:
کودکان نیروهای بالقوه ای هستند که برای تداوم و انتقال ارزشها به نسلهای آینده باید مورد توجه قرار بگیرند. زیرا در سنین بالا به دلیل مشغله های فراوان و تحکیم تربیتهای مختلف، بسیاری از نیروها و استعدادهای بالقوه آدمی رو به خاموشی مینهد و به حرکت در آوردن آنها نیاز به مجاهده و تلاش بسیار دارد.
پیامبر اکرم (ص) در این مورد میفرمایند:
«محفوظات طفل نورس مانند نقشی است که بر سنگ رقم میزنند و محفوظات مرد بزرگ مانند نوشته ای بر آب است.»
تعلیم و تربیت کودکان از راه بازی و با پشتوانه ای از تعالیم ربوبی وسیله ای مؤثر برای باروری و تربیت استعدادها و خلاقیت آنان است. چنان که بیشتر روان شناسان اظهار میدارند، بازی 70% زندگی کودکان را تشکیل میدهد و فرهنگ غنی تربیتی اسلام نیز در احادیث و روایات متعدد، بر بازی و سرگرمی کودکان تأکید بسیار داشته است.
خانواده های سالم دارای تشکیلات هستند، برای خود برنامه هایی دارند و میتوانند با بحرانها برخورد کنند. در چنین خانواده هایی بچه های خلاق پرورش یافته و قادر به پیدا کردن راه حلهای جدید برای مسائل خویش هستند.
یکی از عمده ترین هدفهایی که در تربیت فرزندان و بویژه نوجوانان لازم است مورد توجه باشد، پرورش روحیه خودباوری و ایجاد اعتماد به نفس و ابداع میباشد. کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد زبون، بیچاره و ناتوان است و نمی تواند از امکانات و استعدادهای موجود خود بهره برداری کند.
یکی از راه های پرورش اعتماد به نفس فرزندان، توجه به جنبه های مثبت و تشویق و ترغیب آنهاست. بازی کردن کودک موجب اندوختن تجارب اجتماعی فراوانی در کودک میگردد که خود موجب پرورش اعتماد به نفس کودک خواهد شد. هیچ چیز مانند تنعم ونازپروردگی، روحیه انسان را ضعیف و ناتوان نمی کند و راه سیر به سوی کمال را بر آدمی نمی بندد. بازی با تمام جوانب آن روح کودک را ورزش میدهد. رشد و نمو و بارور شدن استعدادهای آدمی جز در صحنه زندگی شکل نمیگیرد و بازی نمونة کوچکی از زندگی واقعی است.
در انسان گرایشی شگفت وجود دارد که میخواهد آفریننده باشد، چیزی که نبوده است را بیافریند و خلق کند. این تمایل در هر انسانی هست که میخواهد چیزی نو، اثری جدید بیافریند و ابداع کند. این تمایل در هر انسانی هست که میخواهد چیزی نو، اثری جدید بیافریند و ابداع کند، عالم علمش را، نظریه پرداز نظریه اش را، شاعر شعرش را، معمار بنایش را، کشاورز کشتش را و … هر فاعلی فعلش را دوست دارد و به آن عشق میورزد. این خصلت سازندگی و علاقه به مصنوعات و آفریده های خود از گرایش فطری انسان به خلق و ابداع بر میخیزد که موهبتی الهی است.
بیان مسئله
یکی از سوالهایی که ذهن بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان تعلیم و تربیت را به خود مشغول کرده است این است که آیا میتوان خلاقیت را پرورش داد؟
آیا خلاقیت یک ویژگی ذاتی است یا اینکه از عوامل اجتماعی متأثر است؟
آیا بازی در پرورش خلاقیت کودکان نقش دارد؟
ضرورت تحقیق
شاید قدری شگفت انگیز باشد، اما زندگی بدون خلاقیت مشکل و طاقت فرساست. اگر از بلندترین مکان زندگی کنونی به گذشته نگاهی بیندازیم، در خواهیم یافت که زندگی کنونی چقدر از نظر امکانات و تجهیزات با گذشته تفاوت دارد.
خلاقیت به عنوان استعدادی قدرتمند در نهاد آدمی از همان دوران کودکی وجود دارد، به قول راجرز (1977) آدمی ذاتا خلاق متولد میشود، با این حال خلاقیت در مراحل ابتدایی زندگی تکامل یافته نیست و به همین دلیل نیاز به توجه، هدایت و تربیت است. (پیرخایفی 1379)
جامعه برای پیشرفت و توسعه نیاز به کودکان با انگیزه، کنجکاو و خلاق دارد ، همچنین به نوجوانان و جوانانی نیاز دارد که چهره دیگر از آینده ترسیم کنند و به بزرگسالانی نیاز دارد که حامی و سازنده باشند، دستاورد چنین موقعیتی ابتکار و سازندگی است.
پیشینه تحقیق
خلاقیت به معنی کم یا زیاد کردن یک پدیده و تغییر شکل دادن و یا ترکیب کردن آن با سایر پدیدهها و اشیاء است. (پیر خایفی، 1377)
گیلفورد معتقد است که خلاقیت را باید نوعی تفکر به شمار آورد، زیرا ایده خلاق خود نوعی فکر و تصور است. (فلدمن، 1990) او میگوید خلاقیت نوعی تازه از تفکر است که فارغ از قالب روش از پیش تعیین شده و بنابراین حالتی واگرا (Devergent) دارد. با وجود این، تعریف خلاقیت فراتر از این میباشد.
خلاقیت معادل با حل مسائل (problem solving) مساله گشایی تلقی شده که در اشکال مختلف هنری، علمی و اجتماعی ظاهر میشود. (آقایی فیشانی، 1377، ریکاردز، 1990)
صاحبنظران معتقدند که هر پدیده ی خلاقانه ای حتما باید واجد عنصر تازگی و نوبودن باشد تا امتیاز خلاقیت را پیدا کند. (والفی، 1377، احمد پور، 1379، پیر خایفی، 1379) در کنار این ویژگی باید به عنصر مناسب و مفید بودن خلاقیت نیز توجه کرد، زیرا تازگی و جدید بودن یک پدیده بیآنکه دارای منافع و فوایدی باشد، ارزش چندانی ندارد. بنابراین خلاقیت به معنای خلق کردن چیزی تازه و منحصر به فرد است که به گونه ای مناسب و مفید موجب حل کردن یک مساله، سوال یا نیاز علمی، صنعتی و یا اجتماعی شود.
پرکینز (perkins) در سال 1984 شش ویژگی خاص را در کودکان بسیار خلّاق برشمرد که عبارتند از:
1- میل به زیبایی
کودکان خلاق زیبایی را دوست دارند و در کارهای انان ظرافت خاصی مشاهده میشود. به عبارتی کودکان خلاق توجه خاصی به زیبایی و توجه و شناخت شخصی نشان میدهند.
2- داشتن مسایل و مشکلات
کودکان با انعطاف پذیری میتوانند مسائل مختلف را شناسایی کرده و از سر راه بردارند.
3- میل به ریسک کردن
کودکان خلاق به اندازه ی کافی تن به قبول ریسک میدهند.
4- داشتن انگیزه درونی
کودکان خلاقف از انگیزه ی درونی فراوانی برخوردار هستند.
5- داشتن عینیت
کودکان خلاق اندیشمندانی عینی هستند.
6- تحرک ذهنی
کودکان خلاق از تحرک ذهنی فراوان برخوردارند مثلا هنگام بازی برای هر یک از اسباب بازی های خود موارد استفاده ی متفاوتی پیدا میکنند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فرم در حال بارگذاری ...