1- 1 بیان مسئله
خاك ها توده طبیعی با مورفولوژی واحد هستند که در نتیجه اثر برهم کنش اقلیم، موجودات زنده، مواد مادری، پستی و بلندی در طول زمان تشکیل گردیده اند (مولدرز، 1987).
ماده مادری از مهم ترین فاكتورهای خاك سازی در مناطق خشك و نیمه خشك محسوب می گردد (بوول و همکاران 2003). خصوصیات و تركیب شیمیایی ماده مادری، نقش مهمی در تعیین مشخصات خاك، به خصوص در مراحل اولیه تشكیل خاك ایفا می كند. تنوع در مواد مادری، تغییر قابل توجهی در ویژگی های فیزیكی، شیمیایی، نوع و مقدار كانی های رسی و رده بندی خاك ها ایجاد نموده است ( نوروزی، 1389). برادی (1990 )، نوع كانی تشكیل شده در خاك را تحت تاثیر سه عامل اقلیم، شرایط محیطی و نوع ماده مادری می داند. با گذشت زمان و پیشرفت هوادیدگی، خاك ها تكامل یافته و تركیب كانی های آنها در جزء رس تغییر می كند. خاك های تشكیل شده روی سنگ بسترهای متفاوت به دلیل اختلاف كانیهای موجود در ساختار سنگ ها و اختلاف مقاومت آنها دارای مشخصات فیزیكی، شیمیایی، كانی شناسی و رده بندی متفاوتی هستند. فرهنگی، ملكی( 1384) بیان كردند، خاكهای تشكیل شده بر روی گرانیت دارای بافت درشت لومی شنی در همه لایه ها می باشد و میزان رس با افزایش عمق، كاهش و مقدار شن، افزایش می یابد و در خاك تشكیل شده بر روی سنگ آندزیت بازالتی بافت خاك ریزتر و رس خاك بیشتر است. شكل آبادی (1379) اظهار داشت كه در خاك های روی سازند گرانودیوریت، كمترین میزان رس (حدود 3 درصد ) ولی در خاك های تشكیل شده بر روی شیل همراه با ماسه سنگ، بیشترین مقدار رس( 26 درصد) وجود دارد. در مطالعات كاسپاری و همكاران (2006)، در خاكهای تشكیل شده بر روی مواد دگرگونی، ذرات در اندازه سیلت ریز بیشترین فراوانی را دارد و در خاكهای به وجود آمده از میكاشیست، شن زیادی در افق A گزارش شده است. آکیهرو و همكاران(2002)، گزارش كردند كه مواد مادری بر روی مقدار رس، ظرفیت تبادل كاتیونی، اشباع بازی و اسیدیته خاك های مطالعه شده تأثیر دارد. اولیایی و همكاران (2006 )، خواص فیزیكی و شیمیایی خاك های ایران در اقلیم خشك و نیمه خشك را كاملاً تابع سنگ مادر آهكی آن می دانند كه به مرور زمان تحت تأثیر هوادیدگی شیمیایی و فیزیكی قرار گرفته و خاك هایی سرشار از آهك را به وجود می آورد. شكل آبادی (1379)، بیان كرد كم ترین مقدار آهك در خاك های حاصل از سازندهای آذرین ( 7 تا 15 درصد ) و حداكثر آن در خاك های حاصل از سازندهای آهكی و دولومیتی ( 30 تا 40 درصد ) وجود دارد. تاناچیت و همكاران (2006) بیان كردند غلظت عناصر در اجزای مختلف ذرات خاك و موقعیت های مختلف زمین با تفاوت در سنگ بستر و تفاوت در هوادیدگی تغییر می كند. اسكافر و همكاران (1980 )، رده بندی و طبقه بندی خاك های مختلف در سطح گروه بزرگ و سری را مرتبط با مواد مادری و توپوگرافی خاك دانستند. شا و همكاران( 2004)، معتقدند تشكیل خاك، به خصوص مقدار رس خاك های تحت الارض كه تعیین كننده ی فامیل خاك در سیستم رده بندی آمریكایی می باشد، كاملاً تحت كنترل ماده مادری است.
توپوگرافی یكی از عاملهای اساسی در توسعه خاكها میباشد (هال4، 1983). مطالعات زیادی نشان داده که بسته به وضعیت توپوگرافی در اکوسیستم های مختلف ویژگی های خاک تغییر خواهد یافت ( ونتریا و همکاران، 2003 ). امیری نژاد و باقرنژاد (1376) اثرات توپوگرافی برتشکیل و تکامل خاكهای منطقه کرمانشاه را بررسی نمودند. نتایج نشان داد که توپوگرافی به عنوان مهمترین فاکتور خاکسازی، به علت تأثیر بر روابط رطوبتی خاك، شدت جابجایی مواد بوسیله فرسایش و همچنین انتقال مواد به شکل سوسپانسیون و محلول، موجب تکامل خاکرخ گردیده است. گرچه نوع کانیهای رسی در طول ردیف توپوگرافی یکسان بود، ولی نتایج تجزیه های نیمه کمی نشان می دهد که فراوانی نسبی آنها تا حدودی با هم فرق دارد. به عبارت دیگر، با افزایش طول شیب، به علت شرایط زهکشی و اثر سفره آب زیرزمینی از مقدار ایلیت و کلریت کاسته شده و بر مقدار کانیهای گروه اسمکتیت افزوده میشود.
از اجزای مهم دیگر خاك، كانی های آن و به ویژه كانی های رسی هستند كه شناسایی این اجزاء تشكیل دهنده خاك مهم ترین راه گشای تعیین نیازهای فیزیكی، شیمیایی و مدیریت خاك می باشد. کانی های رسی موجود در خاك تأثیر شگرفی بر تمامی ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاك دارند. از این نظر شناخت ویژگی های آنها و نیز شیوه تشکیل و تبدیل این کانی ها به یکدیگر جهت درك بهتر از
تشکیل و تکوین خاك امری لازم و ضروری به نظر می رسد. رس های موجود در خاك بر انقباض و انبساط، تهویه، شکل پذیری، قابلیت نفوذ آب و ریشه گیاه، تبادلات کاتیونی، تثبیت پتاسیم و آمونیوم و… تأثیر به سزایی دارند (نتلتون و براشر، 1983 ). کانی های رسی تحت عوامل هوادیدگی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی در خاك تشکیل می شوند بر این اساس کانی های رسی را به 3 گروه می توان تقسیم کرد: 1- کانی های رسی موروثی: این گروه از کانی ها به طور مستقیم به صورت دست نخورده و بدون هیچ گونه تغییر ساختاری از مواد مادری به خاك اضافه می گردند. برای مثال کلریت در مناطق خشک و نیمه خشک منشاء ارثی دارد (بارنهیسل و برچ، 1989). همچنین کائولینیت کلریت و ایلیت مشاهده شده در خاك های استان گلستان منشأ ارثی دارند (پاشایی، 1999، امینی جهرمی، 2004 ؛ عجمی، 2007 ، قرقره چی، 2007 ). 2- کانی های رسی تغییریافته: این گروه با شرایط محیطی خود در تعادل نبوده و در اثر هوادیدگی ملایم و دگرگونی به کانی های دیگر تبدیل می شوند. به طور مثال اسمکتیت در نواحی مرطوب تر شمال غرب استان فارس از تغییر شکل میکا به وجود آمده است (خرمالی و ابطحی، 2003 ) و 3- کانی های رسی نوتشکیل: این گروه از کانی ها در اثر سنتز مواد تخریب شده از کانی های اولیه مختلف تشکیل می گردد. به عنوان مثال اسمکتیت در خاك های دارای زه کشی ضعیف که دارای غلظت بالای منیزیم هستند می تواند به صورت نوتشکیلی از محلول خاك تبلور یابد. هوادیدگی و تغییر و تبدیل کانی های رسی در مناطق خشک و نیمه خشک نسبت به مناطق مرطوب محدود بوده از این رو بعضی از این کانی ها به دلیل مقاومت اندك آنها در برابر هوادیدگی به تنهایی دراین نواحی یافت می شوند که از جمله آنها می توان به کانی های فیبری سپیولیت و پالی گورسکیت اشاره کرد. پالی گورسکیت در شرایط مرطوب بیش از 300 میلی متر بارندگی سالیانه (پاکوت و میلوت، 1979) و یا نسبت بارندگی به تبخیر و تعرق سالیانه ( P/ET) بیش از 4/0 (خرمالی و ابطحی، 2003 ). ناپایدار بوده و به اسمکتیت تبدیل می شود. برعکس این فرایند در خاك های بسیار شور و سدیمی پالیگورسکیت می تواند از تخریب اسمکتیت و یا از طریق نوتشکیلی از محلول خاك به وجود آید. اهمیت کانی شناسی در تکامل خاک به حدی است که اعتقاد برادی (1990) نوع کانی موجود در خاک بیانگر مرحله هوادیدگی خاک است.
آهن یکی از مهمترین عناصر موثر در فرایندهای تشکیل خاک است. مقدار و توزیع اشکال قابل استخراج آهن در خاک بیانگر مرحله و درجه تکامل خاک میباشد. بدین منظور آهن به سه روش سدیم دیتیونایت (آهن آزاد) ، اگزالات آمونیوم (آهن غیرکریستالی) و آهن مغناطیس اندازه گیری شد. اکسالات آمونیوم برای عصاره گیری اکسیدهای آهن غیر متبلور Feo)) و سیترات بیکربنات دی تیونات برای عصاره گیری اکسیدهای آهن متبلور(Fed) به علاوه غیر متبلور Feo)) استفاده می شود. افزایش اختلاف بین مقدار به دست آمده، توسط این دو روش (Fed-Feo) نشان دهنده ی افزایش مقدار آهن با درجه ی تبلور زیاد می باشد. از سوی دیگر، کاهش نسبت(Fed /Feo) تخمینی از تبدیل اکسیدهای آهن غیر متبلور، عمدتاً فری هیدراتها، به اکسید آهن با تبلور خوب می باشد. این نسبت به عنوان شاخصی برای تکامل خاک شناخته شده است(جکسون و همکاران، 2007).
عوامل اصلی ایجاد کننده مغناطیس در خاک دو کانی مگنتیت و مگهمیت هستند. کانی های دیگر آهن دار غیر مغناطیس هستند و حتی برخی ترکیبات موجود در خاک نظیر کربنات دارای پذیرفتاری مغناطیسی منفی هستند. بخشی از مواد فرو مغناطیس در خاک از مواد مادری به ارث می رسد که سهم مگنتیت بیشتر است. فرایند های خاک سازی نیز روی افزایش پذیرفتاری مغناطیسی اثر دارد. از جمله فرایند ها می توان به تجمع ترجیحی کانی های فرومغناطیس ناشی از هوادیدگی و شستشو اشاره کرد. فرایند دیگر تبدیل کانی های غیر مغناطیس به کانی های فرومغناطیس است که ناشی از اکسیداسیون و احیا یا حرارت است. هرچه پذیرفتاری مغناطیسی خاک بیشتر باشد خاک متکامل تر است (یوسفی فرد و همکاران، 1389).
2-1 فرضیه ها
1- مواد مادری و پستی بلندی از عوامل اصلی اثرگذار بر تشکیل خاکهای منطقه است.
2- در امتداد یک مسیر عمود بر مسیر حرکت رودخانه، خاکها از تنوع کافی بر خوردارند.
3-1 اهداف اصلی
1- تحول خاک های حاصل از رسوبات آبرفتی رودخانه کارون در یک امتداد عمود بر مسیر رودخانه کارون.
4-1 اهداف فرعی
1- مطالعه تغییرات فیزیکی و شیمیایی خاکها در امتداد یک مقطع از رودخانه
2 – تعیین مهمترین فاکتورهای خاکسازی بر ویژگی های خاک های مورد مطالعه
[1] .Moldez
[2] .Boul
[3] .Brady
[4] . Caspari
[5] . Akihiroand et al
1 . Thanachit et al
[7] . Schafer et al
[8] . Shaw et al
4.Hall
[9] . Barnhysl and Brch
[10]. Paket and Milout
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فرم در حال بارگذاری ...