. 121
5-2- نتایج حاصل از توصیف داده ها 123
5-3- نتایج حاصل از تحلیل و تبیین داده ها 124
5-4- پیشنهادها 127
منابع.. 139
ضمائم.. 150
فهرست جدولها
جدول 2-1- جدول متنخوانی خلاصه تحقیقات داخلی و خارجی انجامشده 18
جدول 2-2- سهم حضور مردم در محیط فیزیکی بر اساس کیفیت آن. 53
جدول 2-3- نظریات و فرضیات تحقیق.. 65
جدول 3-1- ساختارهای سلامت اجتماعی با توجه به سطوح تحلیل و پیوستار اندازهگیری.. 78
جدول 3-2- شاخصهها و گویه های متغیر وابسته (سلامت اجتماعی) 82
جدول 3-3- تعریف مفهومی و گویه های متغیر امنیت اجتماعی.. 83
جدول 3-4- گویه های شاخصهای متغیر دلبستگی مکانی.. 86
جدول 3-5- شاخصها و معیارهای متغیر قابلیت پیادهمداری.. 87
جدول 3-6- تعریف مفهومی و شاخصهای متغیر امکانات ارتباطی.. 88
جدول 3-7- جدول آلفای کرونباخ برای مفاهیم مورد استفاده در تحقیق.. 89
جدول 4-1- جنسیت… 94
جدول 4-2- فراوانی و درصد سن پاسخگویان به تفکیک محله. 94
جدول 4-3- توزیع فراوانی نمونه بر اساس سلامت اجتماعی.. 95
جدول 4-4- توزیع فراوانی نمونه بر اساس امنیت اجتماعی.. 95
جدول 4-5- توزیع فراوانی نمونه بر اساس دلبستگی مکانی.. 96
جدول 4-6- توزیع فراوانی نمونه بر اساس قابلیت پیادهمداری.. 97
جدول 4-7- توزیع فراوانی نمونه بر اساس امکانات ارتباطی.. 97
جدول 4-8- آمارههای گروه مورد آزمون.. 99
جدول 4-9- آزمون فرضیهی مقایسهی بین دو محله ازلحاظ سلامت اجتماعی.. 99
جدول 4-10- آزمون کولموگروف-اسمیرنف… 100
جدول 4-11- خلاصه آمارههای مربوط به برازش مدل دلبستگی مکانی.. 100
جدول 4-12- نتایج تحلیل واریانس…. 101
جدول 4-13- نتایج مربوط به ضرایب رگرسیونی دلبستگی مکانی و سلامت اجتماعی.. 102
جدول 4-14- خلاصه آمارههای مربوط به برازش مدل امنیت اجتماعی.. 103
جدول 4-15- نتایج تحلیل واریانس…. 103
جدول 4-16- نتایج مربوط به ضرایب رگرسیونی امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی.. 104
جدول 4-17- خلاصه آمارههای مربوط به برازش مدل قابلیت پیادهمداری.. 105
جدول 4-18- نتایج تحلیل واریانس…. 105
جدول 4-19- نتایج مربوط به ضرایب رگرسیونی قابلیت پیادهمداری و سلامت اجتماعی.. 106
جدول 4-20- خلاصه آمارههای مربوط به برازش مدل امکانات ارتباطی.. 106
جدول 4-21- نتایج تحلیل واریانس…. 106
جدول 4-22- نتایج مربوط به ضرایب رگرسیونی امکانات ارتباطی و سلامت اجتماعی.. 107
جدول 4-23- آزمون فرضیات در دو محله. 108
جدول 4-24- نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری محلهی لبخندق.. 110
جدول 4-25- نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری محلهی مهرآوران.. 113
جدول 4-26- خلاصه آمارههای مربوط به برازش مدل محیط فیزیکی.. 114
جدول 4-27- نتایج تحلیل واریانس…. 115
جدول 4-28- نتایج مربوط به ضرایب رگرسیونی محیط فیزیکی و سلامت اجتماعی.. 115
جدول 4-29- خلاصه آمارههای مربوط به برازش مدل محیط اجتماعی.. 116
جدول 4-30- نتایج تحلیل واریانس…. 116
جدول 4-31- نتایج مربوط به ضرایب رگرسیونی محیط اجتماعی و سلامت اجتماعی.. 116
جدول 4-32- تأثیر محیط فیزیکی و اجتماعی بر روی سلامت اجتماعی به تفکیک محله. 11
فهرست شکلها
شکل 2-1- رابطه الگوی سلامت و رویکردهای امنیت اجتماعی.. 39
شکل 2-2- سلسلهمراتب نیازهای مازلو. 43
شکل 2-3- مدل روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته برگرفته از چارچوب نظری.. 71
فهرست نمودارها
نمودار4-1- مدل معادله ساختاری محلهی لبخندق.. 109
نمودار4-2- مدل معادله ساختاری محلهی مهرآوران.. 111
کلیات
شهر محل تجمع انسانها کنار هم است؛ همراه با امکاناتی که ساخته دست خودشان میباشد. انسانها در کنار یکدیگر جمع شده اند تا نیازها و مشکلات خود را سریعتر و بهتر رفع کنند. یکی از نیازهای انسان، نیاز برقراری ارتباط با دیگران است. انسان موجودی اجتماعی است و امکان زندگی منفرد برایش دشوار است. شهرهای امروزی که مملو از ساختمانهای کوچک و بزرگ و سر به فلک کشیده است، از وسایل موتوری پُرشده و مکان مناسبی برای انسان و تأمین نیازهای اجتماعیاش نیست. امروزه انسانمدار بودن شهرها جای خود را به ماشینمدار بودن داده است و این خود باعث مشکلاتی در سلامت روانی و اجتماعی انسانها شده است. طبق تعریفی که سازمان جهانی بهداشت (1948) ارائه داده است، سلامت انسانها تنها مربوط به جسم آنها نمی شود، بلکه دارای پیچیدگیهای بیشتری است. طبق تعریف این سازمان، سلامتی انسانها علاوه بر وجوه جسمی و فیزیکی آنها، بر وجوه یا ابعاد روانی و اجتماعی آنها هم مربوط می شود. این ابعاد اجتماعی و روانی در محیط زندگی انسانها (شهر) مورد تهدید واقعشده است و کمتر موردتوجه میباشد.
وجوهی که یک شهر می تواند بر روی شهروندان خود تأثیر بگذارد، ابعاد فیزیکی و اجتماعی آن شهر است. انسان در شهر هم در یک فضای فیزیکی قرار دارد و هم در یک فضای اجتماعی که این دو عوامل تأثیرگذار بر انسانها میباشند. انسانها روزانه با سپری کردن عمر خود،
از آنها تأثیرهای مثبت و یا منفی دریافت می کنند. این محیطهای فیزیکی و اجتماعی جزو عوامل تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی شهروندان میباشد و با تغییر در شرایط این دو محیط میتوان به تغییر در شرایط شهروندان به سمت بهبود آن کمک کرد. درواقع، شهر پدیدهای اجتماعی- مکانی است، با بُعدی زمانی که مدنی است. هر مکان، محل زندگی مردمی است که تحرک، رمز تشکیل، توسعه و استمرار آنان است. این تحرکها در تمامی مکانهای شهر اثر ملموس میگذارد و سازندهی شکلی جدید از معادلهای میشود که هیچگاه پایدار نمیماند؛ همچنین در این صورت، کیفیت ساختار شهر بیش از هر چیز به میزان انطباق سازمان کالبدی آن با سازمان اجتماعی شهر مربوط میشود.
شالودهی سازماندهی کالبدی-اجتماعی در شهرهای قدیم بر نظام محلهبندی و سلسلهمراتب تقسیمات آن (بازار و مرکز شهر، محله، کوی و…) استوار بوده که هم به روابط اجتماعی و اقتصادی شهر و هم به روابط اداری، ارتباطی و خدماتی شهر، سازمان میداده است؛ بنابراین، محله بخشی از تقسیمبندی کالبدی-فرهنگی شهر با حوزه یا فضای جغرافیایی مشخص، وابستگیها، علاقهها، احساسات، تعلقات اجتماعی، روابط همسایگی و الگوی مشترک زندگی است که در استیلای سلسلهمراتب فضای شهر قرار دارد. از گذشتههای دور، محلات بهعنوان سلولهای حیات شهری دارای نقش اساسی در زندگی ساكنان آن ها داشتهاند. با توجه به اینكه درگذشته محلات شهری، مكانی برای گردآمدن افراد با ویژگیهای قومی، نژادی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی مشترك بوده است؛ به دنبال تجمع بیشتر افراد با ویژگیهای مشترك در یک محدوده، آن بخش از شهر دارای هویت خاص و شناختهشدهای بوده كه سبب تمایز آن از دیگر بافتهای اطراف میگردید (وحیدا، 1391: 36).
نقش محلات شهری در پاسخ به نیاز ارتباط رودرروی انسانها با یکدیگر بسیار بااهمیت است. ارتباط چهره به چهره از نیازهای مهم انسان اجتماعی است و فقدان چنین ارتباطات بیواسطهای می تواند تبعات منفی زیادی بر سلامت روانی و اجتماعی افراد داشته باشد. بهطور سنتی، فضاهای باز شهری محل چنین ارتباطاتی بوده اند. با پیشرفت سریع ارتباطات در چند دهه گذشته نیاز به رابطه رودررو بهعنوان عاملی کاربردی تقلیل یافته است، ولی نیاز اجتماعی-فرهنگی و روانی به این نوع ارتباط هنوز جایگاه رفیع خود را حفظ کرده است (و خواهد کرد). مفهوم «محل» از همه بهتر با تصور جایگاه مشخص می شود که اطلاق می شود به محیط مادی فعالیت اجتماعی که بهگونهای جغرافیایی مشخص شده باشد. در جوامع پیش از مدرن، مکان و محل غالباً بر هم منطبق بودند، زیرا ابعاد مکانی زندگی اجتماعی برای بیشتر آدمها و از بیشتر جهات، تحت چیرگی حضور یا تحت تسلط فعالیتهای محلی بود. پیدایش مدرنیت با تقویت روابط میان دیگرانِ غایب، بیشازپیش مکان را از محل جدا ساخت؛ این دیگران از جهت محلی از هرگونه موقعیت همکنش رودررو به دورند (گیدنز، 1387: 23). شهر در هرلحظه و زمان كیفیت زندگی خود را وامدار تعامل میان محیط انسانی با ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خاص خود از یکسو و محیط كالبدی به مفهوم فضای ساختهشده از سوی دیگر است و این در حالی است كه هردوی این عرصهها با ارتباطی متقابل، فضای طبیعی شهر را از طریق تصمیمات و دخالتهایی كه در آن به اقتضای نیازهایشان داشته، دگرگون ساختهاند (فلامکی، 1367: 57).
تردیدی نیست كه كمرنگ شدن ارتباطات دوستانهی همسایگی بهعنوان تضعیف سنتی مطلوب و تخریب یک نهاد اجتماعی با كاركردهای مثبت و مفید متعدد، برای جامعه بشری عموماً و در كشور ما بخصوص، امری اجتنابناپذیر است.
این پایاننامه به پنج فصل تقسیم شده است. فصل اول به بیان مسئله مورد تحقیق و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان پیشینهی تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور و آوردن نظریات مرتبط و بدست آوردن مدل نظری که از چارچوب نظری گرفته شده است، پرداخته شده است. در فصل سوم تحقیق به بیان روش و ابزار تحقیق، نمونه گیری، روایی و پایایی ابزار تحقیق و تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد بررسی، پرداخته شده است. فصل چهارم شامل یافته های تحقیق است و در فصل پنجم به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات تحقیق پرداخته شده است.
فصل اول
کلیات
1-
1-1- بیان مسئله
هرگاه از مفهوم سلامت سخن به میان می آید بیشتر به بعد جسمانی آن توجّه می شود. درحالیکه رشد و تعالی جامعه در گروی تندرستی آن جامعه از ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی است. گلداسمیت سلامت اجتماعی را «ارزیابی رفتارهای معنیدار مثبت و منفی فرد در ارتباط با دیگران» تعریف می کند و آن را یکی از اساسیترین شاخصهای سلامت هر کشوری معرفی می کند که منجر به کارا بودن فرد در جامعه میگردد (لارسون، 1993: 285). داشتن تعاملات اجتماعی مثبت و برخورداری فرد از اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و شبکه روابط بالا برای داشتن زندگی اجتماعی بهتر، اولین و مهمترین مرحله از سلامت اجتماعی میباشد که متأسفانه توجّه کافی به آن در محیط شهری نشده است. ازآنجاییکه سلامت اجتماعی مفهومی است كه در بستر اجتماع و روابط بین افراد در شبکههای اجتماعی نمود و ظهور پیدا میکند، میتوان گفت كه محیط اجتماعی و فیزیکی سالم و استاندارد محلات در شکلگیری آن میتوانند نقش اساسی ایفا كنند.
در فضاهای شهری با ساختمانهای چندطبقه، فاصلههای زیاد بین ساختمانها و فعالیتها و افرادی که اغلب با یکدیگر بهعنوان یک غریبه رفتار می کنند؛ این شرایط، آنها را بیشتر به اعمال جرم هدایت می کند؛ زیرا احتمال کنترل کمتری از سوی ساکنان بر رفتارهای افراد وجود دارد. همهی این موارد باعث بروز شرایط استرسزا در افراد می شود که آنهم بهنوبهی خود سلامت روانی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. در چنین فضاهای شهری فقط ساختمانها و ماشینها دیده میشوند، مردم اگر هم باشند بسیار انگشتشمارند، زیرا حرکت پیاده تقریباً غیرممکن بوده و شرایط برای حضور در فضاهای عمومی مجاور ساختمانها بسیار نامطلوب است. فضاهای خارجی، بزرگ و غیرانسانیاند. باوجود فاصلههای زیاد در طرح این فضاها، چیزی برای تجربهی خارجی وجود ندارد و فعالیتهای محدودی هم که به چشم میخورند در فضا و زمان پراکنده گشتهاند. در چنین شرایطی بیشتر شهروندان ترجیح می دهند در داخل خانه و جلوی تلویزیون یا در بالکن و یا در هر فضای خصوصی خارجی اینچنینی، باقی بمانند؛ ولی در فضاهای شهری با ساختمانهای کوتاه و به هم چسبیده، با چیدمانی برای عبور و مرور پیاده و فضاهایی خوب برای حضور فرد در خارج از خانه؛ در خیابانها و در کنار سکونتگاهها، ساختمانهای عمومی، محلهای کار و غیره. در اینجا میتوان ساختمانها، مردم در حال رفتوآمد و مردمی که در فضاهای خارجی در نزدیک ساختمانها میایستند را دید، زیرا در اینجا فضاهای خارجی احساس راحتی به مردم داده و آنها را دعوت به استفاده می کنند. چنین شهری، شهری سرزنده است. شهری که فضاهای داخلی ساختمانهایش با فضاهای خارجی قابلاستفاده تکمیلشدهاند و شهری که فضاهای عمومیاش به مردم اجازه می دهند تا از آنها استفاده کنند.
در شهرهای سنتی ایران مانند شهر یزد نیز به اعتبار وجود ویژگیهای كالبدی خاص زمانهشان، وجود همبستگی اجتماعی میان ساكنان، نوعی حس تعلقخاطر و امنیت را برای اهالی هر محله به همراه داشته كه خود سرچشمهی ایجاد سرمایه اجتماعی موجود در این محلهها بوده است. وجود اعتماد، همبستگی و روح تعاون و همكاری در ادارهی امور محله ازجمله نشانگرهای وجود این ویژگی هستند. در حقیقت، رشد بطئی كالبد محلهها درگذشته، ضمن حفظ ارزشهای محیط اجتماعی خود، پاسخگوی نیازهای ساكنان خود نیز بودند. مثل نیاز ارتباط برقرار کردن که آن توسط وجود امکانات ارتباطی، اعم از مسجد، حسینیه، سالنهای ورزشی و غیره میباشد. با گذر زمان، ایجاد گسست در سازمان فضایی محلهها و بهتبع آن از میان رفتن اعتبار و هویت كالبدی، درنهایت از بین رفتن سازمان اجتماعی موجود در محلههای شهری را به دنبال داشته است. به دنبال این مسئله، كاهش كمی و كیفی تعاملات اجتماعی اتفاق افتاد و این در حالی است كه در مباحث نظری، میزان و نحوه تعاملات اجتماعی میان ساكنان، وجود یا عدم وجود سرمایه اجتماعی را رقم میزند. نبود فضاهای جمعی متناسب با نیاز امروز ساكنان، كاهش تعاملات اجتماعی و ارتباطات چهره به چهره را در میان آنها به دنبال داشت تا آنجا كه ساكنان را نسبت به یكدیگر بیگانه ساخت. این در شرایطی است كه تجربه نشان میدهد كه بهبود كیفیت محیط فیزیکی و اجتماعی و فضای پیادهراههای محله، بهگونهای كه شرایط را برای افزایش تعاملات اجتماعی در آن فراهم آورد، می تواند رنگ تعلق، حس هویت، حس اعتماد و درنتیجه آن همبستگی اجتماعی را در میان ساكنان تقویت كنند كه همگی از مؤلفه های مؤثر در شکلگیری سلامت اجتماعی به شمار میروند.
در این تحقیق، پژوهنده برآن است تا به بررسی و مقایسه دو محله با بافت متفاوت از یکدیگر یعنی محلهی لبخندق با بافت سنتی و محلهی مهرآوران با بافت جدید در شهر یزد بپردازد و میزان سلامت اجتماعی ساکنین این دو بافت را مقایسه نماید. بنابراین به بررسی ساختار محیط اجتماعی و فیزیکی امروز شهر یزد و رابطهی میان این دو محیط و اینکه آیا این عوامل میتوانند بر روی سلامت اجتماعی افراد در دو محیط فیزیکی متفاوت تأثیر بگذارند، پرداخته می شود. ارائه راهکار برای تقویت نقاط مثبت و رفع موانع موجود و بالا بردن سطح سلامت اجتماعی محلات ازجمله نیازهای زندگی در شهر است.
[1] World Health Organization (WHO)
[2] Health
[3] Goldsmith
فرم در حال بارگذاری ...