اعتیاد[1] یکی از بزرگترین معضلات و مشکلات جوامع بشری از دیرباز تاکنون بوده است که از جنبه های مختلف رفتاری، اجتماعی، اقتصادی بر زندگی افراد تأثیر منفی میگذارد و مهمتر از همه با تأثیر بر ابعاد مختلف سلامت جسمی، مشکلات فراوانی را برای فرد، خانواده و جامعه به وجود میآورد. کمتر پدیدهای را میتوان یافت که همانند اعتیاد به طریقی خاموش و تدریجی، تخریبی چنین شگرف بر حیات یک جامعه داشته باشد. همواره محققان در پی کشف تأثیر مصرف موادی چون سیگار، هروئین، الکل، حشیش و … بر ابعاد مختلف سلامتی انسان بوده اند.
مصرف مواد مخدر سابقهای طولانی دارد و از زمان باستان به اشکال خاص و تحت دلایل گوناگون وجود داشته است. اما «اعتیاد به مواد مخدر» به مثابه وضعیتی خاص، پدیده نسبتاً جدیدی است که از اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی شناخته شده است (لوین[2]، 1979).
سوء مصرف مواد[3] و اعتیاد –که به حق در میان مردم به بلای خانمانسوز شهرت یافته است- پدیدهای است که ماحصل تعامل عوامل متعدد میباشد. تمامی صاحبنظران و متخصصان حوزه اعتیاد بر این امر اتفاق نظر دارند که سوء مصرف مواد را نمیتوان صرفاً مشکلی جسمانی، روانی یا اجتماعی دانست و پیدایش آن را بایستی نتیجه تعامل چندین مشکل دانست (مؤسسه ملی سوء مصرف مواد[4]، 2007؛ به نقل از اکبری زردخانه و جوادی، 1388). یکی از مفاهیم روانی- اجتماعی که در بروز اعتیاد باید به آن توجه داشت، نهادها و شبکه روابط متقابل فرد معتاد است. از مهمترین نهادها در پدیده اعتیاد، خانواده است (اکبری زردخانه و جوادی، 1388).
یکی از مهمترین عوامل در سوء مصرف و همچنین پرهیز از مواد مخدر، خانواده و نحوه عملکرد آن میباشد. پژوهشها نشان دادهاند که مشکلات در عملکرد خانواده با رفتار ضد اجتماعی، پرخاشگری و اعتیاد ارتباط دارد. در مجموع، رابطه بین اختلال در عملکرد خانواده و اعتیاد معنادار است (قمری، 1390). بسیاری از تعارضات خانوادگی موجب روی آوردن به مصرف مواد و به صورت متقابل مصرف مواد موجب دامن زدن به آنها می شود. از جمله میتوان به مشکلات و اختلالها در برقراری رابطه جنسی با همسر اشاره کرد که پژوهشهای پیشین اهمیت این بعد از روابط خانواده و تأثیر آن بر افزایش تعارضات و کاهش سازگاری زناشویی[5] را نشان دادهاند.
همچنین میتوان برای مسائل و مشکلات جنسی و زناشویی اثری متقابل بر روی پدیده اعتیاد درنظر گرفت به طوریکه دلایل گوناگونی برای گرایش به مصرف مواد ذکر شده است: برخی از افراد در پی پذیرفته شدن در جامعه هستند و بعضی دیگر بدین وسیله سعی می کنند خود را رشدیافتهتر نشان دهند (جسور[6]، 1984). پژوهشهای پیشین از جمله زینالی، وحدت و حامدنیا (1386) در بررسی زمینه های روی آوردن به مواد مخدر دلایل مختلفی مانند ناراحتی عصبی و روانی، دردهای جسمی، مشکلات جنسی و … را دروازههای ورود به مواد مخدر معرفی می کنند. همچنین تحقیقات نشان میدهد که طردشدگی و فقدان رابطه گرم و عاطفی در بین خانوادههای معتادین بسیار بالاست (املکام و هیرس[7]، 1988). دفتر مطالعات و پژوهشهای ستاد مبارزه با مواد مخدر (1379) در بررسی مشخصات دموگرافیک معتادان، احساس عدم کفایت و ناتوانی، جدایی و طرد شدن را جزء مهمترین علل گرایش به مصرف مواد مخدر معرفی کرده است.
در بررسی رابطه بین مصرف مواد مخدر و مشکلات روانی، اجتماعی و رفتاری تحقیقات زیادی صورت گرفته است. در سطح روانپریشگرایی (گوسوپ[8]، 1978، به نقل از آیزنک[9]، 1997) و روانرنجورخویی نظام شخصیتی آیزنک (ویجرز[10]، ویسبک[11]، وودرز[12]، کلر[13]، میشل[14] و بونینگ[15]، 2003) در معتادان به مواد مخدر و افراد عادی تفاوت معنادار وجود دارد. به طوریکه سطح آنها در
معتادان به مواد مخدر بالاتر است. مصرف داروهایی چون هروئین، کوکائین، آمفتامین، الکل و نیکوتین موجب آزادسازی دوپامین در مسیرهای عصبی میشوند (میچل[16]و همکاران، 1989، به نقل از آزاد فلاح، 1379). بنابراین میتوان فرض کرد که آزادسازی دوپامین در مسیرهای عصبی نظام فعالسازی، ارتباط نزدیکی با حالتهای هیجانی ناشی از مصرف این داروها دارد (آجیلچی، نادری و قائمی، 1389). بنابراین با توجه به فعالیت و حساسیت بیشتر نظام فعالساز رفتاری و ضعف نظام بازداری رفتاری در افراد مصرف کننده مواد رفتارهای مهارنشده فرد را افزایش میدهد که شامل رفتارهای جنسی نیز می شود که در اکثر موارد ناخشنودی شریک جنسی را به همراه دارد.
یکی از متغیرهای بسیار مؤثر و مهم در رضایت جنسی[17]، کیفیت و چگونگی ارتباط زوجین با یکدیگر است. پژوهشهای متعدد، ارتباط معنیدار بین رضایت جنسی و رضایت از تعاملات و ارتباطات زناشویی را به اثبات رسانده است (بانمن و واجل[18]، 1985؛ آکر، 1992؛ داک و بارنس[19]، 1994؛ سیمون و گاگنوس[20]، 2000؛ ویلیام و ساندرا[21]، 2005؛ کولاتا، 2006؛ متز[22]، 2007 به نقل از الیوت و آمبرسون[23]، 2008). بارینتوس[24] (2006) معتقد است که از میزان رضایت جنسی زوجین میتوان به عنوان وسیله اندازه گیری تعاملات آنان استفاده نمود. بسیاری از مطالعات نشان میدهد که زوجها، بالقوه و پنهانی تعارضاتی پیرامون مسائل جنسی دارند اما آن را به عنوان یک راز تلقی کرده و از بیان آن اجتناب مینمایند (اسپوتن[25]، 1996؛ لارسون[26]، 1998؛ سیمون و گاگنوس؛ 2000؛ متز، 2005؛ به نقل از کرو[27]، 2007).
همچنین اگر همسران نیازهای خود را مطرح نکنند و یا در ارتباط با یکدیگر به نیازهای هم پی نبرند و به راهحل مثبتی جهت دستیابی به نیازهایشان نرسند؛ استرس، ناکامی، سرخوردگی، خشم و درنهایت دلزدگی بروز پیدا می کند (جاکوبسن[28]، والدرون[29] و مور[30]،1980). بنابراین یکی دیگر از عوامل بسیار مهم در داشتن خشنودی زناشویی شیوه برداشت و تفکرات منطقی همسران درمورد روابط فی مابین است.
مراحل ترک اعتیاد را میتوان به چهار مرحله که پیش از قصد[31]، مرحله قصد[32]، اقدام[33] و نگهداری[34] تقسیم بندی نمود و در برخی مطالعات مراحل ترک، پنج مرحله ای در نظر گرفته شده است (توکلی قوچانی، آرمات، مرتضوی، 1381). در پژوهشهای پیشین علل و عوامل زیادی برای اقدام به ترک معتادان شناسایی شده است که باعث می شود فرد از هر مرحله به مرحله بعد وارد شود و همچنین ورود به هر مرحله و ادامه درمان باعث تغییرات در زمینه های مختلف اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی و فردی طبقه بندی شده است.
مراکز درمان با متادون یکی از انواع درمانهایی است که به منظور کمک به بیماران و کاستن از مشکلات بهداشتی اجتماعی آنها توصیه میگردد. این مراکز به طور مستقیم و غیرمستقیم روی پیشآگهی اعتیاد تأثیر میگذارد. متادون یک ماده صنعتی است که خواص فیزیولوژیک و ضددرد مشابه تریاک دارد اما نشئهآور به حساب نمی آید و کنارگذاشتن مصرف آن هم از تریاک و هروئین آسانتر است. در درمان با متادون این ماده به شکل خوراکی و به صورت کنترل شده در مراکز خاص به بیماران تحویل میگردد (فرهادینسب و مانی کاشانی، 1387).
در این پژوهش در پی آنیم که دریابیم درمان نگهدارنده متادون چه تغییراتی در رفتار معتادان و همسران آنها در رابطه با متغیرهای فوق ایجاد خواهد کرد. چرا که امروزه درمان نگهدارنده با آگونیستهای مواد افیونی درمان اصلی وابستگی در بسیاری از کشورهای جهان است (مناجاتی، 1382).
متادون به مجموعه مواد افیونی تعلق دارد و اکثراً برای معالجه وابستگی به سایر مواد افیونی مثل هروئین، کدئین و مرفین به کار میرود. متادون یک ماده افیونی مصنوعی است؛ یعنی از مواد شیمیایی و در آزمایشگاه تولید می شود (تقوی، 1383). متادوندرمانی، روشی است که در درازمدت جواب میدهد. طول درمان نوسان داشته و بین 1 تا 20 سال یا بیشتر متغیر است. این درمان ممتد با دوز مناسب، از لحاظ طبی ایمن بوده و مؤثرترین درمان فعلی جهت وابستگی به مواد افیونی محسوب می شود (تقوی، 1383).
ارزیابی درمان نگهدارنده متادون (MMT)
بسیاری از معتادان، به خصوص مصرف کنندگان هروئین قادر نیستند علیرغم درمانهای مختلف به وضعیت پرهیز مداوم دست یابند و در صورت نبود درمانی محافظتکننده، به حیاتی ادامه خواهند داد که تا آخر عمر، تنها حول محور تهیه و مصرف مواد دور میزند. تاکنون MMT موفقترین رویکرد در درمان اعتیاد شناخته شده است و موجب کاهش مصرف مواد مخدر، کاهش رفتارهای جنایی و میزان بازداشت قانونی، کاهش مرگ و میر و افزایش کارکرد شغلی، کاهش ابتلا به ایدز و هپاتیت و سایر بیماریهای عفونی مثل سلِ مقاوم به چند دارو می شود (50 درصد از معتادان تزریقی نیویورک HIV مثبت و ناقل ویروس ایدز هستند ولی در میان کسانی که از سال 1978، یعنی درست سه سال قبل از پیدایش ایدز، تحت درمانهای MMT بوده اند، این درصد تقریباً صفر بوده است). افراد تحت درمان MMT حتی اگر ناقل ویروس ایدز نیز باشند، احتمال ابتلای دیگران از طریق آنان بسیار پایین است (عزیزی، 1381).
به این ترتیب، پژوهشگر در این تحقیق به دنبال تحقق این هدف مهم است که تعیین کند سهم هریک از عوامل رضایت جنسی و باورهای ارتباطی در پیش بینی میزان سازگاری زناشویی در افراد معتاد تحت درمان با متادون چقدر است.
1-2- بیان مسئله
اعتیاد عادت یا رفتاری است که اغلب ترک کردنش مشکل میباشد. اعتیاد و وابستگی می تواند به الکل یا موادمخدر و یا قمار باشد. بسیاری از ما برای مقابله با مشکلات زندگی به اعتیاد پناه میبریم. استفاده از الکل، موادمخدر و یا قمار برای مدتی درد یا ترس ما را تسکین میدهد. ولی درنهایت خودش به مشکل تبدیل می شود. مشکلی که اغلب روابط و خانوادهها را از هم میپاشد (رستگار، 2002؛ ممتازی، 2002؛ به نقل از باقیانیمقدم، فاضلپور و رهایی، 1387).
اعتیاد دارای سه مرحله است: مرحله اول آن شروع اعتیاد است. مرحله دوم، مرحله استقرار میباشد که برای رسیدن به این وضعیت حداقل یک ماه وقت لازم است. مرحله سوم آن اضمحلال و انهدام جسمانی و روانی است که موجبات انحطاط قوای مغزی و فکری میگردد (نجاری، پژومند و نازپرور، 1381). معتاد انسان ضعیفی است که از واقعیات میترسد و جرأت تحمل و رویارویی با آنها را ندارد. از ماده اعتیادآور انتظار دارد که به او کمک کند تا از واقعیات بیخبر بماند و برای او دنیایی خیالی بسازد تا او با تخیلات خود زندگی کند و واقعیات به طور غیر طبیعی ادراک گردند (همان منبع). در اثر ادامه این روند، مواد اعتیادآور صرف نظر از نوع آن اثر خود را از دست می دهند و در فرد تحمل ایجاد می کنند. بتدریج مصرف این ماده برای داشتن همان حالتهای اولیه به شکل اجباری درآمده و باعث وابسته شدن جسم و روان فرد میگردد.
فرم در حال بارگذاری ...