از دیدگاه قرآن کریم اولین جرمی که در زمین واقع شده قتل نفس است که برخاسته از خوی تجاوز گری انسان است. نظر به اینکه از آغاز حیات بشری، قتل و ضرب و جرح به عنوان یک تهدید جدی برای جوامع بشری به شمار می رفته لذا جامعه و ادیان الهی، در صدد تبیین نحوه دفاع در مواجهه با اینگونه مسائل بودند.چرا که دفاع و به عبارتی مقابله به مثل، در صورت عدم تعیین چهارچوب معین منجر به کشمکش و نزاع در میان مردم می گردد.دین مبین اسلام به عنوان کاملترین ادیان الهی با نگاه عمیق و دقیق به این مطلب پرداخته و بیان داشته است « و جَزاءُ سَِیّئة سَیَّئة مِثلُهَا » و انتقام آن بدی به مانندآن است.هر چند قصاص بدون در نظر گرفتن خصوصیات و تفاوتهای فردی قبیله ای و گروهی اجرا می شود و تفاوتهای قاتل و مقتول نیز در مسائلی مانند علم و فضیلت، فقروغنا،صحّت و سُقم،قوّت و ضعف،کبر و صغر مانع اجرای قصاص نمی شود.در عین حال، برای اجرای مجازات قصاص شرایطی مقرر شده است که بدون آن ها علی رغم تحقق قتل عمد این مجازات اعمال نخواهد شد.شرایط لازم برای قصاص گاهی با عنوان منفی موانع قصاص ممکن است طرح گردد،لکن در نهایت نتیجه یکی است و آن اینکه این شرایط که هر کدام دارای مبنا و فلسفة مخصوص به خود است،دایره قصاص را محدود نموده و در واقع بدون اینکه تأثیری در وصف مجرمانه عمل داشته باشند،تنها ازاجرای مجازات جلوگیری می کنند،بر خلاف اموری که اصولاً وصف مجرمانه عمل رااز بین می برند و موجب می شوند که عمل جرم محسوب نگردد،مانند قتل نفس عمدی در مقام دفاع یا به امر آمر قانونی در مقام اجرای قانون اهم و امثال آن.
شرایطی که باعث می شود قاتل محکوم به قصاص شود عبارتند از:
1-تساوی در موقعیت اجتماعی:یعنی قاتل و مقتول بایداز نظر طبقه اجتماعی هر دو آزاد یا هر دو برده باشند.
2-تساوی در جنسیت:یعنی اگر مقتول زن است، قاتل مرد را در قبال او نمی توان قصاص کرد. مگر این که اولیای مقتول، نصف دیه کامل را به قاتل بپرداز ند که در آن صورت می تواننداو را قصاص کنند.بنابراین تساوی در جنسیت شرط اجرای قصاص است.
3-تساوی در دین: به این معنا که هیچ مسلمانی را در قبال کشتن غیر مسلمان اعم از ذمّی، مستأمن و حربی قصاص نمی کنند،ولی غیر مسلمان در قبال کشتن مسلمان قصاص می شود.و نیز اگر غیر مسلمانی مرتکب قتل غیر مسلمان دیگری بشود او نیز قصاص خواهد شد،اگر چه قاتل و مقتول پیرو یک دین نباشد.
4-انتفاء رابطه پدری و فرزندی: یعنی اگر پدری فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود فقط ملزم به پرداخت دیه به اولیای دیگر فرزند می باشد،مگر این که از طرف آنها مورد عفو قرار بگیرد و علاوه بر دیه تعزیر نیز می شود که این حکم مورد اتفاق فقهای امامیه است.
5-قاتل باید عاقل و بالغ باشد:بنابراین اگر مجنون مرتکب قتل عمد شود عاقله او مسئول پرداخت دیه هستند و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد. و همچنین قاتل باید بالغ باشد بنابراین اگر غیر بالغ مرتکب قتل عمد شود، قصاص نخواهد شد و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد.
6-آخرین شرط برای اینکه قصاص لازم الاجرا شود اینکه مقتول باید محقون الدم باشد پس اگر کسی که مهدور الدم است کشته شود مانند کسی که پیغمبر را سب نموده بر قاتل او قصاصی نیست.
در قصاص عضو علاوه بر شرایط قصاص نفس شرایط زیر نیز باید رعایت شود:1-تساوی در سالم بودن اعضاء2-تساوی در اصلی بودن اعضاء3-تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع 4-قصاص موجب تلف جانی یا عضو دیگر نباشد5-قصاص بیشتر از اندازه جنایت نشود.این پژوهش در صدد بیان این مسئله است که شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد کنکاش قرار دهد.
این پایان نامه در سه فصل تدوین شده است که فصل اول به کلیات تحقیق شامل بیان مسأله، سؤالات تحقیق، فرضیات تحقیق، ضرورت و اهداف تحقیق، پیشینه تحقیق، روش تحقیق و جنبه نوآوری تحقیق و مفاهیم شروط قصاص،بلوغ،کافر،عاقل،مهدورالدم و دیگر واژه های مرتبط با بحث پرداخته است.فصل دوم به بررسی دیدگاه فقهای امامیه در خصوص شرایط قصاص نفس پرداختهاست و فصل سوم هم به بررسی دیدگاه های امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در رابطه با شروط قصاص نفس و مقایسه و نقد و بررسی نظرات و دیدگاه ها و نتیجه گیری پرداخته است.
فرم در حال بارگذاری ...