امروزه گردشگری فراتر از یک صنعت به پدیدهای اجتماعی ـ اقتصادی در سطح جهان تبدیل شده است. سالهاست که گردشگری به مثابه مقولهای حیاتی در راستای تبدیل جهان به جامعهای متحد و متمرکز فعالیت نموده است؛ جامعهای که آن را دهکده جهانی مینامیم. بر اساس پژوهشها، در صورتی که گردشگری به گونه ای صحیح به کار گرفته و برنامه ریزی شود، می تواند عامل ایجاد همبستگی و مانع بروز جدایی گردد. صنعت گردشگری حقیقتاً گسترهای جهانی یافته است؛ به گونه ای که، همه کشورهای شمال و جنوب در آن نقش دارند: خواه در نقش بازارهای مولد گردشگر، خواه مقاصد گردشگری، یا هر دو (حیدری چپانه، به نقل از پروفسور جعفری، 1387).
در این میان، علیرغم این که انگیزهها به عنوان محرک سفر به کشورهای گردشگرپذیر و مقاصد گردشگری عمل می کنند، این کشورها با محدودیتهای سفر نیز دست و پنجه نرم می کنند که به عنوان چالش و فیلتری برای گردشگری به شمار میآیند و موجب کاهش تقاضا میشوند؛ به عبارت دیگر، علیرغم وجود انگیزههای سفر، محدودیتهای سفر میتوانند مانع مشارکت تصمیمگیرندگان اصلی سفر باشند (چن و وو، 2009، به نقل از پیج و هال[1]، 2003).
برای درک بهتر نیازهای اساسی گردشگران، مشارکت و عدم مشارکت آنان و این که چه مسایلی باعث عدم رغبت آنان به سفر به یک مقصد خاص می شود، نیاز است که ابتدا موانع و محدودیتهای پیش روی آنان مرتفع شود. موفقیت بازاریابان همواره در شناخت کامل محصولاتشان برای فروش است. از اینرو برای ارائه محصول گردشگری مناسب نیاز است نیازهای گردشگران بدون محدودیتهای اساسی به آنان تحویل شود. حال با شناسایی محدودیتهای اصلی و عمده که در کشورهای مقصد وجود دارد، میتوان گره از کار آنان گشود. از
آنجایی که کشور ایران دارای قوانینی با ساختار مذهبی است، ممکن است این قوانین برای گردشگران به عنوان محدودیت شناسایی شود. در این پژوهش بر آن بودهایم تا به شناسایی محدودیتهایی بپردازیم که معمولاً در کشورهای با ساختار مشابه ایران وجود ندارند.
2-1 بیان مسأله پژوهش
نیک میدانیم جهانگردی گستردهترین صنعت خدماتی است، و به یقین در سده آینده، با سرعتی بیش از گذشته و امروز گسترش خواهد یافت. تردیدی نیست که همه کشورهای جهان در رقابتی تنگاتنگ در پی بهره گیری از مزایای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و …، به ویژه دریافت سهم بیشتری از درآمد و بالا بردن سطح اشتغال ناشی از بهینهسازی این صنعت خدماتی در کشورهای متبوع خود هستند (گی، 1997؛ ترجمه پارساییان و اعرابی، 1385).
علیرغم این که گردشگری 9 درصد از کل مشاغل ایران برای جوانان دنبال شغلهای رده بالا را به خود اختصاص داده است و اهمیت آن برای دولت روز به روز بیشتر آشکار می شود، اما فقط رقم بسیار کمی از ورودی های سالهای 2005 و 2006 (که در حدود 2 میلیون نفر بوده است) را به خود جلب کرده است. با این وجود، صنعت گردشگری ایران تحت رگبار مسلسل مسایل منفی و تصویر بد است (که توسط رسانه های غربی به آن دامن زده می شود) و به شدت تحت تأثیر محیط سیاسی کشور و روابط بینالملل آن قرار گرفته است (یورومانیتور[3]، 2007).
صنعت گردشگری در کشور ما، چه گردشگری داخلی و چه گردشگری بین المللی هیچ گاه به توسعه مطلوب دست نیافته است و این امر نتیجه برنامه های تدوین شده بوده است. با توجه به غنای منابع گردشگری کشور، علت این امر عمدتاً در اتخاذ اهداف و سیاستهای نادرست و تنگناهای اجتماعی ـ اقتصادی و عدم توسعه ساخت اقتصادی و زیربنایی نهفته است (معصومی، 1387).
[1] Page & Hall cited by Chen & Wu
[2] Gee
[3] Euromonitor
فرم در حال بارگذاری ...