کلیه شرکتهایی که در سالهای اخیر در کشور امریکا ورشکست شدهاند، پیش از آن اقدام به تجدید ارائه صورتهای مالی خود نمودهاند. در اغلب موارد،ارائه مجدد صورتهای مالی بیانگر وجود مشکلات در سیستم کنترل داخلی و نظام راهبردی شرکت است (ژیا 2006)[1]. تجدید ارائه باعث ایجاد حس عدم اطمینان پیرامون اعتبار مدیریت و سیستم گزارش دهی شرکتها به خصوص در زمانی میشود که تجدید ارائه نشان دهنده سوءدار بودن گزارشگری مالی در دورههای قبلی است. اگر مدیریت سعی در گمراه کردن سهامداران داشته باشد،اعتماد آنها به اطلاعات ارائه شده از سوی مدیریت کاهش مییابدو متعاقبا دیدگاه سرمایه گذاران تا حد زیادی نسبت به شرکت تغییر میکند. در حقیقت،صورتهای مالی تجدید ارائه شده به صورت شفاف و صریح،پیام و علامتی پیرامون قابل اتکا نبودن صورتهای مالی دورههای گذشته و کیفیت پایین آن ها ارائه می نماید(ژیا 2006).
از سوی دیگر اصلیترین دلیل انجام حسابرسی مستقل ایجاد اطمینان از قابلیت اتکای صورتهای مالی برای استفادهکنندگان است. حسابرس از طریق جمعآوری و ارزیابی شواهد حسابرسی و در نهایت ازطریق گزارش حسابرسی، این اطمینان خاطر را مستند کرده و آن را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند. حسابرسان از طریق مقایسه نحوه ارائه اطلاعات مالی بااصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، میزان قابلیت اتکای صورتهای مالی را مشخص مینمایند(حساس یگانه 1385).
پژوهش پیشرو این موضوع را بررسی میکند که آیاافزایش کیفیت حسابرسی در دوره جاری، احتمال تحریف با اهمیت در اقلام مندرج در صورتهای مالی دوره جاری و متعاقب آن تجدید ارائه صورتهای مالی در دوره آتی را کاهش میدهد؟ افزایش کیفیت حسابرسی به معنای افزایش تلاش حسابرس برای کشف اشتباهات و تحریفهای احتمالی با اهمیت موجود در صورتهای مالی است. افزایش تلاشها از سوی حسابرس، میتواند منجر به کاهش احتمال عدم کشف اشتباهات و تحریفهای با اهمیت شود (شیبانو 1990، ماتسومورا و تاکر1992، دای1993، هیلجیست 1999)[2]. به این ترتیب انتظار میرود افزایش کیفیت حسابرسی به معنی رابطه منفی بین کیفیت حسابرسی در سال جاری و تجدید ارائه صورتهای مالی در دوره آتی باشد. با وجوداهمیت این موضوع برای دانش حسابرسی، مطالعات تجربی اندکی به صراحت این پیشبینی تئوریک راآزمون کردهاند.
این فصل به تشریح موضوع تحقیق، اهداف و ضرورت انجام آن، پرسش ها و فرضیه ها ، مختصری از روش شناسی، جامعه آماری، روش نمونه گیری و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازد. در ادامه، قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی پژوهش، تعاریف پاره ای از واژه های استفاده شده در تحقیق و در پایان ساختار تحقیق ارائه می شود.
1-2-تشریح و بیان موضوع
بر اساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی، هدف صورتهای مالی (حسابداری) عبارت از ارائـه اطلاعاتی تلخیص و طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی، عملكرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری است كه برای طیفی گسترده از استفادهكنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. در واقع، هدف اصلی حسابداری، فراهم آوردن اطلاعاتی است که آثار مالی معاملات، عملیات و رویدادهای موثر بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد تجاری را بیان کند و از این طریق سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان را در قضاوت و تصمیمگیریهای اقتصادی یاری دهد (کمیته تدوین استانداردهای حسابداری مالی، 1386).
سیستم حسابداری به واسطه گزارش فعالیتهای مالی واحد تجاری از این قابلیت برخوردار است تا اطلاعاتی را در مورد آنچه که دیگران از آن آگاه نیستند، به آنان منتقل کند. برای مفید واقع شدن اطلاعات مالی در تصمیم گیری استفاده کنندگان ، هدف های حسابداری و گزارشگری مالی ایجاب میکند که اطلاعات مربوط به گونهای مناسب و کامل گزارش شود. اطلاعات مالی فراهم شده توسط سیستم حسابداری تنها هنگامی میتواند در فرایند تصمیم گیری های اقتصادی استفاده کنندگان مفید واقع شده و مورد استفاده قرار گیرد که از حداقل استانداردهایی برخوردار باشد ( اعتمادی و فرج زاده دهکردی 1391). شرکتهایی که صورتهای مالی حسابرسی شده ارائه کنند
دارای محتوای اطلاعاتی و سود با کیفیت بیشتری هستند. اقلام تعهدی وابسته به قضاوتهای مدیران است و حسابرسی شرکتهایی که اقلام تعهدی بیشتری دارند، نیز دشوارتر است. حسابرسی با کیفیت بالاتر، با احتمال بیشتری عملکردهای حسابداری مورد تردید را کشف می کند. زیرا موسسه های حسابرسی باکیفیت دارای تخصص، منابع و انگیزههای بیشتری برای کشف اشتباه و تقلب هستند.
کیفیت حسابرسی همواره بعنوان معیاری برای انجام صحیح فعالیت حسابرسی، مورد توجه حرفه حسابرسی بوده است. در واقع افزایش کیفیت حسابرسی به معنای افزایش تلاش حسابرس برای کشف اشتباهات و تحریفهای احتمالی با اهمیت موجود در صورتهای مالی است. اگر در دوره مالی تجدید ارائه صورت گیرد در حالیکه این امکان وجود داشته که تحریفهای منجر به تجدید ارائه در دورههای قبل توسط حسابرس کشف و گزارش شود، مشخص است که کیفیت گزارش حسابرسی پایین بوده است.
تعریفی که دی آنجلو (1981) از کیفیت حسابرسی بیان میکند شامل دو ویژگی است : (1) توانایی فنی برای شناسایی تحریفات صورتهای مالی و (2) استقلال کافی برای اصلاح تحریفات صورتهای مالی. به این ترتیب، ارزیابی کیفیت حسابرسی از طریق ارزیابی ورودیهای فرایند حسابرسی شامل: کیفیت حسابرس و کیفیت اجرای حسابرسی و نیز خروجیهای آن یعنی کیفیت گزارشگری حسابرسی صورت میگیرد. ورودیهای فرایند حسابرسی (شامل کیفیت حسابرس و اجرای حسابرسی) غیر قابل مشاهده هستند که این موضوع مشکلات بسیاری را جهت ارزیابی کیفیت حسابرسی برای محققان ایجاد نموده است. از طرفی گزارش حسابرس که هم قابل مشاهده است و هم جزء معیارهای مبتنی بر خروجی است به عنوان ابزاری که به طور مستقیم کیفیت حسابرسی را اندازهگیری میکند، مورد استفاده قرار میگیرد. دو نمونه از معیارهای مستقیم مبتنی بر خروجی کیفیت حسابرسی، کشف تحریفات مالیاتی و احتمال انتشار گزارش تداوم فعالیت از سوی حسابرس قبل از ورشکستگی شرکت، میباشند. موانع اصلی برای استفاده از معیارهای مستقیم مبتنی بر خروجی کیفیت حسابرسی، تنوع کم این معیارها،ماهیت انحصاری دادهها،نرخ پایین وقوع،وقابلیت تعمیم محدود بوده است. این محدودیت ذاتی نیاز به معیارهای غیرمستقیم کیفیت حسابرسی را بوجود میآورد. در این تحقیق از معیارهایی مانند دوره تصدیگری حسابرس، اندازه حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان معیارهای غیر مستقیم کیفیت حسابرسی معرفی شدهاند. به دلیل غیر مستقیم بودن این معیارها، هیچیک به تنهایی نمیتواند منعکسکننده کیفیت حسابرسی باشد. به همین دلیل در این تحقیق از هر سه معیار دوره تصدیگری حسابرس، اندازه حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان نماینده کیفیت حسابرسی استفاده میشود (وودلند و رینولد2003).
1-3-ضرورت و اهمیت تحقیق
حسابرسی اغلب جزء لاینفک انتقال اطلاعات حسابداری به شمار میآید و در نتیجه بازتاب با اهمیتی در شناسایی و اندازهگیری این اطلاعات دارد. گسترش روز افزون جوامع و پیچیدگی مسائل خاص آنها، افزایش نیاز به اطلاعات اقتصادی مربوط و در نتیجه افزایش تقاضا برای وجود سیستمها و فرایندهایی که فراهم کننده چنین اطلاعاتی هستند را ایجاد کرده است. همین عوامل موجب افزایش و گسترش نیاز به حسابرسی به عنوان قسمتی از کل فرایند انتقال اطلاعات شده است. حسابرسی با تاکید بر اثربخشی عملیات موجب صرفهجویی در هزینه میشود و زیانهای ناشی از اشتباهات را کاهش میدهد (مجتهد زاده1376). نقش حسابرسی درکاهش تحریفات نه تنهابرای پژوهشهای حسابرسی اساسی است،بلکه دارای پیامدهای عملی عمیقی است.کمیسیون بورس واوراق بهادار به تجدید ارائه به عنوان “قابل رویتترین شاخص حسابداری نادرست” توجه میکند. بارسواییهای حسابداری دراواخردهه 1990 واوایل سال 2000،قانونگذارها، کیفیت حسابرسی را زیر سوال بردند (شرودر، 2001)[3].درایران پژوهشهای بسیاری در زمینه کیفیت حسابرسی صورت گرفته است از جمله این پژوهشها میتوان به تاثیر کیفیت حسابرسی بر قابلیت پیش بینیکنندگی سود (هشی و احمدی1388) و یا تاثیر گزارش حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی (اعتمادی و موسوی شیری1378) و یا تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود(سجادی1389) اشاره کرد، اما تاکنون هیچکدام تاثیر کیفیت حسابرسی را بر احتمال تجدید ارائهها بررسی نکردهاند. با وجود این که پیامدهای سیاسی این موضوع با اهمیت است، در خصوص این موضوع که افزایش کیفیت حسابرسی، احتمال تحریف با اهمیت و متعاقب آن احتمال تجدید ارائهها را کاهش میدهد شواهد تجربی اندکی وجود دارد.
1-4- اهداف تحقیق
هدف کلی :
بررسی عوامل موثر کیفیت حسابرسی در دوره جاری، بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی
اهداف فرعی:
1-5- سئوالات و فرضیه های تحقیق
1-5-1-سئوالات تحقیق
سوال اصلی:
سوالات فرعی:
در صد سال اخیر , علاقه به اسطوره شناسی رو به افزایش بوده و دلیل افزایش این علاقه هم بیشتر برای این بوده که اسطوره ها دیگر داستان هایی کودکانه یا توصیفاتی غیرعلمی از جهان تلقی نمی شدند, بلکه نگرشی جدی از حقیقت به شمار می رفتند.اساطیر در جامع امروز و گذشته با حضور پیوسته خود به صورت بخشی از تار و پود حیات بشر – بیان باور ها – شکل دهنده ی رفتار ها و توجیه رسوم , ارزش ها و سنت های آنان در آمده است, بنابر این در این قسمت صحبت از علمی به نام علم اسطوره شناسی به عمل می آید.
اسطوره شناسی بخشی است از مردم شناسی فرهنگی که خود از مردم شناسی منشعب می شود. مردم شناسی فرهنگی به بررسی و یافتن قوانین عمومی قالب های رفتاری انسان در همه ی ابعاد آن می پردازد و می کوشد توجیهی عمومی از این پدیده ی اجتماعی – فرهنگی به دست دهد. اسطوره شناسی با بررسی مجموعه های اساطیری زنده یا مرده و یافتن کیفیات عمومی و کلی آن ها در خدمت مردم شناسی
فرهنگی قرار می گیرد و می تواند به تاریخ – باستان شناسی – روان شناسی و مطالعات مربوط به دین شناسی و تاریخ و فلسفه یاری رساند و خود متقابلاً از نتایج آن رشته ها بهرمند شوند.
این علم محصول قرن نوزدهم میلادی است که نظر جامعه شناسان و روانشناسانی مثل فروید و یونگ را در ابتدا به خود مشغول کرد در واقع در همین زمان بود که این دو جامعه شناس و روانشناس دید متفاوتی در مورد اسطوره ها پیدا کردند و اساطیر رایج رابه صورت نگرش کاربردی نگاه کردند. از آن زمان اسطوره شناسان به این نتیجه رسیدند که این علم به عنوان محصول اندیشه ی قدیم بشر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و همان نقطه آغازین در تفکر و بشر بوده که هم اکنون به علم تبدیل شده این علم مربوط به کودکی بشر است, زمانی که انسان در خیال بافی های خود بود و این خیال بافی تنها چیزی بود که برای اندیشه و تفکر و به عبارتی برای تحقیق علمی در اختیار داشت فقط ذهن و خیالش بود و هنگامی که می اندیشید از خیالات خود بهر ه می برد چون هنوز از اندیشه های تجربی بهره مند نبود.
برای مثال زمانی که رفتار کودکانی رو که هنوز شیوه ی اندیشیدن عقلانی و تجربی را فرا نگرفته اند دقت کنیم جز خیال بافی در مورد جهان اطراف خویش کار دیگری نمی کنند و در عین حال برای تخیلات خویش ارزش و اعتباری فراوان قائل هستند. پس اسطوره ها نیز همانند خیالات دوران کودکی به خاطر ارزش و اعتباری که در ایام طفولیت بشر به دست آورده بودند بعد از آن دوران از بین نرفتند بلکه پوششی از عقل و اندیشه ی جدید بر آن ها کشیده و در دامن ادیان همچنان در بین مردم دوام آورده اند. در این میان اگر از کلمه ی اسطوره شناسی پسوند ” – شناسی ” را حذف کنیم (( البته در این رابطه در قسمت های بعدی توضیح تکمیلی داده می شود )) به کلمه ی اسطوره می رسیم, که این جا برای ما سوال پیش می آید اسطوره چیست ؟, اما قبل از پاسخ به این سوال باید چند رکن اصلی اسطوره شناسی را برای شما بگویم که در آینده تک تک آنها را بررسی می کنیم :
در اسطوره شناسی باید به سه مفهوم توجه داشته باشیم : ” 1- اسطوره / 2- آفرینش / 3- مرگ ” می شود گفت این سه کلمه, سه رکن اصلی اسطوره شناسی هستند. ما باید بدانیم که اسطوره چیست؟ و یا چگونه خدایان و ایزدان آفریده شدند؟ و پایان و مرگی نیز برای آنها هست؟ این سه رکن هر کدام به جزءهای مختلفی تقسیم می شوند که من بعدا در مورد هر کدامشان توضیح می دهم
:
روایات حماسی ما براثر تعدد آثار مشحون به اسامی بسیاری از پهلوانان است که حتی شماره کردن آنها نیز کاری بس دشوار است و تحقیق درباره یک یک آنها نیازمند کتابی خاص است از اینروی نگارنده در این پژوهش قصد تحقیق در باب تمام این پهلوانان را ندارد وتنها برآن است که به شخصیت مشهورترین پهلوان حماسه ایران یعنی رستم زال بپردازد و پیشینه او و خاندانش را مورد مطالعه و بررسی همه جانبه قراردهد.پهلوانان ایران درمنظومه های حماسی معمولاً یا از خاندان های مشهور پهلوانی اند یا اشخاص منفردی هستند که به قبیله و عشیره ای تعلق ندارند.
خاندان رستم بزرگترین و نام آورترین خاندان پهلوانی حماسه های ایرانی و همچنین پس از خاندان های شاهی یعنی پییشدادیان و کیانیان پر آوازه ترین حکومت محلی در شاهنامه است.این خاندان را به نام های خاندان گرشاسب،سام و زال نیز مخاطب می سازند.این افراد همگی
قبل از رستم بودند و کارهای مهمی انجام داده اند اما چون رستم پرآوازه تر است این خاندان بیشتر به خاندان رستم شهرت دارد.
به دلیل اهمیت ویژه ای که خاندان رستم در میان سایر خاندانهای پهلوانی حماسه ایران دارد و اینکه حماسه های رستم و خاندان او از گذشته تاکنون سخت مورد علاقه و توجه مردم بوده است،بنابرین بیشترین تحقیقات صورت گرفته راجع به خاندن های پهلوانی بر روی این خاندان متمرکز شده است. اما مشکل این است که تقریباً تمام تحقیقاتی که راجع به این خاندان پهلوانی صورت گرفته تک بعدی بوده و تنها به شخصیت رستم یا گرشاسب پرداخته اند و این پژوهش ها نه در بسترحماسه که درقلمرو اسطوره و یا تاریخ بوده است و در هیچ یک از تحقیقات انجام شده به این خاندان به صورت یک کل نگریسته نشده است.
این اشکال از آن جا ناشی می شود که تمام توجهات فقط معطوف به شاهنامه بوده است و چون یگانه قهرمان محوری آن رستم بوده است، بنابراین بیشتر تحقیقات راجع به این شخصیت حماسی انجام شده است.
دراین پژوهش،سعی نگارنده برآن است تا نسبت به تحقیقاتی که تاکنون در مورد این خاندان پهلوانی انجام شده پا را فراتر نهاده و علاوه بر بررسی شاهنامه به عنوان متن محوری،سایر متون ادبی و تاریخی قبل و بعد از آن را نیز که از خاندان رستم در آن ها سخن رفته است، مورد واکاوی جامع و کامل قرار دهد. باشد که این بررسی گسترده و همه جانبه به رمز گشایی هرچه بهتر و روشن تر این خاندان بزرگ پهلوانی بیانجامد
:
در مورد ادبیات تطبیقی تعریف متداولی از گذشته وجود داشته؛ مبنی براین که صرفاً به بررسی وجوه اشتراک آثار برخاسته از دو فرهنگ متفاوت می پردازد. حتی امروزه برخی از افراد ادبیات تطبیقی را تنها با این کارکرد میشناسند. اما میتوان با نگاهی وسیعتر، دامنه این رشته علمی را به موضوعات مختلف گسترش داد و زمینه را برای تفاهم و همدلی بین ملتها بیشتر فراهم آورد. ارتباط یا عدم ارتباط
دستور زبان با ادبیات تطبیقی به عنوان شاخهای از این علم تغییری در اهمیت تأثیر فن ترجمه در اعمال فعالیتهای تطبیقی ایجاد نمی کند، چرا که از مقدمات مهم بررسیهای تطبیقی توانایی ترجمهی صحیح از متون است. لذا در این پایان نامه به مباحثی درباره قید در دو زبان فارسی و عربی پرداخته می شود. بدین منظور نخست تعاریف گوناگون درباره قید از دستور نویسان گذشته تا به امروز آورده شده است. تعاریفی که بیشتر به قابل حذف بودن قید، تقسیم بندی آن به مختص و مشترک و انواع محتوایی اشاره شده است. استفاده از ملاکهای ذهنی و دور از قاعده در بین دستوریان موجب گردیده که مرزبندی مشخصی در بین صورتهای مختلف قید از لحاظ ساختار و لفظ وجود نداشته باشد، لذا پس از جمع بندی نظرات دستور نویسان و با بهره گرفتن از آراء زبان شناسان جایگاه ساختاری قید مشخص شده است. به این ترتیب که با تمایز قائل شدن بین مقولهی قید و نقش قید اختلافات موجود در مورد دسته بندی قید به مختص و مشترک از بین میرود چرا که اصطلاح قید هم برای نمایاندن یک مقولهی واژگانی مانند به خوبی، باعجله و. . . به کار میرود، و هم برای نشان دادن نقش نحوی استفاده می شود. مورد دیگر قابل حذف بودن یا نبودن قید از جمله است که با بهره گرفتن از دیدگاه زبان شناسی مشخص می شود که در موارد محدودی حذف قید علاوه بر تغییر معنا، شکل دستوری جمله را نیز تغییر میدهد. با شناخت کامل قید در زبان فارسی، معادلات معنایی و دستوری آن در زبان عربی آورده شده است. نتیجه این که در نحو عربی مبحثی به نام قید وجود ندارد. اما مواردی مانند: مفعول مطلق، مفعول له، مفعول فیه، حال، مستثنی، حروف و افعال ناقصه هستند که میتوانند از قیدهای فارسی نیابت کنند.
انسان ها برای هر گونه اندیشیدن و رفتار فردی واجتماعی، به الگوها ومیزان های صحیح نیاز دارند. فرهنگ، به عنوان غنی ترین وگرانبهاترین میراث بشری، در بردارنده طیف وسیعی از الگوها وتجربیات انباشته شده است. با بهره گیری و پشتوانه فرهنگ است که دیگر نهاد های جامعه بشری هم چون خانواده، اقتصاد، سیاست و.. دوام وبقا واستمرار دارند. فرهنگ، مجموعه افکار و اندیشه ها، تجربه ها، اعتقادات ، ارزش ها و… است و چون انسان موجود متفکری است، لذا فرهنگ ساز بوده وتوان استفاده از آن را نیز دارد. فرهنگ نیز به مانند دیگر پدیده های انسانی و اجتماعی، دستخوش تغییرات است وبه انواع وطرق گوناگون تغییرات فرهنگی ایجاد می شود. یک قوم با مغلوب شدن در برابر اقوام دیگر، با کسب علوم واطلاعات ، با فن آوری های مختلف ، با گسترش ارتباطات، با تقلید از ملتی دیگر ، می تواند فرهنگ خویش را دگرگون نماید. یکی از بهترین و مطمئن ترین راه ها که به طور مستقل و آزادانه قادر است فرهنگ هر قومی رامتحول سازد، جدو جهد برای کسب معلومات جدید و به عبارت دیگر تحقیق و پژوهش است که نتایج و انتشار آن می تواند افکار واندیشه ها را منقلب نموده و رفتارها و کنش های فردی و جمعی را به سوی اهداف متعالی اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی وهنری هدایت نماید و جامعه را از یکنواختی ، سکون و پس رفت نجات دهد وبا ایجاد تغییرات آرام در فرهنگ جامعه سنتی، پیشرفت متناسب را که عاری از هر گونه و یا حداقل از کمترین ایجاد تنش و تعارض اجتماعی برخوردار است ، به وجود آورد .
آری تحقیق وارائه یافته های پژوهشی با ابزارهایی نظیر کتاب قادر است سیری تازه ومتعالی در برابر حرکت جامعه بگشاید وافق های نوینی
را پدیدار سازد.
برگزاری جشنواره پژوهش های برگزیده فرهنگی و معرفی کتاب سال استان در واقع با هدف تشویق وتحسین و ارزیابی آثار و تولیدات فکری و ذوق هنری وعلمی ویکی از وجوه توجه فرا مادی به دامنه های فکر واندیشه است که برگزاری سالانه آن می تواند نشاط وانگیزه بیشتر را در میان پژوهشگران رشته های علوم انسانی واسلامی ودست- اندرکاران نشر ایجاد نموده موجبات اعتلای هر چه بیشتر فرهنگ وتوسعه ارزش های اسلامی وملی در این خطه را، فراهم آورد.
برگزار کنندگان این برنامه ها معتقدند چنین طرحی از یک سو زمینه سازی برای گسترش تحقیق و پژوهش فرهنگی وحمایت و پشتیبانی از پژوهشگران و نویسندگان ومترجمان فعال در حوزه فرهنگ و از سوی دیگر معرف میزان بضاعت و توانمندی پژوهشگران و مولفان محلی این استان در پرداختن به مقوله تحقیق و تتبع ونوآوری در عرصه فرهنگ و هنر می باشد.
اکنون با توجه به دامنه تاثیرات و پی آمد ها و ره آورد های به گزینی برای فعالیت های حوزه کتاب وپژوهش، نقد علمی وعملی این حرکت ارزشمند در قالب این تحقیق انجام و چشم انداز پیش رو با نگاه ویژه به برنامه توسعه فرهنگی استان به صورت در پنج فصل ترسیم گشته است، امیدواریم که نیک و بد یا ضعف و قوت تحریر وتدوین این مجموعه که باید در فرصتی اندک فراهم می شد، به چشم لطف و کرامت دیده شود. با این همه نقد و نظر استادان گرامی را برچشم منت گذارده و پیشاپیش از آن استقبال خواهیم کرد .