:
صرع یکی از بیماریهای مهم عصبی درانسان بوده وحدود یک درصد جمعیت را درگیر می کند.پژوهشگران نشان دادهاند که تشنجات به علت تخلیههای گهگاه دربافت عصبی اتفاق میافتد(83). مشخص شده است که این تغییرات گهگاه برگشت پذیر در عملکرد نورونها، باعث بهم خوردن فعالیت الکتریکی مغز می شود.در بعضی موارد نیز حملات تشنجی به دلیل ورود یونهای کلسیم به داخل سلولهای عصبی اتفاق میافتد و کاهش غلظت داخل سلولی کلسیم در بعضی از مدلهای حیوانی،اثرات مهاری روی تشنجات داشته است( 96و83 )
همیشه در نخستین حمله به ویژه تشنجات حرکتی (Motor seizure)علل مهمی مانند مننژیت،کمبود کلسیم خون،هیپوگلیسمی،هیپوپاراتیروئیدی و آسیبهای فضاگیر مغز(بهویژه در افراد بالاتر از 25 سال)باید در نظر گرفته شود. عکس این مسئله نیز وجود دارد،یعنی بسیاری اوقات با افرادی روبرو میشویم که صرع ندارند ولی بغلط با عنوان این بیماری درمان میگردند.مثل برخی مبتلایان به هیپوگلیسمی(9).
عملکرد نورونهای سربرال به عوامل متعددی بستگی دارد.از جمله غلظت گلوکز،اکسیژن،روندهای سمیت زدایی ارگانهای احشایی و……هر اندازه تغییرات متابولیک سریعترباشد،احتمال وقوع تشنج بیشتر است.زیرا نورونهای سربرال در برابر انها بسیار حساس میباشند(1).
هارمالین یک ایندول آلکالوئید و یک مشتق از β-کربولین میباشد که در ایجاد اختلالات حرکتی مثل لرزشهای حرکتی و تغییر در فراگیری شرایط حرکتی و اختلال در یادگیری فضایی نقش زیادی دارد(67،88،89،90،127). این مولکول در سطح سلولی چندین سایت عملکردی دارد که شامل گیرندههای بنزودیازپین،گیرندههای سروتونین و گیرندههای گاباA هستند.این آلکالوئید از طریق اتصال به جایگاه آگونیست معکوس رسپتورهای GABA-A طیف وسیعی از اثرات آنتاگونیستی بر علیه بنزودیازپینها ایجاد می کند که شامل القاء
اضطراب،تحریک CNS و تشنج میباشد(69). همچنین مطالعات مختلف نشان داده که هارمالین قادر است فعالیت MAO-A را مهار نماید،بنابراین با مهار مونوآمین اکسیداز A غلظت نوراپینفرین و سروتونین در سیناپسهای عصبی افزایش مییابد (34،44،110).
هارمالین،عمدهترین آلکالوئید گیاه اسفند است،از جمله اثرات مهم این آلکالوئید اثر روانگردانی و هالوسینوژنیک(Hallucinogenic)آن است که ناشی از خواص مهارکنندگی مونوآمیناکسیداز(MAO)این آلکالوئید بر سیستم اعصاب مرکزی است (115). بر اساس گزارشات مولکول هارمالین نه تنها می تواند بر سیکل رفتاری اضطراب و ترس موثر باشد،بلکه قادر است لرزشهای عضلانی (Tremor) و تشنج را ایجاد کند(82) که در ایجاد این تشنجات مسیر Olivocerebellar و هسته زیتونی تحتانی مخچه و نوروترانسمیتر سروتونین دارای اهمیت زیادی است (14،44) بنابراین مطالعه حاضر جهت تعیین آستانه تشنج ناشی از تزریق درون صفاقی هارمالین و مقایسه آن با آستانه تشنج پنتیلنتترازول(PTZ) در موشهای سوری نر اجراء گردیده است.
1-1-1-تعریف واژه ها:
صرع(Epilepsy):
صرع یعنی اختلال متناوب سیستم عصبی که از تخلیه ناگهانی،شدید و غیر منظم نورونهای مغزی ناشی می شود،که به یکی یا آمیزهای از حالات بالینی منجر میگردد،مانند از دست دادن هوشیاری،حرکات تشنجی اندامها،ادراک حسی غیر طبیعی،رفتار غیر عادی و نشانه های گوناگون دیگر.پیدایش هر یک از این علائم به کانون آسیب در مغز و جای تخلیه امواج صرعی بستگی دارد( ).
حمله(Sizure):
حمله یک واژه کلی است که به وقوع حمله ناگهانی یک بیماری گفته می شود،در نورولوژی برای هر گونه حمله صرعی، با تشنج یا بدون تشنج بهکار میرود،ممکن است هوشیاری بیمار طبیعی یا مختل باشد.
تشنج(Convulsion):
به حملاتی اطلاق میگردد که معمولا با حرکات بدنی شدید به صورت تونیک یا کلونیک یا هر دو همراه است و ممکن است در یک اندام(Local) یا همه اعضاء(Generalized) دیده شود که بهترین نمونه آن صرع بزرگ یا گرندمال میباشد.
تونیک(Tonic):
در حالت تونیک اندامها در یک وضعیت کشیده و سخت قرار میگیرند(Extension Rigidity) و معمولا کمتر از یکی دو دقیقه در آن موقعیت باقی میمانند، بروز صرع ممکن است تنها به شکل تونیک باشد.
کلونیک(Clonic):
در حالت کلونیک یکی یا همه اندامها دچار حرکات لرزشی پیدرپی و غیرارادی می شود و بیمار مرتبا دست و پا میزند.
پرشهای میوکلونیک(Myoclonic Jerks):
پرشهای سریع ناگهانی و غیرطبیعی اندامها میباشد که به دلیل انقباض سریع عضلات بهویژه ماهیچههای خمکننده بروز مینماید،علت آن دشارژهای صرعی است که از قشر یا ساقه مغز صادر می شود.
پیشدرآمد(Aura):
به نشانه های صرعی میگویند که بیمار معمولا چند ثانیه قبل از پیدایش حمله تشنج احساس می کند.Aura یک نوع صرع کانونی( (Focal به شمار می آید که در حقیقت برای مشخص نمودن کانون صرعی در مغز اهمیت دارد.Aura به اشکال گوناگونی مثل سرگیجه،احساس بوی بد در دهان یا بینی و احساس چشایی نامطبوع بیان میگردد.
فرم در حال بارگذاری ...