پژوهش حاضر به منظور بررسی جلوههای عرفان در دیوان فیض کاشانی به انجام رسیده است. در عصر صفویه به علت تغییر اساسی که در مذهب و نوع گرایش به وجود آمد، عرفان شیعی جایگزین عرفان اهل سنت شد ؛ عارفان بزرگ غالباً از میان اهل علم و فقها بر خاستند. تفاوت عمدهی عرفان این عصر با اعصار پیشین در آن بود که به جنبههای اجتماعی بسیار تاکید شده است. عارفان تلاش کردهاند با طرح مسائلی خاص زمینهی تحول و تکامل کل اجتماع را فراهم کنند. به علاوه این عرفان با مسائل اخلاقی به شدت آمیخته شده به گونهای که در بسیاری از مواقع تعیین مرز دقیق اخلاق و عرفان غیر ممکن است. فیض کاشانی در اشعار خود با گرایش عمیق به مبانی اعتقادی مذهب تشیع به صورت آگاهانه یا نا خودآگاه بسیاری از مسائل عرفانی را مطرح کرده است .در این پژوهش که به شیوهی قیاسی – استقرایی است نگارنده، اطلاعات خود را جمع آوری کرده و با بهره گیری از فنون تحلیل محتوا از نوع کیفی نتایج خود را ارائه داده است، پس از استخراج
اندیشههای عارفانه و طبقه بندی در دسته های مشخص نوع و شکل عرفان فیض تبیین شده است .اهمیت موضوع در آن است که نشان میدهد فقیه و مفسری بزرگ همچون فیض کاشانی به اندیشههای عرفانی اهتمام داشته است و با ظرافت خاص مهمترین مسائل عارفانه را با ریز بینی و احاطه بر جنبههای معنایی گوناگون آن مطرح کرده است و زمینهی همگامی عرفان و فقه را در عصر صفویه فراهم ساخته است .
پیشگفتار
عرفان و مبانی عرفانی صرف نظر از این که یکی از موضوعات مهم تحقیق در دوران مختلف تاریخ میباشد میتواند برای شناخت زوایای گوناگون نظم و نثر فارسی و ارزیابی آن ارزشمند باشد. هر چند عرفان و مبانی عرفانی به عنوان شاخهای مهم و تأثیر گذار در ادبیات فارسی در خور توجه و دقت نظر زیادی برای حفظ فرهنگ و ادب سرزمین کهن ایران است. بر آن شدیم با توجه به این که شخصیت فیض کاشانی و اندیشههای آن مانند حافظ ، سعدی ، خیام ، مولوی و… مورد بحث و بررسی قرار نگرفته بود، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. لذا با عنایت به این که ملا محسن فیض کاشانی شخصیتی ممتاز و بی نظیر در اجتهاد ، فلسفه ، اخلاق و عرفان است مبانی فکری و اندیشههای او در اشعارش نقش بسزایی دارد .
یکی از اهداف مهم تحقیق بررسی افکار و اندیشههای فیض کاشانی در دیوان و معرفی به ادب دوستان و تشنگان عرفان اسلامی است ، هر چند دانشجویان ادبیات نیز میتوانند جهت تحقیق و پژوهش این مقال را مورد مطالعه قرار دهند .
روش تحقیق در این پژوهش روش استقرایی و توصیفی بوده است که محقق به نگرش دیدگاه ملا محسن فیض کاشانی به مسائل عرفانی دست یافته است. او شاعری عشق محور است و زندگی او بر مدار عشق است و توصیه میکند به سالک و مبتدی راه ، دل را باید از همهی تعلقات پاک کند و آن را مأوای حضرت حق قرار دهد. از طرفی با توجه به اینکه ایشان محب پیامبر و اهل بیت (ع) است با تهور و به دور از هر گونه تملق و چاپلوسی نظرش را بیان کرده است. در اشعار او طی منازل و مقامات و حالات و مفاهیم عرفانی به آسانی قابل درک است .
شیوهی گرد آوری ، استخراج اندیشههای عارفانه و طبقه بندی در دسته ها مشخص بوده است که به نحو مذکور دیدگاهها و اندیشههای فیض تبیین شده است .
فرم در حال بارگذاری ...