را به گونهای تسهیم و زمانبندی نماید که کارایی ماشینهای مجازی تحت تاثیر قرار نگیرد.
معمولا زمان اجرای یک برنامه بر روی یک ماشین مجازی طولانیتر از زمان اجرای آن بر روی یک ماشین فیزیكی میباشد که علت اصلی آن سربار ناشی از مجازیسازی و تداخل بارهای کاری است. از این رو ارایهی الگوریتمهایی با رویکرد کاهش تداخل بار کاری میتواند نقش بارزی در کاهش زمان اجرای برنامههای اجرایی در محیطهای مجازی شود. از سویی دیگر با توجه به تنوع و تعدد میزبانهای سختافزاری در محیط پردازش ابری، مقیاس پذیری به عنوان یک مشخصه کلیدی در الگوریتمهای ارائه شده میبایست مورد توجه ویژه قرار گیرد.
2-1- اهداف
در این پایان نامه سعی بر آن است كه با توجه به اثر منفی پدیده تداخل بار کاری بر زمان اجرای ماشینهای مجازی یک الگوریتم زمانبندی با رویکرد کاهش تداخل بار کاری ارائه شود که علاوه بر کاهش زمان اجرا، مقیاسپذیر نیز بوده و قابل اجرا بر روی ابرهای معمول امروزی باشد. بنابراین با بررسی فناوری مجازیسازی و اثر تداخل بار کاری، سعی در ارائه الگوریتمی جهت زمانبندی ماشینهای مجازی با رویکرد کاهش تداخل بار کاری خواهیم نمود.
3-1- ساختار پایان نامه
مطالب مندرج در این پایاننامه، همان طور که در شكل (1-1) نشان داده شده است، به صورت زیر سازماندهی شدهاند: فصل دوم به بررسی پیشینهی مجازی سازی و سیستمهای پردازش ابری میپردازد. این فصل در ادامه گذری بر مفهوم زمانبندی و پدیده تداخل بار کاری دارد. فصل سوم تحقیقات مرتبط در زمینه زمانبندی ماشینهای مجازی مورد بررسی قرار خواهد داد. در فصل چهارم ضمن فرموله کردن مساله زمانبندی ماشینهای مجازی با رویکرد تداخل بار کاری، الگوریتمی با همین رویکرد ارائه میشود. در فصل پنجم راهکار ارائه شده ارزیابی گردیده، کارایی، بهبودها و یا مشکلات آن را بیان خواهد شد. در نهایت در فصل ششم به نتیجهگیری از کل بحث در خصوص رویکرد کاهش تداخل بار کاری در زمانبندی ماشینهای مجازی و نیز کارهای آینده قابل انجام در ادامهی این پایاننامه پرداخته خواهد شد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
1-1- معماری سازمانی و کلیات موضوع
در دنیای امروز که کسبوکارها به شدت متأثر از تحولات محیطی است و تغییر به عنوان یک پارامتر ثابت، همواره وجود دارد، آنچه یک سازمان یا کسبوکار را قادر به ادامه حیات اثربخش و کارآمد میسازد، توانایی آن سازمان در پاسخ بهنگام، مناسب به این تحولات و تغییرات است. از دغدغههای اصلی مدیران در این اوضاع متلاطم و پیچیده، چگونگی به حداقل رساندن اثر محرکهای بیرونی بر سازمان متبوع خود و ارتقاء سهم بازار، رضایت مشتریان و در نهایت ربودن گوی رقابت از رقبا میباشد. صاحبان کسبوکار همواره به دنبال واکنشی مناسب به این محرکها بودهاند و از جمله میتوان به بازنگری در کسبوکار و اصلاح فرایندهای کاری و همچنین استفاده از فناوری متناسب اشاره کرد.
با گذار از عصر تولید انبوه به عصر مدیریت اطلاعات و دانش، كلیة فرایندها و فعالیتهای سازمانها تحت تأثیر تغییرات بنیادی قرار گرفته است. در این زمان، اطلاعات نه تنها یكی از منابع و داراییهای اصلی سازمانها شناخته میشود، بلكه ابزاری برای مدیریت مؤثر سایر منابع و داراییهای سازمان نیز به شمار رفته و از اهمیت و ارزش ویژهای در سازمانها برخوردار شده است. از این رو، فناوری اطلاعات كه شامل فناوریهای به كارگرفته شده در تولید، پردازش، انتقال، به كارگیری و مدیریت اطلاعات است، فرصتهای جدیدی برای بهبود بهرهوری در اختیار سازمانها گذارده است. با فرصتهای بالقوهای كه فناوری اطلاعات برای دسترسی به بازارهای جهانی به وجود میآورد، بنگاهها به طور فز ایندهای برای بهره گیری از این فرصت ها، تحریک میشوند[1].
در دهه های گذشته، غالب سازمانها، راهبرد بازسازی و مهندسی مجدد را در پاسخ به مسائل و تغییرات محیطی انتخاب میکردند اما اکنون، رویکردها و راه حل های گذشته، قابلیت و توانایی خود را برای مقابله با مسائل سازمانی و محیط بیرونی از دست داده و بهتر است با رویکردها و دیدگاههای جدیدی جایگزین شود. بهترین و نوترین راه بقا و موفقیت سازمانها در این آشفته بازار، توجه و تمرکز آن ها بر «چابکی سازمانی» است. چابکی سازمانی، پاسخی است آگاهانه و جامع به نیازهای در حال تغییرِ مداوم در بازارهای رقابتی و کسب موفقیت از فرصتهایی که سازمان به دست میآورد[2].
بهرهگیری از فناوریهای نوین به ویژه فناوری اطلاعات جملهی ابزارهایی بوده که در شکلهای گوناگون خود مورد توجه مدیران سازمانها بوده است. اما نکتهی حائز اهمیت، راهبری صحیح فناوری اطلاعات در جهت خلق ارزش در بخشهای مختلف کسبوکار میباشد. بزرگترین چالش کسبوکارها در بهرهبرداری از خدمات فناوری اطلاعات، صرف کمترین هزینه ممکن و دریافت بهترین کیفیت میباشد.
مبحث معماری سازمانی از اواخر دهه 80 میلادی توسط زکمن با هدف ارائه یک ساختاری برای بهرهگیری از فناوری اطلاعات در جهت دستیابی به اهداف کسبوکار، مطرح گردید و در ادامه برای اطمینان از ارزش آفرینی و مدیریت اثربخش فناوری اطلاعات در کسبوکار، چارچوبهایی نظیر Zackman، COBIT، FEAF، TOGAF ارائه گردید که هر کدام بر جنبههایی خاص از این فناوری تأکید دارند. به عنوان مثال چنانچه به دنبال ارزیابی و كنترل توسعه فناوری اطلاعات و همخوانی و همــراستایی اهـداف فنـــاوری اطلاعات با اهداف واقعی كــسب و كار باشیم، چارچوب COBIT با رویکردی فرایندگرا و مجموعهای اهداف کنترلی در حوزه ارزیابی فناوری اطلاعات تدوین شده است.
معماری سازمانی سابقهای طولانی در مقابله با فنآوریهای مختل کننده است. در واقع، یکی از مهارتهای اصلی معمار، تشخیص فناوریهای نوظهوری است که احتمالاً منافعی برای کسبوکار به دنبال دارند و آن فناوریها را با آغوش باز میپذیرد. همچنین معماران سازمانی درک میکنند که چگونه وقایع کسبوکار، نظیر ادغام، اکتساب و سلب میتوانند منجر به توسعه معماری جدید شوند. با این حال و اگرچه کمتر شناخته شده است، اهمیت استفاده از معماری سازمانی به طور کلی به عنوان ابزاری برای مقابله با خطرات زمینه کسبوکار است[26].
از جمله ویژگیهایی که امروزه در تدوین برنامه راهبردی برای کسبوکار باید مورد توجه قرار گیرد، داشتن قابلیت تطابق، انعطافپذیری و واکنش مناسب سازمان در برابر تغییرات پیش بینی نشده و ناخواسته است. این همان چیزی است که از آن به عنوان چابکی از آن یاد
میشود. در حوزه فناوری اطلاعات اصطلاح چابکی ابتدا در مورد نرمافزار مطرح گردیده و مجموعهای از اصول نظیر سادگی، پویایی، تکامل تدریجی، تأکید بر خلاقیت، نتیجه گرایی برای آن معرفی شده است و سپس به مباحث معماری سازمانی توسعه یافت.
معماری سازمانی چابک متأثر از اصول تعریف شده برای توسعه نرمافزارهای چابک و مدیریت چابک میباشد. با این تفاوت که معماری سازمانی چابک دارای خصوصیات خاص خود میباشد و این به تفاوت مهندسی و مدیریت با معماری برمیگردد. در معماری علاوه بر اصول مهندسی بر هنر نیز تأکید بسیاری وجود دارد. همچنین در معماری علاوه برجنبههای ساختاری برجنبههای رفتاری هم تأکید وجود دارد[3].
در این تحقیق با توجه به تعاریف و اصول ارائه شده برای معماری چابک و ویژگیهای چارچوب توگف و همچنین بهرهگیری از فرایند برنامهریزی راهبردی در سازمان، تلاش میکنیم مدلی برای تحقق چابکی در فرایند معماری سازمانی ارائه کنیم.
2-1- طرح مسئله و اهمیت تحقیق
چارچوبهای ارائه شده برای معماری سازمانی علیرغم اینکه به عنوان یک نقشه راه فناوری اطلاعات برای کسبوکار بسیار راهگشا میباشند، اما پرسشهایی قابل تأمل را در ذهن مدیران و صاحبان کسبوکار ایجاد میشود. سئوالاتی نظیر : چه شرایطی برای عملیاتی کردن آنها لازم است؟ آیا تمامی نیازهای کسبوکار را در حوزه فناوری اطلاعات پوشش میدهند؟ آیا به طور کامل به نیازمندیهای ذینفعان سازمان رسیدگی میکنن؟ آیا نسبت به سرمایهای که از کسبوکار مصرف میشود، ارزش خلق میکنند؟ چقدر در مقابل تغییرات ناخواسته انعطاف پذیرند؟ و شاید دهها سئوال و دغدغه از این شکل.
در شرایط عادی و ایده آل فعالیت یک کسبوکار شاید معماری اطلاعات سازمانی خیلی موضوعی چالش برانگیز نباشد اما مشکل از آنجا شروع میشود که امروزه بسیاری از تغییر و تحولات اثرگذار بر کسبوکارها را شاهد هستیم که خارج از اراده آنها بوده و حتی بر کسبوکار تحمیل میشود و میتواند معماری سازمانی را منجر به شکست کند. این عوامل ناخواسته و خارج از پیش بینی نیازمند مدیریتی جامع در تمامی جوانب است تا موفقیت و ادامه حیات کسبوکار تضمین شود. در این اوضاع و احوال است که که با اصطلاحاتی نظیر میزان انعطاف پذیری، پویایی، تطبیق پذیری، ثبات و پایداری در مقوله معماری سازمان مواجه میشویم. ویژگیهای ذکر شده امروزه با عنوان چابکی به آن پرداخته میشود. اما اینکه در عمل چگونه این چابکی قابل تحقق است نیازمند تحقق چابکی در تمامی زمینههای مرتبط با موضوع معماری سازمانی است.
درک اهمیت و ضرورت چابکسازی معماری سازمانی با در نظرگرفتن شرایط محیطی حاکم بر کسبوکارها، چندان دشوار نمیباشد. مسائلی چون بروز تغییرات پیش بینی نشده و ایجاد تلاطم در سازمان، روشهای سنتی معماری سازمانی را دچار مشکلات متعددی میکند و سبب شکست معماری سازمانی و از دست رفتن سرمایههای هنگفتی در سازمان میشود. از سویی دیگر تغییر الگوها و مدلهای کسبوکار، بر اثر تحولات سریع فناوری و بویژه فناوری اطلاعات، فضایی رقابتی بوجود آورده که غفلت از آن میتواند منجر به خطر افتادن حیات سازمان گردد و اینجاست که پایداری، قابلیت تطابق و انعطاف پذیری کسبوکار امری حیاتی خواهد بود.
به دلیل عدم آگاهی از فرصت هایی که معماری سازمانی میتواند برای سازمان فراهم آورد، در بسیاری از سازمان ها موضوع معماری سازمانی جایگاهی ندارد و یا به عنوان موضوعی فاقد اولویت بالا به آن نگاه میشود. از موضوعاتی که به عنوان دغدغه و نگرانی بزرگ برای صاحبان کسبوکار مطرح است، موضوع همراستایی کسبوکار و فناوری اطلاعات است. معماری سازمانی یكی از مهمترین و پركاربردترین راهكارهای سازمانی برای همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات با كسب و كار سازمان و ابزار قدرتمندی برای ساماندهی به سیستمهای اطلاعاتی پیچیده میباشد[4]. بدیهی است که به هراندازه که معماری سازمانی چابک تر باشد بتواند در شرایط پیچیده و ناپایدار پاسخگوی نیازهای ذینفعان کسبوکار باشد، بدون شک اهداف کسبوکار بهتر محقق خواهد شد و این به معنای تحقق همراستایی میباشد.
در عصر چابكی دیگر نمی توان همه چیز را ازقبل پیش بینی و برنامهریزی كرد، لذا استفاده از روشهای كلاسیک معماری سازمانی نتیجه بخش نخواهد بود. با توجه به گسترش تغییرات و تلاطم دیگر نمیتوان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را به شكل ایستا تعریف نموده و سپس برای حركت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برنامهریزی نمود. روشهای كلاسیک معماری سازمانی به دلیل داشتن برخی از ویژگی ها در محیطهای پرتلاطم دچار مشكلاتی هستند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از [5]:
روشهای چابك معماری سازمانی سعی دارند تا از شكنندگی معماری سازمانی در سازمانهای متلاطم و پرتغییر جلوگیری نمایند [5]. چارچوب توگف به لحاظ شکل و ماهیت، برخی از ویژگیهای معماری چابک را دارا میباشد. ازجملهی این ویژگی ها میتوان به چرخهی تکرار و توسعهی تدریجی و افزایشی آن حول نیازمندیهای ذینفعان اشاره کرد.
تلاش ما در این تحقیق بر این اساس بوده که با توجه به اصولی که برای چابکی ارائه شده است و تجاربی که در زمینه وجود دارد، با بهره گرفتن از چارچوب توگف و ترکیب آن با موضوع برنامهریزی راهبردی سازمان مدلی را جهت تحقق چابکی معماری سازمانی در عمل ارائه نمائیم.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
ابتدا در این فصل به معرفی علایم ترافیکی وسیستمی که علایم ترافیکی را شناسایی کند، می پردازیم وسپس کارهایی که برای شناسایی صحیح علامت لازم است ،مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ درنهایت هم ساختار این پایان نامه را توضیح میدهیم.
1-1- دلایل احساس نیاز به سیستم شناسایی علایم ترافیکی
تمایل انسانها به آسایش هرچه بیشتر و حمل و نقل آسان، سبب ایجاد وسایل نقلیه زمینی گردیده است. با رشد جمعیت، هر روزه به تعداد وسایل نقلیهای كه در خیابانها وجادهها تردد میكنند افزوده میشود. با توجه به این تعداد بیشمار وسایل نقلیه، نیاز به كنترل آنها به منظور جلوگیری از تصادفات تا حد ممكن و در نتیجه كاهش تلفات جانی و مالی فراوان كاملاً احساس میشود. بخش عمدهای از وظیفه كنترل و هدایت وسایل نقلیه در خیابانها و جادهها توسط علائم راهنمایی و رانندگی صورت میگیرد. بنابراین مشاهده علائم و عمل كردن به پیام آن ها بوسیله رانندگان ضروری و مهم میباشد. با توجه به اهمیت این مسأله اگر بتوان سیستم خودكاری برای تشخیص علائم واعلام پیام آنها به رانندگان طراحی نمود، كمك زیادی به آرامش رانندگان خواهد کرد و عبور و روان خواهد شد و بدین ترتیب كلیه رانندگان بویژه رانندگان مبتدی میتوانندتمركز بیشتری بر روی كنترل وسیله نقلیه داشته باشند.
2-1-1- علایم ترافیکی
علایم راهنمایی و رانندگی مانند انواع چراغ ها، تابلوها، خط کشی ها، نوشته ها، ترسیم ها ونیز علایم تعیین سمت عبور که باید روی راه ها
کشیده شود، براساس قانون الحاق ایران به کنوانسیون عبور و در جاده و کنوانسیون مربوط به علایم راه ها-مصوب 1354 تهیه شده اند. تشخیص، انتخاب، تهیه، جانمایی، نصب ، ترسیم و نگهداری علایم عمودی و افقی راهنمایی و رانندگی درشهرها بر اساس دستورالعملی خواهد بود که به پیشنهاد شورای عالی هماهنگی ترافیک شهرهای کشور به تصویب وزیر کشور می رسد و در جاده ها به عهده وزارت راه وترابری می باشد. در مواقع اضطراری راهنمایی و رانندگی و پلیس راه می توانند خود اقدام به انتخاب نوع علایم و محل استفاده و در صورت لزوم تهیه و نصب آنها به طور موقت نموده و مراتب را بر حسب مورد ، به شهرداری و یا وزارت راه و ترابری اعلام نمایند. مفاهیم رنگ و شکل علایم و تابلوها و چگونگی رفتار رانندگان پس از دیدن آنها ، که درکتاب های آموزشی باید ارائه شود، از سوی کار گروهی متشکل از نمایندگان وزارت کشور، وزارت راه و ترابری و راهنمایی و رانندگی تهیه و به همراه این آیین ن امه برای اطلاع عمومی در اختیار مراجع صلاحیت دار و با همکاری شوراهای اسلامی شهرها در اختیار عموم مردم قرار می گیرد]1[. علایم ترافیکی در ایران به شش دسته کلی تقسم بندی میشوند:
1-1-2-1:علایم اخطاری(هشدار دهنده): از این علایم برای آگاه ساختن راننده نسبت به خطرات احتمالی موجود در مسیر استفاده میشود. این علایم معمولا با مثلث قرمز رنگ نمایش داده می شود.
1-1-2-2-تابلوهای انتظامی(مقرراتی):با بهره گرفتن از این نوع علایم،دستورالعملی را به راننده متذکر میشوند ویاممنوعیت یا محدودیتی را گوشزد می کنند.
1-1-2-3-تابلوهای اخباری(اطلاعاتی): این علایم معمولا اطلاعات مشخصی و معینی را به رانندگان درباره منطقه می دهند.
1-1-2-4-علایم راهنمای مسیر:این علایم معمولا جهت حرکت وفاصله تا مقصد را مشخص میکنند.
1-1-2-5-علایم مکمل:جهت اختصاص علایم رانندگی به گروه خاصی از وسایل نقلیه ویا تکمیل معنی علایم رانندگی دیگر کاربرد دارد.
1-1-2-6-تابلوهای محلی: با توجه به خصوصیات محل نصب علایم، طراحی میشوند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است