از دیدگاه قرآن کریم اولین جرمی که در زمین واقع شده قتل نفس است که برخاسته از خوی تجاوز گری انسان است. نظر به اینکه از آغاز حیات بشری، قتل و ضرب و جرح به عنوان یک تهدید جدی برای جوامع بشری به شمار می رفته لذا جامعه و ادیان الهی، در صدد تبیین نحوه دفاع در مواجهه با اینگونه مسائل بودند.چرا که دفاع و به عبارتی مقابله به مثل، در صورت عدم تعیین چهارچوب معین منجر به کشمکش و نزاع در میان مردم می گردد.دین مبین اسلام به عنوان کاملترین ادیان الهی با نگاه عمیق و دقیق به این مطلب پرداخته و بیان داشته است « و جَزاءُ سَِیّئة سَیَّئة مِثلُهَا » و انتقام آن بدی به مانندآن است.هر چند قصاص بدون در نظر گرفتن خصوصیات و تفاوتهای فردی قبیله ای و گروهی اجرا می شود و تفاوتهای قاتل و مقتول نیز در مسائلی مانند علم و فضیلت، فقروغنا،صحّت و سُقم،قوّت و ضعف،کبر و صغر مانع اجرای قصاص نمی شود.در عین حال، برای اجرای مجازات قصاص شرایطی مقرر شده است که بدون آن ها علی رغم تحقق قتل عمد این مجازات اعمال نخواهد شد.شرایط لازم برای قصاص گاهی با عنوان منفی موانع قصاص ممکن است طرح گردد،لکن در نهایت نتیجه یکی است و آن اینکه این شرایط که هر کدام دارای مبنا و فلسفة مخصوص به خود است،دایره قصاص را محدود نموده و در واقع بدون اینکه تأثیری در وصف مجرمانه عمل داشته باشند،تنها ازاجرای مجازات جلوگیری می کنند،بر خلاف اموری که اصولاً وصف مجرمانه عمل رااز بین می برند و موجب می شوند که عمل جرم محسوب نگردد،مانند قتل نفس عمدی در مقام دفاع یا به امر آمر قانونی در مقام اجرای قانون اهم و امثال آن.
شرایطی که باعث می شود قاتل محکوم به قصاص شود عبارتند از:
1-تساوی در موقعیت اجتماعی:یعنی قاتل و مقتول بایداز نظر طبقه اجتماعی هر دو آزاد یا هر دو برده باشند.
2-تساوی در جنسیت:یعنی اگر مقتول زن است، قاتل مرد را در قبال او نمی توان قصاص کرد. مگر این که اولیای مقتول، نصف دیه کامل را به قاتل بپرداز ند که در آن صورت می تواننداو را قصاص کنند.بنابراین تساوی در جنسیت شرط اجرای قصاص است.
3-تساوی در دین: به این معنا که هیچ مسلمانی را در قبال کشتن غیر مسلمان اعم از ذمّی، مستأمن و حربی قصاص نمی کنند،ولی غیر مسلمان در قبال کشتن مسلمان قصاص می شود.و نیز اگر غیر مسلمانی مرتکب قتل غیر مسلمان دیگری بشود او نیز قصاص خواهد شد،اگر چه قاتل و مقتول پیرو یک دین نباشد.
4-انتفاء رابطه پدری و فرزندی: یعنی اگر پدری فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود فقط ملزم به پرداخت دیه به اولیای دیگر فرزند می باشد،مگر این که از طرف آنها مورد عفو قرار بگیرد و علاوه بر دیه تعزیر نیز می شود که این حکم مورد اتفاق فقهای امامیه است.
5-قاتل باید عاقل و بالغ باشد:بنابراین اگر مجنون مرتکب قتل عمد شود عاقله او مسئول پرداخت دیه هستند و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد. و همچنین قاتل باید بالغ باشد بنابراین اگر غیر بالغ مرتکب قتل عمد شود، قصاص نخواهد شد و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد.
6-آخرین شرط برای اینکه قصاص لازم الاجرا شود اینکه مقتول باید محقون الدم باشد پس اگر کسی که مهدور الدم است کشته شود مانند کسی که پیغمبر را سب نموده بر قاتل او قصاصی نیست.
در قصاص عضو علاوه بر شرایط قصاص نفس شرایط زیر نیز باید رعایت شود:1-تساوی در سالم بودن اعضاء2-تساوی در اصلی بودن اعضاء3-تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع 4-قصاص موجب تلف جانی یا عضو دیگر نباشد5-قصاص بیشتر از اندازه جنایت نشود.این پژوهش در صدد بیان این مسئله است که شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد کنکاش قرار دهد.
این پایان نامه در سه فصل تدوین شده است که فصل اول به کلیات تحقیق شامل بیان مسأله، سؤالات تحقیق، فرضیات تحقیق، ضرورت و اهداف تحقیق، پیشینه تحقیق، روش تحقیق و جنبه نوآوری تحقیق و مفاهیم شروط قصاص،بلوغ،کافر،عاقل،مهدورالدم و دیگر واژه های مرتبط با بحث پرداخته است.فصل دوم به بررسی دیدگاه فقهای امامیه در خصوص شرایط قصاص نفس پرداختهاست و فصل سوم هم به بررسی دیدگاه های امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در رابطه با شروط قصاص نفس و مقایسه و نقد و بررسی نظرات و دیدگاه ها و نتیجه گیری پرداخته است.
موضوع این نوشتار « بررسی حق اشتغال زنان از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران» میباشد كه با ارائه مباحث تمهیدی و ضروری در این باره، به مطالعه و تحلیل مبانی و قلمرو آن میپردازد.
اشتغال زنان در خارج از منزل از یک سو و نیز مسئولیت اولیه زن مسلمان در خصوص ایفای نقش خود در خانواده به عنوان همسر و مادر و اهتمام به پرورش فرزندانی مكتبی از سوی دیگر، بسیار دشوار و سنگین میباشد، به طوری كه آنها باید با تحمل مشكلات و سر پنجهی تدبیر و توانمندی، آن را به سر منزل مقصود برسانند و تلفیقی مناسب و سالم بین این دو مسئله ایجاد نمایند. از طرفی نمی توان شایستگیها و تواناییهای زنان را به عنوان نیمی از نیروی فكری جامعه در پذیرش بعضی از مسئولیتها در عرصههای فرهنگی، علمی و تربیتی نادیده گرفت. در جهان امروز آن چه در توسعه و پیشرفت كشورها نقش مؤثری دارد بهره برداری اصولی از تواناییها و استعدادهای انسانی است، كه دراین میان زنان میتوانند نقش مؤثری را در بخشهای آموزش بهداشت و درمان و… ایفا كنند. و حذف زنان از صحنههای اجتماعی در حقیقت حذف نیمی از جامعهی انسانی است. لذا ضروری است نظام اسلامی با رعایت مصالح كلی جامعه و مصالح فردی مبتنی بر استعدادهای فطری زنان و مصالح خانوادگی (حفظ كیان خانواده) زمینه مشاركت متناسب با شئونات زن مسلمان راباحفظ حریم الهی عفاف وتقوی وبراساس آموزههای دینی و فقه پویای اسلامی برای زنان فراهم آورد (یزدخواستی، 1375، ص81).
با توجه به این كه زن به عنوان موجودی اجتماعی میباشد كه پا به پای مرد در اجتماع فعالیت نموده و در عین حال در كانون خانوادگی خویش نیز عهده دار مسئولیتهای مهم میباشد. لذا بررسی عوامل مرتبط با وضعیت اشتغال او و تأثیر آن بر روابط خانوادگی و تحت الشعاع قراردادن حقوق شوهر بالاخص تربیت فرزندان حائز اهمیت خواهد بود.
این تحقیق به دنبال تحلیل و بررسی دقیق یکی از حقوق زنان به نام اشتغال در خارج از خانه و جمع آن با سایر وظایف فطری و مادری زن میباشد که در این پایاننامه به آن پرداخته شده است.
برای ورود به بحث اشتغال زنان ابتدا نیاز است که مبانی اشتغال و لازمههای اشتغال برای زنان و شرایط اشتغال زنان بررسی گردد تا بتوان دلالیل فقهی اشتغال زنان در خارج از خانه را بهتر تبیین نمود.
این امر در فصل دوم محقق گردیده است.
در فصل سوم نیز به بررسی مبانی مشروعیت اشتغال زنان با رویکردی به قرآن و سنت پرداختهایم و دلایل و نظریات فقهی مرتبط را تبیین نموده ایم. و در فصل چهارم این موضوع را در حقوق ایران بررسی کرده و در پایان اشتغال زنان به طور تطبیقی اشاره کرده ایم.
1-1- طرح تحقیق
1-1-1- بیان مسأله
یكی از مسایل مهم و مورد توجهی جامعه بین الملل، حفظ و رعایت حقوق زنان و مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است، در این میان مسأله اشتغال زنان در خارج از منزل مورد توجه اندیشمندان و از موضوعات مهم اجتماعی در جهان میباشد.
دیدگاه اسلام در مورد اشتغال زنان و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی آنان تابع نگاه جامع این دین به جایگاه انسانی و نیازها و مصلحتهای فردی و اجتماعی انسان با در نظر گرفتن اهداف كلی خلقت و سازگاری این فعالیتها با فطرت و طبیعت روحی و جسمی زنان میباشد. بر همین اساس در فرهنگ اسلامی، یكی از مسایل اساسی در انتخاب شغل، متناسب بودن شرایط احراز شغل با ویژگیهای شاغل است و به مصلحت جامعه و خانواده توجه شده است (بیایانگرد، 1372، ص59).
در فرهنگ اسلامی خانواده نهادی مقدس و مورد نظر خداوند است. مودت و رحمت عطیهای است كه از ناحیه خداوند به دو ركن خانواده اعطا شده است. با توجه به اهمیت و نقش خانواده در سعادت انسان،مقرراتی برای استحكام این نهاد وضع شده و در شریعت، سرپرستی واحد برای آن منظور گردیده است (اَلرِّجالُ قَوّاموُنَ عَلَی النَّساءِ…) (نساء/ 34).
بسیاری از حقوقی كه در چارچوب خانواده برای یكی از طرفین قرار داده شده در حقیقت از حقوق نهاد خانواده است نه از حقوق فردی
زوجین. برای مثال سرپرستی مرد در خانواده، لزوم نفقه برای همسر و مواردی از این قبیل اهتمامی است كه برای نهاد خانواده و در جهت استحكام آن میباشد. و نباید آن را دلیل بر تضعیف یكی از دو جنس در مقابل دیگری دانست (قائمی، 1386، ص126).
چگونه میتوان به استحكام خانواده نظر داشت اما نسبت به نیاز خانواده به سرپرستی كه بر مصالح، حیثیات و تصمیمات خانوادگی افراد نظارت كند بی توجه بود؟
آیا میتوان وظیفه تأمین معاش و نفقهی خانواده را از دوش مرد برداشت و زن را برای تأمین مالی خود یا خانواده روانهی بازاركاركرد و در عین حال انتظار برخورداری از محیطی آرام و توأم با مودت و رحمت و تربیت نسلی صالح را داشت؟
وظیفه اصلی زنان بنا بر خلقت الهی ایفای نقش مادری و تربیت فرزندان به عنوان راز تداوم حیات بشری میباشد و به گواهی تاریخ، هیچ زنی نبوده است كه در كنار وظایف جانبی خود نخواسته باشد از این وظیفه خطیر كه با مقتضیات فطری او ارتباط دارد، اجتناب ورزد.
با توجه به وظیفه اصلی زن كه بنابر خلقت الهی ایفای نقش مادری و تربیت فرزندان میباشد و انجام این مهم از متقضیات فطری وی میباشد، و از طرفی نمی توان شایستگیها و تواناییهای زنان را به عنوان نیمی از پتانسیل فكری جامعه در پذیرش بعضی از مسئولیتها در عرصههای مختلف اجتماعی نادیده گرفت، لذا بررسی این حقوق و تبیین حدود و ثغور آن از دیدگاه فقه مذاهب اسلامی و در نتیجه آشنایی زنان مسلمان از حدود وظایف خود مهم است.
قانون مدنی ایران مطابق با فقه امامیه بحث اشتغال زنان را منوط به اجازه همسر میداند. به موجب ماده 1117 قانون مدنی: “شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.” با تصویب اولین قانون حمایت از خانواده 1346 از شدت این حکم کاسته شده و طبق آن شوهر حق ندارد بدون اجازه ی دادگاه زن خود را از اشتغال به کار منع نماید.شوهر باید در دادگاه ثابت کند که شغل همسرش با مصالح خانوادگی یا حیثیات طرفین منافات دارد. در این راستا ماده 18 قانون حمایت از خانواده مصوب 1353 مقرر می دارد: “شوهر می تواند با تایید دادگاه زن خود را از اشتغال به هر شغلی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود یا زن باشد منع کند. زن نیز می تواند از دادگاه چنین تقاضایی را بنماید. دادگاه در صورتی که اختلال در امر معیشت خانواده ایجاد نشود مرد را از اشتغال به شغل مذکور منع می کند.” تشخیص اینکه شغل زن یا شوهر منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت همسر هست یا نه با دادرس است که باید در این زمینه به عرف رجوع کند. مثلا اگر شغل زن طوری باشد که به هیچ وجه نتواند در امور خانواده و نگهداری و تربیت اطفال همکاری کند و این شغل اختلال و نابسامانی در وضع خانواده پدید آوردمی توان گفت مخالف مصالح خانوادگی است. همچنین اگر شوهر کارمند عالی رتبه دولت یا تاجری معتبر و زن بلیط فروش سینما باشد، می توان گفت شغل زن با حیثیت شوهر سازگار نیست و دادگاه به درخواست شوهر باید زن را از اشتغال به این کار منع کند.
1-1-2- پرسش اصلی تحقیق
در فقه امامیه و حقوق ایران اجازه اشتغال زنان چگونه است؟
در فقه امامیه و حقوق ایران زن تنها با اجازه شوهر می تواند کار بیرون از خانه داشته باشد.
بررسی دیدگاه فقهای امامیه در خصوص اشتغال زنان.
اگرچه در خصوص اشتغال زنان در فقه امامیه و حقوق ایران تا کنون پایان نامهای به نگارش در نیامده است، اما مقالات و کتبی در این خصوص به نگارش درآمده است از جمله: بهجت یزدخواستی (1375) در کتابی با عنوان «زنان و تغییرات اجتماعی طی 14 سال انقلاب اسلامی» و محمد مهدی مقدادی (1385)، در کتابی با عنوان «ریاست خانواده» و سید مصطفی محقق داماد (1387) در کتاب بررسی فقهی حقوق خانواده و اسماعیل بیابانگرد (1372) در مقاله تأثیرات اشتغال مادران بر کودکان و نوجوانان در مجله پیوند شماره 171 در خصوص مبانی فقهی و حقوقی اشتغال زنان میباشد.
در خصوص اشتغال زنان مقالاتی نیز به نگارش درآمده که عبارتاند از:
در مقالهای با عنوان « اشتغال زنان در ایران و آینده اشتغال زنان دانش آموخته 1385 – 1345 » به بررسی اشتغال زنان از بعد اجتماعی در ایران پرداخته شده است (علوی راد، 1391).
در مقاله ای با عنوان «تحولات اشتغال زنان در ایران با بهره گرفتن از تحلیل انتقال – سهم» به بررسی اشتغال زنان از بعد علوم اجتماعی پرداخته شده است (مهرگان و همکاران، 1390).
در مقاله ای با عنوان « زنان و اشتغال وضعیت اشتغال موانع فرهنگی و اجتماعی اشتغال زنان ایلام» به بررسی موانع فرهنگی اشتغال زنان پرداخته شده و از بعد اجتماعی نیز مورد تحلیل قرار گرفته است (عزتی، 1390).
در مقاله ای با عنوان «اشتغال زنان از دیدگاه اسلام» به بررسی اشتغال زنان از منظر اسلام پرداخته شده است (تاجیک، 1391).
از آنجا که تا کنون در خصوص بحث فقهی اشتغال زنان کاری جامع و کامل انجام نگرفته است لذا در این پایان نامه به زوایای فقهی این بحث پرداختهایم.
در این پایان نامه قصد داریم علاوه بر بررسی فقهی اشتغال زنان از منظر فقه امامیه این موضوع را در حقوق ایران نیز به طور تطبیقی بررسی نماییم.
تردیدی نیست که اسلام به صورت یک مکتب اخلاقی، فلسفی و یا اعتقادی محض ظهور نکرد؛ بلکه به عنوان یک آیین جامع ـ که تمام نیازهای مادی و معنوی در آن پیش بینی شده ـ پا به عرصه ظهور گذاشت. از سوی دیگر، این مکتب از همان عصر رسول خدا(ص) با تأسیس حکومت همراه بود؛ در نتیجه برای اداره آن نیاز به یک پشتوانه مالی غنی و منظم داشت که بتواند در سایه تشکیل حکومت اسلامی از بینوایان، بیماران، بی سرپرستان، معلولان و یتیمان جامعه دستگیری نماید و این خلأ اقتصادی را پرکند. خداوند متعال با نزول آیات زکات دست یاری و رحمت بی پایانش را به کمک نبی اکرم(ص) فرستاد و با واجب ساختن زکات، این نقص و کاستی را برطرف کرد. این فریضه الهی از مالیاتهایی است که در حقیقت جزو اموال عمومی جامعه اسلامی محسوب می شود و نیز به غیر بنی هاشم «سادات» اختصاص دارد و لذا مصارف آن عموماً موارد یاد شده است. ولی امام به عنوان رئیس حکومت نیز هزینه هایی دارد که باید تأمین شود. او برای پیشبرد نظام اسلامی و اداره جامعه، به بودجه فراوانی نیاز دارد. فریضه خمس برای تأمین این منظور، بر متمکنان جامعه واجب گردیده است. خمس یکی از مسلّمات اسلام است که قرآن مجید وجوب آن را به صراحت بیان نموده است. قرآن ادای خمس را با ایمان به خداوند پیوند زده است. از اینجا روشن می شود که نه فقط اعتقاد به وجوب خمس، بلکه ادای آن از ضروریات دین است. آنچه بین شیعه و اهل سنت مشترک و مسلّم است، وجوب خمس بر اموال جنگی است. ولی مکتب اهل بیت(ع) با توجه به ظاهر آیه خمس و نظر به عرف و لغت، علاوه بر اموال غنیمت جنگی، خمس هر چیزی را که بر آن در لغت و عرف، غنیمت و فواید صدق می کند، واجب می داند و روایات فریقین را بر این مطلب دلیل آورده است. اما اکثر اهل سنت وجوب خمس را فقط بر اموال جنگی منحصر کرده اند، اگر چه برخی از آنها خمس را بر گنج و برخی دیگر بر اشیا نیز لازم می دانند. فلسفه اختصاص خمس به خاندان پیامبر هم این است که از یک طرف از زحمات پیوسته آن خاندان تقدیر به عمل آید و هم آنها از نظر اقتصادی به مردم نیاز نداشته باشند و از همه مهم تر در اداره نظام جامعه کمکی به این خاندان باشد.
این پژوهش با پرداختن به بررسی خمس از دیدگاه مذاهب پنجگانه به شکل تطبیقی سعی دارد به گوشه ای از قدرت و قوت حکومت اسلامی در حمایت از سلامت اقتصادی جامعه اشاره نماید.
1-1- طرح تحقیق
1-1-1- بیان مسأله
خمس در اسلام، جایگاه ویژهای دارد و از فرایض مالى مسلمانان محسوب مى گردد. فقهاى اهل سنّت، خمس را فقط در غنایم جنگى و گنج و معادن، واجب مى دانند، لیکن از نظر فقهاى شیعه، خمس بر هفت چیز واجب است. (شیخ طوسی، 1406ق، ص116)
اهل سنّت مانند ما شیعیان، در مواردى به وجوب خمس در غیر غنایم جنگى معتقدند، لیکن در این مسئله میان مذاهب چهارگانه حنفى،
مالکى، حنبلى و شافعى، تفاوت نظر وجود دارد. حنفى ها به جز غنیمت جنگى، در «معدن و رِکاز» نیز خمس را واجب مى دانند، اما مى گویند: معادن سه قسم است و یک قسم آن، خمس دارد. در گنج نیز خمس واجب مى باشد و مصرف آن دو مانند غنیمت جنگى است. مالکى ها مى گویند: در گنج و معدن طلا و نقره، خمس واجب است و مصرف آنها را مانند غنایم جنگى مى دانند. شافعى ها و حنابله مى گویند: در رِکاز یا گنج، خمس واجب است. با توجه به اینكه بین فقهای امامیه و اهل سنت از یكسو و خود فقهای اهل سنت از سوی دیگر در متعلقات و احكام خمس اختلاف نظر و ابهاماتی وجود دارد، لازم است این اختلافات و ابهامات مورد بررسی و تبیین قرار بگیرد. (همان منبع، 117).
لذا در این پایان نامه برآنیم تا با بررسی دیدگاه فقهای مذاهب خمسه در خصوص خمس وجوه افتراق و اشتراک آنها را استخراج و موضوع را به شکل تطبیقی و علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
1-1-2- پرسش اصلی تحقیق
– وجوه افتراق و اشتراک مذاهب خمسه در مورد خمس چیست؟
1-1-3- فرضیههای تحقیق
مذاهب خمسه در اصل وجوب خمس اشتراک نظر دارند.
بررسی دیدگاه مذاهب خمسه در خصوص خمس چه از جهت حکم تکلیفی، متعلقات و مصارف آن.
نگارنده این پژوهش در خصوص بحث خمس در فقه امامیه و اهل سنت به شکل تطبیقی کتاب مستقلی نیافته است و اگرچه در لابلای کتب فقهی مباحثی با عنوان خمس وجود دارد ولی به کاری جامع که تا کنون تفاوت خمس را از منظر فقهای پنجگانه مورد بررسی قرار دهد برخورد نکردم. البته در این خصوص می توان به کتاب « خمس، چالشها و راهکارها » نوشته دفتر تبلیغات اسلامی شعبه خراسان رضوی که بحث تحولات تاریخی خمس را مورد بررسی قرار داده است، میتوان اشاره نمود (دفتر تبلیغات اسلامی، 1386).
همچنین کتاب « روش محاسبه خمس طبق نظر نه تن از مراجع تقلید» تألیف علی اصغر ظهیری از دیگر کتبی است که بحث خمس را به شکل مختصر ازمنظر فقهی مورد بحث قرار داده است (ظهیری، 1382). همچنان کتاب «بررسی تاریخی و فقهی خمس» به قلم عبدالرحمن انصاری و مصطفی آخوندی توسط انتشارات بوستان کتاب به چاپ رسیده است (انصاری و آخوندی، 1386).
همچنین فداحسین عابدی مقالهای با عنوان « بررسی خمس از دیدگاه شیعه و اهل سنت» به نگارش در آورده که در مجله طلوع به چاپ رسیده است (عابدی، 1387).
. 71
3-2- شرایط و احکام ایلاء 72
3-3- احکام ایلاء: 74
3-4- ایلاء از منظر فقه شیعه : 76
3-4-1- ایلاء از شهید اول.. 76
3-4-2- ایلاء از منظر شهید ثانی.. 78
3-4-3- ایلاء از منظر شیح مفید : 80
3-4-4- ایلاء از نظر شیخ صدوق ابن بابویه : 81
3-4-5- نظر علی بن محمد قمی درمورد ایلاء : 82
3-4-6- ایلاء از منظر شیخ بهائی عاملی : 85
3-4-7- ایلاء از نظر حر عاملی : 86
3-4-8- ایلاء از منظر شیخ طوسی: 87
3-4-9- ایلاء از منظر الفاضل الابی : 88
3-4-10- ایلاء از منظر قاضی ابن البراج : 89
3-4-11- ایلاء از منظر محقق حلی : 91
3-4-12- ایلاء از منظر شریف مرتضی : 92
3-4-13- ایلاء از منظر شیخ حسین آل عصفور : 93
3-4-14-ایلاء از منظر امام یحیی بن حسین : 96
3-4-15-ایلاء از منظر عبدالله جزایری : 96
3-4-16- ایلاء از منظر ابوصالح حلبی : 98
3-4-17- ایلاء نظریه امام خیمنی (ره): 98
3-4-18- ایلاء از منظر مرحوم ابوالقاسم خویی : 99
3-5-ایلاء از منظر فقه سنت : 100
3-5-1-ایلاء در مذهب شافعی: 101
3-5-1-1- حکم ایلاء از نظر فقه شافعی : 102
3-5-2-ایلاء از نظر استاد سید سابق : 103
3-5-3- ایلاء از منظر بیهقی : 105
3-5-4-ایلاء از منظر سالار بن عبدالعزیز: 108
3-5-5-ایلاء از منظر ابن جزم : 108
3-5-6- ایلاء از منظر محمدبن علی بن محمد شوکانی : 109
3-5-7- ایلاء از منظر شیخ الاسلام ذکریابن محمد بن زکریا انصاری : 113
3-5-8- ایلاء از منظر امام احمد مرتضی : 115
3-5-9-ایلاء از منظر محیی الدین النوویی : 117
3-5-10- ایلاء درکتاب شرح المذهب محیی الدین النوویی : 119
3-5-11- ایلاء از منظر امام مالک : 123
3-5-12- ایلاء از منظر ابوبکر کاشانی : 126
3-5-13-ایلاء از منظر امام یحیی بن حسین : 127
3-5-14- ایلاء از منظر ابن نجیم مصری : 128
3-6- ایلاء و حقوق زنان : 129
3-7- تکالیف و وظایفی که مرد نسبت به همسرش دارد: 130
3-8- تکالیف و وظایفی که زن نسبت به شوهرخود دارد یا حقوق مرد نسبت به زن خود در زندگی مشترک: 131
3-9- وظایف یا تکالیف مشترک بین زن مرد یا حقوق مشترک زن مرد: 131
3-10- بررسی تعارض ایلاء با حق جنسی زن : 132
3-11- آثار و تبعات حقوقی ایلاء در حقوق اسلام : 136
3-12-.موارد درخواستی زن جهت طلاق از نظر قانون مدنی و حقوق خانواده چه چیزهایی می باشد؟. 136
3-13- مواردی که باعث می شود زن بتواند دادخواست طلاق و فسخ نکاح دهد. 138
3-14- آثار کیفری ایلاء در حقوق اسلام : 142
3-15-ایلاء و مدرنیته : 143
3-16-تحقیقات میدانی یا نظریه تعداد افراد مطلع به علم حقوق یا قضات دادگاه: 146
3-17- نتیجه تحقیقات میدانی : 147
3-18-نتیجه دیدگاه مراجع تقلید در مورد ایلاء : 148
3-19 نظر مراجع تقلید در مورد سوالات اصلی مربوط به ایلاء : 148
3-19-1 نظرﯾﮥ حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی : 149
3-19-2- ایلاء از منظر حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی: 149
3-19-3- نظریه حضرت آیت الله العظمی سیستانی : 150
3-19-4-نظریه آیت الله صافی کلپایگانی پاسخ به سؤالات ارسالی : 151
3-19-5- نظریه آیت الله شبیری زنجانی : 151
3-20-جواب اجمالی : 152
3-21-شرایط تحقق ایلاء : 153
3-22- احکام ایلاء : 153
3-23- جمع بندی فصل سوم : 154
نتیجهگیری… 156
پیشنهادات… 159
فهرست منابع.. 160
چكیده
عامل اصلی حفظ نسل بشر ازدواج می باشد ، اهمیتی که اسلام به ازدواج داده و تأکید بزرگان دین در مورد آن کرده اند باعث اهمیت خاص ازدواج گردیده ؛ بنابراین عواملی که باعث از هم گسیختگی و طلاق در ازدواج می شود حایز اهمیت خاصی می باشد که یکی از آن ایلاء می باشد .
ایلاء آثار حقوقی دارد و زوجه ایلاء شده می تواند دادخواست طلاق به دلیل عسر و حرج دهد و حاکم یا قاضی می تواند به دلیل این که زوجه در معرض فساد اخلاقی قرار می گیرد رأی به طلاق عسر و حرج زوجه دهد ، در قوانین مجازات اسلامی برای مرد ایلاء کننده مجازات حبس یا شلاق در نظر گرفته نشده ولی در فقه زندان برای آن تعیین شده است .
بررسی احکام و آثار ایلاء از منظر فقه اهل سنت و شیعه هم چنین نقش و تأثیر ایلاء در انحطاط جامعه مخصوص جامعه اسلامی می باشد و در هیچ کدام از ادیان آسمانی دیگر و جامعه غیر اسلامی یافت نمی شود ، و در جامعه امروزی ایلاء به صورت شرعی آن وجود خارجی ندارد اما ترک رابطه زناشویی از جانب مردها به دلایل گوناگون مشاهده می گردد که نوعی ایلاء عملی می باشد نه شرعی .
ایلاء در فقه شیعه و سنت تفاوت چندانی ندارد فقط در مدت زمان یا این که حاکم می تواند زن ایلاء شده را طلاق دهد و هم چنین در این که ایلاء زوجه باکره جایز است یا نه اختلافاتی وجود دارد ، عده ای از فقه های اهل سنت ایلاء کمتر از چهار ماه را شرعی می دانند و تعداد دیگر از آن ها معتقدند که ایلاء زنی که باکره است صحیح است .مدخوله بودن شرط ایلاء نیست و تعداد کمی از فقه های اهل سنت معتقدند که حاکم می تواند زوجه ایلاء شده را طلاق دهد و حتی زوجه ایلاء شده مطلقه است و نیازی به حاکم نیست . هیچ پژوهش گری تا کنون در مورد آثار کیفری و حقوقی مطالبی نیاورده و استناد کردن زوجه ایلاء شده به قاعده عسر و حرج برای طلاق مطلب جدید می باشد .
واژهی های كلیدی: ازدواج ، طلاق ، عسر و حرج ، اهل شیعه و سنت.
مقدمه
از آن جا که تنها راه تداوم نسل بشری ازدواج کردن است و انسان ها برای این که نسل آن ها در معرض انقراض قرار نگردد به طور طبیعی باید ازدواج نموده ،تا دارای فرزند شوند و از آن جا که ازدواج در اسلام امر مهمی تلقی شده به طوری که ازدواج به عنوان نصف ایمان مطرح گردید و سفارش مؤکدی که بزرگان اسلام و دین مبین اسلام به امر ازدواج نموده اند و ازدواج از حایز اهمیت ویژه ای در زندگی انسان می باشد و از آنجا که گاهی اوقات ازدواج و زندگی مشترک در معرض فروپاشی یا طلاق قرار می گیرد یا گاهی زوجین چاره ای جزء طلاق ندارند و طلاق یکی از مواردی می باشد که ناچاراً در جامعه وجود دارد و همچنین طلاق امر منکری در اسلام است و تنها منکری است که در دین حرام اعلام نشده و یکی از مواردی که باعث طلاق یا فروپاشی زندگی مشترک می باشد مسئله ارضاء جنسی می باشد و از آن جا که ایلاء به معنای سوگند زوجه به عدم وطی با زوجه می باشد . بنابراین با این سوگند حق جنسی زن نادیده گرفته می شود یا باعث ضایع شدن حق زنان در زندگی مشترک می گردد و بیشتر موارد باعث فروپاشی و طلاق می گردد پس مسئله ایلاء و ارضاء جنسی و یا رعایت حقوق مشترک بین زن و شوهر از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و در این پایان نامه سعی گردید با توجه به امکانات و شرایط در حد توان به آثار حقوقی و کبفری ایلاء در فقه شیعه و سنت پرداخته شود تا آثار و تبعات ایلاء در زندگی مشترک به طور مفصل بیان گردد نکات مبهم و شبهه انگیز در فقه اسلام مورد بررسی و نقد قرار گیرد و تا شاید به این طریق راهی برای طلاق زن هایی که مورد ایلاء واقع می شوند یا به نوعی مورد ظلم و ستم واقع می شود و حق جنسی آن ها ضایع می گردد پیدا گردد و به این طریق جلوی بسیاری از نابسامانی های اجتماعی و فساد رایج در جامعه و همچنین جرم و جنایاتی که شاید از این طریق در جامعه رخ می دهد گرفته شود . در این پایان نامه تا آن جا که در توان این حقیر بوده نظرات کلیه فقه های اهل سنت و شیعه آورده شده است و نقاط مشترک و مورد اختلاف آن ها را بیان کرده ام و از آن جا که بیش تر منابع عربی می باشد و ترجمه و تدوین مطالب باعث صرف وقت و هزینه زیادی شده است و ترجمه مطالب و بیان نظرات فقه ها به صورت فارسی روان سخت بوده ، و گاهی باعث شده که مطلب درست آورده نشود .
در همه کتب فقهی شیعه و سنت و تفاسیر قرآن و لغت نامه ها ایلاء را از نظر لغوی و اصطلاحی به معنای الیه یا سوگند آورده شده و به سوگند بر ترک رابطه زوجیت به مدت بیش از چهار ماه ایلاء گفته شده است . ( امینی ، علیرضا ؛ آیتی ، محمدرضا ، ، 1389، ج 2 ، ص 352 ؛ دادمرزی ، مهدی ، 1389 ، ص 503 ؛ طباطبایی ، محمد حسین ، 1389 ، ج2 ،ص 338 ؛ قرایتی ، محسن ، 1389 ، ج1 ، ص 353 ؛ بروجردی ، ابراهیم ، 1387 ، ص 382 ؛ مکارم شیرازی ، ناصر ، 1375 ، ج 2 ، ص 177 , نوری شرتونی ، سعید ، 1992 میلادی ، ج 4 ، ص 472 ؛ ابن حماد جوهری ، اسماعیل ، ]بی تا [ ،ج 6 ، ص 270 )
اهمیت و ارزش مسیله ایلاء این می باشد در دوره جاهلیت یا حتی بعد از بعثت پیامبر عده ای از مردها زن های خود را مورد ایلاء قرار می دادند ، و به این طریق نه خود با آن ها رابطه ی جنسی داشته اند و نه آن ها را طلاق طلاق می دادند که بتوانند دوباره ازدواج کنند و بدین وسیله زن ها نه در حال شوهر دار و نه مطلقه بوده اند ، و مدت های طولانی در مشقت و سختی قرار گرفته و چون هدف مردها این بوده که زن ها را مورد آزار و اذیت قرار دهند و بدین وسیله باعث عذاب و ناراحتی زن ها می شدند و نوعی ظلم در حق زن ها روا می شد . و از آن جا که هدف اولیه اسلام مبارزه با رسوم غلط و جلوگیری از هر نوع ظلم و ستم بوده است . قرآن مدت معینی برای ایلاء تعیین کرده است و بیش از چهار ماه را جایز نمی داند و به تدریج با تلاش پیامبر و ایمه و دیگر بزرگان دین رسوم غلط جاهلی در جامعه اسلامی برچیده شده است .
اما از آن جا که در جامعه امروزی ایلاء به صورت شرعی رایج نمی باشد و به عبارت دیگر از مسایل مبتلا جامعه نمی باشد و تحقیق یا پایان نامه ای یا مقاله ای یا کتابی که به طور مستقل و مفصل به این مسئله بپردازد وجود ندارد . و در اکثر کتب فقهی شیعه و سنت ایلاء را به عنوان یکی از عواملی که باعث طلاق می شود مطرح شده است ، به عبارت دیگر ایلاء را به عنوان عواملی که باعث طلاق و فروپاشی مسئله ازدواج بیان شده است و به همین دلیل باید تمام مطالب کتب های فقهی را مورد بررسی قرار داده تا شاید مطالب کمی در مورد ایلاء یافت شود و همین مسئله یکی از عوامل سختی و یا دشواری تحقیق می باشد و به دلیل این که مطالب به صورت پراکنده بیان شده و تا کنون هیچ محقق یا نویسنده ای موارد اختلافی شیعه و سنی را در مورد ایلاء نیاورده است ، این تحقیق از این لحاظ جدید و دارای اهمیت و ارزش خاصی می باشد . اما علت این که مسئله ایلاء در فقه شیعه و سنت مورد تحقیق قرار گرفته این است که از آن جا که بعد از پیامبر به علت غلبه سیاسی اهل سنت بر جامعه اسلامی عملاً این فقه اهل سنت است که در جامعه اسلامی رایج شده است ، و احکام قضایی و هم چنین فقهی که در مسجد ها و دیگر مکان های عمومی جامعه بیان می شد فقه اهل سنت بوده است و به جزء دوره کوتاهی در زمان حکومت امام علی (ع) و امام حسن (ع) و دوره امام صادق (ع) و امام باقر (ع) فقه شیعه در جامعه رایج نشده است . یعنی فقه شیعه در حاشیه قرار گرفته و فقه اهل سنت در متن جامعه ی اسلامی رایج بوده است ، پس برای شناسایی فقه شیعه ناگزیر هستیم فقه رایج جامعه اسلامی یعنی فقه اهل سنت را مورد بررسی قرار دهیم و بیان نظرات مشترک و موارد مورد اختلاف این دو فقه از اهمیت خاصی برخوردار می باشد . و بحث و تحلیل این مسئله از نظر فقه اهل سنت و شیعه به نکات جدید و جالب دست می یابیم و از آن جا که در جامعه امروزی میئله طلاق و حق زوجه برای گرفتن طلاق اهمیت خاص دارد ، بررسی این مسئله که آیا ایلاء و ترک رابطه زوجیت از جانب مرد برای زن حق طلاق به وجود می آورد یا نه ، اهمیت خاصی است و با توجه به این که تعداد زیادی از زن هایی که وجود دارند که ادامه زندگی برای آن ها خیلی مشقت بار است و یا این که زنه هایی وجود دارند که مدت ها از شوهرانشان بی خبر هستند و مورد بی مهری مردها قرار می گیرند ، به طوری که معلوم نیست که آیا واقعاً دارای شوهر هستند یا نه ؟ و بدین وسیله در معرض گناه و تباهی قرار می گیرند و یا احیاناً مورد سوء استفاده ی مردهای فرصت طلب قرار گرفته اند و هم چنین به دلیل این که طلاق نگرفته اند هیچ مؤسسه دولتی از آن ها حمایت مالی نمی کند ،از نظر معیشت و گذراندن امور زندگی در سختی قرار می گیرند . ارائه یک راه حلی که این نوع زن ها بتوانند طلاق بگیرند و از این سردرگمی رها یابند برای جامعه ی زن های امروزی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد ، و هم چنین استفاده دانشجویان و محققان از مطالب بدست آمده در این پایان نامه باعث ایجاد انگیزه بیش تر برای این حقیر شده است .
از آن جا که در همه کتب و مقالات و پایان نامه هایی که در مورد طلاق یا حقوق زنان یا مسایل مربوط به حقوق خانواده می باشند . مسئله ایلاء و آثار کیفری و حقوق آن و این که آیا زن ایلاء شده می تواند تقاضای طلاق به دلیل عسر و حرج دهد و آیا قاضی یا حاکم می تواند چنین زنی را طلاق دهد ؟ و هم چنین آثار سویی که این مسئله در جامعه امروز دارد مورد بررسی قرار نگرفته است و هم چنین به طور وسیعی از نظرات کسانی که در مورد حقوق زنان کار قضایی کرده اند و از صاحب نظران فقهی استفاده نشده است ، این پایان نامه از لحاظی دارای مزیت برتری به سایر تحقیقات است که روی این موضوع انجام شده است .
:
قرآن کریم کتاب هدایت بشر تا قیامت است، لذا از هیچ یک از امور مهم و تأثیرگذار در زندگی انسان فروگذار نکرده است. تغذیه از اموری به شمار میرود که مورد توجه ویژه قرآن کریم است. این کتاب شریف علاوه بر توجه به اصول کلی و اساسی تغذیه، از بعضی غذاها نام برده است که دانشمندان اهمیت و ارزش غذایی و درمانی آن ها را یادآور شدهاند و کتب و مقالات متعددی در موردشان نگاشته اند و حتی در برخی موارد ادعای اعجاز کرده اند.
اشاره قرآن به مباحث تغذیه، نشان دهنده اهمیت تغذیه در زندگی بشر می باشد. از طرفی بررسی و بازگویی غذاهای قرانی به همراه یافته های قطعی علمی سبب دید نو افراد به دین و قرآن شد. و از سویی نیز به کار بستن این آموزه ها، به خصوص در بخش غذا درمانی قران، بسیاری از مشکلات را در این رابطه حل خواهد کرد. خوراکی های گوناگون در کنار تأمین نیاز غذایی بدن، به دلیل برخورداری از خواص متفاوت در درمان پیشگیری از امراض نیز نقش دارد.
در قرآن مجید آمده است؛ «فلینظر الانسان الی طعامه»انسان باید به غذا و خوراکش دقت کند که آیا پاک و پاکیزه است؟ به همین خاطر و به دلیل نقش مهمی که غذای پاک در روحیه و اخلاق انسان ها دارد. در دین اسلام توجه زیادی به بحث خوراکی ها و آشامیدنی ها شده، و حتی در فقه کتابی تحت عنوان «اطعمه و اشربه» قرار داده شده است. تا احکام حلال و حرام خوردنی ها و آشامیدنی ها در آن بیان شده. علاوه بر این، سفارش قرآن کریم به استفاده از غذاهای پاکیزه و حلال، نهی از تحریم طیّبات، نهی از غذاهای غیر بهداشتی و پرخوری، دقت در نوع غذای مصرفی، توجه به آفریدگار هنگام مصرف غذا، امساک و روزه و… زمینه مناسبی برای سلامتی انسان فراهم می كند.(کالیندو،۱۳۷۶،۱۵).
علاقه به لذت خوردن و آشامیدن یک امر فطری است برای این مطلب شواهد زیادی از آیات کریمه قرآن می توان به دست آورد که به نمونه ای از آن ها اشاره می نماییم:
آیاتی که نعمتهای مختلفی از گیاهان و حیوانات دریایی و خشکی را که برای رزق و روزی انسان آفریده شده ذکر میفرماید. نظیر این آیه: و زمین مرده که ما آن را زنده کردیم و دانهاى از آن خارج ساختیم که از آن مىخورند، براى آنان نشانهاى است بر امکان معاد و در آن باغهایى از درختان خرما و انگور قرار دادیم و در آن چشمهها شکافته و روان ساختیم. (یس/۳۳،۳۴).
آیاتی که در آن به استفاده از مأکولات و مشروبات امر شده، نظیر: سوره اعراف آیه ی ۱۶۰که خداوند متعال می فرماید: از پاکیزههایى که روزى شما کردهایم، بخورید، منتها این گونه امرها فقط جواز و رخصت استفاده از آن ها را میرساند.
یعنی خوردنیها و آشامیدنیهایی به خاطر ضرری که به بدن یا روح وارد میسازند، ممنوع میشود؛ پس باید به اندازهای خورد یا چیزی را باید خورد که به سلامتی لطمه نزند و هم چنین خوراک هایی که ضرر روحی و معنوی دارد بر فرض که ضرر بدنی هم نداشته باشد، نیز باید پرهیز شوند. مثل شراب و گوشت خوک، یا چیزهایی که بدون نام خدا ذبح شدهاند:« وَ لا تَأْکُلُوا مِمّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ» و از آنچه نام خداوند بر آن برده نشده، نخورید. انعام/۱۲۱
چون خودِ استفاده از حیوانات و گرفتن جان آنها یک نوع تصرف در مخلوقاتی است که خدا به آنها حیات داده و حکمت الهی اقتضا میکرده که آنها زنده باشند و حیات داشته باشند. شما حیات را از اینها میگیرید و در واقع تصرفی در مملوکات خدا و مخلوقات خدا انجام میدهید که باید به اذن و نام او باشد، اگر انسان آن قدر غافل باشد و توجه به معنویات دراو ضعیف باشد که حتی در موقع کشتن حیوان توجهی به خدای جان آفرین نکند حق ندارد از چنین چیزی تناول کند.
« یا اَیُّهَا الَّذِینَ امَنُواْ لَا تَاْکُلوُا الِرَبّواْ اَضْعافاً مُضَاعَفه » اى کسانى که ایمان آوردهاید، ربا را با سود چندین برابر مخورید. آل عمران/۱۳۰
برخلاف آن چه درقالب ذهن ها وجود دارد كه فكر می كنند تنها شیعه و سنی با هم در احكام شرعی در مواردی آراء فقهاشان متفاوت است. با دقت در کتب فقهی مذاهب پنج گانه مسلمانان به این نکته می رسیم که مذهب سنی هم با یکدیگر تفاوت هایی دارند.
نگارنده ضمن احترام به مشترکات میان مسلمانان از جمله: توحید، نبوت، معاد، دین، کتاب آسمانی و روایات معصومین(ع)، برآن است که به لطف الهی و مدد اساتید گرانقدر و اهل فهم و فن پس از بررسی اجمالی اقوال فقها پیرامون تعریف اطعمه و اشربه، به صورت تفصیلی به بررسی آراء فقهای مذاهب خمسه پیرامون احکام اطعمه و اشربه پرداخته و نتایج حاصل از پژوهش خود را در اختیار جویندگان علم و دانش قرار دهد.
با وجود زحمات زیادی که نگارنده در این راه مصروف داشته است؛ این اثر را خالی از نقص نمی داند. لذا رجاء واثق دارد که خوانندگان و پژوهندگان عزیز ضمن پذیرش عذر تقصیر، حقیر را از نظرات عالمانه ی خویش محروم نفرمایند.
1-کلیات
۱-۱- بیان مسئله
تغذیه در اسلام و تأثیری كه این امر بر سلامت انسان ها دارد. در متون اسلامی اعم از قران و حدیث و طب اسلامی از یک سو بر اهمیت تغذیه تاكید كرده و از سوی دیگر ارزش استفاده از غذاهای سالم و سازگار با طبع انسانی رعایت اصول بهبود تغذیه در اجتماع مورد توجه خاص قرار گرفته است. دین اسلام درمسئله تغذیه از روشی مستقل كه ریشه در عدالت اجتماعی و اقتصادی دارد پیروی می كند. برآن است كه انسان ها در بهره وری از رزق حلال و طیب درحد كفاف و عفاف مساوی باشند. چنان كه خداوند متعال در سوره ی بقره آیه ی 168 می فرماید: «یا اَیُّهَا الْنّاس كُلُوا مِمّا فِی اْلاَرضِ حَلالَا طَیِّبا» ای مردم از آن چه كه روی زمین است به صورت حلال و پاكیزه بخورید و بهره مند شوید. اطعمه و اشربه در لغت به معنای خوردنی ها و نوشیدنی ها می باشد.(محقق حلی،۱۰۹۸، ج۳، ۱۲۰تا۱۲۴ ). برای اَطْعَمه معنای دیگری نیز قایل شده اند: به معنای خوردنی، خوراک، غذا و در بعضی نقاط فارسی زبان به معنای نمک بکار می رود. (نجومی،۱۳۶۸ ،۲۰۸،۲۴۸). در فرهنگ بزرگ جامع نوین فارسی به معنای: خوردنی گندم، بعضی گندم و بعضی تمام حبوب گندم، خوردنی را گویند.(جُرّ،۱۳۶۷،ج۲، ۱۲۵۶،۱۲۵۷).
با مشاهده ی فرهنگ جامع عربی ـ فارسی، اطعَمَه از ریشه الطَّعم به معنای : طعم، مزه غذایی که مورد اشتها واقع می شود معنا می شود. (اردستانی، بی تا، ۶۴۸). و همچنین به معنای: شیرینی و تلخی و شوری و نمکین چشیدن و از ریشه الطُّعْم : دانه جهت صید پرنده و ماهی می باشد. (الابجدی، بی تا،۵۷۹). درفرهنگ لغت عمید: فرو بردن غذا از گلو، چیزی در دهان گذاشتن معنا می شود. (عمید،13۶۵،ج2،۱۰۵۲ ). اشربه به معنای: آب یا مایع، فرو بردن مایعی به حلق. (عمید، ۱۳۶۳ ،۴۴). اشربه از ریشه شَرب: نوشیدنی، هر چیز آشامیدنی و از ریشه شِرب به معنای زمان آشامیدن. (بندریگی،۱۳۷۴،۸۳۲).و از ریشه شُرب: نوشیدن و آشامیدن معنا می شود. (نجومی،۱۳۶۸،۲۰۲).