حمد و سپاس وستایش خالقی را سزاست که خلق کرد کل هستی را با (صلای کن) هستی بخشد آنچه لایق هست شدن بود در هستی، و جمیع مخلوقات را درمسیر تکامل وکمال قرارداد ازجمله آدم را ازبهرانکه یکتا بودش ویگانگی خویش را برهمگان بنمایاند. پیامبران خود را هادیان مسیر حق قرارداد تا فرزندان آدم در (صراط مستقیم)گام بردارند. همواره باتکامل وسیر به سوی کمال هادیان چون عابران هدایت خویش را تکامل وکمال بخشیدند وهریک هدایت هادی ماقبل خویش راپیش گرفت وچون خلایق نسبت به مخلوقات ما قبل گامی بیش تر به پیش نهاده بودند وپیش به سوی کمال با هدایت عقل ودین ره می نوردیدند، پیام آوران و رحمت حق نیز بیش از پیش قوانین طی طریق را بر مردم رهمون می شدند یعنی هر یک ازدیگری دینی کامل تر به مردم ارائه می نمود.
واز این باب است که ادیان مختلف تشابهات فراوان داشته و وجوه افتراق کمی با یکدیگر دارند.
پس به راحتی می توان وجوه اشتراک وافتراق را در ادیان مختلف مورد بحث وبررسی قرارداد.چراکه همگی مسیری هستند برای رسیدن به یک پروردگار واجرای قوانین واحکام یک خالق اگر چه با نام های مختلف خوانده شود.
دور از ذهن نیست که هرپیامبری و هر قومی او را به یک نام بخواند واو را به یک نام بشناسد. چرا که تنها اوست خالق یگانه بی تای یکتا بی همتا وتمامی پیامبران فرستاد. او یندازآدم تا خاتم(ص)
بی دلیل نیست که او را صاحب هزار ویک نام دانسته اند. اگرهزار را، عدد کثرت بدانیم و نشانگرزیادی باشد می توان گفت هزار و یک یعنی نامحدود واین به این معناست که خداوند نام های بی شماری دارد یعنی هر قومی و هر جمعیت که بر هر نامی خالق را بخواند کسی نیست جز همان خداوند یگانه.
برهیچکس پوشیده نیست که آیینی که پیامبر اکرم،رسول مکرم،خاتم انبیاء،ختم رسل عالم،برعابران معبرحق وکمال ارائه کرد تا بی رهان عالم را به ره آورد وبه سوی کمال هدایت کند آیینی نیست مگر دین پیامبران ماقبل خود مگر با تغییراتی کم آن هم در ره کمال. دین اسلام نیزهمانند ادیان دیگر دینی است کاملتر ازادیان قبل ازخود واین تشابه ازآن سر چشمه می گیرد که جملگی این ادیان آیین وراهی نیستند ،مگر راه حق ، مسیر سالکش ره می پیمایند برای رسیدن به کمال وپیامبرانش نیز نیستند مگر هدایت کنندگانی که هادی مسیر حق اند وشمشیر شان شکافنده حق از باطل که همگی فرستاده یک خالق یگانه ی یکتای بی همتایند.
ایران یکی از کهن ترین کشور های جهان است و ازقدیم این کشور مهد وفرهنگ وتمدن بوده است این مطلب نیز با اکتشافات باستانی وباستان شناسی در گوشه وکنار این مرز وبوم کهن به اثبات رسیده است.
بی شک کشوری با این همه فرهنگ و تمدن در مسیری گام برداشته مگر صراط مستقیم با توجه به مکتوبات تاریخی وکهن نیز این مطلب قابل درک ودریافت می باشد.
با مطالعه کتب قدیمی وکهن متوجه می شویم که در ایران نیز پیامبرانی مبعوث شده اند و مردم را به خدای یگانه و مسیر حق دعوت نموده اند که یکی از مهم ترین آنها را می توان زردشت وآیین این پیامبر بزرگ دانست ونام برد. که هنگام حمله اعراب مسلمان به ایران و فتح ایران توسط اعراب تقریبا همه یا بهتر است بگوییم بیشتر مردم ایران پیروان این آیین ودین الهی بوده اند.
یکی از مهم ترین کتبی که ازاین پیامبر بزرگ نام برده وداستان هایی از چگونگی تبلیغ وابلاغ او ذکر کرده است شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی می باشد. در این کتاب برزگ چگونگی مبعوث شدن این پیامبر وگسترش آیینش ونخستین حکومتی که به او ایمان آورده است بیان شده است.
نه تنها آیین این پیامبر الهی بلکه درلابلای اشعار این داستان ها شاعر با مهارت خاصی پاره ای از اعتقادات مردم ایران باستان را ذکر کرده است، جدا از اینکه این کتاب یک کتاب ادبی است می توان از آن به یک کتاب تاریخی ومذهبی هم نام برد.
بی شک اعتقادات مذهبی ایرانیان باستان با دین اسلام شباهت فراوانی دارد چرا که هر دو صاحب پیام آوری هستند که از سوی خداوند یگانه مامور هدایت مردم شده است و مردم را به یک سو یعنی همان حق هدایت می نمایند.
هرگاه سخن از رسول اکرم و صدر اسلام به میان می آید بی گمان ذهن انسان به مشکلات پیامبر ومسلمانان در آن زمان متبادر می شود.
ویکی از مهمترین مسائل آن زمان جنگ هایی بود که فی مابین مسلمانان و مخالفان در می گرفت و هرگاه سخن از جنگ به میان می آید غزوات را با نبی و خیبر را با علی به یاد می آوریم می دانیم که دین اسلام دینی سالم و بی نقص وکامل تر از همه ی ادیان ما قبل خود می باشد. پس نمی توان گفت بی دلیل می جنگیدند و خون انسان ها را به زمین می ریختند. با مراجه به کتب فقهی در می یابیم که هر جنگ و خونریزی در زمان صدر اسلام دارای دلایلی کاملا منطقی بوده است.
هرگاه سخن از شاهنامه به میان می آید رزم رستم و سهراب، جوانمردی فرامرز، دلاوری های بهمن و بیژن، تیر آرش ، وپهلوانان نامی دیگر یکی پس از دیگری در ذهن انسان رقص کنان یاد آور دلاوری های آنان می شود.
از این باب است، که وقتی به فکر فرو می رویم که اگر ایرانیان نیز یگانه پرست بوده اند آیا دلایل شروع جنگ و خونریزی در اسلام و رزم پهلوانان کهن ایران تشابهی با هم دارند یا خیر، اما پس از کمی تامل و تفکر متوجه می شویم که همگی دلایل این نبردها به نحوی با هم شباهت دارند وهیچ کدام با هم مغایرتی ندارند.
هر بنایی که ستون های محکم تری داشتند ، باشد استحکام بیشتری خواهد داشت، پس بنابراین هر آیین و این که دارای اصل محکم تری باشد بی شک آن دین کامل تر از ادیان دیگر است، ناگفته نماند که با کمی تفکر ومطالعه در اصل دین اسلام با آنچه ایرانیان باستان با توجه به آنچه فردوسی از داستان های مکتوب قدیمی به نظم در آورده است در می یابیم که همگی معتقد بوده اند که خداوند یکتاست ونیز بر هر پیامبری جانشینی رواست.
اسلام دینی است کامل تر از ادیان ما قبل پس قوانین و قواعد آن نیز کامل تر از قوانین ادیان ماقبل خود می باشد. چرا که این احکام و قوانین استحکام دین را بیشتر می کند و هر انسان صاحب اندیشه ای با تفکر در این احکام دین بهتر را می پذیرد اگر دینی نا قص تر از دین خود مشاهده کند و قوانین آن تفکر کند و تحقیق نماید هیچگاه آن تفکر کند و تحقیقی نماید هیچگاه آن را نمی پزیرد چرا که با مشاهده نقص در آن به عدم کمال آن پی می برد ودین خود را کامل تر می داند اسلام نیز اگر احکامش نسبت به دیگر ادیان ناقص تر باشد هیچ شخصی صاحب فکری به اسلام نمی گرود.
پس بنابراین دینی که رسولش ختم رسل عالم است باید کامل ترین و بی نقص ترین باشد تا انسان های صاحب اندیشه آن را بپذیرند و قبول کنند .
اما بعضی از این احکام، قوانین و احکامی هستند که در ادیان گذشته نیز وجود داشته اند و فقط دین اسلام آن ها را امضا نموده است و فقط بخشی از این احکام، احکام تاسیس می باشد. اگر تمامی این احکام و قوانین و مقررات با ادیان ما قبل متفاوت باشد نمی توان به آن دینی کامل تر از ادیان گذشته گفت بلکه فقط دینی است که کاملا متفاوت است چه بسا بسیاری از احکام آن نسبت به احکام گذشته ناقص تر هم باشد.
بنابراین لازم می آید پاره ای از احکام فقط به تایید پیامبر اکرم و بزرگانم و معصومین برسد. چرا که این دلیل و نشانه برای سیر تکامل و کمال دین جدید می باشد.
و اگر چنین نباشد نمی توان آیین جدید را دینی کامل تر دانست .
دین اسلام نیز بسیاری از قوانین ادیان گذشته را تایید نموده است و بخاطر کامل بودنش پاره ای از احکامی که اجرا نمی شدند یا ناقص بودند در اسلام بنا نهاده شده اند ویا کامل شده اند.
قوانین و احکامی که در ایران باستان اجرا می شده است نیز بسیار شباهت دارد و با احکام امضایی دین مبین اسلام و از آن جمله می توان احکام جنگ مانند زنان و کودکان درجنگ ،حکم افرادی که صلاح خود را به زمین می گذارند ونمی جنگند،بحث غنایم ، افرادی که در جنگ به دشمن یاری نرسانده اند و در جنگ دخالتی نداشته اند و احگام دیگری هم چون قصاص ، ازدواج ناگفته نماید که در اجرای این قوانین ایرانیان باستان با مسلمانان کمی تفاوت داشته اند که می توان جمع دو خواهر را به عنوان مثال بیان نمود که در اسلام ممنوع می باشد اما در آن زمان منعی برای این موضوع وجود نداشته است و یا درقتل هایی که قاتلان متعدد بوده اند به ازای یک نفر همه ی آنها به قتل می رسیدند و کشته می شدند .
اصول دین ومذهب در اسلام را پنج مورد شمرده اند، با توجه به ابیات شاهنامه متوجه می شویم که نام خداوند با الفاظ مختلف بسیار تکرار شده است و کلماتی چون(یک خدای) بسیار آورده شده است که این مطلب نشانگر اعتقاد آن مردم به خداوند یگانه است.
یکی دیگر از اعتقادات مذهبی وآیینی ما مسلمانان (عدل) می باشد کلمه ی عدل در فارسی وجود ندارد اما معادل آن یعنی (داد) در ابیات این کتاب بسیار آمده است و خداوند را عادل می خوانیم که بارها با لفظ دادگر نام پروردگار در این بخش از شاهنامه آمده است .
یکی از مهم ترین اعتقادات دینی ما معاد است و همگی بر این باوریم که روزی زنده خواهیم شد و سراز خاک بیرون می آوریم و در رابطه با معاد احادیث و روایات فراوانی آمده است.
بیشتر ادیان آسمانی بر این باورند که جهانی غیر از این جهان وجود دارد و انسان ها سزای اعمال خود را در جهان آخرت خواهند دید و به همین خاطراست که در بعضی از ادیان شخصی را با مقدار آب و غذا و لباس های فاخر،دفن می نمایند که به نظر می رسد ایرانیان باستان نیز این چنین می کرده اند و این نشانه ی اعتقاد آنها به جهان آخرت و جهانی غیر از این جهان می باشد.
یکی دیگر از اعتقادات مذهبی ما فرستادن فرستاده هایی از سوی پروردگار می باشد که همگی رسولان بر حق خداوند متعال می باشد وختم رسل محمد مصطفی آخرین پیامبر آسمانی می باشد وجز او پیامبر ی نخواهد آمد با توجه به آنچه در کتب ادیان الهی دیگر آمده است.
بعضی از پیامبرانی که در شاهنامه ذکر شده اند همان پادشاهان ابتدایی ایران می باشند که آنها را پیش دادیان گویند یعنی نخستین قانون گذاران و مردم ایران نیز برای آنها ارزش و احترام خاصی قائل بوده اند که این موضوع نشانگر اعتقاد آنها به رسولان الهی می باشد .
جدااز اصول دین و احکامی که در پیش به طور خلاصه به آنها اشاره شد در لا بلای اشعار فردوسی بعضی از اصطلاحات و قوانین فقهی و حقوقی اسلام به چشم می خورد که از آن جمله کبر و منی کردن را می توان نام برد که باعث شد جمشید پادشاهان ابر قدرت ایران زمین توسط ضحاک بی دین بر کنار شده و کشته شود.
یکی دیگر از این مفاهیم مفهوم دیه وخون بها است که در لا بلای این ابیات به چشم می خورد.
زمانی که دو فرزند ناخلف فریدون مقداری پول و طلا برای پدر می فرستند تا او از خون برادر کوچکشان در گذرد او نیز در جواب آنچه فرستاده شده را بر می گرداند و بیان می کند که حتی اگر پدر پیر هم شود از خون فرزند نمی گذرد و به طلا خون او را نمی فروشد .
ناگفته نماند اصطلات و مفاهیم دیگری چون دایه – توبه – نسب و نژاد که بسیار به آن اشاره شده است و همه ی پهلوانان و شاهزادگان به نژاد و نسب خود افتخار می نمودند و هم چنین ولی قهری یا همان ولایت پدر و جد پدری نیز بسیار به چشم میخورد .
کلیه موارد فوق الذکر در این پایان نامه مورد بحث و برسی قرار گرفته است و موارد متشابه و متضاد آیین مردمان ایران قدیم با دین و آیین ختم رسل عالم رسول اکرم نبی مکرم ، پیامبر اعظم ، حضرت محمد مصطفی ( ص ) مورد بحث و بررسی قرار گرفته شده و بیان شده است .
فرم در حال بارگذاری ...