:
هدف از نگارش این تحقیق، پرداختن به روابط دو کشور ایران و ترکیه طی سالهای 2008 الی 2012 میباشد. طی این دوره زمانی، علیرغم حاکمیت دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه در ترکیه، روابط میان ایران و ترکیه دارای نوساناتی بوده و حتی با تنشهایی نیز همراه بوده است .
در این تحقیق، سعی شده است علت تنشهای موجود در روابط دو دولت اسلامگرای ایران و ترکیه با بهره گرفتن از رهیافتی نوین، بررسی گردد. اینکه چرا اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه که از میراث داران حزب رفاه به رهبری نجمالدین اربکان بودهاند، علیرغم تثبیت جایگاه و قدرت خود در حاکمیت کشور ترکیه، نتوانستهاند در چارچوب یک رابطه دوستانه و همگرایانه با دولت اسلامی ایران حرکت کرده و روابط دوستانه خود با ایران را حفظ کنند.
دو کشور ایران و ترکیه، علیرغم همسایگی باهم و داشتن علقهها و میراث مشترک فرهنگی، اجتماعی و دینی در طی تاریخ خود، به تقابل با هم مشغول بوده اند که جنگهای بزرگ و خسارت باری را در روابط دو جانبه خود داشته اند.
اما از سال 2001 و بعد از آنکه اولین پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی ترکیه حاصل گردید و بعد از پنج سال، مجدداً نخستوزیری اسلامگرا به حکومت رسید، مردم و دولت ایران ضمن خوشحالی از این پیروزی اسلامگرایان ترکیه، از آنها حمایت نیز نمودند.
اما به مرور زمان و بعداز سال 2008 و به ویژه از سال 2010 به بعد، دوره ماه عسل روابط ایران و ترکیه به پایان رسیده و تنش میان دو کشور به اوج خود رسیده است. به نظر می آید هویت و ماهیت سیاستهای دولت اردوغان طی چند سال اخیر دچار چرخشی 180 درجهای گردیده و به مرور زمان در حال نشان دادن ماهیت اصلی و درونی خود، یعنی هویت غربگرای ترکیه میباشد، هویت واقعی ترکیه که موجب تنش با ایران شده است.
فصل اول: کلیات
1-1- بیان مسأله
با روی کارآمدن اولین دولت اسلامگرایان(حزب رفاه به رهبری نجم الدین اربکان[1]) در ترکیه در اواخر دهه 1990 ، شاهد گسترش همکاریهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میان ایران و ترکیه بودیم که اوج این همکاریها را می توان در دولت اربکان مشاهده کرد، زمانی که موافقتنامههای اقتصادی بزرگ و مهمی میان دو کشور امضا شده و دو کشور به نوعی روابط دوستانه دست یافته بودند.
علیرغم یک وقفه پنج ساله که با کودتای نرم ارتش بر علیه دولت اربکان در سال 1997 آغاز شده و به سقوط دولت اسلامگرا و زندانی شدن بسیاری از رهبران حزب رفاه و از جمله رجب طیب اردوغان[2] شهردار وقت استانبول، منجر شده و در نهایت انحلال حزب رفاه توسط دادگاه قانون اساسی در سال 1998، در انتخابات سال 2002 ترکیه که اسلامگریان مجدداً توانستند قدرت را به دست بگیرند، روابط ایران و ترکیه گسترش یافته و به بالاترین سطح خود در طی پنجاه سال اخیر رسید.
با این حال با عبور از دورهای از همکاریهای اقتصادی و سیاسی میان دو کشور، طی سالهای اخیر با وجود آنکه اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه با اقتدار کامل در انتخابات سالهای 2007 و سپس 2011 به پیروزی رسیده و حتی پست ریاست جمهوری را نیز در اختیار خود گرفتهاند، تنش در روابط ایران و ترکیه به خصوص در مسایل سیاسی و منطقهای، رو به افزایش بوده است، تنشی که منجر به عدم همگرایی دو کشور و بلکه تقابل و نبرد تاکتیکی آنها در سطح منطقه شده است .
چرا روابط دو دولت اسلامگرای ایران و ترکیه، به واگرایی و تقابل رسیده است؟
علت اصلی تقابل منافع دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه با ایران در چیست؟
آیا دین اسلام، احکام و دستورات اسلامی در صدر برنامههای حزب عدالت و توسعه و دولت منبعث آن قراردارد؟
2-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بررسی عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی ترکیه و به خصوص هویت غرب مرکزگرای حاکم بر این کشور که طی سالهای اخیر موجب چرخشهای دورهای سیاست خارجی ترکیه در ارتباط با ایران گردیده و موجب بروز دوره های پرتنش و پرنوسان در روابط دو کشور ایران و ترکیه شده است.
با توجه به اتکای منفعلانه دستگاه سیاست خارجی ایران در برههای از سالهای مورد پژوهش(2012 – 2008) به ترکیه و اعتماد بیش از حد به دولت منبعث از حزب اسلامگرای عدالت و توسعه که سرانجام به واگرایی دو کشور در مسایل مختلف انجامید، نیاز به بررسی علل و ریشه های این تغییر رویکرد دولت اسلامگرای ترکیه احساس می شود، تا مشخص گردد که علت یا علل اصلی این تغییر رویکرد چیست و در آینده مجدداً در دام چنین سیاستهای ظاهری ترکیه یا دیگر کشورها گرفتار نشویم.
شفافسازی هویت حاکم بر دولتهای ترکیه(اسلامگرا یا سکولار) و استفاده از آن برای جلوگیری از بروز خطا و پیش داوریهای نسنجیده در روابط خارجی ایران از دیگر ضرورتهای این تحقیق میباشند.
3-1- مرور ادبیات و پیشینه تحقیق
در زمینه موضوع اصلی این تحقیق یعنی هویت غرب مرکزگرای ترکیه، منابع علمی و تئوریک کافی وجود ندارد. پیرامون ترکیه و هویت آن، تحقیقات و کتابهای انگشت شماری منتشر شده است که میتوان گفت هیچکدام به موضوع اصلی این پژوهش نپرداختهاند. در زمینه ماهیت سیاست خارجی ترکیه و به خصوص دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه، کتاب یا مقالات کافی در دسترس نیست و یا حداقل در ایران به رشته تحریر درنیامده و یا ترجمه نشده اند. کتابهای زیر در مورد موضوع تحقیق، مورد مطالعه قرار گرفتهاند:
1 – کاظم 1383، به بررسی فرایند جهانی شدن به خصوص در حوزه کشورهای اسلامی و اندیشه های اسلامی پرداخته و در مباحثی از این کتاب به اروپا و هویت غربی مسلط بر این اتحادیه نیز توجه شده است. هویت، ماهیت اتحادیه اروپا مورد کنکاش بوده و تغییر هویت اسلامگرایان یا تضعیف این هویت در کشورهای مختلف اسلامی و از جمله ترکیه مورد بررسی قرار گرفته است.
2 – جمهوری ترکیه 1386، این کتاب به بررسی ترکیه در زمینهها و ابعاد مختلف جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بین المللی پرداخته است. این کتاب حاوی اطلاعات و داده های بسیار مفید پیرامون تاریخ و سیاستهای حکومتی ترکیه می باشد.
در مورد سیاست خارجی ترکیه و به خصوص رابطه با ایران نیز مطالب خوبی ارائه شده و بر سیاستهای حزب عدالت و توسعه به خصوص در زمینه سیاست خارجی آن نیز تأکید شده است. در این کتاب پیرامون فرایند الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا و علل این گرایش مردم و مسئولین ترکیه به داشتنِ رابطه با اتحادیه اروپا، مطالب کمی ارائه شده است. برخی مشکلات و تنشهای میان ایران و ترکیه نیز در این اثر مورد بررسی قرار گرفتهاند.
3 – هاووز[3] 1389، معتقد است که حزب عدالت و توسعه بعد از قدرت یابی در سال 2002، به تدریج از مواضع اسلامی قاطع خود فاصله گرفته است. هاکان هاووز میگوید که حزب عدالت و توسعه، حزبی است که ظاهری اسلامی دارد و رهبران این حزب و به خصوص اردوغان، از اسلام استفاده ابزاری کرده اند و اسلام برای آنها، وسیله کسب موفقیت و بدست آوردن آرای مردم بوده است.
هاووز به صراحت اعلام می کند که حزب عدالت و توسعه در شرایطی به قدرت رسید که هنوز هویت و تشکیلات آن مشخص و نهادینه نشده بود. اردوغان و عبدالله گل[4] که قبل از کودتای 1997، ضد غرب و اتحادیه اروپا بودند، بعد از رسیدن به قدرت، رویکرد اروپایی سازی ترکیه را در پبش گرفتهاند و به طور کامل تسلیم هنجارهای هویت غربی اروپا شده اند.
4 – کینزر[5] 1389، به نقش و اهمیت دو کشور ایران و ترکیه در سیاست خارجی امریکا میپردازد. آقای کینزر معتقد است که ایران و ترکیه دارای اشتراکات و سابقه تاریخی مشابهی هستند، این دو کشور، تنها کشورهای دموکراسی خواه و آزادِ خاورمیانه هستند که در زمینه انقلاب مشروطهخواهی و درخواست پارلمان و…، اشتراکات فراوانی دارند.
نویسنده معتقد است که با تغییر معادلات خاورمیانه و اوج گیری دموکراسیخواهی در این منطقه، ایران و ترکیه در سیاست خارجی امریکا به جایگاه اول، دست یافته و جای دو کشور اسرائیل و عربستان را خواهند گرفت. روابط ایران و ترکیه و همچنین سرنوشت این دو کشور، به هم پیوسته و مرتبط بوده و از همدیگر متأثر هستند.
5 – مشیرزاده 1390، به بررسی نظریات مختلف در حوزه علوم سیاسی و علوم اجتماعی پرداخته و نظریاتی مانند واقع گرایی، لیبرالیسم، فمنیسم، … و به خصوص نظریه سازهانگاری پرداخته و در یک بخش جداگانه به توضیح سازهانگاری پرداختهاند. ایشان در توضیح سازهانگاری به مباحث مهمی مانند هویت، منافع، نقش ساختار، نقش کارگزار و تعامل در روابط بینالملل اشاره نمودهاند. هویت و به خصوص تعامل و پیشینه کارگزاران یک دولت در سیاست بین المللی یک دولت، مؤثر بوده واساساً مباحثی مانند هویت، تعامل و منافع را در شکلگیری سیاست خارجی و روابط بین الملل مهم هستند.
6 – اسپوزیتو[6]، کامروا و واتربوری[7] 1391، به بررسی جوامع خاورمیانه و به خصوص دموکراسی و رهیافتهای احزاب و گروه های اسلامی در منطقه میپردازند. هویت اسلامی و یا هویت غربی گروههای اسلامی در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته و به سکولاریسم اسلامگرا نیز اشاره شده است. در مورد ترکیه نیز به هویت نهادینه شده ترکیه که همان دوگانگی است، اشاراتی شده است. در این اثر بر اسلام سیاسی تأکید شده و اینکه بسیاری از احزاب اسلامی خاورمیانه از جمله احزاب ترکیه، فاقد رهیافت و رویکرد اسلام سیاسی بوده و تنها دارای ظواهر اسلامی هستند که در زمان عمل به احکام بنیادین اسلامی، دچار دوگانگی می شوند.
7 – اعتضادالسلطنه 1391، به بررسی اصول لائیک در ترکیه و چگونگی ارتباط و تعامل لائیسیته و اسلام در این کشور می پردازد. به قدرت رسیدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه و چگونگی تأثیر پذیری سیاستهای این حزب از اصل لائیسیته در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
نقش اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا در سازماندهی هویت ترکیه و تضعیف ایدئولوژی اسلامی در این کشور، مورد بحث قرار گرفته و این احتمال که دولت ظاهراً اسلامگرای حزب عدالت و توسعه، ترفندی برای کنترل و تسلط بر اسلامگرایان و احزاب اسلامی خاورمیانه با بهره گرفتن از الگو قراردادن ترکیه باشد نیز در این کتاب بررسی شده است.
[1] . Necmettin Erbakan
[2] . Recep Tayyip Erdoğan
[3] . M Hakan Yavuz
2 . Abdullah Gul
1. Stephen Kinzer
[6] . John.L Esposito
[7] . John Waterbury
روستا به عنوان اولین سکونتگاه دائمی انسان و محل فعالیتهای کشاورزی و دیگر کوشش های بهره وری از زمین علاوه بر تامین نیازهای روستائیان ، نیازهای شهر نشینان به مواد غذایی و مواد اولیه برخی صنایع شهری را نیز تامین می کند . پس از پیروزی انقلاب اسلامی گرچه مدیریت روستایی معنای واقعی خود را بدست آورد و هادهای مختلف انقلاب برای آنکه روستاهای کشور را موهبت های فرهنگی، اجتماعی، اجتماعی، اقتصادی بهره مند شوند فعالیتهای زیادی را انجام دادند. در سالهای اخیر با تشکیل شورای اسلامی روستا و وجود دهیار در بعضی از روستاها مدیریت در روستا را هدفمند تر می کند. با وجود این مشکلات زیادی در نقش مدیریت محلی در روستا وجود دارد. که دهیار و شورای اسلامی وظایف محوله در ادراه روستا، بهتر نمودن مدیریت اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی را به عهده دارند. هدف اساسی شناخت نگرشهای گذشته و موجود مدیریت روستایی به ویژه با توجه به نقش آن در سالهای اخیر در مدیریت محلی روستایی است. چرا که با ساختار جدید در مدیریت روستایی می توان امیدوار بود که در آینده نه چندان دور شاهد پیشرفت روستاها از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… باشیم . در مطالعه حاضر نقش مدیریت محلی (دهیار) در توسعه روستاهای بخش خشکیبجار بررسی شد. مطالب این پایان نامه شامل:
فصل اول: بیان مسئله و ضروزت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیه های تحقیق، واژه ها و مفاهیم و محدودیتها می باشد.
فصل دوم: بر ادبیات تحقیق می باشد که به تئوریها و نظریات پرداخته است.
فصل سوم روش اجرایی تحقیق می باشد که در آن به روش تحقیق و موقعیت جغرافیایی و مشخصات طبیعی است که شامل مشخصات اجتماعی- جمعیتی، مشخصات اقتصادی، مشخصات کالبدی و فضایی می باشد.
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق می باشد.
فصل پنجم: آزمون فرضیه ها، نتیجه گیری، پیشنهادات بررسی شد.
فصل اول :کلیات تحقیق
-1بیان مسأله
مدیریت روستا یی فر ایند چند جانبه ا ی است که شامل سه رکن ، مردم، دولت و نهادها ی عمومی است . در این فر ایند با مشارکت مردم و از طر یق تشکیلات، سازمانها ی روستا یی و، برنامه ها و طرح ها ی توسعه روستا یی تد,ین و اجرا گرد یده و تحت نظارت و ارزش یابی قرار می گیرد )رضوا نی، 1383: 211 )
سازمان های محلی از جمله انواع سازمانها می باشند که بر اثرتحول در شیوه های مدیریتی مورد توجه قرار گرفته اند. و بر پایه مشارکت اصل اساسی بنا نهاده شده است حاکمیت مردم بر مردم و اساس سازمان های محلی بر اصل این نهادها است. در فرایند نظریه های مربوط به نقش مردم و دولت در موضوع توسعه، تشکیل سازمان های محلی توسط اجتماعات محلی مورد تاکید قرار گرفته است تا سازمان های محلی نقش فعالی را در توسعه و اداره امور محلی برعهده گیرند. دهیاری یک نهاد عمومی است که به منظور اداره امور روستا تأسیس گردید در ابتدای تأسیس دهیاری ها ( سال 1382 تمامی روستاهای بالای 20 خانوار (با اولویت مراکز دهستانها، روستاهای دارای طرح هادی و بهسازی می توانستند به شرط پرداخت خودیاری اهالی روستا و تأیید استانداری، مجوز تأسیس دهیاری دریافت کنند . با اعلام این شرایط آسان برای صدور مجوز تأسیس دهیاری و نیز به دلیل اعطای اعتباراتی که از محل قانون تجمیع عوارض به دهیاری ها صورت می گرفت، تقاضای تأسیس دهیاری رو به فزونی نهاد . به نحوی که در کمتر از 1 سال و 3 ماه ، مجوز تأسیس بیش از12 هزار دهیاری از سوی وزارت کشور صادر گردید. (نعمتی و بدری ، 1386: 162)
بخش لشت نشاء یکی از بخشهای شهرستان رشت می باشد. مساحت این بخش 129.2کیلومتر مربع می باشد. این بخش دارای 3 دهستان به نامهای جیرهنده لشت نشاء، علی آباد زیباکنار و گفشه لشت نشاء و 46 روستا و یک نقطه شهری می باشد.
43 روستای بخش لشت نشاء دارای دهیاری می باشد با توجه به اینکه قبل و بعد از وجود دهیاری تغییرات زیادی ایجاد شده است در این تحقیق محقق در نظر دارد تا تغییرات ایجاد شده در روستاها را بررسی و نقش دهیار را در تحولات روستاهای منطقه ارزیابی نماید و به این سوال اساسی پاسخ دهد که مدیریت محلی تا چه حد در تحولات روستاهای بخش لشت نشاء شهرستان رشت نقش داشته است؟
1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق
آشنایی و شناخت از مسائل و امکانات یک روستا نخستین گام برای برنامه ریزی است. مدیریت قوی و لایق موجب برنامه ریزی موفق در زمینه توسعه روستایی می شود. بررسی نقاط قوت و ضعف عملکرد نهادهای اجرایی زیربط در برنامه ریزی به خصوص در برنامه ریزی پایین به بالا، موجب رفع کمبودها و توسعه روستایی را در مناطق مختلف ممکن می سازد. در همین راستا عمده ترین دلایل عدم موفقیت در رسیدن به اهداف برنامه ریزی را به خصوص مدیریت روشها می توان به ذهنی نگری دست اندرکاران برنامه ریزان روستایی نام برد. از آنجایی که روستا و روستانشین در ایران سابقه بسیاری دارد اهمیت این مسئله را بیشتر می نماید. از طرفی اختلاف بین روستاها در دوره معاصر، آن چنان شدید است که شاید مقایسه بسیاری از روستاها با یکدیگر نادرست باشد. تعدادی از روستاها دارای تمامی امکانات زیست و در کیفیت بسیار مطلوب می باشند، سهولت دسترسی به تمامی امکانات زیست، ساکنان چنین روستاهای را بی نیاز به تفکر در مورد زیستن در شهرها می نماید بر عکس در تعدادی دیگر از روستاها، ساکنان آنها چنان با مشکلات زیستی مواجه اند که از نظر فقدان امکانات زیستی، چهره روستاهای صدها سال پیش را در ذهن هر بیننده ای زنده می نمایند در ایجاد چنین شرایطی، دو عامل مدیریت روستایی و برنامه ریزی در مقایسه با سایر عوامل از اهمیت بیشتری برخوردارند. چون درصدی از کارکردهای مربوط به تأمین سرمایه لازم برای انجام پروژه ها و برنامه های روستایی، به نحوه برنامه ریزی روستایی و مدیریت روستایی مربوط می شود، كه می تواند چهره روستاها را دگرگون نموده و موجب جلوگیری از خالی شدن روستاها از جمعیت گردد لذا می توان مدیریت روستایی و برنامه ریزی روستایی در سطح کلان و خرد را به عنوان مهمترین عامل در توسعه پایدار روستایی مطرح کرد.
1-3-اهداف تحقیق
مهمترین اهداف این تحقیق به شرح زیر است:
1-4-سوال های تحقیق
1- دهیاریها تا چه حد در تحولات اقتصادی و اجتماعی روستاهای بخش لشت نشاء نقش داشته باشند؟
2- دهیاریها تا چه حد در تحولات کالبدی محیطی روستاهای بخش لشت نشاء نقش داشته اند ؟
1-5-فرضیههای تحقیق
با توجه به موارد مطرح شده فرضیه های تحقیق عبارتند از :
1-6-محدوده مورد مطالعه
لشت نشاء یکی از بخشهای شهرستان رشت می باشد که در طول جغرافیایی 49 درجه و 46 دقیقه تا 49 درجه و 55 دقیقه و عرض جغرافیایی 37 درجه و 17 دقیقه تا 37 درجه و 26 دقیقه قرار گرفته است . مساحت این بخش 224/129 کیلومتر مربع می باشد. لشت نشاء از شمال به ساحل دریا از جنوب به دهستان لولمان از شرق به دهستان کیاشهر و از غرب به دهستان نوشر خشکبیجار محدود است این بخش دارای سه دهستان به نامهای جیرهنده لشت نشاء، علی آباد، زیباکنار و گفشه لشت نشاء و 46 روستا و یک نقطه شهری می باشد. براساس اطلاعات موجوددر نقشه زمین شناسی لشت نشاء ( محدوده مورد مطالعه )در منطقه ای قرار دارد که از نهشته های دریایی پوشیده شده است.
1-7-محدودیتها وتنگناهای تحقیق
در انجام تحقیق مورد نظر محدودیتهای زیر وجود داشته است.
1- دسترسی نداشتن به آمار و داده های جدید و صرف زمان بسیار زیاد برای دست یابی به داده ها
فصل دوم: بر ادبیات تحقیق
-1- مفهوم مدیریت روستایی
پارادایم جدید مدیریت روستایی در ایران در محورهای مدیریت زمین و تولید کشاورزی، مدیریت زیرساخت ها و خدمات زیربنایی، مدیریت مالی و نظام درآمد هزینه برای روستاها، مدیریت محیط زیست و توسعۀ پایدار و مدیریت برای کاهش فقر و عدالت اجتماعی قابل بررسی است. هر یک از محورهای فوق در دهه های قبل دارای شدت و ضعف در عملکرد و اجراء حتی گاه به عنوان راهبرد اساسی در برنامه های کلان مطرح بوده است. بررسی جنبه های مختلف این محورها بیان کنندۀ گستردگی مفهوم مدیریت روستایی در ایران است.
مدیریت روستایی به مفهوم مجموعه ای اعم از دولتی یا مردمی، فردی یا گروهی و در اشکال کلان و خرد است که به عنوان متولیان امور مربوط به روستاها و عمدتاً در محورهای فوق به فعالیت می پردازند. گستردگی مفهوم مدیریت روستایی علاوه بر این که مشکلات رسیدگی به امور مزبور به روستاها را بیان می کند؛ چگونگی مواجهۀ مطلوب با روستا و برنامه ریزی روستایی را برای کارشناسان و متخصصین در محورهای یاد شده آشکار می سازد. یکی از نکات مهم در مفهوم مدیریت روستایی، درک مناسب از روستا است. بدین معنی که شناخت روستا و تمیز آن از شهرک ها و مکان های حاشیه ای رهنمون مؤثری است که برای روستا و درک مدیریت یک واحد سکونتگاهی مؤثر است.
……………………………………………………………………………………………….85
1-تاریخچه فعالیت های هسته ای پیش از انقلاب……………………………………..86
2-فعالیت های هسته ای بعد از انقلاب…………………………………………………..88
1-2دوره رکود …………………………………………………………………………………..88
2-2آغاز مجدد فعالیت های هسته ای ……………………………………………………….88
2-3خیزش هسته ای کشور……………………………………………………………………89
3-نحوه تشكیل پرونده هسته ای ایران وروند آن ……………………………………….91
4-ضرورت داشتن دانش هسته ای برای ایران…………………………………………..95
1-4نظر معتقدان به انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز…………………………95
2-4نظر معتقدان به سلاح هسته ای………………………………………………………..99
5-نقش بازیگران بین المللی در پرونده هسته ای……………………………………….104
1- 5آمریکا…………………………………………………………………………………….105
2-5اتحادیه اروپا……………………………………………………………………………..110
3-5رویكردچین به پرونده هسته…………………………………………………………..114
جمعبندی …………………………………………………………………………………………115
فصل ششم نتیجه گیری
نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………116
منابع ومآخذ………………………………………………………………………………………..122
فصل اول: کلیات
بیان مسأله:
روابط با همسایه شما لی (اعم از روسیه تزاری، اتحاد جماهیر شوروی و فدراسیون روسیه ) همواره از اهمیت وجایگاه خاصی برای کشور ایران برخوردار بوده، به طوری که بخش مهمی از تحولات داخلی و روابط خارجی ایران، به ویژه طی دویست سال أخیر تحت تأثیر سیاست ها ومواضع دولت روسیه، قرار گرفته است. با تحلیلی بر روابط دو کشور می توان این گونه نتیجه گیری نمودکه، روابط با همسایه شمالی همواره پیچیده و با فراز ونشیب زیادی همراه بوده است .
در این جا برنامه هسته ای وتحولات مربوط به آن که درکا نون توجهات جهانی قرار داشته، تنها بخشی از مناسبات ایران وروسیه می باشد، که به دلیل عدم همکاری ومخالفت غرب باراه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، روس ها با انعقاد قرارداد 700میلیون دلاری حضور خود را در نیمه دهه90میلادی آغاز نموده وبا وجود مخالفت شدید غربی ها، آشکارا در پروژه هسته ای با ایران همکاری کردند. طی یک دوره کشمش میان ایران وقدرت های غربی برسر موضوعات مختلف، اقدامات ومواضع روسیه اگرچه در حد انتظار مردم و احتمالاٌرهبران ایران نبوده است، اما بحث ها وپرسش های فراوانی را در میان سیاست مداران وتحلیل گران برانگیخته است. از طرف دیگر، کشورهای غربی معتقدند كه، روسیه همچنان فضا ومسیر را برای بازیگری ایران باز گذارده است و حتی به لحاظ سیاسی مهم ترین مانع برسر راه شورای امنیت برای اتخاذ تصمیم های شدید تر علیه ایران به شمار می آید.
با این اوصاف، در حالی که برنامه هسته ای ایران به یک” چالش تمام عیار” بین ایران وغرب بدل شده، رفتار وعملکرد روس ها در این زمینه قابل تأمل وبحث برانگیز است. از یک سو همان طور که بیان شد، در محافل رسمی وغیر رسمی به ویژه در نشست های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای و همچنین در شورای امنیت سازمان ملل متحد، با استناد به تعهدات مسئولیت های بین المللی، پای قطعنامه های صادره علیه ایران را امضاء می کند ودرمذاکرات با سران غربی به خصوص آمریکا، از ایران به عنوان اهرم فشار علیه آن ها استفاده می کند واز طرف دیگر در إزای حمایت محدود از برنامه هسته ای ایران در محافل بین المللی امتیازات لازم را نیز از ایران می گیرد. از همین رو، در این پژوهش تلاش می شودکه به تبیین وچرایی این روابط ویک ارائه فهم تئوریک در مورد ماهیت این نوع همکاری بر سرموضوع هسته ای پرداخته شود.
سوال تحقیق:
عوامل مؤثر در اتخاذ سیا ست روسیه درخصوص پرونده هسته ای ایران چیست؟
فرضیه:
منافع اقتصادی وجایگاه روسیه در نظام بین الملل از عوامل اصلی همکاری روسیه در پرونده هسته ای با جمهوری اسلامی ایران می باشد.
تعاریف عملیاتی:
جایگاه روسیه در نظام بین الملل
جایگاه ونقش کشورها در عرصه بین المللی تعیین کننده میزان تأثیر گذاری کشورها بر روند تحولات بین المللی می باشد. این مفهوم در تئوری های مختلف، فاکتور ومؤلفه های تعیین کننده ای دارد. به عنوان مثال در تئوری واقع گرایی ساختاری، قدرت اقتصادی به ویژه قدرت نظامی از مهمترین عوامل تعیین کننده جایگاه کشورها و همچنین نقش آفرینی آن ها در مناسبات بین المللی است.کنت والتز نام آور ترین نظریه پرداز سیاست بین الملل تأکید خاصی برنقش قدرت های بزرگ در عرصه مناسبات بین المللی دارد و در این زمینه قدرتی را بزرگ می داندکه دارای یک سری توانمندی ها به ویژه قدرت نظامی باشد. از این رو، می توان در قالب تئوری والتز به بررسی جایگاه روسیه به عنوان قدرت بزرگ در عرصه بین المللی پرداخت.
روسیه درچند قرن گذشته، دارای سنت دیرپای سیاست “قدرت بزرگ”بوده است که سابقه آن به دوران تزار می رسد. در دوره شوروی سرانجام پس از مواجه شدن با مشکلات اقتصادی، امکان تداوم نقش ابرقدرتی در سطح جهان را با مشکل روبه روساخت. ونوعی عقب نشینی سیاسی ونظامی از این نقش آغاز شد. بنابراین امروزه روسیه جدید در صدد” تحصیل احترام از غرب” وهمچنین دست یابی به این موقعیت از دست رفته خود می باشد. از این رو، می توان روابط روسیه با ایران وکشورهای مسئله دار (کوبا، کره شمالی، عراق زمان صدام و لیبی )را دراین چهاچوب مورد بررسی قرار داد. اما از آن جا که مطالعه موردی برروی، عوامل مؤثر در رویکرد روسیه در خصوص برنامه هسته ای می باشد به ذکر نمونه های اشاره خواهیم نمود:
1.استفاده از کارت ایران در تعامل و تقابل با آمریکا به عنوان اهرم فشار (هرچند تعامل ایران وروسیه به لطف قطع مناسبات ایران وآمریکا
می باشد). به عنوان مثال، آمریکا بحث عدم گسترش سپر دفاع موشکی در چک ولهستان را منوط به محدود سازی همکاری ایران وروسیه نموده است. وروس ها موفق شدند با بهره گرفتن از اهرم ایران از استقرار سپر دفاع موشکی امریکادر اروپای شرقی جلوگیری کنند.
2.ایفای نقش میانجگری ونقطه تماس گروه 5+1باایران.
3.گرفتن امتیازات اقتصادی جدی از آمریكاکه در مجموع توانسته اند، به هدف های خود دست پیدا کنند وجایگاه مهمتری در سیستم بین المللی به دست آورده اند.
منافع اقتصادی
در مناسبات بین المللی، تحلیل این مسئله که چرا دولت ها با هم برای تأمین منافع مادی وسود سرشاری که از تعامل بدست می آورند همكاری می كنند، کار چندان سخت ودشوار نیست و اصولاٌ یکی از مهم ترین انگیزه دولت ها از تعامل، کسب منافع اقتصادی می باشد. روسیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین بسیار واضح است روسیه به دلایل مختلف تقاضاهای مکرر مقام های امریکایی را برای توقف عملیات ساخت نیروگاه بوشهر بی پاسخ گذاشت :
1-انعقاد قرار داد ساخت نیروگاه بوشهر برای تجدید حیات صنایع هسته ای روسیه که به گفته رومیانتسف، وزیر انرژی اتمی وقت روسیه، مهم ترین وحیاتی ترین صنعت این کشور محسوب می گردد، بسیار ضروری بود. به گفته منابع مختلف، در نتیجه انعقاد این قرارداد، بنگاه های اقتصادی متعددی مجدداٌ فعال گردیدند وبرای هزاران نفر فرصت شغلی ایجاد شد. لازم به یادآوری است که، (پس از فروپاشی شوروی، صنایع هسته ای روسیه با رکود ویران کننده ای روبه رو شدند و اغلب بازارهای بالقوه آن ها از حیطه نفوذ این کشور خارج گردیدند). از سوی دیگر، کشورهای که احتمالاٌ همچنان می توانستند بازاری برای صنایع روسیه باشند نیز اغلب به دلیل مشکلات اقتصادی یا زیر بنایی قادر به تأمین هزینه های سیاسی واقتصادی انعقاد قراردادهای سنگین هسته ای نبودند. به همین دلیل، انعقاد قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر از اهمیت مضاعفی برای روسیه برخوردار بود.
2 – در روسیه این تصور وجود داشت که در صورت موفقیت این کشور در اتمام پروژه نیروگاه بوشهر، هم صنایع هسته ای این کشورمجدداٌ قادر خواهند بوددر بازارجهانی هسته ای ایفای نقش فعال بپردازند و هم روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی وتأثیرگذار مورد شناسایی قرار خواهد گرفت.
3-با توجه به وضعیت اقتصادی روسیه در اواسط دهه 1990انعقاد قراردادی به ارزش نزدیک به یک میلیارد دلار که احتمالاٌ قرار دادهای دیگری را به همراه داشت برای روسیه حائز اهمیت تلقی می شود.
4- در میان مقامات روسیه این برداشت وجود داشت که، مخالفت امریکا باهمکاری های هسته ای ایران و روسیه کوششی در جهت تضعیف و محدود سازی فضای مانور این کشور(روسیه) می باشد. به همین دلیل، روس ها در برابر این استدلال امریکا که، همکاری های ایران و روسیه در زمینه هسته ای امنیت جهانی را به مخاطره می اندازد، مخالفت های امریکا را کوششی در جهت از میدان به در کردن شرکت های روسی تعبیر می کردند.
5- روسیه در همکاری با ایران در پرونده هسته ای بسیار ماهرانه عمل کرده به طوری برای بدست آوردن منافع خود، هم از ایران وهم از امریکا بصورت محسوس ونامحسوس امتیاز گرفته است .
پرونده هسته ای
ایران برنامه هسته ای خود را از اواسط دهه 1960 /1339 ش در زمان پهلوی با حمایت امریکا آغاز کرد .در سال 1967/1336ش ایلات متحده برای تأسیس مرکز تحقیقات هسته ای تهران یک راکتور هسته ای تحقیقاتی 5 مگاواتی برای ایران فراهم کرد(Tarock,2006). از این رو منطق ایران برای آغاز توان هسته ای براساس مطالعه دانشگاه استانفورد در سال1972/1351 ش بود ،که« ساخت نیروگاه های هسته ای با توان تولید 20000 مگاوات با بهره گرفتن از انرژی هسته ای را توصیه می کرد»(Howard,2004:98). در نتیجه ایلات متحده، ایران راتشویق کرد تا بخش انرژی غیر نفتی خود را گسترش دهد واعلام کرد که ایران برای بدست آوردن ظرفیت الکتریکی که موسسه تحقیقاتی دانشگاه استانفورد اعلام کرده بود، نیازمند رآکتورهای هسته ای است. علاوه براین، امریکا علاقه خود را برای فراهم آوردن پشتیبانی فنی وآموزشی از این برنامه اعلام کرد(Sahimi,2003). در نتیجه با حمایت امریکا، فرانسه وآلمان شاه یک برنامه هسته ای را برای ساخت 23راکتور هسته ای آغاز کردکه قرار بود درسال 1990/1379 ش به بهره برداری برسند . سه کشور حمایت کننده نیز قار دادهایی برای تربیت دانشمندان هسته ای ایران به انجام رساندند.(Tarok,2006).
اما بعد از انقلاب طرف های غربی نه تنها از ادامه كار انصراف دادند بلكه با حساسیت برنامه هسته ای ایران را دنبال می كردند در اوت 2000 سازمان منافقین ایران که از سال 1997/1376 ش در فهرست سازمان های تروریستی وزارت خارجه (ایلات متحده)قرار داشته است، شواهدی را ارائه کردکه دو کارخانه هسته ای بی آنکه به سازمان بین المللی انرژی هسته ای اعلام شوند، تأسیس شده اند. این گروه مدعی بودند که تأسیسات غنی سازی اورانیوم نطنز وکارخانه تولید آب سنگین اراک بخشی از برنامه سری سلاح هسته ای است. در فوریه 2003دولت ایران وجود این دو کارخانه را رسماٌ پذیرفت اما تأکید کرد که آن ها فقط برای مقاصد صلح آمیز است.(kem,2003).پرونده هسته ای ازآن تاریخ با حساسیت ویژه ای از سوی غربی ها دنبال می شد.
پیشینه تحقیق:
-الهه كولایی (كولایی ،1387 ). در مقاله ای تحت عنوان “روابط ایران وروسیه، تداوم یا تغییر”پس از تحلیل کوتاهی از روابط ایران و روسیه در برهه های مختلف زمانی، به دوره بعد از پیروزی انقلاب می پردازد و جاذبه ایران برای روسیه در حوز ه های مختلف می شمارد. از جمله در حوزه انرژی (نفت وگاز) همکاری روس ها درمورد رژیم حقوقی دریای خزر و همکاری های نظامی وامنیتی بین ایران وروسیه را مورد تحلیل قرار می دهد. با این تحلیل که همکاری هسته ای به دلیل به نمایش درآوردن سیاست های مستقل روسیه در مقابل غرب می باشد .
-جهانگیر كرمی (كرمی، 1384). در کتابی تحت عنوان تحولات “سیاست خارجی روسیه هویت دولت و مسئله غرب” با در نظر گرفتن چگونگی شکل گیری سیاست خارجی روسیه جدید و دگرگونی در هویت آن، تحولات رفتار های خارجی آن در مقابل جهان غرب مورد بررسی قرار می دهد. در این کتاب نگرش تکوینی به عنوان مدل نظری مناسب برای مطالعه سیاست خارجی روسیه انتخاب شده است. ودر پاسخ به این سؤال که اولویت های روسیه در مقابل غرب کدام هستند؟ به عقیده نگارنده اولین اولویت آن ها “تحصیل احترام غرب”است. بنابراین از آن جا روابط ایران وروسیه هیچ گاه منحصر به روابط تهران و مسکو نبوده وپیوسته عنصربین المللی در آن تاثیرگذار بوده است. این کتاب به بررسی جایگاه روسیه و تبیین هویت مستقل روسیه می پردازد که مطالعه آن قابل تأمل می باشد .
-مارك اسمیت[1] .(Smith,2002) در مقاله ای به عنوان روابط ایران ومسكو به این مسئله اشاره می كند كه، روسیه سه هدف را در برقراری روابط با ایران دنبال می كند: اول، تلاش برای حضور طولانی در خلیج فارس، دوم ،ایجاد نظام چند قطبی وسوم، نشان دادن یک سیاست خارجی مستقل. به گفته اسمیت، مسكو امیدوار است حضور طولانی مدت خود را در منطقه (خلیج فارس) تثبیت كند. این روابط صرف نظر از این كه روابط آمریكا وروسیه توسعه پیدا می كند، دنبال شده است. اسمیت همچنین تأكید می كند، در خلال دهه 1990مسكو روابط با ایران را به عنوان یک عامل كلیدی در تلاش هایش برای ایجاد نظام بین المللی چند قطبی تلقی می كرد. این موضوع یكی از راه های مسكو برای نشان دادن تصمیم خود به پیگیری یک سیاست خارجی مستقل از واشنگتن بود و متقابلاٌ ایران نیز از روسیه به عنوان یک وزنه متقابل در برابر انزوای تحمیلی آمریکا که از سال 1979بر آن تحمیل شده است، می نگرد.
-کنت کتزمن[2] (Katzman ,2003). در مقاله ای تحت عنوان، ایران فراهم كننده سلاح های كشتار جمعی، معتقد است، ایران بیشتر به این دلیل که از “جایگزین های محدودی”برخوردارهست، درصدد جلب همکاری با روسیه برآمد ونه الزاماً به این دلیل که بین دوکشور همبستگی استراتزیک و یا ایدئولوژیک وجود داشته است. روابط ایران با روسیه تحت الشعاع ترس همیشگی از قدرت و مقاصد روسیه بوده است. همچنین ایران در تلاش برای خنثی سازی تلاش های امریکا، روابط نزدیکی را با آن دسته از عرصه کنندگان تسلیحات که هم پیمان امریکا نبودند مانند( روسیه ،چین ،کره شمالی ) برقرار نموده است.
-جورج فریدمن[3]Freidman,2004)). در مقاله ای با عنوان خاورمیانه و بازی جدید روسیه از نگاهی متفاوت به حضور روسیه در خاورمیانه می پردازد. فرید من با طرح نگرش روس ها نسبت به خارج نزدیک وگسترش حضور ونفوذ آمریكا وغرب به رهبری ناتو در این حیطه معتقد است كه: نخبگان روسی كوشیده اند تا با اعمال نفوذ خود در منطقه خاورمیانه ودر جهتی مغایر با حضور آمریكا در این منطقه یک هدف مهم را دنبال نمایند وآن تحدید نفوذ آمریكا می باشد. از آن جا ایران یكی از كشورهای مهم وتأثیر گذار در منطقه خاورمیانه بود و همچنین از مخالفان جدی، حضور آمریكا در منطقه بود. از این رو رابطه با ایران مهم و با اهمیت می باشد.
Mark smith-[1]
-Kenneth Katzman1
4-George Freid man
:
سازمان باید بداند و بیابد که مشتریان دوست دارند، چه چیزی را بیش تر یا کم تر در رفتارهای کارکنان سازمان ملاحظه کنند. انتظارات مشتری باید توسط رهبران سازمان در فرهنگ آن، ترجمه و پیاده سازی شود. به بیان دیگر، انتظارات مشتریان باید رفتارهای رهبران و کارکنان را جهت دهی کند. از جمله اقدامات مؤثر برای ایجاد فرهنگ ارزش مشتری در سازمان آن است که رفتارهاى سازمان خود را با مشترى هماهنگ كرده و تطبیق دهیم، به خواسته مشترى ارزش دهیم و میزان رضایت مشترى را بسنجیم که این فعالیتها به جنبه یادگیری محوری سازمان مرتبط می باشند (اولریش، 2005). مشاهده، تنظیم و جهت دهی فعالیتها و فرایندهای سازمان از دید مشتری باعث می شود که سازمان، مشتری را در تمامی زمینه های کاری خود، از طراحی محصول تا بازاریابی،آموزش، توسعه، ارزیابی عملکرد و پاداش دهی مشارکت دهد و پیشنهادها و نظرات او را لحاظ نماید. در این میان، مشتریان ناراضی و ناخشنود که با انتقاد و ارائه راهکارهای بهبود، سازمان را به چالش می کشند، جایگاهی ویژه می یابند و مهمترین منبع یادگیری در سازمان محسوب می شوند. کارکنان نیز در صف مقدم خدمت به مشتری و جلب رضایت وی قرار میگیرند و سازمان برای تحقق ارزش آفرینی به مشتریان، به کارکنان نیز بها می دهد. به این ترتیب، همه سرمایه های فکری و سازمانی در خدمت حفظ سرمایه مشتری به کار گرفته می شود. این مطالعه روی اهمیت یادگیری محوری مرتبط با ارزش مشتری تاکید می نماید.همچنین این فصل شامل بیان مساله، اهمیت و ضرورت تحقیق،اهداف،چارچوب نظری،فرضیات تحقیق،تعاریف نظری و عملیاتی و قلمرو تحقیق را شامل می شود.
1-2)بیان مسئله:
جهانی شدن تجارت و اقتصاد و پویاتر شدن رقابت، نقش مشتریان را در سازمانها تغییر داده است نگاه امروز سازمانها به مشتریان تنها یک مصرف کننده صرف نیست. مشتریان در سازمان های امروز در تولید کالا و ارائه خدمت، رویه های انجام امور و فرایندها ، توسعه دانش و توان رقابتی، همراه و همگام اعضای سازمان هستند. بنابراین مدیریت مؤثر و کارآمد رابطه با مشتری و خلق و ارائه ارزش به او از مهمترین مباحث مورد علاقه و توجه محققان و مدیران سازمانها محسوب می شود.مشتریان نیز به دنبال کسب منافع و مزایا و ارزشهای بیشتر در قبال پرداختهای خود می باشند . مشتری از سازمان انتظار دارد كه بیشترین ارزشها را با مناسبترین قیمت عرضه كند و سازمانها نیز مدام به دنبال روش های جدید و ایجاد نوآوری در خلق و ارائه ارزش هستند و حتی از ارزش مشتری تحت عنوان « منبع آتی مزیت رقابتی » خویش نام می برند.توسعه رویکردی که در آن مشتری به عنوان یک دارایی ضروری شرکت به حساب آورده شود، نمایانگر وقوع انقلابی در بازاریابی رابطهمند است. چنین رویکردی منجر به برخورد متفاوت با طبقههای گوناگون مشتریان ازنظر سطح سود آوری بلند مدت آنها برای شرکت خواهد شد (ایگلسیاس و گولن، 2004). اکثر محققین معتقدند که ارزش ادراک شده مشتری، امری ضروری برای سازمان ها بوده و در سالهای اخیر، تبدیل به کانون توجّه استراتژیهای بازاریابی شده است و ارزش مشتری به یک نگرانی رو به افزایش برای مصرف کنندگان و بازاریابان تبدیل شده است (پترسون و اسپرینگ، 1997) و بایدبرای ایجاد آن بر فعالیت های کسب و کارتمرکز داشته باشیم (والتر و همکاران، 2001). با توجه به نظر اسلاتر و نارور، ارزش مشتری زمانی ایجاد می شود ” که سودمندبودن کالا و خدمات برای مشتریان مهم تر از هزینه پیشنهادی آنهابه مشتری باشد،امروزه قابلیت های سازمانی می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی در خلق و ارائه ارزش برتر به مشتریان بکار رود (نارور و همکاران، 2004). یکپارچه ساختن این قابلیتها برای ایجاد و ارائه ارزش برتر به مشتری در بازارهای آشفته بسیار اهمیت دارد (اسلاتر و نارور، 1995). این قابلیت های سازمانی، اگر منجر به ارائه ارزش برتر به مشتری شوند اهمیت حیاتی پیدا می کنند (اسلاتر و نارور، 1995). تحقیقات نشان داده است که بازارگرایی ، یادگیری محوری ، نوآوری، و ارزش مشتری به عملکرد سازمانی مربوط می شود (فلینت و همکاران، 2005). مفهوم ارزش مشتری دربرگیرنده ارتباط آن با بازار گرایی ، یادگیری سازمانی ،کارآفرینی و نوآوری است (اسلاتر و نارور، 1994). بیکر و سینکولا یادگیری محوری را به عنوان یکی از قابلیت های سازمانی که بر گرایش سازمان به تولید ارزش و یادگیری دو حلقه ای تاثیر می گذارد ، و اعضای سازمان را تشویق به ” فکر کردن در خارج از چارچوب ” می کند توصیف می کند (بیکر و سینکولا، 1999). در مطالعه دیگری، سینکولا و همکاران پیشنهاد می دهند که تعهد به یادگیری ، چشم انداز مشترک ، و روشن فکری ابعاد یادگیری محوری است (سینکولا و همکاران، 1997). با توجه به رابطه بین یادگیری محوری وارزش مشتری، وانگ و احمد در مطالعه سال 2002 نشان دادند که سازمان ها نیاز به پیاده سازی بالاترین سطح از یادگیری سه حلقه، کیفیت خلاقیت گروهی ونوآوری ارزش دارند (وانگ و احمد، 2002). خلق ارزش برای گرو ههای ذینفع بانک، شناسایی سریع رقبا و پاسخگویی مؤثرتر از رقبا به نیازهای آشکار و پنهان مشتریان، از اصول بنیادین و استراتژیک بانک ها در فضای رقابتی کنونی است. بانکها به عنوان بنگاه های حاضر در خط مقدم فضای اقتصادی جوامع انسانی شناخته می شوند. در واقع بانکها، مدیریت بر بدهیها و دارایی ها در بازار پولی را بر عهده دارند و بازار پولی بخش مهم و قابل ملاحظه ای از بازار مالی هر کشوری است. در چنین شرایطی، هرگونه افت وخیز، کارآیی یا عدم کارآیی، موفقیّت یا شکست نظام بانکی، کل اقتصاد هر کشور را تحت تأثیر شدید خود قرار می دهد. بنابراین شاخص های موفقیّت بانکها، نه تنها برای همه ذینفعان در مقیاس کسب وکار بلکه برای جامعه در مقیاس ملی حائز اهمیّت است. اساس و بنیان نظام بانکی را نیزمشتریان بانک تشکیل میدهند؛ زیرا مشتری، اصلی ترین منبع سودآوری و رشد بانک است و بانکداران بر این نکته که رمز موفقیّت و تداوم بقاء بانکها، جذب، حفظ ونگهداری مشتریان است، تفاهم دارند. به همین دلیل، موضوع مشتری محوری در بانکها نیز از اولویت خاصی برخوردار است، تا آنجا که مشتری محوری جزء ذاتی بانکداری محسوب شده و کسب وکار بانکداری، بدون رضایتمندی وخشنودی مشتریان، مقبول و موفق نخواهد بود. مهم ترین وجه مشتری محوری و فاخرترین مفهوم در این رابطه موضوعی است که در سالهای اخیر، تحت عنوان ارزش مشتری مطرح می شود. ارزش آفرینی برای مشتری، هدفی متعالی در کسب وکار میباشد و رویکردی است که یک سازمان در قبال همه ذینفعان و به ویژه مشتریان خود در پیش می گیرد و در آن مشتری را محور همه فعالیت ها و فرایندهای خود قرار میدهد. به این ترتیب، سازمان بانک از منظر مشتریان، به نحوی مهندسی می شود که محصولات و خدمات ارائه شده نیازهاو خواسته های مشتری را تأمین کند. دامنه این امر حتّی تا کشف نیاز پنهان مشتریان و یا فراتر از آن، ایجاد نیازدر مشتریان گسترش مییابد. به همین دلیل پرداختن به موضوع ارزش آفرینی برای مشتریان در فضای به شدّت رقابتی کنونی، در کانون توجه قرار گرفته است.امروزه تمامی بانكهای كشور به ویژه بانكهای دولتی دچار رقابت شدیدی شده اند، چراكه اولا بانكهای خصوصی با سرعت زیادی رو به رشد بوده و سهم بازار بانكهای دولتی را تصرف نموده و ثانیا در حال حاضر مشتریان ،گزینه های مختلف دیگری برای سرمایه گذاری پولهایشان دارند و لذا بانكها تلاش می كنند تا هریک سهم بیشتری از كیف پول افراد را بدست آورند. با این حال بانكهای بخش خصوصی سعی دارند تا مشتری مدارتر بوده و در زمینه فعالیتهای بازاریابی فعالترشده و به نوعی تهدیدی جدی علیه بانكهای دولتی می باشند. به عبارت دیگر آنها هیچ مزیت وبرتری رقابتی خاصی نسبت به همتایان خود ندارند و مشتری می تواند به راحتی و بدون هزینه خاصی بانك مورد نظر خود را تغییر داده و به سمت بانكی دیگر برود. یک استراتژی كه بانكها به عنوان روشی برای موفقیت و بهبود وضعیت فعلی می توانند از آن استفاده نمایند، ایجاد ارزش برتر برای مشتریان نسبت به سایر رقبا است. در این میان تاكید بر قابلیتهای سازمانی به ویژه یادگیری محوری برای ایجاد ارزش برتر برای مشتری می تواند راهبرد مفیدی باشد در این تحقیق به دنبال بررسی مفهوم یادگیری محوری به عنوان یکی از قابلیتهای فرهنگی سازمان وارتباط آن با ارزش مشتری هستیم. لذا تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال است که آیا رابطه مثبت و معناداری بین یادگیری محوری و ارزش مشتری در شعب بانک ملی در شهرستان رشت وجود دارد؟
1-3)ضرورت انجام تحقیق:
همه استراتژی ها مانند بهبود کیفیت، افزایش خدمات، کاهش هزینه های عملیاتی، تغییر کانالهای توزیع، تغییر در رویکرد بازار، بالا بردن بهره وری از طریق تکنولوژی، تنزیل قیمت و غیره در ارزش مشتری بستگی دارد. کارکرد اصلی استراتژی، خلق مزیت رقابتی و ارتقای جایگاه سازمان در محیط رقابتی است. مزیت رقابتی عاملی است که سبب ترجیح سازمان بر رقیب از سوی مشتری شود. استراتژی اثر بخش باید بتواند برای شرکت مزیت رقابتی (شایستگی های متمایزکننده) و برای مشتریان ارزش بیشتری نسبت به رقبا بیافریند. شایستگی های متمایزکننده عواملی هستند که برای مشتری ارزش می آفرینند و دستیابی به آنها برای رقیب بسادگی امکان پذیر نیست. برای دستیابی به مزیت رقابتی باید زودتر از رقیب، ارزش از دید مشتری را شناخت و بهتر از رقیب به آن پاسخ داد. در شرایطی که عوامل مزیت ساز رقابتی دائم در تغییر هستند، تنها مزیت رقابتی پایدار، توانایی تشخیص مستمر این عوامل است موفقیت یک بنگاه در گرو شناخت قواعد کسب و کار است؛ قواعدی که چگونگی خلق ارزش برای مشتری را نشان می دهند. اگر شما در هر بازار از دید ارزش درک شده مشتریان خود نگاه کنید، شما می توانید کشف کنید که چرا استراتژی های خاصی در بازار موفق شده در حالی که استراتژی های دیگر شکست خوردهاند
(فروزنده کاظم، 1386). ارزش مشتری همان عاملی است که سبب می شود مشتری اقدام به خرید کالایی کند یا از خرید کالایی انصراف
دهد و یا سفارش خرید خود را تغییر دهد امروزه رقابت در حال افزایش و بسیاری از بازارها اشباع شده است، دیگر مانند گذشته شركتها با یک نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبرو نیستند. امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و شركتها برای به دست آوردن سهم بیشتر از بازار ثابت یا رو به كاهش باید مبارزه كنند. در مقاله ریچهلد [1]و ساسر آمده است که اگر تعداد مشتریان 5 درصد کاهش یابد 85 درصد سود بانک ها و 50 درصد سود شرکتهای بیمه از دست میرود و در عین حال 5 درصد افزایش در میزان حفظ مشتریان باعث افزایش 25 تا 125 درصدی سودآوری بانکها و 75 درصدی سودآوری صنایع دیگر میشود(ریچهلد، 2006). در دنیای رقابتهای فزاینده، مشتریان حق انتخاب و قدرت چانهزنی بیشتری نسبت به گذشته یافتهاند و این معادله همچنان به نفع آنها حرکت می کند. شرکتها برای بقا و توفیق نیازمند به ارائه ارزش بیشتری به مشتریان نسبت به رقبا هستند. ارزش، مقایسه بین هزینه ها و فایده هایی است که از سوی مشتری صورت می گیرد و ملاک انتخاب آنها است. در این بازار فوق العاده پویا مشتری از سازمان انتظار دارد که بیشترین ارزشها را با مناسبترین قیمت عرضه کند و سازمانها نیز مدام به دنبال روش های جدید و ایجاد نوآوری در خلق و ارائه ارزش هستند و حتی از ارزش مشتری تحت عنوان « منبع آتی مزیت رقابتی » خویش نام می برند (خان کاندامپولی[2]، 2004). قبل از اینكه مشتری را بشناسیم، باید ارزش و اهمیت او را در نگاه سیستمی و بصورت یک «نظام ارزشی» در دو مبحث مورد بررسی قرار میدهیم. یكی ارزشی كه مشتری برای فروشنده دارد و دیگری ارزش از دیدگاه مشتری (ناسوشن و ماوندا[3]،2013). ارزش مشتری عبارت است از: مجموعة استفادههایی كه مشتری از یک كالا یا خدمت دریافت میكند منهای هزینههای بدست آوردن آن؛ وهزینه آن مقدار منابعی است كه برای خرید یا نگهداری كالا و خدمات یا برای رفع نقایص تأخیرها، انتظارات، اشتباهات و مانند اینها صرف میشود و باعث كاهش ارزش میگردد. بنابراین برای شركتهای مشتریمدار، داشتن یک مدل ارزشی فوقالعاده ضروری است همچنین شركت های باید ارزش مشتری كنونی خود را تعیین نمایند. آگاهی از ارزش مشتریان به شركت ها این امكان را می دهد كه محصولات خود رابه نحو بهتری جهت پذیرش مشتریان وفادارشان تطبیق دهند. تحقیقات محققان امور اقتصادی نشان داده که بانک ها با افزایش مشتریان ارزنده و تراز اول خویش و ایجاد رضایت موثر در مشتریان به طور بی سابقه ای به سودآوری خود می افزایند. بنابراین شایسته است که در بازار رقابت تنگاتنگ کنونی بانک ها، بر اساس بند ۲ و ۳ سیاست کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و احتمالا با عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO) و به تبع آن تاسیس بانک های خارجی در ایران و در ضمن با توجه به خصوصی شدن تعداد زیادی از بانک های دولتی و همچنین اختلاف ناچیز سود بانکی در بخش جذب منابع و مصارف پایین بانک های دولتی و خصوصی، بانک ها را ملزم می نماید هر چه سریع تر برای حفظ مشتریان خویش، چاره اندیشی نمایند و چاره آن تنها در ارزش آفرینی برای مشتری و مشتری مداری موثر تجلی می یابد، تا مشتری احساس کند رضایت وی از خدمات دریافتی برای بانک بسیار مهم است. امروزه این حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد که کفه ترازو و قدرت بازار به طرف مشتریان سنگینی می کند. مشتریان امروز فرصت های بیشتری برای مقایسه خدمات در اختیار دارند و مدیریت مالی آنها پیچیده تر شده است (دلاور، 1392). «ترسی و ویرسما»[4] معتقدند که رقابت مدرن دارای سه حقیقت است: مشتریان متفاوت، ارزشهای متفاوتی طلب میکنند. سازمانها نمی توانند در تمامی ابعاد ارزشها بهترین باشند؛ آنان بایستی با توجه به گروه مشتریان منتخب خود دامنه ارزشهایی که برروی آنها تمرکز می کنند را محدود سازند، همانطور که استاندارد ارزشها افزایش می یابد، انتظارات مشتریان نیز بالا خواهد رفت. از این رو سازمانها برای حفظ مزیت رقابتی و پیشگامی خود بایستی مدام درارائه ارزش به مشتری به جلو حرکت کنند (بیک [5]و همکاران،2004). مطالعه و تحقیقهای انجام گرفته در زمینه ارزش مشتری نشان میدهد که به طورکلی در تحقیقات پیشین در کشور ایران به مقوله ارزش مشتری بیشتر از لحاظ ارتباط آن با بازارگرایی و نوآوری تمرکز شده است و به نقش توانمند سازی نیروی انسانی از طریق یادگیری در ایجاد ارزش برای مشتری و بطور کل یادگیری محوری پرداخته نشده است. بنابراین در مورد ضرورت انجام این تحقیق می توان گفت از انجا که ارائه ارزش برتر موجب خلق مزیت رقابتی برای سازمانها می شود و یادگیری محوری نیز به عنوان یک وسیله برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدارشناسایی شده است. لذا تحقیق در مورد رابطه یادگیری محوری با ارزش مشتری که ممکن است در ایجاد این ارزش و تقویت آن نقش داشته باشد برای بقاء سازمانها در فضای رقابتی کنونی ضروری به نظر می رسد.
1-4)اهداف تحقیق:
1-سنجش یادگیری محوری در شعب بانک ملی شهرستان رشت
2-سنجش ارزش مشتری در شعب بانک ملی شهرستان رشت
3-بررسی رابطه بین یادگیری محوری با ارزش مشتری در بانک ملی شهرستان رشت
1-5)سوالات تحقیق
سوال اصلی تحقیق:
سوال های فرعی تحقیق:
1-6)چارچوب نظری تحقیق:
این مطالعه با هدف تکمیل تحقیقات قبلی در زمینه میزان ارتباط عوامل اثرگذار بر ارزش مشتری است که در این پژوهش تمرکز بر روی عامل یادگیری محوری و تاثیر آن بر ارزش مشتری می باشد؛ زیرا در تحقیقات قبلی کمتر به ارتباط و نقش این متغییر در ایجاد ارزش مشتری پرداخته شده است. طرح پژوهش حاضر به شرح زیر است: گام نخست سنجش میزان یادگیری محوری کارکنان شعب بانک ملی به عنوان متغیر مستقل و سپس سنجش میزان ارزش مشتری از مشتریان همان شعب بصورت جداگانه و در گام بعدی بررسی میزان ارتباط این دو متغیر در هر شعبه. چارچوب نظری این تحقیق بر اساس تعریف یادگیری محوری ارائه شده توسط بیکر و سینکولا[6] (1997) می باشد که یادگیری محوری به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است و ابعاد یادگیری را شامل تعهد به یادگیری، چشم انداز مشترک و روشن فکری بیان کرده است (بیکر و سینکولا، 1997). در این تحقیق رابطه هر یک از این عوامل را با ایجاد ارزش برای مشتری (متغیر وابسته) مورد مطالعه قرار می دهیم.
یادگیری محوری
ارزش مشتری |
چشم انداز مشترک
روشن فکری |
تعهد به یادگیری |
1-7)فرضیه های تحقیق:
فرضیه اصلی تحقیق:
فرضیه های فرعی تحقیق:
1-8)تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:
1-8-1) یادگیری محوری (متغییر مستقل):
کشور ما دارای 8 هزار و 755 کیلومتر مرز خشکی، دریایی و رود خانه یی با 15 کیلومتر همسایه می باشد. و تعداد کشورهای هم جوار ما و شرایط مختلف این کشور ها به لحاظ سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بر اهمیت مرز های ما افزوده است . در بخش اعظمی از مرز های کشور نیز به لحاظ قومی ، ساکنان دو سوی مرز ، از یک قوم هستند . مثل ترکمن ها ، بلوچ ها ، عرب ها ، کرد ها و ترک ها . با توجه به این واقعیت که پاسداری از مرز ها یکی از مسائل بسیار مهم ودارای اهمیت برای دولت و ملت ما محسوب می شود و انجام هر گونه اقداماتی در این راستا می تواند دارای ارزش و اهمیت خاص باشد . در این میان پاسداری از مرز ها با تکیه بر رویکرد استفاده از همیاری مردم و نهاد های مردمی از جمله مباحثی است که از سوی متخصصان و صاحب نظران بر آن تاکید گردیده و در اکثر کشور های دنیا نیز از آن بهره گرفته می شود . تحقیق حاضر میزان مشارکت عشایر در پاسداری از مرز های شرقی کشور را مورد مطالعه دارد و در این ارتباط ، این فصل از گزارش تحقیق به کلیات بحث شامل بیان مساله ، اهمیت و ضرورت انجام تحقیق ، اهداف تحقیق ، واژگان تحقیق ، سؤال های تحقیق ، فرضیات ، پیشینه ی پژوهشی و غیره اختصاص دارد.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- بیان مسأله
تركیب اجتماعی جمعیت ایران متشكل از سه جامعه متمایز شهری، روستایی و عشایری است. حیات اجتماعی در این سرزمین از دیرباز متأثر از روابط متقابل و زندگی توأمان مذكور بوده و در این میان، جامعه عشایری همواره نقش بارز و تعیین كننده در سرنوشت سیاسی و حیات اقتصادی كشور داشته است و در حال حاضر با جمعیت حدود 212/000 خانوار و حدود 1/200/000 نفر20% مواد پروتئینی و سایر فرآورده های دامی و 35% صنایع دستی كشور را تولید می كنند و علاوه بر آن با حضور مؤثر در عرصه های سیاسی و اجتماعی كشور در حال تلاش و ایفای نقش مؤثر خود هستند.
(سازمان امور عشایر کشور، 1338).
جامعه عشایری ما متشكل از ۱۰۱ ایل و ۵۹۸ طایفه است و شش میلیون نفر نیز تحت تأثیر فضای عشایری هستند یعنی در حالی كه در جایی خانه دارند اما هنوز ییلاق و قشلاق می كنند. به این ترتیب عشایر هنوز هم یكی از بزرگترین گروه های قومیتی كشور را تشكیل می دهند. قلمرو كوچ و استقرار عشایر كوچنده ایران گستره وسیعی بالغ بر ۹۶۳ هزار كیلومتر مربع (۵۹ درصد مساحت ایران) را تشكیل می دهد. این مجموعه بزرگ انسانی، مسائل و موضوعات مرتبط فرابخشی و فرامنطقه ای دارند كه توجه و برنامه ریزی ویژه ای را می طلبد. ایلات و عشایر ایران با داشتن ۲۴ میلیون رأس دام،۴۵۰ هزار هكتار اراضی كشاورزی و ۲۰ هزار هكتار باغ نقش قابل توجهی در تأمین مواد پروتئینی، لبنی و كشاورزی دارند. (احمدی، 1383ص25) جامعه عشایری در تاریخ پرفراز و نشیب ایران، با تلاش هایی كه از خود نشان داده اند از یک سو مانع و جلوگیر دست اندازی و تجاوز بیگانگان و دولت های استعمارگر به خاك ایران شده اند و از سوی دیگر، ذخایر فرهنگ بومی خود را كه از هزاران سال پیش ریشه دارد، حفظ كرده اند. اما متأسفانه كمتر به شرح و بسط این دو جنبه اصلی جامعه عشایری در سطحی گسترده، پرداخته شده است و بخش مهمی از امنیت این مرز و بوم بویژه در مقاطع سخت، بر دوش عشایر بوده است. جامعه عشایری و ایلی تقریباً جامعه ای است که در سایه مقتضیات و شرایط معیشتی و زیست محیطی و الزامات فرهنگی و اجتماعی نسبت به دیگر جوامع شهری و روستایی کمتر دچار تغییرات فرهنگی شده است و عشایر ما از دیرباز با تكیه بر مقررات عرفی و مدیریت محلی، به امور خود رسیدگی می كردند و منافع جمعی خود را پاس می داشتند. اما به دنبال تحول گسترده ناشی از شهرنشینی و قانونگذاری های
مختلف، این جامعه متشكل دچار نابسامانی و بهم ریختگی شده است. خلاء مدیریتی در وضعیت فعلی، بنیان زندگی و قلمرو آنان را مورد تهدید قرار داده است. بنابراین باید رویكرد جدیدی را برای واگذاری امور به مردم و استفاده از مشاركت عشایر در عرصه های مختلف بوجود آورد، تا پویایی در عرصه های اجتماعی و دستیابی به عدالت اجتماعی را برای آنان فراهم آوریم. مسأله دیگر آن است كه لازمه زندگی عشایری تحرك و جابه جایی در قلمروهای متفاوت است. (همان منبع) یکی از مسائل تأثیرپذیر در عرصه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه عشایر مانند بسیاری از جوامع میزان مشارکت و حضور مردم در عرصه های امنیتی و دفاعی است. کشور ایران به دلیل واقع شدن در منطقه خاورمیانه با مخاطرات، چالشها و تحولاتی عمده در محیط امنیتی خود رو به رو است. (واعظی، 1386ص60)
عشایر کشورمان در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، دفاعی – امنیتی و … حضور داشته اند و نظر به شرایط و موقعیت جغرافیایی خاص زندگی عشایر، نقش آفرینی عشایر در حوزه دفاعی و پاسداری از مرزها بیش از سایر بخش به چشم می خورد و در این ارتباط حضور مؤثر عشایر در صحنه یكی از این عوامل موفقیتآمیز در طول هشت سال دفاع مقدس بود. مطمئنا بدون حضور عشایر این افتخارات دفاع مقدس رقم نمیخورد، امروز نیز شرایط این گونه است یعنی همهی سعادت كشور در گروی حضور فراگیر مردم در همه عرصهها است. نكتهی دوم در موفقیت در جنگ كارهای مبتكرانه در جبههها بود امروز نیز باید در همهی صحنههای پیشروندهی انقلاب به ابتكارات توجه لازم شود. (لاریجانی، 1388ص15) پاسداری از مرزها و امنیت کشور، نظر به شرایط خاص منطقه و حضور بیگانگان در خاک بعضی از کشور های همسایه از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و در خصوص امنیت آمده است که امنیت یک مفهوم چندوجهی است؛ و به همین جهت درباره آن اختلاف نظر زیادی وجود دارد. تعاریف مندرج در فرهنگ های لغت درباره مفهوم کلی امنیت، بر روی احساس آزادی از ترس یا احساس ایمنی که ناظر بر امنیت مادی و روانی است، تأکید دارند. (ماندل، 1379 ص70) و یکی از ابعاد مهم امنیت، امنیت مرزهای یک کشور است و مرز سیاسی مهمترین عامل تشخیص وجدایی یک واحد سیاسی از واحدهای دیگر است. (میرحیدر،1371:ص165) خطوط مرزی، خطوط اعتباری و قراردادی هستند که به منظور تحدید حدود یک واحد سیاسی بر روی زمین مشخص می شوند. بنابراین مرزها از بحث های اصلی و مهم جغرافیای سیاسی به شمار می روند. چنانچه منظور از واحد سیاسی دولت باشد، خطوطی که سرزمین یک دولت را از دولت همسایه جدا می سازد، به مرزهای بین المللی معروفند. مرز در اصطلاح حقوق عمومی حد فاصل دو کشور را گویند. حد فاصل مزبور قطعه ای است از زمین که طول آن بین دوکشور غالبا مشخص است ولی عرض آن مقیاس مشخصی ندارد. برحسب قرارداد بین دول و مقاصد مختلف ممکن است اندازه معینی برای آن در نظر گرفته شود. (لنگرودی،1372: ص 145) هم اکنون مناطق شرقی کشور از حساسیت خاصی برخوردار است و بی ثباتی سیاسی همسایگان شرقی، وجود نیروهای بیگانه در خاک کشورهای همسایه از جمله مواردی است که در امنیت کشور ما نیز تأثیرگذار است و بی توجه و یا کم توجهی به مرزنشیان و نقش مهم آنها در این عرصه می تواند عوارض ناگواری را به همراه داشته باشد. حضور عشایر غیور در مرزها تاكنون دشمنان را از هر گونه تحركی در این مناطق ناامید كرده و این موضوع ضریب امنیتی را در مرزها بسیار بالا برده است. (فیوضی، 1388ص46) در این رأستا، کشورهایی که درگیر ناامنی در مناطق مرزی خود بوده اند، دریافته اند که عمده ترین مسائل مربوط به این ناامنی ها، ناشی از شرایط توسعه نیافتگی و پی آمدهای تبعی آن بوده است. به عبارت دیگر شرایط فقر و تنگدستی در این مناطق می تواند محیط مناسبی جهت ناامنی و تحریک دشمنان در این مناطق گردد. در واقع توسعه نیافتگی مناطق مرزی، ارتباط مستقیمی با عدم تعادل بین مناطق مرزی و مرکزی یک کشور دارد. همچنین با گسترش ناامنی و توسعه نیافتگی در مناطق مرزی، نتایج آن به طور مستقیم و بلافاصله به کل کشور منتقل می شود. (عندلیب، 1380ص 86) یكی از مهمترین برنامه ها برای تأمین امنیت مناطق مرزی می تواند توجه به مقوله مشاركت مردم در محافظت از مرزها باشد. در تمام پدیده ها از آن جمله مسائل دفاعی، مشارکت مردم نیازمند شناخت و بررسی ابعاد و متغیرهای دخیل در این امر می باشد. در شرایط فعلی که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه با گذشته متمایز است، ضروری است که الگوها و رویکردهای جدیدی برای مشارکت مردم تعریف و تبیین گردد. مشارکت جزئی از مفاهیم اصلی جامعه شناختی و یک واقعیت اجتماعی است. بدون مشارکت مردم در امر توسعه به موفقیت چندانی نمی توان رسید. بطورکلی مشارکت یک حرکت آگاهانه، فعال، آزاد و یک رفتار اجتماعی و گروهی است و باید بدانیم که معلول چه عوامل اجتماعی است. مشارکت در وهله اول یک رفتار اجتماعی است. چگونگی اجتماعی بودن آن مبحثی است که باید مورد بررسی قرار گیرد و از آنجا که مشارکت بر اساس یک رابطه متقابل استوار است، رفتار اجتماعی است. رفتار اجتماعی عملی است که با توجه به انتظارات افراد دیگر آن را انجام می دهد. ملک محمدی عوامل مختلفی را در مشارکت و حضور مردم در عرصه های مختلف مؤثر می داند. این عوامل عبارتند از: مردم، زمینه حرفه ای، توان و قابلیت های فردی، شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی، نیاز به تغییر کردن انطباق و قبولی وضع جدید می باشد (ملک محمدی ،1361ص6).
در همین زمینه گاتری متعقد است که مشارکت میزان دخالت اعضای نظام اجتماعی در افزایش درک و توان آنان در پاسخگوی به طرح های توسعه و تشویق ابتکارات محلی یا فرایندی است که موجبات رشد و توانای اساسی بشر از جمله شأن و منزلت انسانی، باروری نیروی تصمیم گیری و عمل سنجیده واندیشه او را فراهم می سازد. مفهوم مشارکت می تواند به سه ارزش بنیادی سهیم کردن مردم در قدرت و اختیار و راه دادن مردم در نظارت بر سرنوشت خویش و باز گشودن فرصت های پیشرفت بر روی مردم (رده های پایین جامعه) استوار دانست. دیدگاهی که می توان برای مشارکت در نظر گرفت.(1986 :ص 37،gaotri) «مشارکت می تواند اشکال و درجات گوناگونی داشته باشد، نظیر همکاری، همیاری، همبستگی، انطباق، سازگاری، پذیرش،انقیاد، شیفتگی ایفای نقشهای اجتماعی و انجام وظایفی که با این نقش ها ملازمت دارد (بیرو،1371ص8) « گاتری مشارکت را چنین تعریف می کند: مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی، یکپارچه، چندگانه، چندبعدی و چندفرهنگی است که هدف آن کشاندن همه مردم به ایفای نقش در همه مراحل توسعه است. »( 1998: ص37 ،gaotri)
از این رو تشویق به مشارکت و تسهیل در فرایند تحقق آن همواره مورد توجه مصلحان اجتماعی بوده است و آن را فرایندی میدانند که در طول زمان روی میدهد و همواره در حال تکوین، تکرار و تداوم است و در خلال آن، افراد از طریق همکنشی با دیگران استعدادهایشان متبلور شده و به خودیابی و مسئولیتپذیری نائل میآیند. (اخوان کاظمی، 1377:ص 40).
استان سمنان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی، ایلات و طوایف مختلفی را در خود جای داده است. بخش قابل توجهی از جمعیت ایلات و طوایف سنگسری، الیكائی، چوداری و هداوند در محدوده جغرافیایی این استان استقرار داشته و به شیوه شبانی و كوچندگی زندگی میگذرانند. (قلی پور کالمرزی، 1388ص71) جلب مشارکت هر چه بیشتر عشایر این منطقه در مسائل دفاعی به ویژه پاسداری از مرزهای شرقی می تواند دارای اهمیت باشد و اما سؤال اینجاست که عوامل مؤثر در رأستای مشارکت هرچه بیشتر و پایدار عشایر این منطقه در پاسداری از مرزهای شرقی كشور شامل چه مواردی است؟ تا چه حد می توان با شناسایی عوامل و متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مؤثر بر مشارکت عشایر این منطقه را در پاسداری از مرزهای شرقی كشور تداوم بخشید؟ كدام یک از متغیرها در تأثیر گذاری بر امر مشاركت عشایر در پاسداری از مرزهای شرقی اولویت دارند؟ تحقیق حاضر در رأستای پاسخگویی به سؤال های فوق و دیگر سؤالات مرتبط با مسأله انجام می گیرد.