در حال حاضر توجه به نیازهای اساسی شهروندان در محیطهای شهری و توجه به برطرف نمودن مشکلات و معضلات شهری به منظور کاهش نابهنجاری و افزایش امنیت در محیطهای زیست از جمله مسائلی است که همواره مورد توجه مدیران، برنامه ریزان و طراحان شهری بوده است و همچنین استفاده از راهکارهای جامعهشناسی در مسائل طراحی معماری، همواره جزو مهمترین مسایل به شمار میرود. دیدگاههای تعاملی در مکاتب روانشناسی بر این باورند که انسان با محیط ارتباط برقرار می کند، در آن دخل و تصرف میکند و از آن تأثیر میپذیرد. محققان با تمرکز بر نیازهای فضایی انسان در محیط زندگی، موارد متعددی را مهم دانستهاند که از جمله میتوان به امنیت فضایی، روابط اجتماعی، خوانایی، خلوت، حرمت انسانی و هویت اشاره کرد. بسیاری از این نیازها جز با عرصه بندی محیط زندگی قابل تأمین نیستند. عرصه بندی محیطهای مسکونی، نیازمند سلسله مراتب فضایی، عملکردی، اجتماعی است که با مفهوم قلمرو ارتباط ناگسستنی دارند. کلیه عوامل مربوط به قلمرو و نظارت بر آن در جهت رسیدن به آرامش مطلوب فرد و خانواده بسیار مهم میباشد. حفظ و دفاع از مرز قلمرو خانه و خانواده و شیوه های مداخله و تأثیر پذیری محیط بر رفتار و تعاملات اجتماعی باید به دقت بررسی و کنترل شود تا به سطح مطلوبی از زندگی امن و مطلوب برای انسان میسر شود. از سوی دیگر نیاز انسان به خانه بسیار فراتر از نیاز اولیه به سرپناه است. با تاکید بر دیدگاه های اقتصادی و جمعیتی و کم توجهی به نیازهای دیگر انسان، محیط زندگی از کیفیت لازم برخوردار نیست. با دقت و بررسی قلمرو خانواده در حیطه محله و شهرکهای مسکونی در میابیم که نظارت بر قلمرو خانههای مسکونی توسط اشخاص به افزایش امنیت و میزان کاربری حرایم شخصی خانواده، کمک بسیار زیادی در جهت رسیدن به خلوت مناسب و آرامش روانی افراد میکند. از این رو اهمیت این موضوع چنان است که عدم توجه به قلمروهای شخص، خانواده یا دیگر گروهها، در طراحیهای شهری و معماری سبب آشفتگی در محیط میشود. در این تحقیق با این باور که ارتباط انسان و محیط به عوامل مختلف و متعددی وابسته است، موضوع قلمرو و محصوریت فضا را به منزله یکی از عوامل تأثیرگذار در کیفیت ارتباط انسان و محیط مسکونی، در محله و شهرکهای مسکونی مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.
1-1- مسکن
1-1-2- تعاریف و مفهوم مسکن
مسکن یکی از مسائل حاد کشورهای در حال توسعه است، فقدان منابع کافی، ضعف مدیریت اقتصادی، نداشتن برنامه ریزی جامع مسکن و سایر نارسائیهایی که در زیر ساختهای اقتصادی این کشورها وجود دارد از یکسو و افزایش شتابان جمعیت شهر نشین از سویی دیگر تامین سرپناه در این کشور ها را به شکلی غامض و چند بعدی در آورده است.
مسلماً برای پاسخ به تقاضای فزاینده مسکن نه تنها به زمین، سرمایه، مصالح ساختمانی و نیروی انسانی زیادی نیاز است، بلکه داشتن یک نظام برنامه ریزی به منظور ایجاد هماهنگی بین بخش مسکن و سایر بخشها و بین اجزا به وجود آورنده مسکن (زمین، مصالح ساختمانی و …) با تاسیسات زیر بنایی، تسهیلات عمومی، خدمات اجتماعی، سیستم حمل و نقل و … از طرف دیگر ضرورتی محض است.
مقوله مسکن گسترده و پیچیده است، ابعاد متنوعی دارد و نمی توان تعریف واحدی از آن را ارائه کرد. مسکن یک مکان فیزیکی است و به عنوان سر پناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید. در آن سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانواده یا فرد مانند خوراک، استراحت و حفاظت در برابر شرایط جوی تامین می شود.
مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد که شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز بزای بهزیستن خانواده و طرحهای اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل می گردد. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سر پناه صرفاً فیزیکی است و کلیه خدمات و تسهیلات عمومی
لازم برای بهزیستی انسان را شامل میشود. در دومین اجلاس اسکان بشر (1996) که در استانبول برگزار شد مسکن مناسب چنین تعریف شده است: (سر پناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست، سرپناه مناسب یعنی آستیش مناسب، فضای مناسب، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب، امنیت مالکیت، پایداری و دوام سازه ای، روشنائی، تهویه و سیستم گرمائی مناسب، زیرساختهای اولیه مناسب از قبیل آبرسانی، بهداشت و آموزش، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست محیطی، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه است که همه این موارد باید با توجه به استطاعت مردم تامین شود.
1-1-3- اهمیت مسکن در زندگی
نیازهای اساسی مادی انسان را به سه دسته تقسیم کرده اند: نیازهای زیستی، نیازهای اقتصادی و نیازهای اجتماعی. مسکن در برآورده کردن هر کدام از این نیازهای اساسی نقشی ویژه دارد که به اختصار اشاره می شود:
الف) سر پناه: در اصل سی و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دسترسی به مکان مناسب حق هر خانواده ایرانی محسوب شده است، سر پناه مناسبی که بتواند انسان را در برابر شرایط جوی مصون نگهداشته، به ساکنانش آرامش، سلامت و شادابی عرضه کند.
ب) از نظر اقتصادی: در گذشته مسکن یک دارائی فردی و از نظر اقتصادی غیر تولیدی تلقی می شد. امروزه مسکن به عنوان نوعی سرمایه گذاری و افزایش درآمد است و دارای مفهوم اقتصادی است.
مسکن در ثبات اقتصادیو بهزیستن خانواده نقش اساسی دارد، زیرا فقر و عدم تامین اقتصادی از عوامل عمده بی ثباتی اجتماعی است.
برخلاف بعضی کالاهای مصرفی مورد نیاز (که به دلیل عدم امکان نگهداری آن طی زمان طولانی، بین عرضه و تقاضا نوعی تعادل بوجود می آورد)، پس از تامین نیاز ضروری اولیه، به صورت پس انداز تبدیل به سر مایه می شود و حوزه بسیار وسیعی از تقاضا را می گشاید که تامین آن ماهیتی متفاوت با بحث مسکن به عنوان سر پناه دارد.
ج) از نظر اجتماعی: کارکرد اصلی مسکن علاوه بر نقش آن به عنوان سرپناه، فراهم آوردن شرایط مطلوب برای خانواده به منظور تحقق فعالیتهای خانوادگی است یکی از پیامدهای مثبت این امر ثبات و همبستگی خانواده است.
خانه نزدیکترین فضای مرتبط با انسان است و انسان اولین تجارب رابطه خود با دیگران رادر آن می آزماید و در واقع پیش زمینه ای برای ورود به اجتماع بزرگتر است.
عدم دسترسی به مسکن مناسب با افزایش میزان بزهکاری، طلاق و از هم گسیختگی اجتماعی ارتباط زیادی دارد و یک عامل بازدارنده در رشد و اعتلای پدیده های نا بهنجار اجتماعی دیگری از قبیل خیابان خوابی، زاغه نشینی و معضلات حادتری مانند تکدّی گری می شود.
د) از نظر روانی: مسکن مناسب می تواند محلی برای آرامش و تجدید قوا، آرامش اعصاب و فکر در فرد باشد و خستگیهای فکری و جسمی ناشی از کار روزانه را از وی زدوده یا او را از جنبه روانی آماده فعالیتها کند. فقدان مسکن عامل موثری در پیدایش افسردگی و اختلالات رفتاری، شخصیتی و همچنین کاهش مقاومت فرد در برابر مشکلات است.
ه) از نظر پیشرفتهای ارتباطی: گسترش فنآوری ارتباطات در زمینه های مختلف از حضور فیزیکی انسان در بخشهای مختلف شهر خواهد کاست و بر عکس بر حضور او در مسکن خواهد افزود. در واقع این امکان وجود دارد که شهروند بر خلاف گذشته بیشترین ساعات شبانه روز را در مسکن خویش سپری نماید و حضور او را در مسکن و محیط پیرامونش اجتناب ناپذیر و به مراتب بیشتر از حضور او در سایر نقاط شهری خواهد بود.
1-2- عوامل اجتماعی- فرهنگی و شكل خانه
1-2-1- فرضیه پایه
برای بیان و توضیح شكلهای مختلفی كه مسكن پیدا كرده و پدیدهای پیچیده میباشد، ارائه یک دلیل واحد كافی نیست. با وجود این كلیه توضیحات ممكن یا ارائه شده، وجوهی از یک اندیشه واحد میباشند؛ اقوام دارای رفتار و آرمانهای بسیار متفاوت، محیطهای متنوعی را به وجود میآورند. این پاسخها از نقطهای به نقطه دیگر تغییر میكنند و علت این تغییر، دگرگونی ایجاد شده و نقش عوامل مختلف در بازی فاكتورهای اجتماعی، فرهنگی، آئینی، اقتصادی و فیزیكی میباشد. از سویی عوامل و پاسخهای فوق میتوانند به تدریج و در طول زمان در یک محل تغییر كنند؛ در نتیجه عدم وجود تغییرات سریع و استمرار شكل یكی از ویژگیهای مسكن ابتدایی و بومی میباشد.
مسكن نهادی است كه در راستای یک رشته مقاصد پیچیده به وجود آمده و صرفاً یک ساختار نمیباشد. از آنجا كه ساختن یک مسكن، پدیدهای فرهنگی است، شكل مسكن و سازمان و نظم فضایی آن، شدیداً متأثر از محیط فرهنگی كه مسكن به آن تعلق دارد است. به همین علت در عصر ماقبل تاریخ، مسكن چیزی بیش از سرپناه انسان اولیه گردید و تقریباً از آغاز «عملكرد» مسكن به مراتب چیزی بیشتر از یک مفهوم مادی یا كاربردی و مصرفی بوده است و همواره پایهگذاری، ساختن و اقامت كردن در آن را تشریفاتی مذهبی همراهی میكرده است. اگر قدرت و توان یک پناهگاه، نقش انفعالی خانه باشد، هدف فعال مسكن ایجاد محیطی است كه به بهترین شكل با شیوه زندگی یک قوم هماهنگ و منطبق باشد. به عبارت دیگر هدف و نقش مسكن ایجاد یک واحد اجتماعی فضا میباشد. تا كنون درباره ارزش محدودِ دستهبندی شكل و تحلیل اقتصادی، موقعیتی، اقلیمی و تحلیل مصالح و تكنولوژی بحث و صحبت شده است و اكنون باید جنبههای فیزیكی، فرهنگی و اجتماعی آن را مورد توجه قرار دهیم. آنچه كه قبل از هر چیز باید مورد تأكید قرار گیرد جنبههای اجتماعی- فرهنگی میباشند. هنگامی كه هیت و خصوصیت یک فرهنگ شناخته شد و به مجرد اینكه به ارزشهای آن فرهنگ تا حدودی آشنا گردیدیم، گزینشهایی كه آن فرهنگ از میان انواع مختلف مسكونی به عمل میآورد تا بتواند همزمان پاسخگوی متغیرهای فیزیكی و فرهنگی باشد، روشنتر میگردند.
یکی از مسائل و مشکلاتی که جوامع بشری تقریبا از بدو تاسیس تا زمان فعلی همواره با آن مواجه بوده است مساله پناهندگی و حمایت بین المللی از افراد پناهنده است.
پناهندگی به عنوان یکی از ویژگی های حیات بین المللی عموما با یک مکان و یک محل جغرافیایی ملازم است و از جمله دلایلش ناآرامی و بحران های منطقه ای و جهانی است که تاکنون میلیون ها نفر را وادار به ترک دیار خود کرده است و از سوی دیگر شکاف فزاینده سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی در میان کشورها و نقض اصول استانداردهای رفتار دولت ها با اجتماع تحت نظر خود از جمله دلایل ایجاد معضل پناهندگی است. به بیان دیگر وضعیت افراد پناهنده به صورتی بوده است که از یک طرف به دلیل خطراتی که متوجه جسم، جان و آزادی آنها بوده، مجبور به ترک وطن خود و پناه گرفتن در کشور دیگر شده و رسما با عملا حمایت دولت متبوع خود را از دست داده و از طرف دیگر بدلیل نامشخص بودن وضعیت خود در کشور پذیرنده محروم از حمایت مناسب و مقتضی دولت یا نهاد بین المللی دیگر بودند. شرایط زندگی اسفناک و مصائب و مشکلات فراوانی که این افراد با آن مواجه بوده اند، باعث گردید تا از همان زمان تاسیس جامعه ملل و با تلاش برخی نهادهای بشردوستانه، موضوع حمایت بین المللی از افراد پناهنده و پناهجو در دستور کار جامعه بین المللی و نهادهای بین الملی مرتبط با این قضیه از جمله جامعه ملل قرار گیرد، به گونه ای که در طول دوران فعالیت آن اقدامی را در این زمینه به عمل آورد.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد مساله جمعیت های پناهنده همچنان یکی از مشکلات مهم آن دوران به شمار می رفت؛ به طوری که مجمع عمومی سازمان ملل در اولین نشست عمومی خود در سال 1946 رسیدگی به مسائل و مشکلات جمعیت های آواره را در دستور کار خود قرار داده و طی قطعنامه ای که به همین منظور به تصویب رسانده کمیسیون حقوق بشر را مامور تهیه کنوانسیونی در زمینه همین افراد نمود. نتیجه این اقدامات منجر به تهیه و تصویب کنوانسیون 1951 ژنو در مورد وضعیت پناهندگان و تاسیس نهاد کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان UNHCR[1] برای حمایت بین المللی از افراد مذکور گردید. تحولات پس از تدوین سند فوق در جهان، باعث پیدایش گروه های جدیدی از افراد آواره شد که علیرغم نیاز شدید به برخورداری از کمک ها و حمایت بین المللی به دلیل محدودیت هایی که در کنوانسیون 1951 و اساسنامه UNHCR وجود داشت.
نمی توانستند مشمول ترتیبات این اسناد قرارگیرند. این موضوع باعث گردید تا مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه های مختلف دامنه اختیارات کمیساریای عالی را برای حمایت از این افراد و گروه های جدید گسترش دهد و با تهیه پروتکلی در سال 1967 برخی محدودیت های کنوانسیون 1951 را رفع نماید. علاوه بر این در برخی مناطق جهان مانند آفریقا و آمریکای لاتین، ترتیبات و تدابیر جدیدی متناسب با وضع خاص پناهندگان همان مناطق اتخاذ گردید.
پدیده پناهندگی از همان ابتداتاسیس حقوقی با مفاهیم حقوق بشری پیوند می خورد و در این راستا باید گفت که: «حقوق بشر» بعنوان مجموعه ای از حقوق سیاسی، مدنی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حقوقی هستند جهان شمول و متعلق به تمامی ابناء بشری. به عبارت دیگر حقوق بشر، حقوقی ذاتی و غیرقابل سلب هستند که تمامی انسان ها به دلیل انسان بودنشان، به گونه ای کاملا برابر و به دور از هرگونه تبعیض واجد آن هستند و در این رهگذر نوع قومیت، نژاد، رنگ، مذهب و عقیده قادر به ایجاد شکاف و اعمال محدودیت نبوده و تاثیری در تمتع از این حقوق بنیادین نخواهند داشت و به عبارتی این حق ها ریشه در قانون گذاری و یا اداره حکومت ندارند[2].
بنابراین حق پناهندگی نیز به عنوان یکی از حقوق مسلم بشری در اعلامیه های جهانی بیان کننده مفاهیم حقوق بشری، همچون اعلامیه 1948 احصاء گردیده است[3].
پدیده پناهندگی همان طور که درحقوق بین الملل دارای گستره وسیع تاریخی و تحولات حقوقی است در اسلام نیز پذیرفته شده است و دارای جایگاه ویژه و ممتازی است به گونه ای که از همان ابتدای تشکیل دولت اسلامی و حتی قبل از ظهور اسلام سنت پناهندگی و حمایت از پناهنده وجود داشته است و حتی از شکل مذهبی نیز برخوردار بوده است. قبایل عرب درعین آلودگی به شرک و بسیاری از انحرافات اجتماعی و اخلاقی واجد امتیازات مهمی بوده اند که از آن جمله، دفاع از پناهندگان بوده است. در جزیره العرب گذشته از اینکه افراد و بویژه روسای قبائل خود را موظف به دفاع از پناهندگان می دانستند، مناطق امنی نیز برای پناه گرفتن افرادی که به هر دلیلی مورد تعقیب بوده و قدرت دفاع از خود را نداشتند به رسمیت شناخته شده بود و مهمترین آنها سرزمین جرم بود که نه تنها مسجدالحرام، بلکه منطقه ای وسیع به مساحت چندصد کیلومتر مربع را در بر می گرفت.
وجود حرم امن الهی در سرزمین حجاز شاید از عواملی بوده که اعراب را به اهمیت و حسن احترام به پناهندگان مقیدتر می ساخته است و سنت احترام ویژه به حرم نه تنها بعد از ظهور اسلام کاهش نیافت بلکه از جانب مسلمانان و شخص پیامبر(ص) و جانشینان ایشان مورد تاکید بیشتری قرار گرفت.
پس از ظهور اسلام مفهوم پناهندگی همچنان حفظ گردید و در فقه اسلامی از پناهندگی به صورت استجاره و امان یا استجاره و تامین تعبیر
می شود. استجاره و امان یا تامین همان پناهندگی خواستن و پناهندگی و امان دادن است. از نظر فقهای اسلامی مبنای پناهندگی در اسلام، آیه 6 سوره مبارکه توبه در قرآن کریم است. بر طبق نص صریح این آیه هر مسلمانی مجاز است به هر غیرمسلم و حتی کافر و در زمان جنگ، در سرزمین اسلام پناه دهد: «اگرکافری نزد شما پناه گزیند از او حمایت کنید، باشد که سخن حق را بشنود و او را ایمن سازید…» کسی که از این طریق به مسلمانان پناهنده می گردد «مستامن» نامیده می شود.
در حقوق اسلامی، مفهوم امان متضمن دو نکته اساسی است: اول این که حق اعطای پناهندگی مقدس است و نمی توان آن را از کسی دریغ داشت و دوم این که به هیچ عنوان نمی توان شخص را به کشور اصلی اش برگرداند[4]. براین اساس، اسلام جزو اولین نهادهایی بوده که اصل بازنگردان و عدم اخراج پناهندگانی را که مرتکب جرائم سیاسی شده اند پذیرفته است[5].
نکته اساسی راجع به مبحث پناهندگی و عبور اشخاص از قلمروی به قلمرو دیگر در حقوق بین الملل اسلامی مربوط به دوران معاصر است که آیا مرزبندی های داخلی جهان اسلام برای مسلمانان کشورهای گوناگون اسلامی احکام و آثاری را در پی دارد یا خیر؟ و به عبارت دیگر آیا مسلمانان ساکن در یکی از این کشورها می تواند به هرکدام از کشورهای اسلامی که می خواهد رفت و آمد کند و در هر نقطه آنها که بخواهد ساکن شود و به اموری مد نظر خود بپردازد؟
به نظر می رسد که مرزبندی های جدید تاثیری در اجرای احکام اولیه اسلام ندارد، زیرا کشورهای اسلامی اگرچه از لحاظ جغرافیایی دارای مرزها و قلمرو معینی می باشند لکن از لحاظ عقیدتی همچنان مشترک و واحد هستند و امروزه با استناد به اصل ضرورت می توان احکام ثانویه را که در واقع نشات گرفته از احکام اولیه است در روابط بین دول اسلامی مجری دانست و یا به رسمیت شناختن هریک از حکومت های فوق، زمینه را برای اتحاد آنان در عرصه بین المللی فراهم ساخت.
موارد ذیل مفاهیم کلیدی این رساله بوده و هر یک در معانی خاص خود به کار می روند:
پناهنده: با رعایت تعاریف موجود در اسناد و موازین بین المللی، پناهنده به شخصی اطلاق می گردد که خارج از کشور متبوع خود به سر می برد و از سوی کشور میزبان به وی عنوان پناهندگی اعطا گردد.
مستامن: به فردی تعبیر شده که به دلیل نیاز، وارد قلمرو و حکومت اسلامی می شود و چون به او امان از تعرض داده شده است او را مستامن می خوانند.
امان: نوعی قرارداد و پیمان است که شخص بیگانه با کشور اسلامی منعقد می کند و بر طبق آن وی اجازه ورود به دارالاسلام را پیدا می کند.
وضعیت حقوقی: وضعیت حقوقی به معنای جایگاه یک شخص در مجموعه مقررات داخلی و بین المللی می باشد. به عبارت دیگر وضعیت حقوقی شخص، مشخص می کند که وی در یک نظام حقوقی از چه حقوق و تعهداتی برخوردار است.
رساله پیش رو با عنوان «بررسی تطبیقی حقوق پناهندگان دراسلام وحقوق بین الملل» درصدد است مفهوم پناهندگی را از دیدگاه دو نظام حقوقی اسلام و بین الملل معاصر بررسی کند و در خلال مباحث مطروحه نظام حقوقی پناهندگان را در طی مباحث مختلفی مورد بحث و تبادل نظر قرار می دهد.
ضرورت و هدف پژوهش
همانطور که از مباحث پیشین برداشت می شود در ارتباط با جمعیت های پناهنده و حمایت بین المللی از آنان، مسائل، مشکلات و پیچیدگی های خاصی مطرح است که تا دهه های اخیر کمتر مورد توجه دولتها و نهادهای ذیربط قرار گرفته است. این در حالی است که شرایط ویژه و آسیب پذیری این افراد ایجاب می کند که اهمیت بیشتری به نیازها و مسائل خاص آنها صورت پذیرد. با این حال با عنایت به توسعه روزافزون توجه جامعه بین المللی و محافل حقوق بشری به مباحث مربوط به پناهندگان در دهه های اخیر و نیز با در نظرگرفتن مسائل و مشکلات عدیده ای که جمعیت های پناهنده با آن مواجه اند، گسترش حمایت بین المللی از این افراد، اهمیت ویژه ای پیدا می کند.
باتوجه به مراتب فوق هدف از پژوهش حاضر بررسی موضوعات و مباحث مطروحه راجع به پناهندگان خصوصا در دوران معاصر هم در حقوق بین الملل و هم در سطح روابط جهان اسلام است، که این افراد دارای چه حقوق، تکالیف و یا احیانا محرومیت هایی هستند.
سوالات پژوهش
مهمترین سوالاتی که در ارتباط با پناهندگان و مستامنین در این پژوهش مطرح بوده و پاسخ به آنها موضوع این رساله می باشد عبارتند از:
مفهوم پناهنده و عناصر اساسی آن از دیدگاه دو نظام حقوقی بین الملل و اسلام چیست؟
وضعیت حقوقی پناهندگان و حقوق و قواعد حمایتی راجع به پناهندگان در نظامهای مذکور چگونه می باشد؟
مساله رفت و آمد اتباع مسلمان به سایر کشورهای اسلامی با توجه به مرزبندی های جدید و اجرای احکام اولیه اسلام در دارالاسلام نوین چگونه می باشد؟
فرضیه
روش تحقیق
دراین نوشتار با اتخاذ از روش کتابخانه ای وابزارتحقیق فیش برداری ونیز استفاده از کتب و مقالات و بویژه اسناد بین المللی در قالب سازمان ملل متحد، کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد، سازمان بین المللی مهاجرت و اسناد و مصوبات سازمان کنفرانس اسلامی و از جمله اعلامیه حقوق بشر اسلامی و استفاده از کتب و مقالات کتابخانه و اطلاعات پایگاه های اینترنتی و بویژه اسناد بین المللی از طریق اینترنت به جمع آوری اطلاعات مرتبط با موضوع پرداخته تادر جهت بیان مباحث گام برداشته شود
وضعیت حقوقی: وضعیت حقوقی به معنای جایگاه یک شخص در مجموعه مقررات داخلی و بین المللی می باشد. به عبارت دیگر وضعیت حقوقی شخص، مشخص می کند که وی در یک نظام حقوقی از چه حقوق و تعهداتی برخوردار است.
ساختار پژوهش
با توجه به سوالات و فرضیاتی که برای این پژوهش منظور گردید، سازماندهی این رساله در سه بخش انجام پذیرفت. در بخش اول تحت عنوان کلیات به بررسی سیر تاریخی مفهوم پناهندگی و تجزیه و تحلیل مفاهیم اساسی و بنیادین پناهندگی پرداخته می شود. شالوده این بخش را دو فصل اصلی با مضمون سیر تاریخی پناهندگی و حمایت از پناهنده در اسلام و حقوق بین الملل و همچنین تعریف و تبیین مفهوم پناهنده و عناصر اساسی آن تشکیل می دهد.
بخش دوم رساله به بررسی جایگاه حقوق پناهندگان از دیدگاه حقوق اسلام می پردازد که از پنج فصل تشکیل شده است که در فصل اول به بررسی ماهیت و ادله مشروعیت پناهندگی می پردازد و در فصل دوم عناصر تشکیل دهنده پناهندگی و انواع امان را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در فصل سوم به تبیین حقوق و قواعد حمایتی مورد نظر اسلام راجع به پناهندگی و همچنین معافیت ها و تکالیف این گروه موجود در دارالاسلام می پردازد، در فصل چهارم به اثبات و خاتمه پناهندگی و عقد امان می پردازد و بالاخره در فصل پنجم و آخرین فصل از مباحث، دارالاسلام نوین و روابط بین المللی جهان اسلام را در عصر حاضر مورد بررسی قرار می دهد.
بخش سوم این رساله به بررسی جایگاه حقوق پناهندگان از دیدگاه حقوق بین الملل می پردازد که از دو فصل تشکیل شده است که در فصل اول به وضعیت حقوقی پناهندگان در مجموعه مقررات بین المللی می پردازد و آنها را از دید اسناد جهانی و منطقه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در فصل دوم ازاین بخش حقوق و قواعد حمایتی پناهندگان را در قالب مقررات بین المللی خاص پناهندگان همانند کنوانسیون 1951 و حمایت های امدادی UNHCR و سایر اسناد حقوق بشری مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین بررسی می کند.
حمد و سپاس وستایش خالقی را سزاست که خلق کرد کل هستی را با (صلای کن) هستی بخشد آنچه لایق هست شدن بود در هستی، و جمیع مخلوقات را درمسیر تکامل وکمال قرارداد ازجمله آدم را ازبهرانکه یکتا بودش ویگانگی خویش را برهمگان بنمایاند. پیامبران خود را هادیان مسیر حق قرارداد تا فرزندان آدم در (صراط مستقیم)گام بردارند. همواره باتکامل وسیر به سوی کمال هادیان چون عابران هدایت خویش را تکامل وکمال بخشیدند وهریک هدایت هادی ماقبل خویش راپیش گرفت وچون خلایق نسبت به مخلوقات ما قبل گامی بیش تر به پیش نهاده بودند وپیش به سوی کمال با هدایت عقل ودین ره می نوردیدند، پیام آوران و رحمت حق نیز بیش از پیش قوانین طی طریق را بر مردم رهمون می شدند یعنی هر یک ازدیگری دینی کامل تر به مردم ارائه می نمود.
واز این باب است که ادیان مختلف تشابهات فراوان داشته و وجوه افتراق کمی با یکدیگر دارند.
پس به راحتی می توان وجوه اشتراک وافتراق را در ادیان مختلف مورد بحث وبررسی قرارداد.چراکه همگی مسیری هستند برای رسیدن به یک پروردگار واجرای قوانین واحکام یک خالق اگر چه با نام های مختلف خوانده شود.
دور از ذهن نیست که هرپیامبری و هر قومی او را به یک نام بخواند واو را به یک نام بشناسد. چرا که تنها اوست خالق یگانه بی تای یکتا بی همتا وتمامی پیامبران فرستاد. او یندازآدم تا خاتم(ص)
بی دلیل نیست که او را صاحب هزار ویک نام دانسته اند. اگرهزار را، عدد کثرت بدانیم و نشانگرزیادی باشد می توان گفت هزار و یک یعنی نامحدود واین به این معناست که خداوند نام های بی شماری دارد یعنی هر قومی و هر جمعیت که بر هر نامی خالق را بخواند کسی نیست جز همان خداوند یگانه.
برهیچکس پوشیده نیست که آیینی که پیامبر اکرم،رسول مکرم،خاتم انبیاء،ختم رسل عالم،برعابران معبرحق وکمال ارائه کرد تا بی رهان عالم را به ره آورد وبه سوی کمال هدایت کند آیینی نیست مگر دین پیامبران ماقبل خود مگر با تغییراتی کم آن هم در ره کمال. دین اسلام نیزهمانند ادیان دیگر دینی است کاملتر ازادیان قبل ازخود واین تشابه ازآن سر چشمه می گیرد که جملگی این ادیان آیین وراهی نیستند ،مگر راه حق ، مسیر سالکش ره می پیمایند برای رسیدن به کمال وپیامبرانش نیز نیستند مگر هدایت کنندگانی که هادی مسیر حق اند وشمشیر شان شکافنده حق از باطل که همگی فرستاده یک خالق یگانه ی یکتای بی همتایند.
ایران یکی از کهن ترین کشور های جهان است و ازقدیم این کشور مهد وفرهنگ وتمدن بوده است این مطلب نیز با اکتشافات باستانی وباستان شناسی در گوشه وکنار این مرز وبوم کهن به اثبات رسیده است.
بی شک کشوری با این همه فرهنگ و تمدن در مسیری گام برداشته مگر صراط مستقیم با توجه به مکتوبات تاریخی وکهن نیز این مطلب قابل درک ودریافت می باشد.
با مطالعه کتب قدیمی وکهن متوجه می شویم که در ایران نیز پیامبرانی مبعوث شده اند و مردم را به خدای یگانه و مسیر حق دعوت نموده اند که یکی از مهم ترین آنها را می توان زردشت وآیین این پیامبر بزرگ دانست ونام برد. که هنگام حمله اعراب مسلمان به ایران و فتح ایران توسط اعراب تقریبا همه یا بهتر است بگوییم بیشتر مردم ایران پیروان این آیین ودین الهی بوده اند.
یکی از مهم ترین کتبی که ازاین پیامبر بزرگ نام برده وداستان هایی از چگونگی تبلیغ وابلاغ او ذکر کرده است شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی می باشد. در این کتاب برزگ چگونگی مبعوث شدن این پیامبر وگسترش آیینش ونخستین حکومتی که به او ایمان آورده است بیان شده است.
نه تنها آیین این پیامبر الهی بلکه درلابلای اشعار این داستان ها شاعر با مهارت خاصی پاره ای از اعتقادات مردم ایران باستان را ذکر کرده است، جدا از اینکه این کتاب یک کتاب ادبی است می توان از آن به یک کتاب تاریخی ومذهبی هم نام برد.
بی شک اعتقادات مذهبی ایرانیان باستان با دین اسلام شباهت فراوانی دارد چرا که هر دو صاحب پیام آوری هستند که از سوی خداوند یگانه مامور هدایت مردم شده است و مردم را به یک سو یعنی همان حق هدایت می نمایند.
هرگاه سخن از رسول اکرم و صدر اسلام به میان می آید بی گمان ذهن انسان به مشکلات پیامبر ومسلمانان در آن زمان متبادر می شود.
ویکی از مهمترین مسائل آن زمان جنگ هایی بود که فی مابین مسلمانان و مخالفان در می گرفت و هرگاه سخن از جنگ به میان می آید غزوات را با نبی و خیبر را با علی به یاد می آوریم می دانیم که دین اسلام دینی سالم و بی نقص وکامل تر از همه ی ادیان ما قبل خود می باشد. پس نمی توان گفت بی دلیل می جنگیدند و خون انسان ها را به زمین می ریختند. با مراجه به کتب فقهی در می یابیم که هر جنگ و خونریزی در زمان صدر اسلام دارای دلایلی کاملا منطقی بوده است.
هرگاه سخن از شاهنامه به میان می آید رزم رستم و سهراب، جوانمردی فرامرز، دلاوری های بهمن و بیژن، تیر آرش ، وپهلوانان نامی دیگر یکی پس از دیگری در ذهن انسان رقص کنان یاد آور دلاوری های آنان می شود.
از این باب است، که وقتی به فکر فرو می رویم که اگر ایرانیان نیز یگانه پرست بوده اند آیا دلایل شروع جنگ و خونریزی در اسلام و رزم پهلوانان کهن ایران تشابهی با هم دارند یا خیر، اما پس از کمی تامل و تفکر متوجه می شویم که همگی دلایل این نبردها به نحوی با هم شباهت دارند وهیچ کدام با هم مغایرتی ندارند.
هر بنایی که ستون های محکم تری داشتند ، باشد استحکام بیشتری خواهد داشت، پس بنابراین هر آیین و این که دارای اصل محکم تری باشد بی شک آن دین کامل تر از ادیان دیگر است، ناگفته نماند که با کمی تفکر ومطالعه در اصل دین اسلام با آنچه ایرانیان باستان با توجه به آنچه فردوسی از داستان های مکتوب قدیمی به نظم در آورده است در می یابیم که همگی معتقد بوده اند که خداوند یکتاست ونیز بر هر پیامبری جانشینی رواست.
اسلام دینی است کامل تر از ادیان ما قبل پس قوانین و قواعد آن نیز کامل تر از قوانین ادیان ماقبل خود می باشد. چرا که این احکام و قوانین استحکام دین را بیشتر می کند و هر انسان صاحب اندیشه ای با تفکر در این احکام دین بهتر را می پذیرد اگر دینی نا قص تر از دین خود مشاهده کند و قوانین آن تفکر کند و تحقیق نماید هیچگاه آن تفکر کند و تحقیقی نماید هیچگاه آن را نمی پزیرد چرا که با مشاهده نقص در آن به عدم کمال آن پی می برد ودین خود را کامل تر می داند اسلام نیز اگر احکامش نسبت به دیگر ادیان ناقص تر باشد هیچ شخصی صاحب فکری به اسلام نمی گرود.
پس بنابراین دینی که رسولش ختم رسل عالم است باید کامل ترین و بی نقص ترین باشد تا انسان های صاحب اندیشه آن را بپذیرند و قبول کنند .
اما بعضی از این احکام، قوانین و احکامی هستند که در ادیان گذشته نیز وجود داشته اند و فقط دین اسلام آن ها را امضا نموده است و فقط بخشی از این احکام، احکام تاسیس می باشد. اگر تمامی این احکام و قوانین و مقررات با ادیان ما قبل متفاوت باشد نمی توان به آن دینی کامل تر از ادیان گذشته گفت بلکه فقط دینی است که کاملا متفاوت است چه بسا بسیاری از احکام آن نسبت به احکام گذشته ناقص تر هم باشد.
بنابراین لازم می آید پاره ای از احکام فقط به تایید پیامبر اکرم و بزرگانم و معصومین برسد. چرا که این دلیل و نشانه برای سیر تکامل و کمال دین جدید می باشد.
و اگر چنین نباشد نمی توان آیین جدید را دینی کامل تر دانست .
دین اسلام نیز بسیاری از قوانین ادیان گذشته را تایید نموده است و بخاطر کامل بودنش پاره ای از احکامی که اجرا نمی شدند یا ناقص بودند در اسلام بنا نهاده شده اند ویا کامل شده اند.
قوانین و احکامی که در ایران باستان اجرا می شده است نیز بسیار شباهت دارد و با احکام امضایی دین مبین اسلام و از آن جمله می توان احکام جنگ مانند زنان و کودکان درجنگ ،حکم افرادی که صلاح خود را به زمین می گذارند ونمی جنگند،بحث غنایم ، افرادی که در جنگ به دشمن یاری نرسانده اند و در جنگ دخالتی نداشته اند و احگام دیگری هم چون قصاص ، ازدواج ناگفته نماید که در اجرای این قوانین ایرانیان باستان با مسلمانان کمی تفاوت داشته اند که می توان جمع دو خواهر را به عنوان مثال بیان نمود که در اسلام ممنوع می باشد اما در آن زمان منعی برای این موضوع وجود نداشته است و یا درقتل هایی که قاتلان متعدد بوده اند به ازای یک نفر همه ی آنها به قتل می رسیدند و کشته می شدند .
اصول دین ومذهب در اسلام را پنج مورد شمرده اند، با توجه به ابیات شاهنامه متوجه می شویم که نام خداوند با الفاظ مختلف بسیار تکرار شده است و کلماتی چون(یک خدای) بسیار آورده شده است که این مطلب نشانگر اعتقاد آن مردم به خداوند یگانه است.
یکی دیگر از اعتقادات مذهبی وآیینی ما مسلمانان (عدل) می باشد کلمه ی عدل در فارسی وجود ندارد اما معادل آن یعنی (داد) در ابیات این کتاب بسیار آمده است و خداوند را عادل می خوانیم که بارها با لفظ دادگر نام پروردگار در این بخش از شاهنامه آمده است .
یکی از مهم ترین اعتقادات دینی ما معاد است و همگی بر این باوریم که روزی زنده خواهیم شد و سراز خاک بیرون می آوریم و در رابطه با معاد احادیث و روایات فراوانی آمده است.
بیشتر ادیان آسمانی بر این باورند که جهانی غیر از این جهان وجود دارد و انسان ها سزای اعمال خود را در جهان آخرت خواهند دید و به همین خاطراست که در بعضی از ادیان شخصی را با مقدار آب و غذا و لباس های فاخر،دفن می نمایند که به نظر می رسد ایرانیان باستان نیز این چنین می کرده اند و این نشانه ی اعتقاد آنها به جهان آخرت و جهانی غیر از این جهان می باشد.
یکی دیگر از اعتقادات مذهبی ما فرستادن فرستاده هایی از سوی پروردگار می باشد که همگی رسولان بر حق خداوند متعال می باشد وختم رسل محمد مصطفی آخرین پیامبر آسمانی می باشد وجز او پیامبر ی نخواهد آمد با توجه به آنچه در کتب ادیان الهی دیگر آمده است.
بعضی از پیامبرانی که در شاهنامه ذکر شده اند همان پادشاهان ابتدایی ایران می باشند که آنها را پیش دادیان گویند یعنی نخستین قانون گذاران و مردم ایران نیز برای آنها ارزش و احترام خاصی قائل بوده اند که این موضوع نشانگر اعتقاد آنها به رسولان الهی می باشد .
جدااز اصول دین و احکامی که در پیش به طور خلاصه به آنها اشاره شد در لا بلای اشعار فردوسی بعضی از اصطلاحات و قوانین فقهی و حقوقی اسلام به چشم می خورد که از آن جمله کبر و منی کردن را می توان نام برد که باعث شد جمشید پادشاهان ابر قدرت ایران زمین توسط ضحاک بی دین بر کنار شده و کشته شود.
یکی دیگر از این مفاهیم مفهوم دیه وخون بها است که در لا بلای این ابیات به چشم می خورد.
زمانی که دو فرزند ناخلف فریدون مقداری پول و طلا برای پدر می فرستند تا او از خون برادر کوچکشان در گذرد او نیز در جواب آنچه فرستاده شده را بر می گرداند و بیان می کند که حتی اگر پدر پیر هم شود از خون فرزند نمی گذرد و به طلا خون او را نمی فروشد .
ناگفته نماند اصطلات و مفاهیم دیگری چون دایه – توبه – نسب و نژاد که بسیار به آن اشاره شده است و همه ی پهلوانان و شاهزادگان به نژاد و نسب خود افتخار می نمودند و هم چنین ولی قهری یا همان ولایت پدر و جد پدری نیز بسیار به چشم میخورد .
کلیه موارد فوق الذکر در این پایان نامه مورد بحث و برسی قرار گرفته است و موارد متشابه و متضاد آیین مردمان ایران قدیم با دین و آیین ختم رسل عالم رسول اکرم نبی مکرم ، پیامبر اعظم ، حضرت محمد مصطفی ( ص ) مورد بحث و بررسی قرار گرفته شده و بیان شده است .
ﺧﺰﻧﺪﮔﺎن ﺑﻪ وﻳﮋه ﺳﻮﺳﻤﺎرﻫﺎ در ﺑﺴﻴﺎری از اﻛﻮﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎ ﺣﻠﻘﻪﻫﺎی ﻣﻬﻤﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میآیند و دارای ارزﺷﻬﺎی اکولوژیک ﺧﺎص و ﻣﻔﻴﺪی ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻫﻤﻴﺖ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻗﺴﻤﺘﻲ از زﻧﺠﻴﺮه ﻏﺬاﻳﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ اﺳﺖ.همچنین آنها از ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺎزدارﻧﺪه و ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻨﻨﺪه ﻃﻐﻴﺎن ﺑﺴﻴﺎری از موجودات آﺳﻴﺐ رﺳﺎن ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲ آﻳﻨﺪ وﺑﺎ ﺷﻜﺎر ﺣﺸﺮات و ﺟﺎﻧﻮران ﻣﻮذی ﻧﻘﺶ ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺑﺮای ﻛﺸﺎورزی دارﻧﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ در ﺣﻔﻆ ﺗﻌﺎدل اﻛﻮﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﻔﻴﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﻳﻦ ﻣﻮﺟﻮدات ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی زﻳﺴﺘﻲ ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻛﻮﺳﻴﺴﺘﻤﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲ آﻳﻨﺪ (حاجی قلی کمی وهمکارانش،1387 ).از طرفی دیگراثر خزندگان در کنترل حشرات و نرم تنان بقدری مهم است که درطرحهای کشاورزی نباید از این عامل مهم غافل ماند.خزندگان به ویژه مارمولک ها میزبان اولیهانواع لارو کرمها بخصوص نماتودها هستند. این لاروها در دوره بلوغ انگل خطرناک حیوانات اهلی (بویژه گوسفند و بز) بشمار میآیند . بعضی از انگلهایی که در بدن این خزندگان میزبان زندگی می کنند میتوانند حامل بیماریهایی برای انسان باشند. بعنوان مثال انگل لیشمانیا-تروپیکا [3] زخم آسیایی بوجودمیآورد. گاهی مارمولکها میتوانند در مهارکردن بیماریهای که توسط حشرات ناقل ایجاد میگردد عامل مفید به حساب آیند. از جمله در جنوب، پشههای مالاریا توسط سوسمارهای بومی شکار میشوند و یا بعبارت دیگراین خزندگان در کاهش پشه مالاریا نقش بسیار مؤثری دارند (محمد بلوچ، 1356 ).در برخی مناطق مانند عربستان، مردم از سوسمارها تغذیه می کنند. پوست برخی سوسمارها در صنعت چرمسازی برای ساخت کیف، کفش، دستکش و کمربند استفاده می شود. برخی از آنها بعنوان حیوانات خانگی استفاده میشوند. از نظر زینتی نیز بسیاری از سوسمارها بخصوص آفتابپرستها بخاطر تغییر رنگهای زیبا جنبه تزئینی و نمایشی دارند (رستگار پویانی، 2008)[4]. خزندگان از ﺟﻤﻠﻪ زﻳﺴﺘﻤﻨﺪاﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺪﻟﻴﻞ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ وﻳﮋه ﺧﻮد و ﺗﺨﺮﻳﺐ زﻳﺴﺘﮕﺎﻫﺎﻳﺸﺎن ﺑﻴﺶ از ﭘﻴﺶ آﺳﻴﺐﭘﺬﻳﺮ ﺑﻮده و ﺑﻌﻀﻲ از ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی آن درخطر نابودی قراردارﻧﺪ . ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ اﻳﻦ ﻧﻘﺶ اﻛﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ و ﺗﻨﻮع زﻳﺴﺘﻲ خزندگان، ﺳﻮﺳﻤﺎرﻫﺎ ﻛﻤﺘﺮ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ و آن ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ اﻫﻤﻴﺖ آﻧﻬﺎ اﺳﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ درﺧﻮر ﺗﻮﺟﻬﻲ در مورد آنها در ایران انجام نیافته است (علیرضا داداشی و همکارانش، 1387). امروزه بخاطر جلوگیری از انقراض آنها، کشتن این حیوانات، غیرقانونی اعلام شدهاست. فون خزندگان و بویژه مارمولكهای ایران بسیار چشمگیر و جالب توجه است.با شناخت صحیح گونه های موجود در یک منطقهو ارتباطات بین گونهای و فراگونهای میتوان از آسیبهای فراوان یكه به محیط زیست وارد می شود، جلوگیری نمود و از منابع مختلف به نحو بهتر و مطلوبتری بهره برداری کرد. جنس تراتوسینکوس متعلق به خانوادهی جکونیده میباشد این خانواده با داشتن100 جنس و 943 گونه در جهان و12جنس و 43 گونه در ایران جزو بزرگترین خانوادههای مارمولک محسوب می شود (رستگار پویانی، 2008).
خانواده جکونیده دارای بیشترین تعداد جنسهای مارمولک میباشد که این گونه مانند بیشتر اعضاء این خانواده شب فعال میباشد (اندرسون، 1999)[5]. در محدوده پراكندگی وسیع این جانور در ایران و مناطق مجاور، جمعیتهای منطقهای فراوانی وجود دارند كه ممکن است حالت ایزوله داشته باشند. ﺗﺎﻛﻨﻮن ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زﻳﺎدی ﺗﻮﺳﻂ داﻧﺸﻤﻨﺪان داﺧﻠﻲ و ﺧﺎرﺟﻲ روی ﺧﺰﻧﺪﮔﺎن اﻳﺮان ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪاﺳﺖ وﻟﻲ در ﻣﻮرد ﺟﻜﻮی دمﭘﺦ ﺑﺪرﻳﺎﮔﺎی ﺑﻪدﻟﻴﻞ ﭘﺮاﻛﻨﺶ ﻣﺤﺪود اﻃﻼﻋﺎت ﭼﻨﺪاﻧﻲ دردﺳﺖ ﻧﻴﺴﺖ و در حد گزارشات منطقهای بوده است. بنابراین تمام موارد مورد مطالعه در این تحقیق جدید بوده و می تواند مورد استفاده دانشپژوهان داخلی و خارجی قرار گیرد (حجتی وهمکارانش،1388).
-2- کلیاتی در مورد خزندگان
واژهی رپتیلیا [6]که به ردهی خزندگان اطلاق می شود در مورد اولین جانورانی است که توانستهاند زندگی در خشکی را بطور کامل تحمل نمایند. این رده گروه کاملاً موفقی از مهرهداران هستند که تقریباً تمامی زیستگاههای خشکی را به تصرف خویش درآوردهاند و یکی از ارکان مهم فون بیابانها محسوب میشوند.اجداد خزندگان دوزیستان محسوب میشوند.اولین خزندگان حدودا 340 میلیون سال پیش در دوره کربونیفر ظاهر شدند 160 میلیون سال پیش در دوران مزوزوئیک (ژوراسیک و کرتاسه ) که به عصر خزندگان شهرت داشته است به اوج قدرت خود رسیدند. خزندگان جدید با پوست فلسدار و تخم کلئیدوئیک و ترشح اسید اوریک مشخص میشوند. تمام این موارد به استقلال خزندگان از آب مربوط است. برخلاف دوزیستان همهی خزندگان به آب، برای نوشیدن و تخمگذاری به مقدار كم نیاز دارند كه آن را از محلهایی كه آب باران تجمع یافته و ذخیره شده مانند شكافها، حفرات و زیر زمین یا چگالش بخار هوا به صورت شبنم بر روی زمین یا روی بوتهها و سنگها، به دست میآورند. اما غالباً آب مورد نیاز بدن را از همان شكار خود تأمین میكنند. بنابراین نیازهای مربوط به آب را به حداقل رسانده و به آنها این امکان را میدهد که در مکانهای خشکتر زندگی کنند. بسیاری از خزندگان میتوانند حرارت بدنشان را تقریباً ثابت نگه دارند. این جانوران عمل فوق را با گرم کردن بدن در آفتاب یا دراز کشیدن در سایه برای سرد شدن بطور غریزی انجام میدهند. به این روش اکتوترمی میگویند. این فرایند با حالت اندوترمی که در pestanداران و پرندگان وجود دارد و به وسیله آن گرمای اضافی حاصل از سوخت و سازی را برای تثبیت دمای بدن مصرف مینمایند متفاوت است (زوگ و همکارانش،2001)[7]. اسکلت بدن آنها کاملا استخوانی است. سطح بدن از پوست شاخی وخشک پوشیده شدهاست. جلد معمولاً داری پولک و غده پوستی است. غالباً دو جفت زائده حرکت در این جانوران به چشم میخورد. هر زائده پنج انگشت شاخی دارد که برای دویدن، خزیدن و یا بالا رفتن به کار میرود. مثلا زوائد حرکتی لاکپشت آبی به صورت باله تغییر شکل یافتهاست. دست وپا در برخی از خزندگان بسیار کوتاه، در برخی استخوانی و در برخی دیگر کاملا تحلیل رفتهاست. قلبشان سه حفرهای است. دهلیزها کامل و در بطنها دیواره مابین آنها کامل نیست. دارای گلبولهای قرمز هسته دار، بیضی شکل و از دو طرف مقعر هستند. تنفس بوسیله شُش انجام میپذیرد. جنین از چهار پرده آمنیون، کوریون، کیسه زرده و آلانتوئیس پوشیده میشود خزندگان نسبت به pestanداران، نیاز به انرژی کمتری دارند. و گاهی هفتهها با یک وعده غذایی زندگی می کنند. لقاح داخلی است و معمولاً مقاربت انجام میگیرد. از لحاظ جنینشناسی خزندگان از ماهیان و دوزیستان متمایز هستند. اغلب تخم گذارند و در بسیاری از ان،ها جنسیت نوزاد توسط دمایی که جنین طی فرایند روی تخم خوابیدن در معرض آن قراردارند مشخص می شود (کیابی، 1381 و لطیفی، 1379).
از 14 گروه خزندگان مزوزوئیک فقط 4 گروه از آنها باقیماندهاند که متعلق به 4 گروه لاکپشتان، تمساحها، رینکوسفالها و فلسداران میباشند. امروزه حدود ۸۰۰۰ گونه از خزندگان زنده وجود دارند.
گروه اول: مارها، سوسمارها و سوسمارهای کرمی شکل از راسته فلسداران [8]میباشند که می توان این گروه را به صورت خزندگانی دارای بدن پوشیده از فلس دانست که منفذ کلواک عرضی دارند و اندام جفتگیری در آنها زوج میباشد که از زمان انقراض خزندگان در دوران مزوزوئیک انشعاب پیدا کرده و گروههای پراکنده و فراوانی را به وجود آوردهاند.
گروه دوم: کروکودیلها میباشند که حدود 200 میلیون سال است که بدون تغییر باقی ماندهاند و ممکن است سرانجام نسل آنها به دست بشر منقرض گردد.
گروه سوم: لاکپشتان هستند که گروهی قدیمی بوده و از بدو به وجود آمدنشان تا کنون تغییر چندانی را متحمل نشده و مشابه خزندگان اجدادی خود میباشند.
گروه چهارم: خزندگان باستانی هستند که امروزه فقط راستهی رینکوسفالیا [9]بر جای مانده است و فقط دارای یک نمونهاند که به تواتارا [10] یا اسفنودون [11] و یا هاتریا [12] شهرت دارد و فقط در بعضی از جزایر زلاندنو یافت می شود (صدیقی،1387).
1-3-منشاخزندگان
ایجاد گروه خزندگانی عنی انشعاب آن باعث بنیان نهاده شدن گروه جدیدی ازجانوران به نام آمنیونداران گردید، که خزندگان اولیه و سیناپسیدها جز اجداد آنها محسوب میگردد. این جدمشترک را بعدها کوتیلوسور نامیدند. از تکامل این جد مشترک گروه بزرگ خزندگان به وجود آمد که توانستند تمام مناطق را تسخیر کنند امااین حادثه تا پایان کرتاسه ادامه داشت و پس از انقراض بزرگ کرتاسه تنها تعداد معدودی از خزندگان باقی ماندند (صدیقی،1387).
1ـ4ـ ردهبندی خزندگان
مبنای رده بندی خزندگان بر اساس وجود یا عدم وجود تعداد حفره یا حفراتی در جمجمه[13] معروف به پنجره گیجگاهی میباشد.
بر این اساس خزندگان به شش زیر رده تقسیم می شوند :
1-4-1-زیر رده آناپسیدا [14]
اعضای این زیر رده به عنوان قدیمیترین خزندگان، فاقد پنجرهی گیجگاهی در جمجمه هستند. استخوان مربعی در آنها غیر متحرک است و دارای دو راستهی کوتیلوزوریا و لاکپشتها [15] میباشند.
1-4-2-زیر رده سیناپتوزوریا [16]
جمجمه از نوع پاراپسید بوده و استخوان مربعی به جمجمه چسبیده است و در دوره پرمین تا کرتاسه میزیستهاند. اشکال اولیه آنها خاکزی و سوسمارمانند بوده اند.
:
آب ماده بی همتا و فراوانترین منبع در دنیاست.گرچه هنوز بیشترین مقدار آب غیر قابل استفاده است اما همان بخش اندک قابل استفاده آن ، همانند کالایی با ارزش نیازمند حفاظت و نگهداری است. آب برای زندگی ضروری است. ارزش آب بسته به نوع مصرف ، موقعیت مکانی، زمان، قابلیت دسترسی و کیفیت آن متفاوت است.به علت حیاتی بودن اب این مایه زندگی امروزه جوامع مختلف نیازمند آن است که قواعد و ضوابطی جامع برای تنظیم روابط و مسائل مربوط به آب داشته باشند.
به همین جهت حقوق آب در عصر حاضر با توجه به تخصصی شدن موضوعات آن، رشته خاصی از حقوق به شمار آمده و اهمیت فراوانی پیدا کرده است.در گذشته به علت اینکه تقاضا یا نیاز به مصرف آب کمتر از عرضه و مصرف ان بود و در حقیقت مصرف ان آزاد و هرکس میتوانست در حد عرف معمول محل و منابع آبی موجود به مقدار نیاز استفاده نماید و اندک قواعد و مقرراتی که از احکام مربوط به حقوق مالکیت ها در حقوق مدنی وجود داشت برای حل و فصل مسائل و مشکلات مربوط به آب کفایت میکرد و دولتها کمتر مداخله ای در اداره یا چگونگی مصرف آن داشته اند و اگر تخلفات و جرائمی هم صورت میگرفت به تبع آن مجازاتی هم پیش بینی میشد عمدتا مربوط به کسانی بود که به منابع و مصارف آب دیگری ضرر میزدند.
طرح مسأله وفرضیات:
این سوال به ذهن میرسد که آیا مالکیت و تولیت بر منابع آب اعم از سطحی یا زیرزمینی با توجه به قوانین و مقررات کلآ به حکومت و دولت تعلق داشته و یا اینکه افراد اعم از حقیقی و یا حقوقی نیز در آن حق مالکیت دارند و اینکه آیا واقعأ مالکیت اشخاص بر منابع آبی به صورت مالکیت مطلق است یا به صورت حق استفاده میباشد؟ و چگونگی استفاده و بهره برداری از منابع آب به چه نحو میباشد؟
به رغم حجم قوانین و مقررات و با توجه به حدت مسائل مربوط به آب و ابتلای شدید جامعه به این مشکل متأسفانه نویسندگان و حقوقدانان محترم کمتر به این مهم پرداخته اند. قوانین و مقرراتی که در این خصوص نوشته اند مانند قانون مدنی و یا قانون آب و نحوه ملی شدن آن مصوب 1347 اکثرأ با تصویب قانون توزیع عادلانه آب مصوب 1361 متروک و یا منصوخ گردیده اند در قانون اخیر آبها از مشترکات شمرده شده و ماده یک آن به کلیه منابع آبی اعم از سطحی و یا زیرزمینی اشاره نموده و منطوق ماده به نحوی میباشد که همه آبها را شامل میشود.
اهداف تحقیق:
با توجه به کمبود منابع آب در جهان که کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد ضرورت تدوین قوانین و مقررات متناسب با شرایط فعلی وآتی کشور جهت شناسایی حدود و ثغور مالکیت منابع آب و مهار بهره برداری غیر قانونی و هدایت نیازها به تامین قانونی آب بیش از پیش احساس میشود. لذا در عصری که عصر بحران منابع آب نامیده میشود ، منابع آب بایستی از لحاظ نوع مالکیت و یا حق استفاده و بهره برداری برخوردار از یک سیستم حقوقی و قانونی برای این موضوعات باشد.
بهره برداری از منابع آب زیر زمینی در برخی از مناطق کشور حائز اهمیت بوده و گرانبهاترین کالا محسوب میشود. لذا ایجاد یک سیستم حقوقی قوی برای مهار بهره براداری غیر قانونی و تعریف شرایط بهتر مقابله با متخلفان یک ضرورت میباشد.از لحاظ کاربردی تعریف الگوهای مناسب از طریق مطالعه تطبیقی در حقوق سایر کشورها میتواند در اعمال و اجرای صحیح قوانین و مقررات مرتبط مفید باشد.
لذا با توجه به تغییر شرایط اقلیمی و محیط زیستی کره زمین اعمال قوانین متناسب برای احیاء یا شناسایی مالکیت منابع آب و استفاده از آن یک ضرورت میباشد.
بدلیل اینکه تاکنون تعریف در خصوص مالکیت منابع آب مشخص و دقیقی ارائه نشده است و همچنین به دلیل اینکه در چگونگی استفاده و بهره برداری از آن میان استفاده کنندگان اغلب نظامات خاصی برقرار نبود، این امر بیشتر مواقع باعث اختلاف و منازعه میان مالکین و
متصرفین و استفاده کنندگان منابع آب با همدیگر و یا با وزارتخانه های ذیربط و سازمان های مربوطه شده است .لذا از اهداف مهم این پژوهش تبین و ارائه راهکارهای قانونی در مورد مالکیت منابع آب است تا ان شأالله مورد استفاده حقوقدانان،محاکم و سازمان های ذیربط و سایر مراجع قرار گیرد.
1-1. مبحث اول: كلیات
1-1-1. گفتار اول: سابقهی تاریخی
انسان اولیه در گذشتههای خیلی دور به آب برای آشامیدن نیاز داشت و از محیطهای آبی برای ماهیگیری و شكار استفاده میكرد، تنها زمانی كه به كار كشاورزی روی آورد و در دشتهای بزرگ سُكنی گزید و از طرفی رودخانههای بزرگ در كنار اراضی مزبور وجود داشت، به حفر چاه پرداخت و زمین را آبیاری كرد. خاكریزهایی برای حفاظت خود در مقابل سیلابها ساخت، این قبیل اقدامات انسانها به یک جامعه منظم و سازمان یافته احتیاج داشت و با این ترتیب دولتها و مناطق جمعیت نشین به وجود آمدند.[1]
در بسیاری از مناطق جهان مانند آسیا و آفریقا منابع آب منشاء تجمع انسان و پیدایش تمدنها شده است، مردم به اسكان در جوار رودخانهها و چشمهها پرداختهاند تا بتوانند در اقلیمهای خشك زندگانی خود را تأمین كنند، در مراحل اولیهی عرضهی آب به طور معمول از تقاضای آن بیشتر است. ولی به تدریج با افزایش جمعیت و تنوع فعالیتهای صنعتی و اقتصادی، تقاضا برای آب بالا رفت و از عرضه آن پیشی گرفت و در نتیجه فكر تقسیم آب بر اساس رهنمودهای سنتی و عرف هر جامعه میان مصرفكنندگان جیرهبندی گردید.[2]
در گذشتههای دور، انسانها آسیابهای آبی را برای آرد كردن دانههای گندم ابداع و اختراع كردند و اندیشه زهكشی اراضی را از فكر و اندیشه به مرحله عمل درآورند و كانالها و مجاری مرتفع آب بر و لولهها را برای خطوط انتقال آب ساختند و به وسیله قنات آب استخراج كردند و آبشارها و فوارهها را برای افزودن بر زیبایی اماكن بر پا داشتند، خاكریزهای عظیم و طویل مسیر رودخانههای چین، سیستمهای تأمین آب در یونان و مجاری مرتفع آببر رومیها، نمونه چشمگیر و بارز از تكنولوژیهای كهن آب هستند.
برای انسانهای اولیه ضروری نبود كه محیط آبی را برای تطابق آن با نیازهایش تغییر بدهد، چشمهها، رودخانهها و دریاچهها نخستین منابع پایدار تأمین آب در فصول خشك بودند، آنها در میان سایر شرایط، محل نخستین اجتماعات كشاورزی را تعیین نمودند كه با نخستین سكونتگاهها، حفر چاه و تكنولوژی هم توسعه یافت، در این زمان بود كه به واسطه بروز فصول و تغییرات آب و هوایی و سالهای خشكی و از دست رفتن محصولات و بروز خسارتهای هنگفت تفكر ساده انحراف و هدایت آب از انهار به اراضی كشت شده مجاور شكل گرفت و بدین طریق آبیاری به عنوان یكی از اولین دستآورهای پیشرفته و تكنولوژی بشر به منصهی ظهور رسید. زمینهای مسطح آبرفتی در طول مسیر رودخانههای بزرگ حاصلخیزترین خاكها را داشتند و به سادگی قابل كشت بودند.
بعدها چرخ آبی برای استفاده از انرژی جنبشی آب جاری و بالا كشیدن آب برای آبیاری ابداع شد و تكامل یافت «هم آبیاری و هم حفاظت در برابر سیلها به یک جامعه سازمان یافته نیاز داشت و بنابراین تعجبآور نیست كه اولین دولتهای سازمان یافته در طول مسیر سیلاب دشتهای رودخانههای بزرگ شكل گرفتند».[3]
تكنولوژی منابع آب نقش بسزایی در تمدنهای قدیم داشته است، زهكشی و بهرهبرداری از آبهای تحتالارضی به وسیلهی گالریها (مانند قنات) به كمك چاههای مربوطه (میلههای قنات) كه برای تأمین آب جوامع انسانی در چندین تمدن مورد بهرهبرداری و استفاده بود. اكنون با همهی این پیشرفت تكنولوژی باز هم متخصصین منابع آب را به حیرت و شگفت واداشته است.
با ایجاد و پیدایش عصر رنسانس (انقلاب صنعتی) بسیاری از ابنیه هیدرولیكی با بهره گرفتن از مواد جدید در همان دوران اختراع و یا تكمیل گردیدند. بعد از آن دوره، دوران صنعتی و ماورای صنعتی[4] قرنهای اخیر موجب شكلگیری تكنولوژی امروزی تأمین آب شده است كه در این دوران رشتههای جدید به وجود آمد، و روشهای انفرادی و تكسازهها به سیستمهای چندین سازه آبی متمایل گشت و تحولات چشمگیری به وجود آمد، و تكنولوژیهای مرتبط و وابسته به آب با وظایف تخصصی به وجود آمدند كه مبارزه با آلودگی محیطهای آبی و برای آب پاكیزه، شاید یكی از مهمترین وظایف تكنولوژیهای مرتبط با آب در نیمه قرن 21 باشد.[5]
انسانهای اولیه با یک تكنیک خیلی ابتدایی در زمینه توزیع و استفاده از آب شروع كردند و تقاضا برای مصرف آب نیز اندك و سرانه مصرف نیز كم بود، ولی از زمانی كه مناطق مسكونی و شهرنشینی توسعه پیدا كرد و سرانه مصرف هم بالا رفت، اكثراً نمیتوانست میزان مقدار آب مصرفی مورد نیاز را تأمین نماید و این موضوع انسانها را به فكر اختراع برای استفاده بیشتر از آب نمود.
در جوامع اولیه وسائل آبرسانی مانند چاهها، آب انبارها، كانالها و آبروها و لولههای توزیع آب به وجود آمدند. در زمانهای قدیم برای انتقال آب از محلی به محل دیگر و جهت جریان آن به صورت ثقلی یعنی تحت تأثیر جاذبهی زمین استفاده مینمودند. در حالی كه در دورههای بعدی برای استفاده از آب و جهت حركت آب از پمپهای قوی و لولههای تحت فشار استفاده میكردند. در مصر قدیم برای انتقال آب به محلی بالاتر از رودخانه نیل یا كانالها از چرخهای آن زمان مانند دلو و چرخ چاه استفاده شده است.
كشور ما، ایران نیز همیشه مواجه با كمبود آب بوده و برای جبران این كمبود تمامی دستاندركاران مدام در جستجوی راهحل برای چارهجویی بودهاند. میزان بارندگی در كشور ما به غیر از مناطق محدود مانند شمال خیلی ناچیز و اندك میباشد به همین جهت ایرانیان از زمانهای گذشته به مسئله آب و آبیاری اهمیت فراوانی داده و میدهند و برای این منظور به احداث سدها و كانالهای آبیاری مبادرت كردند. نیاكان ما از چندین هزار سال قبل به وسیله خلاقیت و استعدادهای خود بدون اینكه تجهیزات فنی و مكانیكی پیشرفته وجود داشته باشد، مبادرت به ابداع روشهای خاص آبیاری نمودند كه امروزه هم مورد تعجب و تحسین ملتهای مختلف دنیا قرار دارد. این روش خاص حفر قنات میباشد كه علاوهبر سادگی این روش، به علت كم هزینه بودن در سایر ممالك خاورمیانه هم از آن استفاده مینمایند.
بدون شك وجود قوانین و مقررات مختلف برای تمام اركان كشور و برای اداره آن ایجاد نظم و انضباط و امنیت لازم و ضروری بوده و هر چقدر این قوانین و مقررات از شفافیت برخوردار باشد و بدون نیاز به هر گونه تعبیر و تفسیر غیر مؤثر از قوانین و آییننامههای اجرایی باشد با همان اندازه در بهبود و رونق تمامی فعالیت و برنامهها و جلوگیری از اتلاف منابع و حصول به موقع به اهداف در سازمانها و نهادها نقش تعیین كنندهای گذاشته و خواهد گذاشت. خاصه در مورد این ماده حیاتی كه هر چه بیشتر قانونمند و نظاممند باشد و با مقتضات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و آداب و رسوم سازگار باشد و قانون مترقی و تا حد امكان بدون عیب و نقص باشد به همان میزان كارسازتر خواهد بود.
تا قبل از تصویب قوانین و مقررات مربوط به آب، مقررات و قوانین مربوط به آب و چگونگی مالكیت و تملك نهر و تقسیم آب و مسائل مربوط به آن مطابق مقررات قانون مدنی بود، لیكن بعداً بنا به مقتضای زمان و اجتماع، قوانین و مقرراتی خاصی در خصوص آب و آبیاری و مالكیت و چگونگی بهرهبرداری و استفاده از انواع منابع آبی به تصویب رسید كه جهت اطلاق ذیلاً به آنها اشاره میگردد: