حیوانات اهلی به عنوان سرمایهای ملی و ذخایر استراتژیک بومی یک کشور محسوب میشوند. استان خوزستان با اینکه یک منطقه نفت خیز است و در غالب اوقات سال دارای آب و هوایی گرم میباشد، ولی یکی از مناطق مستعد پرورش دام و طیور به شمار میرود. یکی از این دامهای بومی و با ارزش گاومیش است که علاوه بر ظرفیت تولید، نسبت به شرایط سخت و آب هوایی گرم استان سازگاری داشته و همچنین در برابر برخی بیماریهای رایج مقاوم میباشد. جمعیت گاومیش در جهان تقریبا حدود 4/166 میلیون رأس میباشد که نزدیک به 4/161 میلیون رأس یعنی در حدود 2/97 درصد از آنها در آسیا یافت می شود. جمعیت گاومیش در ایران به طور تقریبی 523 میلیون رأس تخمین زده می شود (فائو، 2009). مهمترین محل پرورش گاومیش، قاره آسیا به ویژه شبه قارهی هند است. و به طور کلی اهمیت پرورش گاومیش را میتوان به شرح ذیل بیان نمود. گاومیش بر خلاف داشتن ظاهر خشن، حیوانی مطیع و آرام است و خیلی زود با محیط و افراد خو میگیرد. این حیوان قدرت سازگاری با محیطهای مختلف را داراست به طوری که در مناطق سردسیر و گرمسیر مثل خوزستان به خوبی پرورش مییابد و به منظور تولید شیر، گوشت، ورزش و کار میتوان از آن استفاده کرد. صفاتی که دارای اهمیت اقتصادی در گاومیش هستند شامل تولید شیر، درصد چربی، درصد پرتئین و تولید گوشت و صفاتی هستند که بر درآمد و سود دامدار تاثیر غیر مستقیم دارند مثل میزان مصرف غذا، مقاومت نسبت به بیماری و غیره (کمایی، 1387). غدهی تیروئید یکی از بزرگترین غدههای درونریز بدن است. که دو هورمون اصلی تیروکسین (T4) و ترییدوتیرونین (T3) را ترشح می کند. هر دوی این هورمونها سرعت متابولیک بدن را افزایش میدهند. مهمترین کار تیروئید گرفتن ید از خون، ترکیب کردن آن با آمینواسید تایروزین و تولید T4و T3 است. هورمون های تیروئیدی نقش مهمی در رشد، تقسیم سلولی و تنظیم متابولیسم پایه بدن دارند. تاكنون نقش هورمون های تیروئیدی و ارتباط آن با متابولیسم برخی تركیبات شناخته شده است. هورمونهای تیروئیدی تقریباً تمام جنبه های متابولیسم کربوهیدراتها از جمله دریافت گلوکز توسط سلولها، تقویت گلیکولیز و گلوکونئوژنز را تحریک می کنند (گایتون و هال، 2006).
عناصر کم نیاز عناصری هستند که میزان آنها در بدن کم بوده و برای سیستمهای آنزیمی فعال در بسیاری از فرایندهای متابولیکی ضروری هستند. از جمله این عناصر میتوان به روی، آهن، منگنز و غیره اشاره نمود. کمبود، فقدان و افزایش عناصر کم نیاز می تواند سبب بروز خسارات جبران ناپذیر گردد (جوزف، 1999). امروزه کاملا مشخص شده است که مواد معدنی به همان اندازه که در روندهای تولید مثل حیوان ماده دخالت دارند، در فیزیولوژی تولید مثل دامهای نر نیز موثرند. نقش کلیدی عناصر کم نیاز مثل مس، سلنیوم و روی در تولید مثل قوچ و بز نر مشخص شده است (وازکوئز آرمیجو و همکاران، 2011). منگنز عنصری است که تقریبا در اکثر سیستم های آنزیمی دخالت دارد (سویک و همکاران، 2007). روی از عناصر کمیاب مهم در تغذیه حیوانات میباشد. این عنصر دارای عملکردهای متعدد بیولوژیکی میباشد. روی نقش مهمی در فعالیت بسیاری از سیستمهای آنزیمی دارد. نقش روی در اسپرم سازی و بلوغ آنها مشخص شده است (ری و همکاران، 2010). عناصر کمنیاز نقش مهمی در متابولیسم کربوهیدرات ها، پروتئینها، چربیها و نیز فعالیتهای آنزیمی دارند (وازکوئز آرمیجو و همکاران، 2011). مس یک عنصر کم نیاز ضروری برای فعالیت بسیاری از آنزیمها مثل سوپراکسید دیسموتاز میباشد. اسپرم pestanداران دارای مقادیر زیادی اسیدهای چرب غیراشباع هستند که براحتی میتوانند پراکسیده شوند. آنزیم سوپراکسیددیسموتاز از این پراکسیده شدن محافظت میکند (عیدی و همکاران، 2010).
آنتیاکسیدانها اثرات تخریبی رادیکالهای آزاد را به حداقل رسانده و از سلولهای بدن در برابر آسیبهای ناشی از این رادیکالها محافظت می کنند. از جمله این رادیکالهای آزاد، یون پراکسید ناپایدار و فعال است که در خلال احیای مونووالات اكسیژن پدید می آید و منجر به آسیبهای غشای سلولی در سلولهای مصرف كننده اكسیژن می شود. برای از بین بردن سمیت اكسیژن فعال، طیف وسیعی از مكانیزمهای دفاعی بدن از جمله آنزیم سوپراكسید دیسموتاز (SOD) علیه اكسیدانتها فعال میشوند (نیلسن و میلن، 1993). نقش آنزیم سوپراكسید دیسموتاز در متابولیسم برخی عناصر کم نیاز شناخته شده است. از آنجایی که هورمونهای تیروئیدی به عنوان تنظیم
کننده های مهم متابولیسم میتوانند تحت تأثیر تغییرات عناصر کم نیاز و فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدان قرار گیرند، هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان هورمونهای تیروئیدی، میزان آنزیم آنتیاکسیدان سوپراكسید دیسموتاز و برخی عناصر کمنیاز سرم خون گاومیشهای خوزستان است.
2-1 فرضیهها
H0: بین هورمونهای تیروئیدی، میزان آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و عناصر کم نیاز سرم خون گاومیشهای خوزستان ارتباط معنیداری وجود ندارد.
H1: بین هورمونهای تیروئیدی، میزان آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و عناصر کم نیاز سرم خون گاومیشهای خوزستان ارتباط معنیداری وجود دارد.
3-1 اهداف
1-3-1 اهداف اصلی
2-3-1 اهداف فرعی
3-3-1 نوآوری:
گزارش مکتوبی در زمینه ارتباط بین هورمونهای تیروئیدی، آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و برخی عناصر کم نیاز در سرم خون گاومیشهای خوزستان در دسترس نیست لذا در این مطالعه سعی می شود که به بررسی این مسأله پرداخته شود.
فصل دوم
مروری بر پژوهشهای انجام شده
1-2 رده بندی گاومیش از نظر جانور شناسی
گونه گاومیش براساس ردهبندی سیستماتیک جانور شناسی در سلسله جانوران، زیر سلسله پرسلولیها، دسته طنابداران، شاخه مهرهداران، رده pestanداران، راسته سم داران، زیر راسته زوج سمان، گروه نشخوارکنندگان، خانواده تهیشاخان زیر خانواده گاوسانان قرار دارد. (بورقس، 2005).
دو جنس معروف گاومیش عبارتند از بوبالینا معروف به گاومیشهای آسیایی و سین سه روس معروف به گاومیشهای آفریقایی (برومندجزی، 1384).
[1]. Tetraiodothyronine
[2]. Triiodothyronine
[3]. Guyton And Hall
[4]. Joseph
[5] .Vázquez-Armijo
[6]. Civic
[7]. Eidi
[8]. Superoxide Dismutase
[9]. Nielsen And Miln
[10]. Animals
[11]. Eukaryote
[12]. Chordata
[13]. Vertebrate
[14]. Mammalla
[15]. Ungulata
[16]. Artiodactyla
[17]. Ruminant
در جبرهای C* مفهومی به نام -C*محدب و -C*فرین وجود دارد که تعریف -C* محدب را در قسمت تعاریف اصلی خواهیم آورد و تعریف نقاط – فرین را از مقاله ی لوئبل و پالسن (1981) میاوریم. این نقاط برای زیر مجموعههای از جبر C*، ،همان نقاط فرین در مقاله ی لوئبل و پالسن(1981)هستند که عکس آن طبق مقاله های هاپنواسر و مور (1981)و فارنیک و مورنز (1993)بر قرار نمی باشد. طبق مقاله ی لوئبل و پالسن(1981)حالت دیگری از قضیه کراین میلمان برای مجموعههای فشرده – محدب برقرار است و در واقع اخیراً برای زیر مجموعههای Mn این چنین قضیهای توسط مورنز (1994) ثابت شده بود که از بعضی کارهای قبلی فارنیک (1992) و فارنیک و مورنز استفاده شده.
درفصل 3 این پایان نامه قضیه 3-2-2 را در حالت کلی برای عاملهای ابرمتناهی بیان کرده و اثبات آن را به کمک قضیه های زیرنشان خواهیم داد.
قضیه: فرض کنید R یک عامل دلخواه باشد و وجود داشته باشد به طوری که یک زیر عامل (شامل همانی R) ایزوموف با Mn باشد. آنگاه
برای هر به طوری که Wn(x)به عنوان زیر مجموعه ای از A در نظر گرفته می شود و A توسط Mn مشخص می شود (با بهره گرفتن از یک C*-ایزومورفیسم دلخواه) به علاوه برای هر نگاشت کاملاً مثبت یکانی و هر زیر مجموعه محدب C* فشرده ی ضعیف ستاره ی از R.
قضیه: فرض کنید R یک جبرC* یکانی و A یک زیر جبر C* شامل همانی R باشد به طوری که برای هر یک امید شرطی وجود داشته باشد که . اگر زیرمجموعه محدب C* از R باشد که برای هر نگاشت کاملاً مثبت یکانی ، آن گاه .
هم چنین درفصل 3 لم زیر را برای اثبات قضیه3-1-3 استفاده کرده و لم 3-2-2 را نیز اثبات خواهیم کرد.
پس از آن در فصل 4، قضیه 3-1-3 را در حالت R=Mn توسط نتایجی از مقالات فارنیک (1992) و مورنز (1994) یا مقاله ی وبستر و وینکلر(1999 ) اثبات خواهیم کرد.
خاطر نشان میشویم که وجود نقاط _ فرین از زیرمجموعههای _محدب فشرده ی ضعیف ستاره ی K از یک جبر دلخواه فون نویمان در مقاله ماگاجنا اثبات شده اما نقاط فرین بدست آمده از مقاله ماگاجنا دلخواه است و برای تولید کردن K مناسب نیست.
بنابراین برای جبرهای دلخواه فون نویمان این مسئله که هر زیر مجموعه -C*محدب فشرده ی ضعیف ستاره توسط نقاط -C*فرینش تولید می شود، هنوز حل نشده است.
سابقه و هدف:امولسیونهاجزءمهمیازاغلبسیستمهایغذایی،داروییوآرایشیهستند که به علت خصوصیات رئولوژیک و فیزیکوشیمیایی خاص خود، در صنایع مختلف اهمیت فراوانی دارند. اما محدودیت اصلی این سیستمها ناپایداری ترمودینامیکی آنها می باشد که سبب جدایش فازی طی زمان می شود. در این تحقیق، تاثیر استفاده از صمغ کتیرای ایرانی به عنوان یک هیدروکلوئید طبیعی و سدیم کازئینات به عنوان یک امولسیفایر طبیعی در پایدارسازی امولسیون های روغن در آب (10% وزنی) و برخی ویژگیهای فیزیکی و فیزیکوشیمیایی این سیستمها بررسی شد.
مواد و روش ها:در بخش اول مطالعه، پایداری سیستمهای امولسیونی با بررسی تاثیر غلظتهای متفاوت کتیرای حاصله از دو گونه گون آستراگالوس گوسیپینوس (AG) و آستراگالوس فلاکوسوس (AF) و با در نظر گرفتن نقش و غلظت جزء محلول و نامحلول طی سی و پنج روز پایش، تعیین گردید. سپس در فاز دوم مطالعه، تاثیر نسبتهای متفاوت از سدیم کازئینات به کتیرا (1/1، 1/2، 1/3، 1/5 و 1/9) در غلظت کل دو بیو پلیمر ثابت و 9/0% وزنی و pHهای متفاوت (7، 6، 5، 5/4 و 8/3) بر پایداری و خواص فیزیکوشیمیایی امولسیون ها طی 35
روز تعیین گردید. سپس جهت یافتن سازوکارهای مربوط به پایدارسازی، آنالیز قندی صمغ با HPAEC-PAD، ویژگیهای رئولوژیک نمونههای امولسیون روغن در آب با دستگاه رئومتر ، توزیع اندازه ذرات با بهره گرفتن از تکنیک تفرق نور لیزر،کشش بین سطحی با دستگاه تنسیومتر بررسی شد.
یافته ها :نتایج نشان داد AF در غلظت 5/0 % وزنی کشش سطحی و بین سطحی را بیشتر از بقیه نمونه ها کاهش می دهند در حالی که AG پایدار ترین امولسیون ها در غلظت 5/0 % وزنی ایجاد می کند.بنظر می رسد علت پایدارسازی بالاتر AG حضور توام جزء محلول با نقش امولسیفایری و جزء نامحلول با تاثیر بر گرانروی فاز پیوسته سبب پایداری امولسیونهای حاوی AGمی باشد.
نتیجه گیری:نسبت مشخص از جزء محلول به نامحلول، ساختار شیمیایی ( درجه متیلاسیون، استیلاسیون، محتوی اسید اورونیک و ترکیب قندی) کل صمغ و دو جزء تشکیل دهنده آن باعث توانایی مناسب امولسیون کنندگی AG شده است. افزودن توام سدیم کازئینات و کتیرا تاثیر آنتاگونیستی بر پایداری امولسیون ها داشت و امولسیون های حاوی این دو بیوپلیمر سریع ناپایدار شدند.
واژگان کلیدی: امولسیون روغن در آب، پایداری، صمغ کتیرا، اندازه ذرات، رئولوژی و کشش بین سطحی
همانطور که گفتیم، یکی از خطاهای مهم در بررسیهای آماری، خطای ناشی از بیپاسخی است. تمام محققین تلاش می کنند تا حد ممکن این خطا به حداقل مقدار تقلیل یابد. تاکنون راهکارهای گوناگونی، توسط افراد مختلف ارائه شده اند. در این پایان نامه به بررسی آنها میپردازیم.
در این فصل اصطلاحات، تعاریف، مفاهیم و سابقه مربوط به بیپاسخی و علل بروز آن، فعالیتهای آماری مرتبط با بیپاسخی، راه های جبران بیپاسخی و مقایسه نرخهای بیپاسخی را بررسی میکنیم.
برای جبران بیپاسخی و کاهش اریبی ناشی از بیپاسخی میتوان از دو رویکرد استفاده کرد، رویکرد اول مبتنی بر آمار کلاسیک است که سعی می کند بهنحوی اریبی بیپاسخی را کاهش دهد و محتاج مراجعات مکرر یا نمونه گیری های مکرر است. رویکرد دوم روش بیزی است که در واقع تصحیح اریبی را بهوسیله شرطی کردن روی بیپاسخیها انجام میدهد.
اریكسون (1976) [1] پیشگام مطالعه به روش بیزی در این زمینه بوده است و بررسی وی در زمینه تشریح روش بیزی در ارتباط با گرفتن زیر نمونه از واحدهای بیپاسخ، بوده است. علاوه بر روشهای بالا، اخیراٌ افراد دیگری از جمله لیتل[2] (2003) رویكرد دیگری، اختیار كردهاند. به این شرح كه افراد نمونهای به دو زیرنمونة دارای پاسخ و بیپاسخ تقسیم میشوند و سعی میشود كه توزیع صفت مورد بررسی برای افراد با پاسخ بهشرط مقادیر متغیر مورد بررسی برای افراد بیپاسخ طبق یک مدل آماری معینی بهدست آورده شود.بدین ترتیب تصحیح لازم در مقادیر مشاهده شده بهعمل آید بهطوریكه اریبی ناشی از بیپاسخی از بین برود.
از آنجاییكه رویكرد ما در این رساله مبتنی بر اجرای طرح نمونه گیری و استفاده از نتایج آن و روشهای فراوانیگرا است، از پرداختن به ارائه مدل آماری برای تعدیل برآوردگرهای ناشی از
داده های بیپاسخ در تعیین برآورد احتمال حضور شخص در خانه و نیز روشهای بیزی خودداری میكنیم. خواننده علاقهمند می تواند به پاتهاف[3] (1993) و لیتل (2003) مراجعه کند.
در بخش دوم این فصل تعریف بیپاسخی و چند تعریف دیگر مرتبط با آن آورده می شود. در بخش سوم اهمیت و دلایل بروز بیپاسخی بررسی می شود سپس در بخش چهارم اثرات بیپاسخی روی برآوردها و اریبی بیپاسخی روی میانگین و محاسبه میزان آن شرح داده می شود. در بخش پنجم به تاریخچه تحقیق در زمینه بیپاسخی اشاره می شود و در بخش ششم مثال كاربردی در طرح آمارگیری آمریكا، نحوه محاسبه نرخهای بیپاسخی و دلایل اختلاف در معیارهای بیپاسخی توضیح داده می شود. همچنین در بخش هفتم روشهای جبران بیپاسخی و كنترل نرخ بیپاسخی شرح داده می شود و در انتها به نتیجه گیری این فصل در بخش هشتم میپردازیم.
1-2 بیپاسخی
در زیر به تعاریف بیپاسخی، خطاهای بیپاسخی، بیپاسخی سؤال، بیپاسخی واحد آماری و نرخ بیپاسخی میپردازیم.
الف – علتهای گوناگونی برای عدم توفیق در بهدست آوردن پاسخ وجود دارد. برای مثال
ممكن است واحد آماری در بررسی از قلم بیفتد، یا ممكن است شخص از مصاحبه
امتناع ورزد، عدم دسترسی به واحد نمونه گیری و یا گم شدن پاسخنامه در طول مدت
نمونهگیری (زمان آمارگیری) که باعث میشوند اطلاعات مورد نظر بهدست نیاید ،
باعث بروز “بیپاسخی” می شود.
ب – خطاهای بیپاسخی را كه یكی از خطاهای غیرنمونهگیری است، وبروزآن
ناشیازناتوانیواحدنمونه،اعضا جامعه یا دادهها در بررسی میباشد تعریف میکنیم.
اگر اطلاعات جمعآوری شده از یک مكان و یا شخص و یا از یک بخش خاص در
پرسشنامه کامل نباشند، بررسی ما تحت تأثیر خطاهای بیپاسخی قرار میگیرد.
دو نوع بیپاسخی ممکن است رخ دهد یکی بیپاسخی سؤال و دیگری بیپاسخی
واحد آماری که در زیر آنها را تعریف میکنیم.
ج – بهطوركلی ”بیپاسخی اقلام اطلاعاتی (سؤال) “ به مواردی اطلاق میشود كه در زمان
تكمیل پرسشنامه، سؤال یا سؤالاتی بیپاسخ بمانند.
د – بعضی مواقع كه به واحدهای آماری در نمونه مراجعه میشود برای بعضی از واحدهای
آماری بهدلیل عدم حضور پاسخگو در منزل، امتناع پاسخگو یا دلایل دیگری، پرسشنامه
تكمیل نمیشود كه در اینصورت اصطلاحاً میگوییم ” بیپاسخی واحد آماری“ رخ
داده است.
هـ – از محاسبه نسبت تعداد واحدهای آماری واجد شرایط كه بیپاسخاند به تعداد كل
واحدهای آماری واجد شرایط، نرخ بیپاسخی به دست میآید.
بیپاسخی یكی از منابع بالقوه روابط و خطا در آمارگیریهاست كه در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، بهگونهای كه نرخ بیپاسخی بهعلت پژوهشهای گسترده در بررسی علل بیپاسخی در معرفی راهكارهای مواجهه با آن روبه کاهش است. برای به حداقل رساندن مقدار خطای بیپاسخی، میتوان از روشهای مقابله با آن استفاده كرد،) مشكانی ومشكانی 1377 (.
W. A. Erickson
R. J. Little
R. F. Potthoff
زمینه وهدف: بهبود کیفیت مراقبت از کاتتر های ورید مرکزی مستلزم ارتقاء سطح آگاهی پرستاران از دستورالعمل های استاندارد مراقبت از کاتتر ها و نتایج تحقیقات در این حوزه می باشد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف تعین تاثیر برنامه آموزش مبتنی بر مشارکت بر عملکرد پرستاران در ارتباط با مراقبت از کاتتر ورید مرکزی در بخش های مراقبت های ویژه بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان انجام شد.
روش کار: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پـیش آزمـون- پـس آزمـون دو گروهی (آزمون و شاهد) بر روی 46 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه در دو بیمارستان آیت ا.. موسوی و ولیعصر که به صورت غیر تصادفی به دو گروه کنترل (18 پرستار) و مداخله (28 پرستار ) تقسیم شدند، انجام گرفت. قبل انجام مداخله بــا اســتفاده از چک لیست مشاهد ه ای محقق ساخته و پرسش نامه ســنجش آگاهی توسعه یافته توسط لابیو و همکاران (2008) و عملکرد و دانش پرستاران در ارتباط با مراقبت از کاتتر ورید مرکزی مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس درگــروه آزمون به مدت یک ماه برنامه آموزش مبتنی بر مشارکت و درگــروه شــاهد مداخلــه روتین( ارائه یک سخنرانی) به اجرا گذاشته شد. سه مــاه بعد از مداخله مجددا دانش و عملکرد پرستاران توسط پرسشنامه و چک لیست مشاهده عملکرد توسط همکار پژوهشگر ارزیابی شد. داده توسط نرم افزار آماری spss نسخه 16 با بهره گرفتن از از آزمون های آماری کای اسکوئر، فیشر، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تی مستقل و تی زوجی تجزیه تحلیل شد.
نتایج: یافته ها نشان می دهد در مرحله پیش آزمون بین دو گروه آزمون و شاهد از نظر نمره آگاهی (۶۹۱/0 P>) و نمره عملکرد (817/0 P>) تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت. اما بعد از انجام مداخله آموزشی تفاوت معنی داری در آگاهی p<0.004)) و عملکرد (p<0.001) پرستاران در مراقبت از کاتتر ورید مرکزی در دو گروه کنترل و مداخله وجود داشت.
نتیجه گیری: ننایج پژوهش حاضر بیانگر این است که مداخله آموزش مبتنی بر مشارکت در مقابسه با روش های معمول در ارتقاء سطح دانش پرستاران و بهبود عملکرد آنها در مراقبت از کاتتر های ورید مرکزی موثرتر بوده و برنامه ریزان آموزش پرستاری می توانند از این رویکرد آموزشی درآموزش ضمن خدمت پرستاران استفاده نمایند.
واژه های کلیدی: آموزش مبتنی بر مشارکت، آگاهی پرستاران، عملکرد پرستاران، کاتتر ورید مرکزی، بخش مراقبت های ویژه
عنوان صفحه
فصل اول: معرفی پژوهش
زمینه و اهمیت پژوهش……………………………………………………………………………………………………………….12
هدف کلی………………………………………………………………………………………………………………………………..18
اهداف ویژه(اهداف جزیی) ……………………………………………………………………………………………………18
فرضیه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………..18
تعریف متغیرها……………………………………………………………………………………………………………………….18
پیش فرض های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………20
فصل دوم :چهارچوب پژوهش و بر مطالعات
چهارچوب پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………23
بر مطالعات……………………………………………………………………………………………………………………………..38
فصل سوم:روش پژوهش
نوع پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………..46
جامعه پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………….46
محیط پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………….46
نمونه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………….47
روش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………………………47
حجم نمونه و روش محاسبه آن………………………………………………………………………………………….47
مشخصات واحد پژوهش و معیارهای ورود و خروج در مطالعه…………………………………………..48
ابزار گردآوری اطلاعات و روایی وپایایی ابزار………………………………………………………………………48
روش گردآوری اطلاعات و شرح مداخله…………………………………………………………………………….50
روش تجزیه تحلیل داده ها……………………………………………………………………………………………….54
محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………….54
ملاحظات اخلاقی…………………………………………………………………………………………………………………55
فصل چهارم:یافته های پژوهش
یافته های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………..57
فصل پنجم :بحث و نتیجه گیری
بحث…………………………………………………………………………………………………………………………………….77
نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………….83
کاربرد یافته ها در پرستاری……………………………………………………………………………………………….84
پیشنهادات برای پژوهش های بعدی…………………………………………………………………………………85
منابع………………………………………………………………………………………………………………………………….86
پیوست ها …………………………………………………………………………………………………………………………..94
فهرست جداول
جدول (۱-۴): توزیع فراوانی مطلق و نسبی جنسیت شرکت کنندگان در دو گروه آزمون و شاهد…..59
جدول (۲-۴): توزیع فراوانی مطلق و نسبی، میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان در دو گروه
آزمون و شاهد……………………………………………………………………………………………………………………………………..60
جدول (۳-۴): توزیع فراوانی مطلق و نسبی وضعیت تأهل شرکت کنندگان در دو گروه آزمون و شاهد…………………………………………………………………………………………………………………………………………..61
جدول (۴-۴): توزیع فراوانی مطلق و نسبی وضعیت استخدام شرکت کنندگان در دو گروه آزمون و شاهد…………………………………………………………………….. ……………………………………………………………..62
جدول(5-4) : تعیین ارتباط بین نوع استخدام شرکت کنندگان با آگاهی و عملکرد آنها ………63
جدول (6-۴): توزیع فراوانی مطلق و نسبی سابقه خدمت شرکت کنندگان در دو گروه آزمون و شاهد…………………………………………………………………… ……………………………………………………………………..64
جدول (7-4) : تعیین ارتباط بین نوع سابقه خدمت شرکت کنندگان با آگاهی و عملکرد آنها…..65
جدول(8-۴): توزیع فراوانی مطلق و نسبی وضعیت آموزش ضمن خدمت شرکت کنندگان در دو گروه آزمون و شاهد…………………………………………………………………………………………………………………………………..66
جدول (9-4) : توزیع فراوانی مطلق و نسبی سوالات پرسشنامه سنجش آگاهی پرستاران…………67
جدول (10-4) : توزیع میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی شرکت کنندگان ، قبل از مداخله آموزش در دو گروه آزمون و شاهد………………………………………………………………………………………………………………………68
جدول (11-4) : توزیع میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی شرکت کنندگان، پس از مداخله آموزش در دو گروه آزمون و شاهد……………………………………………………………………………………………………………………..69
جدول (12-4): توزیع میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی شرکت کنندگان در قبل و بعد از مداخله آموزش در دو گروه آزمون و شاهد…………………………………………………………………………………………………..70
جدول (13-4) : توزیع فراوانی مطلق و نسبی سوالات چک لیست سنجش عملکرد پرستاران…..71 و72
جدول (14-4) : توزیع میانگین و انحراف معیار نمره عملکرد شرکت کنندگان ، قبل از مداخله آموزش در دو گروه آزمون و شاهد…………………………………………………………………………………………………………………..73
جدول (15-4) : توزیع میانگین و انحراف معیار نمره عملکرد شرکت کنندگان، پس از مداخله آموزش در دو گروه آزمون و شاهد ………………………………………………………………………………………………………………………74
جدول (16-4): توزیع میانگین و انحراف معیار نمره عملکرد شرکت کنندگان در قبل و بعد از مداخله آموزش در دو گروه آزمون و شاهد…………………………………………………………………………………………………..75
امروزه ایجاد بیمارستان های مجهز به بخش مراقبت های ویژه [1](ICU) باعث درمان و بهبودی بیمارانی شده است که در گذشته محکوم به مرگ بوده اند (۱). طولانی شدن مدت بستری بیماران در بخش مراقبت های ویژه و استفاده از تجهیزات تهاجمی منجر به شیوع بالای عفونت های بیمارستانی[2] گردیده است .عفونت بیمارستانی به عفونتی گفته می شود كه به صورت محدود یا منتشر، در اثر واكنش های بیماریزای مرتبط با خود عامل عفونی یا سموم آن در بیمار ایجاد شود. این عفونت باید حداقل 48 تا 72 ساعت بعد از پذیرش بیمار در بیمارستان ایجاد شده و در زمان بستری بیماری در دوره نهفتگی خود نباشد (۱و۲و۳).
در كشورهای توسعه یافته صنعتی ۵ تا ۱۰ درصد بیماران بستری شده در بیمارستان به عفونت های بیمارستانی مبتلا می شوند. این در حالی است که در كشورهای در حال توسعه این رقم به حدود ۲۵درصد افزایش می یابد. براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، سالانه بیش از ۴/۱ میلیون نفر در جهان به عفونت های بیمارستانی مبتلا می شوند. در مورد شیوع عفونت های بیمارستانی در ایران مطالعات جامعی صورت نگرفته است. اطلاعات مربوط به عفونتهای بیمارستانی که به صورت پراكنده از بیمارستان های شهر مشهد به دست آمده، نشان می دهد که در بیمارستان رسول اکرم (ص)، درسال ۱۳۸۳ تعداد ۷۹۸ مورد و در سال ۱۳۸۴ تعداد ۸۴۹ مورد عفونت بیمارستانی شناخته شده وجود داشته است (۳). در مطالعه ای که توسط اجل لوئیان و همکاران (۱۳۸۶) در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان خاتم الأانبیاء تهران انجام شد نرخ بروز عفونت بیمارستانی ۷/۱۸ مورد عفونت به ازای هر یک هزار نفر برآورد گردید (۴).
[1] – Intensive Care Unit
[2] – Nasocomial Infection