وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته سینما: سینمای معناگرا

 
تاریخ: 06-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

ای بر تثبیت سینمای معناگرا » به چاپ رساند.(دانش، مجله فیلم ، شماره328، صص 102- 100)

 

وی در این دو مقاله سعی کرد پرسشهایی در حوزه سینمای معناگرا طرح کند. وی با مرزبندی سینمای اخلاقی و سینمای دینی با سینمای معناگرا تلاش کرد نخست در حیطه نظری و سپس در حیطه آزمون و خطا تعریفی از این شبه گونه سینمایی ارائه دهد .دانش حتی وجود عناصری از عالم غیب در سینما را شرط لازم برای سینماگران معنا دانست و خاطر نشان کرد که با توجه به تعریف دین، در بسیاری از معارف و جنبه ها، غیب، نقش محسوسی ندارد و این بخشی از معارف دینی در سینمای دینی است، اما در سینمای معناگرا نیست.

 

علی مصلح حیدرزاده در مطلب بسیار کوتاهی با عنوان «نکته ها؛ سینمای معناگرا و آینده» که در ماهنامه فیلم چاپ شد، اشاره می کند که سینمای معناگرا تعبیر امروزی تر همان سینمای دینی است که در گذشته بارها مطرح بوده است. (حیدرزاده، مجله فیلم، شماره327، ص34)

 

ابوالحسن علوی طباطبایی در مقاله «یادآوری تعهد از یاد رفته؛ سینمای معناگرا و تبیین عالم هستی» که در ماهنامه فیلم به چاپ رسید، سینمای معناگرا را معادل سینمای دینی می داند و معتقد است که این سینما اشاره به نوعی محتوای هستی شناسانه و اصیل بر پایه اندیشه های متعالی انسانی است که به سینمای بحران زده هشدار می دهد. (علوی طباطبایی، مجله فیلم، شماره328، صص 106- 103)

 

سپس مهرزاد دانش در مطلبی با عنوان «معنازدگی؛ معناگرایی درفیلم های ایرانی » به بررسی فیلم های نمایش داده شده در جشنواره بیست و سوم فجر می پردازد و به دلیل وجود عناصری از قبیل لوکیشن روستایی و غیر شهری، شخصیتهای ساده یا ابله، تم سفر و مهاجرت، فضاسازی به وسیله ی مه، دود و … آنها را یادآور فیلمهای موسوم به عرفانی- فلسفی دهه 60 می داند.(دانش، مجله فیلم، شماره329، صص 34- 33)

 

تورج زاهدی نیز در مقاله ای که تحت عنوان «طریق رندی؛ ملاحظاتی درباره جشنواره 23 فجر» به چاپ رسید، عنوان معنا گرا را برای این فیلمها مناسب نمی داند و پیشنهاد می کند به جای آن از عبارت« سینما و عالم معنا» استفاده شود.(زاهدی، مجله فیلم، شماره330، صص

پایان نامه

 157- 156)

 

هیوا مسیح در مقاله ای با عنوان «در اندرون من خسته دل …؛ درنگی در مفهوم سینمای معناگرا» به این گرایش در سینمای ایران با تردید می نگرد و می نویسد: « سینمای معناگرا نوید کشف تازه ای را می داد اما ناگهان دریافتیم که با عبارتی مبهم روبرو هستیم ». وی سپس با اشاره به نظریات پل ریکو اینگونه بیان می کند که لزوما معنای قطعی وجود ندارد و در نهایت همه آثار هنری دارای معنایی هستند.(مسیح، مجله دنیای تصویر، شماره141، صص 95- 94)

 

صرفنظر از درستی نامگذاری و جهت دهی تولید آثار سینمایی در قالب سینمای معناگرا و اطلاق این نام به دسته ای از فیلم ها و سپس راه انداختن سلسله مباحثی در این مورد ، نه از طرف حوزه های آکادمیک سینمایی، بلکه از سوی مدیران میانی بنیاد فارابی؛ از تعاریفی که تا به امروز از سینمای معناگرا ارائه شده می توان به این نکته پی برد که تجلی امر قدسی در این نوع فیلم ها اهمیت ویژه ای دارد.

 

میرچا الیاده در بررسی خود در زمینه جنبه اسطوره ای و آیینی دین ،‌ مفهومی را مطرح ساخته كه در پژوهش های یزدان شناسانه درباره فرهنگ و هنر اهمیت دارد. این مفهوم ، «تجلّی قدسی» است كه الیاده آن را برای تعریف «فعل تجلی امر مقدس» به كار می برد. (برد، تأملاتی در باب سینما و دین، ص 13)

 

«تجلی قدسی» عبارت است از ظهور و انكشاف امر متعالی یا مقدس از خلالِ واقعیتِ مادی ؛‌ یعنی، تجلی چیزی از مرتبه ای كاملاً متفاوت كه فراتر از واقعیت عالم مادی است و در عین حال در اشیایی ظاهر می شود كه جزء‌ جدایی ناپذیر و مكمل دنیای طبیعی و «خالی از قداست» ماست. (الیاده، مذهبی و الحادی، ص 11)

 

آنچه در بحثهای یزدان شناسانه ی سینما نیاز است، توجه به این نکته است که فیلم چگونه   می تواند مکاشفه ی امر قدسی را مقدور سازد. فیلم، نوعی شکل هنری چند وجهی است و سهم تجزیه و تحلیل در فهم یک فیلم چندان است که مسئله ی معنا را برحسب فنون سینمایی پی می گیرد. هیچ شیوه ی معتبری از نقد فیلم نیست که بر پایه ساختار بصری خود فیلم بنا نشده باشد. بعلاوه ، هیچ یک از این روشها برای معنایی که در فیلم می توان یافت ، مانعی خود به خود به شمار نمی آید. کسی مجبور نیست که در فیلم معنایی ماورایی بیابد یا اینکه امکان وجود چنین معنایی را نا دیده بگیرد. خود فیلم با همه غنای دیداری و شنیداریش باید امکان تاویل را فراهم آورد.

 

استفن سایمون معتقد است ، «فیلم وسینما همچون پنجره ای است كه انسان ها از ورای آن

 

می توانند به كاینات بنگرند.» این تعریف ، بیشتر از آن كه به مقوله سینما و تصویر بپردازد، نشان دهنده ویژگی محتوایی و درونی در فیلم ها است، یعنی سوق دادن توجه بیننده به دنیایی غیر از دنیای ملموس پیرامونش. (سایمون، الهامات معنوی در سینما، ص 95)

 

در این پژوهش سعی شده است ضمن بررسی نسبت میان سینما و معنا، سبک استعلایی در سینما، نشانه شناسی سینمای معناگرا ، مضامین در سینمای معناگرا و سینمای معناگرا و ژانرهای سینمایی؛ این مفهوم، در راستای اعتلای مفاهیم نظری- کاربردی در حوزه ی فرهنگ ایران زمین تبیین گردد.


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه ارشد رشته نوازندگی موسیقی ایرانی: بررسی نقش و اهمیت اسطوره در موسیقی دستگاهی ایرانیپایان نامه ارشد هنر گرایش ادبیات نمایشی: نقدو بررسی روانکاوانه(فروید،لکان) بر روی آثارهنریک ایبسن با نگاهی ویژه بر(هداگابلر، بانوی دریایی، مرغابی وحشی، خانه عروسک و ایولف کوچولو) »