کیفیت سود و به عبارتی کیفیت گزارشگری مالی، مورد علاقه کسانی است که از این گزارش ها برای تصمیم گیریهای سرمایه گذاری و انعقاد قراردادهای مختلف استفاده می کنند. علاوه بر این، می توان گفت که از دیدگاه تدوین کنندگان استاندارد، کیفیت گزارش های مالی به صورت غیر مستقیم نشان دهنده کیفیت استانداردهای گزارشگری مالی می باشد. سود گزارش شده و روابط بدست آمده از آن، معمولاً در قراردادهای حقوق، پاداش و قراردادهای استقراض مورد استفاده قرار می گیرد.
تصمیم گیری برای قراردادی که براساس کیفیت سود پایین باشد، باعث انتقال ناخواسته ثروت خواهد شد. برای مثال سودهای بیش از حد نشان داده شده که به عنوان معیار ارزیابی عملکرد مدیریت قرار می گیرد، منجر به انتقال حقوق و مزایای بیش از اندازه به مدیریت خواهد شد. به گونه ای مشابه ، سودهای متورم ممکن است ورشکستگی ناگهانی شرکت را پنهان سازد که این خود باعث اعتبار دادن نادرست از سوی اعتبار دهندگان خواهد شد. از این رو، ضروری است كه اطلاعات حسابداری خصوصیات كیفی مندرج در مفاهیم نظری استانداردهای حسابداری را احراز نماید، تا موجب جابجایی غیرمنصفانه منافع ذینفعان نگردد.
از دیدگاه سرمایه گذاری،کیفیت سود پایین مطلوب نیست، چرا که نشانگر وجود ریسک در تخصیص منابع به آن بخش می باشد. کیفیت سود پایین کارایی نداشته، چرا که باعث کاهش رشد اقتصادی از طریق تخصیص نادرست سرمایه ها خواهد شد. از طرفی کیفیت سود پایین باعث انحراف منابع از طرح های با بازدهی واقعی به طرح های با بازدهی غیر واقعی می شود و در نهایت، کاهش رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت.
گزارش های مالی از مهمترین فرآورده های سیستم حسابداری است كه اهداف عمده آن فراهم آوردن اطلاعات لازم برای ارزیابی عملکرد و توانایی سودآوری بنگاه اقتصادی است. یکی از اقلام حسابداری که تهیه و ارائه می شود سود خالص است و کاربردهای متفاوتی دارد. از آنجایی که سود از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین کننده ارزش بنگاه اقتصادی تلقی می گردد، موضوع کیفیت سود مورد توجه محققان و دست اندرکاران حرفه حسابداری و مدیریت سرمایه گذاری قرار گرفته است.
1-1-1معیارهای ارزیابی کیفیت سود
با عنایت به این که تعریف یکسانی از کیفیت سود ارائه نشده است، معیار ارزیابی یکسانی نیز وجود ندارد. بطور کلی می توان معیارهای ارزیابی کیفیت سود و اجزای مربوط به آن را که در سال 2003 توسط توسط کاترین و وینسنت ارائه شده، به صورت زیر طبقه بندی کرد : )اسماعیلی، 1385(
الف )مفهوم کیفیت سود مبتنی بر سری زمانی ویژگی های سود :
1- پایداری سود.[1]
2- قابلیت پیش بینی سود.[2]
3- نوسان پذیری سود.[3]
ب )مفهوم کیفیت سود بر اساس رابطه بین سود و اقلام تعهدی و وجه نقد
1- نسبت وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی[4] به سود
2-تغییر در کل اقلام تعهدی
3-پیش بینی اجزای اختیاری اقلام تعهدی به کمک متغیر های حسابداری
4- پیش بینی روابط بین اقلام تعهدی و جریانات نقدی[5]
ج) مفهوم کیفیت سود بر اساس ویژگی های کیفی چارچوب نظری هیات استاندارد های حسابداری مالی[6] :
1- مربوط بودن[7]
2- قابلیت اتکا[8]
د)مفهوم کیفیت سود بر اساس تاثیر گذاری در تصمیم
1- قضاوتها و برآوردها، معیاری معکوس از کیفیت سود .
2- رابطه معکوس بین کیفیت سود و تغییر استاندارد های حسابداری
1-2تشریح و بیان مسأله
در سال های اخیر تجدید ارائه صورت های مالی توجه بسیاری از صاحب نظران را به خود جلب کرده است.. مطالعات انجام شده در سال های 1997 تا 2006 بر روی تعدادی از شرکت ها در بخش خزانه داری امریکا حاکی از این است که تعداد اقلام تجدید ارائه شده رو به افزایش می باشد و تعداد این اقلام تا کنون به هفده قلم رسیده است.تحقیقات مشابه ای که در ایران انجام شده نیز اشاره به این دارد که، درصد بالایی از شركتهای ایرانی، به دلیل اصلاح اشتباهات حسابداری، صورتهای مالی را تجدید ارائه و رقمی را تحت عنوان تعدیلات گزارش میكنند.
ازآنجا كه به نظر میرسد این روند همچنان ادامه می یابد، میتوان انتظار داشت كه صورتهای مالی دوره جاری نیز در سالهای بعد
دستخوش اصلاح اشتباه شود و سودی كه به عنوان سود خالص دوره جاری به سود (زیان) انباشته ابتدای دوره اضافه شده و مبنای تقسیم سود بین سهامداران و اعطای پاداش به مدیران قرار گرفته است، با رقم تعدیلات اصلاح گردد. بنابراین، درصورت افزایش یا ثابت ماندن تعداد این قبیل شركتها، بهویژه با توجه به وجود شركتهایی كه تقریبا همه ساله چنین رقمی را گزارش میكنند و نیز با توجه به اهمیت رقم تعدیلات نسبت به سود خالص دوره، این تصور میتواند به ذهن برسد كه اشتباه حسابداری و اصلاح آن در دورههای آتی منافعی را برای مدیریت شركتها به همراه دارد و اطلاعات حسابداری، علاوه بر این كه عاری از اشتباه نیست، از تمایلات جانبدارانه نیز عاری نمیباشد.
این موضوع می تواند تاثیر مستقیمی بر اتکا پذیری اطلاعات مالی داشته و نیازمند توجه و بررسی دقیق تری می باشد. همراه با تجدید ارائه در شرکتها و افزایش تعدیلات، از قابلیت توان صورتهای مالی کاسته شده و تاثیر منفی بر بازار می گذارد، یعنی مدیران با تهیه صورتهای مالی تجدید ارائه شده قصد فریب بازار و جلب رضایت سرمایه گذاران را دارند. با توجه به اهمیتی که به سود تجدید ارائه شده معطوف می شود، تحقیقاتی نیز برروی ماهیت سود تجدید ارائه شده، انجام شده است و بیشتر این تحقیقات به تاثیر سود تجدید ارائه شده بر بازار، متمرکز بوده است. تجدید ارائه تعداد زیادی از اقلام صورت های مالی در شرکتها، نه تنها بر روی ارزش بازار شرکتها تاثیر می گذارد بلکه بر روی کیفیت داده های مالی آن شرکت هم موثر است زیرا این امر در دورههای قبل تبعات منفی متعددی را به همراه دارد.
رقم سود، مبنای محاسبه پاداش مدیریت، مالیات، و سود تقسیمی به سهامداران است. علاوه بر این، سود هر سهم(EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم(P/E) از جمله شاخصهایی است كه مورد استفاده تحلیلگران و سرمایهگذاران قرار میگیرد. بنابراین، رقم سود بر مناسبات اقتصادی ذینفعان تاثیرگذار است. محتوای اطلاعاتی این تعدیلات، اصلاح یا تعدیل سودی است كه در دورههای قبل مبنای تصمیمگیریهای اقتصادی قرار گرفته، اما این تعدیل، با تاخیر و پس از اتخاذ تصمیمات مرتبط ارائه میشود. از این رو، در بسیاری از موارد امكان بازاندیشی در تصمیمات گذشته و یا اصلاح جریانات نقدی مبتنی بر این اطلاعات وجود ندارد.
تحقیق حاضر درصدد است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا سود تجدید ارائه شده با ارائه تعدیلات، بر روی کیفیت سود حسابداری دارد یا خیر؟ یعنی اینکه کیفیت سود تجدید ارائه شده نسبت به سود سال قبل چگونه است. به عبارت دیگر، کیفیت کدام سود بهتر است؟ سود اعلام شده یا سود تجدید ارائه شده. با تجدید ارائه سود توسط شرکتها استفاده کنندگان نمی دانند برای پیش بینی، کیفیت کدام سود بهتر است تا در اخذ تصمیم بهینه به آنها کمک کند. در این تحقیق برای اندازه گیری کیفیت سود، از دو معیار قابلیت پیش بینی و پایداری سود استفاده شده و در بخش های بعدی به تشریح آنها پرداخته می شود.
3-1اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
تحلیل گران اوراق بهادار، مدیران شرکت ها، سرمایه گذاران و افرادی که در بازار سرمایه مشارکت دارند بیشترین توجه خود را به رقم سود خالص به عنوان آخرین قلم اطلاعاتی صورت سود و زیان معطوف می کنند. تاکید بیش از حد بر سود، تداعی کننده آن است که بازار، سایر شاخص های عملکرد را نادیده می گیرد.
سود به عنوان نتیجه نهایی فرایند حسابداری که به میزان زیادی مورد توجه و تاکید استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است، تحت تاثیر رویه های حسابداری که مدیریت انتخاب کرده محاسبه شده است. امکان انتخاب رویه های حسابداری به مدیریت فرصت می دهد تا در مورد زمان شناخت و اندازه گیری هزینه ها و درآمدها تصمیم گیری کند . مدیریت انگیزه دارد با به کارگیری غیر محافظه کارانه رویه های حسابداری ، رشد سود شرکت را ثبات بخشد. این اعمال نظر مدیریت، کیفیت سود حسابداری را کاهش می دهد، زیرا همان گونه که مدیریت، سود را افزایش می دهد اقلام تعهدی افزایش یافته و سود بر جریان نقدی فزونی می یابد.
هرچه فاصله سود و جریان نقدی افزایش یابد کیفیت سود کاهش و از توانایی سود برای توضیح تغییرات بازده سهام کاسته می شود. زیرا اقلام تعهدی با بازده آتی سهام رابطه منفی دارد (کنان 2001)[9]. بنابراین ضعیف بودن ارتباط سود با بازده به کیفیت پایین سود نسبت داده می شود.
هرچه سود به جریان نقدی نزدیک تر باشد، اقلام تعهدی آن کمتر و کیفیت سود بالاتر است( لو 1989)[10]. در سالهای اخیر و به خصوص در نتیجه رسواییهای مالی تعدادی از شرکت های بزرگ، توجه روز افزونی به موضوع کیفیت سود معطوف شده است. روسین و همکاران[11] سودی را با کیفیت تلقی می کنند که پایدار تر باشد. از دیدگاه ریچارد سون و همکاران[12](2001) کیفیت سود، درجه پایداری عملکرد عایدات در دوره آتی است. پنمن و ژانگ [13]، کیفیت سود را توانایی سود در نشان دادن عایدات آتی تعریف می کنند. شیپرو و وینسنت [14]، کیفیت سود را میزان توانایی سود در بیان صادقانه سود توصیف می نمایند. میکاییل و همکاران [15]، کیفیت سود را میزان محافظه کاری در سود گزارش شده می دانند.
امروزه با وجود محدودیت هایی که در مورد سود گزارش شده حسابداری وجود دارد، سرمایه گذاران, کیفیت سود را همچنان، شاخص بهتری برای نحوه تخصیص منابع خود می دانند. بطور کلی یکی از راه های تصمیم گیری بهینه جهت تحصیل سهام شرکتها، کیفیت سود بالا می باشد. سود حسابداری زمانی از کیفیت لازم برخوردار است که از استمرار و قابلیت پیش بینی برخوردار باشد. چنانچه سود دارای کیفیت بالا باشد سهامداران با اطمینان می توانند نسبت به انتخاب سهام برای سرمایه گذاری، اقدام نمایند. (محمدرضا شورورزی،1378 (
ارقام مندرج در صورتهای مالی شرکتها به ویژه رقم سود، آثار مالی به همراه دارد. این ارقام مبنای توزیع سود به سهام داران شرکت ، محاسبه پاداش مدیران و پرداخت مالیات است . علاوه براین سود گزارش شده می تواند بر تصمیم گیری های سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان موثر باشد به همین دلیل رقم سود برای استفاده کنندگان از صورتهای مالی بسیار مهم است، از این رو آنها نمی دانندکه کیفیت کدام سود بهتر است، سود اعلام شده یا سود تجدید ارائه شده. از طرف دیگر، شرکتها سودشان را تجدید ارائه می کنند و استفاده کنندگان نمی دانند برای پیش بینی،کیفیت کدام سود بهتر است. اگر چه تحقیقاتی پیرامون کیفیت سود انجام شده، اما تحقیقی در خصوص کیفیت سودهای تجدید ارائه شده در ایران انجام نگردیده است. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی کیفیت سودهای تجدید ارائه شده از دو زاویه، قابلیت پیش بینی و پایداری سود می پردازد.
4-1 اهداف تحقیق
با در نظر گرفتن زمینه تحقیقات گذشته و نتایج آن،که در پیشینه به آنها اشاره می شود، در این تحقیق تلاش شده با بهره گرفتن از اطلاعات سیستم حسابداری مالی، به بررسی مقایسهای کیفیت سود گزارش شده با سود تجدید ارائه شده پرداخته شود. هدف تحقیق حاضر بررسی این سوالات است:
1- آیا سود تجدید ارائه شده در مقایسه با سود گزارش شده قبلی معیار بهتری برای سود آوری می باشد یا خیر.
2- آیا تجدید ارائه منجر به تغییرات اساسی در کیفیت گزارشگری مالی شرکتها می شود یا خیر .
3- آیا سود های تجدید نظر شده بر بهبود کیفیت سود تاثیری دارد یا خیر.
5-1 سوابق تحقیق
روسین و دیگران (1999) و بدای و دیگران[16] (2002)و پنمن و ژانگ (2002)،به این نتیجه رسیدند که به کارگیری اصول حسابداری یکنواخت منجربه نگهداشت یا پایداری بیشتر سودها شده و باعث می شود که سودهای جاری یک پیش بینی کننده خوبی برای سودهای آتی باشد. همسو با این دیدگاه که یکی از ویژگی های کیفیت سود عبارت است از توانایی سودهای جاری در پیش بینی سودهای آتی؛ ارائه مجددی که ناشی از انحراف بکارگیری اصول حسابداری باشد می تواند به این منجر شود که سودهای جاری معیار اثربخشی برای سودهای آتی نباشند. درک اولیه استفاده کنندگان از اطلاعات مالی می تواند این باشدکه ارائه مجدد سود نشانه ای از سودهای آتی باشد؛ زیرا باور عمیق به ارائه ی مجدد این است که بر اثر به کارگیری صحیح قواعد حسابداری به وجود آمده اند، تحقیقات حسابداران این نظریه را ارائه می کنند که ممکن است سودهای تجدید ارائه شده نشانه کوچکی از سودهای آتی باشند.
هی[17] (2008)، در تحقیقی به بررسی کیفیت سود و پایداری سود پرداخت و به نتایج زیر رسید:
– سودهای تجدید ارائه شده دارای پایداری بیشتری نسبت به سودهای گزارش شده اولیه هستند.
– ارائه ی مجدد دارای یک اثر معنادار بر پایداری سود فراتر از سال تجدید ارائه می باشد.
– نوع حساب تجدید ارائه شده دارای اهمیت می باشد.و شرکت هایی که حساب های اصلی را تجدید ارائه کرده اند دارای پایداری بیشتری نسبت به شرکت هایی هستند که حساب های غیر اصلی را تجدید ارائه کرده اند.
– شرکت های تجدید ارائه کننده سود پایداری بیشتری نسبت به شرکت های غیر تجدید ارائه کننده سود دارند.
– تجدید ارائه یک اثر پایداربر سیستم های گزارشگری مالی شرکت های تجدید ارائه کننده دارد.
ثقفی و کردستانی(1383)، در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که، پایداری سود به معنی تکرار پذیری و استمرار سود جاری است. هر چه پایداری سود بیشتر باشد، شرکت توان بیشتری در حفظ سود های جاری دارد و کیفیت سود شرکت بیشتر است.
ای بر دولت الكترونیكی:
پیشرفت در اینترنت و فناوری های ارتباطی به عنوان شالوده ای برای رشد نرم افزارهای تجارت الکترونیک[4] و كسب و كار الکترونیک[5] در نظر گرفته شده اند. توسعه در بخش تجاری باعث ایجاد فشار بر بخش دولتی برای باقی ماندن در عرصه رقابت خواهد شد. نهادهای دولتی، نوسازی فرایندهای اداری خود را به منظور تسهیل در تعامل با شهروندان با بهره گرفتن از اینترنت و وب ضروری می دانند. این امر از طریق توسعه نرم افزارهای دولت الکترونیکی از جمله نرم افزار اظهارنامه مالیاتی الكترونیكی انجام می شود. ازسایت های ایستا كه اطلاعات ساده ای را ارائه می دهند گرفته تا سایت های كاربردی تعامل گرا[6] كه فرایندهای اداری را اتوماسیون و اجرا می كنند به طوریكه بتوانند با شهروندان تعامل كامل داشته باشند. (Elsas, 2003). پذیرش فن آوری های جدید به دولت ها برای پیاده سازی و ارائه موثرتر خدمات عمومی به شهروندان كمك بسزایی میكند. در نتیجه، ابتكارات جدید دولت الکترونیکی با هدف ایجاد خدماتی كه بر نیازهای شهروندان متمرکز هستند اتخاذ شده تا دسترسی بیشتری به خدمات دولت برای شهروندان فراهم نماید (Papantoniou et al., 2001).
با بهره گرفتن از وب سایت های دولت الکترونیکی، شهروندان می توانند خدماتی (از جمله تكمیل اظهارنامه مالیاتی و پرداخت مالیات) با كیفیت بالاتر و روش ساده تر دریافت كنند كه سریع تر از خدمات چهره به چهره و حضوری است. شهروندان می توانند از هر مكان و در هر زمان به اطلاعات و خدمات دولتی دسترسی داشته باشند. علاوه بر این ، از هزینه های عملیاتی و مدیریتی دولت برای ارائه تسهیلات به مردم كاسته خواهد شد. (Wangpipatwong et al., 2005). یكی از مهمترین خدماتی كه دولت می تواند به صورت الكترونیكی ارائه نماید، اظهارنامه مالیاتی و پرداخت آنلاین مالیات است . اظهارنامه الكترونیكی یک روش جدید برای پرداخت مالیات از طریق رسانه های الكترونیكی همچون اینترنت میباشد. اگرچه مزایایی همچون راحتی ، سهولت استفاده ، انعطلاف پذیری و دسترس پذیری به صورت 24 ساعته و هفت روز هفته دارد، ولی به نظر می رسد در پذیرش این نوآوری ، موانع و مشكلات متعددی روبروست که در فصول بعد به تفصیل به آن پرداخته می شود.
1-6 تعریف دولت الكترونیكی
براساس Schelin (2003) با اینكه یک علاقه جهانی در این مورد وجود دارد، دولت الكترونیكی فاقد یک تعریف سازگار وپذیرفته شده است. اما در اكثر این تعاریف، دولت الكترونیكی اشاره به فعالیت هایی دارد كه به صورت دیجیتالی توسط دولت انجام میشود. دولت الكترونیكی به صورت “استفاده از فناوری اطلاعات و اینترنت برای بهبود كارایی فعالیتهای دولت” نیز تعریف میشود. همچنین از نظر ASPA[7] و UNDPEPA[8] ، دولت الكترونیک به این شكل تعریف میشود: استفاده از اینترنت و تورجهان گستر جهت ارائه اطلاعات و خدمات دولت به شهروندان (Schelin, 2003).
به گفته Lavigne (2002)، دولت الکترونیکی را می توان از چهار دیدگاه متمایز بررسی کرد كه عبارتند از : خدمات الکترونیک[9]،تجارت الکترونیک[10]، دموکراسی الکترونیک[11] و مدیریت الکترونیک[12] . دراین پایان نامه، دولت الکترونیک از دیدگاه خدمات الکترونیک و تجارت الکترونیک درنظر گرفته شده است. براساس Burgelman et al. (2005) ، تمرکز فعلی دولت الکترونیکی در مورد استفاده از فن
آوری اطلاعات برای بدست آوردن بهره وری بهتر وکیفیت بیشتر در خدمات عمومی است. این امر از طریق استفاده از کانال های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات امكانپذیر است. ( Burgelman et al. 2005)
Burgelman et al. (2005) عوامل متعددی را شناسایی كردند كه می تواند منجر به افزایش علاقه و استفاده شهروندان از خدمات دولت الکترونیکی شود كه عبارتند از :
1-7 تجارت الکترونیکی در مقابل دولت الکترونیکی
ادبیات تجارت الکترونیک/کسب و کار الکترونیک و دولت الکترونیک هر دو ازنظر اثرات و نتایج دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند. تکنولوژی اینترنت به منظور تسهیل تبادل کالا، خدمات و اطلاعات بین دو یا چند طرف طراحی شده است. تجارت الکترونیکی و دولت الکترونیکی هر دو براساس استفاده از تکنولوژی اینترنت پایه ریزی شده اند. (Carter & Belanger, 2004) انتشار نوآوری و قابلیت اعتماد، در پذیرش تجارت الکترونیک و دولت الکترونیکی توسط کاربران و شهروندان موثر هستند(Carter & Belanger, 2005).
همانند تجارت الکترونیکی، دولت الکترونیکی در چهار مرحله توسعه می یابد : انتشار[13]، تعامل[14]، تراکنش[15] و یکپارچه سازی[16] (DeBenedictis et al., 2002).
تجارت الکترونیک از سه گروه عمده تشکیل میشود :
بنگاه به مصرف کننده (B2C)، بنگاه به بنگاه (B2B)، و مصرف کننده به مصرف کننده (C2C) (Luarn, 2003). این گروه ها مشابه گروه های موجود در دولت الکترونیک میباشد که عبارتند از: دولت به شهروندان (G2C)، دولت به بنگاه (G2B)، دولت به دولت (G2G)، و دولت به کارکنان (G2E) (Sawhney, 2001; Carter & Belanger, 2002) دولت الکترونیکی G2C و تجارت الکترونیکی B2C فرصتی را برای شهروندان جهت دسترسی به اطلاعات و خدمات موردنیاز از طریق وب فراهم میکند. برای مثال : شهروندان ازطریق اینترنت می توانند به خدماتی از قبیل پرداخت مالیات، پرداخت صورتحساب ها، مشاهده اسناد و دیگرخدمات دولتی به صورت 24 ساعته دسترسی داشته باشند. (Chang et al., 2005)
یکی از تفاوتهای اصلی میان تجارت الکترونیکی و دولت الکترونیکی این است که تجارت الکترونیک مشتریانش را خودش انتخاب میکند اما در دولت الکترونیکی، هر شهروند یک مشتری است وحق انتخاب ندارد. علاوه بر این ، دسترسی به سرویس های دولت نیاز به سفارشی سازی به خصوص برای افراد کم درآمد و یا افراد معلول دارد. (Carter & Belanger, 2005). ماهیت سیاسی سازمان های دولتی و روابط اجباری آن ها، دولت الكترونیكی را از تجارت الکترونیکی متفاوت میسازد (Warkentin et al., 2002) با توجه به شباهت های بین تجارت الکترونیکی و دولت الکترونیکی، مدل های تجارت الکترونیک را می توان برای مطالعه خدمات الکترونیکی در بخش دولتی به کاربرد. (Carter &Belanger, 2004).
1-8 مالیات و سیستم مالیات الكترونیكی:
امروزه نقش نظام مالیاتی کشور در تامین اهداف عمده اجتماعی- اقتصادی و بودجه ای دولت بر کسی پوشیده نیست. در بعد اجتماعی مهمترین هدف از وضع مالیات،کاهش فاصله طبقاتی و توزیع مجدد درآمدهاست و در بعد اقتصادی هدف از وضع مالیات تثبیت نوسانات اقتصادی، تخصیص بهینه منابع بین بخش های مختلف وکمک به تسریع فرایند توسعه بخشی یا منطقه ای خواهد بود. افزون بر آن هدف بودجه ای وضع مالیات نیز تامین مالی بودجه ای دولت ها بوده که از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. دنیای پیشرفته امروز برای رسیدن به هر هدف بهینه و جامع در فردای پیش رو به ارزش اطلاعات پی برده است و به درستی دریافته که بدون اطلاعات در سامانه برنامه های جامع نمی توان سخن از اجرا و مدیریت حرفه ای زد. (Intamedia 2010)
مالیات الكترونیكی و سیستم اظهارنامه مالیاتی الكترونیكی زیر مجموعه ای از دولت الكترونیک است كه در واقع به اظهار و دریافت مالیات به صورت الكترونیكی دلالت دارد كه اگر از آن به شیوه درستی استفاده شود موجب صرفه جویی قابل توجهی در زمان و هزینه دولت و مردم خواهد شد. در شكل ایده آل آن، مودیان مالیاتی بدون حضور به واحد مالیاتی میتوانند اطلاعات مربوط به درآمد و دارایی خود را به صورت الكترونیكی اظهار كرده و بدون حضور به بانك و یا واحد مالیاتی بدهی مالیاتی خود را پرداخت نمایند.
در جهان امروزی، ارتباط مشتریان با سازمان از طریق كانالهای ارتباطی مختلفی چون شبكه جهانی وب، مراكز تلفن و شبكه شركاء صورت می گیرد. سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی شهروندان را به ارتباط با سازمانها تشویق خواهد كرد و راهی را به وجود می آورد كه درآن شهروند هر نوع سرویسی را در هر زمانی و از طریق هر كانالی و با هر زبانی كه می خواهد، دریافت كند. و شهروندان از اینكه با آنان به عنوان یک شخص منحصر بفرد رفتار می شود ، احساس آرامش و راحتی می كنند. سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی یک مخزن مركزی برای ضبط و نگهداری اطلاعات مشتریانشان ایجاد می كنند و آن را در سیستم كامپیوترهای كارمندان سازمان قرار می دهند وهر یک از كارمندان در هر زمان می توانند به اطلاعات مشتریان دسترسی پیدا كنند. این مشتری می باشد كه به كسب و كار رونق می بخشد یا آن را به شکست می كشاند. بنابراین امروزه مشتری مایه حیات تمام سازمانها می باشد. سازمانها می كوشند تا مشتریان خود را با ارائه بهتر خدمات راضی نگه دارند و در نتیجه وفاداری آنها را نسبت به سازمان بالا ببرند. برای این كار سازمانها باید قادر باشند تا مراجعه كنندگان خودشان را خوب بشناسند و به نیازها و مشكلات آنها پی ببرند و سعی كنند تا مشكلات و نیازهای آنها را به بهترین شکل ممکن رفع كنند. سازمانها برای مدیریت مشتری و روابط آنها از CRM استفاده می کنند که البته مشكلات خاص خودش را هم دارد. امروزه سعی می شود این مشكلات یا كاستیها را با بهره گرفتن از e-CRM برطرف کنند. e-CRM می كوشد تا مشكلات CRM سنتی را حل كند و روش های جدیدی در مدیریت روابط با مشتریان در سازمانها را به وجود بیاورد
با گسترش اینترنت، ابزارهای در دسترس برای برقراری ارتباط با مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی در سازمانها رایج شدهاند. مشتریان برخط امروزی، نیازهای مختلف و توقعات بالاتری نسبت به گذشته دارند.مشتریان می خواهند خرید كنند و از طریق كانالهای ارتباطی مختلفی چون تلفن، پست الكترونیكی و وب ، سرویس دهی شوند. با این قابلیتها ، مدیریت ارتباط با مشتری در درون مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی به تكامل می رسد. مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی جدیدترین الگو در دنیای مدیریت ارتباط با مشتری است. شركتها دیگر نمی توانند به استراتژی های گذشته بسنده كنند بلكه بایستی همراه با پیشرفت بازار، خودشان را سازگار كنند .یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی به شركت اجازه میدهد تا علیرغم وجود كانال ارتباطی مختلف، با مشتریانش به طور انفرادی و منحصر بفرد ارتباط برقرار كند. با بهره گرفتن از نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی هر كسی در سازمان می تواند به تاریخچه و اطلاعات مشتری دسترسی پیدا كند. اطلاعات به دست آمده توسط سیستم مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی به شركت كمك می كند تا هزینه های واقعی بدست آوردن و حفظ كردن مشتری بصورت انفرادی ، برآورده شود. نرم افزار شخصی كردن مشتری ، پروفایلهای تمام وقت برای هر مشتری ایجاد می كند تا داده را از منابعی چون پایگاه داده و سیستمهای معامله مورد استفاده قرار دهند. داشتن اطلاعات مربوط به مشتری توسط یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری الكترونیكی به سازمان اجازه میدهد تا انواع خدماتی كه مشتری علاقه مند به استفاده از آنها است را پیش بینی كند
در گذشته ارتباط شهروندان با دولت به صورت سلسله مراتبی بوده است، اكنون با مطرح شدن دولت الكترونیک این ارتباط تغییركرده است و نقش شهروندان به عنوان عضوی از دولت كه تاثیر مستقیم در تصمیم گیریها دارد قابل تامل است . دولت الكترونیک با ایجاد یک زیر ساخت تعاملی ، ارتباط بین شهروندان با دستگاه های دولتی، سرمایه گذاران و سایر مراكز را ساده تر، امن تر و ارزان تر برقرار می كند. دولتها می باید از طریق بحثهای منطقی راهی برای بهبود ارتباطات دولت و شهروندان ایجاد کنند. یکی از راه ها استفاده ازe-CRM می باشد. مدل بهینه مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی کمک بزرگی در تأثیر گذاری هرچه بیشتر دولت الکترونیک دارد. یکی از اساسی ترین مؤلفه های موفقیت دولت الکترونیک بی شک رضایت عامه جامعه و شناسایی خواسته ها و نظرات آنها در همه عرصه ها و ارکان و اجزای تشکیل دهنده خدمات دولتی، مانند حمل و نقل، پرداخت الکترونیک، رزرو هتل، تهیه الکترونیکی بلیط و خدمات دیگر قابل ارائه، ایجاد می شود. یکی از ابزارهای تسهیل کننده و لازمه تحقق این امر، استفاده از فناوری اطلاعات مبتنی بر رویکردهای مشتری گرایی و مشتری مداری جهت تسهیل و سرعت بخشیدن به این امر می باشد. در این پایان نامه به دلیل گسترده بودن مسأله، تمرکز اصلی را برخدمات سازمان های دولتی قرار می دهیم که درنتیجه مبحث مشتری گرایی به شهروند گرایی مبدل خواهدشد
در این پایان نامه پس از معرفی و بیان مفاهیم مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار(BPR) و مدیریت ارتباط با مشتری(CRM)، در جهت ارائه یک مدل کلی مفهومی، مدلهای مختلف پیشین مطرح در دنیا، معرفی ، بررسی و مقایسه می گردند. پس از آن سعی خواهد شد فرایندهای کارا و مؤثر در ارتباط با شهروند الکترونیکی در این سازمان شناسایی و تحلیل شده و سپس در همین راستا احصاء، شفاف سازی و طراحی مجدد گردند.در ادامه با کمک روش مهندسی مجدد فرایندهای كسب و كار(BPR) مدلی راهبردی برای مدیریت ارتباط با شهروند الکترونیکی در فرمانداری مشهد ارائه می گردد. كه امید است بتواند زمینه ای برای تحقیقات بیشتر و یا استفاده تصمیم گیران این امر در این سازمان و دیگر سازمانها باشد
در اتمام این پایان نامه می توان به سوالات زیرپاسخ داد:
مدلهای مدیریت ارتباط با مشتری سالهاست در جهان مورد استفاده قرار گرفتهاند. با این حال هنوز هم پژوهشهای تازهای برای بهینه ساختن آنها هر روزه در حال انجام میباشد. در ایران نیز پژوهشهای پراکندهای با موضوع مشابه صورت گرفته است ولیکن در رابطه با مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی کارهای اجرایی چندانی انجام نشده است. به هر حال در زمینه مدیریت ارتباط با مشتری پژوهشهای زیر انجام گردیده است:
فرضیه های تحقیق عبارت بودند از:
به منظور انجام این تحقیق نمونه ای به حجم 202 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده های تحقیق پرسشنامه ای حاوی 27 سوال بود . محقق به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از روش همبستگی پیرسون استفاده نمود که پس از تجزیه و تحلیل های انجام شده در سطح اطمینان 95% کلیه فرضیه های تحقیق پذیرفته شدند.
انتقال فناوری از دانشگاه تا بخش صنعت به عنوان مسالهای مهم در حیطهی وسیعی از مطالعات، به دلیل رشد اقتصاد ملی و منطقهای تعریف شده است. با توجه به دیدگاههای متعدد در مورد دانشگاهها که بنام دانشگاههای کارافرین می باشند، یکی از مولفههای اصلی در وظایف دانشگاهی، ایفای نقشی فعالانه برای تجاری نمودن ایدهها و نیز نتایج مطالعاتی است که در حوزه دانشگاه روی می دهند.
بر خلاف دیدگاه های سنتی، تجاری سازی دانش و کارآفرینی به عنوان بخش اصلی وظایف دانشگاهی تعریف شده است (اونز اسمیت و همکاران، 2002). شرکت های اسپین آف به عنوان وسایلی برای انتقال دانش به جامعه و نیز محرک اصلی رشد و تغییرات اقتصادی هستند (کلاریس و همکاران، 2005) که تسهیل گر این فرایند میباشند و باعث میشوند تا این فرایند به نتایج ابداعانهای منتهی شود. بنابراین، ماموریت جدیدی که باید توسط دانشگاه به تحقق رسد اختصاص دادن فعالیتهای خود در شکلدهی برنامهها و کارهای تجاری است.
علی رغم افزایش و تغییرات رو به رشد در انتقال فناوری و دانش، با کمبود مطالعاتی در زمینه انتقال فناوری بین دانشگاه و شرکتهای نوپای دانشگاهی روبرو هستیم؛ اگرچه انتقال فناوری برای شرکتهای کوچک مهم است (تورپ و همکارانش، 2005) اما توجه بیشتر مطالعات بر بررسی فعالیتهای انتقال فناوری در سازمانهای بزرگ، می باشد. (هاچینسون و کوئینتاس، 2008). بنابراین، شرکتهای اسپینآف به عنوان شرکتهای کوچک مشتق شده از دانشگاه از عدم منابع کافی مطالعاتی در این زمینه رنج می برند (واین هون، 2006).
شرکتهای اسپینآف باید دانش را شناسائی کنند و از آن از سوی محیط خارجی بهره گیرند (واین هون، 2006). به ویژه از سوی مطالعات دانشگاهی که به عنوان منابع اصلی و مهم دانش میباشند. ارتباط با دانشگاهها نه تنها به منزله آشنا نمودن کارآفرینان با مزایای نتایج مطالعات است بلکه آنها را با سرمایههای انسانی نیز حمایت میکند (ادرتچ و همکاران، 2005).
در دیدگاه جدید به دانشگاهها، تجاری سازی تحقیقات و ایدهها یکی از اجزاء اصلی ماموریت دانشگاه تلقی می شود و یکی از وظایف دانشگاه کارآفرین[1]، رویکردی فعال به انتقال نتایج تحقیقات به عنوان دانش تولیدی از دانشگاه به صنعت است. یکی از رویکردهای تحقق این ماموریت در دانشگاههای کارآفرین، مشارکت فعال در زنجیره ایجاد شرکتهای نوپا[2] به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تجاریسازی است. به عبارت دیگر، شرکتهای نوپا و خلاق، که عمدتا توسط فارغالتحصیلان دانشگاه تاسیس میشوند، ظرفیت مناسبی برای بهره گیری از ایدهها و همچنین نتایج تحقیقات دانشگاهی دارند. این ایدهها عمدتا در زمان دانشجویی ایشان و در زمان حضور ایشان در دانشگاه شکل میگیرد و در اواخر دوران دانشجویی و یا در سالهای ابتدایی فارغالتحصیلی، مبنای ایجاد یک کسب و کار می شود. با این حال، ارتباط مستمر این شرکتهای نوپا با دانشگاه می تواند در بهرهمندی ایشان از ایدههای جدید، استفاده از نتایج تحقیقاتی کاربردی مرتبط و یا استفاده از همکاری دانشجویان دیگر موثر باشد.
با این رویکرد، در این تحقیق سعی می شود عوامل کلیدی موفقیت بر انتقال دانش بین دانشگاه و شرکتهای نوپا استخراج شود. سپس با ارزیابی عوامل موثر، مهمترین عوامل کلیدی موفقیت بر فرایند انتقال دانش شناسایی می شود تا شرکتهای نوپا و همچنین سیاستگذاران
و مدیریت دانشگاه با تمرکز بر روی بهبود آنها، ارزش افزوده بیشتری برای دانشگاه، صنعت و اقتصاد محلی داشته باشند. نتایج این تحقیق با توجه به دلیل زیر می تواند برای دانشگاههای ایرانی و فضای کسب و کار ایران بسیار مفید باشد:
تمرکز بیشتر دانشگاههای ایرانی عمدتا بر آموزش و تحقیق محض بوده است و ماموریت کارآفرینی برای دانشگاهها چندان در محور برنامه ریزی و سیاستگذاریها قرار نگرفته است.
لذا این پژوهش در نظر دارد خلاء مطالعاتی فوق را پوشش دهد تا با مطالعه موردی یکی از دانشگاههای ایرانی مهمترین عوامل موثر بر انتقال دانش بین دانشگاه و شرکتهای نوپا را شناسایی نماید.
هدف اصلی از این تحقیق، مطالعه بر روی تبادل دانش بین دانشگاه و شرکت های کوچک و متوسط محلی است. منشاء تشکیل بسیاری از این شرکتها از دانشگاه بوده است به این گونه که فارغ التحصیلان دانشگاه بر اساس نتایج تحقیقاتشان در دوره دانشجویی و یا کسب ایده هایی که در دوره تحصیل به دست آوردهاند نسبت به ایجاد شرکت اقدام کردهاند. تعاملات دانشی این شرکتها با دانشگاه به خصوص در سالهای اولیهی تاسیس می تواند در موفقیت آنها بسیار موثر باشد. در این راستا، ما در این مطالعه هدف زیر را دنبال می کنیم :
شناسایی موانع و عوامل کلیدی موفقیت در انتقال دانش از دانشگاه به شرکت های نوپا
موانع انتقال دانش و فناوری از دانشگاه به شرکتهای اسپینآف چه میباشند؟
عوامل کلیدی موفقیت در انتقال دانش از دانشگاه به شرکتهای اسپینآف چه میباشند؟
چرا برخی از دانشگاهها در ایجاد شرکتهای اسپینآف و تجاریسازی ایدهها موفقتر هستند؟
کلمات کلیدی
انتقال دانش جدید، محصولات یا فرایندهایی از یک سازمان به سازمان دیگر برای کسب سود تجاری (مک کوئین و همکاران، 1982).
اسپینآفها یا شرکتهای نوپای دانشگاهی
اسپینآفها یا شرکتهای نوپای دانشگاهی دال بر خلق و تاسیس شرکتی نو میباشند که با هدف تجاری سازی ایدهها و دانش مطالعاتی که توسط محققین دانشگاهی خلق شده است، تاسیس شدهاند. اسپینآفها به عنوان موقعیت خاصی از انتقال تکنولوژی هستند.
دفاتر انتقال تکنولوژی توسط دانشگاهها فعال میباشند و نقش مهم و فعالی در تجاری سازی تحقیقات دانشگاهها با شناسایی، حفاظت، بازاریابی و اعطای مجوز به دارائیهای عقلانی و معنوی دانشگاه ایفا میکنند.
فصل دوم ابتدا درباره فناوری، ابعاد آن و همچنین روشهای انتقال فناوری مطالبی بیان میشود. سپس به بیان انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت، اسپینآفهای دانشگاهی و مکانیزمهای حمایتی سه سطح ماکرو، مزو و میکرو از فرایند اسپینآف پرداخته شدهاست.
فصل سوم در این فصل ابتدا خلاصهای از نظرات محققین دربارهی عناصر، مولفههای اصلی و فرایند اسپینآف ارائه میشوند. سپس بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده چند مقاله انتخاب و خلاصهای از آنها در این قسمت آورده شدهاست.
فصل چهارم در این فصل با بهره گرفتن از دادههای جمع آوری شده از پرسشنامهها و آزمون t به بررسی فرضیهها می پردازیم. در این فصل برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار spss ویراست 16 استفاده شدهاست.
فصل پنجم در این فصل نتایج کلی به دست آمده از تحقیق در بررسی موانع و عوامل کلیدی موفقیت در انتقال دانش از دانشگاه به شرکتهای نوپا بیان شدهاند و به اولویتبندی آنها پرداختهایم. در پایان پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی که در ضمن انجام این تحقیق حاصل شدهاند ارائه میگردند.
یکی از مهمترین ویژگیهای قرن بیست و یکم توسعهی شگفت انگیز فناوری اطلاعات و شبکههای ارتباطاتی جدید جهت افزایش سرعت ارتباطات و کیفیت ارائه خدمات میباشد. روند سریع پیشرفت باعث تغییرات زیادی در زمینه آموزش شده است. عواملی چون کاهش هزینه آموزش، حضور در کلاسهای مجازی، در دسترس بودن، کاهش هزینه رفت و آمد و انعطاف پذیری بالا در گسترش دروس الکترونیکی و استقبال دانشجویان بیتاثیر نبوده است. آموزش مجازی نیز در ایران صنعتی نوپا در فناوری آموزشی و آموزش از راه دور است. اما مراکز و موسسات آموزشی بویژه دانشگاهها در تلاشند تا هر چه سریعتر الگویی مناسب با ساختار آموزشی و فرهنگی کشور ارائه کنند.
بر اساس فناوریهای آموزشی جدید، موسسات آموزشی نباید فعالیت خود را صرفا بر فراهمسازی محتوا برای فراگیران متمرکز کنند بلکه علاوه بر این تاکید آن ها باید معطوف به تواناسازی فراگیران در جهت جستجو، شناسایی، دستکاری و ارزیابی دانش موجود و یکپارچهسازی این دانش در جهان کار و زندگی شخصی خود باشد.
امروزه با توجه به بازده گسترده كاربران، آموزش در الگوی سنتی همچون یک نوع آموزش برای همگان امكان پذیر نیست و ارائه یک نظام شخصیسازی شده كه بتواند به صورت خودكار با سطح دانش و علائق كاربران هماهنگ شود اهمیت فراوانی دارد، نگاهی به تحولات عرصه آموزش و نیازهای بازاركار ایجاب میكند كه محیط مناسب یادگیری همواره و در سطحی وسیع و با انعطاف پذیری لازم در دسترس همگان قرار گیرد.
با ظهور فناوریهای جدیدتر در جهان، علاقه به كاربرد روشهای مختلف انتقال دانش نیز افزایش یافته است. تقریباً در هر روز دوره جدیدی مبتنی بر شبكه در دانشگاهها ایجاد میشود و یادگیری مجازی، یادگیری بر خط و یادگیری سیار نیز به عنوان یکی از آخرین و مهمترین دستاوردهای فناوری اطلاعات، اشكال جدیدی از روشهای آموزشی و جزیی از ادبیات آموزشی قرن جدید شدهاند. یادگیری سیار یک شاخه توسعه یافته از یادگیری الکترونیکی است که امکان دسترسی به محتوای یادگیری و تعامل با سایر افراد حاضر در محیط را با سهولت بیشتری فراهم میسازد. بر این اساس، در پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش یادگیری سیار دانشجویان در سطح دانشگاههای شاهرود به عنوان جامعه آماری در شرایط رقابت کنونی انجام میشود.
دانشگاهها سازمانهایی هستند که هر ساله تعداد قابل توجهی از جمعیت جوان را جذب کرده و طی زمان معینی توانمندیهای علمی و عملی این اشخاص را پرورش میدهند و در نهایت نیروهای آموزش دیده و متخصص را در اختیار جامعه میگذارند. با ورود به عصر اطلاعات، نهاد آموزش از نخستین نهادهایی است که دستخوش تغییرات اساسی شده است. آموزش الکترونیکی، به عنوان پارادیمی جدید، این حوزه را متحول ساخته است.
همچنین تلفن همراه یکی از پدیدههای نو ظهور عصر الکترونیک و دنیای دیجیتال است که در دهه اخیر جای خود را بین افراد خانواده به ویژه جوانان در همه جهان، از جمله ایران باز کرده است و در سالهای اخیر به عنوان یکی از ابزارهای سیار در دانشگاههای کشور های در حال توسعه به عنوان ابزار آموزشی مورد استقبال قرار گرفته است.
بر اساس آخرین آمار تعداد مشترکین تلفن همراه در سراسر جهان از 4/12 میلیون در سال 1990به 3/5 میلیارد تا پایان 2010 رسید و تخمین زده میشود نرخ نفوذ این فناوری در سال 2013 به 95 درصد خواهد رسید و طبق آخرین گزارش شرکت مخابراتی اینفورما[1] گفته میشود تعداد مشترکان تلفن همراه ایران تا پایان سال 2011 میلادی از تعداد جمعیت کشور بیشتر شود و به رقم 91/82 میلیون نفر برسد. پیشبینی شده است که ایران در پایان سال 2016 میلادی 13/122 میلیون مشترک تلفن همراه داشته باشد.
همچنین سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت کشور، وابسته به مرکز متما در سازمان فناوری اطلاعات ایران، در گزارش خود در این سامانه در سال90، با جداسازی مشترکین و کاربران اینترنت از جمعیت 75 میلیون نفری، 21 میلیون و 642 هزار و 624مشترک اینترنت و 32 میلیون و 696 هزار و 275 کاربر اینترنت دارد و با این ارقام، هماکنون ضریب نفوذ اینترنت کشور را بر اساس کل اتصالات 43 درصد اعلام میکند و ضریب نفوذ اینترنت بر اساس رسانه ارتباطی تلفن همراه 19 درصد اعلام میکند.
آمارهای ذکر شده از کشور ایران حاکی از آن است که در سالهای آتی میزان رشد چشمگیری در همگرایی تلفن همراه و اینترنت خواهیم داشت. از این رو با توجه به تاًثیرات چشمگیر تحولات در عرصه فناوری اطلاعاتی و ارتباطی بر روی جنبههای مختلف زندگی بشر از جمله نظام آموزش و یادگیری، علاوه بر بستر سازی مناسب و توسعه زیرساختهای ارتباطی و فناوری توسط دولت، نیاز به ایجاد رضایت در فراگیران و
حتی به شوق آوردن ایشان از کیفیت خدمات میباشد. لذا با توجه به قابلیتهای بسیار بالای این سیستم آموزشی و حجم عظیم تقاضا برای آموزش، در باب ضرورت به کارگیری و اهمیت آموزش سیار تردیدی وجود ندارد اما سوالی که رو در رو قرار دارد آن است پذیرش آموزش سیار در سطح دانشگاهها به چه صورت میباشد؟
مدیریت علمی اقتضا میکند که مدیران عالی سازمان به مقوله کارآیی کل سازمان و واحدهای تحت پوشش خود حساسیت کافی نشان دهند. ضرورت توجه به بحث کارآیی با ملاحظه محدودیتهایی که هر سازمانی با آن ها روبروست، بیشتر نمایان میشود. دانشگاه به مثابه مهمترین مرکز ارائه خدمات آموزشی و پژوهشی با جذب منابع انسانی و فیزیکی، پولی و اعتباری، ماموریت اصلی خود را که عبارت از دانش افزایی و تولید محصولات علمی و تحقیق است دنبال میکند. سیر تغییرات کارآیی باید همواره ذهن مدیران و برنامهریزان دانشگاه را به خود مشغول داشته و مشغله دائمی آنان تلقی شود. از آنجا که کارآیی کل یک مرکز، از پذیرش و عملکرد تک تک واحدهای تحت پوشش آن ناشی میشود و ایجاد رضایت در کسب پذیرش سیستم جدید، خود عامل ارتقا و کارآیی در کل سیستم میگردد، لازم است نگاهی عالمانه و مستمر به وضعیت کلیه واحدهای تحت پوشش خود، از منظر کسب رضایت در پذیرش سیستم جدید داشته و دیدگاههای آنان را مورد مداقه قرار دهد که این امر در وهله اول نیازمند شناخت درك و بررسی عوامل حیاتی موثر در پذیرش سیستمهای یادگیری سیار میباشد. بدین منظور در این تحقیق سعی بر آن است با شناسایی شاخصهای ارزیابی پذیرش دانشجویان به عنوان ارکان اصلی موثر بر دیدگاههای پذیرش در سطح دانشگاهها، به ارائه مدل بررسی پذیرش یادگیری سیار، پرداخته شود.
در دانشگاهها بالا بردن کیفیت یادگیری و تدریس همواره از مسائل پر اهمیت بوده است. برای نیل به این مقصود کمک گرفتن از فناوری برای پشتیبانی فعالیت تدریس و یادگیری با توجه کاستیهای موجود میتواند اثرگذار باشد. در حال حاضر سیستم آموزشی سنتی دانشگاهها به شکلی میباشد که دانشجویان قابلیت دسترسی همیشگی به اساتید را ندارند. دانشجویان نمیتوانند هر زمان که نیاز به یادگیری در زمینهای خاص دارند، مورد آموزش قرار گرفته و یا پاسخ سوالات خویش را بدست آورند. با توجه به سیستم آموزشی موجود فعل وانفعالات آموزشی در یک سطح باقی مانده و تقویت نمیشود.
آنچه که مشخص است، یادگیری دانشجویان زمان طولانی ندارد و همکاری و تعامل دانشجویان و اساتید، همچنین بین خود دانشجویان در امر یادگیری در حد پایینی میباشد. حمایت و پشتیبانی آکادمیک برای کمک به یادگیری و دسترسی به منابع مطالعاتی مورد نیاز چندان صورت نمیگیرد و همچنان در اکثر دانشگاهها از سیستم تهیه جزوات برای ارائه دروس استفاده میگردد و دانشجویان از امکان مشاوره غیرحضوری با اساتید بهرهمند نیستند.
به منظور دسترسی به اطلاعات مورد نیاز دانشجو، بهره جستن از فناوریهای نوین یک موضوع بدیهی است. به علت آشنایی دانشجویان با فناوری در سطحی قابل قبول امروزه بسیاری از مراکز آموزشی برای انتقال محتوای آموزشی سعی در به خدمت گرفتن فناوری دارند. ایجاد محیطهای آموزش الکترونیکی شاهدی بر این مدعاست. آموزش الکترونیک شکل تعیین کنندهای در فعالیت تدریس و یادگیری به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در این میان یک شکل آموزش الکترونیک استفاده از فناوریهای سیار است، که به موجب آن دستگاههای قابل حمل به شبکههای عمومی آموزشی متصل میشوند و مفهومی به نام یادگیری سیار را تشکیل میدهند.
در تعریف یادگیری سیار باید گفت ارسال و انتقال مضمون و ایجاد ارتباط از طریق دستگاههای سیار مانند رایانههای کیفی، رایانههای جیبی، تلفن همراه و یا دیگر ابزارهای الکترونیکی همراه میباشد، که به یادگیری اجازه میدهد فرایندش را در هر نقطه از فرایند آموزش تسهیل کند. همچنین به فراگیران اجازه میدهد برنامههای آموزشی را فراتر از مرزهای زمانی و مكانی در دسترس داشته باشند.
همانگونه که در بخش ضرورت انجام تحقیق به آن اشاره شد یکی از چالشهای اصلی راهاندازی سیستمهای آموزشی سیار در سطح دانشگاهها نخست ارزیابی پذیرش یادگیری سیار از دیدگاه دانشجویان میباشد و علیرغم مزایایی که کاربرد فناوری اطلاعات برای دانشگاهها داشته است با مسائل و مشکلات مربوط به کاربرد آن از جنبههای گوناگون مانند فردی، سازمانی، آموزشی، فنی و اجتماعی روبرو شدهاند. ایران نیز به عنوان کشوری در حال توسعه در امر فناوری اطلاعات و آموزش از این قاعده مستثنی نبوده است.
بنابراین معیار برآورد آمادگی پذیرش، شناخت فرصتها و چالشهایی نهفته است که جوامع آموزشی را در پذیرش فناوریهای نوین با آن ها مواجه میسازد. از این رو در پاسخ به این پرسش که آیا جوامع دانشگاهی آمادگی پذیرش یادگیری سیار را دارند؟ پاسخ بلی یا خیر کافی نیست و نیاز به انجام پژوهشهایی در زمینه عوامل موثر بر پذیرش یادگیری سیار در دانشگاهها طی سالهای اخیر کاملا احساس شده است.
لذا در این تحقیق با مقایسه و تحلیل نتایج به کارگیری مدلهای پذیرش فناوری در مطالعات کاربردی مختلف و بررسی نقاط ضعف و قوت آن ها، مدل “یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری” به عنوان مدل پایهای انتخاب و همچنین با بررسی جنبههای فردی، سازمانی، آموزشی، فنی و اجتماعی شاخصهای مؤثر در پذیرش شناسایی شد و با توجه به وجوه شناسایی شده در به کارگیری فناوری سیار در محیطهای آموزشی و با تلفیق شاخصهای اصلی، مدل پذیرش مناسبی پیشنهاد شد.
نظریهی یكپارچه پذیرش و استفاده فناوری توسط ونكاتش موریس و دیویس در سال2003 با تلفیق هشت مدل پذیرش فناوری ارائه شد. این نظریهی یكپارچه گامی را در پذیرش فناوری به جلو برداشته و چهار شاخص اصلی (انتظار عملكرد، انتظار تلاش، شرایط تسهیلكننده و تاثیرات اجتماعی) را برای توضیح و پیش بینی پذیرش فناوریهای جدید توسط كاربر ارائه میدهد. با توجه به مدل پایهای یكپارچه پذیرش و استفاده فناوری عوامل سازمانی با شاخص شرایط تسهیلکننده، عوامل اجتماعی با شاخص تاثیرات اجتماعی، عوامل آموزشی با شاخصهای انتظار عملکرد و انتظار تلاش سنجیده میشود و در مدل پیشنهادی شاخصهای خودکارآمدی ابزارهای سیار و کیفیت خدمات به منظور اندازهگیری عوامل فردی و فنی با مدل پایهای تلفیق شده است. همچنین نقش تعدیلگری سبک یادگیری دانشجویان به عنوان عامل آموزشی بر رابطه علّی میان انتظارکارآیی و قصد استفاده و همچنین انتظار تلاش و قصد استفاده را مورد بررسی قرار گرفته است.
با استفاده از نتایج حاصله از ارزیابی میزان پذیرش یادگیری سیار، دانشگاهها میتوانند در راستای سنجش و برنامهریزی لازم برای منسجم ساختن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و امر خطیر آموزش گام بردارند.
هدف این تحقیق احصا عوامل موثر بر پذیرش یادگیری سیار از ادبیات موضوع و سپس توسعه مدل پیشنهادی بر پایه مدل یکپارچه پذیرش و استفاده فناوری میباشد و همچنین ارزیابی شاخصهای موثر بر پذیرش یادگیری سیار از مدل پیشنهادی در میان دانشجویان دانشگاهها میباشد تا با شناسایی این عوامل و تقویت و تسهیل در عوامل مثبت و حذف عوامل منفی بتوان اثر بخشی دورههای آموزشی سیار را افزایش داد.
تمرکز تحقیق بر سوالات زیر میباشد:
سوال 1. آیا متغیرهای مستقل (انتظار عملکرد، انتظار تلاش، عوامل اجتماعی، شرایط تسهیلگر، کیفیت خدمات سیستم و خودکارآمدی ابزارهای سیار)، پیش بینی کننده پذیرش یادگیری سیار میباشند؟
سوال 2. آیا تفاوت آماری معناداری بین مردان و زنان در پذیرش یادگیری سیار وجود دارد؟