ای بر تحقیقات بعدی گردد.
2- همان طور که می دانیم هدف اصلی و نهایی در بیشتر سازمان ها کسب سودآوری و بدست آوردن یک جایگاه مناسب در میان رقبا می باشد و دستیابی به عملکرد بهتر سازمان می تواند باعث کسب مزیت رقابتی نسبت به رقبا گردد، لذا نتایج حاصل از این تحقیق می تواند صنعت بیمه را در دستیابی به اهداف فوق یاری نماید.
3- با توجه به این امر که تحقیق به عمل آمده در بین چهار شعبه بیمه صورت پذیرفته است، لذا نتایج بدست آمده در نهایت باعث بوجود آمدن یک حالت مقایسه ای در بین کلیه شرکت های بیمه گردیده و باعث می گردد شرکت های بیمه نقاط ضعف خود را برطرف و تبدیل به نقطه قوت نمایند، در نهایت باعث تحقق در اهداف استراتژیک می گردد.
4- مقایسه هریک از عوامل رقابتی در شرکت (در هریک از چهار شرکت) مشخص نمودن فاکتور هایی که دارای بیشترین درجه و کمترین درجه هریک از چهارشعبه دارند.
1-4) فرضیات تحقیق:
فرضیه اصلی : میزان تاثیر گذاری عوامل مدل پورتر در شرکت های بیمه استان اصفهان با یکدیگرتفاوت معناداری دارد .
فرضیه های فرعی:
فرضیه 1: میزان تاثیر گذاری عامل «رقابت میان شرکت های بیمه» در شرکت های بیمه استان اصفهان با یکدیگرتفاوت معناداری دارد .
فرضیه 2: میزان تاثیر گذاری عامل «ورود شرکت های تازه واردبه صنعت بیمه» در شرکت های بیمه استان اصفهان با یکدیگرتفاوت معناداری دارد .
فرضیه 3: میزان تاثیر گذاری عامل «قدرت چانه زنی بیمه گذاران» در شرکت های بیمه استان اصفهان با یکدیگرتفاوت معناداری دارد .
فرضیه 4: میزان تاثیر گذاری عامل «قدرت چانه زنی بیمه گران» در شرکت های بیمه استان اصفهان با یکدیگرتفاوت معناداری دارد .
فرضیه 5: میزان تاثیر گذاری عامل«خود بیمه گری» در شرکت های بیمه استان اصفهان با یکدیگرتفاوت معناداری دارد .
1-5) قلمرو تحقیق:
1-5-1) قلمرو مکانی:
شرکت های بیمه استان اصفهان شامل بیمه دانا،آسیا،نوین ورازی .این چهارشرکت بدلیل سابقه طولانی درصنعت بیمه و دارای شبکه فروش مناسب ازمیان سایرشرکت های بیمه انتخاب گردیده اند.
1-5-2) قلمرو زمانی:
سال 1393
1-5-3) قلمرو موضوعی:
پژوهش انجام گرفته در چارچوب مطالعات مدیریت استراتژیک و در بخش تاثیر مدل رقابتی مایکل پورتر بر فعالیت های صنعت بیمه صورت گرفته است.
1-6) متغیرهای پژوهش:
در این تحقیق از متغیرهای ورود شرکت های تازه واردبه صنعت بیمه ،خودبیمه گری ،قدرت چانه زنی بیمه گذاران ،قدرت چانه زنی بیمه گران ، رقابت میان شرکت های بیمه به عنوان متغیر مستقل و فعالیت شرکت های بیمه به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده اند .
1-7) تعریف واژه هاو اصطلاحات:
1) مزیت رقابتی[9]:
مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندی هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می سازد. به عبارتی، مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفق تر از سایر سازمان ها می نماید و رقبا نمی توانند به راحتی از آن تقلید کنند.
2) بیمه گذار[10]:
شخصی که قرارداد بیمه را منعقد و پرداخت حق بیمه را تعهد میکند. در بیمه های اموال و مسئولیت بیمه گذار مشخص است، اما در بیمه های اشخاص گاهی بیمه گذار یک شخص یا یک موسسه است و بیمه شدگان، اشخاص دیگری میباشند.
بیمهگر[1] :
بیمهگر شخصی است حقوقی كه در مقابل دریافت حقبیمه از بیمهگذار تعهد جبران خسارت و یا پرداخت وجه معینی را در صورت وقوع حادثه به عهده میگیرد.
5) خود بیمه گری[2] :
خود بیمه گری فعالیتی بیمه ای است که در آن شرکت خود بیمه گر، کلیه ریسکهای یک گروه یا سازمان و یا سازمان های وابسته را بیمه میکند به این صورت که حق بیمه ای متناسب با ریسک از واحدهای وابسته خود دریافت و آنها را در صندوقی واریز و از محل آن خسارت وارده را جبران میکند.
6)چانه زنی[3] :
چانهزنی یا به طور عامیانهتر چک و چانه زدن اصطلاحاً به معنی اصرار هر یک از دو طرف معامله در مراعات سود خویش است. سماجت فروشنده در پایین نیاوردن قیمت جنس و تقاضای مکرر خریدار در کاستن بهای آن و گفتگوی فروشنده و مشتری بر سر بهای جنس مورد معامله را چانهزنی میگویند.
1-8) چار چوب پژوهش:
در تحقیق موردنظر از مدل پنج وجهی مایکل پورتر استفاده گردیده است وتطبیق سازی مدل پورتر در صنعت بیمه.
فرایند جهانی شدن، به وجود آمدن سازمان تجارت جهانی و یکپارچگی بازارهای جهانی، پیشرفتهای سریع و بنیادین تکنولوژیک، پیشرفت های جدید در زمینه فناوری اطلاعات، افزایش تغییرات سریع در الگوهای مصرف و تقاضا، تبیین کنترل های آلودگی محیط زیست و حفظ منابع انرژی، کمبود منابع و هزینههای بالای آنها، چالشهایی هستند که بنگاهها و صنایع مختلف در عرصة تجارت و فعالیتهای اقتصادی با آن روبرو هستند و ادامة حیات آنها، منوط به تصمیم گیری درست و به موقع در برابر این تغییرات است. در این میان، فرایند جهانی شدن و گسترش بازارهای مصرف و نیز افزایش تعداد رقبا و شدت رقابت، باعث اهمیت بخشیدن به مفاهیمی مانند رقابتپذیری شده است.این امر موجب گردیده تا بنگاهها، صنایع و کشورهای مختلف در جهت ارتقای رقابتپذیری خود به شناسایی عوامل مؤثر بر رقابتپذیری و تقویت آنها تلاش کنند. بسیاری از محققان جهت توجیه و تفسیر رقابتپذیری و عوامل مؤثر بر آن، نظریه و مدلهایی را عرضه داشته اند و عوامل مؤثر بر رقابتپذیری را دسته بندی کرده و در قالب مدل هایی ارائه کرده اند. این نظریهها و مدلها نیز از تنوع نسبتا زیادی برخوردارند. اما در این میان مدل پنج وجهی مایکل پورتر از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است.
مایکل پورتر متولد سال 1947 در آمریکا می باشد. وی دارای مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه پرینستون و کارشناسی ارشد ام بی ای(MBA) و دکترای اقتصاد کسب و کار از دانشگاه هاروارد می باشد. وی در سال 1981 در 34 سالگی استاد دانشگاه هاروارد گردیدو همچنین موسس دوره راهبرد در هاروارد است پورتر راهبرد،تجارت و اقتصاد را به هم پیوند داد، مدل پنج نیروی رقابتی پورتر شهرت جهانی دارد .هدف از راهبرد رقابتی برای یک واحد کسب و کار در یک صنعت دست یافتن به موقعیت برتر در بین رقبا و همچنین حفظ و ادامه حیات باتوجه به شرایط موجود می باشد.
1-8-1) مدل 5 وجهی مایکل پورتر
پورتر[4] برای بررسی محیط رقابتی در یک صنعت ،پنج نیرو معرفی کرده است که عبارتند ازتهدیدرقبای تازه وارد[5] ، تهدید محصولات یا خدمات جایگزین[6] ، قدرت چانه زنی خریداران[7] ،قدرت چانه زنی تامین کنندگان[8] ورقابت درمیان شرکت های موجود درصنعت[9] (دیوید ا آکر ،1386،113) .
فرم در حال بارگذاری ...