امروزه شبکه های اجتماعی مجازی، به بخشی جدایی ناپذیر از شبکه جهانی وب تبدیل شده است و تصور اینترنت بدون حضور این جوامع مجازی، غیرممکن به نظر می رسد. حتی بسیاری از کاربران اینترنت، بیشتر فعالیت های خود از جمله مرور اخبار، دریافت اطلاعات و پرداختن به سرگرمی ها را از طریق شبکه های اجتماعی انجام می دهند و اینترنت برای آنها، معادلی بهجز شبکه های اجتماعی مجازی ندارد. شبکه های اجتماعی مجازی خدمات و کارکردهای متعددی به کاربران ارائه می دهد که در گذشته توسط اینترنت به صورت کلی، یا وبلاگ، ایمیل، یوتیوب و حتی تلویزیون و ماهواره ارائه می شدند و شبکه های اجتماعی مجازی همه خدماتی را که توسط اینها به صورت جداگانه ارائه می شدند را جمع می کند و همگی اینها را به کاربران ارائه می دهد. با این کار شبکه های اجتماعی مجازی جهان را واقعاً به صورت یک دهکده جهانی درآورده است و اکثر افراد، کارشناسان رسانههای جمعی و همچنین نظریه پردازان اذعان دارند که شبکه های اجتماعی مجازی در این زمینه، یعنی در به وجود آوردن یک دهکده جهانی موفق بوده است. شبکه های اجتماعی مجازی کاربرانی از همه کشورها دارد و افراد از کشورهای مختلف در این شبکه های اجتماعی مجازی عضویت دارند و با یکدیگر در ارتباط میباشند. با توجه به اینکه شبکه های اجتماعی مجازی این قابلیت را هم دارند که بر گوشی همراه نصب شوند و کاربران هم با گوشی همراه از خدمات شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند. پس کاربران زیادی از طریق گوشی همراه عضو شبکه های اجتماعی مجازی شده اند و این باعث شده است که شبکه های اجتماعی مجازی محبوبیت بیشتری کسب کنند تا حدی که حدود چهارصد میلیون نفر فقط از طریق گوشی همراه وارد فیس بوک می شوند و با گوشی همراه خودشان از امکانات و خدمات فیس بوک استفاده می کنند. شبکه های اجتماعی مجازی متعددی در حال حاضر وجود دارد و تا حد زیادی خدماتی شبیه به هم به کاربران ارائه می دهند. از نظر محبوبیت، شبکه اجتماعی فیس بوک حرف اول را می زند و بیشترین کاربران عضو این شبکه اجتماعی مجازی شده اند. در کشور ما هم با وجود فیلتر بودن شبکه های اجتماعی مجازی، افراد زیادی عضو این شبکه های اجتماعی مجازی شده اند و از خدمات و کارکردهای این شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند و از طریق شبکه های اجتماعی مجازی با دوستان خود در ایران و خارج از ایران در ارتباط می باشند و دوست دارند که این از فناوریهای نوین در حوزه ارتباطات استفاده کنند و از بقیه در زمینه ارتباطات عقب نیفتند و شاید هم برای افراد زیادی این شبکه های اجتماعی مجازی مکانی برای آرامش و مکانی به دور از کنترل باشد و افراد زیادی هم احساس می کنند که شبکه های اجتماعی مجازی مکان مناسبی نمی باشد. به طور کلی و به دور از مناسب یا نامناسب بودن شبکه های اجتماعی مجازی باید بپذیریم که شبکه های اجتماعی مجازی در حال حاضر محبوبیت بی نظیری هم در جهان و هم در کشور ما دارند و هر روز تعداد زیادی عضو این شبکه های اجتماعی مجازی می شوند. شبکه های اجتماعی مجازی که باعث دگرگونی های زیادی در حوزه ارتباطات و تعاملات انسانی شده اند و زمینه ارتباط افراد را با دیگران به راحتی فراهم کرده اند و این قابلیت را به وجود آورده اند که افراد به راحتی با افراد دیگر از هر کشور یا فرهنگ و هویتی در ارتباط باشند و می توانند تحت تأثیر آنان قرار بگیرند و یا حتی بر افراد دیگر تأثیر بگذارند و از سوی دیگر با رشد استفاده از این ابزارهای ارتباط جمعی در داخل کشور، نگرانی هایی در مورد فضای نسبتاً باز حاکم بر آنها و تأثیرات زیاد شبکه های اجتماعی مجازی به وجود آمده است؛ طوری که از متولیان فرهنگی کشور گرفته تا مسئولان امنیتی و حتی بسیاری از خانوادهها، از تبعات منفی احتمالی مستتر در به کارگیری شبکه های اجتماعی توسط کاربران داخلی که عمدتاً قشر جوان و نوجوان هستند، ابراز نگرانی کرده اند. تقریباً روزی نیست که در رسانه های کشورمان، هشداری در مورد مخاطرات فرهنگی و امنیتی موجود در شبکه های اجتماعی منتشر نشود. همه افراد از مسئولان گرفته تا افراد عادی در مورد شبکه های اجتماعی مجازی حرف می زنند و اظهارنظر می کنند و تقریباً می توان گفت که تا حد زیادی بدون سند و مدرک اظهارنظر می کنند چون که با توجه به نوظهور بودن شبکه های اجتماعی مجازی مطالعات زیادی در مورد شبکه های اجتماعی مجازی در کشور ما انجام نشده است تا پی ببریم که شبکه های اجتماعی مجازی چه تأثیرات مثبت یا منفی بر کاربرانش دارد و آیا شبکه های اجتماعی مجازی این قابلیت را دارند که در هویت، سبک زندگی، نحوه نگرش و. کاربران تغییراتی به وجود بیاورد و یا آیا بین شبکه های اجتماعی مجازی و هویت رابطه ای وجود دارد؟ تحقیق حاضر با توجه به این موضوع که مطالعات زیادی در مورد شبکه های اجتماعی مجازی و تاثیرات آن بر کاربران انجام نشده است، به بررسی این موضوع می پردازد که شبکه های اجتماعی مجازی چه رابطه با هویت جمعی دارند؟ و اینکه آیا شبکه های اجتماعی مجازی تأثیر مثبت یا منفی بر هویت جمعی دارند؟
-2-1 بیان مساله
هویت جمعی[1] در زمره موضوعاتی به شمار میآید که در تئوریها و دیدگاههای گوناگون جامعه شناسی به دلیل قرابت و تداخل معنایی و مفهومی با پدیدههای فراگیری نظیر بازنمایی، آگاهی، عضویت و تعلق جمعی، انسجام اجتماعی، نمادگرایی و معنا به عنوان تعیین کننده جهت گیری های شناختی، عاطفی و عملی افراد مورد توجه ویژه ای قرار گرفته و به شیوههای متفاوتی مفهوم سازی شده است. به همین جهت اشتغال نظری و عملی به هویت، به مشخصه اساسی آثار نظری و تجربی جامعه شناسی در دوران معاصر درآمده است (قادر زاده، 36:1390-35). هویت جمعی عام در سطح اجتماع جامعهای (هویت ملی) از اصلیترین شاخص های مدرنیته و جهان مدرن به شمار میرود و می توان آن را مهمترین هدف و معیار توسعه اجتماعی قلمداد نمود (چلبی، 1378: 69). هویت جمعی حوزه یا قلمروی از حیات اجتماعی است که افراد خود را با ضمیر ما متعلق و منتسب به آن می دانند و در برابر آن احساس تعهد و تکلیف می کنند (عبداللهی و حسین بر، 1385: 107). منظور از هویت جمعی، سطحی از هویت جمعی افراد از میان سطوح چهارگانه قومی، دینی، ملی و جهانی است.
هویت های جمعی (ملی، دینی، قومی و …) جملگی ساخته می شوند و افراد آن را کسب می کنند. امروزه ما در موقعیتهای مختلف با هویت های متعددی سر و کار داریم و تبع موقعیت و شرایطی که در آن قرار داریم، خود را تعریف می کنیم. مرزهای نفوذ ناپذیر بین مقولات و گروه های هویتی، دیگر مستحکم نیستند، بلکه به شدّت آسیب پذیر و شکنندهاند. دنیای ارتباطات پیش آهنگ این تغییرات است. احساس هویت، فرایند معنا بخشی و معنا سازی در زندگی است. این معنا قابلیت به چالش کشیده شدن و به بحران دچار شدن را دارد. منابع و ابزارهای اصلی ساخت و حفظ هویت ها عبارتند از: مکان و فضا، زمان، دین، زبان و فرهنگ که مهمترین و غنیترین منبع هویتی به شمار میرود. در گذشته این منابع (مکان و فضا، زمان، فرهنگ و زبان) هویت فرد را میساختند، ولی امروزه، وسایل نوین ارتباطی و فرایند جهانی شدن[2] با متحول ساختن فضا و زمان و جدا کردن آن ها از مکان، فضایی انحصاری که در اختیار جوامع و فرهنگها بود تا هویت سازی کنند، از بین برده و در نتیجه توانایی جوامع در هویت سازی و هویت یابی افراد را به میزان بسیار زیادی کاهش داده است. به بیان دیگر، در گذشته پیوند تنگاتنگ فضا، زمان و فرهنگ یا مکان و سرزمین معین، نیازهای هویتی افراد را به خوبی تأمین میکرد و انسان ها در دنیای کوچک، محدود، پایدار و منسجم به هویت و معنای مورد نیاز خود دست مییافتند، ولی فضای مجازی[3] با پاره کردن این پیوند و نفوذپذیر کردن و فرو ریختن زندگی اجتماعی، آن دنیاها را به شدت متزلزل ساخته است (عباسی قادری و خلیلی کاشانی، 1389: 28). در دوران کنونی شبکه های ارتباطی از قبیل اینترنت و تلفن همراه جهان را به صورت دهکده ای درآوردهاند و همین امر باعث شده هویت ها ی متنوع و متعدد به راحتی با یکدیگر در ارتباط باشند و در یکدیگر تأثیر بگذارند. کاربر اینترنت با گشت وگذار در جهان مجازی با روشهای گوناگون زندگی جدید جهانی آشنا می شود و به این ترتیب شهروندان جامعه جهانی از اتخاذ یک موضع خاص یا به عبارتی هویت ثابت سر بازمی زنند زیرا ارزشها و روشهای متنوعی در پیش رویشان وجود دارد. مردم در این فضا برای عبور از مرزها نیازمند گذرنامه نیستند، بنابراین به راحتی در بازار فرهنگ های متنوع حضور می یابند و در کمال آزادی هر فرهنگی را که بخواهند برمی گزینند؛ بنابراین می توان گفت در این دهکده جهانی[4] مردم به طور هم زمان گاه به اوج تعالی میرسند و گاه به پایین ترین سطح انسانیت نزول می کنند. در نتیجه، ثبات تعین و هویت پایدار در چنین فضایی امکان کمتری دارد و از همین روست که امروزه اشکال متنوع هویت فرهنگی و ملی برای حفظ خود تلاش می کنند (صانع پور، 1390: 118). همچنین وسایل ارتباطی جدید جهان را به صورت دهکده ای درآوردهاند و تعدد گفتمانها در ارتباطی تعاملی به انتقال ایدهها، افکار و تمایلات منجر می شوند و این امر هویت فردی و جمعی انسان ها را در معرض تحولات شتابگری قرار می دهد. برخی استدلال می کنند که تعامل در فضای سایبرنتیک[5] (فضای مجازی که در آن تعامل به شکل ارتباطات کامپیوتری صورت میپذیرد) با در هم شکستن مرزهای مرسوم گروهی و متعاقب آن تغییر در برجستگی نسبی نیاز به تشابه و تمایز، بیشترین تأثیر را بر هویت اجتماعی طرفهای تعامل می گذارد و از سوی دیگر، گمنامی یا جعل نام به معنای پنهان داشتن هویت که در نتیجه معنای هویت اجتماعی تأثیر دارد (jones, 1998: xv). یکی از وسایل ارتباطی جدید و نوظهور پیدایش شبکه های اجتماعی مجازی[6] می باشد که قاعدتاً با توجه به اینکه جهان را فشرده تر و ارتباط اجتماعی بین افراد از کشورهای مختلف با فرهنگها و هویت های متفاوت را میسر ساخته است و همچنین اینکه این شبکه های اجتماعی به فضایی تبدیل شده اند که افراد در اینجا تا حدودی آزادی دارند می تواند تأثیرهای زیادی بر هویت افراد ایجاد کند.
شبکه های اجتماعی مجازی، نسل جدید از وب سایتهای اینترنتی هستند. در این وب سایتها، کاربران اینترنتی حول محور مشترکی به صورت مجازی با هم جمع می شوند و جماعت های آنلاین را تشکیل می دهند. شبکه های اجتماعی، متناسب با نوع موضوع فعالیت شان امکانات دیگری از قبیل خبرخوانهای اینترنتی، بازی های آنلاین، قابلیت آپلود کردن ویدئوها و فایل های رایانه ای و برقراری ارتباط با سایر رسانه های شخصی را نیز در گزینه هایشان دارند (امینی و اکبری، 117:1391).
در چند سال اخیر شبکه های اجتماعی مجازی با محبوبیت کم نظیر جهانی روبه رو شده اند به طوری که میلیونها نفر از سراسر دنیا در این شبکه ها عضویت دارند و روابط انسانی، نوع همکاری، وابستگی حرفه ای و بسیاری امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را در بستر این شبکه ها ایجاد یا دنبال می کنند؛ بنابراین به لحاظ گستره کاربری می توان گفت که در فضای شبکه ها ی اجتماعی مجازی چیزی بیش از یک فضای اطلاعاتی جهانی وجود دارد. برخی معتقدند که یک بافت اجتماعی جدید در حال ساخته شدن است و نیاز دارد که ما فناوری را به منظور کارکردی کردن خدمات تحت وب به رسمیت بشناسیم (Anderson, 2006: 2).
علی رغم ممنوعیت شبکه های اجتماعی در ایران، تعداد قابل توجهی از کاربران ایرانی، عضو شبکه های اجتماعی فیلتر شده هستند. سایت خبری عصر ایران تعداد کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی فیس بوک را در داخل کشور 6 تا 12 میلیون نفر و رئیس فناوری و اطلاعات سازمان بسیج دانش آموزی و فرهنگیان کشور نیز تعداد کاربران ایرانی فیس بوک را 17 میلیون نفر برآورد نموده است (شهابی و بیات، 1391: 64). با توجه به اهمیت شبکه های اجتماعی مجازی در عصر حاضر که با محبوبیت بی نظیر جهانی روبرو هستند و اینکه هر روز چندین هزار کاربر عضو این شبکه های اجتماعی مجازی می شود و همچنین با توجه به اینکه اکثریت کاربران شبکه های اجتماعی مجازی دانشجو می باشند و اکثریت دانشجویان عضو شبکه های اجتماعی مجازی می باشند و دانشجویان هم هم با توجه به محیطی که در آن قرار دارند و دسترسی آسان تر به اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی بهتر با سازوکارهای شبکه های اجتماعی مجازی آشنایی دارند و همچنین با توجه به اینکه در دانشگاه سیستان و بلوچستان دانشجویانی از اقوام مختلف و به خصوص قوم بلوچ در آن مشغول به تحصیل می باشند، موضوع رابطه شبکه های اجتماعی مجازی و هویت جمعی را انتخاب کرده ایم. پس در تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه شبکه های اجتماعی مجازی و هویت جمعی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان می باشیم و فرضیه اصلی تحقیق این می باشد که آیا شبکه های اجتماعی که از وسایل ارتباطی جدید و بعدی از جهانی شدن در حوزه ارتباطات می باشند رابطه ای با هویت جمعی دانشجویان دارند یا اینکه این شبکه های اجتماعی رابطه خنثی ای با هویت جمعی دارند.
Collective identity:[1]
[2]: Globalization
[3]: Cyberspace
[4]: Global Village
[5]: Cybernetics
[6]: Virtual Social Networks
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فنآوری ها می باشد. عصری كه ساختار فكری آن آكنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشاركت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا است (نیر و جوکار 1391). در جهان کنونی شرایط و فضای رقابتی در بسیاری از سازمان ها بسیار پیچیده، متغیر و گسترده تر از گذشته است، به گونه ای که این سرعت در بیشتر سازمان ها به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق با شرایط جدید است. به عبارت دیگر به محض اینکه تغییری در شرایط یاد شده به وجود آید و سازمان بخواهد نسبت به آن تغییر، واکنش نشان دهد و خود را با آن هماهنگ و منطبق سازد تغییر بعدی از راه می رسد. هرگونه تغییر در فضای رقابتی، فرصتی را فراهم می آورد و فرصت دیگری را از بین می برد و چالش یا تهدیدی را ایجاد و چالش یا تهدیدی دیگر را حذف می کند (نیرومند و زارع 1387).
الوین تافلر اعتقاد دارد ورود به قرن بیست و یكم به عنوان عصر فرانظریه ،هنگامی برای انسان ها جاذب خواهد بود كه آدم كنونی بتواند در مقابل تغییرات آن قرن، قدرت تحمل لازم را داشته باشد و با شجاعت در مقابل آن ظاهر شود. تحقق این پدیده ایده آل زمانی امكان پذیر خواهد بود كه از هم اكنون بشر امروزی بتواند خودش را برای تغییرات آنچنانی در دنیای آیندگان آماده سازد. این نیز مشروط به دانش، مهارت، بینش و پویایی است. زندگی در دنیای جدید نیازمند شناخت كامل و كسب مهارت های استفاده از این ابزارهاست. بدون شناخت چنین ابزاری رقابت و زندگی بسیار مشكل خواهد بود و مستلزم از دست دادن فرصت های فراوانی در زندگی روزانه افراد و جوامع است (صادقی و همکاران 1390).
توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور اعم جامعه بشری و به طور اخص، سازمان های تجاری – صنعتی را در وضعیتی قرار داده است که برای ادامه حیات می بایستی در پی یافتن ابزارها و راهکارهای نوین متناسب با شرایط حاکم باشند. زمانی سازمان ها به دنبال کسب و یافتن اطلاعات و دانش بودند، اما امروزه با حجم انبوهی از اطلاعات و داده های گوناگون رو به رو هستند که در بسیاری موارد، طبقه بندی ،
تلخیص و بهره برداری صحیح از آنها نیازمند اتخاذ تدابیر و تجهیزات مغزافزاری، سخت افزاری و نرم افزاری مرتبط است (فاتحی 1390).
امروزه برای اینکه سازمان ها بتوانند در دنیای تجارت و رقابت حضور مستمر و پایدار داشته باشند باید حول محور علم و دانش فعالیت کنند (تقی زاده و تاری 1388). اساسی ترین مشخصه سازمان های هوشمند در قرن 21 ، تأکید بر دانش و اطلاعات است (محمدی فاتح و همکاران 1387).
دیوید استمپز (1999) معتقد است که بهترین چیز داشتن دانش در موضوعی خاص نیست بلکه دانستن مکان و طرز دسترسی به دانش است. به زعم پیتر دراکر نیز مدیران موفق در عصر اطلاعات و دانش تنها به دنبال دسترسی به اطلاعات نیستند زیرا اطلاعات به اندازه کافی از طریق شبکه های اطلاع رسانی و پایگاه های اطلاعاتی و محمل های مختلف در دسترس هستند. مدیران بیشتر نیازمند به دسترسی به اطلاعات مناسب و مرتبطی هستند که پردازش، سازماندهی شده و شکل گرفته و با توجه به بسترهای فکری و شغلی آنها تلخیص شده باشد، اطلاعاتی که قابلیت تبدیل به عمل را داشته و به عبارت دیگر عملیاتی و کاربردی باشد. این دو نقل قول در کمال ایجاز ارزش دانش را بخوبی نشان می دهند (پوراصغر 1387).
دانایی مهمترین سرمایه هر سازمان است و سازمانی که از این موهبت بیشتر برخوردار باشد با چالش های موجود، بهتر برخورد می کند و در عرصه رقابت موفق تر خواهد بود (صمدیان و علوی 1390). عصر “دانایی یا دانش”، عنوان جدیدی است که به زمان حاضر اطلاق می شود (فاتحی 1390). عصر دانش تحولات قابل ملاحظه ای را در برنامه ها و سیستم های موجود در سازمان ها به همراه داشته است. در این میان سازمان هایی که در راستای توانمند سازی و گسترش ظرفیت های سازمان در حل مسائل و همچنین افزایش سرمایه های فکری فعالیت می کنند، در عرصه رقابت های داخلی یا خارجی از قدرت دوام و بقای بیشتری برخوردارند. در این میان مدیریت دانش یکی از رویکردهای مهم و ارزشمندی است که سازمان های پیشرو با استقرار آن، ضمن حفظ تخصص فنی خود، از افت دانش حیاتی که از بازنشستگی، کوچک سازی یا اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی می شود جلوگیری می کنند (تقی زاده و تاری 1388).
در واقع یکی از رویکردهای نوین مدیریت که به راز موفقیت در سازمان ها تبدیل گشته است مدیریت دانش است (پوراصغر 1387) شاید به همین دلیل است که “مدیریت دانش” جای ویژه ای در متون و ادبیات مدیریت برای خود باز کرده وصاحب نظران امر را به توسعه فنون و راهکارهای مرتبط به سوی خود کشانده است (فاتحی 1390).
در دسته بندی ای كه از سوی صاحب نظران كسب و كار ارائه گردیده ؛ دهه 1980 را دهه جنبش كیفیت (تاكید بر اینكه برای دستیابی به كیفیت بهتر، همه كاركنان باید از قدرت فكری خود بهتر استفاده كنند)؛ دهه 1990 را دهه مهندسی مجدد (استفاده از فناوری برای بهبود فرایندهای كسب و كار و كاهش هزینه ها)؛ و دهه 2000 را دهه مدیریت دانش لقب داده اند (جعفری و کلانتر 1382).
به گفته پیتر دراکر “راز موفقیت سازمان ها در قرن 21 همان مدیریت دانش است.” در عصری که دانش بهترین نوع قدرت تلقی می شود(Toffler 1991) ، موفقیت در مدیریت دانش نیز به عنوان پیش زمینه ای برای موفقیت در عرصه ی فعالیت های سازمانی و حتی بازار رقابتی تلقی می گردد (حسن زاده 1384).
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات
1-1 زمینه پژوهش 2
1-2 اهداف پژوهش (هدف کلی و اهداف ویژه) 7
1-3 سوالات پژوهش 7
1-4 فرضیه ها 8
1-5 تعاریف واژه ها 8
1-6 پیشفرضهای پژوهش 9
1-7 محدودیتهای پژوهش 10
فصل دوم: زمینه و پیشینۀ تحقیق
2-1 چهارچوب پژوهش 12
2-2 بر مطالعات انجام شده 33
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
3-1 نوع پژوهش 41
3-2 جامعه پژوهش 41
3-3 مشخصات واحدهای مورد پژوهش 41
3-4 معیارهای خروج از مطالعه 42
3-5 روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه 42
3-6 محیط پژوهش 43
3-7 ابزار و روش گردآوری داده ها 43
3-8 تعیین اعتبار و اعتماد علمی ابزار 44
3-9 روش گردآوری داده ها 45
3-10 روش تجزیه و تحلیل داده ها 46
3-11 ملاحظات اخلاقی 46
فصل چهارم: نتایج تحقیق
4-1یافته های پژوهش 48
4-2 جداول 49
فصل پنجم: بحث و بررسی یافته ها
5-1 بحث و بررسی یافته ها 76
5-2 نتیجه گیری نهایی 84
5-3 کاربرد یافته ها 85
5-4 پیشنهادات 87
فهرست منابع و مآخذ 89
فهرست پیوستها
فرم رضایت نامه
پرسشنامه
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره 4- 1 : میانگین و انحراف معیار سن ( سال ) واحدهای مورد پژوهش 49
جدول شماره 4-2 : توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب سال تحصیلی 49
جدول شماره 4-3 : توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب وضعیت تاهل 50
جدول شماره 4- 4 : توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب محل زندگی 50
جدول شماره 4- 5 : توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب میزان تحصیلات پدر 51
جدول شماره 4- 6: توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب میزان تحصیلات مادر 51
جدول شماره 4- 7 : توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب شغل پدر 52
جدول شماره 4- 8 : توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب شغل مادر 52
جدول شماره 4- : توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب سطح درآمد خانواده 53
جدول شماره 4- 10: توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب تعداد افراد خانواده 53
جدول شمار 4 -11: آزمون کولموکروف اسمیرنف (بررسی نرمالیته) توزیع داده ها 54
جدول شماره 4- 12: مقایسه میانگین و انحراف معیار روش مقابله رویارویانه واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله در دوگروه آزمون و کنترل 55
جدول شماره 4- 13: مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش مقابله رویارویانه قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و کنترل 56
جدول شماره 4- 14: مقایسه میانگین و انحراف معیار روش دوری جویی واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله
در دو گروه آزمون و کنترل 57
جدول شماره 4-15: مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش دوری جویی قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون
و کنترل 58
جدول شماره 4- 16: مقایسه میانگین و انحراف معیار روش خویشتن داری واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از
مداخله در دو گروه آزمون و کنترل 59
جدول شماره 4- 17: مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش خویشتن داری قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و
کنترل 60
جدول شماره 4- 18:مقایسه میانگین و انحراف معیار روش جستجوی حمایت اجتماعی واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از
مداخله در دو گروه آزمون و کنترل 61
جدول شماره 4- 19: مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش جستجوی حمایت اجتماعی قبل و بعد از مداخله در دو
گروه آزمون و کنترل 62
جدول شماره 4- 20 : مقایسه میانگین و انحراف معیار روش گریز-اجتناب واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله در
دو گروه آزمون و کنترل 63
جدول شماره 4- 21: مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش گریز-اجتناب قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و
کنترل 64
جدول شماره 4- 22 : مقایسه میانگین و انحراف معیار روش حل مدبرانه مسئله واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله
در دو گروه آزمون و کنترل 65
جدول شماره 4- 23: مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش حل مدبرانه مسئله قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و کنترل 66
جدول شماره 4- 24 : مقایسه میانگین و انحراف معیار روش ارزیابی مجدد مثبت واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله
در دو گروه آزمون و کنترل 67
جدول شماره 4- 25: مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش ارزیابی مجدد مثبت در واحدهای مورد پژوهش قبل و
بعد ازمداخله در دو گروه آزمون و کنترل 68
جدول شماره 4- 26 : مقایسه میانگین و انحراف معیار روش مسئولیت پذیری قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون و کنترل
69
جدول شماره 4- 27:مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش مسئولیت پذیری قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و کنترل 70
جدول شماره 4- 28 : مقایسه میانگین و انحراف معیار روش مسئله مدار واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله
در گروه آزمون و کنترل 71
جدول شماره 4- 29 : مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش مسئله مدار قبل و بعد از مداخله در دو گروه
آزمون وکنترل 72
جدول شماره 4- 30 : مقایسه میانگین و انحراف معیار روش هیجان مدار واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله
در گروه آزمون و کنترل 73
جدول شماره 4- 31 : مقایسه تغییرات میانگین و انحراف معیار روش هیجان مدار قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و کنترل 74
فصل اول |
بیان مسئله
استرس حالتی پویا و هیجان انگیز است كه فرد در یک موقعیت با محدودیت یا تقاضای غیر عادی مواجه میشود و
واكنشهای احساسی، فیزیكی و شناختی از خود نشان میدهد. به طور كلی دونوع استرس، مخرب یا بدخیم و استرس مفید یا خوش خیم وجود دارد(1). استرس مخرب، استرس نامطبوع، زیان آور و بیماری زا است ولی استرس مفید استرسی مطبوع و خوشایند است که احساساتی مثبت به شخص دست میدهد(1). تاثیرات استرس با شدت و مدت محرک ها مرتبط است؛ برای مثال استرس خفیف موجب تحریک فرایندهای فکری فرد شده و او را در مقابل محیط هوشیار نموده و موجب ایجاد انگیزه و رسیدن به موفقیت و کامیابی میشود(2). اما استرسهای شدید و طولانی با تاثیرات منفی چون تضعیف سیستم ایمنی و کاهش قدرت دفاعی بدن در مقابل بیماریها، همراه هستند، از نظر مباحث تئوریک در استرس، تمركز عمده بر روی استرس بدخیم است(3).
در این زمینه کنت پلیتر بیان میدارد که 50-70 درصد تمام بیماریها با استرس در ارتباط هستند. استرس های روانی از طریق تاثیری که بر روی دستگاه اعصاب مرکزی و دستگاه آندوکرین و سیستم ایمنی بدن میگذارند موجب کاهش سلامت جسمانی و روانی فرد میشوند(4). از جمله بیماریها و نشانه های روانی ناشی از استرس میتوان به افسردگی و اضطراب اشاره كرد، پژوهش ها نشان میدهد كه بین وجود استرس و اضطراب و افسردگی رابطه مستقیم وجود دارد (5).
امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در اداره آینده کشور به عهده دارند یکی از قشرهای مهم جامعه به حساب می آیند اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که بر طبق آمار در ایران با عنایت به آمار سال 1385 تعداد دانشجویان کل کشور 2553726 نفر اعلام شده است(6). و با توجه به این مسائل اهمیت سلامت دانشجویان بیش از پیش مشخص میشود و سلامت روانی یکی از ابعاد مهم سلامت دانشجویان، به عنوان آینده سازان کشور میباشد این گروه به دلیل شرایط خاص سنی و موقعیت خاص اجتماعی در معرض استرسهای فراوان میباشند مطالعات نشان داده که میزان شیوع اختلالات و بیماریهای روانی در بین دانشجویان در حال افزایش است(5). در پژوهش های مقطعی و محدود به عمل آمده در ایران در سطح دانشگاه های مختلف شیوع اختلالات روانی و رفتاری دانشجویان بین 7 تا31 درصد بوده است)5(. استرسهای گوناگون با تاثیر منفی که بر منابع مقابله فردی و اجتماعی اشخاص میگذارند باعث کاهش مقاومت فرد میگردند و در درازمدت اثرات ناخوشایندی بر بهداشت جسمی و روانی دانشجو میگذارد. همچنین استرس میتواند بر بروز بیماریهای جسمی و روانی، اختلال در عملکرد و قدرت سازگاری و در نهایت پایین آمدن کیفیت زندگی دانشجویان گردد(5). در سالهای اخیر توجه به منابع استرس و راه های مقابله با آن در گروه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و این بررسیها نشان داده است که به کار گرفتن راه های مقابله ای نقش مهمی در کاهش استرس دارد. در این میان دانشجویان به عنوان قشری از جامعه که پیوسته در معرض استرسها وفشارهای محیطی و روانی از جمله مشکلات آموزشی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند؛ روشن است که پیامدهای استرس در عملکرد تحصیلی، رضایت شخصی، از همه مهمتر سلامت روانی آنها تاثیر نامطلوب خواهد داشت (7). در این میان بهداشت روانی دانشجویان علوم پزشكی به لحاظ مرتبط بودن شغل آنها با تن و روان انسانها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دانشجویان علوم پزشكی ضمن داشتن مشكلات سایر دانشجویان، مشكلات خاص خود را نیز دارند كه از آن جمله می توان به فشار های روحی- روانی محیط (بیمارستان، اورژانس و …)، برخورد با مسایل و مشكلات بیماران و عدم برخورداری از آینده شغلی روشن اشاره كرد. به همین دلیل به نظر می رسد دانشجویان علوم پزشكی بیش از سایر دانشجویان در خطر از دست دادن سلامت روانی هستند(8). به ویژه اینکه مشکلات روانشناختی دانشجویان پزشکی نسبت به غیر پزشکی بیشتر دیده شده است (8).
در این زمینه نتایج پژوهش فرمانبر در 1382 در دانشجویان علوم پزشکی گیلان نیز نشان داد که اکثریت دانشجویان سال اول (60/44%) وضعیت خطر زا و اکثریت دانشجویان سال آخر(30/52%) وضعیت خوب در زمینه کنترل استرس داشتند هر چند از نظر آماری این تفاوت معنی داری نبود(9).
اجتناب از استرسهای بدخیم و مضر غیر ممكن است اما برای جلوگیری یا حداقل كاهش این استرسها، میتوان اقداماتی را به عمل آورد(10). در سالهای اخیر توجه به منابع استرس و راه های مقابله با آن در گروه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و این بررسیها نشان داده است که به کار گرفتن راه های مقابله ای نقش مهمی در کاهش استرس دارد. بهترین روش جهت مقابله با استرس برداشتن عامل مواجه استرس(محرک) میباشد ولی اكثراَ این امر امكان پذیر نبوده، لذا باید به گونهای با استرس سازگاری كرد و تحمل آن را برخود هموار ساخت و از شدت آن كاست به عبارت ساده تر سازگاری با استرس یعنی پذیرفتن آن و به نحو مؤثر در برابر آن واکنش نشان دادن (11).
با توجه به این نوع دیدگاه فالكمن و لازاروس پیشنهاد كردهاند كه استراتژی مقابله با استرس دو نوع میباشند مقابله مسئله مدار؛ تلاش برای كنترل رابطه بین فرد و عامل استرس زا و مقابله هیجان مدار؛ تلاش برای تطابق وتنظیم احساسات و هیجان ناشی از عوامل استرس زا و نتایج آنها، استفاده میکند(10).
طبق مدل فولکمن لازاروس (1984) فرد با بکار بستن سبک مقابله کارآمد مساله مدار از مهارتهای شناختی برای حل مساله استفاده میکند. بر این اساس روش های مقابله با مشکل مستقیما بررسی میشوند و معمولا با یافتن راه حلهای مناسب برای حل مشکل، رضایت روان شناختی حاصل میشود. از سوی دیگر راهبردهای هیجان مدار، شامل کوششها یی جهت تنظیم پیامدهای هیجانی واقعه استرس زا است و تعادل عاطفی و هیجانی را از طریق کنترل هیجانات حاصله از موقعیت استرس زا، حفظ میکند(10).
با توجه به مشکلاتی که توسط استرس به وجود می آید، ارائه راهکارهایی برای کاهش این عوامل و نیز تغییر نگرش و برخورد افراد با عوامل استرس زا ضروری به نظر میرسد. بسیاری از محققان اظهار میکنند که برنامه های ورزشی سبب کاهش فشار روانی میشود(8). ازجمله عوامل موثر در تعدیل استرس و شیوه های مقابله با آن میتوان به فعالیت بدنی منظم و ورزش اشاره کرد. امروزه فعالیت جسمانی منظم به گونه ای فزاینده، به عنوان وسیله ای برای حفظ و افزایش بهداشت روانی به خوبی پذیرفته شده است بطور کلی نتیجه حاصل از پژوهشها دلالت بر این دارند که رفتار ورزشی باعث بهبود بهداشت روانی شامل بهبود خلق وخو میشود(12).
از جمله مطالعاتی که به بررسی تاثیر نوع و شدت تمرین بر کنترل فشارهای روانی پرداخته اند میتوان به مطالعه ای که استپتو و همکاران(1993) در آمریکا بر روی 33 نفر با اضطراب شدید، انجام دادند اشاره کرد. برای این افراد 10 هفته برنامه ورزشی با شدت متوسط در نظر گرفته شد برنامه تمرینی منجر به بهبود وضع زندگی و افزایش توانایی در مقابله با استرس در آنان شد(13).
علیرغم فواید زیاد رفتار ورزشی از جمله کنترل استرس و بهبود بهداشت روانی، برآورد جهانی از کم تحرکی در میان بالغین 17 % است، همچنین کسانی که فعالیت جسمانی ناکافی دارند (کمتر از 5/2 ساعت در هفته) میزان تخمینی شیوع آن بین 31-51 درصد متغیر است و متوسط جهانی فعالیت جسمانی ناکافی 41% است(7). در کل تخمین زده میشود که عدم فعالیت فیزیکی باعث 9/1 میلیون DALYs از دست رفته در جهان میشود(7). در کشور ما وضعیت فعالیت جسمانی و مشکلات ناشی از عدم فعالیت فیزیکی به طور دقیق مشخص نیست. درسال2000 تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس پروژه قلب سالم نشان میدهد که 8/34 % مرگها و 5/27 سال از زندگی از دست رفته به علت بیماری عروق کرونر بوده است.شیوع عدم فعالیت جسمانی 88 % گزارش شده است(14).داده های سه مطالعه ملی در بین ایرانیان نشان میدهد که بیشتر از 80 % مردم ایران کم تحرک هستند(15). نکته بسیار مهم این است که بیشترین کاهش فعالیت بدنی در سالهای گذر از مراحل مختلف زندگی گزارش شده است مثل ورود از مراحل تحصیلی راهنمایی به متوسطه و از آموزش متوسطه به اموزش عالی و از دانشگاه به محیط کار. در دوران دانشجویی وضعیت ویژه ای برای کاهش فعالیت بدنی وجود دارد بطوریکه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها گزارش میکند کمتر از 20 % دانشجویان به سطح فعالیت بدنی متوسط(30 دقیقه فعالیت جسمانی متوسط حداقل 5 بار در هفته و ترجیحا تمام روز هفته)رسیده اند(7). در یک مطالعه مقطعی بر روی 19298 دانشجوی دانشگاه های 23 کشور جهان، شیوع کم تحرکی از 23% در ایالات متحده و اروپای غربی تا 44%در کشورهای در حال توسعه متفاوت بود(16). بر اساس یافته های کارشناسان در ایران، تنها 10% از دانشجویان، فعالیت ورزشی داشته اند که این رقم در مقایسه با کشوری مانند استرالیا با 52% مشارکت، آمار کمی بنظر میرسد(7).
از طرف دیگر بررسی 64 تحقیق از سال 1988 تا2000 نشان داده که از فعالیتهای ورزشی به عنوان یک استراتژی برای مقابله با استرس استفاده شده است ولی در مورد چگونگی انجام ورزش، نوع، مدت و شدت و تاثیر آن بر نوع استراتژی مقابله با استرس اتفاق نظر نیست به همین دلیل به تحقیقات بیشتری نیاز است (17).
در تحقیقی که بهرامی در سال 1388 انجام داد به این نتیجه رسید که فشار روانی دانشجویان ورزشکار در پاسخهای جسمی، رفتاری، شناختی و هیجانی کمتر از دانشجویان غیر ورزشکار بود و نهایتا به این نتیجه رسید که ورزش میتواند به عنوان یک روش قابل اطمینان در مقابله با فشار روانی بکار گرفته شود(18) .
همچنین مؤسسه سلامت روانی پییشنهاد میكند كه ورزش میتواند به عنوان یک عامل درمانی با ارزش در كاهش اضطراب، افسردگی و استرس، واكنش به فشارهای روانی عمل كند. داشتن یک رژیم غذایی، فعالیت بدنی منظم و ورزش مناسب میتواند نحوة مقابله با عوامل استرس زا را بهبود بخشد انواع تمرینات انعطاف پذیری، قدرتی و استقامتی در یک برنامة آمادگی متعادل میتوان باعث ایجاد مقابلة مؤثر در برابر استرس شود(12).
در تحقیقی که جنین و آلن برک انجام دادند، بیانگر آن است که تمرینات هوازی منظم (سه بار در هفته) و در حدود20 تا 30 دقیقه بهترین تاثیر مثبت در مبارزه با اختلالات روانی را داشته است(19) .
خدادادی(1385) در تحقیقی تحت عنوان ارتباط بین فعالیت بدنی و آمادگی جسمانی با شیوه های مقابله با استرس که در دانشجویان پسر تربیت بدنی گیلان انجام داد که از ابزار شیوه های مقابله با استرس لازاروس استفاده کرده بود دریافت رابطه معناداری بین شیوه های مقابله با استرس و فعالیت بدنی وجود نداشت با این حال دو شیوه ارزیابی مجدد مثبت و حل مدبرانه مسئله بیش از سایر شیوه ها با فعالیت بدنی در ارتباط بودند(12).
در همین راستا تحقیقی که ایواساکی (2005) در کانادا بر روی افراد پلیس و کارمندان اورژانس انجام دادند، تاثیر معنی داری از فعالیت بدنی بر شیوه های مقابله با استرس دیده نشد، و مقدار فعالیت بدنی و میزان لذت از فعالیت بدنی هیچگونه رابطه معنی داری با شیوه مقابله با استرس در بر نداشت(20). ترنبرت و همکاران(1999) در تحقیقی که در دانش آموزان دبیرستانی در نیوزلند انجام دادند، اظهار داشتند که ممکن است شرکت در فعالیتهای بدنی اوقات فراغت همیشه تاثیر بخصوصی بر شیوه های مقابله با استرس نداشته باشد و فعالیتهای دیگر به جزء فعالیت بدنی موثر باشند. آنان اشاره داشتند که فعالیتهای بدنی و ورزش خود ممکن است به علت دارا بودن فاکتورهایی از قبیل حصول مهارت جدید، رقابت و پاسخهای تطابقی توسط شخص، خود به افزایش استرس کمک کند(21).
با توجه به اینکه جنسیت یک متغیر میانجی در روش مقابله محسوب میشود(8)، نتایج پژوهش ثمری و همکاران (1385) نشان داد که دانشجویان مونث در مقابله با مسائل و مشکلات روز مره خود بیشتر شیوه هیجان مدار را به کار میبرند، اما در شیوه مقابله مساله مدار با هم هیچ تفاوتی را نداشتند(12).همچنین جهت همگن بودن واحدهای مورد پژوهش که تاثیر نتایج حاصل از مداخله قابل اعتمادتر باشد از جنسیت دختر در تحقیق استفاده شد.
علیرغم تحقیقات متعددی که ارتباط فعالیت جسمانی با سلامت روانی را نشان داده اند، شاید عوامل گذرای دیگری همچون سن، وراثت، تغذیه و عوامل اجتماعی اقتصادی نیز در این زمینه بی تاثیر نباشد. همچنین نبود آمادگی جسمانی دلیل بر عدم سلامت روانی نیست. با وجود اینکه هر نوع فعالیت جسمانی بهتر از عدم فعالیت و بی تحرکی از قابلیتهای روانی محافظت میکند، اما ممکن است افرادی که بطور منظم ورزش میکنند و به تمرینات بدنی می پردازند هم دچار عوارض و اختلالات روانی شوند، شاید سبک زندگی و فعالیت های روزمره و خارج از برنامه های ورزشی نمونه ها نیز تاثیر بسزایی بر شیوه های برخورد با استرس داشته باشد (12). ولی به هر حال این سوال همچنان وجود دارد که تاثیر ورزش منظم بر روی استراتژی و شیوه های مقابله با استرس چگونه است؟
و نکته مهم دیگر اینکه در آموزش دانشجویان پرستاری تاکید ویژه ای روی پیشگیری اولیه و اتخاذ رفتارهای ارتقاء سلامت از جمله شیوه های مقابله با استرس و رفتارهای ورزشی صورت میگیرد ولی با این وجود ورزش نکردن و روش های مقابله با استرس غیر موثر و غیر مفید در بین دانشجویان پرستاری شایع است که پیامدهای منفی بهداشتی وسلامتی را به دنبال دارد از آنجا که این دانشجویان در آینده به عنوان ارائه دهندگان خدمات به مددجویان به عنوان الگوهای نقشی برای آنها می باشند اهمیت مطالعه را روی آنها بیشتر میکند.
بنابراین، با توجه به اهمیت سلامت روحی روانی دانشجویان و بویژه دانشجویان دختر پرستاری و ارتباط نزدیک با موقعیت شغلی آنها در آینده و علیرغم روش های موجود برای کاهش استرس و بهبود شیوه های مقابله با استرس، هنوز استرس و نحوه برخورد با آن و عوارض ناشی از آن برای قشر دانشجو موجب ایجاد مشکلات مضاعف میگردد. لذا در این مطالعه سعی شده است که تاثیر فعالیت منظم ورزشی بر شیوه های مقابله با استرس در دانشجویان پرستاری بررسی گردد که آیا افراد با فعالیت ورزشی منظم و بدون فعالیت ورزشی، شیوه های متفاوتی را برای مقابله با استرس به کار میگیرند؟ تا در نهایت بتوانیم بر اساس یافته های این مطالعه استراتژیهایی را تدوین کنیم که باعث ارتقاء سلامت روانی و تندرستی جسمانی در دانشجویان شود. لذا پژوهشگران بر آن شدند تا در یک مطالعه مداخله ای تأثیر فعالیت منظم ورزشی را بر شیوههای مقابله با استرس در دانشجویان دختر پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان مورد بررسی قرار دهند.
[1] Kent pliter
[2]Folkman
[3] lazarus
[4]Stepto
[5] Disability Adjusted Life Years
[6] Coronry Heart Disease
[7]Jennen
[8] Uhlenbruek
[9] Iwasaki
[10] Trenberth
ای بر دادهکاوی
در دو دهه قبل توانایی های فنی بشر در تولید و جمع آوری داده ها به سرعت افزایش یافته است . عواملی نظیر به خدمتگرفتن کامپیوتر در کسب و کار، علوم ، خدمات دولتی و پیشرفت در وسائل جمعآوری داده، از اسکن کردن متون و تصاویر تا سیستمهای سنجش از دور ماهواره ای، در این تغییرات نقش مهمی دارند. بطور کلی استفاده همگانی از وب و اینترنت به عنوان یک سیستم اطلاع رسانی جهانی ما را با حجم وحشتناکی ازداده و اطلاعات مواجه میکند. این رشد انفجاری در داده های ذخیره شده، نیاز مبرمی برای تکنولوژی های جدید و ابزارهای خودکاری ایجاد کرده که به صورت هوشمند به انسان یاری رسانند تا این حجم زیاد داده را به اطلاعات و دانش تبدیل کند.
داده کاوی به عنوان یک راه حل برای این مسائل مطرح می باشد. در یک تعریف غیر رسمی داده کاوی فرایندی است، خودکار برای استخراج الگوهایی که دانش را بازنمایی می کنند، که این دانش به صورت ضمنی در پایگاه داده های عظیم، انباره داده و دیگر مخازن بزرگ اطلاعات، ذخیره شده است.
دادهکاوی، پایگاهها و مجموعههای حجیم دادهها را در پی کشف واستخراج دانش، مورد تحلیل و کند و کاوهای ماشینی (و نیمهماشینی) قرار میدهد. این گونه مطالعات و کاوشها را به واقع میتوان همان امتداد و استمرار دانش کهن و همه جا گیر آمار دانست. تفاوت عمده در مقیاس، وسعت و گوناگونی زمینهها و کاربردها، و نیز ابعاد و اندازههای دادههای امروزین است که شیوههای ماشینی مربوط به یادگیری، مدلسازی، و آموزش را طلب می کند. [4]
اصلی ترین دلیلی که باعث شد داده کاوی کانون توجهات در صنعت اطلاعات قرار بگیرد، مساله در دسترس بودن حجم وسیعی از داده ها و نیاز شدید به اینکه از این داده ها اطلاعات و دانش سودمند استخراج کنیم. اطلاعات و دانش بدست آمده در کاربردهای وسیعی از مدیریت کسب و کار وکنترل تولید و تحلیل بازار تا طراحی مهندسی و تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می گیرد.
داده کاوی را می توان حاصل سیر تکاملی طبیعی تکنولوژی اطلاعات دانست، که این سیر تکاملی ناشی از یک سیر تکاملی در صنعت پایگاه داده می باشد، نظیر عملیات: جمع آوری داده ها وایجاد پایگاه داده، مدیریت داده و تحلیل و فهم داده ها. تکامل تکنولوژی پایگاه داده و استفاده فراوان آن در کاربردهای مختلف سبب جمع آوری حجم داده فراوان شده است .این داده های فراوان باعث ایجاد نیاز برای ابزارهای قدرتمند برای تحلیل داده ها گشته، زیرا در حال حاضر به لحاظ داده ثروتمند هستیم ولی دچار کمبود اطلاعات می باشیم .شکاف موجود بین داده ها و اطلاعات سبب ایجاد نیاز برای ابزارهای داده کاوی شده است تا داده های بی ارزش را به دانشی ارزشمند تبدیل کنیم.
به طور ساده داده کاوی به معنای استخراج یا “معدن کاری ” دانش از مقدار زیادی داده خام است. البته این نامگذاری برای این فرایند تا حدی نامناسب است، زیرا به طور مثال عملیات معدن کاری برای استخراج طلا از صخره و ماسه را طلا کاوی می نامیم، نه ماسه کاوی یا صخره کاوی، بنابراین بهتر بود به این فرایند نامی شبیه به “استخراج دانش از داده” می دادیم که متاسفانه بسیارطولانی است.
دانش کاوی” به عنوان یک عبارت کوتاهتر به عنوان جایگزین، نمی تواند بیانگر تاکید واهمیت بر معدن کاری مقدار زیاد داده باشد. معدن کاری عبارتی است که بلافاصله انسان را به یاد فرایندی می اندازد که به دنبال یافتن مجموعه کوچکی از قطعات ارزشمند از حجم بسیار زیادی از مواد خام هستیم، با توجه به مطالب عنوان شده، با اینکه این فرایند تا حدی دارای نامگذاری ناقص است ولی این نامگذاری یعنی دادهکاوی بسیار عمومیت پیدا کرده است. البته اسامی دیگری نیز برای این فرایند پیشنهاد شده که بعضا بسیاری متفاوت با واژه دادهکاوی است، نظیر: استخراج دانش از پایگاه داده، استخراج دانش ، آنالیز داده / الگو، باستان شناسی داده ، و لایروبی داده ها. بسیاری از مردم داده کاوی را هم ارز با واژگانی نظیر کشف دانش در پایگاه داده می دانند[5].
کشف دانش دارای مراحل تکراری زیر است:
۱‐ پاکسازی داده ها (از بین بردن نویز و ناسازگاری داده ها)
۲‐ یکپارچه سازی داده ها (چندین منبع داده ترکیب می شوند)
۳‐ انتخاب داده ها (داده های مرتبط با آنالیز از پایگاه داده بازیابی می شوند)
۴‐ تبدیل کردن داده ها(تبدیل داده ها به فرمی که مناسب برای داده کاوی باشد مثل خلاصه سازی و همسانسازی)
۵ ‐داده کاوی (فرایند اصلی که روالهای هوشمند برای استخراج الگوها از داده ها به کار گرفته می شوند)
۶ ‐ارزیابی الگو (برای مشخص کردن الگوهای صحیح و مورد نظر به وسیله معیارهای اندازه گیری)
۷ ‐ارائه دانش (یعنی نمایش بصری، تکنیکهای بازنمایی دانش برای ارائه دانش کشف شده به کاربر استفاده می شود)
که بر طبق این دیدگاه داده کاوی تنها یک مرحله از کل فرایند است، البته به عنوان یک مرحله اساسی که الگوهای مخفی را آشکار می سازد[5].
:
زمانبندی[1] فرایند تخصیص منابع به فعالیتها با درنظرگرفتن دوره های زمانی مربوط به آنها به منظور بهینهسازی یک یا چند هدف میباشد. این فرایند به عنوان یک فرایند تصمیم گیری مبنای کار بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی محسوب می شود. زمانبندی کارای فعالیتها زمینه ساز بهبود عملکرد سیستمهای تولیدی میباشد و ضرورتی برای بقا در فضای رقابتی بازار به شمار میآید. تئوری زمانبندی در ارتباط با مدلهای ریاضی است که فرایند زمانبندی را تشریح می کنند. چشم انداز تئوریک یک نگرش کمی برای بدستآوردن ساختار مسائل در چهارچوب مدلهای ریاضی بدست میدهد که این امر با تشریح منابع و فعالیتها و تبدیل اهداف تصمیم گیری به یک تابع هدف، صورت میپذیرد. درنتیجه، منابع، فعالیتها و توابع هدف عناصر کلیدی مدلهای زمانبندی محسوب میشوند. منابع برحسب قابلیتهای کمی و کیفی خود مشخص میشوند. به طوری که هر مدل نشاندهنده نوع و میزان منابع به کاررفته در آن میباشد. از سوی دیگر، فعالیتها برحسب اطلاعاتی از قبیل منابع موردنیاز، مدت زمان انجام، زمان آغاز و زمان پایان آنها توصیف میشوند. توابع هدف نیز دربرگیرنده هزینه های سیستم برای اجرای تصمیمات مربوط به تخصیص منابع به فعالیتها میباشند. تصمیمات عمده در فرایند زمان
بندی شامل بهره برداری کار از منابع، پاسخگویی سریع به تقاضا و انطباق دقیق زمان های تحویل با موعدهای تحویلی تعیین شده می شوند.
انگیزه بسیاری از توسعهها و پیشرفتهای علمی در حوزه زمانبندی برخاسته از محیطهای صنعتی است و به طورطبیعی در بیان مفاهیم زمانبندی از واژه های به کار رفته درصنعت استفاده می شود. به همین خاطر منابع با عنوان ماشین به کار میروند و به هرکدام از فعالیتها، کار اطلاق می شود بطوری که کارها اغلب به وسیله مجموعه ای از ماشینها در ایستگاههای مختلف کاری با توالی مشخص پردازش میشوند.
به طورکلی، مسائل زمانبندی به صورت مسائل بهینهسازی محدودیتدار بیان میشوند که در آنها به بررسی تصمیمات مربوط به تخصیص ماشینها و توالی پردازش کارها پرداخته می شود. درحالتی که تنها یک ماشین موجود است، تعیین توالی پردازش کارها یک برنامه زمانی کامل را تشکیل میدهد. مسائل تک ماشینه با وجود سادگی ذاتی، سنگ بنای درک فراگیر مفاهیم زمان بندی را تشکیل میدهند. در مقابل، زمانبندی مسائل چند ماشینه شامل سیستمهای موازی، سیستمهای متوالی و سیستمهای ترکیبی میباشد. در سیستمهای موازی، هریک از کارها با انجام یک عملیات همانند مسائل تک ماشینه بر روی یکی از ماشینهای موازی موجود پردازش میشوند و مسائل مربوطه ساختار نسبتاً پیچیده تری را تجربه می کنند.
[1] .Scheduling