:
پرواضح است که نوجوانان نقش مهم و تعیین کننده ای درس زندگی جامعه به عهده دارند. منظور از دوره نوجوانی سالهای بین 12 تا 18 سالگی است که در این سالها همه چیز در حال تغییر و دگرگونی و تحول است. رشد جسم در اوایل این دوران به سرعت افزایش می یابد تا حدی که حتی باعث نگرانی خود نوجوانان نیز می شود.
هرچه جوامع پیشرفته تر می شوند بحرانهای روانی نوجوانان نیز بیشتر و شدیدتر می گردند و مشکلات آنها به علت پیچیدگی زندگی انسانها پیچیده تر می شود. به عنوان مثال نوجوانان ساکن در شهرهای بزرگ و صنعتی دچار رفتارهای افراطی و انحرافی و حتی بزهکاری شده و به صورت مسأله ای بزرگ درآمده اند. در صورتی که نوجوانان ساکن در شهرهای کوچک و یا حتی روستاها چون گرفتار پیچیدگیهای زندگی شهری نیستند کمتر به انجام رفتارها و اعمال بزهکارانه روی می آورند.
از این رو شناخت ویژگیهای نوجوانان می تواند کمک شایانی به والدین، مربیان و مسئولان امور در نحوه برخورد با این قشر جامعه بنماید.
از جمله رفتارهای افراطی در این دوره حساس و پرخطر زندگی، پرخاشگری است که محقق بنا دارد آن را ریشه یابی کرده و به بررسی علل آن بپردازد.
امید است محقق بتواند به پاسخ پرسشهای مطرح شده به نحو مطلوب دست پیدا کرده و در نهایت مطالبی مفید و اثربخش و قابل استفاده ارائه نماید.
بیان مسأله
وجود روحیه پرخاشگری در اکثر نوجوانان به علت قرار گرفتن در موقعیت خاص سنّی، انکارناپذیر است به همین دلیل محقق بر آن است تا پرخاشگری دوره نوجوانی را مورد بررسی قرار داده و علل آن را کشف کند. در جوامع جوانی مانند ایران اگر به مسائل مربوط به دوره نوجوانی و جوانی توجه نشود، بروز مشکلات ناشی از آن دور از انتظار نخواهد بود. اما متأسفانه باید گفت هم اکنون نیز به دلیل عدم آگاهی از علل پرخاشگری نوجوانان، به این مسأله توجه خاصی نشان داده نشده است.
به نظر محقق یکی از عوامل مهم بروز پرخاشگری در نوجوانان، عدم آگاهی خانواده ها از چگونگی برخورد با نوجوانان است. اگر خانواده ها از
روحیات نوجوانان آگاهی درستی داشته باشند. مطمئناً واکنش صحیح تری در مقابل پرخاشگری آنها از خود بروز داده و به آنها کمک می کنند تا علل پرخاشگری را در خود یافته و درصد رفع آنها برآیند.
در صورت ایجاد چنین رابطه ای بین خانواده ها و نوجوانان مسلماً مشکلات مربوط به دوره نوجوانی کاهش یافته و یکی از عوامل ایجاد تنش در خانواده از بین می رود. در نتیجه جامعه سالم تر و پویاتر خواهد شد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه مسأله پرخاشگری یکی از حادترین مسائلی است که اکثر خانواده ها با آن روبرو هستند و می توان گفت نوجوانان بیشتر در معرض خطر این رفتار افراطی قرار گرفته و به آن مبتلا می شوند. پرخاشگری نوجوانان به اشکال مختلفی بروز می کند. از جمله، عدم رعایت نظم، عدم رعایت قوانین و مقررات جامعه، انجام رفتارهای گستاخانه نسبت به والدین و معلمین و حتی افراد عادی و…
اگر مشکلات این دوره مهم از زندگی مورد بررسی قرار نگرفته و برطرف نشود، برای نوجوانان خطرناک و مسأله ساز می گردد و از آنجا که مشکلی با مشکل دیگر پیوند خورده و در نهایت سبب بسیاری از انحرافات فردی و اجتماعی و حتی بزهکاری خواهد شد به همین علت ضرورت دارد تا همه نهادها و سازمانها در این حیطه وارد شده و برای برطرف کردن موانع و مشکلات نوجوانان قدم بردارند تا ریشه مشکلات نوجوانان از جمله پرخاشگری مشخص شده و تا حد امکان راه حل های مفید و قابل استفاده از در جهت تعدیل رفتار پرخاشگری و عدم بروز آن ارائه گردد.
همان طور که می دانیم باید بستر جامعه از هر گونه آفات و صدمات و انحرافات اجتماعی به دور باشد تا زمینه های لازم جهت رشد رغبتها – استعدادها و خلاقیتها و نیز رشد عاطفی و اجتماعی افراد فراهم گردد. به همین علت برای حفظ سلامت جامعه و ایجاد مصونیت برای آن به طوری که از هر گونه آلودگی و معضل و مانعی به دور باشد. باید عوامل مانع پیشرفت را شناسایی کرده و برای پیشگیری و درمان آنها چاره جویی نمود.
از این رو تحقیق و پژوهش در مورد علل بروز مشکلات دوران نوجوانی مثل پرخاشگری و چگونگی رفع آنها از نیازهای جامعه کنونی ماست.
علاوه بر این می توان با انجام این پژوهش دانسته های قبلی را تکمیل نمود تا به شکل بهتر و کاملتری در مواقع لازم از آنها استفاده شود.
اهداف تحقیق
هدف کلی
بررسی علل پرخاشگری در نوجوانان
اهداف جزئی
– میزان آشنایی خانواده ها با روحیات نوجوانان و چگونگی برخورد صحیح با آنها.
– میزان تأثیر مشکلات اقتصادی خانواده ها در بروز پرخاشگری در نوجوانان.
– میزان تأثیر تغییرات هورمونی در بروز پرخاشگری در نوجوانان.
– میزان تأثیر رسانه های گروهی در بروز و یا عدم بروز پرخاشگری در نوجوانان.
– میزان تأثیر نهادهای اجتماعی از جمله مدرسه در بروز یا عدم بروز پرخاشگری در نوجوانان.
– میزان تأثیر گروه دوستان و الگوهای فاقد ارزش در بروز پرخاشگری نوجوانان.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
از دیرباز ارتباط، برقراری ارتباط و انتقال پیام به مخاطبان مورد توجه جوامع بشری بوده و می باشد از زمانیکه انسان به فکر ایجاد ارتباط با همنوعان خود افتاد در صدد برآمد تا ابزار آن را شناخته و بدست آورد تا بوسیله آن از موقعیت انسانهای دیگر با خبر شود به همین منظور ابتدا از کشیدن تصاویر روی سنگها و تنه های درخت و بعد گفتار و نوشتار با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند ولی به همان شکل باقی نماند و رفته رفته بر حسب نیاز جامعه پیشرفت می کرد و تحولات عظیمی در آن رخ می داد.
از عوامل بسیار مهمی که باعث گسترش روابط از لحاظ تجاری و تبادل فرهنگی گردید بوجود آمده راه های ارتباطی بین روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ بودن با نزدیک شدن مسیر شهرها و روستاها روابط انسانها شکل جدیدی به خود گرفت و باعث تغییر الگوها و ارزشهای جوامع روستایی و شهری گردید راه اطلاع سریع انسانها را از دستاوردهای جدید کشاورزی و صنعتی میسر ساخت و این امر سبب دگرگونی در روابط اقتصادی سیاسی اجتماعی فرهنگی و همچنین در تعیین الگوهای مصرف، سیستم معیشتی و هنجارها بود.
برقراری ارتباط بین افراد گروه ها مستلزم وسایل خاصی است که به کمک آنها بتواند پیام ها و خواسته های خود را به یکدیگر منتقل کنند با محیط زندگی بهتر آشنا شوند خود را با آن هماهنگ سازد و یا برای بهبود شرایط آن اقدام نمایند برای آنکه چگونگی انعکاس واقعیت عینی اشیاء در فکر انسان به دیگران منتقل شود باید بار دیگر آن را عینی ساخت و افکار را که محصول انعکاس دنیای خارج است بصورت عادی و قابل فهم در آورد عادی کردن و قابل انتقال ساختن انعکاس واقعیتها محیط زندگی در فکر انسان با وسایل و روش های گوناگون صورت می گیرد به طور کلی استفاده از وسایل مختلفی که برای بیان اندیشه های انسانی و شناخت محیط زندگی به کار می روند تابع شرایط و اوضاع تاریخی جوامع انسانی است زیرا در هر جامعه به تناسب نیازها و پیشرفت های آن برای برقراری ارتباط بین افراد و انتقال افکار و اطلاعات وسایل معینی ایجاد می شوند.
به طور مثال ورود وسایل ارتباط جمعی نظیر روزنامه، رادیو، تلویزیون، به درون یک قبیله دور افتاده با یک روستای منزوی موجبات باز شدن آن را بسوی دیگر قبایل و روستاها وبه طور کلی جهان فراهم می سازد و جامعه به سوی اقتصاد بازار و به طور کلی پیدایی عصر مبادله چه بصورت پایاپای چه با بهره گرفتن از ابزار مبادله صورت می پذیرد.
پیدایش تلویزیون اروپایی به عنوان اولین گام در راه جهانی شدن ارتباطات جمعی علیرغم همه موانعش نظیر مشکلات زبان فرهنگ آداب و سنن و … نوید بخش تجربه ها و اندیشه های نو در این باب گردید و آنچنانکه هم امروزه سخن از تلویزیون آسیایی به میان آمده است تمامی این تجربیات به نزدیکی بیشتر با یکدیگر در پرتو عصر ارتباطات خواهد انجامید.
در جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی روزنامه، رادیو و تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدیدی و مبادله افکار و عقاید عمومی در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی بعهده گرفته اند و به طوری که بسیاری از دانشمندان قرن بیستم را عصر ارتباطات نام گذاشته اند. رسانه های جمیعی عبارتند از مطبوعات رادیو تلویزیون فیلم سینمایی تصاویر و انواع کاست صوتی و ویدئو.
طرح مسئله
تلویزیون تنها رسانه ای است که مورد استفاده همگان قرار می گیرد و بیش از هر رسانه ای دیگر زمینه را برای نزدیک شدن جلب توجه کودکان و نوجوانان به خود فراهم می کند و وقت زیادی از اوقات فراغت این قشر را به خود اختصاص می دهد.
با توجه به قابلیتها تکنولوژی که دارد بیش از هر رسانه اطلاعات را برای دوران نخست اجتماعی شدن کودک مهیا نموده و آنها را آگاه و یا جهت انجام کاری ترغیب می نماید و گاهی نیز احساسات آنها را بر می انگیزد و البته در مواردی دیگر بصورت مستقیم و غیر مستقیم آسیبهای به آنها وارد نموده و چه بسا اثرات منفی آن ماندگار باشد به همین جهت عده ای معتقدند تلویزیون عجایب و بیهودگی است با توجه به تحقیقات هرچه کارکرد سایر نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان نامناسب و ناهمگون باشد تاثیر تلویزیون بر کودکان و نوجوانان بیشتر خواهد بود و طبق یافته ها در ده سالگی کودکان هر روزه بیننده تلویزیون می باشند و آنهم به دلیل کیفیت جذاب آن است که توجه را به حرکت در یک فضای کوچک معطوف نموده و این ویژگی مهم لاینفک از تلویزیون است. وقتی که مادر مورد تأثیر تلویزیون صحبت می کنیم در واقع در مورد چگونگی استفاده کودکان از تلویزیون گفتگو می کنیم . کودک برای نیاز خاصی به تلویزیون رو می کند.
کودکان از یک محتوای تلویزیونی واحد به شیوههای گوناگون استفاده می کنند. اما بخشی از گزینه کودکان به تجارب انباشته شده آنها و سرانجام به درک آنها از مسائل، ارزشهای مورد قبول آنها و رفتارهایشان لبریز می شود و سری می یابد. به این ترتیب این گزینه می تواند در شرایطی خاص در جنایت، خشونت یا اخلاق سهل آنگارانه و در شرایطی دیگر در درک بهتر از زندگی بزرگسالان و ارزشهای دموکراتیک سهیم باشد یا در دیگر شرایط در هیچکدام نقشی ایفا نکند. چیزی در زندگی آنها را وادار می کند تا برای تجربه خاصی دست به سوی تلویزیون دراز کند سپس این تجربه وارد زندگی آنها می شود و از میان تجارب اندوخته کودکان، ارزشهای رمز گردان شده، روابط اجتماعی و نیازهای عامل و آنی که قبلاً بخشی از زندگی آنها را تشکیل می داده راه خود را بناچار می گشاید و در نتیجه تجربه نخستین دچار تغییر می شود چیزی به دور انداخته می شود چیزی اندوخته می شود و شاید نوعی رفتار آشکار از کودک سرزند.
این تاثیر تلویزیون است به این اوصاف آنچه را که می کوشیم تا درک کنیم نقشی است که تجربه تلویزیون در زندگی کودکان بازی می کند. در این خصوص سئوالهایی مطرح می شود؟
آیا تلویزیون بی خبری کودکان و نوجوانان را عمیقتر می کند یا موجب گسترش آگاهی و دانش آنها می شود؟
آیا خشونت موجود در برنامه های تلویزیونی موجب می شود که نوجوانان خشونت با جنایت را یاد بگیرند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
نقد جامعهشناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر میآید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مكاتب دیگر نمیتوان یک مقطع معین تاریخی و یک محدودهی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلكه در طول سالها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریانهای بسیار در پیوسته است.
یكی از مهمترین این جریانها كه پیوندی گسستناپذیر با جامعهشناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخهای از نقد جامعهشناسی میدانند كه در آن به جامعه از رهگذر امكانات و شرایطی مینگرد كه همواره از زنان دریغ داشته شده است.
این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویكرد جامعهشناسی میپردازد و ویژگیهای اصلی آن را جست و جو میكند و مهمترین گرایشهای این گونهی نقد ادبی را معرفی میكند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوههای این رویكرد تحلیل میكند و مناسبات سووشون را با جامعهای كه در آن شكل گرفته و نیز جامعهای كه روایتش میكند مورد كنكاش قرار میدهد. در فصل سوم از رویكرد فمنیستی و نقد ادبی سخن میرود و در فصل پایانی سووشون از چشمانداز این رویكرد نوآیین و در حال شكلگیری بررسی میشود.
دیباچه:
نقد ادبی در برنامهی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشته زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گرهگاههای این كاستی نابخشودنی البته در این مجال نمیگنجد. اما این قدر هست كه تمركز بر شاخههای معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایستهی آن، اگر با تطبیق آن رویكردها بر یک یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راهگشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر میآید كه به جای توجه به آخرین و تازهترین جریانهای روز، از جریانهای اولیه و پیشین آغاز كرد كه جنبهی آموختاری (كلاسیك) افزونتری یافتهاند. اساساً چگونه میتوان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربههای نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعهی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دورهی رمانتیک و آموزههای شلگل و كولریچ یک سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را كه سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیقتر این جریانها تنها از رهگذر كاربست آموزهها و شیوههای آن ها در آثار ایرانی صورت میپذیرد و ما را از مرحلهی ترجمه به مقام تجربه ارتقا میدهد.
نگارنده با درك مجملی كه از این احتیاج مبرم جامعهی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد كه «با نخستین قدمهای ناآزمودهی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند كوچك داشته باشد.
آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید میبخشید دم همّت استاد فرزانه دكتر پورنامداریان بود كه از پیشگامان برجستهی این میداناند و در شناسایی سنجیدهی شیوههای گوناگون نقد و زیباییشناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی كهن و كاربست آن در آثار كهن و نو چهرهای دوران ساز به شمار میآیند.
به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم كه بیگمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است كه مستعد و سزامند بررسیهای ادبی از چشماندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریهی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا كه از زمان نشر با همهی فراز و نشیبهای اجتماعی، همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آوردهاند، توفیقی كه رمانهای انگشت شماری از آن نصیب بردهاند.
از میان شیوههای نقد، رویكرد جامعهشناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن كه سووشون از این چشمانداز بسیار تأملبرانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن كه نقد جامعه شناختی از شاخههای با سابقه و گستردهی نقد است كه خود بر بسیاری از شاخههای تازهتر به شیوههای مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یكی از شیوههای نوآیین نقد كه انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی كه تقریباً شاخهای نورسته است بر این شاخ كهنتر. شاید دقیقتر آن باشد كه بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر میتابد كه آن را میتوان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.
همین جا به توضیح نكتهای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخشبندی این رساله هم در مقام معرفی رویكردها و هم در مرحلهی تحلیل سووشون بر پایهی رویكردها، آشكارا سهم بسیار افزونتری به نقد جامعهشناختی دادهایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندكی دارد. این مسأله به نظر ما كاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب می کند، زیرا اولاً نقد جامعه شناختی رویكردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گستردهتر، با سابقهتر و پیچیدهتر و فربهتر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانكه یادآور شدهایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و كمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن میپردازد، حتی به نظر میآید كه این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند همپای رویكردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأملبرانگیز طرح شود.
ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه كه پیشتر بر آن تأكید كردیم و با قرائت ما از سووشون همخوان بود، بیشتر در حد و اندازهی یكی از شیوهها و زیر گروههای نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با كلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمینمود.
ثالثاً سووشون آشكارا دایرهی گفت و گوی بسیار فراختری با نقد جامعهشناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیلهای جامعهشناسی می انجامد.
بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعهشناختی پرداختیم كه البته به مقتضای حد متعارف رسالههای دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. كوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانیترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تكوین این نقد را از نخستین تأملات پراكنده و خام تا جریانهای جدی و گستردهی سدهی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریانهای عمده از اندیشگران و فعالان برجستهی این رویكرد یاد كردیم. از آن میان از سه تن به واسطهی اهمیت و دورانسازی آموزههایشان با تأكید و تفصیل افزونتری سخن گفتیم: لوكاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).
پس از آن با این چشمانداز به سراغ سووشون رفتیم و كوشیدیم ربط و نسبتهای گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دورهای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و میتوان با توجه به لایههای نمادین و شبكههای اشارات روایت تا آن جا پیش رفت كه رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشتههای دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(
در معرفی نقد فمنیستی با آن كه ناگزیر از معرفی جریان عام و عمدهی فمنیسم بودهایم، بیشتر به رهیافتهایی تكیه كردهایم كه در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی میتوانند داشت. از اشاره به این نكته نیز پروا و پرهیز نكردهایم كه این رویكرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوهای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمیآید. به گمان ما هنوز در میانهی انبوه سخنان متناقض و متفاوت
ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیدهترین تأملات از آن نویسندهی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد كه در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفهای و متعارف كلمه منتقد و محقق نبود و خود واژهی فمنیسم را خوش نمیداشت و به كار نمیگرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)
سرانجام سووشون را از این زاویه نگریستهایم كه این رمان به عنوان نخستین رمانی كه نگاشتهی یک زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایتهای دیگر متمایز است؟روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش میدهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد میكنند؟و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را میتوان نقادی كرد ونقدها را بود آیا كه عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)
اشاره به چند نكته ضروری می کند:
1ـ ارجاعها و پانوشتها كه گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصلهای دوم و چهارم استثنایی قائل شدهایم. به علت ارجاعات مكرر به سووشون و امكان دسترسی آسانتر و سریعتر به آن قسمت از روایت، شمارهی صفحهی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.
2ـ كوشیدهایم داوری ما دربارهی سووشون جنبهی توصیفی داشته باشد و از ستایشهای پرشور و احساسی اجتناب كردهایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور كلیشهای محك زدن و تعیین ارزش نبوده است.
3ـ تحلیل داستان سیاوش را كه در فهم لایههای نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه كردهایم.
این پایاننامه با همهی كاستیها اگر تا اندازهای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است كه افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد كوچك خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دكتر تقی پورنامداریان كه نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلكه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نكردند.
استاد ارجمند دكتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاورهی این پایاننامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.
مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم كه در یادآوری نكتهها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛دكتر مسعود جعفری، دكتر جابر عناصری، دكتر علی محمدشاهسنی، دكتر عبدالله حسنزاده، محمد یكهدهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.
به ویژه از دوست و همسر مهربانم دكتر حمیدرضا توكلی سپاسها دارم كه اگر همراهیها و تشویقهای ایشان نبود، این رساله هیچگاه سرانجام نمییافت. هر كجا هست خدایا به سلامت دارش.
فصل اول: معرفی رویكرد جامعهشناسی
پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستی
نخستین تصوری كه از شنیدن تركیب جامعهشناسی ادبیات در ذهن نقش میبندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.
اما حتی پیش از آنكه به سراغ آنچه ناقدان كهنه و نو در این باره گفتهاند، برویم با تأمل در مجموعهی نسبتهای محتمل میان ادبیات و جامعه میتوانیم آرام آرام دریابیم كه این ماجرا بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است كه در آغاز میپنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گستردهی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمیانگیزند:
1ـ آیا میتوان از عكس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟
2ـ آیا میتوان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالكتیكی دانست؟
3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر میگذارد یا به واسطهی تأثیر بر نویسنده؟
4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر مینهند یا آنكه حوادث اجتماعی با تحولی كه در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد میكنند، اثر را تحت تأثیر قرار میدهند؟
5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آنكه در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی كند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟
6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟
7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبهی هنری ـ ادبی متن باز میگردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فكری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ میپذیرد؟
8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحققپذیر است؟
9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالبهای خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟
10ـ آیا میتوان از اثرپذیری اجتماعی نظریههای ادبی سخن گفت؟
11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبههای سیاسی را دربر میگیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حكومت و ایدئولوژی خاصی است؟
12ـ آیا ممكن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممكن است اثری به گونهای منفی و واكنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟
13ـ واقعیتهای اجتماعی براثر تأثیر مینهند یا آرمانهایی كه هنوز تحقق نیافتهاند؟
14ـ آیا نشانههای اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراكنده در متن منتشر است یا آنكه ساخت كلی متن از جامعه اثر میپذیرد؟
15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقهی خاصی از جامعه است یا میكوشد تصویری از همهی جوانب اجتماع به دست دهد؟
16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گسترهای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟
17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونهای آشكار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟
18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بیكم و كاست فضای جامعه دست میزند یا در آن تصرف و اغراق میكند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن مینگرد؟
19ـ آیا آثار نویسندگانی كه ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمیدهند، بركنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟
20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟
بیتردید با تأمل بیشتر میتوان بر این پرسشها افزود و یا بسیاری از آن ها را به شكلی دقیقتر و فنیتر مطرح كرد.
مسألهی پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایشهای گوناگون جامعهشناسی ادبیات یا مكاتب دیگری كه به نحوی با این قلمرو ارتباط یافتهاند، هركدام به بخش هایی از این زمینهی پهناور توجه كردهاند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسشهای بیست گانهی پیش گفته، برآمدهاند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
کودکان نیروهای بالقوه ای هستند که برای تداوم و انتقال ارزشها به نسلهای آینده باید مورد توجه قرار بگیرند. زیرا در سنین بالا به دلیل مشغله های فراوان و تحکیم تربیتهای مختلف، بسیاری از نیروها و استعدادهای بالقوه آدمی رو به خاموشی مینهد و به حرکت در آوردن آنها نیاز به مجاهده و تلاش بسیار دارد.
پیامبر اکرم (ص) در این مورد میفرمایند:
«محفوظات طفل نورس مانند نقشی است که بر سنگ رقم میزنند و محفوظات مرد بزرگ مانند نوشته ای بر آب است.»
تعلیم و تربیت کودکان از راه بازی و با پشتوانه ای از تعالیم ربوبی وسیله ای مؤثر برای باروری و تربیت استعدادها و خلاقیت آنان است. چنان که بیشتر روان شناسان اظهار میدارند، بازی 70% زندگی کودکان را تشکیل میدهد و فرهنگ غنی تربیتی اسلام نیز در احادیث و روایات متعدد، بر بازی و سرگرمی کودکان تأکید بسیار داشته است.
خانواده های سالم دارای تشکیلات هستند، برای خود برنامه هایی دارند و میتوانند با بحرانها برخورد کنند. در چنین خانواده هایی بچه های خلاق پرورش یافته و قادر به پیدا کردن راه حلهای جدید برای مسائل خویش هستند.
یکی از عمده ترین هدفهایی که در تربیت فرزندان و بویژه نوجوانان لازم است مورد توجه باشد، پرورش روحیه خودباوری و ایجاد اعتماد به نفس و ابداع میباشد. کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد زبون، بیچاره و ناتوان است و نمی تواند از امکانات و استعدادهای موجود خود بهره برداری کند.
یکی از راه های پرورش اعتماد به نفس فرزندان، توجه به جنبه های مثبت و تشویق و ترغیب آنهاست. بازی کردن کودک موجب اندوختن تجارب اجتماعی فراوانی در کودک میگردد که خود موجب پرورش اعتماد به نفس کودک خواهد شد. هیچ چیز مانند تنعم ونازپروردگی، روحیه انسان را ضعیف و ناتوان نمی کند و راه سیر به سوی کمال را بر آدمی نمی بندد. بازی با تمام جوانب آن روح کودک را ورزش میدهد. رشد و نمو و بارور شدن استعدادهای آدمی جز در صحنه زندگی شکل نمیگیرد و بازی نمونة کوچکی از زندگی واقعی است.
در انسان گرایشی شگفت وجود دارد که میخواهد آفریننده باشد، چیزی که نبوده است را بیافریند و خلق کند. این تمایل در هر انسانی هست که میخواهد چیزی نو، اثری جدید بیافریند و ابداع کند. این تمایل در هر انسانی هست که میخواهد چیزی نو، اثری جدید بیافریند و ابداع کند، عالم علمش را، نظریه پرداز نظریه اش را، شاعر شعرش را، معمار بنایش را، کشاورز کشتش را و … هر فاعلی فعلش را دوست دارد و به آن عشق میورزد. این خصلت سازندگی و علاقه به مصنوعات و آفریده های خود از گرایش فطری انسان به خلق و ابداع بر میخیزد که موهبتی الهی است.
بیان مسئله
یکی از سوالهایی که ذهن بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان تعلیم و تربیت را به خود مشغول کرده است این است که آیا میتوان خلاقیت را پرورش داد؟
آیا خلاقیت یک ویژگی ذاتی است یا اینکه از عوامل اجتماعی متأثر است؟
آیا بازی در پرورش خلاقیت کودکان نقش دارد؟
ضرورت تحقیق
شاید قدری شگفت انگیز باشد، اما زندگی بدون خلاقیت مشکل و طاقت فرساست. اگر از بلندترین مکان زندگی کنونی به گذشته نگاهی بیندازیم، در خواهیم یافت که زندگی کنونی چقدر از نظر امکانات و تجهیزات با گذشته تفاوت دارد.
خلاقیت به عنوان استعدادی قدرتمند در نهاد آدمی از همان دوران کودکی وجود دارد، به قول راجرز (1977) آدمی ذاتا خلاق متولد میشود، با این حال خلاقیت در مراحل ابتدایی زندگی تکامل یافته نیست و به همین دلیل نیاز به توجه، هدایت و تربیت است. (پیرخایفی 1379)
جامعه برای پیشرفت و توسعه نیاز به کودکان با انگیزه، کنجکاو و خلاق دارد ، همچنین به نوجوانان و جوانانی نیاز دارد که چهره دیگر از آینده ترسیم کنند و به بزرگسالانی نیاز دارد که حامی و سازنده باشند، دستاورد چنین موقعیتی ابتکار و سازندگی است.
پیشینه تحقیق
خلاقیت به معنی کم یا زیاد کردن یک پدیده و تغییر شکل دادن و یا ترکیب کردن آن با سایر پدیدهها و اشیاء است. (پیر خایفی، 1377)
گیلفورد معتقد است که خلاقیت را باید نوعی تفکر به شمار آورد، زیرا ایده خلاق خود نوعی فکر و تصور است. (فلدمن، 1990) او میگوید خلاقیت نوعی تازه از تفکر است که فارغ از قالب روش از پیش تعیین شده و بنابراین حالتی واگرا (Devergent) دارد. با وجود این، تعریف خلاقیت فراتر از این میباشد.
خلاقیت معادل با حل مسائل (problem solving) مساله گشایی تلقی شده که در اشکال مختلف هنری، علمی و اجتماعی ظاهر میشود. (آقایی فیشانی، 1377، ریکاردز، 1990)
صاحبنظران معتقدند که هر پدیده ی خلاقانه ای حتما باید واجد عنصر تازگی و نوبودن باشد تا امتیاز خلاقیت را پیدا کند. (والفی، 1377، احمد پور، 1379، پیر خایفی، 1379) در کنار این ویژگی باید به عنصر مناسب و مفید بودن خلاقیت نیز توجه کرد، زیرا تازگی و جدید بودن یک پدیده بیآنکه دارای منافع و فوایدی باشد، ارزش چندانی ندارد. بنابراین خلاقیت به معنای خلق کردن چیزی تازه و منحصر به فرد است که به گونه ای مناسب و مفید موجب حل کردن یک مساله، سوال یا نیاز علمی، صنعتی و یا اجتماعی شود.
پرکینز (perkins) در سال 1984 شش ویژگی خاص را در کودکان بسیار خلّاق برشمرد که عبارتند از:
1- میل به زیبایی
کودکان خلاق زیبایی را دوست دارند و در کارهای انان ظرافت خاصی مشاهده میشود. به عبارتی کودکان خلاق توجه خاصی به زیبایی و توجه و شناخت شخصی نشان میدهند.
2- داشتن مسایل و مشکلات
کودکان با انعطاف پذیری میتوانند مسائل مختلف را شناسایی کرده و از سر راه بردارند.
3- میل به ریسک کردن
کودکان خلاق به اندازه ی کافی تن به قبول ریسک میدهند.
4- داشتن انگیزه درونی
کودکان خلاقف از انگیزه ی درونی فراوانی برخوردار هستند.
5- داشتن عینیت
کودکان خلاق اندیشمندانی عینی هستند.
6- تحرک ذهنی
کودکان خلاق از تحرک ذهنی فراوان برخوردارند مثلا هنگام بازی برای هر یک از اسباب بازی های خود موارد استفاده ی متفاوتی پیدا میکنند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
از ویژگی های سبز فایل جریان شتاب آلود زندگی است، حوادث و رویدادهای گوناگون آن چنان با سرعت پدید می آیند که فرصت تفکر و تامل را از آدمی سلب می کند در نتیجه مجالی برای تفرج در دنیای درون جهان برون باقی نمی گذارد و انسان این موجود سرگشته و درمانده نه تنها لذت تفکر را حس نمی کند بلکه انگیزه کافی برای اندیشیدن در باب ضروریات زندگی در خود نمی یابد حاصل این روند، بیگانگی او با خویشتن و جهان خارج از خویش است ولی آنچه دردآورتر عمیقتر و دشوار تر رخ می نماید بیگانگی با خود (عالم درون) است.
در کلام الهی از خود بیگانگی حاصل از خدا بیگانگی تلقی شده است آنجا که می فرماید در زمره آنانی نباشید که خدای را از یاد برند، پس خود را نیز از یاد بردند.
امروزه از خود بیگانگی معمای بزرگ و معضل فکری اندیشمندان و نویسندگان نام آور می باشد. به گفته اریک فروم از زمان دکارت تاکنون هویت فرد از بزرگترین مشکلات فلسفه جدید بوده است.
الکسیس کارل در بحث از انسان این موجود ناشناخته چنین می نویسید. ما می خواهیم معنای زندگی و مرگ را بدانیم چرا باید زیست؟ به کجا می رویم؟ سرنوشت روان ما چیست؟
وایتهد، ریاضیدان و فیلسوف برجسته معاصر معتقد است که در سبز فایل انسان در لابه لای شهرهای بزرگ و جمعیت های انبوه و متراکم ، بخشی از حقیقت وجودی خویش را از دست داده است و احساس تعلق به جایی ندارد تعبیری که در حال حاضر برای از خود بیگانگی به کار می رود فقدان هویت است که به عقیده ارکسیون مفهوم بحران هویت گوباتر و جامع تر است. او هر یک از مراحل رشد آدمی را توام با یک بحران می داند ولی شروع بحران هویت را از دوره نوجوانی دانسته و دامنه آن را به دوره جوانی امتداد می دهد. شاید بتوان اریکسون را موفقترین نظریه پردازی دانست که در عرصه روان شناسی ، مفهوم هویت را به ما شناسانده است. شاید بتوان هویت را به محورهای مختصات تشبیه کرد.
در ریاضیات نقطه با تعیین طول و عرض آن در دستگاه محورهای مختصات قابل تعریف، محاسبه و عملیات ریاضی است و در غیر این صورت نقطه را نمی توان در محاسبات ریاضی وارد نمود لذااهمانگونه که در طول و عرض نقطه هویت آن را تشکیل می دهد. ویژگیهای گوناگون و متعددی نیز هویت آدمی را تعیین می کند.
ارزش و جایگاه بحث هویت بی نیاز از ارائه دلیل است ولیکن تنها به ذکر یک مورد اکتفا می شود. براساس قاعده عقلی، تعرف الاشیاء با ضدادها» یعنی هر چیزی با ضدش شناخته می شود کافی است توجهی به آثار پیامدها و نتایج ناگوار «فقدان هویت» داشته باشیم و از عمق رنج و دردی که جوانان بی هویت احساس می کنند. آگاه شویم بخش قابل توجهی از افسردگی ها و احساس پوچی و درون تهی شدن ها و روزمرگی ها نتیجه منطقی بی هویتی است.
در این تحقیق سعی شده است که علاوه بر تعیین جلوه های متنوع هویت که شامل هویت فردی ، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی و … پرداخته و به ارتباط بین آنها اشاره شود و راه کارهای تکوین و تقویت هر یک پیشنهاد گردد. منبع (نظریه ها در روان شناسی شخصیت)، سعید شاملو
موضوع پژوهش عبارت است از:
بحران هویت و نوجوانی
بیان مساله: آیا بحران هویت در نوجوانی وجود دارد.
فرضیه تحقیق: بین نوجوانی و بحران هویت رابطه وجود دارد.
فایده و اهمیت طرح تحقیق:
من کیستم این سوالی است که ذهن هر نوجوانی را به خود مشغول می کند و به دنبال همین سوال است که در جست و جوی خویشتن و کسب هویت تلاش می کند البته این سوال به یکباره در نوجوانی ظاهر نمی شود، بلکه ریشه های آن از دوران کودکی وجود داشته است. در جریان رشد کودکان به تدریج وجود خود را از دیگران به ویژه مادر متمایز می کنند و خود را کمابیش مستقل و جدا از دیگران می بینند این روند از سالهای کودکی آغاز می شود.
بحران هویت در دوران نوجوانی و به موازات رشد فیزیکی ، شناختی و اجتماعی و عاطفی اهمیتی خاص می یابد. بسیار از نوجوانان با شور زیادی از خود سوال می کنند که جایگاه اجتماعی من کجاست؟ شغل آینده من چیست؟ رشته تحصیلی من چه خواهد بود ارزش های مذهبی ، اخلاقی و فلسفی من چه خواهند بود؟ انتخاب راه ها و ارزش های ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست. چرا که آنها با طیف گسترده ای از انتخاب های ممکن مواجه می شوند و با توجه به تنوع انتخاب باید تصمیم بگیرند.
تعریف اصطلاحات:
1- هویت: Identity درمطالعه شخصیت: خوداساس و مستمر فرد، مفهوم درونی و ذهنی از خویش به عنوان یک شخص در این کاربرد به طور معمول کیفیت مشخص می شود: مثل هویت جنسی ، هویت قوی یا گروهی.
2- بحران هویت: Identity بحران هویت عبارت است از فقدان حاد احساس هویت خود فقدانن احساس طبیعی از تداوم زمان. فقدان این احساس که شخص امروز و این جا از نظر پایداری همان شخص دیروزی است که در این جا بود.
3- اختلال هویت: Identity.D. اختلال هویت یکی از ملاکهای اختلال شخصیت مرزی است. اختلال هویت عبارت است از بی ثباتی بارز و مستمرل خود انگاره یا احساس نقص.
4- هویت خود: Identity Egi احساس هویت که توانایی تجربه خود را به عنوان چیزی که تداوم و یکنواختی دارد و قدرت رفتار مطابق آن را تامین می نماید (اریکسون)
مفهوم شناسی هویت:
تاملی در معنا و مفهوم هویت ، حدود انتظارات ما را از این بحث مشخص می کند در فرهنگ معین آمده است هویت یعنی ذات باری تعالی 2. هستی و وجود 3. آنچه موجب شناسایی مشخص باشد 4. حقیقت جزئیه یعنی هرگاه ماهیت با تشخیص لحاظ و اعتبار شود هویت گویند و گاه هویت به معنی وجودخارجی است و مواد تشخص است و هویت گاه با لذات و گاه بالعرض است.
هویت یعنی حقیقت شی یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد. هویت در لغت به معنای شخصیت، ذات، هستی و وجود می باشد.
دهخدا در لغت نامه اش هویت را عبارت از تشخص دانسته و می گوید و همین معنی میان حکیمان و متکلمان مشهور است.
هویت از منظر اریکسون:
اریک اریکسون که نام او با هویت پیوندی عمیق دارد می نویسید:
هویتی که نوجوان درصدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود این است که او کیست؟ نقشی که باید در جامعه ایفا نماید چیست؟ آیا او یک کودک است یا بزرگسال؟ آیا او توانایی این را دارد که روزی به عنوان یک همسر یا پدر و مادر باشد؟ آیا او علی رغم نژاد مذهب یا زمینه های ملی که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه می دهد احساس اعتماد به نفس دارد؟
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است