:
وجود بازارهای سرمایه، یکی از ابزارهای توسعه اقتصادی می باشد.بازارهای سرمایه ای و شرکت های سهامی این امکان را فراهم می آورند که تعداد زیادی از صاحبان سرمایه، با سرمایه های کوچک و بزرگ، در یک واحد اقتصادی مشارکت کنند وبه این ترتیب ، مشکل تأمین سرمایه های کلان برای ایجاد طرحهای صنعتی بزرگ برطرف می گردد. هر کشوری می تواند با ایجاد بازار بورس مطمئن وامن، سرمایه های سرگردان جامعه را جمع آوری کرده و آن را در مسیرهای تولید و ایجاد ارزش افزوده هدایت کند و از طریق این ارزش افزوده (حقوق، سود سهام و سهم دولت به عنوان مالیات و…) گامی به طرف توسعۀ اقتصادی کشور بردارد.
حسابداری دارای ماهیتی اجتماعی است که باتفکیک مالکیت از مدیریت، رشد و توسعه یافته و برحمایت از سرمایه گذاران بالفعل وبالقوه تأکید دارد. برای کنترل حسابداری ساختگی اکثر کشورها بر مفهوم افشا و شفافیت تأکید کرده اند. مبحث افشای اطلاعات مهمترین بخش ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی به شمار می آید. هر چه عملیات داخلی شرکت و جریان نقدینگی آن روشن تر باشد ودقیق تر گزارش شود زمینه های اختلاس و سوء مدیریت برای مدیران و سهامداران عمده محدودتر می شود. مهمترین مبحث در زمینه افشای اطلاعات آنست که همه عوامل مؤثر بر بهای سهام باید در زمان مناسب و با دقت کافی گزارش شوند. این اطلاعات در مرحله نخست عبارتست از : 1- صورت درآمدها 2- خرید و فروش دارایی ها 3- تغییرات هیئت مدیره 4- درصد مالکیت مدیران اجرایی 5- تغییر در مالکیت شرکت 6- سایر اطلاعاتی که در مرحله بعدی قابل افشا هستند عبارتند از : 7- مبلغ پاداش هیئت مدیره 8- راهبرد شرکت 9- تراکنش زیرخطر ترازنامه
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحقیق و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.
1-2 بیان مسئله
مسئولیت اجتماعی شركتها [1]موضوع حساسیت برانگیز و روبه توجه در سالهای اخیر بوده و عامل اساسی بقایای هر سازمانی محسوب می شود و سازمان های سرآمد به عنوان سازمان هایی پاسخگو، برای شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان خود در قبال عملكردشان باید تعهدات خود به مسئولیت اجتماعی را از طریق ارزشهای خویش ابراز دارند و اطمینان حاصل كنندكه این تعهدات در سراسر سازمان جاری می شوند، به جرات می توان گفت یكی از معدود متغیرهای بسیار مهم كه با مسئولیتهای اجتماعی شركتها سنجیده نشده و همچنان مبهم و ناشناخته می باشد ساختار مالكیت در شركتها می باشد. ساختار مالكیت در ادبیات شركتی دارای یک جایگاه هسته ای و مشخص است. تعیین نوع ساختار و تركیب سهامداران شركت یک ابزار كنترل و اعمال حكمرانی در شركتهاست. این بعد از حاكمیت در قالب ابعاد مختلف تعیین كننده نوع مالكیت شركت نظیر توزیع مالكیت، تمركز مالكیت، وجود سهامداران عمده جزئی و اقلیت در تركیب مالكیت شركت و درصد مالكیت آنها قابل بررسی است. یكی از گروه های استفاده كننده از صورتهای مالی سهامداران هستند از این رو عموما این گونه تصور می شود كه ساختار مالكیت شركتها ممكن است به تغییر رفتار شركت ها منجر شود این امر از فعالیت های نظارتی كه سرمایه گذاران مختلف در این ساختار انجام می دهند، نشات می گیرد.
با توجه به مطالب فوق هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی شركتها با ساختار و تركیب مالكیت در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. از جمله عوامل دیگر موثر بر میزان رعایت مسولیت پذیری اجتماعی از سوی شرکتها مدیریت ارشد شرکتهامی باشد نوع نگاه مدیریت به نقش و وظیفه شرکت در جامعه می تواند بر این نقش شرکتها موثر باشد اگر مدیران نسبت به این موضوع بی تفاوت باشندو صرفا منافع کوتاه مدت خود و سهامداران را مدنظر داشته باشند مسولیت پذیری اجتماعی کمتری از خود نشان خواهد داد. در این تحقیق بر آن هستیم تا این دوعامل – ترکیب سهامداران و ترکیب مدیران – بر میزان مسولیت پذیری اجتماعی شرکتها مورد بررسی قرار گیرد. در این صورت سوال مطرح این است كه آیا متفاوت بودن ساختار مالكیت شركتها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شركتها تاثیر دارد؟ یعنی اگر مالكان شركتها را گروه های مختلف، مانند دولت، موسسات مالی، بانكها و شركتهای دیگر تشكیل دهند، مسئولیت پذیری آنها چگونه خواهد بود ؟و وجود كدام یک از این تركیب های متفاوت مالكیت موثرتر است.
1-3 ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
یکی از مهمترین هدفهای واحدهای تجاری، به حداکثر رسانیدن حقوق صاحبان آن است (حداکثر کردن ارزش سهام شرکت) اگرچه امروزه، ملاحظات اجتماعی نیز می تواند هدف عمده واحدهای انتفاعی محسوب شود.
مثلاً صرفه جویی درانرژی یا حداقل کردن آلودگیهای محیط زیست یا تأمین نیازهای جامعه، از جمله هدفهای اجتماعی قلمداد می گردند. خط مشی های یک واحد انتفاعی، استراتژیهایی است که برای دستیابی به هدفها انتخاب و به کار گرفته می شود (شباهنگ، 1387 ،4).
از لحاظ تئوریک، هدفها و خط مشی های یک شرکت سهامی توسط صاحبان آن (سهامداران) از طریق هیأت مدیره انتخابی توسط مجمع عمومی صاحبان سهام تعیین می شود. اما ، با توجه به اختیارات عمده ای که به مدیریت سطح بالای شرکت ها داده می شود، هدفها و خط مشی ها عملاً توسط مدیریت تعیین می گردد. به ویژه این تحقیق، اولین تحقیق جهت بررسی این موضوع است که آیا ترکیب مالکیت و هیات مدیره شرکتها می تواند بر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانها تاثیرگذار باشد یا خیر؟
اهمیت این تحقیق آن است كه به گونه ای تجربی یه تحلیل گران مالی، سرمایه گذاران مدیران و استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری نشان می دهد كه مسئولیت پذیری شركتها را چگونه از ساختار مالکیت آنها ارزیابی نمایند.
1-4 اهداف تحقیق
هدف کلی :
شناسایی و تبیین عوامل موثر بر میزان رعایت مسولیت پذیری اجتماعی به عنوان یک فاکتور موثر بر تصمیمات سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار.
اهداف خاص این تحقیق:
هدف كاربردی:
1-5 سوالات تحقیق
-6 مدل تحقیق
1-6-1 فرضیه های تحقیق
فرضیه 1. بین رتبه تمرکز مالکیت شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شركتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه 2. بین نوع مالکیت شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شركتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه 3. بین نسبت هیات مدیره موظف شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شركتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه 4. بین نقش دوگانه رئیس هیات مدیره با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شركتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه 5. بین نسبت تغییرات هیات مدیره شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شركتها رابطه معناداری وجود دارد
1-6-2 روش های تعیین متغیر های مستقل
رتبه تمرکز مالکیت شرکتها: به کمک مدل هرفیندال – هیرشمن اندازه گیری خواهد شد که در زیر توضیح داده شده است:
برای مشخص نمودن وجود سهامدار عمده یا نهادی در شركت كافی است رتبه تمركز مالكیت شركت را محاسبه نمائیم هرچه این شاخص بزرگتر باشد تمركز سهامداران بیشتر است
تمركز مالكیت عبارت است از چگونگی توزیع سهام بین سهامداران شركتهای مختلف .هر چه تعداد سهامداران كمتر باشد، مالكیت متمركزتر خواهد بود در این تحقیق به منظور محاسبه نسبت تمركز مالكیت از شاخص “هرفیندال– هیرشمن” استفاده شده است شاخص مزبور از مجموع مجذور درصد سهام متعلق به سهامداران شركت ها بدست می آیدشاخص به موازات افزایش میزان تمركز مالكیت افزایش پیدا كرده و در شرایطی كه كل سهام متعلق به یک نفر باشد، بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده و معادل 10000 واحد محاسبه می شود در صورتی كه ساختار مالكیت پراكنده بوده و كلیه سهامداران دارای نسبتهای مساوی باشند شاخص HHI كمترین ارزش را پیدا كرده و معادل 10000/ N محاسبه می شود
HHI = ∑ (pi /p *100 )2
نوع مالکیت شرکتها : اگر بر اساس تعریف قانون محاسبات عمومی اگر شركت دولتی تلقی شد عدد 1 و در غیر اینصورت عدد 0 داده خواهد شد . (قانون محاسبات عمومی کشور،ماده 4)
نسبت هیات مدیره غیر موظف : تعداد اعضای غیر موظف هیات مدیره تقسیم بر تعداد کل هیات مدیره شرکتها
نسبت تغییرات هیات مدیره : تعداد هیات مدیره جابجا شده شرکتها در بین سالهای 88 الی 92
نقش دو گانه هیات مدیره : اگر رئیس هیات مدیره همان مدیر عامل باشد عدد 1 و در غیر اینصورت عدد 0 داده خواهد شد .
1-7 روش تعیین متغیر وابسته
مسولیت پذیری اجتماعی شرکتها : تعداد جملات و عبارات توضیحی استفاده شده توسط شرکتها در گزارش فعالیت سالیانه انها برای توضیح میزان مسئولیت پذیری اجتماعی عملکرد خود استفاده شده به عنوان مبنای اندازه گیری مسئولیت پذیری اجتماعی انها استفاده شده است (عایشه، شیخ ابو . رشید ، امیر 20011)[2]
.این فعالیتها شامل اقدامات عام المنفعه شرکت و کمک به سازمانها و اشخاص و اقدامات زیست محیطی و هدایا به افراد نیازمند بوده است .
1-8 متغیر های کنترل :
تعداد سنوات تداوم فعالیت شرکتها: در اولین یادداشت صورتهای مالی شرکتها افشا می گردد
میزان تحصیلات دانشگاهی کارکنان: در گزارشات سالیانه فعالیت شرکتها افشا می شوند (ذبیح منش،1391)
نسبت اهرمی: جمع بدهیها به جمع دارائیهای شرکتها می باشد. (عرب صالحی ، همکاران ،1392)
نسبت بازده دارائیها: سود خالص شرکتها تقسیم بر جمع دارائیهای شرکتها (خواجوی،شکرالله،بایزدی،انور،جبارزاده کنگرلویی،سعید 1390).
نوع اظهار نظر حسابرس مستقل: اگر مقبول بود عدد 1 و در غیر اینصورت عدد 0 داده خواهد شد (رحمان خان ، بدرالمتكین[3]2012)
مدل ریاضی تحقیق:
سایر متغیر های کنترل β+ ترکیب هیات مدیره β+ ترکیب سهامداران β + α = مسولیت پذیری اجتماعی شرکتها
1-9 قلمرو تحقیق
قلمرو پژوهش به سه بخش قلمرو موضوعی ،قلمرو زمانی وقلمرو مکانی تقسیم می شود .
قلمرو موضوعی: این تحقیق در ارتباط با ترکیب مالکیت و هیات مدیره شرکتها با مسئولیت پذیری اجتماعی در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار می گیرد.
قلمرو زمانی: قلمرو زمانی تحقیق نیز از ابتدای سال 1388تا پایان سال 1392 یعنی برای یک دوره 5 ساله می باشد
قلمرو مکانی : اطلاعات مورد نیاز پژوهش از صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که ملزم به ارائه ی صورتهای مالی سالانه به بورس اوراق بهادار می باشند بدست امده است .بنابراین قلمرو مکانی پژوهش محدود به شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
1-10جامعه اماری (N)
از آنجاکه هدف پژوهش حاضر،تاثیر ترکیب مالکیت وهیات مدیره شرکتها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است ،جامعه اماری این تحقیق ،کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
1-11نمونه اماری (n)
در این پژوهش به کمک روش حذف سیستماتیک به انتخاب نمونه اماری تحقیق پرداخته شده است .
1-12 تعاریف عملیاتی
ساختارمالکیت :ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداری به معنی نحوه توزیع سهام وحقوق مالکیت به لحاظ حق رای وسرمایه به علاوه ماهیت وموجودیت مالکان سهام است . (اُه و همكاران[4] 2011)
حاکمیت شرکتی :مجموعه روابطی بین سهامداران ،مدیران وحسابرسان شرکت است که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع وجلوگیری از سوء استفاده های احتمالی می باشد .این قانون برمبنای نظام پاسخگویی ومسئولیت اجتماعی استوار بوده وشامل مجموعه ای از وظایف ومسئولیت هایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگویی وشفافیت گردد. (رحمان خان و بدرالمتكین[5] 2012)
مسئولیت اجتماعی : مسئولیت اجتماعی ،مجموعه وظایف وتعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ ومراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند ،انجام دهد .(امیدوار، 1384، 175)
بورس اوراق بهادار :یک بازار فعال سرمایه است که در یک چار چوب مشخص برای مبادله سهام وسایر اوراق بهادار که یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه می باشد ،فعالیت نموده وبه عنوان اهرمی با هدف متمر کز کردن سرمایه ها وقرار دادن ان در خدمت اهداف مالی مورد نیاز سرمایه گذاری های جدید بنگاه های تولیدی می باشد.
انگلیسی……………………………………………………………………..143
چكیده :
برابر مطالعات انجام شده در حوزه ارتباطات انسانی، افراد بیش از هشتاد درصد اوقات بیداری خود را صرف برقراری ارتباط با دیگران می نمایند و این مسأله به ویژه در سازمان ها اهمیت ویژه ای می یابد تا جایی كه سبك برقراری ارتباط مدیران با كاركنان تأثیر فراوانی بر روحیه كاركنان و رضایت شغلی آنان دارد.
هدف اصلی این پژوهش مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران، با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود. و اهداف فرعی عبارت است از شناسایی رابطه بین مهارت های ارتباط کلامی مدیران و رضایت شغلی كاركنان، شناسایی رابطه بین مهارت های ارتباط غیرکلامی مدیران و رضایت شغلی كاركنان ، شناسایی رابطه بین مهارت های ارتباط کتبی مدیران و رضایت شغلی كاركنان .
جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از كاركنان دانشگاه شاهرود و محدودة زمانی سال 1393 .لذا این تحقیق با در نظر گرفتن معیار زمان، مقطعی؛ با توجه به میزان ژرفایی، پهناگر؛ با توجه به معیار وسعت، در جامعه شناسی خرد و با در نظر گرفتن معیار کاربرد، پژوهش کاربردی می باشد و در نهایت این که این پژوهش از نوع تركیبی توصیفی و همبستگی می باشد.
نتایج این پژوهش نشان داد كه :
بین مهارت های ارتباطی مدیران و رضایت شغلی كاركنان رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد؛ یعنی هر چه مهارت های ارتباطی بیشتر باشد رضایت شغلی نیز بیشتر است. همچنین از نتایج فرعی پژوهش حاضر چنین نتیجهگیری میشود كه بین مهارت های ارتباط كلامی، ارتباط كتبی و ارتباط غیركلامی با رضایت شغلی كاركنان رابطه مستقیم معنیداری وجود دارد. لذا فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی، همگی تأیید شدند.
بیان مسأله
هنگامی که فردی از طریق ابزار زبان با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند، رابطه ای میان آنان شکل می گیرد که نمونۀ آن را در طبیعت نمی توان یافت. همین توانـایی برگرداندن اصوات بی معنا به کلمات گفتــاری و نوشتــاری، مهم ترین امتیاز بشر، یعنی زبان است. زبان، رشد آن دسته از ویژگی هایی را ممکن ساخته است که انسان اندیشمند را از همه ی مخلوقات دیگر متمایز می سازد. پس تعجب آور نیست اگر فیلسوف آلمانی، کارل یاسپرس [1] مدعی است که: « عالی ترین دستاورد انسان در دنیا، ارتباط شخصیت با شخصیت است.» (سهرابی و حیات روشنایی، 1384،24) و این ارتباط زمانی به مؤثر ترین شکل برقرار می شود که طرفین از مهارت ارتباطی و اجتماعی مناسب برخوردار باشند.
ارتباطات طیف وسیعی از مباحث را در برمی گیرد و هرگونه تعـریفی از این مبحث به همان گستره ارتبـاطـات می تواند خیلی عادی و دم دستی و یا خیلی پیچیده و غامض باشد. ما می توانیم جنبه های متمایز ارتباطات را براساس این گونه تعاریف متفاوت تشریح و توصیف کنیم، اما یک تعریف واحد و یکسان یافت نمی شود. ( لیونل1، 1992، صص 5-3)
انسان، چه در درون خانواده و چه در اجتماع، درگیر شبکه ی پیچیده ای از ارتباطات مختلف است که بخش عمده ای از ذهن، فکر و انرژی او را مصـروف خود می دارد. با این توصیف وقتی وارد ســازمان ها می شویم، این کیفیت ارتباطات و بهره وری آن نقشی بی بدیل می یابد .زمانی که سازمان ها به عنوان یکی از واحدهای اساسی اجتماع بوجود آمدند، به تبع بحث ارتباطات یکی از مباحث مهم در سازمان ها گردید.
اهمیت سازمان ها نیز بر هیچکس پوشیده نیست. انسان ها در جامعه ی امروز در یک سازمان به دنیا می آیند در سازمان های مختلف زندگی می کنند و در سازمانی می میرند و در سازمانی دیگر به خاك سپرده می شوند. لذا ما در همه ی مراحل زندگی خود به نحوی با سازمان ها و ارتباطات سازمانی سر و کار داریم. (فرهنگی، 1382، ص109 )
هر سازمانی در پی آن است که به بهترین شکل به اهداف خود برسد. تحقق اهداف سازمانی بستگی به تمام عواملی دارد که در آن سازمان با هم در تعامل هستند و مهم ترین عامل سازمانی، نیروی انسانی است. نیروی انسانی عامل پیچیده ای است که دارای انگیزه و نگرش های متفاوتی می باشد. این انگیزه ها و نگرش ها باید دائماً مورد بررسی قرار گیرند تا با توجه به نتایج این بررسی ها مدیران سیاست های لازم را در جهت بهبود وضعیت موجود اعمال کنند. (رئوفی،1383)
گاهی ناتوانی مدیر و کارکنان در برقراری ارتباط مناسب با سایر همکاران در محیط کار و یا وجود نگرش های منفی و بی انگیزگی در بین کارکنان سبب می شود که آنها قادر به انجام وظایف شان در حد مطلوب نباشند و در نهایت با کاهش بهره وری مواجه می شویم. (علاقه بند،1387)
مدیران و معاونین هر سازمان باید به این نکته توجه داشته باشد که دستیابی به اهداف سازمانی در سطوح مختلف تنها زمانی میسر است که روابط بین کاری بخش ها و سطوح مختلف به گونه ای اثربخش باشد. این امر هنگامی امکان پذیر است که ارتباطات و مسیرهای ارتباطی به درستی طراحی شده و به روشنی تعیین شده باشد. ( رحمان زاده هروی، 1382) مدیران دریافته اند که برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان و درک انگیزه های ارتباطی آنان در توفیق مدیران برای نیل به اهداف سازمانی عامل مؤثری است و ریشه بیشتر مشکلات فردی سازمان و اجتماعی را می توان در کمبود و نقص ارتباطات مؤثر جستجو کرد. (رضائیان، 1372)
اهمیت ارتباطات تنها در مسائل درون سازمانی نیست و بر اساس تفکر سیستمی، در صورتی که مدیر سازمان از وقایع و عکس العمل های محیط بی خبر باشد و بدون توجه به دنیای خارج سازمان تصمیم گیری کند در واقع سازمان را به یک سیستم بسته تبدیل می کند.
از دیدگاه سازمانی ارتباط یک امر ضروری است، زیرا با گسترش اطلاعات کارکنان ، نگرش ها تغییر می کند، به این جهت که هماهنگی بیشتر، اسباب رضایت شغلی فراهم می شود. به طور کلی هدف از ارتباطات بوجود آوردن تغییرات لازم در رفتار یا تغییر آن دسته از شرایطی است که سازمان بر آن ها کنترل دارد.
در حقیقت می توان ادعا کرد که شریان حیاتی سازمان «شبکه ارتباطات» و خون جاری در آن «اطلاعات» می باشد. بنابراین به منظور انجام وظایف و تطابق با هر تغییر در شرایط مختلف و تحقق اهداف، سازمان های نوین نیاز به جریان اطلاعات منظم و اشکال مختلف ارتباط دارند. در سازمان های کنونی بیشتر وقت مدیران به ارتباط با همکاران، زیردستان و مافوق می گذرد. از دیدگاه سازمانی ارتباط یک امر ضروری است. زیرا اطلاعات لازم را برای کارکنان فراهم می آورد و نگرش ها را گسترش می دهد تا هماهنگی و رضایت شغلی افزایش یابد.
ارتباطات به دو دلیل برای مدیران حائز اهمیت می باشد:
اولاً ارتباطات فرایندی است که مدیران با بهره گرفتن از آن وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل را انجام می دهند.
ثانیاً ارتباط فعالیتی است که مدیران، بیشتر وقت خود را به آن اختصاص می دهند، زیرا فرایند ارتباط به مدیران این امکان را می دهد تا مسئولیت های خود را به انجام رسانند. (حقیقی و همکاران،1382)
اهمیت ارتباطات مناسب را یکی از مدیران اجرایی قدیمی به بهترین شکل خلاصه کرده و چنین اظهار می دارد که مفهوم بهترین برنامه ها، بی معنی است مگر این که همه از آن آگاهی داشته باشند و برای کسب اهداف آن دست به دست هم دهند.
در واقع هر نوع فعالیت سازمان یافته به ارتباطات نیازمند است و هدایت هر کاری مستلزم دادن پیام است و بستر انتقال پیام، ارتباطات (در شکل گسترده آن) است و به همین سبب را ه دیگری برای هدایت کار افراد و گروه های کاری سازمان وجود ندارد. مدیران باید برای تصمیم گیری، تغییر جهت انجام کارها، پروژه های در دست انجام، آموزش کارکنان و هماهنگی فعالیت های مختلف سازمان به طریقی با دیگران ارتباط برقرار کنند. (رابینز، 1380)
برقراری ارتباط مؤثر کاری بسیار حساس و دشوار است و خیلی از مدیران در بالا بردن مهارت خود در این زمینه کوتاهی می کنند، کوششی نظام یافته در این راه، حتی برای مدیرانی که در انجام ارتباطات پیروز هستند سودمند بوده و می تواند کارآیی و اثر بخشی این فرایند را افزایش دهد (رضایی نژاد، 1375). مهارت های ارتباطی مناسب پیش نیازی ضروری برای عملکرد رضایت بخش در همه موقعیت های سرپرستی است. افراد در نتیجه آموزش، تجربه و موقعیت شخصی خود از درجات متفاوت مهارت های ارتباطی برخوردارند (سینجر، 1378). ارتباط کلامی یکی از ابزارهای کارساز بشر برای کنترل و درک محیط خویش و تأثیر در آن می باشد ( جرالد میلر، 1368). طبق تحقیقات انجام شده مدیران و سرپرستان بیش از 50% وقت خود را صرف ارتباطات کلامی می کنند. برای رساندن پیام به صورت عمده از ارتباطات گفتاری استفاده می شود. سخنرانی، بحث هایی که به صورت رسمی بین گروه انجام می شود و شایعه های غیر رسمی نمونه هایی از ارتباط گفتاری هستند. نامه، بخشنامه و پیام هایی که به صورت دورنویس ارائه می شوند، مجله ها و خبرنامه های موجود در سازمان و یا نوشتارهای دیگری که به صورت نوشته، تصویر یا علائم ارسال می گردد در مجموع ارتباطات نوشتاری (کتبی) را به وجود می آورند.
مهارت اجتماعی به آن دسته از مهارت هایی گفته می شود که ما در تعاملات میان فردی خود به کار می بریم. “کِلی” بعد یادگیری را هم به این تعریف می افزاید؛ او می گوید: « مهارت اجتماعی عبارت است از رفتارهای معین و آموخته شده ای که افراد در روابط میان فردی خود، برای کسب تقویت های محیطی یا حفظ آن انجام می دهند.»
“مایکلسون” و دیگران در ارزیابی نشانه های مهارت اجتماعی و ارتباطی به شش عنصر اصلی اشاره می کنند :
ارتباطات در سازمان به قدری حائز اهمیت است که یکی از صاحب نظران معتقد است که مدیریت یعنی هنر برقراری ارتباط و “دیوید کوآک”[4] معتقد است بیشتر موفقیت مدیر در این است که بتواند از مهارت های انسانی ( ایجاد رابطه متقابل با افراد) استفاده کند.( پارساییان و اعرابی، 1384 ، 2)
“مینتزبرگ”[5] نیز سه نقش اصلی برای مدیران برمی شمارد که عبارتند از: نقش اطلاعاتی، نقش تصمیم گیری و نقش ارتباطی. (همان، 8)
اون هارجی1 (1986) با تعاریف رفتار ماهرانه به شش جنبه مهارت اجتماعی اشاره می کند. او می گوید: « مهارت اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از رفتارهای هدف مند، به هم مرتبط و متناسب با وضعیت که آموختنی بوده و تحت کنترل فرد می باشد. »
رابرت کتز2 نیز سه مهارتِ فنّی، نظری یا تحلیلی و انسانی را برای مدیران ضروری می داند. مهارت انسانی یعنی توانایی در کار کردن، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه. (همان، 10)
مدیران نیز دریافته اند كه ارتباط مؤثر با منابع انسانی و درك انگیزه های ارتباطی كاركنان در توفیق آنان برای دستیابی به اهداف طرّاحی
شده ی سازمان عامل مؤثری است.(رضائیان، ١٣٧٩ ،ص ٢٨٤)
بر این اساس مدیران سطوح مختلف، مسؤول ایجاد ارتباطات صحیح در سازمان هستند؛ بنابراین باید از كم و كیف فرایند ارتباطی آگاه باشند و نحوه ی برقراری ارتباطات مؤثر را بدانند. ( الوانی،۱۳۷۹ ، ص ٢٦٧)
میركمالی (۱۳۷۸) درباره ی اهمیت ارتباطات در سازمان های آموزشی می گوید: « اگر مدیران آموزشی علاوه بر دانش از مهارت های كافی برخوردار باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از اثربخشی، كارایی و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود؛ یكی از این مهارت ها، فن رفتار با كاركنان یا به سخن دیگر مهارت ارتباطی است.»
رضایت شغلی :
رضایت شغلی از دو بعد قابل مطالعه و سنجش است :
1- رضایت از عناصر شغلی
رضایت از عناصر شغلی از یک دیدگاه، گاهی تحت عنوان نگرش نسبت به موضوعات نامیده می شود ، زیرا چنین فرض می شود كه رضایت از عناصر شغلی در واقع از نگرش های متفاوتی درباره اجزاء و عناصر گوناگون شغل تشكیل می شود، لذا می توان گفت كارمندان، نگرش های خاصی درباره حقوق و دستمزد خود، مدیران مافوق، نوع كاری كه انجام می دهند و محیط و شرایط كار دارا می باشند كه همه این ها را باید چیزهایی دانست كه یک فرد در سازمان به آن ها توجه و استنباط خاصی از آنها دارد. برخی نگرش های مزبور ممكن است مثبت و برخی دیگر منفی باشند و همه آن ها از اهمیت یكسانی برخوردار نمی باشند. نگرش هایی كه از اهمیت بیشتری برخوردارند، در سه گروه قابل دسته بندی هستند: گروه اول نگرش ها، مربوط به نقش شغل می شود، مانند این كه آیا شغل پویا و تحرك آفرین و جالب است یا خیر؟ گروه دوم نگرش هایی است كه مربوط به مدیر مافوق می شود، مانند این كه با ملاحظه است، با انصاف است، شایسته است یا خیر؟ گروه سوم نگرش هایی است كه مربوط به حقوق و دستمزد می شود، مانند این كه آیا كافی و عادلانه است یا خیر؟
2-رضایت كلی از شغل
دیدگاه دیگری كه در مورد مفهوم رضایت شغلی وجود دارد، عبارت از مطالعه رضایت شغلی به عنوان یک حالت درونی و كلی از رضایت فرد است. در این دیدگاه فرض براین است كه كارمند یک احساس درونی از رضایت یا عدم رضایت كلی دارا می باشد. در نتیجه، تجربیات مثبت مانند داشتن همكاران صمیمی، حقوق خوب، مافوق شایسته و با ملاحظه و شغل جالب، روی هم یک احساس درونی مثبت در فرد ایجاد میكند. از سویی دیگر، تجربیات منفی كه ناشی از حقوق كم، كارخسته كننده یا آزاردهنده و وضعیت اعتراضآمیز می باشند، روی هم یک احساس درونی منفی ایجاد مینمایند. احساس كلی رضایت یا عدم رضایت یک احساس مركب است كه توسط شدت و فراوانی تجربیات مثبت و منفی فراهم می شود.
دیدگاه درباره حالت درونی براین فرض مبتنی است كه رضایت شغلی را می توان از طریق پرسش از كاركنان راجع به اجزاء و عناصر گوناگون مربوط به شغل شان اندازه گیری كرد و سپس متوسط نگرش های آنان را بدست آورد و به یک شاخص رضایت كلی دست یافت. دیدگاه اول كه نگرش نسبت به موضوعات نامیده شد، بر این فرض مبتنی است كه موضوعات مختلف نباید با هم مخلوط شوند، بلكه باید آن ها را به طور جداگانه اندازه گیری و تحلیل كرد. تحقیقات انجام شده هر دو دیدگاه را تأیید میكند.
پرسشنامههای رضایت شغلی نگرش های خاص گوناگونی را راجع به عناصر شغل مشخص كرده اند. احساس رضایت یا عدم رضایت شغلی با هریک از عناصر مزبور نوسان داشته است. مطالعات تجربی شواهدی از حالت درونی را فراهم كرده اند چنان كه مثلاً تغییر در حقوق بر رضایت از حقوق و نیز سایر نگرشهای مرتبط با حقوق مانند نگرش و احساس نسبت به مافوق كه پیشنهاد افزایش حقوق را داده است، تأثیر می گذارد. حالت درونی می تواند بوسیله تجربیات مثبت و منفی مشروط شود، تحقیقات نشان داده است كه حالت یا احساس درونی مثبت بوسیله محیط مناسب و مطلوب ایجاد می شود و احتمالاً توجیه كننده این است كه چرا برخی كاركنان جهت گیری مثبتی نسبت به كار دارند(معمارزاده و الوانی،1374، 179).
ارتباطات اثربخش و رضایت شغلی :
وقتی اطلاعات، عقاید و احساسات از شخصی، گروهی یا منبعی به شخص، گروه یا منبع دیگری به منظور ایجاد تغییر در دانش، نگرش یا رفتار آشكار آن ها انتقال می یابد فرایند ارتباط رخ می دهد. یكی از مشكلات فرایند ارتباط این است كه مردم به ندرت قادرند مقاصد واقعی خود را به طور كامل به سایرین انتقال دهند، غالباً پیام های (messages) فرستاده شده مقاصد واقعی آنان را بیان نمی كند. مدیران از ارتباطات برای هماهنگی وظایف و اعمال در درون سازمان استفاده می كنند، ارتباطات اثر بخش باعث ایجاد سازمان های اثر بخش می شود. در سال های اخیر پژوهش های زیادی در خصوص رضایت شغلی و رابطه آن با ارتباط اثربخش و سایر عوامل مؤثر در رضایت شغلی انجام گرفته است. رابینز[6] در ایالت نیوجرسی آمریكا در مورد روابط كارفرمایان با زیردستان شان تحقیقاتی انجام داده است. او دریافت كه مهارت های ارتباطی مدیران و رفتار سازمانی می تواند در رضایت شغلی كاركنان نقش مهمی را ایفا كند. هاستینگز[7] در تحقیق خود به این نتیجه رسید كـه مدیر می تواند بـا ایجاد زمینه روابط مؤثـر در سازمان انگیزه و رغبت شغلی كاركنان را افزایش دهد.
مون[8] در بررسی های خود خاطرنشان می كند كه مدیران با ارتباط مناسب و درست می توانند به كاركنان در دستیابی بـه اهداف سازمانی و تصمیم گیـری عقلانی كمك كنند. كاكس[9] در پژوهشی كه در مورد قدرت نفوذ و ارتباط مدیران انجام داد دریافت كه یكی از مهارت های مدیر ارتباطی است و مدیران می توانند با بهره گرفتن از مهارت های ارتباطی بر كاركنان نفوذ بیشتری داشته و در نتیجه باعث انگیزش بیشتر در كاركنان شونـد. بررسی ها نشان می دهند كه ارتباط مدیر با كاركنان یک جزء اصلی مدیریت است. مدیر می تواند به شیوه های مختلف ( مانند وب سایت، وسایل سمعی و بصری، ویدئوکنفرانس، نشریات و از این قبیل) با كاركنان ارتباط برقرار كند. مدیر با ایجاد ارتباطات اثربخش با كاركنان می تواند در افزایش روحیه گروهی و رضایت شغلی آن ها نقش قابل ملاحظه ای داشته باشد. (حسن زاده و اعتصامی ، 1380 ، 5)
با عنایت به موارد فوق مبنی بر اهمیت مهارت های ارتباطی در روابط رهبر – پیرو و نقش این مهارت در افزایش اثربخشی سازمان ها و رضایت مندی کارکنان در سازمان ها، این مهارت بویژه در سازمان های علمی، آموزشی، پژوهشی و فرهنگی مانند دانشگاه شاهرود می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد . لذا سؤال اصلی پژوهش حاضر این خواهد بود که :
آیا بین مهارت های ارتباطی مدیران با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود تفاوت معنی داری وجود دارد؟
امروزه در اغلب پژوهش هایی که در سازمان های دولتی انجام می پذیرد ، بیشتر روی رضایت های بیرونی شغل مانند: حقوق، مزایا، پاداش و …. تأکید می گردد، این در حالی است که عوامل درونی رضایت شغلی مانند مهارت های ارتباطی مدیران تأثیر به سزایی در افزایش رضایت شغلی کارکنان دارد. لذا با توجه به اینکه مهارت های ارتباطی به ویژه در فرایند ارتباط رئیس- مرئوس یا به عبارت دیگر مدیر- کارمند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، این پژوهش به مطالعۀ رابطۀ این دو پرداخته است.
هدف اصلی :
مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران، با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود.
اهداف فرعی :
1- 4- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی :
مهارت های ارتباطی مدیران منجر به بهبود رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود می شود.
فرضیه های فرعی :
به تأکید کتاب آسمانی ما- قرآن- هیچچیز در گیتی عبث و بیهوده آفریده نشده است:«ربّنا ما خلقت هذا باطلا» . در هر شیئی آیت و نشانهای از حقیقت وجود آفریننده نهفته است.همه اشیاء بر کمال و جمال او دلیلند و یکتائی ذات او را گواهند. انسان با توجّه به طبیعت و نگرش در اشیای پیرامون خود بر آن شد، تا با تغییر و تبدیل اشیای طبیعی، وسایل و ابزار لازم را برای خود بسازد تا به وسیله آن، هم بتواند از خود دفاع کند، و هم با بهره گرفتن از دستساخت های خود گذران زندگی را آسانتر سازد. توجّه به این دستساخت ها، و دقّت در ساخت و کاربرد و نحوه استفاده از آنها، نه تنها ما را با تاریخ تمدّن و چگونگی پیشرفت فرهنگ مادّی بشر آشنا میکند، که راز عظمت عصاره آفرینش- انسان-را نیز بر ما آشکار میسازد. این ابزار آلات به عنوان میراث فرهنگی و یادگار گذشتگان است و نشانگر صنعت و هنر ماست، و میتواند بیانگر ذوق سازندگان آن باشد و چگونگی زندگی مردم را در دورههای مختلف حیات بازگو کند. بیننده امروزین این اشیاء، فرصتی مییابد تا با نگاهی عمیق به این یادگارهای کهن، تحوّل روزگار را در زوایای هر شئ بخواند و عبرت گیرد. همچنین با توجّه دقیق در کیفیّت ساخت آنها میتواند خود را آماده کند، تا به ساختن اشیایی نو، ظریف و کامل که از کابردی والاتر برخوردار باشد، دست زند و گامی فراتر از پیشینیان بردارد و آسایش ابنای بشر را موجب شود. موزه تنها مکانی است که در آن، اشیاء را به منظور بالا بردن سطح دانش عمومی، آموزش و شناخت و درک و عبرت،نگهداری میکنند. از طریق همین موزه هاست که میراث های فرهنگی گذشتگان را به نظر بینندگان حال و آینده میرسانند، و به وسیله آن تصویری از گذشته فرهنگی، برای دستیابی به آتیه پربار فرهنگی ارائه میدهند.
2-1-2- تعریف موزه
تا كنون هیچ تعریف تئوری جامعی برای این كه مشخص كند موزه چگونه مكانی است ابراز نگردیده است، البته این بدان معنا نیست كه هیچ درك صحیحی از اینكه موزه چیست وجود نداشته باشد زیرا موزههایی كه ساخته شدهاند و طرح هایی كه بوسیله طراحان مختلف عرضه گشتهاند هر كدام خود گویای این مطلب است كه موزه بدون تعریف خاصی بتواند بطورجامع درموردكلیه موزهها صادق باشد میتواند بوجود آید و هر موزهای شكل خاص خود را یافته و در دسترس عموم قرار گیرد.
2-1-2-1-تعریف لغوی موزه
واژهی موزه از لغت یونانی«موزین» به معنای مقر زندگی«موز»، الههی هنر و صنایع در اساطیر یونان باستان اقتباس شده که تلفظ آن درزبان انگلیسی میوزیم و در زبان فرانسه،موزه است. در حوالی دهه 1290 هـ.ق.تلفظ فرانسوی«موزه»،به زبان فارسی نیز راه یافت. شورای بین المللی موزه،وابسته به سازمان فرهنگی،علمی و تربیتی سازمان ملل متحد،دربند3و4 اساسنامهی خود که جامعترین تعریف موزه است، میگوید:«موزه مؤسسهای است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت میکند.هدف موزهها،تحقیق درآثار و شواهد برجای ماندهی انسان و محیط زیست او،گردآوری آثار،حفظ و بهرهوری معنوی وایجاد ارتباط بین این آثار،به ویژه،به نمایش گذاردن آن ها به منظور بررسی و بهروری معنوی است»(نفیسی،1380:3).
2-1-2-2-تعریف موزه از فرهنگ لغت عمید
مجموعه اثار باستانی، عمارتی كه آثار باستانی در آنجا نگهداری یا به معرض نمایش گذارده میشود.در یونان قدیم نام محلی بوده كه در آنجا به مطالعه صنایع و علوم میپرداختند و نیز نام تپهای بوده در آتن كه در انجا عبادتگاه و محل مخصوصی برای چندین تن از خدایتان خود ساخته بودند. مبدأ اسم موزه در یونان قدیم از روی معبدی كه به میوزها مختص بود، بوجود آمده است و میوزها عبارت از دختران ژوپیتر بودهاند كه خدایان الهامفصل علم و ادبیات و هنر و موسیقی و حجاری محسوب می شدهاند.تاریخ میوزها یا پریان الهامفصل شعر و هنر جای بس مهمی را در میتولوژی یونان اشغال كرده است و داستان های آن همیشه برای نویسندگان منبع الهام بوده است. بدین جهت در تاریخ رب النوعهای یونان و همچنین در تاریخ هنر و ادبیات جهان موزههای نهگانه اساطیر یونان اهمیت و مقامی خاص دارند. برای این كلمه، نمیتوان معادل مناسبی در زبان پارسی پیدا نمود زیرا “میوز ” در افسانه خدایان یونان خدای كوچكی است كه وظیفهاش الهام فصلیدن به
شاعر و هنرمند است. بنابراین مبداء لغت موزه بطوركلی از یونان بوده و از نام میوزها اقتباس شده است.
2-1-2-3-تعریف اصطلاحی موزه
موزه محل غیر انتفاعی است كه اهداف آموزشی داشته و بوسیله جمعی متخصص اداره میشود. از جمله وظایف اصلی هر موزه جمعاوری و نگهداری آثار است. هدف اولیه از پیدایش موزهها به مفهوم نوین و به روش شناخته شده امروزی ایجاد مكان هایی برای نگهداری اموال شخصی و یا ثروت های صرفاً ملی بوده است. اشتیاق به گردآوری اشیاء زیبا، گرانبها و كمیاب و یا صرفاً غریب امری است كه ریشه در نهاد و سرشت آدمی داشته و دارد. همه تمدنها از ابتدایی ترین تا پیشرفتهترین آنها در تمایل به گردآوری اشتراك داشتهاند.از ارضای بنیادی غریزی گردآوری در طی زمان به استفاده از مجموعه آثار در جهت برآوردن نیازها به مطالعه میرسیم. موزهها به عنوان مؤسساتی در جوامع نوین وظیفه دارند اشیائی را كه به لحاظ ارزش فرهنگیشان گرامی داشته میشوند را نگهداری نموده و تا سر حد امكان از ویرانی و زوال مصون بدارند و در قال اینگونه اشیاء همان نقشی را بر عهده دارند كه كتابخانهها در برابر كتب و بایگانیها در قبال اسناد رسمی ایفا میكنند. موزهها به وجهی سازمان یافتهاند كه از گنجینههایشان در جهت اهداف فرهنگی استفاده شود.
2-1-2-4-تعریف آیکوم از موزه
اما آیکوم در طی سالهای 2001-1946 جامع ترین تعریف موزه را بدست آورده است :
2-1-3-معرفی آیکوم (ICOM)
آیکوم به معنی شورای بینالمللی موزههاست. این سازمان در سال 1946 و بنا به پیشنهاد یک شهروند آمریكائی به نام چانسی . جی. هاملین تأسیس شده و اولین مجله خود را بنام مجله موزهها با همكاری یونسكو منتشر كرد. این سازمان تا امروز 55 سال كه فعالیت میكند. ایكوم بنا به ماده یک اساس نامه خود سازمان نیمه دولتی مشتمل از موزهها و كاركنان حرفهای موزه است كه برای اشاعه منافع موزه شناسی و دیگر رشتههای وابسته ایجاد شده است.
اهداف و موضوعات اصلی كار ایكوم كه در مادة 3 اساسنامه آمده عبارتند از:
الف) تشویق و حمایت از ایجاد، توسعه و اداره حرفهای تمامی انواع موزهها.
ب) تعالی فصلیدن به امر شناخت و فهم طبیعت، كاركرد و نقش موزه ها در خدمت به جامعه و توسعه آن.
2-1-4-تاریخچه موزه
2-1-4-1-تاریخچه موزه در جهان
در دوران كلاسیک واژه موزه به جایگاه نه خدای یونانی كه ربالنوع های هنر و اندیشه بودند اطلاق میشد.در اواخر قرن سوم قبل از میلاد بطلمیوس اول (284 ـ 246) قبل از میلاد اولین موزه را در شهر اسكندریه تأسیس كرد، بنای این موزه در قسمتی از كاخ سلطنتی ساخته شده بود و در عین حال به عنوان كتابخانه از آن استفاده میشد، بعد از وی یكی از امپراطوران روم به نام كلود موزهای نظیر اسكندریه بوجود آورد كه مركز تحقیقات علمی آن دوران به شمار میرفت. در قرون وسطی نام موزه به عنوان محلی بكار برده میشد كه در آنجا مجموعههایی از اشیاء كم یاب و جالب ادوار گذشته از قبیل تاریخ طبیعی یا آثار هنری را به نمایش در آوردند. از همان زمانی كه علوم زیبایی شناسی شروع به تقویت و بالندگی قدرت هنری نمود، رومیها به خلاقیت هنری زایدالوصفشان و با تكیه بر ذوق و نبوغ خود صاحب مجموعهها كلكسیون های نفیسی گشتند. ولی ده قرن مصامحه و سهلانگاری از یک طرف و غارت و چپاول و سوء استفادههای بیشمار از طرف دیگر میرفت كه موجب نابودی و محو این نوع ثمرات گرانبها در این سرزمین بشود لیكن با آغاز دورة رنسانی و بیداری و آگاهی دوباره ملت ها از انهدام كامل این گنجینهها جلوگیری بعمل آمد. بطوریكه ازاین پس كلكسیون نمودن كارهای هنری با جدیت بیشتری بخصوص در مناطق اروپای شمالی دنبال شد.
تا قبل از قرن 15 میلادی دو ایده در كلكسیون نمودن و گردآوری آثار با ارزش وجود داشت:
شرایط لازم برای ایجاد موزه در دوره Helenistico و Romanو اواخر دوره رنسانس در ایتالیا بوجود آمد،پاپ سیكتوس چهارم اولین شخصی است كه در سال 1471 م نخستین موزه با مفهوم امروزی آن را ایجاد كرد.
(سمت راست) شکل(2-1-1). موزه آشمولین،آکسفورد-انگلستان-www.wikipedia.org
(سمت چپ) شکل(2-1-2). نمایی بیرونی از درب اصلی بریتیش میوزیم-انگلستان- www.rasanamehr.mihanblog.com |
موزه گزارینی در سال 1500 م و فانردر سال 1546 م و آفیتزندر سال 1581 م به ترتیب در اروپا افتتاح شدند.حدود 100 سال بعد موزه آشمولین در آكسفورد پا گرفت. اولین موزه در آمریكا به سال 1750 م در دانشگاه هاروارد تحت عنوان اتاق عجائب تاسیس گردید.. در سال 1759 م ویلیام هشتم در آلمان موسس موزه کاسل گردید و همزمان با او موزه بریتانیا در انگلیس گشایش یافت.
موزهها و گالری ها از اواسط قرن 18 در پایتخت های اروپایی پدیدار شدند. این امر غالباً با حمایت و جانبداری سلاطین صورت میگرفت و اكثر كشورها با همكاری یكدیگر اقدام به تأسیس موزههایی جهت تبادل آثار باستانی وهنری خویش مینمودند.در تاریخ 30 اوت 1792 م در فرانسه بر اساس تصویب نامه F. N. C. موزهها جنبه عمومی و ملی یافت.
كارآیی و توسعه هر سازمان تا حد زیادی به كاربرد صحیح نیروی انسانی بستگی دارد . هرقدر كه شركت ها و سازمان ها، بزر گ تر می شوند بالطبع به مشكلات این نیروی عظیم نیز اضافه می شود (دانایی فرد،1389: 69).
اگرچه امروزه به دلیل اینکه کارکنان تحت فشار مالی زیادی به سر میبرند، بیشتر توجه و تمایل آنها به مسائل اقتصادی کار است، ولی به تدریج کارکنان علاقه مند به انجام کارهای با مفهوم و خواهان استقلال شغلی بیشتری در کار خود هستند، تا بدین طریق احساس ارزشمندی به آنها دست دهد و اگر این کارکنان با موانعی در زمینه خواسته های شغلی خود روبه رو شوند یا به عبارتی از طرف مدیران تحویل گرفته نشوند، دچار سرخوردگیهای شغلی و گوشه گیری در سازمان خود خواهند شد که این امر به نوبه خود منجر به پدیده هایی همچون سکوت سازمانی میشودسکوت، توسط بسیاری از ویژگیهای سازمانی تحت تاثیر قرار میگیرد. این ویژگیها شامل فرایندهای تصمیم گیری، فرایندهای مدیریت فرهنگ و ادراکات کارکنان از عوامل موثر بر سکوت استاما در عین حال دو عامل اصلی که سبب سکوت کارمندان در سازمان میگردد عبارتند از: (بهرامیان،1391:15)
بنابراین برای قلبه بر سکوت سازمانی می باست برنامه ریزی های دقیق و بلند مدت صورت گیرد تا به هدف نهایی و غایی که کارایی سامان می باشد دست یافت. اگر بر افواه سازمانی مهر سكوت زده شود اذهان كاركنان كه موتور مولد دانش سازمانی هستند فسیل خواهند شد. وقتی كاركنان، به عنوان سرمایه استراتژیک سازمان ، سكوت میكنند مدیریت باید خطر بزرگ مدیریتی خود را حس كند. با توجه به اینکه موضوع سکوت سازمانی در جوامع علمی و سازمانی ایران موضوعی جدید و ناآشنا به شمار میآید و کمتر ادبیات و پژوهشی را در این خصوص میتوان یافت، این پژوهش به دنبال آن است تا با تاریخچه و ادبیات سکوت سازمانی، بتواند عوامل سازمانی، مدیریتی و فردی موثر در بروز سکوت سازمانی و پیامدهای ناشی از آن را در سازمان شناسایی، دسته بندی و در نهایت راهکارهایی برای کاهش سکوت سازمانی ارائه نماید. از آنجا که پدیده سکوت سازمانی میتواند مانعی برای ابراز ایده ها و نظرات افراد در سازمان باشد، شناسایی عوامل موثر بر آن و تلاش به منظور رفع آنها، میتواند شرایط ابراز عقاید، بیان ایدهها و ارائه نظرات کارکنان را تسهیل نموده، قدرت خلاقیت آنها را افزایش داده و بالطبع سازمانها با بهره مندی از مشارکت فعالانه و آگاهانه کارکنان، مسیر رشد، تعالی و موفقیت خود را با سرعت بیشتری طی کنند. افراد در سازمان اغلب دارای ایده ها، نظرات و اطلاعاتی برای ارائه روشهای سازنده در بهبود کار و سازمان خود هستند (خنیفر،1389 : 19).
برخی افراد این ایده ها را ارائه و برخی دیگر ایده ها، نظرات و اطلاعات خود را مسکوت نگاه داشته و سکوت میکنند منجر به سه نوع سکوت (سکوت مطیع ، سکوت تدافعی و سکوت نوع دوستانه ) میگردد. یکی از پیامدهای مهم سکوت سازمانی، تاثیر آن بر تصمیم گیری و تغییرسازمانی است همچنین نوآوری در سازمان نیازمند بستری است که در آن کارکنان احساس آزادی عمل داشته باشند و بتوانند دیدگاه ها یا ایده های جدید خود را بیان کنند یا باورها و روش های فعلی را زیر سؤال ببرند. همه این عوامل به اتفاق هم حکایت از آن دارند که سکوت سازمانی، اثربخشی تصمیم گیری و فرایندهای تغییر سازمانی را به دلیل محدود کردن دادههای اطلاعاتی که در اختیار تصمیم گیرندگان قرار میدهند کاهش میدهد. تاثیر منفی دیگر بر تغییر و توسعهی سازمانی می گذارد، سد کردن مسیر بازخورهای منفی و از اینرو کاهش توانایی سازمان برای شناسایی و اصلاح اشتباهات است که باعث کاهش کارایی و پشرفت سازمان می گردد. احساس کارکنان در خصوص عدم قدرشناسی، احساس عدم کنترل کارکنان: کاهش انگیزش، نارضایتی، مشکلات مرتبط با استرس، انزوای روانی یا جسمانی و حتی کارشکنی یا انحراف. تمامی موارد ذکر شده نتایج اهمیت عدم توجه به سکوت سازمانی بود که جمع بندی تمامی این مولفه های به کاهش عملکرد در سازمان و تاثیر کذاری مستقیم برآن دلالت دارد. برخلاف اینکه ادبیات رایج در زمینه سازمان و مدیریت، بر توانمندسازی و ایجاد کانالهای ارتباطات باز تاکید دارند، نتایج تحقیقات نشان میدهد بسیاری از کارکنان از این موضوع ناراضی هستند که سازمان های آنها از ارتباطات، تسهیم اطلاعات و دانش آشکار و پنهان حمایت نمیکند و اینها همه میتواند دلیلی بر شکست اهداف و برنامه های مدیران در سازمانها باشد. یکی از موانع مهم در موفقیت برنامه ها و اهداف سازمان، فقدان اطلاعات، فقدان اعتماد و فقدان آن چیزی است که پژوهشگران آن را سکوت سازمانی نام نهاده اند که عبارتست از خودداری از بیان ایده ها، نظرات و اطلاعات راجع به مشکلات سازمانی؛ سکوت سازمانی پیامدهای جبران ناپذیری برای سازمان به دنبال دارد چرا که اگر بر افواه سازمانی مهر سکوت زده شود، اذهان کارکنان که موتور مولد دانش سازمانی هستند از تکاپو خواهد ایستاد. متغیرهای سازمانی یا محیطی بر تقویت باورهای تیم مدیریت ارشد نسبت به سکوت تأثیر میگذارند. در محیطهای دارای بخشندگی پایین، میزان کنترل بیشتری وجود دارد، ظرفیت پذیرش دیدگاه های متضاد پایین است و اغلب این باور وجود دارد که صرفاً، دیدگاه های مدیران ارشد، باعث بهبود عملکرد میشوند. همچنین پیش بینی می شود که ساختار باورهای تأثیرگذار بر سکوت سازمانی، احتمالاً تحت سیطرۀ یک تفکر مدیریتی باشند که در صنایع بالغ تر و باثبات تر، بیشتر از صنایع جدید و بی ثبات (مانند اینترنت، رسانه های جدید) است. سازمان هایی که در محیط های با سرعت بالای تغییر و رقابت شدید، فعالیت میکنند به منظور بقا باید خود را با رقبا و تغییرات در محیط تطبیق دهند. بدین منظور، لازم است تا سازمان ها نسبت به ایده های کارکنان خود ارزش قائل شده و از آنها بعنوان ابزاری مفید برای کنکاش استراتژی های جدید استفاده کنند. عکس این وضعیت، در محیطهای بالغ و با سرعت تغییر پایین، چندان نیازی به پیشنهادات کارکنان جهت تحول وجود ندارد. تفکیک عمودی بالا در ساختار
سازمانی نیز باورهای ایجادکنندۀ سکوت را افزایش می دهد. اصولاً در ساختارهای بلند سازمانی، مدیران ارشد کمتر دست به تعامل و ارتباط با کارکنان سطوح پایین تر زده و به آنها اعتماد میکنند (براتی، 1389: 85).
سکوت سازمانی می تواند اثرات مضری را بر فرایند تصمیم گیری و تغییر داشته باشد این امر توسط ممانعت و جاوگیری از ارائه بدیل های متفاوت , بازخورد منفی و یا اطلاعات صحیح ایجاد می شود ( هیونگ، 2005: 69).
موریسون و میلیکن نشان می دهند که سکوت پیامد عقاید و نگرش های مدیر می باشد ترس مدیر از بازخورد منفی , باورهای ضمنی مدیر در مورد ماهیت انسان بر این اساس که افراد طبیعتا تنبل هستند , ویژگی های خاص مدیران حمچون سابقه مالی یا فرهنگ سازمانی منجر به ایجاد و توسعه سکوت در سازمانها می تواند شامل ناسازگاری شناخته شده و بنابراین انگیزش , تعهد و رضایت شغلی پایین است( محرابی،1392: 85).
سکوت سازمانی با محدود کردن اثربخشی تصمیم گیری های سازمانی و فرایندهای تغییر در ارتباط است . مشکلی که هم اکنون گریبانگر سازمان هاست , آن است که بیشتر سازمانها از اظهار نظر خیلی کم کارکنان ناراحت هستند در چنین شرایطی کیفیت تصمیم گیری و انجام تغییر , کاهش می یابد . همچنین سکوت سازمانی به وسیله ممانعت از بازخورد منفی , مانع تغییرات و توسعه سازمانی موثر می شود , از این رو سازمان توانایی بررسی و تصحیح خطاها را ندارد. بنابراین بدون بازخورد های منفی , خطاها بیشتر شده و حتی شدیدتر می شوند . به دلیل آنکه فعالیت های اصلاحی در زمان ضرورت انجام نمی گیرند پس می توان گفت موضوع سکوت سازمانی و یافتن راه های رففع آن از اهمییت شایانی در مباحث سازمانی معاصر برخوردار است و توجه جدی مدیران را می طلبد (براتی، 1389: 85).
این گزارش شامل پنج فصل است و در فصل حاضر پس از بیان مسئله و اهیمت و ضرورت موضوع، اهداف و سوالات پژوهش ارائه می شود، سپس با شرح فرضیه ها تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها بیان میگردد . فصل دوم تاریخچه و مفاهیم، مدلهای مختلف و واکاوی ادبیات چارچوب نظری و مدل پژوهش را شامل میشود. در فصل سوم جامعه آماری و حجم نمونه، ابزارهای اندازهگیری و روشهای تجزیه و تحلیل ارائه میشود. در فصل چهارم نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی و فصل پنجم به بحث و نتیجه گیری، پیشنهادات و محدودیت های پژوهش اختصاص دارد .
1-2 اهمیت موضوع
امروزه مدیریت در شمار موضوعات کاربردی و ضروری هر جامعه است، در دنیای به شدت متغییر کسب و کار امروز به طور فزاینده ای رهبری به عنوان کلید توسعه عملکرد تلقی می شود( نکوئیان ، 1384: 26). رهبری نه صرفاً برای مدیریت ارشد بلکه در تمامی سطوح سازمان مورد نیاز است. اگر مدیران به شکلی هدفمند از مهارتهای رهبری استفاده نمایند، و بر روی توسعه سبکهای مناسب رهبری و هماهنگ ساختن سبک رهبری با موقعیت ها و افراد گوناگون کار کنند، قادر خواهند بود تا حداکثر بهره را از تیم های خود ببرند. با اندکی توجه به جوامع بشری به وضوخ روشن می گردد، کشورهایی که از نظر اقتصادی پیشرفتهایی داشته اند از نظر توجه به مدیریت و آموزش های مخصوص به آن نیز در سطح بالاتری قرار گرفته اند. و به دلیل اهمیت رهبری می باشد که از دورانهای دور دانشمندان سعی کرده اند تا رهبری را مورد توجه قرار دهند. ( نکوئیان ، 27:1384).
بررسی فرهنگ سازمان به عنوان یک ابزار جمع آوری اطلاعات عمل می كند و مدیران را قادر می سازد تا از این طریق اولاً بخشها و یا گروه های كاری را با یكدیگر مقایسه نمایند. ثانیاً مسایل را اولویت بندی كنند ثالثاً ادراكات و انتظارات كاركنان را شناسایی نمایند تا بدین وسیله بتوانند شكاف بین وضع موجود و مطلوب را بهبود بخشند ( منوریان،35:1387).
پژوهشگران معتقدند رویه های سازمانی که به کارکنان اجازه ابراز عقیده می دهند، از نظر آن ها مثبت قلمداد می شود چرا که باعث می شود کارکنان به عنوان اعضای ارزشمند سازمان تلقی شوند براساس نظر لایند و تایلر کارکنان زمانی احساس بی ارزشی می کنند که مشاهده کنند خود و همکارانشان نمی توانند آزادانه دیدگاه هایشان را بیان کنند.پژوهشها نشان می دهند که این احساسات سبب کاهش تعهد و اعتماد اعضا نسبت به سازمان میگردد. اگر کارکنان احساس کنند که سازمان ارزشی برای آنها قایل نیست آنها نیز ارزش کمتری برای سازمان قایل خواهند بود و اعتماد کمتری به سازمان خواهند داشت، پیامدهایی که می توانند برگرفته از تضعیف تعهد و اعتماد باشند عبارتند از کاهش انگیزه و رضایت فردی، انزوای روانی و حتی خروج کارکنان از سازمان و کاهش عملکرد می باشد(خنیفر، 1389: 12). با توجه به تعاریف بالا با توجه به آنکه تحولاتی اخیری که در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب در حوزه منابع انسانی و استراتژی انجام گرفته ، یکی از عواملی که باعث شکست این تحولات و توسعه و کارایی آنها می شود، حاکمیت سکوت سازمانی در سازمان و عدم مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها می باشد، بنابراین دو عاملی که از نظر سازمان دارای حائز اهمیت می باشد و بدان توجه ویژه ای شده سبک رهبری و فرهتگ سازمانی است که سازمان بر آن است با شناسایی تاثیرات آنها، تصمیمات لازم را برای دفع آنها و تغییر آنها به عوامل مثبت سازمانی را اتخاذ نماید. از لحاظ کاربردی این تحقیق کمک فراوانی در تدوین اساسنامه های سازمانی جاری در سازمان های خدماتی و از لحاظ کاربردی التزام عملی و علاقه کارکنان در بازدهی شغلی و برایند کاری آنها را افزایش می دهد. بهسازی سازمان………. فرایندی بسیاری گسترده است که در آن عواملی از جمله فرهنگ سازمانی، سبک مدیریت از اهمیت زیادی برخوردار است.
1-3 بیان مسئله
رهبری كه یكی از 5 وظیفة اصلی مدیریت است به عنوان فرایندی اساسی در هر سازمان مطرح است. نقش پر اهمیت رهبر در سازمان به عنوان هدایت كننده و هماهنگ كنندة فعالیت مربوط به گروه، این نكته را گوشزد می كند كه رهبر بر عملكرد گروهی تأثیر بسزایی دارد و به عنوان یک ركن اساسی در پیشبرد اهداف سازمان مطرح می شود. موفقیت و شكست سازمان مرهون رهبران آن است. كیفیت رهبری آیندة سازمان و كاركنان آن را تحت تأثیر قرار می دهد. بدین سان یكی از موضوعات اساسی و مورد علاقة سازمان ها چگونگی جذب، تربیت و نگهداری افراد است كه رهبران كارآمدی خواهند شد. بنابراین درك سبك های تفكر تاثیر بسزایی در موفقیت و پیشرفت فرد دارد و در سطح گسترده تر در سازمان تطابق متناسب سبك های رهبری و سبك های تفكر می تواند سبب شكوفایی سازمان شود. (بافنده زند، 1387: 14). وظیفه اصلی رهبر در سازمان های امروزی ایجاد انگیزه و نگرش مثبت در كاركنان ، تقویت روحیه و افزایش حس همكاری و ارزشمندی در آنهاست .( مصدق راد ، 1384: 12) لذا یكی از عناصر مهم در موفقیت سازمانها سبك رهبری و توانمندی آنها می باشد. باید توجه داشت که رهبری و سبک آن در شکل گیری آوای سازمانی و یا سکوت آن موثر است ، همچنین علاوه برر رهبری عوامل دیگری می توانند در ایجاد و شکل گیری سکوت و یا آوای سازمانی دخیل یاشند که در این تحقیق یکی از این عوامل فرهنگ سازمانی است.
فرهنگ سازمانی عبارت است از فلسفه ای که خط مشی سازمان و رفتارهای سازمان را به سوی کارکنان و مشتریان هدایت میکند یا مفروضات و باورهای بنیادی ویژه های که بین اعضاء سازمان مشترك بوده که به کمک آنها کارها و فعالیتهای روزمره سازمان انجام میپذیرد و سرانجام فرهنگ سازمانی را می توان وجود سیستمی از معانی و مفاهیم مشترک، بین افراد و اعضای سازمان دانست. (سهیلی، 97:1379). صاحبنظران مختلف برای طبقه بندی فرهنگ سازمانها و تشخیص نوع فرهنگ سازمان، شاخصهای مختلفی را ارائه کردهاند که از جمله آنها عبارتند از دنیل دنیسون که فرهنگ سازمانی را به چهار گروه فرهنگ مأموریتی، فرهنگ انعطاف پذیر، فرهنگ بوروکراتیک و فرهنگ مشارکتی تقسیم کرده است. از دیدگاه فیزی نیز چهار نوع فرهنگ سازمانی وجود دارد که عبارتند از فرهنگ مبتنی بر وظیفه،موفقیت، قدرت و حمایت ( شهرکی پور، 152:89) در این راستا چارلز هندی نیز از اساطیر یونان به عنوان نمادهایی برای معرفی چهار نوع سازمان و مدیریت فرهنگ های مرتبط با هر یکاستفاده کرده است این چهار فرهنگ عبارتند از: فرهنگ زئوس (باشگاهی)، فرهنگ آپولویی (ایفای نقش)، فرهنگ آتنایی (وظیفه گرایی)، و فرهنگ دیونیسوس (اصالت) می باشد. (هندی، 131:1384 ) مقصود از فرهنگ سازمانی، سیستمی از استنباط مشترك است كه اعضاء نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفكیک دو سازمان از یكدیگر میشود. كریس آرجریس، فرهنگ سازمانی را نظامی زنده میخواند و آن را در قالب رفتاری كه مردم در عمل از خود آشكار میسازند، راهی كه بر آن پایه بهطور واقعی میاندیشند و احساس میكنند و شیوهای كه بهطور واقعی با هم رفتار میكنند تعریف میكند. (استیفن رابینز، 1374: 168) که می تواند بر سکون سازمانی موثر واقع شود.
سکوت سازمان را خودداری کارکنان از بیان ارزیابی های رفتاری، شناختی و اثر بخش در مورد موقعیت های سازمان تعریف می کنند (پیندر و هارلوس 2001). (موریسون و میلیکان 2007) نیز سکوت سازمانی را به عنوان پدیده ای اجتماعی در نظر می گیرند که کارکنان در آن از ارائه نظرات و نگرانیهای خود در مورد مشکلات سازمانی امتناع می ورزند. سکوت توسط بسیاری از ویژگی های سازمانی تحت تأثیر قرار می گیرد که شامل فرایندهای تصمیم گیری، فرایندهای مدیریت فرهنگ و ادراکات کارکنان از عوامل مؤثر بر سکوت است.
هر روز اخبار جدیدی از رشد و پیشرفت شرکتها و بنگاه های تولیدی در سطح بین المللی شنیده میشود. شرکتها بر روی بازارهای بزرگ دست میگذارند و در نقاط مختلف دنیا به دنبال مشتری هستند و خوب میدانند که باید ارزشهای مورد نیاز مشتریانشان را تامین کنند و در راستای حفظ این ارزشها بکوشند. باید به نیازهای مشتریان، تامینکنندگان وکارکنان پاسخ مناسب بدهند و دغدغههای آنها را برطرف کنند. محصولات و خدمات را با کیفیت و تنوع بالاتر تولید کنند تا از گود رقابت موفق بیرون بیایند. بنابراین برای حفظ دوام و بقا در چنین بازار رقابتی، تنها مدیریت داخلی سازمان کافی نیست، بلکه مدیریت زنجیره تامین، این راهبرد عملیاتی جهانی میتواند به کسب مزیت رقابتی کمک کند. از طرفی با افزایش نگرانیها در مورد محیطزیست، علاوه بر توسعه صنایع، در فرایند عملیاتی زنجیره تامین این الزام ایجاد شده است که به آلودگیهای زیست محیطی نیز توجه شود، که همه را مجاب میکند تا از تامینکنندگان، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان نیازهایشان بخواهند که در امور خود، الزامات زیست محیطی را رعایت کنند و امورشان را در قالب مدیریت زنجیره تامین سبز دنبال کنند تا شاهد نشر کمتر آلودگیها باشیم.
1-2. بیان مسئله
رقابت جهانی در محیطی که مدام در حال تغییر میباشد باعث شده تا سازمانها اهمیت انعطاف پذیری را درک کنند و واکنشهای سنجیده و به موقعی از خود نشان دهند. امروزه سازمانها برای بقای خود نیاز به جهانیشدن و حضور در این عرصه بزرگ دارند، حتی اگر بخواهند در سطح ملی و یا منطقهای نیز حضور داشته باشند باید جهانی بیاندیشند. حال آنکه جهانیشدن و کسب جایگاه مناسب در دنیا و حفظ ارزشهای بدست آمده نیاز به بهره گیری از علم روز دنیا و الگوهای صحیح مدیریتی همچون زنجیره تامین دارد. در سالهای اخیر در دنیا توجه بسیار زیادی به مدیریت زنجیره تأمین شده است. اما باید توجه داشت که از طرفی دیگر، موفقیت و سلامت یک سازمان درگرو سلامت محیط سازمان و افراد در تعامل با سازمان میباشد و همچنین سلامت افراد و محیطزیست، منوط به این است که سازمانی سالم داشته باشیم اما متأسفانه امروزه با بیتوجهیهایی که به مسایل زیستمحیطی می شود، شاهد آلودگیهایی هستیم که منجر به آلودگی محیطزیست میشود، باعث بیماری و ضعف انسانها می شود و در نهایت منجر به یک دور باطل میشود که فقط انتقالدهنده آلودگی از محیط به سازمان، از سازمان به محیطزیست، از سازمان به فرد، از سازمان به سازمان دیگر و … می شود و مشخص نیست که چه تأثیراتی بر عملکرد خود سازمان و همچنین چه صدماتی برای آیندگان داشته باشد. طی پژوهشهایی که صورت گرفته است با افزودن یک کلمه سه حرفی به مدیریت زنجیره تأمین، بار دیگر بر قابلیتهای این الگوی صحیح تأکید شده است. ” سبز ” پسوندی ست که این مفهوم را به مدیریت زنجیره تأمین سبز تبدیل کرده است به این معنا که با اجرای سیاستهای سبز در طول زنجیره تأمین شاهد انتقال پاکیزگی و سلامت از سازمان به محیط و فرد و سازمان دیگر باشیم و نگاهی زیستمحیطی به زنجیره تأمین داشته باشیم. برای تبیین این مفهوم به تعریف (زو و همکاران ، 2008)[3] از مدیریت زنجیره تأمین سبز پرداخته میشود که عبارت است از: “اتخاذ شیوههای مدیریت زنجیره تأمین سازگار با محیطزیست از جمله: مدیریت زیست محیطی داخلی، خرید سبز، همکاری با مشتریان و طراحی محصولات سازگار با محیطزیست در راستای توسعه و استراتژیهای عملیاتی شرکت برای پایداری محیط پیرامون شرکت”. البته شواهد حکایت از آن دارد که سازمانها برای پاسخگویی به نیاز مشتریان و همچنین فشارهای سازمانهای بینالمللی و دولتی حامی مسایل زیستمحیطی، چند سالی است که واکنش نشان دادهاند و ضرورت مدیریت زیستمحیطی راپذیرفتهاند و جهت رقابت با بازارهای جهانی به اجرای مدیریت زنجیره تأمین سبز پرداخته اند (لی و همکاران ، 2012)[4]. بسیاری از شرکتهای خریدار تقاضا دارند که تأمینکنندگانشان، شیوههای مدیریت زنجیره تأمین سبز را اجرا کنند و حتی الزامات زیستمحیطی اضافی را نیز انجام دهند (جبور و جبور ،2009[5]و لی، 2009[6]) و اهمیت این موضوع در سطح جهانی به اندازهای است که تأمینکنندگان برای پیداکردن هر فرصت کسب و کار در فضایی جدید ، بدون تمرینها و شیوههای مدیریت زنجیره تأمین سبز، سخت تحت فشار هستند.(نیشیتانی ، 2010)[7]. نگاه زیست محیطی به زنجیره تأمین در هر کشوری، در هر صنعتی و در هر سطحی، موضوعیت پیدا میکند.
یکی از صنایعی که سبز بودن زنجیره تأمین آن از ملزومات داشتن محیط زیستی پاک و سبز است، صنعت پتروشیمی و صنایع تکمیلی و پایین دستی آن می باشد. صنعت پتروشیمی از صنایع مادر و اشتغالزا است كه به عنوان تغذیهكننده سایر بخشهای صنعت می تواند به عنوان موتور حركت اقتصاد كشورهای در حال توسعه نقش اساسی را ایفا نماید.[8] و بخشی از تولیدات پتروشیمی مربوط به صنایع پاییندستی و تکمیلی پتروشیمی است که از محصولات پتروشیمی و یا تولیدات پالایشگاههای نفت به عنوان مواد اولیه استفاده میکنند که باید بر هرچه سبزتر شدن زنجیره تامین آنها تاکید شود. در این مطالعه از یک مدل مفهومی در ارتباط با شیوههای مدیریت زنجیره تامین سبز و عملکرد کسب و کار ازطریق سه متغیر رضایت شغلی کارکنان، بهرهوری عملیاتی و بهرهوری رابطهای به عنوان تعدیلکننده استفاده شده است. بنابراین در این پژوهش نیز سعی بر این بوده است که از طریق این سه متغیر به این سوال پاسخ دهیم که آیا اجرای مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت گرانول پی وی سی بر عملکرد کسبوکار تاثیر دارد؟
1-3. ضرورت و اهمیت انجام پژوهش
فعالیتهای اقتصادی اعم از فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و خدماتی از یک سو از منابع طبیعی استفاده میکنند و به آن ها وابستگی دارند و از سوی دیگر، ماهیت فرایند آن ها به گونهای است که به طور بالقوه محیط زیست را آلوده میکنند. بنابراین چنانچه به پیامدها و مسائل زیستمحیطی انجام این گونه فعالیتها توجه نشود، باید هزینههای کلانی برای رفع خسارت و ضایعات ناشی از عدم توجه به این موضوع صرف شود. (هوانگ، 2001)[9]. از آنجا که اثرات نامطلوب محیطی در همه مراحل چرخه عمر محصول اتفاق میافتد و مدیریت برنامهها و عملیات محیطی به داخل مرزهای سازمان محدود نمیشود، دیدگاه مدیریت زنجیره تامین سبز به عنوان دیدگاهی جامع که همه جریانات از تامینکنندگان به تولیدکنندگان و در نهایت به مصرفکنندگان را در بر میگیرد، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است (زو و همکاران، 2008)[10].
رعایت ملاحظات زیستمحیطی در ترکیب با مدیریت زنجیره تامین یک موقعیت برنده- برنده برای سازمانها ایجاد میکند و به آن ها در به وجود آمدن یک مزیت قوی در بازار جهانی (از طریق کاهش هزینه و بهبود در رقابت) کمک میکند (هوآ، 2001)[11] سبز کردن زنجیره تامین هم در سطح فردی و هم ملی برای شرکتها مزایایی دارد. در سطح فردی، برنامههای زنجیره تامین سبز باعث مزایای رقابتی معینی میشود؛ نظیر هزینههای کمتر، محصولات سبزتر و ادغام بهتر با تامین کنندگان. در سطح ملی، زنجیره تامین سبز میتواند بازارهایی را برای محصولات سبز ایجاد کند، همچنین باعث تطبیق بهتر تامینکنندگان با مسائل محیطی گردد. سبز کردن زنجیره تامین میتواند باعث بهبود موقعیت رقابتی شرکت از طریق کاهش هزینهها گردد. علاوه بر کاهش هزینهها، همکاری نزدیک با تامینکنندگان میتواند به محصولات سبز منجر گردد. شرکتها در مورد محصولاتشان باید تجدید نظر کرده و آن ها را با محیط سازگارتر کنند. در این راستا برای موفقیت باید همکاری بیشتر و نزدیکتری با تامینکنندگان خود داشته باشند (تراوبریج، 2003).[12] طبق گزارش شرکت سرمایهگذاری بوعلی از صنعت پتروشیمی(1389) ، علاوه بر این که توسعه طرحهای پتروشیمی ایران حامل مزایای داخلی و بینالمللی زیادی برای کشور بوده است، ولی این صنایع نگرانیهای زیادی را در رابطه با آلودگیهای خود آفریدهاند. آلودگیهای زیستمحیطی تا حدی است که كشورهای اروپایی بسیاری از كارخانجات تولید محصولات پتروشیمی خود را به كشورهای جهان سوم منتقل نموده و یا دیگر برنامهای برای افزایش ظرفیت ندارند. یکی از محصولاتی که سهم بسیار بزرگی در بازار محصولات پتروشیمی دارد، پلی وینیل کلراید (PVC) است. این ماده، پلاستیکی با موارد استفاده نامحدود است به نحوی که در لحظه، هر شخصی می تواند تعداد بسیار زیادی از مصنوعات ساختهشده از این محصول را در اطراف خود ببیند. عطارچی و همکاران (1385) آوردهاند که کاربرد بسیار زیاد این محصول روز به روز در حال افزایش است و هر روز افراد بیشتری (اعم از کارگر و مصرف کننده) در مواجهه با آن قرار می گیرند و به سلامتی آنها آسیب جدی وارد می شود. علاوه بر مطالب ذکر
شده، طی بازدیدهایی که از کارخانجات تولید گرانول PVC [13] به عمل آمده است، برخی از پرسنل خطوط تولید از مجاورت با این مواد، ابراز نگرانی میکنند و احساس میکنند، سلامتی آنها در خطر است. بنابراین در این پژوهش تاثیرات مدیریت زنجیره تامین سبز بر عملکرد سازمانی در صنعت گرانول PVC بررسی خواهد شد تا گامی جهت سبزتر شدن زنجیره تامین برداشته شود و همچنین به دغدغههای افرادی که نگران محیط زیست خود هستند، پاسخی کوچک داده شود.
1-4. جنبه جدید و نوآوری
مدیریت زنجیره تامین سبز از مباحث جدید در حوزه زنجیره تامین است که به اهمیت مسائل زیستمحیطی در مدیریت زنجیره تامین صنایع می پردازد. با توجه به ضرورت و اهمیت توسعه پایدار و وابستگی شدید صنایع به محیط اطراف خود، اهمیت رعایت مسائل زیست محیطی در برنامهریزی زنجیرههای تامین اهمیت روزافزونی می یابد. در این تحقیق به بررسی تاثیر رعایت مسائل زیست محیطی بر عملکرد کسبوکار در زنجیره تامین پرداخته می شود. پرداختن به تاثیر زنجیره تامین سبز بر عملکرد سازمانها، منجر به ترغیب سازمانها در رعایت مسائل زیست محیطی و حفظ محیط زیست خواهد بود. لازم به ذکر است، تا به حال در صنایع تکمیلی و پاییندستی پتروشیمی ایران، پژوهشی با این موضوع انجام نشده بود و در پژوهشهایی که در حوزه مدیریت زنجیره تامین سبز در صنایع دیگر انجام شده بود، کمتر به تاثیرگذاری آن بر عملکرد کسبوکار پرداخته بودند. از طرفی مدلی که در این پژوهش به کار گرفته شده است، تا به حال در هیچ کدام از پژوهشهای داخل کشور مورد استفاده قرار نگرفته است. بنابراین پژوهش انجام شده، هم از حیث موضوع و هم از لحاظ مدل مفهومی صاحب نوآوری به شمار می رود.
1-5. اهداف پژوهش
هدف کلی: بررسی تاثیر مدیریت زنجیره تامین سبز بر عملکرد کسبوکار در صنعت گرانول پیویسی ایران
اهداف جزئی:
گرانول پیویسی ایران
هدف کاربردی : تعیین این که مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت گرانول پیویسی در ایران چه جایگاهی دارد و تاثیر آن بر عملکرد کسبوکار به چه میزان بوده است.
1-6. قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی این پژوهش حوزهی مدیریت زنجیره تامین سبز و تحلیل عملکرد و بهرهوری سازمانی است.
قلمرو زمانی این پژوهش از ابتدای سال 1393 تا آذر ماه 1393 میباشد.
قلمرو مکانی این پژوهش صنعت گرانول پیویسی ایران میباشد. شامل تولیدکنندگان استان قم که نیمی از تولید کشور را بر عهده دارند و همچنین آن دسته از تولیدکنندگان کشور که در بزرگترین رویداد نمایشگاهی صنعت پتروشیمی ایران (نمایشگاه ایران پلاست 2014)[14]، حضور داشتند.
1-7. فرضیههای پژوهش
فرضیه1: مدیریت زنجیره تامین سبز بر عملکرد کسبوکار تاثیرگذار است.
فرضیه2 : مدیریت زنجیره تامین سبز بر رضایت کارکنان تاثیرگذار است.
فرضیه3 : مدیریت زنجیره تامین سبز بر بهرهوری عملیاتی تاثیرگذار است.
فرضیه4 : مدیریت زنجیره تامین سبز بر بهرهوری رابطهای تاثیرگذار است.
فرضیه5 : رضایت کارکنان بر عملکرد کسبوکار تاثیرگذار است.
فرضیه6 : رضایت کارکنان بر بهرهوری عملیاتی تاثیرگذار است.
فرضیه7 : بهرهوری عملیاتی بر عملکرد کسبوکار تاثیرگذار است.
فرضیه8 : بهرهوری عملیاتی بر بهرهوری رابطهای تاثیرگذار است.
فرضیه9 : بهرهوری رابطهای بر عملکرد کسبوکار تاثیرگذار است.
1-8. ملاحظات اخلاقی
از ملاحظات اخلاقی رعایت شده میتوان به تدوین پرسشنامه اشاره کرد. با توجه به این که مدیران صنعت مایل به ارائه آمار محرمانه واحدهای خود از قبیل تعداد کارکنان و میزان تولید نبودند، در پرسشنامه از مطرح این سوالات خودداری شد.
1-9. تعاریف نظری
مدیریت زنجیره تامین سبز
اتخاذ شیوههای مدیریت زنجیره تامین سازگار با محیط زیست از جمله: مدیریت زیست محیط داخلی، خرید سبز، همکاری با مشتریان و طراحی سازگار با محیط زیست برای توسعه شرکت و استراتژیهای عملیاتی برای پایداری محیط زیست شرکت. (زو و همکاران، 2008)[15]
رضایت کارکنان
احساسی که کارکنان در شغل خود دارند مربوط به ارتباط با سرپرستان و محیط کار که میتواند به خروجی بهتر عملکرد منجر شود. (هومبرگ و استاک،2004[16]و زو و همکاران، 2008[17])
بهرهوری عملیاتی
توانایی شرکتهای تامین به منظور کاهش هزینه و چرخه زمان فعالیت، افزایش کیفیت محصول و ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان. (روسینکو 2007[18]، زو و همکاران ،2008[19] و زکریا و همکاران 2009[20] )
بهرهوری رابطهای
توانایی شرکتهای تامین به منظور افزایش شفافیت و بازبودن فرایندهای کسب وکار برای کار مشترک با خریداران به طوری که تامینکنندگان میتوانند در ارتباط با خریداران اعتماد سازی و اعتبار سازی کنند. (ففر و سالان سیک ، 1978و زکریا و همکاران 2009[21])
عملکرد کسب و کار
عملکرد را مقبولیت نتایج برای مشتریان داخلی و خارجی سازمان میدانند که محصولات، خدمات، اطلاعات و تصمیمات یا رخدادهای کارکردی مانند ارائهها و رقابتها را دریافت میکنند. (رضائیان، 1390) تعریف عملیاتی مدنظر از عملکرد کسب وکار نیز عبارت است از عملکرد مالی و غیرمالی سازمان به عنوان یک نتیجه از اجرای شیوههای مدیریت زنجیره تامین سبز و هم چنین بهبود در بهرهوری عملیاتی ورابطهای و رضایت شغلی کارکنان (زو و همکاران 2008 [22]و زکریا و همکاران ، 2009)[23]
صنعت گرانول پیویسی
طبق لیست محصولات صنایع در سایت اینترنتی وزارت صنعت، معدن و تجارت[24]، یکی از گروههای اصلی، ساخت محصولات و مواد شیمیایی میباشد که در این گروه، زیرگروهی با نام مواد پلاستیک به شکل اولیه و ساخت لاستیک مصنوعی وجود دارد. جزئی از این زیرگروه، گرانول و کامپاوند پلیمری میباشد و گرانول پلیمری بر پایهی پیویسی در این دسته وجود دارد که من بعد از آن تحت عنوان صنعت گرانول پیویسی یاد میشود که از صنایع واسطهای پتروشیمی به شمار میرود. برای تولید این محصول از محصولات پتروشیمی و یا تولیدات پالایشگاهی مانند پودر پلیوینیلکلراید و روغن دیاکتیلفتالات به عنوان مواد اولیه استفاده میشود. در لیست یاد شده، محصول گرانول پیویسی در چهار دسته تقسیم شده است شامل: گرانول کابلی، گرانول کفشی، گرانول شلنگی و گرانول گرید پزشکی. البته لازم به ذکر است که علاوه بر چهار دسته فوق گریدهای دیگری نیز تولید میشود که در قالب این دستهبندی نمیگنجد. خوشبختانه این پژوهش با همکاری تولیدکنندگان تمام گریدهای ذکر شده گرانول پیویسی انجام شده است.