تاریخ درازمدت انسانی مؤیّد این نکته است که اخلاق یکی از پدیدههایی است که از آغاز تمدنهای رسمی در تاریخ نمودار گشته و گذشتهای طولانی دارد. این پدیده تا زمان حال امتداد داشته و به وجود و حضور خود در جوامع بشری ادامه میدهد. دوری از اخلاق سرآغاز جنگ، ستم و مصیبت است. بشر از دیرباز به این دانایی رسیده است که زندگی کردن بر اساس اخلاق سبب تأمین سلامت روان، بهبود روابط اجتماعی و تعالی انسان می شود. انسان آموخته است که قوانین را در حمایت از اخلاق وضع کند تا پایبندی به اخلاق نهادینه شود. زندگی کردن بر اساس اصول اخلاقی همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی را فرامیگیرد که ازجمله این موارد، تعامل اخلاقی با خویش، اخلاق خانواده، اخلاق شهروندی، اخلاق مشاغل، اخلاق در فعالیتهای سیاسی و مناسبات بین المللی نمونههایی از ابعاد زندگی اخلاقی را نشان میدهد. مقصود از اخلاق حرفهای مجموعه قواعدی است که باید افراد داوطلبانه و بر اساس ندای وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفهای رعایت کنند؛ بدون آنکه الزام خارجی داشته باشند یا در صورت تخلف، به مجازاتهای قانونی دچار شوند ( امیری و همکاران، 1389: 139). قسمت اعظم تعالیم انبیا در طول تاریخ لزوم پایبندی و تعهد به اخلاق در همه زمینهها و ازجمله حرفه و شغل بوده است. امروزه بحث اخلاق حرفهای[1] یکی از بحثهای مهم حوزه اخلاقیات است.
از سوی دیگر، هیچ نهاد یا حرفهای نیست كه قادر باشد فارغ از اخلاق كه مرزهای سلوك و رفتار بهنجار را معین میكند، به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هر جامعه، معیار بایدها و نبایدهای آن را تعیین میكند و انسان اجتماعی را در مسیر زندگی آیندهی خود به سمت كمال، فضیلت و سعادت هدایت میكند. اخلاق، هم خاستگاه دینی دارد و هم متأثر از عرف، فرهنگ، تاریخ و سایر پدیدههای اجتماعی است. درواقع، بین این مفاهیم و پدیدههای اجتماعی و اخلاق، تعامل دایمی وجود دارد كه باعث می شود در طول زمان، اصول، ارزشها و هنجارهای جامعه صیقل بخورد و الگوهای موجه و مقبول رفتار فردی و جمعی را تشكیل بدهد.
گرچه حرفه از همان آغاز پیدایشاش بهطور ضمنی با ترویج لزوم تعهد انسان به انجام تکالیف اخلاقی در قالب فعالیتهای مادی و این جهانیاش همراه بوده است. امّا به نظر میرسد که نقطه عطف و اوج اخلاق حرفهای در غرب را میتوان در آرای لوتر[2] پیگرفت و به یکباره بعد از رنسانس بود که اخلاق کاربردی در جهان غرب در کانون توجه قرار گرفت و شاید بتوان آن را از ثمرات دوران اصلاحطلبی دینی دانست (ریسمانباف، 1388: 57).
بنابراین آنچه که امروزه از آن تحت عنوان اخلاق حرفهای نام میبرند شامل مجموعه ای از احکام و ارزشها، تکالیف رفتار و سلوک و دستورهایی برای اجرای آن است که در قالب قواعد یا آییننامه های اخلاقی، تدوین می شود (نشاط،1381: 138-111). آییننامه های اخلاقی مدون، اهداف و مسئولیتهای گروههای حرفهای را شامل می شود و بهعنوان ابزاری بیطرف و بدون سوگیری، معیارهای اخلاق حرفهای را توضیح میدهد.
متخصص اخلاقی بودن نهتنها درکی از قوانین اخلاقی را در زمینه حرفهای نیازمند است، بلکه تفسیر آگاهانه آن ها را برای موقعیتهای حرفهای که با آن مواجهند، لازم میداند. از سویی دیگر مشاوران با درک بیشتر ملاکها و ضوابط و اصول اخلاقی، قدم درراهی میگذارند
که هرچه پیش میروند با سؤالات و ابهامات اخلاقی تازهای مواجه میشوند که بررسی و پاسخ دادن به آن ها، آنان را به استانداردهای فراتر سوق میدهد. البته بین پیروی صرف از ضوابط اخلاقی و داشتن تعهد عملی نسبت به ضوابط اخلاقی بالا، تفاوت زیادی وجود دارد. تعهدات اخلاقی مستلزم عملکرد اخلاقی است و ارتقاء معیارهای اخلاقی مستلزم دستیابی به استانداردهای مطلوب رفتاری است. مشاورانی که به ضوابط اخلاقی سطح بالا متعهدند، درصدد انجام هر نوع خدمت حرفهای به مراجعانشان هستند.
از آنجا که دامنه موضوعات در حوزه اخلاق حرفهای بسیار گسترده و متنوع است، پژوهش حاضر بنا دارد تا به بررسی اخلاق حرفهای از منظر مشاوران مدارس بپردازد؛ چراکه مشاوران وظیفهی مضاعفی را بر دوش دارند. آنها از سویی باید بتوانند نقش مشاور را بر عهده بگیرند و از سوی دیگر نقش تعلیم و تربیتی خود را نیز مدنظر داشته باشند و بتوانند میان این دو نقش، هماهنگی لازم را اجرا نمایند.
1-1- بیان مسئله
اخلاق حرفهای مربوط به رفتار، ادب و عمل شخص هنگام انجام كار حرفهای است. این كار می تواند مشاوره، پژوهش، تدریس، نویسندگی یا هر كار دیگری باشد. هر مجموعه سازمانی دارای كدهای عملی و رفتاری با ساختار حرفهای متداول برای اعضای خود است كه باید آنها را رعایت كنند. بهعبارتدیگر اخلاق حرفهای، مجموعه ای از اصول و استانداردهای سلوك بشری است كه رفتار افراد و گروهها را تعیین میكند (صحرایی، 1386).
خطرناکترین رویداد انسانی، انحطاط اخلاقی و شکسته شدن مرزهای اخلاقی است که در این صورت هیچچیز بهسلامت نخواهد ماند و انسانیت انسان فرومیریزد و این امر در امور اداری از جایگاهی خطیر و ویژه برخوردار است؛ زیرا وقتی انسان از محدوده فردی خارج می شود و در پیوند با دیگر انسانها قرار میگیرد و این پیوند صورتی اداری مییابد، اگر اخلاق نیک حاکم بر روابط انسانی نباشد، فاجعه چندین برابر می شود. به همین دلیل است که والاترین ملاک در هر سازمان اداری متخلق بودن به اخلاق انسانی است.
بسیاری از رفتارها و اقدامهای مشاوران و روانشناسان، متأثر از ارزشهای اخلاقی است و ریشه در اخلاق دارد. عدم توجه به اخلاق کار[3] در مشاوران و روانشناسان می تواند معضلاتی بزرگ برای مدارس بهوجود آورد. یکی از مشکلات اساسی، بیتوجهی مشاوران مدارس به اخلاق کار و ضعف در رعایت اصول اخلاقی در برخورد با مراجعان و ذینفعان بیرونی است که این خود می تواند مشکلاتی را برای مدارس ایجاد کند و مشروعیت و اقدامات آن ها را زیر سؤال ببرد. اخلاق کار ضعیف، بر نگرش افراد نسبت به شغل، سازمان و مدیران مؤثر بوده و می تواند بر عملکرد فردی، گروهی و سازمانی اثر بگذارد (آراسته و همکاران،1390: 32).
امروزه نقش و عملکرد مشاوره در مدارس بسیار اساسی و مهم است. چون دریافتکنندگان اصلی از خدمات مشاوره در مدارس را دانش آموزان تشکیل میدهند، مشاوران مدارس در وهلهی اول باید با قوانین و مقررات و مسائل اخلاقی مطرح در مشاوره آگاهی کافی داشته باشند و بهطور خاص بتوانند استاندارهای اخلاقی مطرح در رشته مشاوره در حیطهی شغلی خود را به کار بگیرند. با توجه به این امر زمانی که مشاوران در مدارس، نقش خود را بهعنوان مشاور، خوب ایفا کنند و اصول اخلاقی مطرح در فنون مشاوره را رعایت نمایند، دانش آموزان اگر با مشکلات خانوادگی یا تحصیلی مواجه شوند، بیشتر ترغیب میشوند تا برای رفع مشکل خود به مشاور مراجعه کنند. همین امر باعث می شود که نوجوانان بتوانند این مرحله را بدون مشکل سپری کنند و به بزرگسال سالم تبدیل شوند و نقش بزرگسالی خود را خوب ایفا نمایند.
بهعبارتدیگر سلامت جامعه بستگی بهسلامت افراد آن دارد. جسم سالم بدون فکر سالم، رفتار صحیح و ارتباط درست، موجب افزایش سلامت جامعه نمیگردد. این موضوع خود، نقش مشاوران و بالتبع رعایت اصول اخلاقی توسط آنها را دوچندان می کند. زمانی که مشاوره در این مرحله از نوجوانی نتواند نقش خود را درست ایفا کند، ممکن است دشواریهایی را برای نوجوان بهوجود آورد و بهداشت روان فرد از مسیر اصلی خود منحرف و به بیراهه کشیده شود. با توجه به بیان این مطالب آیا درحال حاضر، مشاوران در مدارس، نقش خود را درست ایفا می کنند؟ آیا مشاوران توانسته اند با توجه به اصول اخلاق حرفهای گذران این مراحل را برای نوجوان تسهیل کنند؟ اینها پرسشها و مسائلی هستند که نیاز به پژوهش و بررسی دارند.
با توجه به اینکه دوران نوجوانی یکی از دوره های اساسی و سرنوشتساز در زندگی هر فردی است. در این دوران نوجوانان با مسائل و مشکلاتی جدید روبهرو میشوند که از این مشکلات میتوان به بحران هویت[4]، دوره بلوغ جنسی و بروز احساسات و عواطف و تصمیمات زودگذر، رشدنایافتگی عقل و عدم تجربهی نوجوان اشاره کرد. همهی این موارد بهنوبهی خود می تواند جوانان و خانوادههای آنان را با معضلات و مسائلی روبهرو سازد. به همین جهت ضرورت دارد مشاورانی آگاه و متخصص در مدارس وجود داشته باشد تا این دوره گذر را تسهیل نمایند. این مشاوران بیش از هر چیز باید خود نسبت به وظایف شغلی و حرفهای خودآگاه باشند تا بتوانند امر خطیر مشاوره و راهنمایی را بهخوبی و با شایستگی انجام دهند. حال مسئله این است که مشاوران مدارس تا چه اندازه نسبت به اخلاق حرفهای که لازمهی شغل آنان است، آگاهی دارند؟
درواقع، اخلاق حرفهای در میان مشاوران از جایگاه ویژهای برخوردار است. آنها ممکن است با مشکلات عاطفی، مشکلات خانوادگی و مشکلات تحصیلی سروکار داشته باشند. مسئله اساسی این است که اخلاق حرفهای از دیدگاه مشاوران مدارس چیست؟ چه موضوعاتی در اخلاق حرفهای در بین مشاوران مدارس مهمتر قلمداد می شود؟ مشاوران مدارس در دنیای امروز نقشپررنگتری نسبت به گذشته دارند و به همین علت، اخلاق حرفهای در میان آنها شاید یک مسئلهای باشد که باید بهصورت جدی به آن توجه شود.
به نظر میرسد امروزه بسیاری از مشاوران مدارس را کسانی تشکیل می دهند که هنوز از نقش مشاور و مشاوره آگاهی ندارند. این افراد کسانی هستند که یا در این حوزه تحصیلات کافی نداشتند و از کفایت لازم برخوردار نمیباشند و یا افرادی هستند که کمتر اطلاعات در این زمینهدارند. اگر نگاهی به مراکز دانشگاهی خودمان داشته باشیم متوجه خواهیم شد که با توجه به ظرفیت مدارس، متخصص تحصیلکرده نداریم. علاوه بر این، دانشگاههای کشور ما در این حوزه دانشآموخته تربیت نکرده اند و بسیاری از مشاوران از سایر رشتههای دیگر هستند که فقط یک یا دو واحد درسی را در زمینه مشاوره گذراندهاند؛ اما بهصورت عملی و تخصصی به این حوزه نپرداختهاند. بهعبارتدیگر در فرایند آموزش مشاوره در کشورمان(ایران) صرفاً دو واحد آنهم اختیاری و تنها برای مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و بهصورت همهگیر و بهعنوان درس اصلی در تمامی رشتههای مرتبط با مشاوره و برای تمامی مقاطع وجود ندارد (احمدی و همکاران، 1389). همچنین نیاز مدارس ما به فارغالتحصیلان مشاوره بسیار زیاد است، اما متأسفانه این تعداد فارغالتحصیل جهت ورود و خدمت به آموزش و پرورش وجود ندارد. پس افرادی را به کار گرفتهاند که رشته تحصیلی آنها سنخیتی با امر مشاوره ندارد که این خود می تواند ازجمله موانع شکل گیری درست حرفهی مشاوره در مدارس باشد. مسئله این است که مشاوران چقدر از وظایف و اصول اخلاق حرفهای آگاهی و اطلاع دارند و تا چه حد در کار خود این اصول اخلاق حرفهای را رعایت می کنند؟
……………………………………………………………………………………………………………… 116
گفتار نخست) آسیب شناسی رفتار وعملکرد دولت……………………………………………………………. 117
1-عدم اهتمام جدی حکومت به توسعه سیاسی سالم وعدم نگاه تعاملی به نهادهای مدنی 118
2-رویکرد دولتهای مستقر نسبت به احزاب وساختارهای حقوقی……………………………………… 119
3- ضعف جامعه مدنی و نبود یا کمی تجربه ی مشارکت های سیاسی…………………………… 120
4- نقش و عملکرد دولت و دولتمردان……………………………………………………………………………… 122
5– اقتصاد دولتی و ناکارآمدی احزاب………………………………………………………………………………… 124
گفتار دوم: ضعف ها و کاستی های عملکردی در نهادهای مدنی………………………………………. 125
1- قدرت طلبی و انحصار و فاصله گیری از اصول اخلاقی………………………………………………… 127
2- کم توجهی به الزامات کار حزبی…………………………………………………………………………………….. 128
3- نخبه گرایانه بودن احزاب، و فقر فرهنگی و آگاهی در جامعه……………………………………. 128
4- رابطه باز تولیدی بین فرهنگ تابعیت و ساخت اجتماعی و حکومتی اقتدارگرا………… 129
5- تعارضات ایدئولوژیک حزبی و قطبی شدن فضای سیاسی – اجتماعی جامعه………….. 130
6 – عدم نهادمندی احزاب و انجمن ها و گسترش تندروی سیاسی………………………………… 130
7- عدم اهتمام جدی احزاب در ایران، شکاف بین وعده های انتخاباتی یا اهداف اعلامی 131
8- ناآگاهی و بدبینی عمومی نسبت به جایگاه احزاب………………………………………………………. 131
9- افراط و تفریط وجدایی از مطالبات واقعی مردم………………………………………………….. 132
10- شخص محوری وفقدان برنامه…………………………………………………………………………. 132
گفتار سوم: طرح پیشنهادات راهبردی برای بهبود روابط دولت و نهادهای
مدنی در چارچوب نظریه سیستمی و الگوی همکاری جویانه و تعاملی……………………………. 133
1- ضرورت تغییر کیفی و ماهوی در الگوی تعامل بین دولت و جامعه مدنی…………………. 133
2- تلاش دو سویه حکومت ونهادهای مدنی برای اعتماد سازی……………………………………….. 134
3- لزوم توجه احزاب و کنشگران مدنی به رعایت قواعدبازی دموکراتیک والزامات اجتماعی و امنیتی 135
4- لزوم تقویت ساز و کارهای نظارتی برای نهادمندی و مسئولیت پذیری احزاب و نهادهای مدنی 135
5- بسترهای اقتصادی تحزب……………………………………………………………………………………. 136
تاثیر رشد اقتصادی و رفاه نسبی بر تحزب پایدار……………………………………………….. 137
6- گسترش طبقات متوسط و بالا و نقش آن بر نهادینه شدن احزاب……………………………… 138
7- بسترها و راهکارهای قانونی…………………………………………………………………………………. 138
الف) احزاب و گروه های سیاسی در قانون اساسی ایران……………………………………………… 138
ب) قانون گرایی شرط اصلی تحزب…………………………………………………………………………. 139
نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………. 140
نتیجه گیری کلی……………………………………………………………………………………………….. 142
فهرست منابع
منابع فارسی ………………………………………………………………………………………………… 147
منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………. 152
فصل اول
1-طرح مسئله
موضوع اصلی جامعه شناسی سیاسی بررسی رابطه متقابل دولت و نیروهای اجتماعی و نهادهای مدنی است . در هر جامعه ای دولت در درون شبکه پیچیده ای از علائق و منافع اجتماعی واقتصادی قرار دارد؛ درحقیقت خود دولت حاصل صورتنبدی خاصی از روابط میان نیروهای اجتماعی است. جامعه و نیروهای اجتماعی بستر و زمینه ی عمل دولت و ماهیت آن را تعیین می کنند. وقتی از ساختار قدرت سیاسی صحبت می کنیم منظور شکل اعمال حاکمیت، محدودیت ها و فرصت های پیش روی نیروهای اجتماعی و نهادهای مدنی برای ایفای نقش مشارکتی و رقابت های سیاسی و اجتماعی است.
جامعه مدنی، حوزه زندگی اجتماعی سازمان یافته است که ارادی، خودجوش و مستقل از دولت است وگروه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی، احزاب،انجمن ها وگروه های مدنی را در بر میگیرد. در جامعه مدنی انجمن ها،گروه ها،احزاب درچارچوب قواعد بازی دموکراتیک منافع ومطالبات گروهی خود را پیگیری می کنند.
دو تعبیر در خصوص رابطه دولت و جامعه مدنی وجود دارد در یک تعبیر، نهاد های مدنی در حکم کرم روده دولت و مزاحم دولت هستند، این تعبیر به تعبیر هابزی معروف است. در این تعبیر یک نگاه خصمانه به نهادهای مدنی است و اجازه شکل گیری و مشارکت به نهادهای مدنی داده نمی شود. در تعبیر دوم، در جهت عکس، نهادهای مدنی یک رویکرد سلبی به دولت دارند و فلسفه وجودی خود را صرفا انتقادی و رابطه خصمانه به دولت می بینند.
اما تعبیر درست، تعبیر همکاری جویانه و همزیستی و رابطه متقابل بین دولت و نهادهای مدنی است، با این تعبیر، ازیک سو حکومت بسترها وفرصت های لازم را برای گسترش وتوانمندی جامعه مدنی وسرمایه اجتماعی فراهم می کند ومطالبات، انتقادات و انتظارات جامعه مدنی را به فال نیک گرفته وبه آنها پاسخ می دهد؛ زیرا که نقدها وچالش ها باعث هوشیاری حکومت به ضعف های خود شده و با رفع آنها توانمند می گردد. ازسوی دیگرشایسته وبایسته است که نهادها وانجمن های مدنی واحزاب ضمن احترام به قواعد وارزش های
دموکراتیک، اخلاق مدنی،تعهد به قانون ومصالح عمومی ومسئولیت پذیری مدنی خود، در ارتباط با دولت صرفا به رویکرد انتقادی روی نمی آورند بلکه در کنار نقدهای سازنده، بایستی همکاری جویی و نگاه تاییدی به دولت نیز داشته باشند. تنها در این فضای تعاملی، اعتماد وهمکاری و دوسویگی صحیح بین دولت و جامعه مدنی است که حکمرانی موفق حاصل می شود.
می توان گفت که انجمن های مدنی در حکم نیروی حیات بخش وخون لازم برای مردم سالاری هستند، در غیاب آنها، توانایی افراد برای تاثیر گذاری بر پویشهای سیاسی، حکمرانی و کارآمدی در حد ناچیز خواهد بود . هرچه نهادها و انجمنهای مدنی از حیث کمی و کیفی (اعتماد، همکاری و انسجام درون سازمانی وبرون سازمانی) درسطح بالاتری باشند و از ظرفیت منابع وجایگاه بالاتری برخورد باشند توان تاثیر گذاری آنها برحکومت وپاسخ گوسازی آن بیشتر خواهد شد.
استمرار مردم سالاری و تحزب سالم مستلزم همکاری جویی دولت و افزایش سعه صدر، ظرفیت های مشارکتی و انعطاف در حکومت نسبت به نهادهای مدنی و تلقی از آنها به مثابه مکمل برای حکمرانی بهتر و تصمیم سازی مطلوب است و هم چنین، مستلزم رابطه همکاری جویی نهادهای مدنی به دولت در کنار پایبندی آنها به قانون، اصول مدنی، باورها و ارزشهای مورد قبول جامعه و شهروند سازی است. در غیر این صورت، در نبود چنین بستری، بین دولت و نهادهای مدنی شکاف و بیگانگی و عدم اعتماد حاصل می شود و نتیجه نهایی آن، جنگ قدرت و ستیزه جویی مستمر بین آن دو خواهد بود.
منطقه خلیج فارس یکی از مناطقی است که از حیث ساخت سیاسی دارای نظام های سلطنتی موروثی و الیگارشیک هستند و از حیث اجتماعی دارای ساخت قبیله ای و طایفه ای و ساخت پدر سالار در خانواده هستند، فرهنگ تابعیت منبعث از چنین ساخت اجتماعی در گستره تاریخی تاکنون به تحکیم و استمرار نظام های موروثی انجامیده است.
در منطقه خلیج فارس به دلایل مهمی، نهادهای مدنی رشد بسیار بطئی داشته و از سوی دیگر با محدودیت های جدی سیاسی و فرهنگی- اجتماعی مواجه بوده اند. در این منطقه، به هیچ وجه شاهد رابطه دو سویه و تعاملی بین دولت و نهادهای مدنی نبوده ایم و جهت رابطه کاملا یک سویه و محدودیت آفرین برای نهادهای مدنی بوده است. این دلایل عبارتند از:
در ایران بر خلاف کشورهای حوزه خلیج فارس به دلایلی مانند ساخت حکومتی مردم سالاری دینی و تغییر و تحولات در ساختارهای جمعیتی، شهر نشینی، اقتصادی، آموزشی و مانند آن در بیش از دو دهه اخیر هم شاهد گسترش آگاهی های سیاسی و اجتماعی فزاینده بوده ایم و هم شاهد حضور و ایجاد نیروهای اجتماعی جدید بوده ایم. در چند دهه اخیر، شاهد شکل گیری و گسترش نسبی نهادهای مدنی در قالب احزاب، انجمن ها، گروه ها و نهادهای مدنی غیر دولتی بودهایم.
با وجود گسترش نسبی آگاهی ها و نگرش ها و نهادهای مدنی، هنوز ما شاهد تحزب سالم و قاعده مند و روابط سالم و همکاری جویانه بین دولت و نهادهای مدنی نبوده ایم. در ایران عمدتا به جای رابطه همکاری جویی و اعتماد دو سویه بین دولت و نهادهای مدنی عمدتا شاهد رابطه های حاکی از بی اعتمادی و عدم همکاری یا همکاری ضعیف بین آن دو بوده ایم. در هر دوره با حاکم شدن یک جریان سیاسی، از یک سو نوع نگاه نهادهای مدنی قبلی و جریان حاکم به نهادهای رقیب عمدتا یک نگاه منفی و بی اعتمادی بوده است و متقابلا نهادها و بازیگران مدنی و سیاسی خارج از حکومت نگاه منفی به دولت وجریان حاکم داشته اند. از سوی دیگر، نهادهای مدنی در روابط با خود در سپهر مدنی عمدتا از قانونمندی، مسئولیت پذیری مدنی، نقد پذیری و مانند آن خارج شده و به سمت جامعه سیاسی قدرت بنیاد و بریدن از اخلاق سمت و سوی جدی داشته اند.
در این نوشتار، نگارنده در صدد تحلیل نوع رابطه دولت و جامعه مدنی از یک سو و نوع رابطه بین نهادهای مدنی از زاویه آسیب شناسی است تا رابطه آنها در حوزه خلیج فارس با دولتهابا تاکید بر ایران مشخص گردد.
2-سابقه وضرورت انجام تحقیق
براساس پژوهش مذکور گروهی از تالیفات که به جامعه ی مدنی، طبقات اجتماعی، نهادها و نحوه شکلگیری آنها دولت وساخت بندی آن و ویژگی دولت و برخورد آن با طبقات ونهادها پرداخته اند می توان موارد زیر را نام برد.
در کتاب دیباچهای بر جامعه شناسی ایران در دوره جمهوری اسلامی از حسین بشریه به تحلیل و بررسی جامعه ی سیاسی ایران و روابط نیروها و طبقات اجتماعی پرداخته و با توضیح گفتمانهای سیاسی شرایط وتحول در دولت ایدئولوژیک را مطرح کرده و هم چنین بحث تحول در اشکال و شیوه های مشارکت سیاسی، مشارکت بسیجی، توده ای وهم چنین بحرانهای اساسی در دولت ایدئولوژیک را بررسی کرده ودر نهایت نیز زمینه ها و عواملی را در حوزه اجتماعی، سیاسی و فکری توضیح میدهد که این زمینه ها و عوامل دولت ایدئولوژیک را در معرض نوعی گزاره به سوی دموکراسی قرار داده ودر نتیجه گیری خطوط کلی اصطلاحات و دگرگونی سیاسی در ایران را بررسی کرده است .
موانع توسعه ی سیاسی ایران نوشته حسین بشریه که در این تالیف به ساخت قدرت سیاسی در ایران توجه شده وهم چنین شکل گیری طبقات و قشربندی اجتماعی، تکوین ساخت دولت مطلقه وابزار های آن، نهادسازی سیاسی و چند پارگی های اجتماعی فرهنگ سیاسی تابعیت و… مورد بررسی قرارگرفته است که همگی شکل گرفتن دولت ونهادهای اجتماعی دردوره های بعدی هستند . مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است .
در کتاب در آمدی برجامعه شناسی سیاسی جدید از خلیل اله سردار نیا که موضوعات جامعه شناسی جدید را مورد توجه قرار داده است دراین کتاب در ابتدا به تبیین های کنش گرا وغیر کنش گرای دموکراتیزاسیون ونقش تحولات ساختاری ونوسازی ونیز نقش جامعه مدنی ونخبگان در فرایند دموکراسی پرداخته شده است . هم چنین مفهوم جامعه ی مدنی وبرداشتهای مهم از آن وجامعه ی مدنی از زاویه حیات انجمنی وسرمایه ی اجتماعی و تعاملی آن با حکمرانی خوب توضیح داده شده واز مدل نظری برای آن استفاده شده است.
رویکردهای نظری جنبش های اجتماعی جدید و خشونشهای قومی و هم چنین جهانی شدن واینترنت وکارکرد های سیاسی اینترنت دراین کتاب بررسی شده اند و در پایان کار ویژه های اینترنت در ارتباط با چند جنبش اجتماعی جدید به اجمال بیان شده است .
همچنین درکتاب دیگری تحت عنوان جامعه شناسی سیاسی ایران از خلیل ا.. سردار نیا با رویکرد تحلیلی وجامعه شناسی سیاسی در ارتباط با ماهیت سیاست وحکومت و تعاملات، روابط وتاثیرات متقابل حکومت وجامعه ونیروهای اجتماعی در ایران عصر قاجاریه وپهلوی اول تالیف شده است . در تالیف این کتاب از رویکردهای نظری ونظریه های جامعه شناختی سیاسی مرتبط با تاریخ و بستر تاریخی ایران استفاده شده است اما این کتاب مربوط به عصر قاجاریه و پهلوی اول است.
در کتاب در آمدی برجامعه شناسی ایران که نویسنده ی آن علیرضا ازغندی است. به گونه شناسی دولت در ایران پرداخته است پس از آن به مدرنیته، جامعه ی مدنی و خلقیات و ویژگی ایرانیان پرداخته در فصول بعدی کتاب به ساختار طبقاتی و قشربندی اجتماعی در ایران و نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی در شش دوره قانونگذاری پرداخته است و هم چنین توسعه سیاسی و کشمکش های سیاسی و دموکراسی اجتماعی بررسی شده است .
در کتاب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تالیف علیرضا ازغندی ابتدا به جهت گیری ها و گفتمان های سیاست خارجی ایران پرداخته پس از آن با سیاستهای تنش زدایی، دکترین ام القرا، رویارویی تمدنها پرداخته است . هم چنین جهانی شدن موانع توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه و گونه شناسی نخبه گان وزارت خارجه را نیز درفصول بعدی کتاب مورد توجه قرارداده و در نهایت نیز به وضعیت آموزشی دیپلماتها و ساختار واهداف وزارت امورخارجه پرداخته است .
هم چنین در کتاب نخبگان ایران بین دو انقلاب تالیف علیرضا ازغندی، عمدتا به موضوع انفعال نخبگان سیاسی ایران پرداخته است وهمه بازیگران و نیروهای اجتماعی وتعامل انها را با حکومت مورد مطالعه قرار نداده است.
در مقاله ای از خلیل اله سردارنیا تحت عنوان موانع عدم پیشبرد دموکراسی سازی در شیخ نشینهای خلیج فارس به شرایط سیاسی واجتماعی و فرهنگی کشورهای حوزه خلیج فارس توجه شده است. در این مقاله ساخت حکومت،قدرت سیاسی و نخبه گان حاکم،فرهنگ سیاسی، جامعه مدنی وساخت اقتصادی حکومتهای شیخ نشین خلیج فارس بررسی شده اند و با رویکرد ساختاری_علی تاثیر ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر تضعیف جامعه مدنی و جلوگیری از پیشبرد دموکراسی سازی مورد بررسی قرار گرفته است که از مطالب مقاله در این پژوهش استفاده شده است.
مخازن هوایی ذخیره مایعات، نه تنها برای ذخیره آب، بلکه برای ذخیره مواد شیمیایی و سمی، در اشکال مختلف بکار میروند. با در نظر گرفتن کاربرد این سازهها در عمران و شهرسازی و شبکه های صنعتی، اهمیت آن ها، قبل و بعد از وقوع زلزله مشخص میگردد. اهمیت این سازهها از آنجاست که وظیفه مهمی چون آبرسانی، به عهده این مخازن میباشد. همچنین در هنگام وقوع زلزله، اگر شکستی در مخازن ذخیره مواد شیمیایی و سمی رخ دهد، باعث ایجاد ضررهای محیطی و طبیعی میگردد.
با توجه به پیچیدگی رفتار این سازهها، نیاز به بررسیها و مطالعات بیشتری در این نوع مخازن احساس می شود. این پیچیدگیها، بیشتر مربوط به اندر کنش بین آب و سازه میباشد.
تعدادی از این مخازن در زلزله سال 1990 منجیل (در شهر رشت و بندر انزلی) و در سال 2003 بم سقوط کرده یا خسارت دیدهاند. زمانی که مخزن ذخیره مایع به لرزش میافتد، نیروهای هیدرودینامیکی در سطح تماس بین آب و دیوارهای سازه ایجاد می شود؛ که مقدار این نیروها وابسته به شتابی است که مخزن از طرف زمین دریافت می کند. در مخازن مرتفع علاوه بر این نیروها، جرم مخزن که در قسمت بالایی سازه نگهدارنده قرار دارد، لنگری به پای سازه نگهدارنده منتقل می کند. زوال در مخازن مرتفع، عمدتاً به علت لنگر ایجاد شده در پای سازه نگهدارنده میباشد. این لنگر باعث زوال موضعی یا کلی سیستم می شود.
با داشتن مشخصات سازهی مخزن بتنی مرتفع، که در زلزله سال 1990 منجیل (در شهر رشت) و در سال 1990 منجیل به زوال رسیده است، آن را مدل میکنیم. نیروهایی را که
میبایست به سازه اعمال کنیم، شامل نیروهای استاتیکی و نیروهای دینامیکی می شود. نیروهای استاتیکی شامل وزن سازه و وزن آب داخل مخزن میباشد. نیروهای دینامیکی، که منشا پیدایش آنها حرکت زمین است؛ شامل نیروهای ناشی از جرم سازه، جرم آب ثابت و جرم آب متحرک میباشد.
اعمال نیروهای هیدرو دینامیکی به سازه، به دو روش کلی می تواند صورت بگیرد:
1- بصورت استاتیکی (با بهره گرفتن از آییننامه های مختلف)
2- بصورت دینامیکی
بعد از آنکه نیروها به سازه اعمال شد، نوبت به بررسی تنشها، نیروهای داخلی سازه و در نهایت تشخیص مکانیزم شکست سازه میرسد.
شکست سازه به دو نوع صورت می پذیرد:
1- شکست خمشی: شکست خمشی معمولاً با تسلیم میلگرد همراه میباشد. در این حالت، کاهندگی مقاومت در حلقههای پسماند دیده نمی شود، اما کاهندگی سختی ناشی از تسلیم میلگردها مشخص میباشد. در شرایطی که دیوار تحت نیروی فشاری نیز قرار گیرد شکست خمشی، با خرد شدن بتن فشاری همراه است؛ در این حالت علاوه بر کاهش سختی کاهش مقاومت نیز به وجود میآید.
2- شکست برشی: دیوارهائی که نسبت ابعاد (ارتفاع به طول) کمی دارند، دچار شکست برشی میگردند، در این حالت دیوارها دچار ترکهای قطری میشوند. مود شکست در این حالت به صورت ترد در پای دیوار رخ میدهد.
با تشخیص نوع و چگونگی شکست، بحث بهسازی مخزن مطرح می شود.
امروزه نگهداری و مرمت سازهها، به دلیل هزینه های بالای ساخت آنها، اهمیت بسیار زیادی پیدا نموده است، به همین دلیل و به علت نیاز روز افزون مهندسین و متخصصین صنعت ساختمان به تقویت، ترمیم و بهسازی سازههای بتنی، روشهای مختلف و متعددی برای این موضوع مطرح گشته است. از جمله روشهای مقاومسازی لرزهای سازههای بتنی، استفاده از کامپوزیتهای FRP میباشد. از جمله مزیتهای این مواد، سادگی اجرا در عین سرعت عمل بالا، وزن کم، مقاومت کششی بالای ورقها، مقاومت در برابر خوردگی، جذب ارتعاشات و افزایش مقاومت و استحکام سازه (خصوصاً در مقابل بارهای دینامیکی) میباشد.
در قیاس با سایر روشهای مقاوم سازی، میتوان به عملکرد مناسب سازهای و تسهیلات اجرایی آن اشاره نمود.
در این تحقیق میخواهیم با مشخص کردن رفتار مخازن بتنی ذخیره آب، مرتفع با بهره گرفتن از نرمافزار المان محدود، مکانیزم شکست این سازهها را تشخیص دهیم. سپس جهت مقاومسازی لرزهای این مخازن با بهره گرفتن از کامپوزیت FRP، آن را مدلسازی مجدد کرده و تحت بارهای دینامیکی مورد کنترل و بررسی قرار دهیم.
بر تحقیقات گذشته
ساخت مخازن مرتفع (بصورت کامپوزیت) برای اولین بار در اواخر دهه 1970 در کشور کانادا شروع شد. در اواخر دهه ی 1980 آمریکا شروع به ساختن این نوع مخازن کرد. مباحث مخازن ذخیره آب مرتفع، در ادامه مباحث مطرح شده در ارتباط با مخازن ذخیره آب زمینی قرار دارند. ارتباط مستقیم بین آنها باعث می شود پشینهی مربوط به مخازن زمینی، که خود بخش اعظمی از پیشینه مخازن مرتفع میباشد، در ابتدا مورد بررسی قرار گیرد.
در مبحث مخازن، یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در طراحی، نیروهای هیدرودینامیکی هستند. اولین تحقیق عمده برای بدست آوردن نیروهای ناشی از زمین لرزه در مخزنهای دایرهای حاوی مایعات، توسط جیکوبسن (Jacobsen)، در سال 1949 [1]، انجام گرفت. وی تابع بسل (Bessel) را بکار گرفت، وی معادله لاپلاس را برای حرکت مایع حل کرد، سپس برای فشار و نیروهای هیدرودینامیکی که بر سیلندر صلب وارد میشوند، بیانی بدست آورد.
همانطور که ذکر شد، مخزن صلب در نظر گرفته شده است، بنابراین از انعطاف پذیری
دیوارهها صرفنظر شده است. هاوزنر (Housner)، در سال 1957 [2]، فشارهای هیدرودینامیکی را بر دیوارهای مخزن با روش تحلیلی محاسبه کرد. سپس وی در سال 1963 فشار آب را با فنر و جرم مدل کرد. ولتسس (Veletsos)، در سال 1974 [3]، جواب
انعطافپذیر مخزن را در نظر گرفت؛ وی بیانی برای فشار تکان دادنی صلب در حد مقدماتی لرزش بدست آورد. وی در این کار فرض کردکه سیستم یک درجه آزادی است. فیشر (Fischer)، در سال 1979 [4]، فشارهای هیدرودینامیکی را با در نظر گرفتن انعطافپذیری دیوارهای مخزن تاثیر بسزایی در به وجود آمدن امواج سطحی ندارد. ولی دلیل خود را بر پایه کم تاثیر بودن درگیری مودهای امواج و سازه بیان کرد. هارون و هاوزنر
(Haroun & Housner)، در سال 1981 [5]، مدل اصلی هاوزنر را با در نظر گرفتن رفتار انعطافپذیر مخزن در مورد مقدماتی، ارائه دادند. هارون (Haroun) در سال 1985 [6]، با مدل کردن فنر و جرم مجزا جهت در نظر گرفتن اثرات امواج در نیروهای هیدرودینامیکی، مدل کاملتری را ارائه داد؛ درا ین مدل انعطافپذیری و جرم سازه، با اضافه کردن فنر و رم دیگری در نظر گرفته می شود. وی همچنین تحریک چرخشی را نیز در مدل خود مورد بررسی قرار داد. در تمام مدلها، تنها مود اول امواج در نظر گرفته شده بود. لازم به ذکر است که تنها مود اول پایه مدل سازی است و مودهای بعدی اهمیتی ندارد. ماهری و سورن (Maheri & Severn)، در سال 1988 [7]، تأثیر انعطافپذیری بر فشارهای هیدرودینامیکی را بررسی کردند، در این کار سعی بر آن شده است که بر پایه آزمایشات انجام شده، روشی پیشنهاد شود، که بتوان فشارهای هیدرودینامیکی را با در نظر گرفتن انعطافپذیری مخزن بدست آورد.
در آزمایش شک ناگهانی، شاهد اختلافات زیادی در مقادیر بدست آمده نسبت به مقادیر بدست آمده توسط روابط جیکوبسن هستیم، که نشان دهنده اثر انعطاف پذیری در پدید امدن نیروهای هیدرواستاتیکی است. ماهری و سورن (Maheri & Severn)، در سال 1991 [8]، روش جرم اضافه (added mass) را برای سازههای انعطافپذیر بررسی کردند، این روش
سالها برای سازههای صلب استفاده شده است. در بررسی آزمایشگاهی که ماهری و سورن در سال 1991 به انجام رسانیدهاند، تاثیر استفاده از این روش برای سازههای انعطافپذیر، به صورت مقایسههای با روش فشار- شتاب (pressure-acceleration) ارائه می شود.
به منظور تخمین ظرفیت ساختمانها، استفاده از روش های استاتیکی بجای روش دینامیکی افزاینده بسیار راحت تر و کم هزینه تر خواهد بود. روش دینامیکی افزاینده هر چند جواب های دقیق تر و نزدیک تری به رفتار واقعی سازه می دهد، پر هزینه بودن و زمان مند بودن میل به استفاده از روش های استاتیکی را برای تخمین ظرفیت افزایش داده است. در روش های تحلیل استاتیکی غیر خطی، مبنای روش بر این اساس است که رفتار سازه توسط مود اول کنترل میشود و نیز شکل سازه پس از تسلیم ثابت باقی میماند که هر دو این فرض ها تقریبی میباشند، روش MPA (ترکیب مودها)، با بهره گرفتن از تئوری دینامیک سازه ها، اثر مودهای بالاتر را در نظر میگیرد. تحقیقات گذشته حاکی از این است که این روش در قیاس با روش های دیگر از جمله روش های FEMA-440، نتایج بهتری ارائه می دهد. از دیگر روش های تحلیل استاتیکی غیر خطی، روش جابجایی – محور(DPA) است که اساس آن بر فرض بارگذاری توسط جابجایی استوار است. این روش نیز بدلیل استفاده از مود های بالاتر در ناحیه پس از تسلیم همپوشانی خوبی با روش دینامیکی افزاینده دارد.
هدف از این پژوهش ارزیابی دقت روش MPA و DPA در تخمین ظرفیت لرزه ای سازه های منظم و مقایسه نتایج با مقادیر حاصل از تحلیل دینامیکی افزاینده غیر خطی می باشد. برای این منظور تعدادی قاب بتنی منظم ، مورد تحلیل استاتیکی غیر خطی معادل(MPA) و (DPA) و تحلیل دینامیکی افزاینده قرار گرفتند. در طی انجام این تحلیل ها، پاسخ های کلی و موضعی سازه ها حاصل از تحلیل های استاتیکی غیر خطی معادل و تحلیل دینامیکی افزاینده باهم مقایسه میشوند. پاسخ ها شامل جابجایی بام، جابجایی نسبی طبقات، برش پایه، محل تشکیل مفصل پلاستیک و شاخص آسیب قاب می باشند. پس از انجام تحلیل ها، دسته بندی و ارائه نتایج آماری برای پارامتر های مختلف پاسخ سازه ها، کنترل تطابق یا عدم تطابق پاسخ تحلیل ها و تحلیل نتایج از جمله کارهایی است که برای رسیدن به نتیجه گیری انجام شده است. با توجه به پاسخ های هر یک از روش ها، می توان به این نتیجه رسید که روش مودال در پاسخ های جابجایی دقت و همبستگی بالاتری دارند حال آنکه روش جابجایی – محور در پاسخ های نیرو نتایج مطلوب تری دارد. هر دو روش در تعیین میزان خرابی و آسیب قاب با خطاهای قابل ملاحظه ای همراه است.
عنوان صفحه
فصل اول.. 1
نگاهی کلی به روش های آنالیز غیر خطی و بر تحقیقات انجام شده 2
1-1-پیشگفتار 2
1-2-نگاه کلی به روش های تحلیل غیر خطی سازه ها 4
1-2-1: مدل سازی.. 6
1-2-2:مشخصات زمین لرزه 8
1-2-3: گزینه های تحلیل غیر الاستیک… 8
1-2-3-1: تحلیل دینامیکی غیر خطی.. 9
1-2-3-2: تحلیل دینامیکی مدل ساده شده به چند درجه آزادی معادل (MDOF) 10
1-2-3-3: تحلیل دینامیکی با مدل ساده شده به یک درجه آزادی معادل (SDOF) 10
1-2-3-4: تحلیل استاتیکی غیرخطی معادل(ENSP) 11
1-2-4: تاریخچه روش های استاتیکی غیر خطی و دینامیکی افزاینده 12
1-2-4-1:تحقیقات انجام شده بر روی روش مودال.. 13
1-2-4-2: تحقیقات انجام شده بر روی روش جا بجایی- محور 18
1-2-4-3:تحقیقات انجام شده بر روی روش آنالیز دینامیکی افزاینده 23
1-2-4-4:تحقیقات انجام شده بر روی آنالیز ظرفیت… 34
1-2-4-5: روش طیف ظرفیت (Capacity Spectrum Method) 39
1-2-4-6: روش ضرایب… 40
1-2-4-7: روش N2. 40
1-2-4-8: شکل توزیع بار جانبی در ارتفاع ساختمان.. 41
1-2-5: بررسی کلی آیین نامه های مختلف… 44
1-2-5-1: آیین نامه FEMA356 [10] 44
1-2-5-2: آیین نامه Eurocode 8 [12] 45
1-2-5-3: آیین نامه ATC 40 [4] 45
1-2-5-4: آیین نامه BSL 2000 [29] 45
1-3: بیان مسأله و هدف تحقیق.. 46
1-4: روند دستیابی به هدف تحقیق.. 47
1- 5 : خلاصه فصل.. 49
فصل دوم. 51
تحلیل استاتیكی غیرخطی معادل ودینامیکی افزاینده 52
2-1: پیشگفتار 52
2-2: شرح روش تحلیل استاتیكی غیرخطی معادل.. 53
2-3: روش ترکیب مودها و مبانی تئوری مسئله[15] 57
2-3-1: مبانی تئوری مسئله. 57
2-3-2: خلاصه روش تحلیل ترکیب مودها 58
2-4:روش بارافزون بر اساس جا بجایی.. 60
2-4-1:خلاصه روش جابجایی-محور 61
2-6: IDA و آنالیز استاتیکی غیرخطی.. 69
2-7:روش انجام آنالیز های ظرفیت… 71
2-8 : خلاصه فصل.. 76
فصل سوم. 77
مشخصات قاب های انتخاب شده برای تحلیلهای غیرخطی.. 78
3-1: پیشگفتار 78
3-2: رفتار قابهای خمشی.. 78
3-3: مفصل پلاستیک در قاب های خمشی.. 80
3-4: معرفی قابها 81
3-4-1: سیستمهای باربر. 81
3-4-2: مشخصات فیزیکی و مکانیکی مصالح.. 81
3-5: بارگذاری.. 82
3-6: معرفی قاب ها 83
4-6-1: ابعاد قاب ها و درصد آرماتور استفاده شده در آن ها 83
3-7: معرفی زمین لرزه های انتخاب شده، مقیاس کردن آنها و طیف فرکانس شتابنگاشتها 84
3-7-1: تاریخچه زمانی شتاب و شتابنگاشتها 84
3-8: نرم افزار مناسب جهت تحلیل غیر خطیِ قاب های بتن آرمه. 83
3-8-1:آشنایی با نرم افزار OpenSees : 83
3-8-2 :امكانات نرم افزار OpenSees: 84
المان تیر ستون غیر خطی (Nonlinear Beam Column) 86
المان تیر با مفصل (Beam With Hinges Element) 86
مقطع Fiber (Fiber Section) 86
3-9 : خلاصه فصل.. 87
فصل چهارم. 88
ارائه نتایج حاصل از آنالیز های مودال و جابجایی-محور و مقایسه با نتایج انالیز دینامیکی افزاینده 89
4-1: پیشگفتار 89
4-2: روند انجام تحلیلها و بدست آوردن نتایج.. 89
4-2-1: طریقه محاسبه جابجایی هدف در روش ترکیب مودها 90
4-3: بررسی نتایج جابجایی بام. 93
4-3-1: ضریب همبستگی نتایج.. 96
4-3-2: تعریف خطاها 98
4-4:بررسی نتایج نسبت جابجایی نسبی حداکثر. 100
4-5: بررسی نتایج برش پایه: 105
4-6 : محل تشکیل مفصل های پلاستیک… 110
4-7 : شاخص آسیب قاب… 113
4-8 : خلاصه فصل.. 119
فصل پنجم.. 121
نوآوری تحقیق،خلاصه و نتیجه گیری.. 122
5-1: پیشگفتار 122
5-2 : نوآوری تحقیق.. 122
5-3: خلاصه مطالب… 123
5-4 : نتیجه گیری.. 128
فهرست منابع و مآخذ. 131
پیشگفتار
به منظور طراحی ساختمان ها و یا ارزیابی لرزه ای ساختمان ها و سازه های موجود در برابر بار زمینلرزه، بطور عمده از تحلیل غیر خطی برای تخمین رفتار سازه در اثر اعمال نیروی زمین لرزه احتمالی در آینده استفاده می شود. در تحلیل های غیرخطی، دو مساله اصلی؛ نحوه مدل کردن سازه و طریقه اعمال بار زمین لرزه به مدل سازه، ازاهمیت زیادی برخوردار هستند. با توجه به شرایط و اهمیت سازه و نیز هدفی که از تحلیل وجود دارد، مهندسان محاسب، با این مسایل مواجه می باشند.
تحلیل های غیر خطی با توجه به ویژگی مواد سازنده اعضای سازه و نیز طریقه اعمال بار زمین لرزه به دو دسته دینامیکی و استاتیکی و از جهت درجات آزادی مدل سازه به مدل با درجات آزادی زیاد، چند درجه آزادی و یک درجه آزادی تقسیم می شوند. بسیار روشن است، چنانچه مدلی داشته باشیم که خصوصیات غیرخطی اعضای آن در نظر گرفته شده باشد و بار زمین لرزه بدون تغییر و بصورت دینامیکی اعمال شود و نیز در مدل کردن سازه بیشترین درجات آزادی ممکن در نظر گرفته شود، نتایج تحلیل بیشترین دقت را خواهند داشت و هر چه در فرضیات تحلیل، ساده سازی شود، نتایج دقت کمتری خواهند داشت. اما پاره ای مشکلات وجود دارد که طراحان را وادار می کند، کمتر از روش های دینامیکی غیرخطی برای تحلیل استفاده کنند. پیچیدگی، وقتگیر بودن و هزینه بالای این نوع تحلیل و علاوه بر آن مشکلاتی که در توجیه و تفسیر نتایج حاصله ممکن است ظاهر شود، کاربرد این نوع تحلیل را به پروژههای تحقیقاتی و موارد خاص محدود می کند.
بنابراین روش های طراحی سازه های مقاوم در برابر بار زمین لرزه در سال های اخیر در حال تغییر و بازبینی بوده اند و محققان در سالهای اخیر در تلاش بوده اند، روش جایگزینی بیابند که، مطمئن، با دقت کافی و در عین حال ساده باشد. عمده فعالیت ها در جهت روش های تحلیل استاتیکی غیر خطی بوده است و تاکنون روش های متنوعی ارائه شده اند که قادرند، پاسخ های سازه را بخوبی تخمین بزنند. از جمله این روش ها می توان به روش های تحلیل استاتیکی غیر خطی که در آیین نامه های نوین مثل FEMA ATC ، معرفی شده اند، اشاره کرد. و یا روش هایی که توسط محققانی همانند، Elnashai [1]، Aschhei [2] وغیره ارائه شده اند. البته هر کدام از این روش ها دارای نقاط قوت و ضعف هایی میباشند. با این وجود، تحقیقات در این زمینه بطور گسترده ای در حال انجام می باشد.
از زمینه های پژوهشی مرتبط با تحلیل غیرخطی، مسایلی است که در ارتباط با تحلیل سازه های نامنظم میباشد. تحقیقات نشان داده است که اغلب روش های تحلیل استاتیکی غیر خطی در تخمین نتایج سازه های منظم، دقت کافی نداشته اند. بنابراین بررسی روشهای جدید در ارتباط با سازه های منظم، می تواند به عنوان یکی از مسیر های پژوهشی قرار گیرد.
مطالعات گذشته نشان می دهد، روش ترکیب مودها (Modal Pushover Analysis) چوپرا[3] که از روش های اخیر تحلیل استاتیکی غیر خطی است، برای قاب های منظم نتایج بسیار خوبی ارائه می کند. بدین ترتیب، هدف از این تحقیق را بررسی این روش در پیش بینی پاسخ های قاب های خمشی نامنظم قرار دادیم.
در این متن سعی شده است، مطالب مرتبط با مسیر تحقیق به نحو مناسبی گنجانده شود. به این منظور در ادامه همین فصل، کلیاتی در ارتباط با تحلیل غیرخطی سازه ها و انواع آن بیان می شود.
در فصل بعدی، بر تحقیقات گذشته در مورد تحلیل استاتیکی غیر خطی و تحلیل سازه های منظم خواهیم داشت. در فصل سوم، کلیات تحلیل استاتیکی غیرخطی و انواع روش های آن مورد بررسی قرار می گیرد. برای آشنایی با مدل های مورد مطالعه و نیز خصوصیات زمین لرزه های انتخاب شده، آنها را در فصل چهارم آورده ایم.
1-2-نگاه کلی به روش های تحلیل غیر خطی سازه ها
نگرش طراحی در دو دهه اخیر از طراحی بر اساس مقاومت بدلیل مشکلاتی که در این نوع طراحی وجود دارد به سمت طراحی بر مبنای عملکرد(Performance based Design(PBD))، در حال تغییر است، در حال حاضر از این روش بیشتر در بهسازی و بازسازی ساختمان ها و سازه های موجود بهره گرفته می شود.
از جمله مشکلات روش طراحی بر اساس مقاومت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
برای طراحی سازه ها، ارزیابی و نیز بهسازی سازه های موجود بر مبنای روش PBD، بیشترین کاربرد را روش های تحلیل غیر خطی دارند[5،4]. هدف از این تحلیل پیش بینی پاسخ سازه تحت لرزش زمین لرزه ای است که در آینده رخ خواهد داد. این مساله اهمیت و ارزش زیادی در طراحی بر اساس عملکرد، به عنوان روشی برای طراحی و ارزیابی زمین لرزه ای پیدا کرده است. در روش PBD از پیش بینی عملکرد سازه در زمین لرزه برای تصمیم گیری درمورد ایمنی آن در زمین لرزه استفاده می کند. برای این هدف، PBD، مشخصات عملکردی اولیه را بصورت آسیب های پیش بینی شده در اعضای سازه ای و غیر سازه ای بیان می کند. آسیب های سازه ای دلیل بر رفتار غیر الاستیک هستند، پس شیوه های تحلیل و طراحی سنتی که از روش های الاستیک خطی استفاده می کنند تنها قادر به پیش بینی ضمنی رفتار سازه هستند، از طرف دیگر هدف روش های تحلیل غیر خطی سازه های تحت اثر نیروهای ناشی از زمینلرزه تخمین مستقیم مقدار تغییر شکل های غیر الاستیک است. روند معمولی تحلیل غیر الاستیک شبیه شیوه های خطی رایج است که مدل سازه در معرض تعدادی زمین لرزه قرار می گیرد، شکل (1-1).
شکل1-1: روش تحلیل غیر خطی برای تخمین نیروها وتغییر شکل های غیر الاستیک [4]
نتایج تحلیل، تخمین پاسخ های تقاضای مهندسی (Engineering Demand)از مدل سازهای است که این نتایج متعاقباً در قیاس با معیار های قابل قبول برای تعیین عملکرد سازه استفاده می شوند. پارامتر های تقاضای مهندسی شامل تغییر مکان هدف (roof displacement) جابجایی نسبی طبقه، برش طبقه، نیرو و تغییر شکل اعضای می شود. چندین روش تحلیل غیرالاستیک مبنای وجود دارند که بر اساس نوع مدل سازه و اهمیت آن روش تحلیل تعیین میشوند. در ادامه مشخصات تحلیل غیر الاستیک و روش های متنوع آن بیان می شود.
1-2-1: مدل سازی
اولین مساله در تحلیل غیر خطی نحوه مدل کردن آن می باشد. مدل کردن سازه در تحلیل غیر الاستیک شبیه مدل کردن در تحلیل الاستیک خطی اجزای محدود است، تفاوت اولیه در مشخصات همه یا تعدادی از اعضای مدل، شامل مشخصات تغییر شکل و نیرویی پس از مرحله الاستیک علاوه بر ویژگی های الاستیک می باشد که می باید مشخص شده باشد. بطور معمول تقریب هایی وجود دارد که از نتایج آزمایشات اعضای خاص یا تحلیل های تئوری بدست آمده است. در بیشتر مواقع استفاده از پارامترهای مربوط به مشخصات ژئوتکنیکی و شالوده نیز در مدل از اهمیت برخوردار است.
شکل 1-2: جزییات شماتیک از مدل غیر الاستیک سه بعدی سازه [1]
در جزییات مدل ها به ناچار تقریب ها و عدم قطعیت هایی اعمال می شوند. و نیز برای نتایج بدست آمده یک تخمین حد وسط و یا میانگینی زده می شود که بستگی زیادی به برداشت و تفسیر مهندسی دارد. در بعضی اوقات مهندسان مدل سازه 3 بعدی را با یک مدل چند درجه آزادی، معادل می کنند. این امر می تواند با یکسان فرض کردن ویژگی ها انجام شود که مدل“Fishbone” نامیده می شود، شکل (1-3-a). در بعضی موارد مدل بازهم ساده تر می شود، که مدل میله ای“stick”نامیده می شود، برای مثال در صورتی که لنگر چرخشی در امتداد اعضای خمشی مثل دیوار برشی طره و یا قاب مهار بندی شده، نادیده گرفته شود، از مدل میله ای تیر خمشی شکل (1-3-b) استفاده شده است. و یا نیز زمانی که فقط رفتار و مکانیسم های برشی طبقه در نظر گرفته شود ( تیر قوی و ستون ضعیف)، تیر برشی، شکل (1-3-c)می تواند به عنوان مدل مناسبی به کارگرفته شود.
شمعها اعضای سازهای از چوب، بتن، فولاد و یا مصالح دیگر هستند كه برای انتقال بارهای سطحی به سطوح پایینتر در خاك مورد استفاده قرار میگیرند. این انتقال توسط توزیع بار در طول بدنه شمع یا انتقال مستقیم بار به لایه پایینتر از طریق نوك شمع صورت میگیرد كه حالت اول را شمع اصطكاكی و حالت دوم را شمع اتكایی گویند. معمولاَ همهی شمعها بار را به صورت تركیبی از اصطكاك بدنه و مقاومت نوك انتقال میدهند مگر مواردی كه مثلاَ شمع در یک خاك خیلی نرم نفوذ كرده تا به یک بستر سخت برسد. شمعها معمولاً برای اهداف زیر استفاده میشوند:
1- انتقال بار سازههای عظیم به درون لایههای زیرین. (بارهای عمودی و جانبی)
2- مقاومت در مقابل نیروی كششی رو به بالا یا واژگونی به عنوان مثال برای پیهای یكنواخت در زیر سطح آب یا برای نگهداشتن پایههای پل در مقابل واژگونی ناشی از بارهای جانبی نظیر باد.
3- تراكم لایههای نرم و غیرچسبنده توسط تركیبی از جابهجاییها توسط حجم شمع و حركت شمع به شیوهی لرزشی . این نوع شمعها ممكن است بعداً بیرون كشیده شوند.
4- كنترل نشست، هنگامی كه پی نواری یا گسترده روی خاكی كه در زیر آن لایهای با قابلیت تراكم زیاد قرار دارد.
5- سختتر كردن خاك در زیر پی برای كنترل دامنه ارتعاش و فركانس طبیعی سیستم.
6- به عنوان ضریب اطمینانی بیشتر برای پایهها یا تكیهگاههای پل.
7- در سازههای فراساحلی برای انتقال بارها در بالای سطح آب به خاك زیرین. گاهی اوقات برای كنترل حركات زمینی (برای مثال زمین لغزشها). شمعها تحت بارهای عمودی و جانبی ممكن است گسیخته شوند. همچنین در اعضای طویل ممكن است گسیختگی كمانشی رخ دهد.
یک پی به صورت شمع بسیار هزینهبرتر از پی نواری و تقریباً هزینهبرتر از یک پی گسترده است. در هر مورد طراحی پیها مطالعات در مورد مشخصات خاك محل بسیار حائز اهمیت است. زیرا براساس این مطالعات باید با دقت تصمیمگیری شود كه آیا نیاز به شمع است و اگر هست آیا به تعداد بیشتری یا طول شمع بیشتری نیاز است.
ظرفیت باربری شمع به معنای حداكثر بار وارده به شمع میباشد، كه شمع تحت اثر آن به میزان قابل قبولی نشست كند. در نظر گرفتن ظرفیت باربری به میزان بیشتر از مقدار واقعی، چه بسا موجب وارد آمدن خسارت سنگین به سازهها و یا زوال كلی آنها شده است. از طرف دیگر در نظر گرفتن آن به میزان كمتر از مقدار واقعی، باعث بزرگ شدن بیش از حد ابعاد شمع شده و آن را غیراقتصادی میسازد. ظرفیت باربری نه تنها به مشخصات مكانیكی خاك و شرایط محیطی بستگی دارد، بلكه تابعی از شكل، ابعاد، جنس و نحوه اجرای آن میباشد. به دست آوردن یک رابطه كلی برای محاسبه ظرفیت باربری شمعها حتی با در نظر گرفتن تعداد محدودی از عوامل مؤثر در آن، منجر به معادلات دیفرانسیل بسیار پیچیدهای میشود كه حل آنها در حالت كلی مقدور نبوده و تنها در برخی حالات محدود میسر میباشد. اگرچه كه امروزه روش های تحلیلی سودمندی مانند روش اجزای محدود باعث شده تا گرایش به سمت روشهای تحلیل عددی افزایش یابد. البته باید توجه داشت كه نتایج حاصل از مدلسازیهای اجزای محدود و یا روشهای مشابه باید حتماً با نتایج آزمایشگاهی صحت سنجی شوند تا قابل استفاده باشند.
1-2- هندسه متعارف برخی شمعهای درجا
یک شمع درجا با حفر یک سوراخ در زمین و پركردن آن با بتن شكل میگیرد. این سوراخ ممكن است به صورت صندوقچه حفر شده و یا به وسیله راندن یک پوسته یا لوله جداری در زمین ایجاد شود. لوله جداری میتواند توسط یک محور فولادی در زمین رانده شود؛ به طوریكه محور فولادی در هنگام بالا آمدن، لوله جداری را رها میكند.
شكل (1-1) برخی از شمعهای درجا كه استفاده از آن ها رایج است را نشان میدهد. باید توجه داشت كه این شمعها به طور كلی سه نوع میباشند. (1) پوستهای یا جدارهای (2) فاقد پوسته و (3) پایه ستونی.
شکل 1-1- هندسه برخی شمعهای درجا [1]
در شكل (1) موارد (a) و (b) شمعهای بدون پوسته هستند. موارد (b) و © شمعهای پایه ستونی هستند كه حداكثر تا 35 متر طول دارند. شمعهای © تا (h) از نوع پوستهای هستند كه در بین آن ها (f) و (g) شمعهای مخروطی و (h) شمع مخروطی پلهای میباشد.
شمعهای با مقطع متغیر شمعهایی هستند كه مقاطع عرضی در قسمت سرشمع نسبت به نوك بزرگتری دارند. یكی از انواع شمعهای با مقطع متغیر شمع با مقطع دایروی متغیر میباشد كه از لحاظ شكل ظاهری به شكل مخروط بوده و به شمع مخروطی شهرت دارد (شكل 1- موارد f و g). شمعهای به شكل مخروط یک مزیت اساسی نسبت به شمعهای استوانهای دارند و آن این است كه در حالت اصطكاك به طرف پایین، نیروی محوری شمع از قسمت سرشمع به سمت نوك شمع كم میشود پس از لحاظ مقطع برای انتقال بار سازهای به خاك هر چه به سمت پایین شمع میرویم به مقاطع كوچكتری نیاز میباشد كه این موضوع را در شمعهای مخروطی مشاهده میكنیم. این امر باعث صرفهجویی در حجم مصالح و توزیع صحیح مصالح در شمع میشود. همچنین برای شمعهای تحت بار جانبی هنگامی كه بار جانبی به قسمت سرشمع اعمال میشود، از سر شمع به نوك شمع به دلیل انتقال بار به خاك از مقدار نیروی افقی در بدنه سازهای شمع كاسته میشود كه این امر با شكل و حجم مصالح و اندازه مقاطع شمع مخروطی كه روندی كاهنده در طول شمع دارد مطابقت دارد و در كل میتوان گفت كه شمعهای مخروطی نسبت به شمعهای استوانهای دارای یک توزیع مناسبتر مصالح برای انتقال انواع بارگذاریها میباشند. برای آنكه یک شالوده به عنوان شمع تعریف شود لازم است كه نسبت عمق به عرض متوسط یا شعاع حداقل برابر 6 باشد. طبق این تعریف حداكثر زاویهای كه برای یک شمع مخروطی میتوان در نظر گرفت 9/46◦ درجه میباشد. بیشتر روابطی كه تاكنون برای شمعها انتشار یافتهاند مربوط به شمعهای استوانهای یا منشوری میباشند، در حالی كه برای شمعهای مخروطی رابطه تئوری مشخصی ارائه نشده است كه بتواند رفتار آنها در خاك را مشخص كند. با این حال در سه دهه اخیر یک افزایش در علاقه مندی به مطالعه، برای بررسی رفتار شمعهای مخروطی دیده شده است.
1-3- نحوه قرارگیری شمعها در خاك
شمعها از طریق چندین روش در خاك قرار میگیرند:
1- راندن شمع در خاك توسط ضربات ثابت متوالی در بالای شمع با بهره گرفتن از چكش شمع. این روش صدا و لرزشهای محلی قابل توجهی ایجاد میكند كه ممكن است توسط آییننامههای محلی یا سازمانهای محیط زیستی مجاز نباشد و همچنین ممكن است به سازههای اطراف خسارت وارد كند.
2- راندن شمع در خاك توسط دستگاه لرزش متصل به سرشمع. این روش معمولاً بیسروصدا است. این روش برای راندن در خاكهای با چسبندگی كم كاربردیتر است.
3- جك كردن شمع. این تكنیک برای شمعهای كوتاه و سخت كاربردیتر میباشد.
4- حفر كردن یک سوراخ و قراردادن شمع درون آن یا به صورت رایجتر، پركردن حفره با بتن.
1-4- گروه شمعها
گروه شمعها با بارگذاری عمودی
وقتی كه تعدادی شمع در كنار هم جمع میشوند، معقول است كه انتظار داشت كه فشارهای ایجاد شده در خاك ناشی از اصطكاك جانبی و یا مقاومت اتكائی همانطور كه در شكل زیر نشان داده شده روی هم بیافتند. (شكل2-1)
شکل 1-2- تنشها اطراف یک شمع اصطکاکی وتداخل محدوده تنشها دریک گروه[1]
شدت فشار اضافی، به بار شمعها و فواصل آنها بستگی خواهد داشت و اگر تا حد كافی بزرگ شود خاك در برش گسیخته خواهد شد و یا نشستهای اضافی خواهیم داشت. شدت تنش در نواحی تنشی روی هم افتاده به طور واضحی با افزایش در فواصل شمعها (S) كاهش خواهد یافت. اگرچه كه فواصل زیاد اغلب غیرعملی هستند. زیرا معمولاً كلاهك گروه شمع برای تكیهگاه ستونهای سازه و همچنین پخش كردن بار روی چندین شمع بر روی سر تمام شمعها به صورت یكپارچه ساخته میشود و همین عامل میتواند باعث محدود شدن فاصلهی شمعها از هم شود. (شكل 1-3)
شکل 1-3- الگوهای متعارف گروه شمعها-(a) برای دالهای بتنی تکی(b) برای دیوارهای بتنی[1]
با توجه به كم بودن بررسیهای عددی و مدلسازیها توسط نرمافزار برای شمعهای مخروطی و به خصوص برای گروه شمعهای مخروطی نسبت به آزمایشهای آزمایشگاهی در این زمینه، در این تحقیق هدف مدلسازی گروه شمعهای مخروطی و استوانهای با بهره گرفتن از نرمافزار سه بعدی “PLAXIS” و در نهایت مقایسه و بررسی نتایج حاصل از مدلسازیها با بهره گرفتن از نمودارهای بار- نشست میباشد. بنابراین مشخصه هایی از گروه شمعها یعنی زاویه مخروط شدگی، زاویه اصطكاك داخلی خاك ماسهای، ضریب فشار جانبی خاك و زاویه اتساع خاك در گروه را تغییر میدهیم و مدلها را با هم مقایسه میكنیم. باید توجه داشت كه برای شمعهای مخروطی، زاویه مخروط شدگی را از صفر تا 1/6° در چند مرحله افزایش میدهیم. در طول مراحل مدلسازی طول همهی شمعها ثابت میباشد و فاصلهی شمعها از یكدیگر نیز در گروه شمعها بهینه انتخاب شده و ثابت میماند. مدلسازیها برای گروه شمعهای 4 تایی انجام میشوند. پس از بدست آوردن نمودارهای نیرو- نشست برای هر گروه شمع ظرفیت باربری كل هر گروه با بهره گرفتن از چندین تكنیک متفاوت و مرسوم اندازهگیری شده و گروه شمع دوباره تحت همان نیرو مورد آنالیز قرار میگیرد. سپس نتایج حاصل از آنالیز ثانوی را برداشت كرده و با بهره گرفتن از یک سری دادههای مربوط به تنش مؤثر قائم و بردن آنها به نرمافزار تجاری “surfer 2009” یک انتگرالگیری عددی روی سطح كف شمعها انجام میدهیم تا مقدار ظرفیت باربری اتكائی و اصطكاكی شمعها را نیز در اختیار داشته باشیم. بدین صورت مقایسات بهتری را برای هر گروه شمع خواهیم داشت.
در فصل بعدی از پایان نامه مروری بر تحقیقات و مطالعات انجام شده و روشهای محاسبه ظرفیت باربری شمعهای مخروطی و استوانهای خواهیم داشت.