مبانی نظری مناطق آزاد در علم اقتصاد
مبحث مناطق آزاد از نظر علم اقتصاد را میتوان در شاخههای متعدد بررسی کرد. در این میان تجارت بینالمللی و توسعه اقتصادی، مهمترین شاخههای علم اقتصاد هستند که مناطق آزاد در پرتو تئوریهای آن ها میتواند مورد بحث و نظر قرار گیرد (اسفندیاری و همکاران، ۱۳۸۷):
الف) تئوریهای تجارت بینالملل: بیشتر اقتصاددانان معتقدند که تجارت، موتور رشد و توسعه در جوامع امروزی است، کلاسیکها معتقدند هر ملت میتواند در تولید یک یا چند کالا در سطح بینالمللی، بر اساس هزینه، برتری مطلق یا نسبی پیدا کند و از طریق مبادله آن به رفع نیازهای خود بپردازد. رابطه مبادله نیز از طریق ارزش اجتماعی، اقتصادی و همچنین میزان هزینه تولید تعیین میشود.
آدام اسمیت[۴۷] بر اساس اصل تقسیم کار، تجارت آزاد را بهترین روش برای کشورها پیشنهاد نموده است. استدلال اسمیت بر این اساس بود که از طریق تجارت آزاد هر کشور میتواند در کالاهایی تخصص پیدا کند که در آن ها دارای مزیت مطلق است.
دیوید ریکاردو[۴۸] تجارت بینالملل را در چارچوب نظریه ارزش کار، بررسی و نظریه معروف مزیت نسبی را ارائه کرد.
هکشر- اوهلین[۴۹] دانشمندانی بودند که اساس نظریه جدید تجارت بینالملل را پیریزی نمودند. آن ها معتقدند کشورهایی که از سرمایه فراوانی برخوردارند اقدام به صادرات کالاهای سرمایهبر و کشورهایی که از وفور نیروی کار برخوردارند اقدام به صادرات کالاهای کاربرکنند.
ب) راهبردهای توسعه اقتصادی با نگرش به تجارت بینالملل: در زمینه مباحث توسعه اقتصادی اغلب با دو دسته راهبردهای دروننگر و بروننگر به شرح زیر مواجه هستیم:
راهبرد جانشینی واردات (راهبرد دروننگر): راهبرد جانشینی واردات یا سیاستهای دروننگر یا جهتگیری درونگرا، راهبردی برای توسعه اقتصادی مبتنی بر تأمین احتیاجات بازار داخل کشور با تولیدات داخلی میباشد؛ به صورتی که این تولیدات به مرور جایگزین واردات گردند.
این سیاست در دهه ۱۹۵۰ مطرح و در دهه ۱۹۶۰ اعتلا یافت و بسیاری از کشورها مانند آمریکای لاتین؛ سیاست صنعتی شدن جایگزینی واردات را به عنوان اصلیترین روش حصول به رشد و توسعه اقتصادی اتخاذ کردند . عمدهترین هدف از انتخاب این راهبرد، رهایی
از وابستگی وارداتی و رسیدن به خودکفایی است.
راهبرد توسعه صادرات (راهبرد بروننگر): از دهه ۱۹۷۰ تردیدهای زیادی درباره موفقیت سیاست جایگزینی واردات در حل مسائل توسعه کشورها ایجاد شد و موجب تقویت موضع اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک که صادرات را علت رشد و توسعه ا اقتصادی میدانستند – گردید. توسعه صادرات معرف گرایش به آزادی در تجارت بینالملل است. منظور از راهبرد توسعه صادرات، صادرات محصولات غیر سنتی (اعم از کالاهای اولیه کشاورزی و معدن)، نیمه ساخته و کالاهای ساختهشده (محصولات کارخانهای) میباشد، به صورتی که جانشین سنتی کالاهای اولیه گردد.
سیاست توسعه صادرات منجر به تخصیص منابع در جهت استفاده از مزیتهای نسبی توأم با کارایی و گسترش کیفیت میشود. استدلال شده که رشد «برونگرا» و مبتنی بر صادرات به رشد بیشتر «بهرهوری کل عوامل تولید» منجر میشود.
اهداف ایجاد مناطق آزاد
به طور کلی اهداف و فلسفه شکلگیری مناطق آزاد در جهان را به صورت زیر بیان میکنند:
-
- جذب سرمایه های خارجی و داخلی
-
- ایجاد فرصتهای شغلی جدید
-
- کسب درآمد ارزی و افزایش صادرات
-
- دستیابی به فناوری پیشرفته
-
- ارتقا و توسعه فعالیتهای تولیدى با جهتگیری صادراتى توسط سرمایه گذارهاى خارجى و سرمایه هاى سرگردان داخلى
-
- جذب نقدینگی سرگردان داخلی و کمک به مهار تورم
-
- محرومیت زدایی از مناطقی که امکان رشد و توسعه بالقوه را دارند
-
- افزایش کارایی اقتصاد ملی
“
فرم در حال بارگذاری ...