بیومکانیک مفصل شانه یک زمینه تحقیقی جالب است که موردتوجه محققین زیادی قرارگرفته است. توانایی شانه جهت انجام حرکات وسیع، بر اساس تعامل ساختارهای فراوانی است که به محرک مکانیکی واکنش نشان میدهند و بر طبق آن سازگار میشوند. پایداری استخوانی مفصل شانه زیاد قابلتوجه نیست زیرا عدم تطابق کامل میان سطوح مفصلی پروکسیمال بازو و حفره گلنوئید[1] وجود دارد. اضافه شدن لابروم فیبری غضروفی، همچنین حضور کپسول مفصلی و لیگامنتهای مفصل گلنوهومرال پایداری مفصل شانه را افزایش میدهند. پایداری مفصل شانه علاوه بر ساختارهای تثبیتکننده ایستا، بیشتر توسط عضلات اطراف کمربند شانه حمایت میشود که پایداری دینامیکی شانه را تأمین میکنند. درواقع تثبیتکننده های دینامیکی و استاتیکی مفصل شانه در مقابل نیروهای اعمالشده بر مفصل شانه واکنش نشان میدهند تا پایداری را در پوزیشنهای گوناگون، در طی حرکات مختلف مفصل شانه ایجاد کنند (Lugo et al, 2008).
حرکات پیچیده کمپلکس شانه شامل حرکات هماهنگ در مفاصل اخرمی ترقوهای[2]، جناغی ترقوهای[3]، گلنوهومرال[4] و کتفی سینهای[5] است. شکل مفصل گلنوهومرال و تحریکپذیری کتف در ارتباط با قفسه سینه، مسئول اصلی میزان تحریکپذیری این مجموعه مفصلی (کمپلکس شانه) است (Forte et al, 2009). میزان مشارکت مفصل اسکاپولوتراسیک[6] در کینماتیک مجموعهی شانهی نرمال اولین بار توسط کاتچارت (1884) توصیفشده است (Cathcart, 1884). کادمن (1934) تعامل کینماتیکی بین کتف و بازو را بهعنوان ریتم اسکاپولوهومرال[9] تعریف کرد (Codman,1934). پس از کادمن، این تعریف بهصورت روشی معتبر برای تحلیل حرکات دینامیکی مجموعهی شانه با نسبت 2:1 شناختهشده است (در طی ابداکشن کامل بازو به ازای هر دو درجه حرکت در مفصل گلنوهومرال یک درجه حرکت در مفصل اسکاپولوتراسیک صورت میگیرد. بهعبارتیدیگر، در 180 درجهی ابداکشن شانه، 120 درجه حرکت در مفصل گلنوهومرال و 60 درجه در مفصل اسکاپولوتوراسیک صورت میگیرد) (Inman et al, 1994). اینچنین یکپارچگی (هماهنگی) اجازه میدهد تا کتف یک سطح پایدار برای حرکات گلنوهومرال ایجاد کرده همچنین امکان انجام حرکت بهینه بازو در طی دامنه حرکتی کامل را فراهم میسازد (Lugo et al, 2008). اگر پوزیشن کتف تغییر کند این الگوی نرمال حرکات یکپارچه ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. به این دلیل ریتم اسکاپولوهومرال بهعنوان یک شاخص حرکتی کمپلکس شانه در بررسیهای کلینیکی در نظر گرفته میشود (Hebert et al, 2002, Myers et al, 2005, Ludewig et al. 2009).
مطالعات نشان دادهاند که ریتم طبیعی اسکاپوهومرال نیازمند فعالیت مناسب چرخش دهندههای بالایی کتف است (De Mey et al, 2009, Luime et al,2004). چرخش دهندههای بالایی کتف عضلات ذوزنقه بالایی، ذوزنقه پایینی و دندانهای قدامی میباشند (De Mey et al, 2009, Luime et al,2004). بهطورکلی این عضلات در دستیابی به دامنه کامل فوروارد فلکشن و ابداکشن شانه مهم هستند (Ekstrom et al, 2003).
تصور بر این است که در طی الویشن بازو در صورت کینماتیک مناسب کتف، حجم فضای تحت اخرمی به حداکثر میرسد بنابراین کاهش شیوع گیرافتادگی داخلی و خارجی عضلات روتیتور کاف اتفاق میافتد Lehman et al, 2007, Lukasiewicz et al, 1999)). مطالعات نشان دادهاند که بزرگترین خطر برای گیرافتادگی زمانی است که کتف به داخل بچرخد، تیلت قدامی و کاهش چرخش بالایی داشته باشد این خطر زمانی که ابداکشن در سطح اسکاپشن با چرخش داخلی انجام شود، افزایش مییابد (Escamilla et al, 2009). وارنر و همکارانش (Warner et al, 1990) مدارکی در جهت ارتباط گیرافتادگی شانه با کتف بالی شکل و نقص عملکردی کتف گزارش کردند. همچنین محققین گزارش کردهاند که عضله دندانهای قدامی که چرخش بالایی، تیلت خلفی و چرخش خارجی در کتف تولید می کند و باعث حفاظت از فضای تحت اخرمی میشود، (Ludewig et al, 2004) ضعف این عضله میتواند مرتبط با پاتولوژیهای شانه باشد (Tsai et al, 2003, Glousman et al, 1988).
از طرف دیگر تحلیلهای الکترومیوگرافی نشان دادند که بیماران با گیرافتادگی شانه، افزایش فعالیت در ذوزنقه بالایی اما کاهش فعالیت در دندانهای قدامی در طی الویشن بازو دارند (Ekstrom et al, 2003). افزایش فعالیت الکترومیوگرافی در ذوزنقه بالایی می تواند فاکتوری در جهت تیلت قدامی و الویشن بیشازحد کتف و نهایتاً منجر به باریک شدن فضای تحت اخرمی شود. به همین جهت حفظ ریتم طبیعی اسکاپولوهومرال نیازمند تمریناتی است که تعادل ذوزنقه بالایی، میانی، تحتانی و دندانهای قدامی را برقرار کند (Ekstrom et al, 2003).
بهطورکلی مشارکت فعال و متعادل عضلات روتیتورکاف و اسکاپولوتراسیک برای تولید حرکات کارآمد و ثبات کمربند شانه ضروری است (Bertelli & Ghizoni, 2005). بهطوریکه تراپیستها برنامه های تمرینی را بر این اساس پیشنهاد می کنند (Ballantyne et al, 1993). طبق نظر گلوسمن مطالعات الکترومیوگرافی در جهت ارزیابی فعالیت عضلات و تهیه پروتکلهای تمرینی و توانبخشی اطلاعات مفیدی فراهم کرده است (Glousman, 1993). هرچند تعیین یک برنامه توانبخشی مناسب کمپلکس شانه در بازگشت سریع بیمار به حرفه و فعالیتش حیاتی است و تعیین برنامه هایی با بیشترین مزیت برای بیماران خاص با پاتولوژیهای شانه، یکی از بهترین راهکارهای درمانی است، توصیههای تمرینی جهت جلوگیری از پاتولوژیهای شانه بخصوص در ورزشکاران و افرادی که از اندام فوقانیشان بهصورت مکرر استفاده می کنند از اهمیت بیشتری برخوردار است.
رشتههای ورزشی شنا، هندبال و تنیس بهعنوان فعالیتهای پرتاب از بالای سر[12] طبقه بندی میشوند. باوجوداین، حرکات انجامشده در این رشتههای ورزشی ازنظر کینماتیک، عمل عضله و تعداد تکرارها متفاوت است (Bak & Faunl, 1997, Borsa et al, 2005). اصل سازگاری خاص به نیاز تحمیلی بیان می کند که بدن بهطور ویژه با نیازهایی که بر آن واقع میشود سازگار میشود (Sale & MacDougall, 1981). بر اساس این اصل، انتظار میرود که شانهی ورزشکاران رشتههای شنا، تنیس و هندبال باوجوداینکه در ادبیات کلینیکی بهعنوان یک گروه (ورزشکاران بالای سر) در نظر گرفته میشوند، اختلافات معنیداری در ویژگیهای فیزیکی شانه داشته باشند.
ازآنجاییکه در ورزشهای بالای سر درد شانه مشکلی رایج میباشد (Ranson & Gregory, 2008) و مطالعات میزان متفاوتی از صدمات شانه در ورزشکاران رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر گزارش کرده اند (مطالعه ای گزارش کرده است که 66 درصد از شناگران در مقایسه با 57 درصد بازیکنان حرفهای بیسبال، 44 درصد از بازیکنان والیبال دانشگاهی، 29 درصد از پرتابکنندگان نیزه دانشگاهی و 7 درصد از گلف بازان حرفهای، صدمات شانهدارند) (Johnson, 1988) و ازآنجاییکه نقص ریتم طبیعی اسکاپولوهومرال میتواند فرد را به پاتولوژیهای مفصل گلنوهومرال مستعد کند و به دلیل نقش مهمی که عضلات کمربند شانه در تولید و کنترل حرکات شانهدارند و نقص و تخریب این عضلات میتواند حرکت کتف، ترقوه یا بازو را تغییر دهد (Lugo et al, 2008) و مطالعات قبلی صورت گرفته در این زمینه، بیشتر به بررسی ریتم اسکاپولوهومرال در افراد آسیبدیده و غیر ورزشکار پرداختهاند و مطالعات درزمینه ورزشکاران بالای سر
بهصورت یک گروه صورت گرفته و رشتههای مختلف ورزشی بالای سر با افراد غیر ورزشکار مقایسه نگردیده و همچنین مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات مجموعه شانه ورزشکاران رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر و افراد غیر ورزشکار در طی ابداکشن شانه در پارامترهای مختلف الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی عضلات بین شانهی برتر و غیر برتر در شرایط اعمال بار و بدون اعمال بار تاکنون صورت نگرفته، در این تحقیق سعی بر این است تا به بررسی و مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی (الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی) منتخبی از عضلات کمربند شانهای و ریتم اسکاپولوهومرال بازیکنان هندبال، تنیس، شناگران و افراد غیر ورزشکار در طی الویشن بازو در سطح اسکاپشن در دست برتر و غیر برتر در شرایط اعمال بار و بدون اعمال بار خارجی پرداخته شود.
نتایج این مطالعه ممکن است کاربردهای زیر را در برداشته باشد:
1- مطالعه اینکه آیا ورزشکاران رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر الویشن بازوی برتر و غیر برترشان را ازلحاظ کینماتیکی به روش مشابهی انجام می دهند می تواند برای ارزیابی و درمان اختلالات شانه اطلاعات مفیدی برای تراپسینها فراهم کند.
2- تعیین سهم مشارکت مفصل اسکاپولوتراسیک و مفصل گلنوهومرال در ریتم اسکاپولوهومرال در زوایای مختلف الویشن بازو، همچنین مطالعه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات شانه (الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و هم انقباضی) در شانهی برتر و غیر برتر ورزشکاران رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر، می تواند به تراپیسینها در ارزیابی، درمان و توانبخشی اختلالات شانه و مربیان ورزشی در جهت تهیه پروتکلهای تمرینی کمک کند.
3- بررسی پیامد سازگاری مفصل شانه (برتر و غیر برتر) در رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر به دلیل ماهیت هر رشته ورزشی، می تواند توصیه های تمرینی (تقویتی و انعطافپذیری) جهت پیشگیری از آسیبهای مجموعه شانه فراهم نماید.
4- نتایج این مطالعه ممکن است در تعیین استعدادیابی رشتههای ورزشی هندبال، تنیس و شنا مفید واقع شود.
5- نتایج این مطالعه ممکن است زمینهای برای انجام مطالعات بیشتر درزمینه عملکرد و توانبخشی مفصل شانه در ورزشکاران رشته های مختلف پرتاب از بالای سر و افراد غیر ورزشکار فراهم کند.
2-1- بیان مسأله
اصل سازگاری خاص به نیاز تحمیلی بیان می کند که بدن بهطور ویژه با نیازهایی که بر آن واقع میشود، سازگار می شود (Sale & MacDougall, 1981). بر اساس این اصل، انتظار میرود که شانه ورزشکاران رشتههای شنا، تنیس و هندبال باوجوداینکه در ادبیات کلینیکی بهعنوان یک گروه (ورزشکاران بالای سر) در نظر گرفته میشوند اختلافات معنیداری در ویژگیهای فیزیکی شانه داشته باشند.
هنگام بررسی نیازها و اهداف هر ورزش، باید میزان نیرو و تکرار حرکات را در نظر گرفت. بهعنوانمثال پرتاب کردن توپ در بیسبال یک حرکت انفجاری برای به حداکثر رساندن سرعت توپ است؛ بنابراین پرتابکننده در بیسبال تکرارهای نسبتاً کمی (1000 پرتاب هر هفته) (Johnson, 1988) با سرعت زاویهای حدود 7000 درجه بر ثانیه دارد (Dillman et al, 1993). برعکس، شنا کردن نیاز به شانه برای اجرای کار در مدتزمان بیشتر و بنابراین تکرار بیشتر دارد. شناگران معمولاً تکرارهای زیاد حدود 1147000گردش هر هفته (Johnson, 1988) در سرعت زاویهای حدود 80 درجه بر ثانیه انجام می دهند (Johnson, 1988) در مقابل بازیکنان تنیس حرفهای حدود 1000 گردش هر هفته و پرتابکنندگان نیزه دانشگاهی حدود 300 گردش هر هفته انجام میدهند (Johnson, 1988). وقتی ازنظر کمی بهعنوانمثال عمل ضربه زدن (حرکت دست) در شنا را با پرتاب کردن توپ در هندبال مقایسه میکنیم تفاوتهایی بهطور روشن مشاهده میکنیم. یک ضربه شنا شامل کشش بازو در آب بهمنظور پیشروی بدن به سمت جلو است در مقابل، در پرتاب کردن توپ در هندبال، بازو مانند یک شلاق برای شتاب بخشیدن به توپ استفاده میشود. این اختلافات درحرکت از نیاز برای اجرای اهداف مختلف نشأت میگیرد. بهطور ساده، هدف شنای کرال سینه به حداکثر رساندن حجم آب جابهجا شده با یک ضربه، بنابراین افزایش سرعت شناگر میباشد. درحالیکه هدف پرتاب کردن توپ در هندبال به حداکثر رساندن سرعت توپ با افزایش سرعت زاویهای بازو در زمان رهایی توپ میباشد.
از طرف دیگر دامنه حرکتی موردنیاز برای اجرای فعالیت در این رشتههای ورزشی با یکدیگر قابل قیاس نیست. بهعنوانمثال، در طی هر ضربه در شنا، شناگر دستهایش را با ابداکشن کامل به جلو جهت ضربه زدن در آب و پیشروی بیشتر پرتاب میکند (Yanai et al, 2000). این پوزیشن به دلیل اینکه دست مقاومت آب را دریافت میکند یک بازوی گشتاوری بزرگ در مفصل شانه ایجاد میکند (Yanai et al, 2000). این نیرو باعث میشود که شانه با دامنه حرکتی فعال بیشینه، ابداکشن حداکثر را انجام دهد. رسیدن به ابداکشن کامل بازو برای هر ضربه نیاز به هماهنگی خوب و کارایی انرژی حرکات کتف و گلنوهومرال دارد. در مقابل، در طی پرتاب کردن توپ در مرحله مقدماتی، بازو ابداکشن 110-90 درجه و با حداکثر چرخش خارجی قرار دارد که با تغییر حرکت به حداکثر چرخش داخلی موجب پرتاب قوی و سریع توپ میشود (Dillman et al, 1993).
در ضربه شنا (حرکت دست) و بیشتر حرکات انجام شده در تنیس و هندبال، نیروی تولیدی در اندام فوقانی بهطور اصلی توسط میانگین چرخش داخلی و اداکشن بازو تولید می شود (Kennedy et al,1987 Dillman et al, 1993، Burkhart et al, 2003). همچنین پرتاب کردن توپ، شامل پرتاب کردن بازو برای شتاب بخشیدن و به حداکثر رساندن سرعت آن در طی فاز شتاب و سپس کاهش شتاب آن به صفر درجه بر ثانیه در طی مرحله کاهش شتاب و دنبال کردن حرکت میباشد (Dillman et al, 1993،Burkhart et al, 2003). عضلات چرخش دهنده خارجی بازو همراه با عضلات تثبیتکننده کتف و گلنوهومرال مسئول آهسته کردن حرکت بازو بهصورت اکسنتریک در طی این فاز میباشند (Kibler,1998, Burkhart et al, 2003). در شنا، مقاومت آب سرعت چرخش داخلی را به حدود 80 درجه بر ثانیه میرساند (et al, 1997 Bak، Yanai et al, 2000)؛ بنابراین، نیاز به گروه عضلات چرخش دهندههای خارجی بازو و تثبیتکننده های کتف برای کاهش شتاب بازو در طی فاز ضربه دست[4] زیاد بالا نیست. این نبود مرحله کاهش شتاب ممکن است برجستهترین اختلاف میان اعمال شنا کردن و پرتاب کردن توپ در هندبال و ضربه تنیس باشد. این نیاز در هنگام درمان این ورزشکاران گزارششده است زیرا تصور بر این است که مرحله کاهش شتاب در پرتاب کردن در ارتباط با تغییر در دامنه حرکتی و سفتی خلفی شانه در بازیکنان هندبال و بیسبال است (Burkhart et al, 2003، Donatelli et al,2000).
با توجه به کمبود اطلاعات در مورد کینماتیک و فعالیت الکترومیوگرافی رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر و ازآنجاییکه در بررسیهای کلینیکی، ورزشکاران مختلف رشتههای پرتاب از بالای سر معمولاً بهعنوان یک گروه در نظر گرفته میشوند و مطالعه ای تاکنون به بررسی و مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی (الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی) عضلات کمربند شانهای و ریتم اسکاپولوهومرال شانهی برتر و غیر برتر بازیکنان هندبال، تنیس، شناگران و افراد غیر ورزشکار در طی الویشن بازو در سطح اسکاپشن در شرایط اعمال بار و بدون اعمال بار پرداخته نشده است در این مطالعه محقق قصد بررسی این موضوع را دارد.
[1] specific adaptation to imposed demand (SAID) principle
[2] revolution
[3] whip
[4] swim stroke
[1] Glenoid fossa
[2] Acromioclavicle
[3] Sternoclavicle
[4] Glenohumeral
[5] Scapulothoracic
[6] Scapulothoracic joint
[7] Catchart
[8] Cadman
[9] Scapulohumeral rhythm
[10] Warner et al
[11] Glousman
[12] Overhead
[13] specific adaptation to imposed demand (SAID) principle
اهمیت آمادگی جسمانی و زندگی سالم از موضوعاتی است که پیرامون آن مطالب گوناگون ارائه شده است. میلیون ها نفر در سراسر جهان به روش ها و شکل های مختلف اقدام به ورزش می کنند اما با این وجود، شیوه زندگی آحاد جامعه معمولا به سوی کم تحرکی در جریان است(آریان فر، 1381). برای مثال تاملین و همکاران(2003) در بررسی فعالیت بدنی و وضعیت اجتماعی در دوران نوجوانی با بی تحركی دوران بزرگسالی پرداختند نشان دادند كه، مشاركت منظم نوجوانان در فعالیتهای بدنی با احتمال فعال بودن آنها در بزرگسالی ارتباط دارد(Tammelin,2003). از سوی دیگر، حركت برای طیف سنی كودكان و نوجوان اهمیت ویژه ای دارد ودر این زمینه موضوع فقر حركتی نیز عواقب منفی متعددی را به همراه خواهد داشت. پس میتوان گفت که، فعالیت بدنی منظم در دوران كودكی، علاوه بر تأمین سلامتی آنها (Calfs & Taylor,1994)، برفرایند سلامتی دوراه بزرگسالی آنان مؤثر است (Kari & et al,1994). شناخت مقوله آمادگی جسمانی و راهکارهای توسعه آن از اولویت های پژوهشی در حیطه تربیت بدنی است و محققان در این زمینه به مطالعه پرداخته اند( قیومی، 1380). با توجه به نقش فعالیت بدنی کودکان و نوجوانان، یکی از فاکتورهایی که درآمادگی دستگاه قلبی عروقی آنان اهمیت دارد سطح حداکثر اکسیژن مصرفی[1] است.
حداکثر اکسیژن مصرفی ظرفیت عملکرد قلبی- تنفسی را نشان می دهد و اغلب به عنوان معیار شاخص قلبی- تنفسی و تناسب اندام در نظر گرفته می شود(لاری/ 1369؛ مک آردل و همکاران، 1996). ). ارزیابی توان هوازی به دو روش مستقیم و غیر مستقیم امکان پذیر است. (فاکس وماتیوس، 1380-فیزیولوژی دوران رشد) از آنجایی که روش مستقیم اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی، مستلزم تکنیک ها و ابزار خاص تجزیه گازها می باشد و بسیار پرهزینه است (ویان اچ، 1382). از این رو از روش های غیرمستقیم برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی استفاده می شود. در این میان رایج ترین روش، استفاده از نوارگردان یا چرخ کارسنج[2] می باشد. از جمله بهترین پروتکل ها آزمون بروس میباشد که دارای روایی بالایی است(r=0/98) (ویان اچ، 1382). اما از آن جا که استفاده از دستگاه نوارگردان به دلیل گران قیمت بودن و محدودیت جابجایی و عدم تخصص کافی افراد در اجرای پروتکل های مختلف برای همه کس میسر نمی باشد، و تنها راه استفاده از آن حضور در آزمایشگاه واستفاده زیر نظر متخصص است (ویان اچ، 1382). در این پژوهش سعی شد بااستفاده از معادلات آلومتری مختلف که توسط پژوهشگران خارجی بدست آمده جایگزین مناسب و ارزان قیمت و سریع بدست آید، اغلب این معادلات در جامعه های مختلف مورد اعتبار و پایایی می باشد و هدف از این پژوهش این است که بررسی شود آیا معادلات آلومتری منتخب در ایران دارای هم سنجی مناسب قابل قبولی است.
1-2 بیان مساله
یکی از مهم ترین اجزای آمادگی جسمانی استقامت قلبی و تنفسی است. بنابراین هر نوع ارزشیابی آمادگی جسمانی باید شامل ارزشیابی عملکرد قلبی تنفسی هنگام فعالیت ورزشی و استراحت شود(فلاح عمران، 1384). پرداختن به فعالیت های استقامتی، سیستم قلبی عروقی و تنفسی را تحت تاثیر قرار میدهد و ضمن افزایش کارایی سیستم قلبی عروقی وتنفسی باعث مصرف چربی بدن، افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی و تغییر در ترکیبات بدن می شود(هافمن، 1382). معتبرترین شاخص ظرفیت عملکردی دستگاه قلبی، تنفسی اکسیژن مصرفی بیشینه است (ویان اچ، 1382). از جمله عواملی که بر میزان حداکثر اکسیژن مصرفی در کودکان تاثیر می گذار، د بلوغ[3] است. بلوغ بر گسترش آمادگی هوازی از راه افزایش اندازه ی بدن به ویژه ابعاد قلب، ریه ها، عضلات، و دستگاه گردش خون تاثیر می گذارد. بلوغ بیولوژیک[4],عامل تعیین کننده و مهم هنگام مطالعه پاسخ های فیزیولوژیکی به ورزش و تمرین است. با توجه به تفاوت های بیولوژیکی افراد، اختلافاتی در اندازه بدن و رشد اندام ها (مثل افزایش در اندازه قلب، ریه ها، حجم خون و جرم عضله) پیش می آید (رولاند وهمکاران، 1997) و چون این موارد اهمیت بسیاری درتامین اکسیژن مورد نیاز افراد دارد بنابراین در افرادی – مثل نوجوانان نابالغ- که بدلیل رشد ناکامل اندام هایشان با محدودیت های قلبی عروقی روبه رو هستند و در نتیجه نمی توانند فعالیت ورزشی را تا حد واماندگی ارادی ادامه دهند، اکسیژن مصرفی در شرایط استراحت و هنگام ورزش با وزن بدن نسبت مستقیم نداشته، بلکه با درصدی از وزن بدن رابطه مستقیم دارد(گائینی و دبیدی روشن، 1387). به همین دلیل محققان تلاش کرده اند تارابطه بین رشد اجزای بدن با دیگر و یا کل بدن را دریابند و آن را در قالب معادلات آلومتریکی به نمایش گذارند. آلومتری[5] روشی است از بیان ریاضی مربوط به اینکه چگونه یک متغیر فیزیولوژیکی، آناتومیکی یا حرارتی به واحدی از اندازه بدن که معمولا وزن می باشد، با افزایش اندازه ارتباط پیدا می کند(Rowland,2005). در واقع معادله آلومتری عبارت از رابطه بین مقدار رشد یکی یا اجزای بیشتری از بدن با اجزای دیگر یا کل بدن
است(رولند، 1380). برای بیان معادلات آلومتریک از دو شاخص قد و وزن استفاده می شود. با توجه به نوع متغیر فیزیولوژیکی، ارتباط آن با قد یا وزن بیان می شود. برای مثال متغیر فیزیولوژیکی مانند ظرفیت حیاتی بهترین رابطه را با قد دارد اما بسیاری از متغیرهای فیزیولوژیک بویژه اکسیژن مصرفی به وزن بدن وابستهاند و به عنوان ابزاری برای مقایسه یافته های خام افراد با اندازه های گوناگون استفاده میشوند(رولند، 1380). چند دلیل برای استفاده از این استاندارد نسبی مطرح شده است: نخست اینکه وزن بدن را می توان با دقت و به آسانی اندازه گرفت. دوم، در بیشتر رشته های ورزشی وزن بدن یک سازهی هنجارسازی مناسب می باشد و نمایان گر بار کار واقعی ورزش است(رولند، 1380). این معادلات نسبتی از تغییرات وزن بدن را بر حسب هزینه اکسیژن در نظر می گیرند. معادلات آلومتری به شکل زیر بیان می شود:
y=axb
در این معادله جرم بدن=x، توان آلومتری=b y=متغیر فیزیولوژیک(اکسیژن مصرفی).
بنابراین در معادله y=axb اگر b=1باشد، بدین معناست که y نسبت مستقیم با جرم بدن دارد و اگر b=0 باشد، جرم بدن هیچ تاثیری بر متغیر y ندارد و متغیر yمستقل از جرم بدن است. اما اگر با افزایش وزن، y به طور اندکی افزایش یابد، مانند فرایند رشد و تکامل جسمانی، b از صفر بزرگ تر و از 1 کوچک تر خواهد بود. اما چنانچه b بیشتر از 1 باشد، به این معناست که افزایش متغیر y به طور قابل توجهی بیشتر از افزایش وزن است و در صورتی که با افزایش وزن، مقدار y کاهش یابد، در نتیجه b منفی خواهد بود.
بیونن و همکاران(2002) در پژوهشی روی پسران 8 تا 16ساله ی غیر ورزشکار میزان ضریب آلومتری 75/0 را برای برآورد ظرفیت هوازی پیشنهاد کردند. این امر نشان می دهد که Vo2max افراد نابالغ متناسب با وزن افزایش می یابد، اما اندازه تغییرات افزایش در Vo2max در مقایسه با افزایش وزن کمتر است. این موضوع تا حد زیادی نتیجه افزایش اندازه حجم اندام های وابسته( مانند قلب، ریهها، حجم خون و عضله اسکلتی) به vo2 هنگام فعالیت ورزشی را خاطر نشان می کند. همزمان با رشد و افزایش جرم بدن، اندام های بدن نیز رشد می کنند، اما میزان رشد آن ها کمتر از رشد کل بدن است. در نتیجه از نسبت این اندام ها به کل بدن کاسته می شود و این موضوع در معادله آلومتری با توان 75/0 نشان داده می شود. در مطالعه رولاند و همکاران(1997) در یک طرح طولی-مقطعی 5 ساله توان معادله آلومتری در پسران 4/0، 53/0، 52/0، 61/0و 56/. و در دختران 63/0، 7/0، 66/0، 62/0 و متوسط توان در این مطالعه در پسران 53/0 و در دختران 65/0 به دست آمد بنابر نظر آن ها عوامل دیگری علاوه بر جرم بدن در مقیاس گذاری توان (b) معادله آلومتری دخیل هستند. برخی از این عوامل شامل تغییرات فردی در تشابهات هندسی، تغییرات در نسبت جرم عضله پا به جرم بدن، تفاوت در فعالیت های روزانه و فعالیت بدنی افراد و افزایش غلظت آنزیم های هوازی عضله یا انقباض عضله میوکارد[6] از فاکتورهای مستقل از اندازه هستند. آنها معتقدند وزن بدن به تنهایی در تنظیم Vo2max چندان قابل توجه نیست بلکه علاوه بر وزن، چربی بدن نیز از عوامل مداخله گر و تاثیر گذار است. ایسنمن و همکاران(2001) در بررسی ارتباط بین Vo2max و جرم بدن مردان و زنان جوان دونده ی مسافت های طولانی، ضرایب آلومتری پسران و دختران را به ترتیب 81/0 و 61/0 به دست آوردند. کوپر وهمکارانش در پژوهشی مقطعی روی 51 دختر 6 تا 17 ساله توان 79/0 را برای معادله آلومتریک ویژه برآورد Vo2max بدست آوردند. بیلی و همکارانش(1996)، در پژوهشی طولی روی 51 پسر 8 تا 15 ساله، توان 82/0 رابرای برآورد Vo2max از طریق معادله آلومتریک بدست آوردند. در مطالعه بنن و همکاران(1995) در یک مطالعه طولی، در 78 کودک سنین بین 11تا 14 سال مقیاس توان (b) بین 23/0 و 97/0 گزارش شد. در تحقیق لفتین و همکاران(1998) که حداکثر اکسیژن مصرفی اوج[7] به روش های آلومتری در 46 دختر چاق و 47 دختر با وزن نرمال انجام شد، مقدار مطلق vo2peak (لیتر در دقیقه) بین دو گروه مشابه بود. ولی vo2peak نسبی در گروه دختران چاق (نسبت به وزن) 50 درصد کمتر بود. در مطالعه ولسمن و همکاران(1997) که جوانان چاق را با جوانان با وزن طبیعی مقایسه کردند، توان وزن را 78/0در نمونه های سنین 11سال که شامل253 نمونه دختر و پسر با وزن نرمال و 35 نفر از جوانان چاق بودند وقتی شاخص قد هم در نظر گرفته شد توان وزن از69/0 به 61/0 کاهش پیدا کرد.
در تحقیق بیونن وهمکاران (1997)، ضرایب آلومتریکی Vo2max به ترتیب در دختران و پسران 799/0 و 536/0 به دست آمد. در پژوهشی میلانو وهمکارانش (2009) بر روی 54 نوجوان چاق و 33 غیر چاق (10 تا 16 ساله) دختر و پسر، روش مقیاس آلومتری با یک شاخص مشابهی برای پسران چاق57/0 و دختران 59/0 بدست آمد. در گروه غیر چاق ضریب 78/0 و 73/0 برای مردان و زنان بدست آمد. نویل و همکاران(1992)، مدل حداکثر جذب اکسیژن را در گروه افراد فعال( 179 مرد و 129زن) بررسی کردند، اختلافات درجرم بدن زیاد بود بااین حال، هیچ تفاوت معنی داری به طور جداگانه بین توان ها مشاهده نشد(63/0 و 72/0). اما یک تفاوت معنی دار ثابتی بین ضرایب پیدا شد(به ترتیب، 29/0 و 15/0). همچنین یافته های زهرا صابری و همکاران (1389) نشان داد که معادله بیونن و همکاران(2002) در ایران روایی قابل قبولی دارد و بین Vo2max مطلق در آزمون بروس و معادله آلومتری بیونن در گروه های سنی 12 تا 16 سال و در کل آزمودنی ها همبستگی مثبت بالایی وجود داشت و بیشترین همبستگی در 12ساله ها و کمترین در گروه سنی 15 سال بود. در صورتی که معادله آلومتریک معرفی شده در جامع دختران دانش آموز 10 تا 12 ساله ما کاربرد داشته باشد، به عنوان روشی آسان و سریع در دستیابی به میزان حداکثر اکسیژن مصرفی آن ها مورد استفاده قرار خواهند گرفت و میتواند جایگزین مناسبی برای روش های دیگر برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی باشد. و از طرفی چون از عوامل مداخله گری مثل بلوغ و وزن آزمودنی ها ممکن است این معادلات را تحت تاثیر قرار بدهد، در تحقیق حاضر از سن دندانی برای کنترل بلوغ و از شاخص توده بدن(BMI) برای کنترل عامل وزن استفاده شد. بطور کلی این پژوهش در نظر دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا معادلات آلومتری منتخب برای براورد ظرفیت عملی می تواند برای ارزیابی دانش آموزان دختر چاق و غیرچاق 10 تا 12 ساله شهر همدان مناسب باشد؟
[1]. VO2 max
[2]. Ergometr
[3]. Maturity
[4] Biological Maturity
[5] Allometry.
[6] Myocardial
[7] vo2peak
ای کوتاه درخصوص تلفیق شعر وموسیقی و نگاهی به هماهنگی آوازی با مفهوم شعر از دیدگاه استاد حسین دهلوی ، به بررسی جنبه های ادبی، از جمله اوزان عروضی، صناعات ادبی، جنبه های محتوایی شعر و مضامین آن؛ و در جنبه های موسیقایی به ردیف های آوازی، گوشه ها، نوع دستگاه و هماهنگی آن ها با ملودی پرداخته می شود. در فصل پنجم نتایج حاصل ازاین پژوهش ارائه شده است.
فصل اول: کلیات
1-1- درآمد
در این فصل صورتی کلی شامل: بیان مسئله، سوابق تحقیق، فرضیه های تحقیق، اهداف تحقیق و غیره ارائه می شود.
2-1- بیان مسأله
شعر، موسیقی و تلفیق این دو، از جمله مباحثی است که در حوزه موسیقی ایرانی حائز اهمیت می باشد.
بی شک هرگاه شعر و موسیقی با هم ادغام و ترکیب شده اند نه تنها منجر به خلق آثاری زیبا شده، بلکه بر مخاطب نیز تأثیر بسزایی داشته است.
اگرچه شعر به طور مستقل در مواردی جلوه گری نموده و به موسیقی و آهنگ احتیاج نداشته است ولی آنچه واضح است، موسیقی همواره، زیبایی و زینت شعر بوده و کمتر به خودی خود استقلال داشته است. خصوصاً در سرزمین ما، مردم هنگامی از موسیقی لذت می برند که با کلام توأم باشد.
نظر به اهمیت هماهنگی شعر و موسیقی پژوهشگر بر آن است این هماهنگی را در هفت اثر از آثار استاد محمدرضا شجریان که هر کدام در یکی از دستگاه های هفت گانه موسیقی اصیل ایرانی اجرا گردیده است مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
3-1- سوابق تحقیق
تحقیقاتی پیرامون تلفیق شعر و موسیقی توسط استادانی نظیر: استاد حسین دهلوی در کتاب «پیوند شعر و موسیقی»، استاد حسین علی ملاح در کتاب «پیوند شعر و موسیقی» و فرصت الدوله شیرازی در کتاب «بحور الالحان» شده است. علیرغم غنای علمی و ادبی که دارند در هیچکدام از این تحقیقات یک غزل از ابتدا تا انتها بررسی نشده و بیشتر به خود موضوع تلفیق توجه شده است. حال آنکه در این پژوهش به یکایک ابیات پرداخته شده است.
4-1- فرضیه های تحقیق
– وزن شعر با دستگاه موسیقی ارتباط دارد.
– مضمون شعر با دستگاه و ملودی مرتبط است.
– اشعار از جنبه های ادبی و بلاغی انتخاب شده اند.
– اشعار ساده مورد انتخاب بوده اند.
5-1- اهداف تحقیق
هدف از این تحقیق دستیابی به ارتباط بین ابعاد ادبی و جنبه های موسیقایی می باشد.
6-1- جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق
تاکنون تحقیقی از این دست در موسیقی معاصر، حداقل مدون و جامع صورت نگرفته است.
7-1- روش انجام تحقیق
روش کار به صورت کتابخانه ای، میدانی و تطبیقی بوده و از طریق بررسی آثار مکتوب درخصوص موسیقی، مصاحبه، یادداشت برداری، دسته بندی مطالب گردآوری شده و پس از تجزیه و تحلیل، نگارش شده است.
:
شرح حال حکیم نظامی گنجوی
الیاس بن یوسف متخلص به نظامی- شاعر بزرگ سده ششم هجری- در شهر گنجه واقع در جمهوری آذربایجان کنونی تولد یافته و چنانکه از اشعار او برمیآید تا آخر عمر در آن شهر ماندگار شده است ولی از فحوای اشعارش پیداست که اصلاً از عراق عجم بوده است.
در بحر بیکران شعر و ادب پارسی، حکیم نظامی گنجهای یکی از بزرگان آن به شمار میرود. نظامی در اوزان مختلف مثنوی همچون سعدی و حافظ در غزل، سرآمد سخنوران دوران است و در این عرصه فقط فردوسی و مولانا جلالالدین رومی را میتوان شایان مقایسه با حکیم نظامی دانست.
نظامی در علوم ادبی و عربی، نقل و عقلی و نیز در علوم طبیعی و فلسفه نیز در ردیف حکمای طراز اول زمان خود جای داشته و در این رشتهها به تدریس نیز پرداخته است. در عرفان نیز در شمار یکی از پیشوایان به شمار میرفته. از لحاظ معتقدات مذهبی گرچه تشیع نظامی ثابت نشده است ولی از آن جا که حضرت علی (ع) را به سبب مقام علم و فضل وی بر دیگران مقدم میدانسته، چنین می کند که به مذهب شافعی تعلق خاطر داشته است.
نظامی با آنکه به اصول و شریعت اسلامی پایبندی داشته ولی از طرح برخی مسایل فلسفی هم که ظاهراً با اصول اسلامی چندان سازگار نبوده، فروگذار نکرده است.
حکیم نظامی از حیث پاکی اخلاقی و تقوای بیان در میان همهی شعرای پارسیگو، فقط با فردوسی قابل مقایسه است. در آثار این دو بزرگوار از آغاز تا پایان یک لفظ زشت و رکیک مشاهده نمیشود. نظامی در منظومههای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از عشق آمیخته به عفت سخن میدارد و ختی در توصیف همبستری آنانبه زبان شعر لحظهای از روش پرهیزگارانه منحرف نمیشود.
از حکم نظامی شش گنجینه در بحور مختلف مثنوی به یادگار مانده است و به تصدیق استادان و پژوهندگان ادب پارسی، پیش از نظامی هیچکس در این اوزان سخن نگفته بوده است و پس از نظامی نیز با آنکه شاعران بسیاری به تقلید از او برنخاستهاند، هیچکس از عهدهی رقابت با وی برنیامدهاند.
دیوان خمسهی نظامی در واقع عبارت از شش دفتر است که چون «شرفنامه» و «اقبالنامه» هردو شامل داستان اسکندر مقدونی است و این دو منظومه را با هم اسکندرنامه نیز گفتهاند. مجموعهی شش دفتر را خمسهی نظامی نامیدهاند.
هریک از شش دفتر او بنا به درخواست یکی از فرمانروایان زمان به رشته نظم درآمده است:
1- مخزنالاسرار به نام ملک فخرالدین بهرامشاه، پادشاه ارزنجان به سال 525 به پایان یافته است.
2- خسرو شیرین به نام ابوطالب طغرل ابن ارسلان، پادشاه سلجوقی و اتابک شمسالدین ابوجعفر محممد ایلدگز ملقب به جهانپهلوان و برادر وی اتابک قزل ارسلان در حدود 573 آغاز و در 576 پایان یافته است.
3- لیلی و مجنون به خواهش ابومظفر شروانشاه که از نسل بهرام چوبین بوده است، گفته شده و سرودن آن فقط چهارماه به طول انجامیده و در 585 هجری پایان پذیرفته است.
4- هفتپیکر که آن را «هفت گنبد» و «بهرامنامه» نیز نامیدهاند به نام سلطان علاءالدین کرپ ارسلان در حدود 593 هجری انجام یافته است.
5- شرفنامه را به خواهش اتابک اعظم ملک نصرالدین ابوبکر سلجوقی، فرزند اتابک محمد جهان پهلوان سروده ولی تاریخ آغاز و انجام آن معلوم نیست؛ اما از قرار پس از 593 هجری به نظم درآمده است.
6- اقبالنامه یا خردنامه به نام ملک فخرالدین محمود بن ارسلان سلجوقی پادشاه موصل است. نظامی اقبالنامه را در سال 599 هجری توسط یگانه فرزندش محمد نزد ملک فخرالدین فرستاده است.
تاریخ تولد نظامی را اغلب تذکرهنویسان میان 533 تا 540 هجری ذکر کردهاند و نکتهای که ما را در پذیرفتن تولد وی در این تاریخ راسخ می کند، ابیات مخزنالاسرار است. نظامی سرودن مخزنالاسرار را چنانکه مذکور افتاد، در سال 570 هجری آغاز کرده است و در آن هنگام شاعری جوان بوده که در آن منظومه به شعرای سالخوردهای که نسبت به او حسد میورزیدهاند اشاره نموده و سخت آنان را مورد نکوهش قرار داده، به ستایش و تشویق جوانان پرداخته است.
اجداد وی را به ترتیب به نام هادی ذکی و مؤید نوشتهاند. مادرش رئیسه نام داشته و از کرد برخاسته بوده است. چنانکه از اشعار حکیم نظامی برمیآید، وی در سراسر عمر سه بار ازدواج کرده است ولی از میان اینسه زن همسر نخستین او آفاق معشوق و محبوب وی بوده است و حتی با آنکه همسر سوم خویش را هم بسیار دوست میداشته، در نزد وی به اندازهی آفاق عزیز نبوده است. نظامی، منظومهی خسرو و شیرین را در دوران عشق این زن سروده و در پایان همین منظومه آفاق از دنیا میرود و فرزندی از وی به نام محمد به یادگار میماند. شاعر در پایان داستان خسرو و شیرین یعنی پس از مرگ شیرین با حسرت بسیار از آفاق نام میبرد و اشاره میکند که این قصه افسانه نیست بلکه ملهم از معاشقهای است که میان وی و آفاق وجود داشته است. مرثیه مرگ شیرین هم در واقع اشارهای به مرگ آفاق است.
تاریخ وفات حکیم نظامی را حدود سالهای 599 تا 602 هجری نوشتهاند و از قرار مذکور حکیم گنجهای حدود 64 سال عمر کرده است. جنازهی وی را با احترام به خاک سپردند و مرقد او قرنها به صورت زیارتگاه مشتاقان وی درآمد. بقعه و بارگاه او که در طول سدهها رو به ویرانی نهاده بود از نخستین سالهای استقرار دولت جمهوری آذربایجان شوروی دوباره موردتوجه قرار گرفت و تعمیرات و اصلاحات اساسی در آن صورت گرفت.
بیان مسئله:
محیط اجتماعی نظامی گنجوی، شاعر و متفکر بزرگ ایرانی، یکی از نوابغ نادر گذشته است که فعالیت خلاقه او، یک مرحله مشّخص و اساسی در تاریخ ادب فارسی است.میراث غنی و چند جانبه و وسیع او، که ویژگیهای علمی و شاعرانه و کیفیتهای وابسته به آنها را منعکس میکند، حاکی از نمونههای واقع گرایانه هنری و اجتماعی شگفت انگیز است.
فعالیت خلاقه نظامی با توجه به عمق محتوای آن، و اجتماعی و شخصیتها و هدف اخلاقی اجتماعی آن، منحصر به فرد است.ارائه استادانه شخصیت انسانی، احساسات و عواطف بشری، شادی و اندوه او، آرزوها و تمنّاهای طبیعی او، مسائلیاند که در آثار نظامی مطرح و مورد تجزیه
و تحلیل قرار گرفته است و در همه موردها با آرمانهای اجتماعی شاعر، در هم آمیخته است.تجسسّ روان شناختی در جهان معنوی بشر، توجه به نگرانیها، تجارب، آشفتگیها و هدفهایش-همه اینها در اشعار نظامی مفهومی فیلسوفانه و اخلاقی مییابد.
نظامی پدیده شگفت انگیز سده ششم هجری شمسی است.
آثار و اشعار نظامی بسیار است که می توان آن را به دو قسمت تقسیم کرد:
1- دیوان اشعار او که بیست هزار بیت بوده و آنچه از آن باقی است به نام « گنجینة گنجوی » و به همت حسن وحید دستگردی به چاپ رسیده است.
2- پنج مثنوی او به نام « خمسة نظامی » که مشتمل است بر :
الف : مثنوی « مخزان الاسرار » حاوی 2260 بیت که در حدود سال 570 ق به نام فخرالدین بهرامشاه بن داود پادشاه ارزنگان به نظم درآورده و از امّهات مثنوی های فارسی و مشتمل بر مواعظ و حکم در بیست مقاله است.
ب : منظومة « خسرو و شیرین » حاوی 6500 بیت ، به نام اتابک شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلدگز. این مثنوی در سال 576 ق به پایان رسیده و شرح عشق خسرو پرویز پادشاه ساسانی به کنیزک ارمنی اش شیرین است.
ج : منظومة « لیلی و مجنون » حاوی 4700 بیت ، به نام شروانشاه ابوالمظفر اخستان بن منوچهر. این مثنوی در سال 588ق به پایان رسید و داستان عشق غم انگیز مجنون به لیلی است. این داستان ، از داستان های قدیم عرب بوده و نظامی در ابداع اصل آن مبتکر نبوده است اما خود هنگام نظم ، در آن تصرفات بسیار کرده است.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
نوع و سطح فعالیتهای پژوهشی یکی از شاخصهای اصلی توسعه و پیشرفت محسوب میشود. موفقیت در تمام فعالیتهای مربوط به توسعه خدمات اجتماعی و… به گونهای به گسترش فعالیتهای پژوهشی بستگی دارد. در واقع پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار میآید. اگر پژوهشی نشود، دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچار سکون و رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم نیز برخوردار نخواهد بود. همه آنچه به عنوان پیشرفت علوم در دورههای گوناگون تاریخ میشناسیم، حاصل تلاش افرادی است که در کار خود رویکردی پژوهشی داشتهاند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیتهای پژوهشی آنان بوده است.
عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که ذکر همه آن ها در این مختصر نمیگنجد. با این حال میتوان به اختصار عوامل توسعه پژوهش را به سه بخش عوامل سخت افزاری، عوامل نرم افزاری و نیروی انسانی تقسیم نمود. منظور از عوامل سخت افزاری همه امکانات فیزیکی و زیرساختهای بنیادی است که امکان انجام پژوهش در حوزههای مختلف را برای پژوهشگران فراهم میآورد. مثلا وجود ابزارهای پژوهشی از قبیل دستگاهها و آزمایشگاههای پیشرفته و امکانات شبکهای و رایانهای از جمله این منابع سخت افزاری محسوب میشوند. منظور از امکانات نرم افزاری جریان اطلاعات و دانش میان پژوهشگران است که از طریق مجلهها و منابع علمی دیگر به صورت چاپی یا الکترونیکی صورت میپذیرد. درنهایت، بخش سوم این مجموعه نیروی انسانی و پژوهشگرانی است که با دانش و تلاش خود میتوانند امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به خدمت گرفته و طرحهای پژوهشی گوناگون را تدوین و اجراکنند. علاوه براین، توسعه آتی پژوهش در هر کشور مبتنی بر گسترش رویکرد پژوهشمدار در آموزش آن کشور است که از سطح آموزش ابتدایی آغاز شده و تا پایان تحصیلات دانشگاهی استمرار مییابد.
حال با توجه به ویژگی های شعر نظامی گنجوی که می توان بصورت زیر آنها را شمرد:
1- تشبیهات و توضیحات او، زیبا و هنرمندانه و بسیار خیال انگیزند.
2-در تصویر جزئیات طبیعت و حالات، بسیار تواناست.
3-انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتیجه آشکار آن، موسیقی شعر اوست.
4-ایجاد ترکیبات خاص و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند.
5-تازگی معانی و ابداع ترکیبات تازه که در شعر نظامی به وفور یافت می شود، کلام وی را گاهی دچار ابهام می کند، علاوه بر اینها کثرت «لغات عربی» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مبانی فلسفه و معارف اسلامی» سخن این شاعر را دشوار و پیچیده کرده است.
این ویژگی ها می تواند آثار اجتماعی روز ما را برجسته تر نمایان کند و اشعار پند و اندرز گونه نظامی نیز در عبارت آموزی موثر باشد.
فرضیه های پژوهش:
1-بررسی آثار اجتماعی نظامی گنجوی تا چه حد مدنظر قرار گرفته است؟
2-بررسی آثار در ابیات نظامی گنجوی و مقایسه آن با مسائل اجتماعی روز تا چه حد مد نظر قرار گرفته است؟
3-آثار اجتماعی نظامی گنجوی به چه شکلی به نگارش درآمده است؟
اهداف تحقیق:
1-بررسی احوال وآثار نظامی گنجوی
2-بررسی امور اجتماعی در شعر وغزلیات نظامی گنجوی
3-بررسی عناصر سازنده آثار اجتماعی در شعر نظامی
سوالات تحقیق:
1- بهره مندی هر کدام از افراد در زمینه آثار اجتماعی نظامی گنجوی چگونه است؟
2- جایگاه آثار اجتماعی در شعر شاعر فوق الذکر چگونه است؟
3- نظامی گنجوی چگونه توانسته مسائل اجتماعی را در خدمت شعر وشاعری درآورد؟
4- چرا بعضی از کشورهای همسایه ایران آثار اجتماعی نظامی گنجوی را به خود انتساب دادند؟
تعریف واژگان عملیاتی:
اجتماع
انسانها برای ارضای نیازهایشان با دیگران تعامل اجتماعی دارند. در اصطلاح جامعهشناسی به مجموعهای از انسانها که با هم تعامل اجتماعی پایدار دارند، اجتماع گفته میشود. در درون جامعه، به دلیل وجود علایق مختلف انسانها و گروهها، تضادهای اجتماعی وجود دارند؛ اما با وجود تضاد تعادل و ثبات جامعه حفظ میگردد. در جامعه افراد نقشهای گوناگونی را میپذیرند و به همان نسبت از مزایای اجتماعی مختلفی بهرهمند میشوند.
نظامی گنجوی
حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید نظامی گنجوی از داستانسرایان بزرگ و استادان مسلم در سرودن شعر تمثیلی و بزمی است. او در سال 525 در شهر گنجه متولد شد و همه عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (581-587) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند تا در سال 614 یا 619 در همین شهر وفات کرد و به خاک سپرده شد.
آثار اجتماعی نظامی گنجوی
خمسهٔ نظامی، به قلم سال ۱۵۲۴ در هرات، واقع در موزه هنرهای متروپولیتن نیویورک
خمسه یا پنج گنج نظامی شامل:
– مخزنالاسرار
– هفت پیکر
– خسرو و شیرین
– اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه
– لیلی و مجنون
طیعت سیری ناپذیر و کمال خواه آدمی ،همواره او را بر آن می دارد تا عالی ترین کمالات را در سر بپروراند و با نفی وضع موجود ،انسان بی نقص و جهانی بی عیب را در صفحه ذهن خود تصور کند .
آرمانشهر در لغت به معنای شهر آرمانی و ایدهآل است و در اصطلاح، جامعهای برتر و والاست که در آن همة امور بر وفق مراد و مطابق میل باشد، جامعهای که در آن نه خبری از ظلم و تبعیض، نه اثری از جنگ و ستیز و نه ردپایی از جهل و فقر و مرض یافت شود. «جامعهای که افرادش به کمال علمی و عملی رسیده و از هوی و هوس رسته باشند. و در یک جمله جامعهای خیالی که باشندگان آن در شرایط کامل زندگی میکنند و خیر و سعادت بر آن حکومت مطلق دارد. مدینة فاضله، جامعه آرمانی، آرمانشهر، شهر نیکان، لامکان، ناکجاآباد، هیچستان و… همه تعابیر گوناگون از یک حقیقت والا و مقدسند که همواره اندیشمندان و فرهیختگان هر قوم و ملتی در طول حیات بشری، آرزوی به واقعیت پیوستن آن را در سر پروراندهاند.
در زبان فارسی این واژة برابر نهادة utopia در زبان یونانی است. utopia به معنی هیچجا و برابر kallipolis در معنی زیبا شهر است. در ادبیات فارسی به صورت مدینة فاضله، مدینة سعیده، شهر لامکان، بینام شهر و ناکجاآباد آمده است. واژةهایی مانند خیالآباد، امین آباد، خرم آباد، مه آباد، خوش آباد، پدرام شهر و شهریور یا شهریر نیز در معانی نزدیک به آن به کار رفتهاند و گاه واژة کامشهر در همین معنا به کار گرفته شده است » (اصیل، 1371: 12).
یکی از مهم ترین مسائلی که ذهن جامعه بشری را به خود مشغول کرده بود،آرمان شهر می باشد تا جایی که افلاطون اصل و پایه مدینه فاضله خود را بر اساس استدلالات برهان عقلی که مورد نظر جامعه غربی بود بنیاد نهاد.
علاوه بر این به جزء افلاطون و فارابی ،بزرگان دیگری نیز به این موضوع پرداخته و با ارائه نظریات خود در جهت اثبات آرمان شهر تلاش های وافری نمودند و «بسیاری از این اندیشمندان، نویسندگان، و شعرا منحصرا به اندیشةی آرمانشهری بدان صورت که افلاطون و فارابی دربارة آن قلم زدهاند، نپرداختهاند، لیکن ایشان با بیان نحوی حکمت عملی در بین پادشاهان گذشته و ملل مختلف و بیان نوع روابط درست مردمان و حاکمان و حتی ارائه پندهای اخلاقی و حکمی خطاب به مردمان و حاکمان، قصد پیریزی بنایی آرمانی و جامعهای نیک را داشتهاند. توفیق یا عدم توفیق شان مسئلهای است که در درجة دوم اعتبار باید بدان توجه شود» (حمیدیان، 1373: 111).
در این میان ادیان نیز با ارائه نظرات خود در کتابهای آسمانی ،همیشه ذهن انسانها را به یک نجات دهنده آخر الزمان معطوف داشته اند و در اختیار طراحان آرمان شهر قرار داده اند.
یکی از وجوه تمایز اعتقاد به آرمان شهر و جامعه موعود بر پایه ادیان الهی با اعتقاد به این موضوع ،بر پایه مکاتب دست ساز بشری است و پیروان آسمانی ریشه آن را در ظهور منجی آخر الزمان می دانند .
«آنان برای آن که زندگی بر روی زمین برای انسانها قابل تحمل باشد، همواره یک امید را در دل آن ها زنده نگه میدارند و آن امید به ظهور یک منجی و موعود جهانی است كه با حضور خود، زمین را تبدیل به بهشت و جامعه آرمانی میكند. و حداقل یک بار در طول عمر بشریت، انسان قادر خواهد بود تا طعم زندگی را در جامعةی آرمانی بچشد» (پناهی، 1385: 55).
حجت اله اصیل بر این باور است که ،پیشینة اندیشة آرمانشهری در ایران را به دو دورة قبل و بعد از اسلام قابل تقسیم است که دورة قبل از اسلام، خود به دو دورة اساطیری و تاریخی منقسم میشود. در هر کدام از این دورهها، وجود اعصار زرینی نظیر حکومت انسانهای اساطیری مثل جمشید، فریدون و تاریخی نظیر کورش، داریوش، انوشیروان و بهرام گور که حکومتی نزدیک به آرمانشهر را برای مردمانشان پیریزی کردهاند، جلب توجه میکند. در همین دورة اساطیری و تاریخی قبل از اسلام افرادی نظیر جمشید، کیکاوس، سیاوش و شداد با بنای بهشتهای این جهانی با عناوین ورجمگرد، هفت کاخ، سیاوشگرد، گنگدژ و بهشت شداد سعی در ایجاد جامعهای آرمانی مطابق با بهشت برین داشتهاند (اصیل، 1381، 60).
اگر با نگاه نافذانه به اندیشه افلاطون ،که می توان آن را نخستین فیلسوف آرمان گرای اندیشه غربی نامید،تاملی داشته باشیم ،می توان گفت افلاطون سیاست را به عرصه های گسترده ای همچون دولت و قانون اساسی بسط می دهد و با اداراکات فلسفی خود شهر آرمانی را به تصور می کشد که آن را به عنوان بنیان گذار این اندیشه ،می شناسند.
لذا در مثنوی نمی توان گفت اثری اختصاصی مربوط به مدینه فاضله است که بخواهیم آن را به عنوان تجلی گاه آرمان شهر بنامیم .
با نگاهی به اندیشه عبدالحکیم می توان به دلایل زیر اشاره نماییم :
«اولین و مهمترین دلیل این امر آن است که این اثر دربردارنده جهانبینی بازسازی شده گروهی خاص است که یکی از عناصر آن آرمانگرایی است، عنصری که در کنار دیگر عناصر آن یعنی ساختارشکنی، عادت ستیزی، نقد و آسیبشناسی وضع موجود، تحولگرایی و اصلاحطلبی معنا پیدا میکند.
دومین دلیل این است که این جهانبینی متعلق به قشر نخبه، اندیشمند و متفکر جامعه عصر مولوی است که از شرایط حاکم بر جامعه ناخرسندند و نابسامانیها و کجتابیهای آن را بر نمیتابد، با توجه به یکی از تعاریفی که برای آرمانشهر مطرح شد و در آن آرمانشهر، ایدئولوژی ناساز با جامعه و تحقق نیافته در تاریخ معرفی شد میتوان گفت گروه صاحب جهانبینی مثنوی صاحب همان ایدئولوژی ناساز با جامعه هستند و مثنوی نیز به طور غیرمستقیم و نا خودآگاه مدل آرمانی آن است. مولانا که خود نماینده این قشر است از سوی برخی «معترض معترضان» نامیده میشود» (عبد الحکیم 1365: 223).
دلیل سوم این امر به مقطع زمانی و بستر تاریخی که مثنوی در آن تکوین یافته، بر میگردد در زمان سرایش مثنوی از سویی کجرویها و کجکارکردهایی که در تمام ارکان جامعه پدید آمده بود، انسان را از وضع موجود ناراضی میساخت؛ از سوی دیگر عاملی بسیار مهم از بیرون جامعه بر آن تأثیر عمیقی گذاشت. «مثنوی در اجتماعی تولد یافت که در اثر حملة مغول آرامش، ثبات و امنیت از آن رخت بربسته بود و هرجومرج و بیثباتی جانشین آن شده بود. در این جو ناآرام و نامتعادلی که فراهم آمده بود، همه چیز دچار انحطاط شده بود (صفا، 1373: 97).
« خصلت آرمانگرایی مثنوی مورد تاکید اغلب کسانی است که در آن غور و خوضی داشتهاند، و متفق الرای، نشانهها و آثار یک شهر آرمانی را در آن یافتهاند و بر آن تاکید کردهاند. مثلأ محمد علی اسلامی ندوشن مثنوی را یک آرمانشهر و طلبنامة انسانی ایدهآل معرفی میکند. » (اسلامیندوشن، 1377: 77). سید جعفر سجادی نیز مولانا را از آن دسته از عرفایی میداند که فرش زمین را ترک نکرده، به سازندگی انسان خاکی و زندگی این جهانی وی توجهی خاص داشتهاند و از اینرو مصدر افکار و آرای آرمانی در این زمینه مثنوی معنوی بوده است. »(صرفی و خجسته ،86،472)
2-1- بیان مسأله
«جلالالدینمحمد بلخی که در حقیقت عصارة همة مدنیتهای پیش از خود را در دست دارد، دریایی است بیکران از معارف بشری… بر این است که پایة مدینه و مدنیت عظیم جهانی را بریزد» (سجادی، 1361: 123). البته به این مطلب باید توجه داشت که مثنوی، مانند جمهوریت افلاطون یا آرای اهل مدینة فاضلة فارابی نیست که هدف اصلی آن معرفی یک مدینة فاضله باشد؛ بلکه این آرمانشهر بخشی از جهانبینی مولوی است که می توان آن را در کلیت مثنوی مشاهده نمود .
شیوة طرح آرمانشهر در مثنوی را میتوان از ویژگیهای خاص سبک بیان مثنوی به حساب آورد که آن را تا حد زیادی از سایر آرمانشهرها جدا میسازد یکی از عوامل مهم متمایز کننده آرمانشهر مولانا از سایر آرمانشهرها، جایگاه و پایگاه عشق در جهانبینی مولوی است. این عامل از همان ابتدا باعث تفاوت اساسی آرمانشهر مولانا با آرمانشهرهای دیگر است، چرا که اساس آرمانشهرهای افلاطون و فارابی بر عقل و فلسفه بنا نهاده شده است.
به منظور روشن شدن مطلب و معرفی آرمانشهر مثنوی، برخی از ویژگیهای آن را در مقایسه با آرمانشهرهای افلاطون و فارابی، نمایندگان آرمانشهرهای فرهنگ شرق و غرب، میتوان مورد بررسی قرار داد.
«وجوه مشترک مدینة فاضلة فارابی با اتوپیا و از جمله با آرمانشهر افلاطون مربوط به اشتراک در تبعیت از اصول و قواعد و احکام مسلم بیچون و چرای عقل است. در مدینة فاضلة فارابی هم راز و سر وجود ندارد، یعنی هرچه هست، مسائل عقلی است که فلسفه عهدهدار حل آن است» (داوری، 1365: 85).
افلاطون نیز بنای آرمانشهر خود را بر تعقل و فلسفه مینهد چنان که یکی از شروط اساسی تحقق آرمانشهر از دیدگاه او « فلسفه دانی رئیس آرمانشهر است» (موسوی بجنوردی، 1370: 185). این در حالی است که از دیدگاه مولانا بیارزشترین چیزها، عقل را انکار نمیکند
و از عقل کل و نیز عقلهایی که به این عقل اتصال یافته باشند، به خوبی یاد میکنند و دربارة آن میگویند:
خود خرد آن است کو از حق چرید جج نه خرد کان را عطارد آورید
(1133/4)
پیش بینی خرد تا گور بود وان صاحب دل به نفع صور بود (1134/4)
عقل دیگر بخشش یزدان بود چشمهی آن در میان جان بود
(5691 /4)
نظرمولانا به پذیرش عقل کل همچون فلاسفه و متکلمین است ، چنانکه پیامبر با تکیه بر عقل کل ،عاقل را می ستاید و احمق را نکوهش می کند. «عقل کل یا عقل اول نخستین صادر از هستی مطلق الهی است. این عقل کل صور مثال را همچون پیامبران برمیانگیزد و این جهان حاصل یک فکرت عقل کل است» (استعلامی، 1379، 2/332).
این جهان یک فکرت است از عقل کل عقل چون شاه است و صورتها رسل
(189/2)
کل عالم صورت عقل کل است کوست بابای هر آنک اهل قل است
(2360/4)
پذیرش عقل کل توسط مولانا مسئله ای است که به نگاه فلسفی او برمی گردد ولی این نمی تواند نمایانگر این باشد که وی بخواهد فلسفه را به عنوان آرمان شهر قرار دهد
یعد از طرح مساله فلسفی از نگاه مولانا ،اگر بخواهیم به مثنوی و جایگاه آن بپردازیم می توان گفت که در اندیشه مولانا، نهایت وجود انسان ،رسیدن به کمال و معرفت و عشق است تا جایی که عبدالحسین زرین کوب معتقد است : «مولانا نیل به کمال را که غایت وجود انسان است، با عشق اما عشقی که در محدوده روابط جسمانی نمیگنجد، برای وی ممکن میداند، نه با عقل و با علمی که بر عقل مبتنی باشد.
البته مولانا در مثنوی هر گونه گرایش و کششی را که بین کاینات عالم هست، نوعی عشق یا محبت تلقی میکند. به علاوه هر چه اجزای هم جنس را به یکدیگر مجذوب میدارد و اضداد را در ترکیب به هم میپیوندد، نیز در مثنوی جلوهای از عشق محسوب میشود. در هر حال این میل دو جانبه است که خاک و گیاه و باران و آفتاب و کاه و کهربا و نر و ماده را در تمام عالم به سوی هم میکشاند و عشق را نیروی محرک تمام کاینات عالم میسازد. این عشق که قانون وجود است، در همة عالم حاکم و قاهر است» (زرین کوب، 1373: 376)
«مولوی تمام دردها و آلام انسانی را در این چند جمله خلاصه میکند.
1- جهل و نادانی. 2- نقص عقول جزوی. 3- تنهایی. 4- قیود تعلقات دنیوی. 5- نفس اماره شیطانی که سرمایه دو منشا همه اخلاق و عادات زشت است و درمان این دردها، همه را یک کاسه شراب عشق و نیستی تشخیص داده است» (اصیل، 1371: 34).
از بررسی جایگاه عشق و نیستی در مثنوی میتوان به این نتیجه رسید زاویه دید مولانا در عشق بر این است که می تواند، با عقل کمالجو و خداجو- پایه و اساس یک آرمانشهر آرمانی قرار گیرد و نیز یک انسان ایدهآل و مطلوب برای آن آرمانشهر بسازد.
حال با توجه به مطالب مذکور آیا این قبیل مسائل میتواند پایة یک آرمانشهر قرار گیرد و آیا میتوان آرمانشهری برای مولوی در مثنوی قائل شد و آن را با سایر آرمانشهرها مقایسه نمود؟
اگر چنین است ویژگیهای خاص و تفاوتها و توافقهای این آرمانشهر با دیگر نمونههای آن بخصوص آرمانشهر افلاطون و مدینة فاضلة فارابی در چیست؟
3-1- پیشینه پژوهش
تا کنون در بارة آرمانشهر در اندیشة، افکار و اشعار مولانا هیچ اثر مستقلی به نگارش در نیامده است ولی در باب آرمانشهر، آثار چندی اعم از کتاب و مقاله و پایاننامههایی به رشته تحریر در آمده است. در زیر به برخی از این آثار اشاره میشود:
انسان بدون آرمانشهر، پریسا رضایی (1371)، در مجلة کیهان فرهنگی شماره 84 به چاپ رسیده است که در آن به آثار ماکس فریش نویسنده آلمانی و نقد آن ها پرداخته است.
آرمانشهر نظامی گنجهای، شهرزاد شاهسنی (1377) در مجلة کیهان فرهنگی شماره 148 به چاپ رسیده است و در آن به آرمانشهر در افکار نظامی گنجوی و اشعار او میپردازد.
نویسنده در این مقاله، توماس مور انگلیسی را اولین کسی که از واژة آرمانشهر استفاده کرده است معرفی نموده و کلمه آرمانشهر یا اتوپیا را برگرفته از زبان یونانی دانسته است.
«و آن نام جزیرهای آزاد با همین عنوان در مسافتهای دور است که «ملل مشترکالمنافع» آرمانی نویسنده در آن جزیره واقع است. پس از نگارش اتوپیا، این اصطلاح در مورد جامعههای آرمانی و ایدهآل به کار برده شد. فرانسیس بیکن در«آتلانتیس جدید»، هارینگتون در «ملل مشترک المنافع اوسیانا» و توماس کامپانلا در «شهر آفتاب»، هر یک به نوعی جامعه آرمانی خود را تصویر کردهاند. آرمانشهر گریز از واقعیت نیست، بلکه «بازسازی واقعیت» است. گریز از تاریخ نیست، تصویر خواستهها و توانستنها است. مردم این شهر، اهل تاریخ نیستند و نسبت به گذشته و آینده غافلاند. منظور از آرمانشهر، آیندة بشر نیست؛ چون زمان ندارد. بنابراین، تاریخ هم نخواهد داشت و از همین رو، با پیشینة و آینده بشر نیز ارتباطی ندارد.
اوتوپیا، در زبان یونانی به معنای لامکان است که و شیخ شهابالدین سهروردی، تعبیری به نام ناکجاآباد دارد. وی این ترکیب را در رسالههای، «آو از پر جبرئیل» و «فی حقیقه العشق» بکار برده است» (شاهسنی، 1377: ).
حجتالله اصیل (1380) مقالهای با عنوان«آرمانشهر عشق و عرفان» در خصوص آرمانشهر حافظ در مجله کتاب ماه ادبیات و فلسفه شماره 42 به چاپ رسانده است. وی در بخشی از این مقاله میگوید: «برای رسیدن به آرمانشهر حافظ باید حافظوار بیاندیشیم و حافظوار به جهان بنگریم، و این دیگر شدن دیدگاهها و برداشتهای مردمان را از عالم و آدم الزام میکند تا بتوانند آماده در آمدن به بهشت عرفان شوند، رایحه دل انگیزش را بشنوند و دیگر هوس بازگشت به فضاهای خود خواهانه کنونی نکنند. شرط ورود به این بهشت رسیدن به مرحله والای عشق زمینی یعنی دیگران را بیش از خود دوست داشتن است» (اصیل، 1380: ).
کتاب «آرمانشهر در اندیشة ایرانی» حجتالله اصیل (1381) که توسط نشر نی به چاپ رسیده است، نیز به بررسی آرمانشهر از منظر ایرانیان پرداخته است.
خدیجه شمشادی (1385) در مقالهای با عنوان «اندیشة عدالت و حکومت نخبگان در آرمانشهر افلاطون» به کتاب جمهوری افلاطون میپردازد و چنین بیان میکند: جمهوری یکی از مفصلترین و بهترین آثار افلاطون و شورانگیزترین متن فلسفی موجود است و در بیشتر رسالههای او، سخنگوی اصلی سقراط است. موضوع محاورههای کتاب ماهیت عدالت است. کلمهای که به معنای نیکی یا اخلاق و کمال مطلوب انسان است. افلاطون حکومت را یک فن یا هنر میداند که در آن حاکم باید نفع کسانی را که تحت حاکمیت قرار دارند ملاحظه نماید و با در نظر داشتن میانهروی و هماهنگی از افراط و تفریط دوری کند؛ اگر کسی اصرار کند که از تمایلات خودخواهانه پیروی کند، آشفتگی و هرجومرج بهبار میآورد. افلاطون دولت را مانند بدن انسان دارای سه بخش تصور میکند که در آن به جای سر سینه و شکم، حکمرانان و پاسداران و زحمت کشان وجود دارند. همان گونه که آدم سالم و هماهنگ تعادل و تناسب به خرج میدهد، نشانه دولت با فضیلت نیز این است که هر کسی جایگاه خود را بداند (شمشادی، 1385: ).
بنفشه بوالخیری (1377) در مقالهای با عنوان «تجلی آرمانشهر در کلام سعدی» که در مجله گزارش شماره 88 به چاپ رسیده است، چنین مینویسد: سعدی شیرازی که در دو اثر گرانقدرش گلستان و بوستان بنا را بر ایجاد آرمانشهر نهاده و خشت و گل کاخ آمال را از واژةها و کلمات گرفته، در هر یک از آثارش این هدف به نوعی جلوهگری میکند. او در گلستان آنگاه که در دنیای منثور گام برمیدارد، در هر قدم خواننده را با دنیای واقعی خویش آشنا میسازد و دیدگانش را به روی زشتیها و زیباییها باز میکند و میخواهد وجود او از ذهنیت به عینیت ره پوید و خود بسان معلم اخلاقی است که اصول و قواعد تربیتی را در گوش عالمیان زمزمه میکند و در بوستان او کسوت شاعری را گزیند که چنگی جادویی به دست گرفته و نغمههایی سرمیدهد که حکایت از دنیای زیبای آمالش دارد. او اصول و قواعد حاکم بر آرمانشهرش را بر مبنای رابطه عمیق میان انسان و طبیعت پایهریزی کرده و به این رابطه تا دمیدن روح در کالبد اشیا و طبیعت ارج مینهد» (بوالخیری، 1377: ).
با وجود این مقالات و کتابها که به بحث آرمانشهر پرداختهاند تا کنون اثر مفصل و منسجمی که به طور همه جانبه به آرمانشهر مولانا اشاره کرده باشد، دیده نشده است.