وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | ۱۳-۲ تفاوت های جنسیتی در تعارض کار- خانواده – 8 "

 
تاریخ: 21-09-01
نویسنده: نویسنده محمدی

 

در مدل دوکسبری و هیگینز به عامل جنسیت و نقش آن به عنوان یک متغیر تعدیل کننده در ارتباط میان چهار پیشایند مدل با تعارض کار- خانواده توجه شده است اما در این مدل چندان به ماهیت دوسویه تعارض کار- خانواده و جهت تعارض کار به خانواده و از خانواده به کار توجه نشده است(ملکیها، ۱۳۸۷).

 

۱۳-۲ تفاوت های جنسیتی در تعارض کار- خانواده

 

تعارض کار- خانواده موضوعی است که با باورهای فرهنگی، هنجارها، ارزش‌ها و نقش های سنتی جنسیتی ارتباط دارد. زنان و مردان در فعالیت های خود تلاش می‌کنند خود را با هنجارهای جدید ‌در مورد نقش های جنسیتی انطباق دهند. در حالی که ارزش‌های سنتی خانوادگی و گروه اجتماعی خود را حفظ کرده و دست نخورده باقی گذاشته اند. پژوهش ‌در مورد تفاوت های جنسیتی در تعارض کار- خانواده به نتایج متفاوتی رسیده است. برخی پژوهش ها ‌به این نتیجه رسیده اند که زنان تعارض کار- خانواده بیشتری را تجربه می‌کنند اما برخی دیگر تفاوت جنسیتی در این میان نیافته اند. شاید یکی از تأثیرگذارترین پژوهش ها در این زمینه پژوهش پلک[۹۴] در سال ۱۹۷۷ ‌در مورد تئوری نفوذپذیری مزرهای نامتقارن باشد. در این نظریه ابتدا بیان می شود که کار و خانواده مرزهای نامتقارن و نفوذپذیر دارند. و تعارض کار با خانواده شایعتر از تعارض خانواده، با کار است. پلک معتقد بود که مردان بیش از زنان اجازه می‌دهند که کارشان در زندگی آن ها دخالت داشته باشند، ‌بنابرین‏ دچار تعارض کار، با خانواده بیشتری می‌شوند و این نقش‌ها اجازه فعالیت خارج از خانه را به آن ها نمی دهند. زنان نه تنها بیشتر از مردان وظایف خانوادگی را انجاممی دهند بلکه بیشتر از مردان به خاطر عدم انجام این تقاضاها مواخذه می‌شوند، ‌بنابرین‏ بیشتر دچار تعارض خانواده، با کار می‌شوند(آیکان، ۲۰۰۵، به نقل از ملکیها، ۱۳۸۷).

 

گوتک[۹۵] و همکاران نیز در زمینه تفاوت های جنسیتی نظراتی داشته اند. به اعتقاد آنان بین ساعات صرف شده در کار و خانواده و میزان تعارض تجربه شده رابطه مستقیمی وجود دارد. هرچه اشخاصی ساعات بیشتری را در نقش شغلی و خانوادگی بگذرانند احتمال اینکه تعارض نقش را تجربه کنند زیاد تر خواهد شد چون اغلب افراد در کارهای تمام وقت ‌شاغل‌اند، صرف نظر از جنس، ساعاتی را که به شغل خود اختصاص می‌دهند بیشتر از ساعاتی است که به خانواده اختصاص می‌دهند. ‌بنابرین‏ زنان و مردان هردو تعارض کار- خانواده بیشتری را تجربه می‌کنند. البته زنان در مقایسه با مردان برحسب تمایل یا اجبار ساعات بیشتری را در خانه می گذرانند و مردان تمایل دارند که ساعات بیشتری را در شغل خود صرف کنند. ‌بنابرین‏ زنان تعارض خانواده با کار و مردان تعارض کار با خانواده دارند(رستگار خالد، ۱۳۸۵).

 

پدیده اشتغال و کار از ابتدای زندگی بشر مورد توجه بوده است. از دیرباز زنان همپای مردان با مسئولیت های زندگی را به دوش کشیده و به کار مشغول بوده اند. قبل از دوران شهرنشینی بسیاری از زنان وظایف متعددی را افزون بر مراقبت از بچه ها و کارهای معمولی خانواده انجام می‌دادند. رسیدگی به مزارع و انجام کارهای کشاورزی، دامداری، تهیه خوراک روزانه خانواده، نظافت و … از جمله کارهای زنان بوده است. کار زن در خانه و نهایتاًً اطراف آن بوده و مردان جهت تهیه مایحتاج به بیرون از خانه می رفتند(رستگار خالد، ۱۳۸۵).

 

با صنعتی شدن جوامع و رشد تکنولوژی به نظر می‌رسد دیگر خانواده ها نمی توانند تنها به درآمد مرد تکیه داشته باشند. کارکردها و ساخت خانواده همراه با گذر از دوره کشاورزی به صنعتی دگرگون شده است. در بیشتر نقاط جهان نقش زن و مرد و خانواده دچار تغییرات گوناگونی شده است. در اکثر جوامع، زن نیز مانند مرد بیرون از خانه به کار و فعالیت های مختلف می پردازد و به زندگی اقتصادی خانواده کمک می‌کند. زنان بسیاری در خارج از خانه مشغول به کارند. توسعه تکنولوژی، بالا رفتن سطح تحصیلات زنان، دستیابی به تخصص های مختلف و بهبود وضع کار از یک سو و علاقه زنان به استقلال اقتصادی و افزایش عزت نفس به افزایش فعالیت زنان انجامیده است(کوئن[۹۶]، ۲۰۰۱).

 

«زوجین دوشغله» ابتدا ابتدا به وسیله راپورتها در سال ۱۹۷۱ به عنوان یک توافق بین زن و شوهر توصیف شد که در این قرارداد هر دو نفر شغلی را عهده دار می‌شوند که از نظر شخصی برای آن ها رضایت بخش است و دارای یک توالی و زنجیره روبه رشد و یا یک نردبان حرفه ای به سوی پیشرفت است و نیاز به درجات بالایی از مسئولیت و تعهد دارد. هر دو زوج بسیار خوب آموزش دیده و صلاحیت انجام کار در مشاغلی که نیاز به مسئولیت پذیری دارند. البته گروه دیگری از زوجین دوشغله نیز وجود دارد. این زوج ها از نظر وضعیت اقتصادی – اجتماعی پائین تر از زوج های دوشغله متخصص هستند. به هر حال چه زوج متخصص باشد و جه غیرمتخصص ممکن است در زندگی خود با مسائلی روبرو شوند که موجب آزار آن ها می شود(یونگ ولانگ[۹۷]، ۱۹۸۵، به نقل از امیرسالاری، ۱۳۸۶).

 

زنان به دلایل مختلف علاقه مند هستند که مشغول به کار شوند، عوامل اقتصادی معمولاً مهم ترین دلیل است. زنان برای جبران کمبود درآمد و یا بالا بردن قدرت خرید خانواده شاغل می‌شوند. از دیگر عوامل اشتغال زنان می توان ‌به این موارد اشاره کرد. تلاش برای کسب آزادی فردی و استقلال، تلاش برای کسب امنیت اقتصادی، علاقه به کار، افزایش عزت نفس و تلاش برای جبران تمامیت آن چه که هستند(سفیدی، ۱۳۷۷، به نقل از امیرسالاری، ۱۳۸۶).

 

آنچه در این میان اهمیت دارد این است که خروج زن از خانه به معنای پایان کار خانگی او نبوده است. دکتر آرلی هوخشلید که یک جامعه شناس است می‌گوید: اکثر زنانی که در طول روز عهده دار شغل بیرون از خانه هستند، شب هنگام نیز کار دومی برایشان وجود دارد که شامل قسمت اعظم خرید خانه، پخت و پز و خانه داری می‌باشد(فیر، ۱۹۸۸، ترجمه ناصحی، ۱۳۸۲).

 

اگر زن شاغل دارای فرزندی نیز باشد این وظایف چندین برابر می شود. در واقع مادرشدن تجربه ای منحصربه فرد است که زندگی شخص را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در این میان چنانچه مادر شاغل برنامه مشخصی در مسیر اهداف شغلی و پیشرفت های اجتماعی خود نداشته باشد ممکن است دچار مشکلاتی شود(اسمایلی و ایلین، ۲۰۰۰، ترجمه طوسی، ۱۳۸۴).


فرم در حال بارگذاری ...

« " فایل های دانشگاهی| قسمت 32 – 8 "" دانلود پایان نامه های آماده – فصل اول:مفاهیم و کلیات – 5 " »