مفهوم گروهوارها در هندسه دیفرانسیل در سال 1950 توسط اریزمن[1] مطرح شد که در واقع تعمیمی از گروهها میباشد.یکی از نظریههایی که بر مبنای گروهوارها میتوان ساختارهای آن را مشخص کرد، نظریهی فضاهای پوششی است. این نظریه یکی از مهمترین نظریهها در توپولوژی جبری است که با مطالعهی رستهها، گروهوارها و روابط بین آن ها در فضاهای پوششی، مفهوم پوشش بامعنا میشود که این روابط توسط براون[2]، هاردی[3]، آیسن[4] و موسوک[5] در مراجع [2,6,9,10,14,16]، مورد بررسی قرار گرفته است. در سال 1971، هایگنز نشان داد نظریهی گروهوارهای پوششی نقش مهمی را در عملکرد گروهوارها ایفا میکنند. در این نظریه دو نتیجهی مهم و کلیدی وجود دارد که بررسی توپولوژیکی این دو نتیجه، در سال 1976 توسط براون و هاردی در مرجع [2]، بیان شده است. طی این بررسی
براون در سال 2006 در مرجع [1]، همارزی رستهی از پوشش های توپولوژیکی و رستهی از گروهوارهای پوششی گروهوار بنیادی را برای فضای توپولوژیکی که دارای پوشش جهانی میباشد، نشان داد.
در سال 1998، در مرجع [14]، موسوک نظریهی حلقه-گروهوار را تعریف کرد. علاوه بر آن ثابت کرد که برای حلقهی توپولوژیکی ، یک حلقه-گروهوار میشود. سپس همارزی رستهی از پوششهای حلقهای توپولوژیکی و رستهی از پوششهای حلقه-گروهواری را نشان داد.
در فصل اول این پایاننامه، مفاهیمی از توپولوژی جبری مانند هموتوپی، هموتوپیراهی و اولین گروه بنیادی را بیان میکنیم. سپس تعاریفی از نگاشتهای پوششی، بالابرها، رستهها و تابعگونها میآوریم و در آخر به مفاهیمی از فضاهای توپولوژیکی، گروهها وحلقهها میپردازیم.
در فصل دوم، گروهوارها و گروهوارهای توپولوژیکی را معرفی مینماییم، سپس مفاهیمی از هموتوپی و اولین گروه بنیادی روی گروهوارها را مورد بررسی قرار میدهیم.
در فصل سوم، عمل گروهوار روی یک مجموعهمانند ، مدول ضربی گروهواری و -فضاها را مطرح میکنیم و نشان میدهیم رستهی از پوششهای توپولوژیکی، با رستهی از – فضاها همارز میباشد.
در فصل چهارم، حلقه-گروهوارهای توپولوژیکی، ایدهآلهای حلقه-گروهواری و قضایای مربوط به آن ها مورد بحث قرار میگیرد. همچنین در این فصل، ثابت میشود که گروهوار بنیادی ، یک حلقه-گروهوار توپولوژیکی است که از این مطلب در فصل پنجم برای تعریف رستهها و همارزی بین آن ها استفاده میشود.
در فصل پنجم به معرفی رستههایی در فضاهای پوششی و همچنین رستههایی از پوششهای گروهواری میپردازیم و به کمک بالابرها همارزی بین ، که یک زیررستهی کامل از میباشد و که یک زیررستهی کامل از میباشد، را نشان میدهیم. در نهایت نگاشت بالابرنده روی گروهوارهای پوششی را تعریف میکنیم.
بشر در دنیای امروزی به صورت روزمره در بازارهای گوناگون درگیر تصمیم گیری های بیشماری بوده و هر گونه پیشنهادی که امکان بهبود دقت و صحت تصمیم و یا کاهش زمان تصمیم گیری را برای او به ارمغان بیاورد برای وی جذاب و ارزشمند می باشد. یکی از بازارهایی که امروزه رو به رونق بوده و مزایای سیستمهای پشتیبان تصمیم گیری در آن بسیار مشهود می باشد بازارهای پولی و سرمایه شامل بازار بورس اوراق بهادار می باشد. فعالان این بازار به خرید و فروش سهام شرکتها در آن بازار پرداخته و از آن طریق با پذیرفتن ریسکِ آینده سهم برای خود سود و یا زیان به بار می آورند.
در این تحقیق سعی خواهد شد تا با به کارگرفتن تکنیکهای داده کاوی شناخته شده، در مسیر تحقیقات صورت گرفته پیشین، ترکیبی از الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتمهای بهینه سازی تکاملی به منظور پیش بینی قیمت سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار ارائه گردد. ترکیب الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی با سه الگوریتم بهینه سازی تکاملی ژنتیک، رقابت استعماری و ازدحام ذرات روی حداقل پنج سهم مورد بررسی قرار خواهد گرفت و دقت پیش بینی هر یک محاسبه و ارائه خواهد گردید. خروجی این تحقیق، پیشنهاد بهترین الگوریتم ترکیبی از بین موارد ذکر شده برای پیش بینی قیمت سهام شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار خواهد بود.
1-2 تعریف مساله
در بازارهای پولی و سرمایه دو نوع تکنیک اساسی برای تحلیل و تصمیم به خرید و یا فروش سهام شرکتها وجود دارد: تکنیک تحلیل بنیادی[1]، تکنیک تحلیل تکنیکی[2]. در تحلیل بنیادی، از مولفه های اصلی عملکرد و توان شرکت در برابر فرصتها و تهدیدهای بازار و در سطح کلان کشور استفاده شده و در مورد خرید و یا فروش آن سهم تصمیم گیری می شود. در برابر در تحلیل تکنیکی، فرض بر آن است که اثر کلیه عوامل کلان و خرد اقتصادی و نیز توان و عملکرد شرکت در پیشینه تاریخی قیمت سهم وجود داشته و در نتیجه با تحلیل روند قیمت سهم، تصمیم به خرید و یا فروش سهم شرکتی گرفته می شود. پیش بینی و یا پیش گویی قیمت سهم شرکتها در بازارهای اوراق بهادار از مسائلی است که تحقیقات گوناگونی در کشورهای مختلف در مورد آن صورت گرفته است. این تحقیق در بازار بورس اوراق بهادار تهران و تحت رویکرد تکنیک تحلیل تکنیکی سعی خواهد نمود تا به حل مساله پیش بینی قیمت سهم شرکتها پرداخته و پاسخی به نیاز فعالان بورس اوراق بهادار در مورد حل مساله پیش بینی قیمت سهم ارائه نماید.
.. 113
2-7- فرایند تولید اعداد تصادفی واقع گرایانه.. 114
1-2-7- تقاضای مشتری.. 114
2-2-7-ظرفیت های اولیه تجهیزات و ظرفیت گزینه های ظرفیتی.. 114
3-2-7-هزینه های ثابت.. 116
4-2-7- هزینه های متغیر.. 116
5-2-7-موجودی اولیه.. 117
3-7- فرایند حل مساله بهینه سازی چند هدفه زنجیره تامین پیشنهادی 119
فصل هشتم- نتیجه گیری و تحقیقات آتی.. 128
1-8- نتیجه گیری.. 128
2-8- پیشنهاد برای تحقیقات آتی.. 130
فهرست منابع و مراجع.. 131
فهرست کتب مرجع.. 131
فهرست مقالات مرجع.. 131
پیوست A- مفاهیم پایه تئوری فازی.. 145
1-A- تعاریف پایه مجموعه های فازی.. 145
1-1-A- مجموعه فازی.. 145
2-1-A- مجموعه فازی نرمال.. 146
3-1-A- برش α در مجموعه های فازی.. 146
4-1-A- مجموعه فازی محدب.. 147
2-A-عملگرهای مجموعه ای استاندارد در مجموعه های فازی.. 148
1-2-A- متمم مجموعه های فازی.. 148
2-2-A- اجتماع مجموعه های فازی.. 148
3-2-5- اشتراک دو مجموعه فازی.. 149
3-A-تعمیم عملگرهای مجموعه ای مجموعه های فازی.. 149
1-3-A-تی-نرم ها: اشتراک های فازی… 149
4-A- اعداد فازی.. 152
1-4-A-عدد فازی مثلثی.. 153
5-A- تئوری امکانی.. 154
1-5-A-معیار امکان و الزام موزون و معیار اعتبار فازی.. 158
6-A-غیرفازی سازی معیارهای امکانی.. 160
1-6-A-غیر فازی سازی معیارهای امکان و الزام فازی.. 160
2-6-A-غیرفازی معیار جمع موزون امکان و الزام و معیار اعتبار فازی 164
7-A- برنامه ریزی ریاضی فازی با بهره گرفتن از معیارهای الزام، امکان و اعتبار فازی.. 167
1-7-A- روش اعشاری.. 168
2-7-A-روش وضعیتی.. 169
فهرست شکل ها
شکل1-1: طبقات زنجیره تامین.. 8
شکل 1-3 : مدل شماتیک زنجیره تامین پیشنهاد شده.. 38
شکل 1-4: فضای تصمیم.. 54
شکل 2-4- فضای اهداف.. 55
شکل3-4- مجموعه نقاط غیر مسلط.. 57
شکل 4-4- فضای اهداف گسسته.. 58
شکل 5-4- یافتن نقاط غیر مسلط در فضای اهداف پیوسته.. 59
شکل 6-4- یافتن نقاط غیر مسلط در فضای اهداف غیر خطی.. 59
شکل 7-4- فاصله چبیشف و خطوط تراز.. 62
شکل 8-4- نقاط روی کوچکترین خط تراز مماس.. 63
شکل 9-4- وجود بیش از یک نقطه روی خط تراز برخورد کننده.. 64
شکل 10-4-اشعه های کاوشگر پراکنده.. 68
شکل 11-4- اشعه های جستجو گر متمرکز شده.. 68
شکل 1-5- برنامه ریزی متقارن.. 76
شکل 1-6 : فضای اهداف.. 99
شکل 2-6- فضای ارضای اهداف.. 99
شکل 4-6- فضای گسترش یافته معیار ورنر روی فضای اهداف.. 102
شکل 3-6- نگاشت نقطه بهینه ورنر روی فضای ارضای اهداف.. 101
شکل 5-6- فلوچارت الگوریتم پیشنهادی.. 106
شکل 1-7- استراتژی بهینه.. 126
شکل 1-A: مجموعه فازی نرمال.. 146
شکل 2-A-برش α مجموعه فازی.. 147
شکل 3-A- مجموعه فازی محدب.. 148
شکل 4-A- تابع عضویت.. 153
شکل 5A– امکان و الزام رخداد A کوچکتر از عدد قطعی g.. 157
شکل 6-A- امکان و الزام رخداد A کوچکتر از عدد قطعی g.. 157
شکل 7-5- امکان رخداد A کوچکتر از B. 160
شکل 8-A- امکان رخداد A بزرگتر از B. 161
شکل 9-A- امکان رخداد A با توجه به B. 163
شکل 10-A- الزام رخداد A با توجه به B. 164
فهرست جداول
جدول 1-6-نقاط ایده آل و ضد ایده آل.. 108
جدول 2-6- مقادیر ارضای اهداف معیار ورنر.. 109
جدول3-6- وزن های پراکنده.. 110
جدول 4-6- مقادیر ارضای اهداف به ازای هر وزن.. 110
جدول 5-6- مقادیر مورد نیاز در الگوریتم RTLP. 111
حدول 1-7- موجودی اولیه.. 117
جدول 2-7- توابع تولید متغیرهای تصادفی.. 117
جدول 3-7- بردارهای اهداف ایده آل و ضد ایده آل.. 120
جدول 4-7- نتایج کاربرد روش ورنر.. 121
جدول 5-7- نتایج کاربرد روش پیشنهادی.. 122
جدول 6-7- نتایج کاربرد روش چبیشف کلاسیک.. 122
جدول 7-7- مقایسه روش پیشنهادی با دیگر روش های بهینه سازی چند هدفه 123
فهرست نمودارها
نمودار1-7- پراکندگی جواب های حاصله از روش چبیشف فازی.. 125
نمودار 2-7- مقایسه پراکندگی نقاط حاصل در روش چبیشف کلاسیک و روش چبیشف فازی 125
نحوه انتخاب حوزه تحقیق حاضر بر اساس تجربه و علاقه نگارنده و پیشنهاد استاد راهنما با توجه به سابقه علمی و تحقیقی ایشان می باشد. در انتخاب حوزه تحقیق توجه گردیده است که موضوع انتخابی می بایست مرتبط با نیازهای صنعت حال حاضر کشور و در راستای پیشرفت دانش فنی داخلی ، با توجه به کاستی های روش های پیشنهاد شده برای موضوع مربوطه چه در داخل و چه در خارج از کشور باشد.
بررسی ادبیات موضوع از مهمترین و وقت گیرترین فعالیت ها در ارائه یک تحقیق علمی می باشد. بدین منظور توجه ویژه ای به این بخش گردیده است و سعی بر آن بوده تا جامع و کامل در حوزه تحقیق انتخاب شده صورت گیرد. برای این منظور ابتدا کلید واژگان مرتبط را در سایت های علمی معتبر مورد جستجو قرار داردیم. عناوین بیش از هزار عدد مقاله نزدیک به موضوع مطالعه شد و خلاصه آندسته از مقالاتی که عنوان آنها مناسب تر و مرتبط تر به نظر می رسید بررسی شد. از این مطالعه نزدیک به سیصد مقاله انتخاب و ذخیره گردید که از بخشی از آنها در پایان نامه استفاده شده است. برخی از این مقالات خود مراجعی مهم را معرفی می نمایند که با بهره گرفتن از آنها حدودا پنجاه عنوان مقاله دیگر به لیست مقالات منتخب اضافه گردیده و ذخیره و مطالعه گردید.
” در جامعه ای که تصاویر ابزاری-اغلب بدون حتی یک کلمه- به کارمی روند تاعواطف واحساسات ما را درهر نوبت برانگیزانند و به کار گیرند، برنامه های آموزشی بایستی محرک توسعه ی ابزار تجزیه و تحلیل انتقادی تصاویر باشند تا مردمان عادی از تأثیر قلمرو زیبایی شناختی و پیوند اسرارآمیز ارزش های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بهره مند شوند” (برتون،413:2000).
از آن جا که فرهنگ بزرگ ترین نیاز جامعه ی بشری است و عامل اصلی پویایی و نشاط و تداوم حیات جوامع، امروزه مباحث حوزه ی فرهنگ به عنوان مهم ترین عامل در توسعه ی اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی، انسانی و اخلاقی کشور در کانون توجه صاحب نظران، اندیشمندان و نخبگان قرار گرفته است. نقش مؤثر و بنیادین فرهنگ در کلیه ی عرصه های زیستی و فکری بشر چشم انداز جدیدی در حوزه های عینی و ذهنی ایجاد کرده است.(مسعودی،3:1388) فرهنگ روح همبستگی و تداوم حیات معنوی و وجدان عمومی یک ملت، قوم و سرزمین است.فرهنگ و تمدن عامل”غرور ملی”، زنجیره ی تداوم حیات تاریخی و عامل بقای یک جامعه در شرایط حال و بستر حیات معنوی و مادی جوامع در آینده است. فرهنگ، انسان ها و جوامع را به گذشته ی تاریخی شان متصل و پویایی و تکامل حیات فصلی آن ها را تضمین می
کند و چراغ روشنی بخش حرکت جوامع به سوی فضیلت ها، زیبایی ها، ارزش ها، و هنجارهای انسجام بخش در آینده خواهد بود. (صالحی امیری8-7 :1388)
به نظر می رسد شناخت محیط فرهنگی به منظور هرچه پویاتر کردن ارزش های درونی هر فرهنگ برای ورود به عرصه ی جهانی ضروری می باشد. بدین منظور است که می بایست با ایجاد و به کار بستن یک برنامه ریزی اصولی در حوزه ی فرهنگ و البته منطبق بر خاستگاه درونی هر کشور و با بهره گرفتن از ابزارهای مؤثر و کارآمد همچون رسانه بتوان تأثیرگذاری های مطلوب و موردنظر را به وجود آورد.(توحیدفام، 18:1390) به خصوص آن که تحولات فرهنگی و اجتماعی معاصر ما، اثرات مهم و معناداری بر ماهیت افراد از رسانه ها نهاده است و برنامه ریزان، سیاست گزاران و نخبگان نمی توانند از این تغییرات در تعیین خط مشی های موردنظر غفلت کنند.لذا اگر بخواهیم از آنچه افراد آماده ی شناخت و دانستن پیرامون فرهنگ و رسانه هستند، آغاز کنیم نیازمند آنیم که دانش و تجربه را در بافت اجتماعی و فرهنگی گسترده تری قرار دهیم. و بنابراین نیازمند آنیم که نقش رسانه ها را به مثابه فرایندی پویا و چندبخشی در حوزه ی برنامه ریزی فرهنگی درک کنیم ، فرایندی که موضوع تعامل میان فن آوری، فرهنگ، برنامه ریزی و نظام ارزشی مخاطبین است.(باکینگهام،همان:54-53)
2-1- بیان مسئله
تجمیع باورها، بینش ها و نگرش های فرد و جامعه که اساس فرهنگ آن فرد یا جامعه محسوب می شوند، از راه های گوناگون پدید آمده و انباشت می گردند. بخشی از برنامه ریزی فرهنگی، مدیریت بر این تجمیع باورها، بینش ها و نگرش هاست . در دوران کنونی هر جامعه ای که واجد ابزار مؤثرتر و توانمندتری باشد در پالایش و انتقال ارزش های فرهنگ خود و تعمیم باورهای موردنظر خویش به افراد جامعه موفق تر و مؤثرتر است.
اکنون به نظر می رسد مهم ترین ابزار و روش برای انتقال مجموعه باورها، بینش ها و نگرش ها -که یکی از کارکردهای آن تأثیرگذاری بر رفتار فرهنگی است ، از طریق آموزش رسانه ای اتفاق می افتد ؛ زیرا که امروزه در جهانی زندگی می کنیم که رسانه ها ما را از هر سو احاطه کرده اند و فضای پیرامونی سرشار از اطلاعات و اخبار جدیدی است که هر لحظه بر زندگی ما تأثیر می گذارد.
از سوی دیگر حجم عظیمی از انگاره های مورد نظر مدیران و برنامه ریزان فرهنگی یک جامعه از طریق آموزش های تلویزیونی به مخاطبان منتقل می شود . همین ظرفیت موجب شده که تلویزیون به یکی از مهم ترین ابزارها برای انتقال حجم عظیمی از انگاره های فرهنگی تبدیل شود . به خصوص که در جهان فرهنگی امروز، سرمایه گذاری های عظیمی در حوزه ی آموزش های رسانه ای عمومی انجام می شود.
بنابراین مسئله اصلی این است که چگونه برنامه ریزی فرهنگی می تواند از طریق ظرفیت ها و کارکردهای تلویزیون آموزش های فرهنگی را در حوزه ی انتقال مفاهیم ارزشی و اخلاقی در جهت رفتار فرهنگی مخاطبان ایجاد کند . بدین منظور پژوهش حاضر سعی دارد تا توسط یک موردکاوی به میزان تأثیر گذاری یک برنامه تلویزیونی –که رسالت اش آموزش مفاهیم فرهنگ دینی و اخلاقی است – به نام ” از تو می پرسند” بر رفتار فرهنگی مردم شهر تهران از نگاه برنامه ریزی فرهنگی بررسی داشته باشد .
در میان حیوانات اهلی مزرعه، بیماریهای متابولیک اهمیت عمدهای را در گاوهای شیری و میشهای آبستن دارند. در سایر گونهها بیماریهای متابولیک معمولا تک گیر میباشند. گاو شیری پر تولید، همیشه مستعد هموستاز غیر طبیعی است، از طرفی سیستم تغذیهای گاوشیری جهت تولید شیر زیاد ارتباط نزدیکی با بیماریهای متابولیک در این حیوانات دارد.
زمانی که تولید شیر در گاو شیری افزایش یافت و گله بزرگتر شد، رخداد بیماریهای متابولیک افزایش خواهد یافت. در گاو شیری رخداد بیماریهای متابولیک در دوره نزدیک گوساله زایی تا اوج[1] تولید بیشتر است. در این دوره به دلیل تبادلات سریع آب، سدیم، کلسیم، منیزیم، کلر، فسفر، ترشح یا دفع این املاح در شیر و تغییرات در میزان دریافت مواد غذایی، محیط داخلی حیوان دچار تغییرات اساسی خواهد شد از طرفی ممکن است نیازهای آبستنی در دوره خشکی توسط جیره تامین نشودو حیوان را مستعد بیماریهای متابولیک نماید.
دوره انتقالی در گاو شیری[2]
دوره انتقالی در گاوشیری به 3 هفته قبل از زایش تا 3 هفته بعد از زایش اطلاق میشود. این دوره از اهمیت بسیار بالایی در سیکل تولید گاوشیری برخوردار است. هیچ دوره دیگری تا این حد نمیتواند تولید، سلامت و توان تولید مثلی را تحت تاثیر قرار بدهد (10،23). موفقیت در دوره انتقالی، سود آوری گاو دردوران شیرواری را مشخص میکند. محدودیتهای تغذیهای یا مدیریتی دوره انتقالی ممکن است مانع از رسیدن گاو به حداکثر تولید شیر بشود.
رخداد بیماریها در دوره انتقالی منجر به کاهش تولید شیر در دوره شیرواری خواهد شد.
یکی از نکات قابل توجه در دوره انتقالی، متابولیسم چربی است(12). افزایش متابولیسم لیپیدها در بافت چربی[3] در ارتباط با بیماریهای حول و حوش زایمان مثل کتوز و کبد چرب است.
دریافت مواد غذایی برحسب ماده خشک[4] در هفته آخر آبستنی کاهش می یابد. این کاهش و تغییرات آندوکرینی منجر به افزایش اسیدهای چرب غیر استریفیه[5](NEFA) در خون خواهد شد. افزایش NEFA که نشان دهنده بالانس منفی انرژی است منجر به افزایش رخداد کتوز، جابجایی شیردان و جفت ماندگی میشود اما تاثیری بر تب شیر ندارد.
استراتژی که درگاوداری در دوره انتقالی باید مد نظر باشد شامل اندازه گیری NEFA در هفته آخر آبستنی و اندازه گیری BHBA (بتا هیدروکسی بوتیرات اسید) در هفته اول بعد از زایش است تا با کنترل بالانس منفی انرژی و کتوز و بیماریهای مرتبط، از تولید بالا در دوره شیرواری و افزایش بهره اقتصادی برخوردار بود.
در طول دوره انتقالی، گاو شیری سازگاری متابولیک بزرگی را به گلوکز، اسیدهای چرب و مواد معدنی متحمل میشود (38). هدف کاربردی مدیریت تغذیه ای در این دوره ایجاد این تطابق متابولیک است. ایجاد استراتژی تغذیهای برای گاو خشک جهت جلوگیری از پرخوری[6] در اوایل دوره خشکی حائز اهمیت است. اما امروزه افزایش حمایت تغذیه ای در اواخر دوره خشکی پیشنهاد میشود(38).
افزایش انرژی جیره توسط کربوهیدراتها در دوره قبل زایش منجر به تاثیر مثبت بر توان گاو در دوره انتقالی میشود. اما تلاش جهت افزایش حمایت انرژی با خوراندن منابع چربی در جیره، یاکاهش خروج چربی درشیر در اوایل شیرواری منجر به کاهش آزاد شدن NEFA از بافت چربی نخواهد شد.
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیرجیره هایی با DCAD متفاوت بررخداد هیپوکلسمی بالینی و تحت بالینی و بالانس منفی انرژی بود.با انجام این تحقیق مشخص خواهد شد که آیا DCAD منفی قبل زایش در رخداد هیپوکلسمی بالینی و تحت بالینی نقشی دارد؟آیا DCAD بر بالانس منفی انرژی تاثیر دارد؟آیا DCAD منفی قبل از زایش باعث کاهش بروز هیپوکلسمی بالینی و تحت بالینی می شود؟ وآیا DCAD مثبت باعث کاهش بروز بالانس منفی انرژی میشود؟