:
انسان در درون خانواده متولد میشود، رشد می یابد و بسیاری از امور و مفاهیم را از خانواده می گیرد و همواره با آن سر و كار دارد، بنابراین مهمترین تجربیات انسانی كه اساسی ترین عوامل شكل دهنده شخصیت محسوب میشود در درون خانواده شكل می گیرد. خانواده نخستین مدرسه و مهد اصلی تربیت است، كارگاه اصلی الگوسازی است، زمینه ساز تحول و تكامل است. ما هیچ بنیادی را نمی شناسیم كه جنبة سرنوشت سازی و تربیت از خانواده مؤثرتر باشد. كودك درسهای اصلی و اساسی خود را از خانواده می گیرد هر سازندگی یا اشتباهی كه در آن واقع گردد مستقیماً در كودك اثر می گذارد.
خانواده عامل انتقال فرهنگ، تمدن، ادب و سنن است و اهمیت آن همیشگی است و برای دوام و بقای جامعه و تمدن و فرهنگ راهی جز آن وجود ندارد. از لحاظ واحد می یابیم كه خانواده كوچك است ولی از لحاظ اهمیت بسیار مهم و بزرگ است. زیرا هسته اصلی و زیرساز جامعه های بشری است.
خانواده در كودكان دارای دو گونه تأثیر است: وراثتی و محیطی.
در بعد وراثت باید گفت كودكان وارث بسیاری از صفات و ویژگیهایی از والدین خویشند، ازجمله: ساخت و اسكلت بندی بدن، مسائل مربوط به جنبه های هوشی و استعدادی، بیماریهای جسمی و روانی، مخصوصاً آنها كه مزمن بوده اند، جنبه های مربوط به فیزیولوژی و وظایف اعضا و قد و رنگ و طول عمر و حتی طاسی سر، ویژگیهای مربوط به خون و ارهاش آن.
در جنبه محیط باید گفت طفل تحت تأثیر محیط داخل رحم و محیط بیرون است. سلامت یا عفونت های رحمی به كودك سرایت كرده و اثرات كشنده ای می تواند داشته باشد. محیط خارج رحمی برای او امری حتمی و اجتناب ناپذیر و حتی غیرقابل انتخاب و نوع تربیت آن تحمیلی و اجباری است. طبیعی است كه كودك در چنین محیطی شكل گیرد و نتواند از جبر محیط لااقل در دوران كودكی رهایی یابد.
افراد یک خانواده، ساخته و پرداخته عوامل محیطی وراثتی هستند و به همین دلیل شخصیت شان شدیداً تحت تأثیر این عوامل است تا حدی كه می توان گفت كودك آئینهای تمام نما از معجون و تركیب شخصیت والدین است. شرایط عادی و یا بحرانهای خانوادگی در او شدیداً اثر گذارده و رشد آنان را تحت نفوذ قرار خواهد داد. (قائمی، 1374)
خانه مكانی است كه شخصیت اولیه انسان در آنجا شكل گرفته و سنتها و الگوها، قوانین و همین طور ضوابط آن، در كودك اثر داشته و برای او می تواند مثبت یا منفی باشد. زمانی بیشتر می توان به اهمیت خانواده واقف شد كه فردی عاری از خانواده بشود و به خاطر مسائلی همچون طلاق، مرگ، و … از خانواده جدا شود. خانواده می تواند عامل سازندگی یا ویرانی و نابودی اعضا خود مخصوصاً كودكان شود، خانواده می تواند سلامت و شرافت و یا انحرافات و اختلال در فرد ایجاد كند. خانواده همچنین در تذهیب اخلاق، حفظ سلامت جسمی و روانی و تربیت افراد تشكیل دهندة خود مؤثر است، در صورت موجود بودن كانون گرم خانوادگی همراه با سلامت و تربیت صحیح، می تواند عامل پیشرفت و تكامل هر یک از اعضای خود باشد.
بطور كلی می توان اینگونه بیان كرد كه خانواده جایی است كه تعلیم و تربیت همه جانبة كودك در آنجا صورت می گیرد. كودك طی تماسهای روزانه خود با اعضای خانواده با دنیای اطراف خویش آشنایی حاصل می كند و در معرض تجربیات جدید و فراگیری قانونمندی و اصول زندگی می باشد. اكثر متخصصین امور تربیتی، به نقش اساسی والدین در شكل گیری شخصـــیت كودك تأكید ورزیده و خانواده را به
عنوان هستة اجتماعی معرفی می كنند. (نجاتی، 1371)
یكی از مهمترین مشكلاتی كه معمولاً نظامهای آموزش و پرورش جهان، با آن روبرو می باشند و به عنوان عمده ترین معضل نظام آموزش محسوب می گردد افت تحصیلی است كه هر سال بگونه های مختلف مقدار قابل توجهی از منابع انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و موجب آثار زیانبار و جبران ناپذیری در حیات فردی و خانوادگی افراد مردود برجای گذارده و نابسامانی های اجتماعی فراوانی نیز به وجود آورده و كارایی و باروری نظامها را با نقصان روبرو می سازد.
با توجه به مهم بودن این مسئله خاص و عام هر یک به دلایلی چند به این مسئله توجه داشته و غالباً از بهای سنگین این ضایعه و یا اتلاف منابع عظیم مالی و انسانی صحبت می كنند و در این میان مجامع علمی و فرهنگی بخصوص دست اندركاران تعلیم و تربیت با تحقیقات و پژوهشهای پر دامنه خود سعی در كاهش انواع افت تحصیلی دارند كه علاوه بر جلوگیری از خسارتهای اقتصادی و مالی باعث تخفیف مشكلات روانی و اجتماعی در سطح خانواده ها و جامعه می گردد و گاهی انتقال میراث فرهنگی جامعه، پرورش استعدادهای دانشآموزان و آماده سازی آنان برای شركت فعال در جامعه را سبب می شوند.
امروزه در كشور ما نیز این پدیده به میزان چشمگیری رقم بالایی را به خود اختصاص داده و موجب تلف شدن استعدادهای بالقوه انسانی و توان مالی خانوادهها و جامعه می گردد كه شناخت انواع و ابعاد این افت، و تحلیل این مسئله و تجسس در علل بوجود آورندة آن و راه های مقابله با آن یكی از مهم ترین موضوعهای پژوهشی و تحقیقی نظامهای آموزش و پرورش است. بسیاری از افراد ناتوانی دانش آموز در یادگیری مواد درسی را افت تحصیلی می دانند به نظر می رسد كه این تصور درست نباشد چرا كه ناتوانی كودك در فراگیری دروس ممكن است از نقصان ذهنی و محدودیتهای آن ناشی شود درحالیكه افت تحصیلی به معنای نزول از سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش است.
به منظور تمایز بین این قبیل ناتوانیها و افت تحصیلی ارائه تعریفی از افت تحصیلی لازم و ضروری است. «افت تحصیلی به كاهش عملكرد تحصیلی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب گفته میشود» توجه به تعریف فوق نشان می دهد كه مقایسه دو بخش عملكرد تحصیل قبلی و فعلی دانش آموز بهترین شاخص از افت تحصیلی است. (لیامی، نجاریان، مكوندی 1373)
از آنجا كه افت تحصیلی علاوه بر نظام آموزش (هدفها و برنامه های آموزش، مواد درسی، برنامة درسی، وضعیت و نقش معلمان و مدیریت آموزش، روش های تدریس …) با فرهنگ و نظام اجتماعی، ساختار سیاسی و نظام خانوادگی هر كشور رابطه تنگاتنگی دارد، محقق را بر آن می دارد تا در تحقیق و پژوهش خود ارزیابی های دقیقی از عوامل خانوادگی مؤثر بر تكرار پایة دانشآموزان مقطع راهنمایی داشته باشد.
بیان مسئله
افت تحصیلی را به دو صورت كمی و كیفی طبقه بندی می كنند. افت كمی به صورت نسبت دانشآموزانی كه نمی توانند یک دورة آموزشی را بر اساس هدفهای آموزشی آن دوره بگذرانند به كل دانشآموزانی كه وارد دورة آموزشی مذكور می شوند تعریف میشود. و افت كیفی منظور درصد معینی از دانشآموزان هستند كه از عهدة گذراندن امتحانهای رسمی برمی آیند اما مهارتها و توانائیهای لازم را آنچنان كه در هدفهای آموزشی و پرورشی پیش بینی شده است، به دست نمی آورند. (شریفی، 1369)
در این تحقیق نیز به مسئله تكرار پایة تحصیلی یا مردودی كه فقط جنبة كمی بازدهی نظام آموزش و پرورش كه در چارچوب نمرات درس دانشآموزان است می پردازیم تا با بررسی آماری درصد دانشآموزان مردود به نتایجی مثمر ثمر رسیده و آن را مورد استفاده قرار دهیم.
در تعریف مردودی یا تكرار پایه تحصیلی می توان گفت كه «تكرار یک كلاس برای دانش آموزی كه در خلال یک سال تحصیلی در همان كلاس و پایه كه در سال قبل به سر می برده به تحصیل ادامه می دهد و همان كاری را انجام می دهد كه در سال گذشته نیز انجام داده است» (امین فر، 1365)
ضرورت پژوهش
امروزه یكی از مشكلات عمده نظام آموزشی كشور ما پدیدة مردود شدن دانشآموزان است كه علاوه بر خسارات اقتصادی كه رقم قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد و با توجه به تأثیرات فراوان مردود شدن در حیطه فردی و اجتماعی می توان برخی از علل این پدیده را شناسایی كرده و به دنبال آن با ارائه راه كارهای مناسب با این معضل فردی، اجتماعی مقابله كرد و موجب جلوگیری از هدر رفتن نیروی بالقوه انسانی و مالی گردید.
چاره اندیشی در این زمینه:
1) موجب جلوگیری از هدر رفتن نتایج مادی و معنوی و نجات انسانهایی است كه پس از شكست تحصیلی زمینه مساعدی برای بزهكاریهای اجتماعی دارند.
2) جلوگیری از این امر با كاهش تعداد مردودین باعث خواهد شد كه نظام آموزشی بتواند امكانات تحصیلی در اختیار افرادی كه این مردودین جای آنها را اشغال كرده اند قرار دهد.
3) از تراكم كلاسها كاسته شود و كیفیت آموزشی بهبود یابد.
4) منابع را در اختیار بهبود برنامه های تربیت معلم و مواد آموزشی، كمك آموزشی و غیره قرار دهد كه ضعف و كمبود آنها عامل اصلی افت تحصیلی و مردودی به شمار می آید.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
بزهكاری و علل و انگیزه های آن، از جمله مشكلات اجتماعی است كه از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است. مطالعه پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد كه عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم كرده اند ،تا شاید كشف علل بزهكاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهكاری و بزهكاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،كه منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی كودكان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمان های بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق حقه كودكان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.
بزهكاری نوجوانان یكی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانكه لاوری میگوید،
سلوك رفتاری كه خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوك دشوار یا بزهكاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهكار دیگر به عنوان یك فرد ضد اجتماعی كه برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلكه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت كه بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی كه جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور كلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهكاری ذكر شده است.
كانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشكیل باندهای بزهكاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع كنونی دانسته و معتقد است كه تحرك جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن كشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یكدیگر ،ازدیاد مشكلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتكاب بزه تشكیل می دهد.
تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهكاری نوجوانان در اكثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریكا(1987)، 90 درصد از نوجوانان آمریكایی حداقل یكبار مرتكب بزهكاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریكا نشان می دهد كه 50000 نوجوان به جرم ارتكاب بزهكاری در كانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، 1985، صفحه 617).
گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد كه خشونت و تبهكاری در جامعه آمریكا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد كل جمعیت آمریكا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریكا نشانگر این مهم بوده است كه بین سالهای 1989ـ1980 میزان جنایت 69%، تجاوزات جنسی 116 درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهكاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است كه بین سالهای 1967ـ1958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید 40% تبهكاری و بزهكاریهای گزارش نشده را نیز اضافه كرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر كشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از كشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهكاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهكاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، 1987، صفحه 78).
2- بیان مسئله
هرگاه صحبت از بزهكار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فكر به خاطر خطور می كند كه از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا كنترل نمود؟
امروزه در اكثر كشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند كه یكی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در كانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینكه بتوانیم نوای جوانی را، كه در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یک فرد بزهكار قانون شكن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاكم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت كافی نیز برای این كار در اختیار داشته باشیم كه خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهكار خیز است.
امروزه این مطلب مسلم است كه جوان یا نوجوانی كه به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت كرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در كانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا كانون اصلاح و تربیت
آزاد شود مجددا چون حرفه و كار شرافتمندانه نمی داند و ترك عادات قدیمی برایش مشكل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد كرد.
بنابراین متفكرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حكم محكومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل كرده و به موازات آن با تشكیل سازمان های اختصاصی وابسته به دادگاه های اطفال برای استقرار یک نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهكار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی كاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتكاب جرم جوانان بزهكار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند.
در كشورهای غربی معمولا در جوار دادگاه های اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (كانون اصلاح و تربیت) كه عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه كودكان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است كه تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و كافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتكاب جرم و تكرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد.
بنابراین باید بدنبال روش های آموزشی و فرایندهای آگاهی رسانی كه موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه كشف آن علل كه بیشتر از فساد محیط یا از عكس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم كاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری كارها كه سبب اتفاق جرمها می شود منع كرد.
جامعه شناسی كیفری با اندیشه های نو ، افكار جدید و ارزندهای كه مربوط به اعاده حیثیت افراد است، می كوشد تا واقعیت را بصورتی كه باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را كه تا كنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشكار نماید.
علم جامعه شناسی كیفری اثبات می كند كه بزهكاران حیوانی وحشی نیستند كه باید كشته بشوند، میكروب به شماره نمی آیند كه باید در نابودیشان كوشید، زشت و پلید و نابكار و غیر قابل اصلاح نمی باشند كه به دیار نیستی رهسپار گردند. بلكه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد:
كه فراموش شده است كه بزهكاران میكروب نیستند بلكه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست، بلكه تهدیدی است اخلاقی كه بر رفتار همه مردم، سنگینی خود را تحمیل می كند.
امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است كه خشونت و اجرای مكافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهكاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مكانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست، بلكه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از وقوع را انجام داد.
ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی كه از بزهكاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات كرد كه رقم جرائم در این كشور و پس از اجرای كیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیكه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای كاهش پیدا كرد وبه همین جهت الن كی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست كیفری صحیح می نویسد:
نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است.
سوالات پروژه حاضر عبارتند از:
آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
3- اهمیت مسأله
در ایران طبق گزارشهای آماری ، تا سال 1345 تعداد بسیار كمی از نوجوانان در كانونهای تربیتی نگهداری می شدند. ولی از سال 1356 به بعد سرقت از ناحیه صغار كمتر از 18 سال 65 درصد، میزان ضرب و جرح و چاقو كشی و قاچاق 45% افزایش داشته است . با توجه به آمارهای منتشر بطور خلاصه می توان گفت كه 50% از جرائم نوجوانان ،جرا ئمی علیه اشخاص از نوع ضرب و جرح غیر عمدی 45% از نوع منازعه و چاقو كشی و یا ضرب و جرح منتهی عضو بوده است، و فقط 5% بقیه مربوط به قتل های عمدی می باشد (صلاحی 1357،صفحه 48و 178).
اكثر دانش پژوهان رشد و شخصیت نظیر فروید و اریكسون بر این عقیده می باشند كه دوران اولیه كودكی دورانی سرنوشت ساز و دوران نوجوانی یک بحران محسوب می شود . بدین جهت است كه رعایت بهداشت روان و بررسی بسیاری از ناهنجاری های رفتاری نوجوانان می باشد . به موجب آمارهایی كه توسط متخصصین امور تربیتی و جرائم اطفال در بلژیک بدست آمده است از تعداد 4221 مجرم صغیر تعداد 1607 نفر آنان یتیم بوده اند كه از این عده 406 نفر آنها هم پدر و هم مادر خود را در طفولیت از دست داده اند ،ضمناًتعداد 1201 كودك منتسب به پدران و مادران این گروه مجرم می باشند ،كه طبق همان آمار 937 نفر از پدران 264 نفر از مادران این گروه معتاد به مشروب بوده اند . تعداد 546 نفر از این اطفال دارای نامادری و یا نا پدری بوده و تعداد 316 نفر آنان پدران و یا مادران معتاد به مواد مخدر داشته اند . علاوه بر این ، تعداد 228 نفر از اطفال مذكور از ازدواجهای غیر قانونی متولد شده ، یعنی فاقد پدر قانونی بوده اند . ضمناً 189 نفر از كودكان فوق الذكر نیز پدر و مادر مجرم و محبوس داشته اند . و بالاخره تعداد 139 نفر از اطفال بزهكار مورد مطالعه پدر و یا مادرشان قبلا به موجب حكم دادگاه به حبسهای بیش از 3 ماه محكوم شده و بقیه نیز بر اثر سوء معاشرت و عدم تربیت صحیح به ارتكاب جرم دست زده اند برخی یافته ها حاكی از آن است كه ، فشارزاهای روانی ـ اجتماعی در قالب رویدادها و تغییرات زندگی ،می تواند علت تغییر و دگرگونی عجیب در رفتار نوجوانان و جوانان باشد (هولمز وراهه،1967، ص 116). قوی ترین و متقاعد ترین شواهد ،از مطالعه هایی به دست آمده كه در شرایط مختلف ،پیامدهای فشارزاها مورد بررسی قرار گرفته اند. شرایط یا رخ دادهای طبیعی یا مصائب وارده (مصیبتها) رویدادها یا تغییرات شدید شخصی ـ اجتماعی، از مجموعه منابع بنیادی این مفهوم می باشند. (براهنی و همكاران، 1366ص 268)
ارتباط فشار زاهای شدید كه مغایر با تغییرات به هنجار هستند، جزء شواهدی محسوب می شوند كه از لحاظ اولویت بر دیدگاه اختلالهای رفتاری ارجعیت یافته اند. گزارشهای بالینی و نتایج بررسیهای آماری - پژوهشی، نشان دهنده آن است كه عمده ترین تأثیر رویدادها یا تغییرات زندگی این است كه كاركرده های روانی اجتماعی شخصی را دچار نقص كرده و پیامد این تجربه ناخوشایند ، رفتار بزهكارانه خواهد بود. (پور افكاری ، 1368،ص39 )
مساله بزهكاری نوجوانان و جوانان به طور كلی، از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است. این مشكلات كه قسمت عمده آنها ریشه در خانواده و محیط زندگی دارد ،باعث می شود كه شخصیت سالم و نوجوان امروز آسیب پذیر و نوجوان فردا ، در آینده به عنوان فردی كه دچار اختلالهای روانی – رفتاری است جلوه گر شود. (بیلر ،1974،كدیور، 1371،ص96)
در مطالعه تكوینی نوجوانان مقطع دبیرستان ، وضعیت آموزشگاهی و محیط اجتماعی مربوط به آن عامل اصلی انجام هویتی در مقابل آشفتگی هویتی ، كاربرد یافته است ، نظریه مارشیا كه بحث از وجود تعهد و بران در چهار وضعیت مختلف آموزشگاهی از لحاظ ویژگیهای روانی – رفتاری اختصاصی یافته به سطح آموزشگاه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی می نگرد و پیامد این نظر ایجاد طبقات از لحاظ عوامل ایجاد كننده بهداشت روانی دانش آموزان مطرح هستند. (سیف،1373، ص 116)
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
روایت، مهمترین عنصر هر داستانی است. هر نویسندهای برای تعریف كردن داستان خود، از شگردهایی استفاده میكند كه روایت داستان او را تشكیل میدهند هر داستان، شیوة روایی خاص خود را دارد كه به آن، خصوصیتی منحصر به فرد میدهد. هر چند در ایران دربارة داستان و داستان نویسی، مطالب تألیفی و ترجمهای بسیاری منتشر شده است،اما در این میان سهم مطالب مربوط به روایت و روایتشناسی،بسیار اندك است و آن مقداری هم كه هست، بیشتر ترجمه است، نه تألیف ترجمههای متون روایت شناسانة خارجی، هر چند مفید هستند، اما به هیچ وجه كافی نیستند هر ملتی ادبیات خاص خود را دارد كه ریشه در تاریخ، فرهنگ، اسطورهها و افسانهها، باورها و روانشناسی قوی آن ملت دارد و از این رو ادبیات هیچ دو ملتی با هم یكسان نیست بنابراین روشهای بررسی ادبیات برای هر ملتی با ملت دیگر دارای تمایزاتی است كه عدم توجه به آن، موجب بروز خطاها و سوءتفاهمهای بسیاری خواهد شد با این دیدگاه، تكیة صرف به نظریات روایت شناسی خارجی، در شناخت داستانهای ایرانی، نادرست است.
داستان كوتاه معاصر ایران، هر چند تحت تأثیر داستان كوتاه غربی شكل گرفته است، اما به همان نسبت، وامدار ادبیات داستانی كهن ایران نیز هست از این رو، در روایت شناسی آن، باید به این ساخت روایی دو سویه توجه كرد و روش كار را منطبق با ویژگیهای آن تنظیم كرد.
تحقیق حاضر قصد دارد به مطالعة ساختار شناسانة روایت در مجموعه داستان «یكی بود و یكی نبود»، نوشتة سید محمد علی جمالزاده، بپردازد. جمالزاده، پدر داستاننویسی معاصر ایران محسوب میشود و مجموعه، تأثیر بسیاری بر شكلگیری و گسترش داستان كوتاهنویسی به شیوة غربی داشت ومطالعة آن، چه از خطر تأثیر پذیری از داستانهای كهن ایران، چه منظوم و چه منشور، و چه از نظر اثرگذاری بر آثار داستانی پس از خود مفید است این نكته كه نخستین داستانهای كوتاه فارسی، چگونه روایت شدهاند، ما را در درك بهتر ادبیات داستانی معاصر یاری میكند.
تحقیق حاضر به نه فصل تقسیم شده است. فصل اول به بررسی و نقد نظریات روایت شناسانة معروف پرداخته است. اندیشههای كسانی مثل ارسطو، كلودلوی استروس و فردنیان دوسوسور و كارهای روایت شناسانی مثل ولادیمیرپروپ و میک بال در این فصل معرفی شدهاند.
فصل دوم به بررسی مجموعه داستان «یكی بود و یكی نبود» و نقد آن اختصاص یافته است و در آن سعی شده است این كتاب با نگاهی ساختار گرایانه و نه صرفاً مفهومی، بررسی شود كلیاتی دربارة روایت و ساختار آن در داستانهای مجموعه نیز آورده شده است.
از فصل سوم تا فصل هشتم كه مهمترین بخش تحقیق محسوب میشود، به بررسی داستانهای مجموعة «یكی بود و یكی نبود»، از دیدگاه روایت شناسی ساختار گرایانه اختصاص دارد. این مجموعه حاوی شش داستان كوتاه به نامهای «فارسی شكر است»، «رجل سیاسی»، «دوستی خاله خرسه»، «درد دل ملا قربانعلی»، «بیله دیگ بیله چقندر» و «ویلانالدوله» است این داستانها هر كدام در فصلی جداگانه
مورد بررسی قرار گرفتهاند.
بخش اول هر فصل به خلاصة داستان اختصاص دارد، در بخش بعدی داستان به صورت مختصر نقد شده است و ارزشهای ادبی آن مورد سنجش قرار گرفته است. بخش بعدی كه مفصلترین بخش هر فصل است به تحلیل روایی داستان میپردازد. در این بخش ابتدا داستان به واحدهای كوچك روایی تقسیم شده است. دربارة هر واحد توضیحاتی داده شده است و كاركرد روایی آن هم به صورت مستقل و هم در زمینة روایی كل داستان و نقش آن در پیشبرد طرح (Plot) داستان مشخص شده است.
امروزه، روایت شناسی با نقد و تحلیل داستان در آمیخته است و روایت شناسی، از ساختارگرایی صرف، به سمت معناگرایی سوق پیدا كرده است. در واقع این معنای هر بخش از داستان، چه ظاهری و چه تلوینی است كه كاركرد ساختاری آن را در كل مجموعه مشخص میكند. از این رو در تحلیل روایی واحدها، به مسائل مربوط به نقد و تحلیل داستان نیز توجه شده است و سعی بر این بوده كه كار، حالت ساختار شناسانه خشك به خود نگیرد.
در بخش بعدی، ساختار روایی داستان توضیح داده شده است، جدول كاركردهای آن، براساس نظریة پروپ مشخص شده است و با یک نمودار، سعی شده است شكلروایی داستان نشان داده شود. پس تقابلهای دو قطبی موجود در كاركردهای داستان و همچنین تقابلهای دو قطبی موجد در بین شخصیتهای داستانها نیز، براساس نظریة سوسور و یاكوبسن در دو جدول جداگانه مشخص شده است.
فصل نهم و آخر این تحقیق به جمعبندی و نتیجهگیری اختصاص دارد و یافتههای این تحقیق در آن به صورت فشرده آورده شده است.
نظر به این كه در زمینة روایت شناسی داستانهای فارسی، چه داستانهای كلاسیک و چه داستانهای سبك جدید، كار قابل ملاحظهای تاكنون صورت نگرفته است، این تحقیق میتواند الگویی برای تحقیقات بعدی باشد.
ادبیات داستانی آمریكایی لاتین با تكیه بر ارزشهای زیباشناسانه و شگردهای روایی خاص خود، امروزه در تمامی دنیا شناخته شده است و علاقمندان بسیاری دارد. ادبیات فارسی نیز ذخایر بسیاری دارد كه تاكنون كشف شده یا مورد بررسی جدی قرار نگرفته است درست است كه داستاننویسی معاصر ما به تقلید از اسلوب داستاننویسی غربی شكل گرفته است، اما اگر مبانی روایت شناسانة داستانهای كهن منظوم و منشور ما، كه در نوع خود بینظیرند، به خوبی شناخته شده و در داستانها، البته با تكیه بر نوآوری، به كار گرفته شود، دور از انتظار نیست كه داستاننویسی ما نیز عالمگیر شود. مردم ما، نسل اندر نسل، از این داستانها لذت بردهاند و ناخودآگاه جمعی ما اینگونه داستانها را میپسندد این منظور، جز با مطالعة توأمان ساختار و معنی ادبیات داستان كهن ایران و نه صرفاً مطالعة معناگرایانه، چنان كه مرسوم است، محقق نمیشود.
در خاتمه، لازم میدانم از زحمات اساتید محترم، آقای دكتر علی دانشور كیان، كه استاد راهنمای این پایاننامه بودند، آقای دكتر علیرضا حاجیاننژاد، كه استاد مشاور بودند و كلیة كسانی كه مرا در اتمام این تحقیق یاری رساندند، تشكر كنم.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مهاجرت قدمتی به اندازه زندگی بشر دارد. انسان اولیه همچون انسان امروزی برای دست یافتن به امکانات بهتر زندگی و رضایت هر چه بیشتر اقدام به مهاجرت میکرده است. این مساله با رشد جوامع تبدیل به یک مساله اجتماعی شده است.
مهاجرت در کشورهای توسعه یافته موجب بهبود شرایط زندگی افراد در دو نقطه مهاجر پذیر و مهاجر فرست می شود. در حالی که در کشور های جهان سوم به دلیل محدودیت امکانات رفاهی، شغلی و نیروی انسانی متخصص مهاجرت بیشتر مشکلزاست.
در سطح داخلی تعداد زیادی از افراد دارای تخصص به دلیل عدم تعادل در توزیع منابع و امکانات داخلی کشور از بخشهای مواجه با کمبود امکانات به سمت مادر شهر ها و مناطق مرفهتری که از امکانات نسبی بیشتری برخوردارند مهاجرت می کنند (افشانی، 1381: 12).
استان خوزستان در دهههای گذشته به دلیل مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین وقوع 8 سال جنگ تحمیلی با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبرو بوده است. آبادان از جمله شهرهای استان خوزستان است که ظهور و شکل گیری آن ارتباط تنگاتنگی با پدیده مهاجرت دارد و اگر بگوییم این شهر زاده مهاجرت است گزاف نگفتهایم. این شهر به دنبال تاسیس پالایشگاه نفت ایجاد گردید و در فاصله زمانی محدودی توسعه فزاینده ای پیدا کرد و به یکی از مهمترین مناطق اقتصادی و توریستی کشور تبدیل گشت. صرف نظر از آمار و ارقام در سطح عموم همیشه این مقوله مطرح می شود که به علت عدم بازسازی کامل و اصولی این شهر، ظهور پدیدههای نامطلوب جوی مانند گرو و غبار، شوری آب شرب، بروز مشکلات فرهنگی اجتماعی مانند اعتیاد، بیکاری و نبودن امنیت در سطح شهر، نبود امکانات رفاهی نسبت قابل توجهی از مردم آبادان در حال مهاجرت به دیگر شهرهای توسعه یافته و خوش آب و هوای کشور میباشند که یکی از مهمترین دلایل این مهاجرت ها عدم رضایت مردم از زندگیشان است. بنابراین در تحقیق حاضر بر آن شدیم تا تاثیر مقوله رضایت از زندگی بر تمایل به مهاجرت از شهر آبادان را مورد بررسی قرار دهیم.
1-2 بیان مساله
مهاجرت بعنوان یكی از موضوعات محوری رشته جمعیتشناسی شناخته شده و از زمینههائی است كه در مطالعات جمعیتشناسی جایگاه ویژهای پیدا كرده است. مهاجرت از عوامل اصلی تغییر و تحول جمعیت و مهمترین عامل خارجی تغییر تعداد و ساخت جمعیت میباشد.
طبق تئوری گزینشی بودن مهاجرت، همراه با هرگونه فرصتی كه بهوجود میآید، بعضی از افراد مهاجرت را برمیگزینند و برخی ماندن را، این امر برحسب تصادف نیست. معمولاَ مهاجران ویژگیهایی دارند كه موجب میشود زمینههای رفتن یا ماندن را در مقایسه با آنهایی كه میمانند متفاوت ارزیابی كنند (اوبرای، 1370: 82). مطابق با این تئوری، حداقل در ابتدا مهاجرت گرایش دارد افراد نسبتاَ آموزش دیده، ماهر، خلاق و دارای انگیزههای بالای كاری را از جوامع فرستنده جذب كند. بررسیهای داخلی و خارجی كه درباره مهاجرت انجام شده توافق دارند كه تمایل و تصمیم گیری برای مهاجرت با سن، جنس، تحصیلات و رضایت از زندگی بستگی دارد. مطابق بررسی اسكلدون[1]، كسانیكه مهاجرت میكنند معمولاَ از بین افراد تحصیلكردهتر جامعه هستند، یعنی از خانوارهائی كه توان صرفنظر كردن از نیروی كار خانوادگی فرزند خود را داشته و آنها را به دانشگاه میفرستند. افراد باسوادتر موقعیتهای شغلی را كه در دیگر مناطق وجود دارد بهتر شناسایی كرده و با موقعیتهای جدید بهتر برخورد میكنند. اولین مهاجران از هر جامعهای به نحو تقریباَ تغییرناپذیری از نخبگان آن محل هستند (اسكلدون، 1380: 115).
مبدأهای مهاجرین كه اكثراَ از نقاط كوچك و محروم هستند، سرمایهگذاری عظیمی برنیروی انسانی خود نموده ولی به دلیل نداشتن سیستمهای جذب افراد تحصیلكرده همانند؛ دانشگاهها، ادارات و صنایع بزرگ و غیره، بسیاری از نیروهای انسانی ماهر خود را از دست میدهند، كه این امر مسائل مختلفی را در سطح جامعه به وجود میآورد. از نظر تحلیل ساختاری، مسائل ناشی از این الگوی مهاجرت را میتوان در سه سطح؛ محیط مبدأ، محیط مقصد و مهاجر و خانواده مهاجر بررسی نمود. گرچه بیشترین مسائل دامنگیر مبدأ میباشد، ولی نباید مسائل مربوط به مقصد و مهاجر را از نظر دور داشت.
مسالهآمیزترین جنبه این الگوی مهاجرت، محروم شدن مناطق فرستنده از نیروی انسانی ماهر با تحصیلات عالی میباشد. نیروی انسانی متخصص و ماهر در توسعه اقتصادی و اجتماعی هر جامعهای نقش اساسی دارد. سرمایه مادی در هر جامعهای با نیروی انسانی متخصص و كارآمد است كه به جریان افتاده و به توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه میانجامد.
درخصوص اهمیت نیروی انسانی ماهر، ادوارد دانشن از كارشناسان اقتصاد آمریكا در تحقیقی راجع به عوامل موثر بر پیشرفت صنعتی كشورها بیان داشته كه: از میان 31 عامل مؤثر در امر پیشرفت صنعتی، مهمترین عامل، پرورش نیروی انسانی متخصص میباشد. به نظر وی، پیشرفت نیروی انسانی مهمترین عامل رشد اقتصادی و پیشرفت تحقیقات و علوم عامل دوم در رشد اقتصادی میباشد (شعبانلو، 1380: 8). این الگوی مهاجرت به نوعی تداعی كننده مسئله فرار مغزها میباشد. گرچه اصطلاح «فرار مغزها» برای نخستین بار به مهاجرت عظیم مهندسین انگلیسی به ایالات متحده آمریكا نسبت داده شده بود، ولی با این اصطلاح میخواستند به اهمیت مهاجرت متخصصین و تحصیلكردهها اشاره نمایند.
همچنین مهاجرت جوانان موجب كاهش نیروی جوان و رشد جمعیت، افزایش نسبت سالخوردگی و در نتیجه افزایش نسبت وابستگی در مبدأ میگردد. طبق بررسیهای وزارت امور اقتصادی و دارایی (1375: 25)، در روستاها و شهرهای كوچك، نرخ رشد جمعیت پایینتر از نرخ طبیعی میباشد. بنابراین، این الگوی مهاجرت، برای مبدأ چیزی جز فقر، عقبماندگی و وابستگی نمیتواند بههمراه داشته باشد.
علاوه بر مسائل یاد شده، مهاجران و خانوادههایشان در محیط جدید با مسائل بیشماری مواجه میشوند. مسائل روانی، عاطفی، اقتصادی و فرهنگی میتواند ازجمله این مسائل باشد. مطالعهای كه در زمینه اثر مهاجرت بر مرگومیر در هند صورت گرفته بود نشان داد كه مسكن مهاجرین اغلب بهداشت و تسهیلات بهداشتی رسمی ندارند. شرایط چنین مساكنی برای امید زندگی كودكان زیانآور نشان داده شده بود. پایین بودن اقتصاد مهاجران، آنها را مجبور كرده بود كه زمین را در مجاورت صنایع سنگین بدست آورند، كه این امر آنها و خانوادههایشان را در معرض بیماری عفونی و تنفسی قرار میداد (Stephenson etal., 2003).
رضایت از زندگی به عنوان ارزیابی کلی کیفیت زندگی بر اساس ملاکهای انتخاب شده عبارت است از مقایسه بین شرایط زندگی با ملاکهای شخصی. افراد هنگامی سطوح بالای رضایت از زندگی را تجربه می کنند که شرایط زندگی آنها با ملاکهایی که برای خود تعیین کرده اند، مطابقت داشته باشند. رضایت از زندگی را میتوان به عنوان جامعترین ارزیابی افراد از شرایط زندگی خود در نظر گرفت.
رضایت از زندگی، یک فرایند داوری است كه افراد، كیفیت زندگی خود را بر اساس ملاكهای منحصر به فرد خود ارزیابی میكنند. رضایت از زندگی، یک صفت پایدار و عینی نیست بلكه به تغییرات موقعیتی، حساس بوده و بر اساس برداشت و دیدگاه خود افراد در نظر گرفته می شود.
عوامل متفاوتی در رضایت از زندگی مشارکت دارند. برای مثال گیبسون (1986) تعامل اجتماعی، امونس و دینر (1985) عوامل شخصیتی، جورج (1981) سطح درآمد و طبقه اجتماعی، ویلیتس و کرایدر (1988) مذهب را در میزان رضایت از زندگی موثر دانسته اند. از طرفی رابطه رضایت از زندگی با عوامل گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته: حمید (1389)رابطه رضایت از زندگی با پیشرفت تحصیلی، کشاورز و دیگران (1388) پیش بینی کننده های روانشناختی رضایت از زندگی، صادق مقدم و دیگران (1385) رضایت از ندگی در زنان شاغل و خانه دار و… ملاحظه می شود که بررسیهای مختلف از یک سو به نقش متغیرهای متعددی در رضایت از زندگی و از سوی دیگر به تاثیر رضایت از زندگی بر پدیدههای دیگر پرداختهاند، اما پژوهشیهایی که تاثیر رضایت از زندگی بر تمایل به مهاجرت را مورد بررسی قرار دهند کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. لذا در پژوهش حاضر تلاش می شود تا با رویکردی بین رشتهای به بررسی رابطه بین رضایت از زندگی و تمایل به مهاجرت پرداخته شود.
شهرستان آبادان در دهه های گذشته به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جمله افزایش زیر ساخت های صنعتی و کشاورزی و همچنین وقوع 8 سال جنگ تحمیلی با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبرو شده است. بطوری که روند مهاجرت در این استان از روند ویژه ای برخوردار بوده است. این شهرستان در 50 سال گذشته از نظر مهاجر پذیری و مهاجر فرستی تغییرات عمده ای داشته است. شهرستان آبادان امروزه نیز نقش قابل ملاحظه ای در فرهنگ، اقتصاد، تاریخ و جغرافیای ایران دارد چرا که با داشتن پتانسیل های مساعد طبیعی و منابع معدنی بی شمار توانسته همواره نقشی مهم و سازنده در پویایی اقتصاد ایران بازی کند. با توجه به آنچه در بالا گفته شد می توان نتیجه گرفت که افراد به دنبال رضایت بیشتر از زندگی دست به مهاجرت می زنند. بر این اساس مساله محوری تحقیق حاضر این است که چه رابطهایی بین تمایل به مهاجرت از آبادان و رضایت از زندگی وجود دارد؟
1-3 اهمیت وضرورت تحقیق
مهاجرت بهعنوان یک واقعه اجتماعی با بسیاری از وقایع اجتماعی كه منبعث از عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی و غیره جوامع هستند، در ارتباط بوده و حالتی تأثیرگذار و تأثیرپذیر (تعامل)ی با آنها دارد. شناخت این تأثیرپذیری از محركهای اصلی آن منجمله؛ تحصیلات، جنسیت، پایگاه اجتماعی– اقتصادی، ویژگیهای روانی و شخصیتی، تجربه مهاجرتی و تجربه اقامتی افراد، دافعه مبدأ، جاذبه مقصد، هزینه های مهاجرت و شبكه مهاجرتی میتواند به برنامه ریزی درجهت استفاده مطلوب از این تأثیرپذیری بیانجامد و مسائل ناشی از این الگوی مهاجرت كه جامعه بطور عام و جمعیتشناسی بطور خاص با آن مواجه است را تعدیل نماید.
اصولاَ هدف از مطالعه نگرشها و گرایشها تأثیرگذاری بر رفتار است، بدلیل اینكه انواع گرایشها بهعنوان شاخص ها یا عوامل پیشگویی رفتار شناخته شدهاند. در پیمایشهای گرایش به مهاجرت، بیشترین هدف دستیابی به آستانه مهاجرتی است. «آستانه مهاجرتی» نقطهای است كه فرد احتمالاَ در آن نقطه از نظر روحی، روانی و دیگر ویژگیهای فردی از موطن خویش- حداقل از نظر پیوندهای فكری– گسسته شده و از آن به بعد در تلاش برای بومگزینی جدید است. شاید بتوان با مسامحه گفت كه جهت اندیشه و پیوند فكری- معنوی فرد در آستانه مهاجرتی تغییر كرده و وی را به مهاجرت راغب میسازد (كاظمیپور، 1384: 32 ؛ رجبی،1380: 9 ؛ شریفی، 1376: 15). بنابراین، با مطالعه گرایش به مهاجرت و بررسی عوامل مؤثر بر آستانه مهاجرتی افراد، میتوان از احتمال وقوع رفتاری در آینده باخبر شد و فرصت كافی
بدست آورد تا بتوان این موج رفتاری را به نحو احسن سازمان داد.
بالان[2] در خصوص افزایش مطالعات مهاجرت اظهار داشته كه: افزایش در مطالعات مهاجرت از دهه 1960 به بعد شاید پاسخی برای گسترش علاقه در میان سیاستگذاران و برنامهریزان در مورد رشد جمعیت و مخصوصاَ شهرنشینی باشد. پیمایشهای شهری هماكنون به اهمیت اقامتهای كوتاه مدت در شهرها حساس بوده، درحالیكه قبلاَ نادیده گرفته میشد (Balan, 1981). پیمایش صمدی ملایوسفی (1382) در زمینه تأثیر مهاجرت بر شهرنشینی كشور نشان داد كه طی دو دوره 65– 1355 و 75– 1365، مهاجرت مهمترین عامل رشد جمعیت شهری سه استان هرمزگان، همدان و یزد بوده است. از بین عواملی كه باعث رشد جمعیت شهری شدهاند، سهم مهاجرت 04/49 درصد بوده است.
در ایران سازمان و نهادی كه مسئول ثبت اطلاعات مورد نیاز محققین درباره مهاجرت و مهاجران باشد وجود ندارد. بنابراین، از مشكلاتی كه برای پیمایشهای مهاجرت پیش میآید سخت بودن دسترسی به جامعه مهاجران بوده و این امر، وقت و هزینه زیادی را برای محقق تحمیل میكند. بدینطریق، اكثر تحقیقات مهاجرتی به صورت اسنادی و كتابخانهای صورت گرفته و از طرحهای پیمایشی و قرار دادن شخص بعنوان واحد تحلیل صرفنظر میشود. در این بررسی، از طریق سنجش گرایش به مهاجرت این فرصت به وجود میآید تا بتوان در مورد مهاجران بالقوه و به عبارتی مهاجران آتی برنامه ریزی نموده و سیاستگذاران و برنامهریزان بتوانند از نیروهای حركتی آنها به طور مطلوبی استفاده نمایند.
1-4 اهداف تحقیق
چنانچه از عنوان طرح برمیآید، هدف عمده و اصلی در این تحقیق بررسی رابطه بین تمایل به مهاجرت از آبادان با رضایت از زندگی میباشد. تعیین اهداف جزئی تحقیق موجب میشود كه هدف كلی بیشتر قابل دسترس بوده و دستیابی به آن میسر گردد. اهداف جزئی و ویژه كه در این تحقیق به آن پرداخته شده به شرح ذیل می باشد:
1- تعیین میزان رضایت از زندگی افراد و تاثیر آن بر تمایل مهاجرت از آبادان.
2- شناخت نگرش پاسخگویان نسبت به دافعههای مبدأ و تأثیر آن برتمایل به مهاجرت از آبادان.
3- تعیین میزان تمایل افراد برای مهاجرت از آبادان بر حسب ویژگیهای فردی آنان.
4- تعیین میزان رضایت از زندگی افراد بر حسب ویژگیهای فردی آنان.
5- تعیین میزان تمایل افراد برای مهاجرت از آبادان بر حسب پایگاه اقتصادی-اجتماعی شان.
6- تعیین میزان تمایل افراد به مهاجرت بر حسب نگرش آنان به پدیده مهاجرت.
1-5 سوالات تحقیق
1- رضایت از زندگی در یک محیط چه تاثیری می تواند بر تمایل به مهاجرت از آن محیط داشته باشد؟
2- ویژگیهای فردی (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصیلی و …) و دافعه مبدأ چه تأثیری میتوانند در تمایل به مهاجرت افراد داشته باشند؟
3- چه رابطهای بین ویژگیهای فردی (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصیلی و …) و میزان رضایت از زندگی افراد وجود دارد؟
4- آیا پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد بر میزان تمایل به مهاجرت آنان تاثیر دارد؟
5- چه رابطهایی بین نگرش فرد به مهاجرت و تمایل به مهاجرت وجود دارد؟
6- آیا رضایت از زندگی بر نگرش فرد به مهاجرت تاثیر دارد؟
1-6 فرضیات تحقیق
1-7 متغیر وابسته
متغیر وابسته در پژوهش حاضرتمایل به مهاجرت از شهر آبادان می باشد.
1-8 متغیرهای مستقل
متغیر های مستقل در پژوهش حاضر که تاثیر آنها بر تمایل به مهاجرت از شهر آبادان مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از: میزان رضایت از زندگی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سن، جنس، تحصیلات، شغل، دافعه مبدا و قومیت.
1-9 تعریف مفاهیم (نظری- عملیاتی)
در این قسمت مفاهیم اصلی بكارگرفته شده در پیمایش از منظر نظری و عملیاتی مورد بررسی قرار میگیرند تا در درك مفاهیم و شاخصسازی آنها مشكلی پیش نیآید. مفاهیم اصلی عبارتند از: رضایت از زندگی، تمایل به مهاجرت، دافعه مبدا و سایر متغیر های مستقل که در ذیل به تعاریف نظری و عملیاتی هر یک از مفاهیم یاد شده پرداخته میشود.
1-9-1 رضایت از زندگی
تعریف نظری
مراد از رضایت از زندگی نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبه های زندگی، هم چون زندگی خانوادگی و تجربه آموزشی است. در واقع رضایت از زندگی یعنی اینکه در شرایط کنونی فرد از نظر جسمی، از نظر تحصیلی، شغلی و مادی چیزهایی را که دارد با آرزوهایش تطبیق می کند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
از وظایف اساسی آموزش و پرورش عمومی در هر کشور انتقال میراث فرهنگی جامعه،پرورش استعدادهای دانش آموزان و آماده سازی آنها برای شرکت فعال در جامعه است. هیچ بخشی از فعالیتهای اقتصادی ،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی دیده نمی شود که عملکرد آنها بی ارتباط با وضع سواد، سطح معلومات، مهارت، دانش وآگاهی های جمعیت انسانی باشد. به سخن دیگر آموزش رسمی وکسب مهارتهای علمی یکی از نیاز های اصلی مرتبط با توسعه درهرجامعه است.
در آغاز هزاره سوم، بخشی از جوانان و نوجوانان کشورمان که قرار است توسعه و پیشرفت کشور به دست آنان رقم بخورد، نه تنها در سطوح اولیّه تحصیلات متوقف شده اند بلکه توفیق ثبت نام در پایه اول دبستان را نداشته و از نعمت خواندن و نوشتن نیز بی بهره اند. در جامعه ای مانند ایران ، که توسعه همه جانبه ا ز آرزوهای صد ساله آن می باشد، کم سوادی و بی سوادی جوانان هردومسئله است.
دراین تحقیق مسئله محرومیت تحصیلی فرزندان، با نگاهی جامعه شناختی و جمعیت شناختی مورد پژوهش قرارمی گیرد و برای این منظور خانواده و خصوصیات اجتماعی-جمعیتیِ آن به عنوان مهمترین عامل و زمینه برای پرورش و رشد کیفی فرزندان، مدّ نظر قرار گرفته است. خانواده های ایرانی در فاصله سالهای 1335 تا 1365 بیشترین زاد و ولد و بیشترین رشد در بُعد خانواده را تجربه کرده اند. تعدادِ زیاد فرزندان در یک خانواده علاوه بر تقلیل منابع مادّی خانواده، توجه و حمایت والدین به هر یک از فرزندان را نیز کاهش میدهد و به قول جمعیّت شناسان، کمیّت فرزندان بر کیفیّت آنان برتری می یابد. یکی از جنبه های رشد کیفی فرزندان، فراهم کردن زمینه و شرایط مناسب جهت تحصیل و علم آموزی آنان با توجه به توانمندیشان تا سطوح مناسب و در خور جامعه ای خواهان توسعه می باشد.
در این پژوهش تئوریها و دیدگاه هایی از قبیل،کارکردگرایی، دیدگاه ستیز، نابرابری اجتماعی و مدارس، بُعد خانواده و پیشرفت فرزندان، به عنوان چارچوپ نظری تحقیق و مبنایی برای انتخاب متغیر ها وآزمون فرضیه ها مورد استفاده قرارمی گیرند.
روش تحقیق دراین پژوهش از نوع تحلیل ثانویه داده ها واطلاعات است. داده های مورد استفاده در این تحقیق مربوط به طرح « آمارگیری از ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوار» می باشد که در سال 1380 توسط مرکز آمار ایران به اجرا درآمده است. واحد تحلیلِ این تحقیق را فرد و خانوار تشکیل می دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خانوارهای معمولی ایرانی ساکن در نقاط شهری و روستایی کشور است که دارای فرزندان 17 تا 30 سال تمام می باشند.
تحقیق حاضر در پنج فصل تدوین شده است. در فصل اول مسئله اصلی تحقیق و ضرورت و اهمیت انجام این پژوهش مطرح گردیده است ، در فصل دوم به بیان دیدگاه ها و مبانی نظری و همچنین پیشینه تحقیقات انجام شده در ارتباط با مسئله تحقیق، در فصل سوم مباحث روش شناختی این تحقیق، در فصل چهارم نتایج تحلیلهای توصیفی و استنباطی داده های تحقیق، و در نهایت بحث و نتیجه گیری پایانی تحقیق در فصل پنجم ارائه شده است .
این تحقیق ماحصلِ راهنماییها، همفکرییها و زحمات بیدریغ و ارزشمند، اساتید گرانقدرم، آقای دکتر حسین محمودیان، استاد راهنما و آقای دکتر محمود قاضی طباطبایی، استاد مشاور، است. دراینجا سپاس و امتنان قلبی خود را نسبت به این دو استاد بزرگوار ابراز می دارم. همچنین از استاد عزیزم آقای دکتر محمد میرزائی، استاد داور، که با پیشنهادات اصلاحی خود بر غنای این تحقیق افزودند و نیز خانم دکتر ماری – لادیه فولادی از انجمن ایران شناسی فرانسه که در تهیه طرح « آمارگیری از ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوار در ایران » با مرکزآمار ایران مشارکت داشته و و با پیشنهاد شایسته خود زمینه به کارگیری داده های طرح مذکور را ایجاد کردند، ممنون و سپاسگزارم.
1-1 طرح مسئله و ضرورت تحقیق :
مسئله اصلی و محوری در این تحقیق بررسی نقش و تأثیر شرایط اقتصادی ،اجتماعی و جمعیتی خانواده بر احتمال محرومیّت از تحصیل و یا
بهره مندی تحصیلی فرزندان می باشد.
جامعه ای را در دنیا سراغ نداریم که بدون گسترش افقی و عمودی وضعیت باسوادی ،دانش وآگاهی بتواندبه درجاتی از شکوفایی اقتصادی ،فرهنگی، سیاسی و…درطول تاریخ نسبت به زمان ومکان خود دست یافته باشد.درشرایط کنونی ودر عصری که هر سه سال ، دانش و اطلاعات بشری ، دو برابر می شود،نه تنها بی سوادی بلکه کم سوادی و ترک تحصیل زود هنگام نیز به عنوان محرومیّت تحصیلی قلمداد می شود ودر جامعه ای مانند ایران که خواهان توسعه و پیشرفت می باشد ،بی سوادی وکم سوادی هر دو مسئله است.
«در گرد همایی وزرای آموزش وپرورش کشورهای آسیایی در توکیو در سال 1962 میلادی ، این هدف که کلیه کشورهای آسیا تا سال 1980 پوشش تحصیلی ابتدایی خود را به صد در صد برسانند مطرح وپذیرفته شد.هر چند تلاشهای ارزشمندی برای نیل به این هدف در عموم کشورها انجام گرفته ولی تعداد قابل ملاحظه ای از کشورهای این قاره در پایان قرن بیستم میلادی هنوز به هدف پوشش کامل در سطح تحصیلات ابتدایی نرسیده اند . عدم موفقیت در نیل به این هدف عمدتاً ناشی از میزان بالای رشد جمعیت این کشورها در نیم قرن اخیر بوده است .ایران نیز از جمله کشورهایی است که در نیم قرن اخیر به ویژه در فاصله سالهای 1335 تا 1365 با رشد جمعیت شتابان و بی سابقه ای روبه رو بوده است.»(زنجانی و دیگران ، 1381 :81).
با اینحال میزان مدرسه روی در سطح ابتدایی ، از سال 1970 تا آغاز دهه 90 در کشورهای کم درآمد و متوسط افزایش زیادی یافته است ، به گونه ایکه می توان نتیجه گرفت که اهداف مدرسه روی ابتدایی عمومی تقریباً تحقق یافته است ( کلود شستلند و کلود شنه ،1380 :143).
در ایران نیز طی سالهای اخیر پوشش ثبت نام افزایش چشمگیری داشته است به طوریکه پوشش واقعی تحصیلات ابتدایی از 78 درصد در سال 1365 به 92 در صد در سال 1375 رسیده است(زنجانی ودیگران، 1381 :82).
اگر چه در سالهای اخیر موفقیت قابل توجهی از لحاظ پوشش ثبت نام در مدارس ابتدایی ، حتّی در دور افتاده ترین نقاط روستایی کشور ، بدست آمده و این موفقیت خود عاملی
در جهت کاهش میزان بی سوادی در سالهای آینده خواهدشد،با این حال مسئله ایکه که از آن به عنوان کم سوادی یادشد،همچنان باقیست.
کم سوادی، محصول ترک تحصیل زود هنگام دانش آموزان به خصوص در مقاطع تحصیلی پایین می باشد. ترک تحصیل زود رس یا عدم ارتقاء به مقاطع بالاتر ، حتی تا مقطع راهنمایی ،موجباتِ بازماندگی و محرومّیت بخشی عظیمی از نوجوانان و جوانان کشور را ازحقّ کسب دانش و مهارتهای بالاتر وبهتر فراهم کرده است.علاوه براین ترک تحصیل زودرس ، یکی از ضایعات تربیتی و اتلاف در سرمایه های آموزش و پرورش یک کشور محسوب می شود.
در غالب کشورها از جمله ایران ،در حالیکه هنوز همه کودکان لازم التعلیم به مدارس راه نیافته اند و هنوز تعدادی از بزرگسالان و جمعیت فعّال آنها بی سواد مانده اند ،مسئله افت تحصیلی که ترک تحصیل زودرس و مردودی از شاخصهای اصلی آن می باشد،یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی نظام آموزش وپرورش است. این معضل در ایران هر سال ده ها میلیارد ریال بودجه کشور را به هدر میدهد و نیروهای بالقوه انسانی جامعه را از آموزش وپرورش خارج می کند و به این ترتیب عظیم ترین سرمایه های جامعه که همان نیروی انسانی است، بی ثمر می ماند.آمارهای بدست آمده از تحقیقات در مدارس کشور نشان دهنده آن است که افت تحصیلی به صورت مردودی ، ترک تحصیل ویا صور دیگر ، مقدار زیادی از منابع مالی و استعدادهای انسانی جامعه ما را تلف کرده و آثار زیانباری بر جای می گذارد (گلشن فومنی ، 1380 :166-165 ).
ارائه آموزش و پرورش یکسان برای همه دانس آموزان به رغم تفاوتهای فردی و تفاوت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند یکی از عوامل مؤثربرافت تحصیلی محسوب شود.
طی چند دهه گذشته ، پیشرفتهای چشمگیری نیز در زمینه سواد آموزی بی سوادان در سطح جهان مشاهده شده است .در ایران نیز اسناد و شواهد آماری مؤید آن است که پس از انقلاب در آموزش بزرگسالان موفقیتهای چشمگیری بدست آمده است.در تأیید این ادّعا ، جدول 1-1زیر تنزّل در صد بی سوادان (اکثریت بالای 15 سال) را بر حسب شهر و روستا ، قبل وبعد از انقلاب اسلامی مشخص می سازد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است