وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه رشته زیست شناسی : بررسی اثرات گلوکوکورتیکوئیدها بر به خاطر آوری و بازتثبیت حافظه های نزدیك و دور

 
تاریخ: 07-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

:

 

یکی از توانایی های موجودات زنده، اکتساب، حفظ، نگهداری و به خاطرآوری اطلاعات است. این ظرفیت و توانایی حیاتی عمدتا از طریق سیستم عصبی هورمونی صورت می پذیرد. بدون شک بدون وجود توانایی و سیستم یادگیری و حافظه امکان حیات باکیفیت برای موجودات زنده فراهم نمی­شد.

 

2-1- یادگیری و حافظه:

 

به طور مختصر می­توان گفت که یادگیری فرایندی است که در آن، اطلاعات و دانش جدید به دست می ­آید و حافظه فرایندی است که اطلاعات فرا گرفته شده، حفظ و ذخیره می­ شود تا در مواقع نیاز یادآوری شوند (23،24).

 

3-1- انواع یادگیری:

 

1- یادگیری غیر ارتباطی:

 

هنگامی که یک حیوان چندین بار در برابر یک محرک قرار می­گیرد این امکان را می­یابد تا با ویژگی­های محرک آشنا شود و خواص آن را بشناسد که در اصطلاح به آن یادگیری غیر ارتباطی گفته می­ شود یادگیری غیر ارتباطی می ­تواند به دو شکل متداول باشد که شامل عادت کردن (غیر حساس شدن) و حساس شدن (شرطی شدن کاذب) می­باشد.

 

الف) عادت کردن: زمانی که حیوان در برابر یک نوع محرک که آسیب رسان نیست به طور مکرر قرار می­گیرد نسبت به آن محرک بی تفاوت می­ شود و پاسخش نسبت به آن کاهش می­یابد

 

ب) حساس شدن: درست نقطه مقابل عادت کردن است؛ به این صورت، زمانی که حیوان در برابر یک نوع محرک که هم آسیب­رسان و هم تکراری می­باشد قرار می­گیرد، نسبت به آن محرک پاسخ جدیدی از خود نشان می­دهد که این پاسخ نسبت به پاسخهای قبلی نیز شدیدتر می­باشد (59،57).

 

2- یادگیری ارتباطی:

 

در این نوع یادگیری حیوان یاد می­گیرد که چگونه بین حوادث مختلف ارتباط برقرار کند که می­توان آن را به دو دسته­ی شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن عامل تقسیم کرد.

 

الف) شرطی شدن کلاسیک:

 

ایوان پاولف اولین دانشمندی بود که در علوم رفتار چنین یادگیری را مطرح کرد. ایشان اینگونه بیان می­دارد، هنگامی که حیوان می­آموزد بین دو محرک که یکی شرطی و دیگری غیر شرطی است ارتباط برقرار کند، شرطی شدن کلاسیک به وجود می­آید. برای محرک شرطی نیاز

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 است که به حیوان آموزش داده شود اما محرک غیر شرطی، طبیعی بوده و خود موجب می­ شود تا حیوان به طور معمول به آن پاسخ دهد البته شرط پاسخ، فاصله زمانی مشخص بین دو محرک است.

 

ب) شرطی شدن عامل:

 

در این یادگیری حیوان می­آموزد که چگونه بین یک رفتار با یک محرک با معنی ارتباط برقرار سازد. ادوارد تورنیکه اولین کسی بود که این یادگیری را کشف کرد و بعد از آن اسکینر برای توسعه این یادگیری تلاش کرد. در این فرایند رفتارهایی دخیل هستند که خود به خود اتفاق می­افتند. زمانی که تشویق صورت می­گیرد پاسخ به محرک افزایش می­یابد و برعکس زمانی که حیوان تنبیه می­ شود پاسخ به محرک کاهش می­یابد، در این یادگیری فاصله زمانی اهمیت دارد و برای داشتن یادگیری موفقیت آمیز باید محرک زمان کوتاهی بعد از پاسخ صورت بگیرد (59،4).

 

3- یادگیری پیچیده:

 

در این نوع یادگیری ما محرکها و پاسخ­های بسیار زیاد و پیچیده را می­یابیم که برای ارتباط دادن آنها با یکدیگر با مشکل رو به رو خواهیم شد.

 

4– نقش بستن تا یادگیری تکوینی:

 

در این نوع یادگیری حیوان از محیط، گونه ­هایی از رفتارهای کلیشه­ای را فرا می­گیرد مثل جوجه­های تازه متولد شده که به دنبال مادر خود راه می­افتند (50).

 

4-1- انواع حافظه:

 

حافظه را می­توان به دو گروه براساس این­که چگونه اطلاعات ذخیره و چگونه به یاد آورده می­شوند تقسیم کرد که در این تقسیم بندی میتوان به دو حافظه اخباری و حافظه غیر اخباری اشاره کرد (23).

 

1-حافظه اخباری:

 

این نوع حافظه بیشتر برای وقایع و معلومات می­باشد و با نام حافظه صریح یا حافظه تشخیصی نیز قابل شناسایی است. این حافظه برای به خاطرآوری تجربیات گذشته به صورت آگاهانه است. برای حفظ خود به هیپوکامپ و سایر بخش­های لوب گیجگاهی مغز نیاز دارد (39).

 

حافظه اخباری به دو دسته تقسیم می­ شود: الف) حافظه سمانتیک و ب) حافظه اپیزودیک

 

حافظه اپیزودیک: اتفاقات، تجربیات شخصی و حوادث را شامل می­ شود.

 

حافظه سمانتیک: مربوط به دانش ما از واقعیت­ها و حافظه­ای برای کلمات، قوانین و غیره می­باشد (59،19).

 

در این جا لازم به ذکر است که حافظه اخباری و بسیاری از انواع حافظه غیر اخباری در دو گروه دیگر نیز تقسیم بندی می­شوند که شامل حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت است.

 

1-4-1- حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت

 

حافظه کوتاه مدت زودگذر و ظرفیت کم و محدود دارد و برای حفظ خود احتیاج به تکرار و تمرین دارد و از آن به عنوان حافظه فعال نیز نام برده می­ شود که امکان حفظ اطلاعات را در یک زمان فراهم می­ کند. حافظه بلند مدت نسبت به کوتاه مدت از ظرفیت بیشتری برخوردار بوده و نیازی به تمرین و تکرار ندارد (27).

 

حافظه کوتاه مدت (S.T.M): ویژگی حافظه کوتاه مدت آن است که اطلاعات در آن به صورت صوتی، دیداری (عمدتا به صورت صوتی( اکتساب می‌شوند، مثلا شخصی که مجموعه حروف RLBKSJ را شنیده و آن را به صورت صوتی اکتساب کرده است، در یادآوری ممکن است به جای حرف B ، حرف T را که صدای مشابهی با حرف B دارد، بیان کند. بازیابی در این حافظه کم و بیش عاری از خطاست، بطوری که اگر مطلبی در حافظه باشد، حتما قابل دسترسی است.

 

حافظه دراز مدت (L.T.M): مهمترین ویژگی این نوع حافظه گنجایش نامحدود آن است، بطوری که مطالب زیادی را در آن می‌توان نگهداری کرد، بدون آنکه از بین بروند. به عبارتی اطلاعات در این نوع حافظه از بین نمی‌روند، هرچند ممکن است فراموش شوند. به عنوان مثال کتابخانه بزرگی را در نظر بگیرید که در آن دنبال کتابی می‌گردید که قبلا در آنجا قرار داده شده است. اگر نتوانید به کتاب مورد نظر دست پیدا کنید، به این معنی نخواهد بود که کتاب مورد نظر در آن کتابخانه وجود ندارد، یا از بین رفته است. ممکن است نحوه قرار دادن آن در محل مناسبی صورت نگرفته، یا پیگردی آن مناسب نیست.


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی: مطالعه تطبیقی حقوق مدنی جنیندانلود پروژه زیست شناسی : بررسی اثرات پروپرانولول روی بازتثبیت حافظه ترس در رت: ارزیابی شدت و سن حافظه »