:
در این فصل ابتدا به بیان مسأله اساسی تحقیق پرداخته شده و اهمیت و ضرورت انجام تحقیق تشریح می شود. سپس در ادامه با در نظر گرفتن یک نظم سیستماتیک، اهداف، سؤالات و فرضیه های تحقیق که کاملاً در راستای هم می باشند، ارائه می گردد. هر یک از اصطلاحات مطرح شده در اهداف و سوالات پژوهش به صورت مفهومی وعملیاتی تعریف می شود و سپس متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی نشان داده می شود.
1-2.بیان مسأله:
فشار روانی، جزیی از زندگی انسان بوده و هست. در بعضی موارد ممكن است فشارها نیروی زیادی بر تدابیر ما وارد كرده و اعمال سازمان یافته ی ما را مختل كنند. انسانها در طول زمان برای نظم بخشیدن به حالات روانی و رفتاری خود، راهبردهای زیادی را مورد استفاده قرار داده اند و آگاهانه، روش هایی را به منظور تنظیم وضعیت عاطفی و رفتاری خود به كار گرفته اند (بامیستر و كاتلین[1]، 2004 ). نظام باورها در ما از یک سو سبب بهبود رفتار، افزایش سلامتی، رضایت خاطر از زندگی و خشنودی و ارتقای كیفیت زندگی می شود و از سوی دیگر به نظر می رسد بسیاری از مشكلات و مسایلی كه افراد در زندگی با آن مواجه شده و تجربه می كنند منتج از این باورهاست. نظام باورهای افراد، تاثیر گسترد های در ایجاد تعادل بین ابعاد مختلف زندگی می گذارد و به عنوان یک الگوی رفتاری، آدمی را قادر می سازد تا برآیندهای دلخواه را گسترش دهد و از برآیندهای ناخواسته اجتناب كند(بندورا، 2001). باورهای خوداتکایی، از جمله ی این نظام باورهاست كه نقشی بنیادین و بی بدیل در كیفیت زندگی آدمی و ایجاد تعادل بین ابعاد مختلف آن بر عهده دارد. از نظر بندورا خوداتکایی، قابلیت و توانایی ادراك شده ی فرد در انجام یک عمل دلخواه یا كنار آمدن با یک موقعیت خاص محوری ترین مكانیزم از مكانیزمهای روانی آدمی است باورهای خودكارآمدی، كنش های آدمی را به وسیله ی فرایندهای شناختی، انگیزشی، عاطفی و تصمیم گیری تنظیم می نماید. آنها بر اینكه افراد چگونه فكر می كنند، در رویارویی با مشكلات برانگیخته می شوند و پشتكار نشان می دهند، كیفیت سلامت هیجانی و آسیب پذیریشان در مقابل افسردگی و تنیدگی چگونه است و چطور در یک موقعیت حساس، بهترین تصمیم را اتخاذ می كنند، عمل می كنند(بندورا و لاك ، 2003). بندورا خوداتکایی را اساس عمل انسان می داند و اعتقاد دارد انسانهای خود كارآمد، مبتكر ژرف اندیش و خود سامان بخش هستند و برای به وجود آوردن پیامدهای مطلوب، از نیروی تاثیرگذاری بر اعمالشان برخوردارند(فسیت و فسیت، 2002).
استرس[2] یک نوع واكنش روانشناختی به تقاضاهای مخاطرهآمیز و سازگاری با فشار تقاضاهایی است كه فراتر از ظرفیت و توانایی فرد میباشد. تقاضاهای ویژهای كه باعث بروز استرس در افراد میشوند، عوامل استرسزا[3] نامیده میشوند. افزایش مسئولیتها و حجم كار باعث شكوفایی استعدادها و تواناییهای فرد شده و میتواند در بلندمدت برای وی سودمند باشد. این نوع از عوامل استرسزا، عوامل استرسزای چالشی نام دارند. عوامل استرسزای چالشی فرصتهای مطلوبی به وجود می آورد كه باعث یادگیری، رشد و پیشرفت فرد میشوند. این گونه عوامل با وجود خسته كننده بودن، باعث بروز احساسات مثبت از جمله غرور و اشتیاق و هیجان میشوند فشار زمانی (کمبود وقت)، پیچیدگی کار و مسئولیت کاری ابعاد عوامل استرسزای چالشی می باشند (کول کویت و همکاران به نقل از فیضی و همکاران1390،صص103-106).
افراد واكنشهای متفاوتی در مقابله با عوامل استرسزا از خود نشان میدهند. یكی از شیوههای بررسی تفاوت رفتاری افراد هنگام قرار گرفتن در محیطهای استرسزا، مطالعه الگوی رفتاری تیپ A میباشد. افراد تیپ A معمولاً عجول، كم حوصله، سختگیر، رقابتجو، برتریطلب، آتشی مزاج، پرخاشگر و كینهجو هستند. تیپ B افرادی صبور، باحوصله و آرام می باشند.
عوامل استرس زای چالشی کارکنان چه نقشی در خوداتکائی کارکنان ایفا می کند؟ در این تحقیق به تبیین نقش عوامل استرس زای چالشی شغلی در بروز خوداتکایی پرداخته می شود. و این کار به طور مجزا در دو نوع تیپ شخصیتی مورد استفاده قرار می گیرد.
1-3.اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
استرس در مدیریت رفتارسازمانی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است و از آن جایی كه شرایط كار دائماًً در حال تغییر است، استرس همواره با درجات مشخصی در رابطه با مسائل مرتبط با كار در سازمان ها وجود دارد. در چند دهه اخیر استرس به صورت جدی تری خودنمایی نموده و با توجه به این تحولات، فشارعصبی از مسائل عادی و معمولی شده و اغلب كاركنان آن را به گونه ای و با شدت و ضعف تجربه كرده اند. استرس امروزه تقریباً واژه ای متداول شده و همگان با مفهوم آن آشنا بوده و یا آن را تجربه كرده اند و دلایل غیر قابل انكار بیانگر این واقعیت است كه آن بر سلامت جسمی، روانی، رفتار و نحوه انجام كار اثرات منفی و غیر قابل جبرانی می گذارد كه برای فرد و یا سازمان بسیار پر هزینه می باشد. چنانچه استرس، مدیریت شود و مهارتهای مقابله ای موثر فراهم شود، فرد قادر خواهد بود تا با نیازها و چالش های زندگی خود به شیوه ی بهتری كنار آید.
مطالعه حاضر به دلیل اینکه می تواند درک ما را از متغیرهایی که در خوداتکایی مؤثر هستند ارتقاء دهد، دارای اهمیت است. از جنبه عملی وکاربردی می تواند یک سلسه اصول راهنما ومهم تهیه کند که بر تقویت خوداتکایی کارکنان تأکید نماید. از طرفی دیگر چون اعضای هیات علمی دانشگاه نیز در محیطی استرس زا فعالیت می نمایند انجام مطالعه حاضر را با اهمیت تر می سازد.
شناخت عوامل استرس زای چالشی شغلی و ارتباط آن با خوداتکایی در دو نوع تیپ شخصیتی می تواند مدیران و اعضای هیأت علمی را در انجام بهتر وظایف سازمانی رهنمون شود. نزدیکی رشته پژوهشگر به مسائل و مشکلات سازمانها و علاقه پژوهشگر به مباحث نو از دیگر دلائل انتخاب این تحقیق می باشد.
[1] – Baumeister and Kathleen
[2]-Stress
[3]-Stressors
[4]- Challenge Stressors
[5] – Type A Behavior Pattern
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فرم در حال بارگذاری ...