از آنجا که اهمیت حقوق خانواده بر هیچ کس پوشیده نیست باید گفت که اهمیت این موضوع وقتی مشخص می گردد که این امر خطیر با عقود و ایقاعات نیز همراه می گردد . موضوع بحث ما در این پایان نامه بشرطیت رشد در نکاح اختصاص دارد که از دیر باز مورد اختلاف فقها بوده است و البته لازم به یادآوری است که موضوع یادشده بعنوان یکی از نظریات درجه دوم فقهی است . البته از لحاظ اعتبار و طرفدار , چه این امر با توجه به سوابق تاریخی آن در قبل از اسلام و بعد از اسلام بدرستی مشخص می گردد که تا چه حدی مورد اختلاف بوده است و بدین جهت روایات متفاوتی در این خصوص وجود دارد .
حال با توجه به اهمیت نهاد حقوقی اذن در میان اعمال حقوقی یک جانبه, در عمل میبینیم که قانون مدنی تنها به بیان برخی از احکام و آثار آن اکتفا نموده است و امتیاز آنرا از نهاد های حقوقی دیگر تبیین نموده است و برخی تعارضات همچنان در قانون مدنی وجود دارد به گونه ای که قانون مدنی بارها اذن و اجازه را بجای یکدیگر بکار میبرد بنابراین بررسی حقوقی و فقهی مسئله اعتبار اذن ولی در ناکح و تاثیر رشد در آن میتواند تا حدود زیادی به روشن شدن جایگاه واقعی آن در جامعه کمک کند .
اما سوالاتی که در این تحقیق با آنها روبرو هستیم از این قرارند:
1-.آیا برای صحت عقد نکاح رشد لازم است یا خیر ؟
2-.رشد دختر چه تاثیری در لزوم یا عدم لزوم اذن ولی خواهد داشت و صلاحیت پدر برای اذن دادن چگونه قابل احراز است ؟
اهداف تحقیق
تبیین جایگاه اذن ولی در نکاح رشیده
مطالعه تطبیقی اختیار دختر در نکاح در فقه شیعه و اهل تسنن
استفاده دانش پژوهان دانشگاه , حوزه های علمیه و دیگر طالبان علم
ضرورت تحقیق
اهمیت و ضرورت آشنایی با نظام حقوق زن از دیدگاه اسلام با توجه به نقش و کارکرد اساسی و مهم ایشان در جامعه از یک سو وبا مد نظر قرار دادن تغییرات و پیشرفت های حاصل شده در نظام های قضایی کشور های متمدن و ضرورت ایجاد تغییرات در قوانین اسلامی از سوی
دیگر , مشخص می شود , تا بتوان در پرتو این تحقیقات و مناظرات و مباحث مبتنی بر اصول حقوقی و موازین فقهی به الگوی کارآمدی دست یابیم .
مشکلات و موانع
از آنجایی که مجموعه حاضر اولین پایان نامه و نوشته ای ایست که به زبان فارسی به این موضوع می پردازد , و از کمبود منابع کتابخانه ای غنی متاثر است , لذا از دانش پژوهان , اساتید و دانشجویان استدعا دارم که با دید بزرگوارانه و سعه صدر به این رساله بنگرند و از تذکر خطاها و کاستی ها دریق نورزند .
شیوه تحقیق
برای مطالعه و بررسی هر موضوعی از روش های متعددی می توان استفاده نمود . نگارنده با بهره گرفتن از منابع کتبخانه ای بصورت فیش برداری از مطالب مربوطه اقدام به جمع آوری , جرح و تعدیل آن نموده است . روش تحقیق در این پایان نامه , بیشتر روش توصیفی است گرچه در پاره ای موضوعات روش تحلیلی نیز بکار خواهد رفت و آراء وحدت رویه و موضوعات مطروحه در دادگاه ها استفاده خواهد شد .
گفتار اول) مفهوم رشد
در كتب متعددی كه به توضیح و تعریف واژه «رشد» پرداخته اند تعابیر مختلفی در مورد آن به كار برده اند ولی با اندك تاملی در آن ها به خوبی می توان دریافت كه تمامی آن ها به یک معنی اشاره دارند هر چند تعابیر ممكن است متفاوت باشد.
بعضی رشد را چنین تعریف كرده اند:
وقوع تدریجی یک پدیده خاص در جهت كمال كه در دو جهت كمی و كیفی صورت می پذیرد.[1]
رشد از نظر زیست شناسان به معنی تغییرات تدریجی در جهت كمال كمی از قبیل وقوع تغییرات بدنی (افزایش قد، وزن، نمو استخوان ها و…) و در علم روان شناسی علاوه بر جنبه كمی از نظر كیفی نیز بررسی می شود.
و رشد كیفی در روان شناسی در سه جنبه «رشد شناختی، رشد اجتماعی و رشد عاطفی» مورد بحث قرار گرفته است.
رشد شناختی: تغییراتی است كه در ادراك، تفكر، و حل مساله ایجاد می شود.
رشد اجتماعی: بر تغییراتی اطلاق می شود كه در روابط با دیگران پیش می آید.
رشد عاطفی: شامل تغییراتی است كه در احساسات و گرایش ها ایجاد می شود.
در قرآن كریم (همانطور كه در مباحث آتی ذكر خواهیم كرد) رشد، مفهوم خیلی عمیق تری دارد و گونه های دیگری از رشد كه در مقابل واژه های گمراهی و ضلالت[2]، ضرر و زیان و شرّ[3] است به كار رفته، بنابراین رشد می تواند معنا و تعریف گسترده تری پیدا كند.
و نیز در تعریف رشد گفته شده كه: رشد عبارتست از قدرت انتخاب خیر از شر، صلاح از فساد و هدایت از ضلالت، و با توجه به آیات قرآن روشن است كه این تعریف با الهام از آیات قرآن ذكر شده است.
حال با توجه به معانی كه ذكر شد اگر بخواهیم رشد را به مفهوم عام خودش كه شامل همه انواع رشدها در همة موارد بشود تعریف كنیم باید بگوئیم:
«رشد یعنی اینكه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره برداری از سرمایهها و امكانات مادی و یا معنوی را كه به او سپرده می شود داشته باشد».
«انسان در هر ناحیه از نواحی از زندگی كه حكم یک شأن و وسیلهای را دارد، شایستگی اداره و نگهداری و بهره برداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن كار و در آن شأن «رشید» است، حال آن چیز هر چه میخواهد باشد، همة آن چیزها و اشیائی كه وسایل و سرمایه های زندگی هستند. سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد. مردی كه ازدواج میكند، خود ازدواج و زن و فرزند و كانون خانوادگی وسایل و به تعبیر دیگر سرمایه های زندگی او هستند، شوهر برای زن و زن برای شوهر حكم سرمایه را دارد».[4]
بند الف) مفهوم لغوی رشد
در كتابهای لغت معانی متعددی برای واژه «رُشْد» ذكر كردهاند كه میتوان از مجموع آنها یک معنای واحد و جامعی را بدست آورد.
در قاموساللغه:[5] چنین آمده است
[1] عباسقلی زاده، محبوبه، مقاله (بلوغ در نه سالگی، قول مشهور)، مجله فرزانه، دوره دوم، شماره 6 (به نقل از كتاب بلوغ دختران تدوین مهدی مهریری، ص274).
[2] سوره بقره آیه 256: (لاَ إكْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَبَیَّنَ الرُشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُوْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَی لاَ انفِصامَ وَ لَهَا وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
[3] سوره جن آیه 10: (وَ اَنَّا لاَ نَدْرِی اَشَرُّ اُرِیَد بِمِن فِی الاَرْضِ اَمْ اَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً).
[4] مطهری، شهید مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، نشر صدرا، ص 103.
[5] به نقل ازپایان نامه بررسی عوامل رشد درقرآن وحدیث نویسنده منصوری ,خلیل ,کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ,دانشگاه تهران.ص39.
:
الف – بیان موضوع :
جرم تخریب از جمله قدیمی ترین جرایم می باشد و علت آن اهمیّتی می باشد كه انسانها به اموال خود میدهند و نمی گذارند اموال آنها بیهوده ازبین برود ودر مقابل هرمهاجمی كه قصد تخریب اموال آنها را داشته باشد ازخود عكس العمل نشان می دهند.
این جرم در دنیای امروز نیز به همان دلایل قدیمی خود دارای اهمیّت ویژه ای است و همیشه یكی از مهمترین مباحث كیفری را به خود اختصاص داده. امروزه با گستردهتر شدن اموال و همین طور شیوه های تخریب مال كه درگذشته وجود نداشت براهمیّت بررسی این جرم نیز افزوده شده و شناسایی دقیق این جرم نیازمند بررسی اموال جدید و همینطور شیوه های جدید تخریب در دنیای امروز می باشد كه درگذشته وجود نداشتند، تا با بررسی این موارد بتوان جلوی این موارد تخریب را گرفت و امنیّت جامعه را حفظ كرد.
ازجهات دیگری نیز بررسی این جرم دارای اهمیّت می باشد و آن این است كه این جرم در مواردی میتواند یک جرم علیه امنیّت كشور محسوب شود و باید با بررسی شیوه های ارتكاب آن از وقوع این حوادث جلوگیری كرد.
ب- سابقه تحقیق
درباره جرم تخریب نویسندگان كتب حقوقی معمولاً نگاهی مجمل به این جرم در مباحث جرایم علیه اموال و یا در مباحث مربوط به جرایم علیه امنیّت كردهاند و كتبی كه به طور كامل به بررسی این جرم پرداخته باشد محدود میباشد. درمورد پایان نامه های مربوط به این جرم نیز مواردی درسالهای بسیار دور كار شده ولی هیچكدام ازاین كتب و پایان نامه ها به بررسی تطبیقی جرم تخریب با حقوق انگلستان نپرداخته است.
سوالات تحقیق :
با توجّه به این كه قانونگذار تخریب اموال دیگران را جرم دانسته و مرتكب آن را قابل مجازات می داند، سوالاتی مطرح می شود :
ت- فرضیه های تحقیق :
فرضیه اول : درجرم تخریب مطلق اموال مورد حكم قانونگذار قرار گرفته است.
فرضیه دوم: امكان جرم تخریب با ترك فعل وجود دارد .
فرضیه سوم: تخریب اموال مشاع می تواند موضوع جرم تخریب باشد .
فرضیه چهارم: در بیشتر موارد میان حقوق ایران و انگلستان مشابهت وجود دارد .
ح – اهداف و کاربردهای تحقیق :
علمی :شناخت دقیق و تخصّصی ارکان و عناصر جرم تخریب و مقایسه این عناصر و ارکان با حقوق انگلستان .
کاربردی : شناخت قوانین و رویه قضایی مرتبط با جرم تخریب در حقوق کیفری ایران و مقایسه آن با حقوق انگلستان برای رفع نواقص.
ضرورت های خاص : شناخت نقاط ضعف قانونی این جرم در حقوق ایران به منظور ارائه پیشنهاد برای برطرف کردن آن .
خ – روش تحقیق :
تحقیق ما در موضوع مورد پژوهش بیشتر جنبه تئوری و نظری دارد، به این صورت که با ارائه نظرات و تجزیه و تحلیل آنها و استفاده از روشهای توصیفی تلاش می شود تا اطلاعات و دادههایی را در موضوع مورد پژوهش جمع آوری نموده و سپس با بررسی و تجزیه و تحلیل آنها به حل سؤال اصلی مبحث پرداخت. بنابراین روش تحقیق ما جنبه مطالعه کتابخانهای به خود گرفته است، به این صورت که با مراجعه به نظرات فقهی و حقوقی و رویه های قضایی و با تجزیه آنها به بررسی و تحقیق می پردازیم .
چ – معرفی ساختار و پلان تحقیق :
این پایان نامه شامل دو بخش میباشد، بخش اول آن شامل واژه شناسی، سابقه تاریخی و ارکان جرم تخریب در حقوق ایران و انگلستان است. و در بخش دوم شامل واکنش کیفری در قبال جرم تخریب در حقوق کیفری ایران و انگلستان است. و هر بخش شامل دو فصل میباشد، که فصل نخست از بخش اول شامل واژه شناسی و سابقه تاریخی جرم تخریب است و در فصل دوم از بخش اول شامل ارکان و عناصر جرم تخریب میشود. و در فصل نخست از بخش دوم به واکنش کیفری سرکوبگر پرداخته شده و در ادامه در فصل دوم از بخش دوم به واکنش های کیفری مخفّفه پرداخته شده. فصل نخست از بخش نخست شامل سه مبحث میباشد که در مبحث اول که از دو گفتار تشکیل شده به واژه شناسی پرداخته است و در مبحث دوم از فصل نخست از بخش اول به سابقه تاریخی جرم تخریب پرداخته شده و شامل دو گفتار میباشد. و در ادامه در مبحث اول از فصل دوم از بخش نخست به رکن قانونی پرداخته و خود شال دو گفتار میباشد. در مبحث دوم از فصل دوم از بخش اول نیز به رکن مادی پرداخته شده و شامل دو گفتار میباشد. در مبحث سوم از فصل دوم از بخش نخست نیز به بررسی رکن معنوی پرداخته که شامل دو گفتار میشود. مبحث اول از فصل نخست از بخش دوم نیز به مجازات اصلی پرداخته وشامل دو گفتار میشود .در مبحث دوم از فصل نخست از بخش دوم به مجازات های تکمیلی و تبعی پرداخته و خود شامل دو گفتار میباشد. در مبحث سوم از فصل نخست از بخش دوم نیز به مجازات شروع به جرم، معاونت و مشارکت پرداخته و خود شامل دو گفتار میباشد و در مبحث اول از فصل دوم از بخش دوم به بررسی واکنش های کیفری مخفّفه پرداخته است و خود شامل دو گفتار میشود. و در نهایت مبحث دوم از فصل دوم از بخش دوم شامل واکنشهای کیفری ارفاقی میشود که شامل دو گفتار می باشد.
بخش نخست :
واژه شناسی ، سابقه تاریخی و ارکان جرم تخریب در حقوق ایران و انگلستان
فصل نخست: واژه شناسی و سابقه تاریخی جرم تخریب
مبحث اوّل: واژه شناسی
تخریب مصدر متعدّی باب تفعیل و مشتق از خرب بوده و از حیث لغوی به مفهوم ویران كردن، ناقص نمودن، خراب كردن، از حیّز انتفاع خارج نمودن، برهم زدن، تباه نمودن و نابود كردن و مانند آن است.
گفتار اوّل: مفهوم تخریب
راجع به جرم تخریب باید گفت كه مقنّن تعریفی از آن به دست نداده و صرفاً به بیان مصادیقی از آن و میزان مجازات اكتفا نموده است ولی در تعریف این جرم برخی از حقوقدانان چنین گفته اند:
«نابود كردن یا خسارت وارد آوردن عمدی به مال متعلق به غیر»[1]البته به این تعریف ایراداتی وارد است كه در ادامه به آن اشاره خواهیم كرد.
[1] . میر محمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش ،نشر میزان، سال 1380،ص181.
تلفی که ایجادکرده است منجربه تلف گردد.
1-کاتوزیان،دکترناصر،زمان قهری،ش83،ص216
2-احتمال تلف آن قدری قوی باشدکه عرف درسبب بودن شک نکندوعادتاًآن راعمل به خسارت منتهی گردد.
بعبارتی دیگراحتمال اتلاف چندان قوی است که عرف اقدام مسبب رامقتضی ورودخسارت شناسد نه اینکه اقدامی متعارف ازروی اتفاق به ورودضررانجامد.به همین جهت،اگرمالکی درخانه خودآتشی افروزدکه دروضع عادی پیش بینی خطربرآن نشودوبادآن رابه خانه همسایه اندازد،مسئولیتی ندارد،ولی اگراصل آتش افروزی عدوان باشدمانندروشن کردن درمعبریاملک دیگردرهرحال مسوول است.
درمقام تعارض مسئولیت مباشرومسبب ماده332ق.م اشعارمی داردکه:«هرگاه یک نفرسبب تلف مالی ایجادکندودیگری مباشرتلف شدن آن بشود،مباشرمسوول است نه مسبب اقوی باشدبه نحوی که عرفاًاتلاف مستندبه اوباشد»وهمچنین م 363قانون مجازات اسلامی درتاییدهمین قاعده اعلام می دارد:«درصورت اجتماع مباشرومسبب درجنایت،مباشرضامن است،مگراینکه سبب اقوی ازمباشرباشد».
4-استیفاء: درقانون مدنی مواد336و337اختصاص به استیفاءداشته ومقرراتی رادراین باب وضع کرده اند.م336اشعارمی دارد:«هرگاه کسی برحسب امردیگری اقدام به عملی نمایدکه عرفاًبرای آن عملااجرتی بوده ویاآن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشدعامل مستحق اجرت عمل خودخواهدبود مگرمعلوم شودکه قصدتبرع داشته است وهمچنین ماده 337که اظهارمی دارد:«هرگاه کسی برحسب اذن صریح یاضمنی ازمال غیراستیفاءمنفعت کندصاحب مال مستحق اجرت المثل خواهدبود،مگراینکه معلوم شودکه اذن درانتفاع مجانی بوده است».برخی ازحقوقدانان استیفاءرااینگونه تعریف کرده اند:«استفاده ازکارمال دیگری بارضای او.درقانون مدنی استیفاءیکی ازاسباب ضمان قهری واین ازاغلاط است زیرا این به تراضی طرفین صورت می گیردوبه ماخذماده 183-501ق .م عقداست وحال اینکه ضمانات قهری امورخارج ازعقدمی باشد1»
دکترکاتوزیان نیزماهیت استیفاءرانزدیک به عقددانسته وازآنجایی که مبنای دین دراستیفاءورود ضرربه دیگری نیست آن رادرزمره اسباب مدنی نمی داند.درهرصورت قانون مدنی استیفاءرادرزمره وقایع حقوقی آورده است.
درمورداداره فضولی ایفاءناروااستفاده بدون جهت نیزبایدگفت که مبنای ضمان بازگرداندن مالی است که به ناروا تملک شده است.
-جعفری لنگرودی،دکترمحمدجعفر،ترمینولوژی حقوق،انتشارات گنج دانش،1383،ش308
گفتارسوم قوانین مربوط به مسئولیت مدنی:
الف)قانون مسئولیت مدنی مصوب1339:
ماده 1قانون مسئولیت مدنی مصوبه 1339مبنای مسئولیت راتقصیرقرارداده است.این امر را از بخشی ازماده که عبارت است از:«…عمداًیادرنتیجه بی احتیاطی…»درمی یابیم.پس ازتصویب قانون مزبوروآنچه که درماده 1این قانون آمده بودباعث شدبرخی ازحقوقدانان به استناداین قانون آمده بودباعث شدبرخی ازحقوقدانان به استناداین قانون مسئولیت بدون تقصیررانفی کنندوتصویب این قانون رابه منزله نسخ ضمنی قواعدمربوط به اتلاف وغصب وهرآنچه که مسئولیت بدون تقصیررادربرمی گرفت بدانند.زیرابه شرحی که
پیشترآمددراتلاف وغصب احرازتقصیرزیان زننده رکن لازم نیست ومتلف وغاصب درهرصورت مسوول هستند.درمقابل صاحبنظرانی نیزبراین باورندکه م1قانون مسئولیت مدنی تنهادرپی عنوان کردن قاعده کلی بوده است و مسئولیتهای نوعی دیگری نیزبه عنوان استثناءبرقاعده اصلی قابل پذیرش هستندودراین راستااستدلالات قابل توجه ای آورده اند،که درذیل به بیان آنهامی پردازیم:
1-آنچه قانونگذاردرم1ق.م.م مدنی به صراحت اعلام کرده است باقاعده اتلاف تعارض نداردوتنهامفهوم مخالف آن دلالت داردکه مسئولیت مدنی بدون تقصیررانبایدپذیرفت.امااین احتمال که هدف قانونگذاراین بوده که هرگونه مسئولیت بدون تقصیرراممنوع سازدبه شدت مورد تردیداست،زیرابعیداست که باچنین متنی بتوان قواعدی راکه درغصب واتلاف و… وعقودمعینی وجودداردیکباره ازبین بردواعتقادبه چنین نسخی نظام حقوق مارادربسیاری اززمینه هادرهم میریزد.بویژه قانون بیمه اجباری،که دارندگان وسیله نقلیه موتوری زمینی رادربرابراشخاص ثالث مسوول شناخت،به خوبی نشان می دهدکه مقصودقانونگذارازوضع ماده1ق.م.این نبوده که تقصیررامبنای منحصرمسئولیت قراردهدوتمامی قواعدمخالف آن رانسخ ضمنی کند.
به اضافه قواعدمسئولیت مدنی خاص است.زیراماده328قانون مدنی ناظربه تلف مستقیم مال است ولی ماده1قانون مسئولیت مدنی به تلف غیرمستقیم با واسطه مال وهمچنین لطمه به جان وسلامت وحیثیت وهمه حقوق مالی ومعنوی دیگرنیزنظارت داردوهرگاه تعارض بین قانون خاص قدیم و خاص قدیم وعام جدیدوجودداشته باشداصل این است که عام ناسخ خاص نمی شود.همچنین بموجب قانون اساسی،دراینگونه تفسیرها راه حلی ترجیح داردکه نتیجه آن باحقوق اسلام سازگارباشد،برای مثال قاعده اتلاف رانسخ نکند.
2- اگراین احتمال پذیرفته شودکه قانون تلف مستقیم مال دیگری راتقصیردانسته است دیگرتعارضی میان قاعده اتلاف مسئولیت مدنی تصورنمی شود.
3- همانطورکه پیشترآمدهدف حقوق اجرای عدالت است ووجودمسئولیت بدون تقصیردرمواردبی شماری مارادرمسیرعدالت قرارمی دهد.شایان ذکراست نتیجه مهمی که ازاستثنایی بودن مسئولیت بدون تقصیربدست می آیداین است که هرگاه چندعلت زیانی ببارآورده سرانجام مسئولیت به عهده کسی خواهدبودکه خطاکاراست.
ب)قانون بیمه اجباری وسایل نقلیه موتوری زمینی مصوب1347:
م1این قانون اشعارمی دارد:«کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی وانواع یدک وتریلرمتصل به وسایل مزبوروقطارهای راه آهن اعم ازاینکه اشخاص حقیقی یاحقوقی باشندمسوول جبران خسارت بدنی ومالی هستندکه دراثرحوادث وسیله نقلیه مزبورویامحمولات آنهابه اشخاص ثالث واردشودومکلفندمسئولیت خودازاین جهت نزدشرکت سهامی بیمه ایران ویایکی ازموسسات بیمه داخلی که اکثریت سهام آنهامتعلق به اتباع ایرانی وصلاحیت آنهابه پیشنهادوزارت دارایی واقتصادموردتاییددولت باشدبیمه کند».باعنایت به ماده درمی یابیم که مبنای مسئولیت نظریه خطرمی باشدومسئولیت دارندگان آنهاناشی ازفعل یاتقصیرآنان نیست.ایجادمسئولیت نوعی در غالب قوانین کشورهامعمول است،درهرصورت این نوع ازمسئولیت باتوجه به نوع زندگی امروزبشرمناسب به نظرمی رسد.لازم به یادآوری است که مسئولیتی که دراین ماده ازآن یادشده استثنایی برقاعده کلی یعنی اصل تقصیراست.ذکراین نکته نیزخالی ازفایده نخواهدکه هرگاه میان مسئولیت مبتنی برتقصیرومسئولیت مبتنی برعدم تقصیرمتعارض پیش آمدبی تردیدمسئولیت مبتنی برتقصیرکه مطابق بااصل وقاعده کلی درحقوق ماست،مقدم خواهدبود.مانندآنچه که درم335ق.م آمده است که:«درصورت تصادم بین دوکشتی یادوقطارراه آهن یادواتومبیل وامثال آنهامسئولیت متوجه طرفی خواهدبودکه تصادم درنتیجه عمدیامصانحه اوحاصل شده باشد…».
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
طی دهه های گذشته پرچمهای مصلحتی و ثبت کشتی ها از جمله مسائلی است که ، بیشترین بحث را در بین گروه های مختلف درگیر با مسائل کشتیرانی دامن زده است. این پدیده که با توسعه بی رویه ناوگانهای دریایی معدودی کشورهای کوچک که هیچ گونه کنترلی بر این مایملک صوری ندارند، پدیدار گردید، مخالفت اکثریتی عظیم از کشورها و گروه های مختلف را به دنبال داشت. اگر چه این مخالفتها همه از زیانهای واقعی که هر یک از مخالفین از رشد این پدیده متحمل می شوند، ناشی می گردد، ولی حدود و ثغور متفاوتی داشته است. چنانکه بعضی از طرفدار نابودی این سیستم و گروهی دیگر را صرفاً طالب کنترل و تحت نظم درآوردن آن نموده است.
ابعاد این پدیده، عرصه های حقوقی، سیاسی و اقتصادی را در بر می گیرد و علی رغم عقیده یکی از صاحبنظران[1] این رشته به نظر نمی رسد که مشکل پرچمهای مصلحتی فقط ناشی از عدم «تنظیم رقابت بین المللی در یک صنعت مهم» باشد. توجه مختصری به خواسته های کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که این مورد نیز مانند بسیاری از مسائل لاینحل کنونی جهان به امر رابطه بین قطب بندی فقر و غنا در دنیای امروز متصل گشته است. به عبارت دیگر، اگر چه مسئله شاید از دید کشورهای پیشرفته صنعتی، فقط ناشی از عدم حاکمیت قانونی معین ناظر بر فعالیتهای رقابت آمیر آنها در رشته کشتیرانی باشد ولی از دید جوامع در حال توسعه، این پدیده مانع گسترش مالکیت آنها در یک زمینه مهم صنعتی بین المللی گردیده است.
به همین ترتیب اهمیت موضوع ثبت آزاد در رابطه با مسائل ملی کشور ما را می توان در بعد اقتصادی به عنوان عاملی بازدارنده در توسعه ناوگان تجاری ملی مورد ارزیابی قرار داد ، با توجه به اینکه در حال حاضر بیشترین حجم نفت صادراتی ایران به وسیله ناوگانهای کشورهای دیگر حمل می گردد.
لذا، تمایل به ایجاد یک ناوگان ملّی مستقل که بتواند حمل این کالای تولیدی را به عهده بگیرد امری طبیعی و بدیهی است. به علاوه ایران کشوری است، دارای سواحل وسیع در منطقه ای حساس که به دریاهای آزاد متصل می گردند بنا به تمام جنبه های فوق الذکر حقوق دریاها و پدیده پرچمهای مصلحتی از جمله مطالبی هستند که مطالعه و شناخت آنها از اهمیت زیادی برخوردار است.
هدف از این پایان نامه نیز، علاوه بر ابعاد حقوقی مسئله، بررسی دقیق کل عوامل اقتصادی و اجتماعی محاط بر آن به منظور دستیابی به یک دیدگاه کلی تر است. برای نیل به این هدف ابتدا تابعیت کشتیها و مسئولیت و وظایف دول، مورد بحث قرار گرفته و سپس سعی شده است تا تعاریف مختلف که از پرچمهای مصلحتی مطرح بوده، بررسی شوند تا دستیابی به یک دید کلی و تعریفی جامع از این پدیده ممکن گردد.
در بخش دوم رشد ناوگانهای با پرچم مصلحتی، بویژه بعد از جنگ جهانی دوم در قالب آمار و ارقام بیان و بررسی شده و در ادامه دلایل بوجود آمدن ثبت آزاد و سیاستهای کشتیرانی کشورهای ذینفع در این رابطه مورد بحث قرار گرفته و حتی المقدور سعی گردیده است که انگیزه و علل روی آوری به ثبت آزاد ریشه یابی شود.
بخش دیگری از این پایان نامه اختصاص دارد به موارد مربوط به ابعاد اجتماعی و سیاسی پرچمهای مصلحتی، که در آن عملکرد گروه هایی که با این پدیده بنا به دلایلی به مخالفت پرداخته اند، مورد بحث قرار گرفته و در این راستا مخالفتها و تلاشهایی که برای حذف و یا تحت نظام درآوردن این سیستم شده است، چه از طریق تصویب کنوانسیونهای بین المللی و چه کانال سازمان های بین المللی و بویژه انکتاد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج و اثرات قوانین و مقررات بین المللی که جت کنترل سیستم ثبت آزاد پیشنهاد شده و یا به مرحله اجرا درآمده، تشریح گردیده است.
در فصل سوم ابعاد اقتصادی مربوطه به پرچمهای مصلحتی و اثرات آن بر ساختار کشتیرانی بین المللی و علی الخصوص بر ناوگانهای تجاری کشورهای در حال توسعه در قالب انتقادات این کشورها، علیه این گونه پرچمها و تبعیضات و اثرات سوء آنها بر توسعه تجاری این کشورها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بخش چهارم اختصاص دارد به مسائل حقوق بین الملل، که با طرح پرسشهایی در زمینه ارائه پرچم به کشتیهای خارجی توسط کشورهای پرچم مصلحتی و شناسایی تابعیت این کشتیها تحت قوانین موجود بین المللی آغاز می شود و مشکل ارائه تابعیت به کشتیهای تجاری و شناسایی ملین این کشتیها با توجه به تئوری و عمل بین المللی مورد بحث قرار گرفته و سعی شده است تا مقایسه ای بین قوانین موجود بین المللی با آراء و رویۀ محاکم و مراجع قانونی، انجام شود و موارد و مسائل مختلف حقوقی این موضوع، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
نهایتاً، تلاش جامعه بین المللی برای حل مشکل ثبت آزاد که در کنوانسیون 1986 شرایط ثبت کشتیها انعکاس یافته و هدف این کنوانسیون که سعی در ایجاد شرایط هماهنگ برای ثبت کشیتها و تحت ضابطه درآوردن پرچمهای مصلحتی بوده، بیان شده است .
:
كفایت اجتماعی سازه ای بزرگ است كه مهارت اجتماعی،جزء كوچك و مهمی از آن به حساب می آید .مهارت اجتماعی مفهومی پیچیده و چند بعدی دارد. تعریف مهارت های اجتماعی به صورت نظری یا عملی، به دلیل تنوع رفتارهای تحت این عنوان، دشوار است. Travis و Smith ، این مهارت ها را این گونه تعریف می كنند؛ رفتارهای اكتسابی جامعه پسندی كه فرد را قادر می سازد تا آن گونه با دیگران در تعامل باشد كه واكنشهای مثبت آنان را برانگیخته و ازواكنش های منفی آن ها اجتناب ورزد. آن ها معتقدند كه پنج عامل همكاری، قاطعیت، خویشتن داری، مسؤولیت پذیری وهمدلی این تعاملات را تسهیل می کند. در مجموع،مهارت های اجتماعی اشاره دارد به خزانه های رفتار، اعمال وراهبردهایی كه یک فرد در تعامل با دیگران به كار می بندد. مهارت های اجتماعی بر پایه تعریف Elliott و همكاران (به نقل از Travis و Smith) شامل رفتارهایی هستند كه احتمال تقویت از سوی اطرافیان را افزایش می دهند. یكی از وظایف اجتماعی كودك خردسال فرا گرفتن مهارت در ایجاد رابطه متقابل و موفق با همسالان است.
كودكان پیش دبستانی از طریق تعامل با همسالان رفتارهایی مانند رعایت نوبت، مشاركت، همكاری و توجه به نظر دیگران و كنترل خشم را فرا می گیرند. فرا نگرفتن این مهارت ها سبب ناسازگاری و شكست تحصیلی كودك در آینده می شود .
ازطرفی كودكان مهارت های اجتماعی را به آسانی از راه تعامل با پدر و مادر و سایر اعضای خانواده فرا می گیرند. برخی ازكودكان نمی توانند این مهارت ها را كسب كنند، از این رو ارزیابی مهارت های اجتماعی كودكان در مراكز آموزشپیش دبستانی و پیش از ورود به دبستان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در این میان مربی شاید اولین كسی است كه به مشكلاتی در مهار تهای شنیداری و گفتاری كودك پی می برد. این مشكلات گاه در حیطه زبان بیانی است كه شامل توانایی های كودك در ارتباط با دیگران از طریق صحبت كردن و نوشتن می شود و گاه در حیطه زبان دریافتی است كه شامل توانایی كودك در درك و فهم اطلاعات دریافتی ازدیگران به صورت كلامی و نوشتاری است.
گاهی نیز این مشكلات در حیطه تلفظ و تولید آوا است كه شامل توانایی كودك در تولید تلفظ صحیح كلمات می شود .از طرفی همواره از سوی والدین كودكان دارای اختلال گفتار و زبان،این سؤال از آسیب شناسان گفتار و زبان پرسیده می شود كه آیا قرار گرفتن كودك در یک محیط آموزشی مانند مهدكودك و تعامل با كودكان دیگر كمكی به رشد گفتار و زبان وی می كند. لذا، بررسی جنبه های رشد زبان در مقطع پیش دبستانی كه سن طلایی زبان آموزی است و نیز مطالعه در مورد زبان و مهار تهای زبانی و ارتباط آن با سایرجنبه های رشد، به خصوص رشد اجتماعی از اهمیت وضرورت خاصی برخوردار است.
داده های نظری اظهار می دارند كه رشد زبان وعملكردهای ارتباطی و اجتماعی كودك كه ارتباط دو طرفه ای با یكدیگر دارند، نقشی كلیدی در روند رشد كودك ایفا می كنند. وقتی رمزهای زبانی برای برقراری ارتباط استفاده می شوند، با بهره گرفتن از این رمزها یک واقعه اجتماعی رخ می دهد. در مقابل توانش یا فعالیت های اجتماعی هم با در نظرگرفتن آن در بطن مهارت های زبانی فهمیده می شوند. لذا، به دلیل این نقش های وابسته به هم، سؤالاتی درباره ماهیت دقیق ارتباط بین زبان و مهارت های اجتماعی كودكان در حال رشد مطرح است.
در این رابطه می توان به نظریه های متعددی اشاره كردكه همگی كم و بیش به اهمیت تأثیر عوامل اجتماعی در رشد زبانی اشاره كرده اند. از جمله این نظریات می توان به Skinner و نظریه پردازان رفتاری یادگیری زبان اشاره كرد كه عوامل محیطی، پاداش ها، تقویت ها، مشاهده و سرمشق گیری را در رشد زبان مؤثر می دانند.
نظریه پردازان دیگری چون Chamsky با وجود تأكید ، بر سرشتی و ذاتی بودن زبان، وجود یک بستر زبانی را در رشد اولیه زبان كودك مهم و مؤثر می دانند. كسانی چون Piaget، Bruner و Luria نیز علاوه بر تأكید بر عوامل انگیزشی و ذاتی به عوامل محیطی در رشد و نمو عوامل زبانی اشاره می كنند، اما در میان نظریه پردازان حیطه زبان، آن كس كه ازهمه بیشتر به عوامل اجتماعی و تأثیر آن در رشد زبان تأكید می كند Vygostky است كه نخستین نقش زبان هم در كودك و هم بزرگسال را ایجاد ارتباط می داند و ارتباط اجتماعی را منشأ بروز زبان در كودك معرفی می کند.
وارکر مرحله سن پیش دبستانی را مرحله رشد زبان كودك می نامد او معتقد است كاركرد زبان در شروع این دوره آغاز می شود كه یک مرحله سریع در پیشرفت زبان است كه در این مرحله روابط اجتماعی كودك، گرو ههای سنی و نقش محیط آموزشی اهمیت زیادی پیدا می كند.
با توجه به این كه رشد و سازمان دهی زبان و عملكردهای اجتماعی یک نقش كلیدی و مهم در روند رشد كودك دارند،شناخت ماهیت دقیق ارتباط زبان و مهار تهای اجتماعی محققان را به ارائه فرضیه در این زمینه واداشته است Garfield.و همكاران بیان كردند كه تئوری ذهن وابستگی یكپارچه ای با زبان و تجربه اجتماعی دارد و به وسیله الحاق اكتساب زبان با رشد اجتماعی كودك ایجاد م یشود. زبان ومهارت های اجتماعی كارا، لازم و ملزوم یكدیگر هستند و هركدام به تنهایی برای تولید تئوری ذهن ضروری می باشند. این اطلاعات از این دیدگاه حمایت می كند كه رشد زبان و رشد یک سری از مهارت های اجتماعی بر اكتساب تئوری ذهن ورشد كودك از طریق تعامل رشد زبان و توانش اجتماعی ایجاد می شود
در زمینه اكتساب زبان نظریات دیگری نیز ارائه شده است. ازجمله Marshall و Hunt دو رویكرد را در این خصوص ، معرفی می كنند. الف) رویكرد روانی – زبانی كه می گوید، كودكیک كاوشگر است. ب رویكرد تعامل اجتماعی كه می گوید،كودك یک تعامل گر است نظریه دیگری به نام مدل تعاملی زبان توسط Clark بیان شده است. در این مدل فرایند اكتساب زبان، شامل تعاملات دو جانبه پی شرونده بین رفتارهای كودك و والدین م یباشد كه تأخیر رشدی زبان (Developmental language delay) پویایی این تعاملات ،و تجربیات سازنده اجتماعی را كاهش می دهد یا برعكس.
تعدادی از مطالعات از جمله Lewisو Mitchell نیز به رابطه ، همبستگی بین رشد زبان و مهارت اجتماعی رسید هاند درتحقیقات متعددی كه در كودكان پیش دبستانی و دبستانی انجام گرفته، نشان داده شده نیز به رابطه ،توسط نیز به رابطه ، است كه ایجاد فرصت های زبان شفاهی در خانه و محیط آموزشی و تشویق كودكان برای حرف زدن در سنین پایین تر وبعد از آن منجر به رشد اجتماعی كودكان م یگردد و همچنین این رابطه به صورت برعكس نیز صدق م یكند (به نقل ازاخوان تفتی و موسوی.
Tabors و Dickinson در تحقیقی دیگر كه توسط مورد كودكان پی شدبستانی صورت گرفت، از تعامل شاگردان با مربی و تعامل شاگردان با والدین، بازی كردن با كودكان دیگر، صحبت كردن با آ نها، كتا بخوانی برای آ نها توسط مربیان و نیز والدین به عنوان عوامل مهم رشد زبانی در آن ها نیز تعامل كودكان در این سن را ،Zigler .( یاد شده است با دیگر بچه ها از عوامل شكل گیری مهارت هایی م یداند كه برای رشد زبان در كودكان ضروری است و آن هم از طریق آموزش رسمی در مدرسه یا مهدكودك امكا نپذیر است (به نقل از اخوان تفتی و موسویWeismer و Robertson نیز خاطر نشان كردند كه ،زبان ارتباطی قوی با بافت اجتماعی كه در آن فرا گرفته و به كار برده می شود دارد. همپوشانی بین رفتارهای اجتماعی وزبان طی دوران رشد، به رابطه ی بین تأخیر زبان با كمبود مهارت های اجتماعی اشاره دارد.
Horwitz و همكاران، پس از پژوهش بر روی 1189 كودك پیش دبستانی دارای تأخیر در رشد زبان، به این مطلب پی بردند كه مهارت اجتماعی ضعیف پیش از آن كه با مشكلات رفتاری در ارتباط باشد، با رشد محدود زبان رابطه دارد . McKown و همكاران به بررسی بین رشد زبان و مهارت اجتماعی در كودكان 4 تا5 ساله طبیعی و دارای آسیب زبانی ویژه پرداختند. نتایج نشان داد كه بین ابعاد خویشت نداری،همكاری و قاطعیت بارشد زبان بیانی ارتباط معنی دار وجود دارد
و Marton همكاران با انجام پژوهشی بر روی 19كودك 7 تا 10 ساله دارای آسیب زبانی ویژه و19 كودك طبیعی، به این نتیجه دست یافتند كه كودكان دارای آسیب زبانی ویژه از لحاظ مهارت های اجتماعی به خصوص عزت نفس اجتماعی دچار محدودیت و مشكل می باشند
مطالعات فراوانی در این زمینه در سایر كشورها و درسنین مختلف توسط پژوهشگران انجام شده است كه همگی گویای اهمیت رشد اجتماعی و متغیرهای اجتماعی در رشدزبانی كودك هستند.
مطالعات ذكر شده بیانگر آن است كه یكی از موضوعاتی كه در سا لهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، بحث ارتباط رشد زبان و مهار تهای اجتماعی كودكان است و از آن جایی كه تا كنون در این زمینه پژوهشی در سطح جامعه ایران و به زبان فارسی در كودكان طبیعی پیش دبستانی صورت نگرفته است و با در نظر گرفتن تأثیر به سزایی كه این بررسی درانجام مداخلات درمانی و ملاحظات آموزشی- تربیتی كودكان پیش دبستانی دارد، شایسته است كه در این خصوص، تحقیق و مطالعه ای صورت پذیرد. نتایج این تحقیق می تواند اهمیترشد مهارت های اجتماعی و آموزش آن در موقعی تهای ارتباطی را به عنوان عامل تأثیرگذار بر رشد زبان مشخص نماید و با توجه به اهمیت بررسی زبان در سنین طلایی زبان آموزی و ارتباط احتمالی آن با مهار تهای اجتماعی،می توان از آن جهت طر حریزی برنام ههای درمانی، آموزشی ومشاوره ای استفاده نمود. در بین صاحبنظران در پاسخ به این سؤال که زبان امری فطری است یا این که جنبه ی اکتسابی دارد باعث به وجود آمدن نظریه های مختلفی شده است . که برخی از آن ها همانند اسکینر فراگیری زبان را کاملاً اکتسابی می دانند. عده ای دیگر نیز مانند پیاژه زبان را محصول رشد ذهنی می دانند و گروهی نیز مانند بندورا معتقدند که زبان را می توان از طریق یادگیری مشاهده ای به کودکان یاد داد و سرانجام بعضی دیگر مثل چامسکی خاستگاه زبان را امری ذاتی می دانند و معتقدند که کودکان از نظر زیست شناختی مستعد و آماده یادگیری و کاربرد زبان هستند. بر مربیان و معلمان لازم است برای آموزش مهارتهای پایه ی زبان با نظریه های مختلفی که فراگیری زبان را تبیین می کنند آشنا شده و اصول هر کدام از این رویکردها را در زبان آموزی به کار گیرند. در این مقاله سعی شده است که چهار نظریه ی اصلی زبان آموزی که شامل نظریه های رفتاری ، فطری نگر ، شناختی و اجتماعی است به تفصیل بررسی شود و به کاربردهای هر کدام در آموزش هر چه بهتر مهارت های زبان اشاره شود.
(Travis 2001) مهارتهای اجتماعی را اینگونه تعریف میکنند: رفتارهای اکتسابی جامعهپسندی که فرد را قادر میسازند تا آنگونه با دیگران تعامل کند که واکنشهای مثبت آنان را برانگیخته و از واکنشهای منفی آنها اجتناب ورزد. آنان معتقدند که پنج عامل این تعاملها را تسهیل میکنند که عبارتند از همکاری، قاطعیت، خویشتنداری، مسئولیتپذیری و همدلی. در مجموع، مهارتهای اجتماعی به خزانههای رفتار، اعمال و راهبردهایی که یک فرد در تعامل با دیگران به کار میبندد اشاره دارد
از طرفی، دادههای نظری نشان میدهند که بین رشد زبان و مهارتهای اجتماعی رابطۀ مستقیمی وجود دارد. نظریات گوناگونی در زمینۀ اکتساب زبان از این امر حمایت میکنند، که از آن جمله میتوان به مدل تعاملی زبان که توسط Clark (2003) ارئه شده است اشاره کرد. در این مدل فرایند اکتساب زبان شامل تعاملهای دو جانبۀ پیشرونده بین رفتارهای کودک و والدین است که تأخیر رشدی زبان، پویایی این تعاملها و تجربههای سازندۀ اجتماعی را کاهش میدهد یا برعکس
Weismer (1999) خاطر نشان میکنند که همپوشانی بین رفتارهای اجتماعی و زبانی طی دوران رشد، بر رابطۀ تأخیر زبان بیانی با کمبود کفایت اجتماعی دلالت دارد. Horwitz و همکاران (2003) رابطۀ کفایت اجتماعی با رشد زبان را در 1189 کودک پیشدبستانی مبتلا به تأخیر بررسی کردند. همچنین، McCabe و Meller (2004) به بررسی بین رشد زبان و کفایت اجتماعی در کودکان چهار تا پنج سالۀ هنجار و دچار آسیب زبانی ویژه پرداختند. Marton و همکاران (2005) نیز به بررسی این رابطه در 19 کودک هفت تا ده سالۀ مبتلا به آسیب زبانی ویژه و 19 کودک بهنجار پرداختند
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است ارتباط بین رشد زبان و مهارتهای اجتماعی در کودکان است. از آنجایی که تا کنون در این زمینه پژوهشی در سطح جامعۀ ایران در کودکان طبیعی و به زبان فارسی صورت نگرفته است و با در نظر گرفتن تأثیر بهسزایی که این بررسی در انجام مداخله های درمانی و ملاحظات آموزشیـتربیتی کودکان پیشدبستانی دارد.
2-1 بیان مسئله:
براساس نظریههای رفتاری آنچه باعث افزایش دامنه و رشد زبانی کودکان پیشدبستانی و پایۀ اول دبستان میشود علاوه بر خانواده، محیط مدرسه، معلمان و همکلاسیهاست که زمینه یادگیری کودک را فراهم میکنند و کودک با مشاهده، سرمشقگیری و تقلید از رفتار کلامی آنها به رشد گفتار و زبان خود کمک میکند. کودکان در این مقطع سنی اطلاعات زیادی را از طریق شنیداری کسب میکنند، و همزمان با آن، مهارتهای گفتاری، خواندن و نوشتن نیز در آنها به سرعت رشد میکند. با وجود تأکید نظریهپردازان شناختی بر وجود استعدادهای شناختی خاص برای رشد زبان، آنها همچنین به اهمیت غیرقابل انکار تأثیر محیط در یادگیری زبان نیز اشاره دارند و برقراری ارتباط اجتماعی را یکی از کارکردهای زبان میدانند. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که رشد زبان بیانی رابطهای مثبت و معنیدار با امتیاز کل مهارتهای
اجتماعی دارد. بنابراین میتوان گفت افزایش در میزان رشد اجتماعی افزایشی در میزان رشد زبانی و برعکس در پی خواهد داشت و این مسئله با نظریههای مطرح شده توسط نظریهپردازان شناختی همسو است.
براساس نگرش خود نسبت به مسئلۀ مهارتهای اجتماعی، دربارۀ مهارت اجتماعی کودک به دو گونۀ متفاوت پاسخ دهند. از طرفی، والدین در ارزیابی کودک خود ممکن است دچار سوگیری باشند، ولی مربی هر کودک را با کودکان دیگر مقایسه میکند، ولی هر مادر فقط کودک خود را در نظر میگیرد، در حالی که مهارت اجتماعی در ارتباط معنی مییابد. بنابراین مربی مهدکودک ارتباط را بدون سوگیری و در ارتباط با سایر کودکان، ولی مادر ارتباط را با تعداد محدود افراد خانواده که معمولاً بزرگسال هستند، میسنجد(9). از این رو، میتوان به والدین، بهویژه والدین دارای کودک دچار اختلالات زبانی، آموزشهای لازم را در زمینۀ نحوۀ درست برقراری ارتباط با کودک ارائه داد. بهعلاوه، اقدامات مربوط به بهبود زبان بیانی و مهارتهای اجتماعی تا حد زیادی متوجۀ اصلاح تعاملات والدـکودک خواهد بود. نتایج پژوهش حاضر بیانگر رابطه بین ابعاد خویشتنداری، همکاری و قاطعیت با رشد زبان بیانی است، و این رابطه در اکثر موارد مثبت و معنیدار بود.
شایسته است که در این باره تحقیق و مطالعه صورت پذیرد. از طرفی، این پژوهش گامی است برای پاسخگویی به پرسشهایی که همواره والدین کودکان دچار اختلال گفتار و زبان از آسیبشناسان گفتار و زبان میپرسند، که آیا قرار گرفتن کودک در یک محیط آموزشی مانند مهدکودک و تعامل با کودکان دیگر کمکی به رشد گفتار و زبان وی میکند؟ براین اساس و با توجه به اهمیت بررسی زبان در سنین طلایی زبانآموزی و ارتباط احتمالی آن با مهارتهای اجتماعی، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین رشد زبان بیانی و ابعاد مهارتهای اجتماعی در کودکان چهار تا شش سالۀ شهرستان سرپل ذهاب در سال1393 اجرا گردید.
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق:
براساس نظریههای رفتاری آنچه باعث افزایش دامنه و رشد زبانی کودکان پیشدبستانی و پایۀ اول دبستان میشود علاوه بر خانواده، محیط مدرسه، معلمان و همکلاسیهاست که زمینه یادگیری کودک را فراهم میکنند و کودک با مشاهده، سرمشقگیری و تقلید از رفتار کلامی آنها به رشد گفتار و زبان خود کمک میکند. کودکان در این مقطع سنی اطلاعات زیادی را از طریق شنیداری کسب میکنند، و همزمان با آن، مهارتهای گفتاری، خواندن و نوشتن نیز در آنها به سرعت رشد میکند. با وجود تأکید نظریهپردازان شناختی بر وجود استعدادهای شناختی خاص برای رشد زبان، آنها همچنین به اهمیت غیرقابل انکار تأثیر محیط در یادگیری زبان نیز اشاره دارند و برقراری ارتباط اجتماعی را یکی از کارکردهای زبان میدانند.
اکتساب گفتار و زبان یکی از مهمترین مؤلفههای رشد است که تعامل اجتماعی نقش بنیادی را در این فرایند ایفا میکند. تحقیقات اخیر نشان داده است که تواناییهای زبانی کودک ارتباط نزدیکی با مهارت اجتماعی وی دارد. كفایت اجتماعی سازه ای بزرگ است كه مهارت اجتماعی، جزء كوچك و مهمی از آن به حساب می آید. مهارت اجتماعی مفهومی پیچیده و چند بعدی دارد. مهارت های اجتماعی اشاره دارد به خزانه های رفتار، اعمال و راهبردهایی كه یک فرد در تعامل با دیگران به كار می بندد
در این میان مربی شاید اولین كسی است كه به مشكلاتی در مهار تهای شنیداری و گفتاری كودك پی می برد. این مشكلات گاه در حیطه زبان بیانی است كه شامل توانایی های كودك در ارتباط با دیگران از طریق صحبت كردن و نوشتن می شود و گاه در حیطه زبان دریافتی است كهشامل توانایی كودك در درك و فهم اطلاعات دریافتی از دیگران به صورت كلامی و نوشتاری است. گاهی نیز این مشكلات در حیطه تلفظ و تولید آوا است كه شامل توانایی كودك در تولید تلفظ صحیح كلمات می شود.
داده های نظری اظهار می دارند كه رشد زبان و عملكردهای ارتباطی و اجتماعی كودك كه ارتباط دو طرفه ای با یكدیگر دارند، نقشی كلیدی در روند رشد كودك ایفا می كنند. وقتی رمزهای زبانی برای برقراری ارتباط استفاده می شوند، با بهره گرفتن از این رمزها یک واقعه اجتماعی رخ می دهد در مقابل توانش یا فعالیت های اجتماعی هم با در نظر گرفتن آن در بطن مهارت های زبانی فهمیده می شوند لذا، به دلیل این نقش های وابسته به هم، سؤالاتی درباره ماهیت دقیق ارتباط بین زبان و مهارت های اجتماعی كودكان در حال رشد مطرح است.
زبان آموزی کودکان
-بررسی نقش خردهآزمون واژگان شفاهی در مقیاس نظام درجهبندی مهارتهای اجتماعی فرم والدین
-بررسی نقش خردهآزمون واژگان شفاهی در مقیاس نظام درجهبندی مهارتهای اجتماعی معلمین
1-5فرضیههای تحقیق
-بین ابعاد مهارتهای اجتماعی با ابعاد زبان بیانی رابطه وجود دارد.
-بین زبان بیانی و مهارتهای اجتماعی معلم در زبان آموزی کودکان رابطه وجود دارد.
-بین زبان بیانی و مهارتهای اجتماعی والدین در زبان آموزی کودکان رابطه وجود دارد.
-بین خرده آزمون واژگان شفاهی و مهارتهای اجتماعی فرم والدین رابطه وجود دارد.
-بین خرده آزمون واژگان شفاهی و مهارتهای اجتماعی معلمین رابطه وجود دارد.
6-1 تعاریف نظری متغیرها:
1-6-1 تعریف نظری مهارت های اجتماعی:
مهارت های اجتماعی عبارت است از توانایی برقراری روابط بین فردی با دیگران به نحوی که از نظر جامعه قابل قبول بوده و منطبق بر عرف جامعه باشد و در عین حال برای جامعه سودمند بوده و بهره ای دوجانبه داشته باشد. تحقیق و پژوهش های مختلف نشان داده اند هر چه ارتباط های اجتماعی سالم تر و بیشتری داشته باشید، از سلامت جسمی و روانی بالاتری برخوردار خواهید بود. به همین دلیل بسیار مهم است که در شروع زندگی بزرگسالی خود با این مهارت ها آشنا شده، آنها را تمرین و تکرار کرده و در صورت نیاز از دیگران و متخصصان مورت بگیرید (Madhavm & Grover, 1998).
2-6-1 تعریف عملیاتی مهارت های اجتماعی :
به نمرهای اشاره دارد كه آزمودنی در مهارتهای اجتماعی (social skill rating system: SSRS) به دست میآورد.
3-6-1 تعریف نظری زبان آموزی :
شامل توانایی كودك در درك و فهم اطلاعات دریافتی ازدیگران به صورت كلامی و نوشتاری است(Madhavm & Grover, 1998).
4-6-1 تعریف عملیاتی زبان آموزی :
به نمرهای اشاره دارد كه آزمودنی در پرسشنامه(test of language development-TOLD-) به دست میآورد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است